نمونه هايي از نتايج آموزش قبل از پنج

آموزش فرزندان در دوران قبل از پنج سالگی

نمونه هايي از نتايج آموزش قبل از پنج

پستتوسط najm127 » يکشنبه مه 27, 2012 4:28 pm

بسم الله الرحمان الرحيم
هو الله العلي الأعلي
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

استاد ۱۴ ساله همدان مدرس دانشگاه شد

پستتوسط najm137 » جمعه ژوئن 01, 2012 11:31 am

استاد ۱۴ ساله همدان مدرس دانشگاه شد

علي نجفي جوانترين مدرس دانشگاه همدان و داراي مدرک دکترا در دنياست که ۱۴ سال بيشتر ندارد اما به دانشجويان بزرگسال زبان انگليسي، در کانون فارغ التحصيلان دانشگاه آزاد اسلامي همدان درس مي‌دهد.

وي از چهار سالگي آموزش زبان را در برخي از مؤسسات آموزشي آغاز کرده و هم اکنون در سن ۱۴ سالگي و در کلاس اول دبيرستان توانسته مدرک دکتري خود را از دانشگاه کمبريج انگلستان دريافت کند.

اين دانش آموز نخبه، يکي از مشاوران جوان فرماندار همدان و عضو شبکه مشاوران جوان رياست جمهوري است و بنا به گفته خودش از اعضاي هيئت مرکزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان استان همدان نيز است.

حسن رفتار و اخلاق نيکو، شاه کليد موفقيت

با اين استاد که با روي خندان و آرامشي جذاب پيش روي ما نشسته گفتگويي داشتيم که خواندنش خالي از لطف نيست.

به عنوان اولين سئوال از وي پرسيديم که:

علت موفقیت شما چه بوده است؟
نجفی در پاسخ به سئوال این گونه جواب داد: برای رسیدن به موفقیت ها همیشه شاه کلیدی وجود دارد که همان حسن رفتار و اخلاق نیکوست.
نجفي با بيان اينکه در قرآن بارها نسبت به رفتار و اخلاق نيکو و با مردم خوش رفتاري کردن تأکيد شده و من اين شاه کليد را رعايت کردم.

تصوير

مشوق اصلی خود در این موفقیت را خداوند متعال می دانم
نجفي مشوقهاي اصلي خود در اين موفقيت را خداوند متعال، ائمه اطهار عليهم السلام، قرآن و پدر و مادرش عنوان کرد و در توضيح فعاليت‌هاي روزانه‌اش گفت: از اوايل تابستان سال گذشته به عضويت گروه مشاوران جوان فرماندار همدان درآمدم.

وي با بيان اينکه گروه مشاوران جوان از متخصصان جوان تشکيل شده و در پيشبرد امور شهرستان تأثيرگذار هستند، گفت: اين گروه بايد زمينه‌سازي براي مطرح شدن و پيشرفت شهرستان در سطح کشور و حتي بين الملل را برنامه‌ريزي کنند.

ملاک تدریس صحیح، سن و سال نیست
نجفي که از همه شاگردان خود در دانشگاه به لحاظ سني کوچکتر است، در خصوص مشکلات تدريس نيز گفت: تمامي شاگردانم در کلاس درس افراد تحصيل کرده هستند.
وي با بيان اينکه تدريس با سن کم در ابتدا سخت بود، گفت: خوشبختانه پس از مدتي دانشجويان پي بردند که ملاک تدريس صحيح، سن و سال نيست و شرايط مرا قبول کردند.

نجفي در بيان خاطره‌اي از زمان‌هاي تدريس در کلاسهاي درس نيز گفت: اساتيد وقتي قصد نصيحت دانشجو يا خطاب کردن وي را دارند خطاب به دانشجويان از لفظ پسرم يا دخترم استفاده مي‌کنند ولي من در کلاس درس دانشجوها را با لفظ پدرجان و مادرجان خطاب مي‌کنم.

وي در مورد ساير علايق خود نيز اظهار داشت: به تحصيل در رشته بيوشيمي علاقه زيادي دارم و تا کنون بدون داشتن استاد يا معلم و تنها از روي علاقه و ميل باطني کتاب‌هاي متعددي در زمينه وضعيت جوامع اسلامي و برخي از دانشمندان برجسته در زمينه بيوشيمي مطالعه و مقاله‌هايي نيز در اين زمينه نوشته‌ام.

دانش آموزان، جهاد علمی را فراموش نکنند.
نجفي با توصيه به همسالان خود مبني بر تلاش در راستاي جهاد علمي گفت: اين امر در جهش علمي شهرستان همدان و کشور موثر خواهد بود.

آیا قصد دارید عنوان خود را در گینس ثبت کنید؟
گفت: هدف اصلي من به عنوان جوان‌ترين استاد دانشگاه در دنيا ثبت در گينس نيست و اين موضوع تنها از نظر کسب افتخار براي شهرستان و کشورم مهم است.

وي در بيان انتظاراتش از مسئولان استاني اظهار داشت: همداني‌ها خيلي باهوش هستند و اگر از آنها حمايت شود زمينه پيشرفت را فراهم مي‌کنند.

نجفي در پايان با بيان اينکه بايد شاه بيت "بني آدم اعضاي يکديگرند" را هميشه سرلوحه کارها قرار داد، گفت: من در خلال کارهاي روزانه فرصت تدريس در زندان مرکزي همدان را دارم.

وي با بيان اينکه براي خيلي‌ها اين سئوال پيش مي‌آيد که استاد دانشگاه چه ربطي به زندان دارد؟ گفت: به هر حال يک سري افرادي هستند که به علت مشکلاتي خاص يا حتي خطايي کوچک و ناخواسته به زندان افتاده‌اند که بايد با آموزش براي اين افراد به آنها انگيزه زندگي داد.

نجفی تاکید کرد: ما باید مسئولیت خود را انجام دهیم.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

دختر نابغه ١٩ ساله ايراني، جوان‌ترين استاد دانشگاه در جھان

پستتوسط najm137 » شنبه ژوئن 02, 2012 11:13 pm

دختر نابغه ١٩ ساله ايراني، جوان‌ترين استاد دانشگاه در جھان

تصوير

خانم عاليه صبور، دختر ايراني-آمريکايي در سن ١٩ سالگي بود که رتبه اولين و جوان ترين پرفسور زن را کسب کرد، و موفق به کسب کرسي استادي دانشگاه شد.

اين عنوان از ٣٠٠ سال پيش تاکنون در اختيار کولين مک لورين، شاگرد فيزيک‌دان مشھور ايزاک (اسحاق) نيوتن بوده است.

عاليه صبور، جوان‌ترين استاد تمام وقت دانشگاه نيويورک است که تاريخ تاکنون به خود ديده است.

شايد عاليه صبور و گستره نبوغ او را بايد مصداق عيني اين گفته يوھان ولفگانگ‌گوته، شاعر و انديشمند آلماني دانست:
«دانايي به تنھايي کافي نيست. بايد دانش را به کار بست.»

عاليه صبور در مصاحبه‌اي گفت: دانايي، توانايي است به ويژه ھنگامي که دانسته‌ھاي خود را با ديگران شريک مي‌شوي و ھمين چند کلمه پر مغز کافي بود تا بيش‌ از پيش تحسين عمومي را برانگيزد.

عاليه صبور تحصيلات خود را قبل از پنج سالگي شروع كرده و در سن ١٠ سالگي در دانشگاه «استوني بروک» تحصيل مي‌كرد و در سن ١۴ سالگي ليسانس خود را با درجه ممتاز در رشته رياضيات کاربردي از دانشگاه ايالتي استوني بروک (در نيويورک) اخذ کرد. با اين وصف او نخستين زن در تاريخ ايالات متحده است که چنين افتخاراتي را کسب کرده است.

عاليه صبور ۱۹ ساله که شد در اداره فن‌آوري پيشرفته همجوش هسته‌اي دانشگاه «کوناک» سئول به درجه استادي رسيد. وي که حالا در کره‌جنوبي از سرشناس‌ترين چهره‌هاي عرصه فيزيک است مي‌گويد:
«هنوز زبان مردم اين کشور را به خوبي بلد نيستم و براي آموزش دانشجويانم از زبان رياضي و موسيقي استفاده مي‌کنم.»

وي در دانشگاه کنکوک دروس فيزيک را تدريس مي کرد و در حال حاضر، رياضي و فيزيک در دانشگاه جنوبي ايالت نيواورلند تدريس مي کند. او يکي از دلايل ترک دانشگاه سئول را مشکل تکلم به زبان کره اي بيان کرده است.

عاليه صبور، تحصيلات خود را در مقاطع کارشناسي ارشد و PHD خود را در دانشگاه درکسل در رشته مھندسي متالورژي و مواد به پايان رساند.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

دختر نابغه ايراني در آلمان

پستتوسط najm137 » شنبه ژوئن 02, 2012 11:16 pm

دختر نابغه ايراني در آلمان

تصوير

دختري ايراني به‌ نام مينو تيزابي که چهارده سال سن دارد در آلمان موفق شده است تحصيلات متوسطه (ديپلم) را با معدل 1 که بالاترين نمره ممکن در آلمان است به پايان برساند.
تاکنون هيچ دانش‌آموزي در اين سن و با اين معدل موفق به دريافت ديپلم تحصيلات متوسطه در آلمان نشده است.

مينو معتقد است از داشن‌آموزان ديگر باهوش‌تر نيست ولي همه معلمان و مسئولين مدرسه‌اي که او در آنجا دوره ديپلم‌اش را گذرانده است مينو را يک نابغه مي‌دانند.

مينو در سه سالگي قادر به خواندن بود و در شش سالگي بدون گذراندن کلاس اول و دوم تحصيلاتش را از کلاس سوم آغاز کرد و يک‌سال بعد، کلاس پنجم را در سه هفته به پايان رساند.

بزرگترين آرزوي مينو دريافت معدل يک بود که اکنون به اين آرزويش رسيده و گفته است که قصد دارد در دانشگاه شهر هايدلبرگ و يا مونيخ در رشته پزشکي و نهايتاً تحقيقات پزشکي ادامه تحصيل بدهد و هدفش از انتخاب اين رشته نجات جان انسان‌هاست که آن را يک وظيفه براي خود مي‌داند.

پدر مينو آقاي جمشيد تيزابي هم گفته است که تمام تلاش خود را براي ادامه تحصيل دخترش انجام خواهد داد.

البته نه تنها بهره هوشي بسيار بالا و استعداد فوق‌العاده مينو، که رفتار او در برخورد با هم‌کلاسيان و معلمانش نيز موجب تحسين بسياري از مردم آلمان شده است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

كودكي ١٠ ماھه، کوچک‌ترین کتاب‌خوان حرفه‌اي جھان

پستتوسط najm137 » شنبه ژوئن 02, 2012 11:22 pm

كودكي ١٠ ماھه، کوچک‌ترین کتاب‌خوان حرفه‌اي جھان

تصوير

ايسکانيوز: دانيال ١٠ ماھه کوچک‌ترين کتاب‌خوان حرفه‌اي روزي ٣ کتاب مطالعه مي‌کند.
به گزارش گروه علمي فرھنگي ايسکانيوز، دانيال چراغعلي 10 ماھه کوچک‌ترين عضو کتابخانه ھدي واقع در فرھنگ‌سراي قرآن است.

دانيال عضو افتخاري کتابخانه ھدي است، کارت عضويت دارد و تاکنون ده‌ھا کتاب توسط مادرش خوانده است.

دانيال با خواندن روزانه 3 کتاب که در حوزه کودک است و جنبه تصويري دارد عنوان کوچک‌ترين کتاب‌خوان حرفه‌اي در کتابخانه ھدي را به خود اختصاص داده است.

مادر اين كودك روزانه يك كتاب را براي دانيال دوره مي‌كند و دو كتاب جديد را نيز براي او مي‌خواند.

دانيال 10 ماھه در ھنگام خواندن كتاب‌ھا ابتدا به صداي مادر گوش مي‌دھد و سپس آن‌ھا را با صداي بلند و با ھمان ريتم مادرش تكرار مي‌كند.


دانيال داراي كارت عضويت افتخاري كتابخانه محله خود در منطقه 19 است و شور و اشتياق زيادي براي مطالعه كتاب‌ھاي مورد علاقه خود را بروز مي‌دھد.

كتاب‌ھاي شعر و داستان منظوم و مصور كتاب‌هاي مورد علاقه دانيال است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

نابغه 10 ساله آذري

پستتوسط najm137 » شنبه ژوئن 02, 2012 11:31 pm

نابغه 10 ساله آذري،
در سه سالگي كتاب خواند، در شش سالگي به دبيرستان رفت


تصوير

مي‌گويند آلبرت اينيشتين نابغه فيزيك دنيا تنها 7 درصد از كارآيي مغزش استفاده مي‌كرد. اين در شرايطي است كه انسان‌هاي عادي 7 درصد از كارآيي مغزشان بهره مي‌برند...
روزانه در اخبار دنيا مي‌شنويم كه نابغه‌هايي در گوشه و كنار دنيا زندگي مي‌كنند. همين چندي پيش بود كه يك بچه 6 ساله چيني در كلاس پنجم دبستان درس مي‌خواند يا اگر يادتان باشد دو سال گذشته يك نوجوان 14 ساله مازندراني وارد دانشگاه علم و صنعت شد و تحصيلات دانشگاهي خود را آغاز كرد...

اما از اين نابغه‌ها كه بگذريم، يك نابغه ديگر در ايران پيدا شده، نابغه‌اي كه درباره او مي‌گويند آينده‌اي درخشان در پيش رو خواهد داشت.
چندي پيش خبرگزاري‌ها اعلام كرده بودند كه اين دختر 10 ساله در كلاس پيش دانشگاهي تحصيل مي‌كند، اما زماني كه خبرنگار خانواده سبز در تبريز مير اسد حسيني با او روبرو شد، گفت: وي در كلاس اول دبيرستان تحصيل مي‌كند، اما به قدري باهوش است كه مي‌تواند ظرف 6، 7 ماه تمام اين مراحل را طي كند.
در سرزمين قهرمان پرور آذربايجان، سرزمين ستارخان و باقرخان، دختري 10 ساله در 25 كيلومتري تبريز در شهرك اسفهلان خسرو شهر زندگي مي‌كند...

زندگي آنان بسيار بدون آلايش است، يك زندگي ساده به دور از هياهوي شهري...
نام اين دختر آذري، هانيه مي‌باشد...

«هانيه صيدي» 10 سال بيشتر ندارد، اما در كلاس اول دبيرستان تحصيل مي‌كند. هانيه 26 دي ماه سال 1373 به دنيا آمد.
او دوست دارد در آينده پزشك شود، خودش اين طور مي‌گويد. هانيه دو خواهر بزرگ‌تر از خود دارد، مهديه 18 سال دارد و در مقطع پيش دانشگاهي تحصيل مي‌كند و مينا 15 سال دارد و كلاس دوم دبيرستان درس مي‌خواند و هانيه هم همان‌طور كه گفته شد 10 سال بيشتر ندارد و در كلاس اول دبيرستان درس مي‌خواند.

پدرش عباس صيدي اسفهلان بازنشسته شركت نساجي تبريز است و تا پنجم ابتدايي تحصيل كرده و مادرش طاهره، ديپلمه است. هانيه از هوش و درك بالايي برخوردار است. دايي‌اش، دكتر است و يكي ديگر از دايي‌هايش ليسانس حقوق دارد.

غرق در عالم بچگي
شايد خيلي از شماها فكر كنيد كه تمام روز را او درس مي‌خواند، اما اين طور نيست. هانيه غرق در عالم بچگي است و شيطنت‌هاي خاص خود شما را دارد.
رنگساز، مدير دبيرستان يحيي‌زاده و مشاور مدرسه، پور عباس‌علي متفق‌القول بر اين عقيده‌اند كه هانيه دختري باهوش، با درك و فهم بالايي است، اما در عالم بچگي غرق است.

او مثل تمامي بچه‌ها زندگي مي‌كند و زندگي عجيب و غريبي ندارد. مدرسه مي‌رود، پس از آمدن به خانه ناهار مي‌خورد، كمي استراحت مي‌كند و چند ساعت درس مي‌خواند.

معلمان او مي‌گويند: او تمام حواسش در كلاس معطوف درس است.


تصوير

مدير مدرسه مي‌گويد: از مسئولان به دفعات خواستم تا براي اين گونه دانش‌آموزان محدوديت سني، براي ادامه تحصيل و جهش درسي قرار ندهند و دانش‌آموز را براي محك‌زدن هوش و ادامه تحصيل در هر مقطع تحصيلي آزاد بگذارند. اما فكر مي‌كنيد كه هانيه پله‌هاي ترقي را چگونه پيمود.

از دو سالگي!
مادر هانيه مي‌گويد: او از دو سالگي خواندن اعداد و حروف را ياد گرفت. ما هم كه استعداد او را ديديم، حروف الفبا را كاملاً به او ياد داديم. سه ساله بود كه توانست كتاب‌هاي كلاس اول دبستان را بخواند.
زماني كه از او درس تاريخ مربوط به مطلب نادر شاه افشار را پرسيدم، تمام مطالب را به خوبي در سطح عالي پاسخ داد. آن زمان 5 ساله بود. از اين رو تصميم گرفتيم تمامي كتاب‌هاي 5 سال دبستان را به او آموزش دهيم.


پدرش در ادامه مي‌گويد: 6 ساله بود كه مقطع ابتدايي را بدون رفتن به مدرسه با معدل 18/07 گذراند و توانست به مقطع راهنمايي راه يابد.
7 ساله بود كه به كلاس اول راهنمايي راه يافت و با نمرات بالا و معدل خوب توانست به كلاس بالاتر برود. يادم مي‌آيد روزي كه او را به مدرسه راهنمايي خديجه‌ كبري بردم، روز اول مدرسه، بچه‌ها فكر مي‌كردند كه او خواهر يكي از دانش‌آموزان است، اما اين طور نبود...

روز اول كه براي ثبت‌نام به همان مدرسه رفتم، مدير ابتدا فكر كرد ما با او شوخي مي‌كنيم، اما پس از ديدن كارنامه و مدارك هانيه مانده بود از تعجب چه بگويد! به ياد مدارس فرانسه افتادم كه دانش‌آموز پس از پايان دوران دبستان يكباره به دبيرستان مي‌رود حال اگر در ايران هم نظام مدارس بدين شكل بود وي در دبيرستان درس مي‌خواند.

نقش مهم مادر در كشف استعداد
مادر هانيه، معلم قرآن در دارالقرآن اسفهلان است و به تدريس قرآن مي‌پردازد. او در كشف استعدادهاي بالقوه هانيه نقش به سزايي داشت و هانيه در يادگيري اعداد و حروف فارسي و همچنين دروس ابتدايي از مادر و خاله‌هايش كه معلم هستند، بسيار بهره برد...

هانيه سه ماهي است كه هفته‌اي يك روز به كلاس كامپيوتر مي‌رود و هفته‌اي يك روز در خانه رياضي شهر تبريز، به يادگيري علم رياضي مشغول است.
گفتگوي ما با هانيه خجالتي را بخوانيد، او كه از ديدن ما يكه خورده بود، به زور حرف مي‌زد! اگر چه دختر بازيگوشي است، وقتي از هانيه خواستيم كه در رابطه با استعداد خود برايمان بگويد، سرش را پايين انداخت و گفت: بابا، مامان كه همه چيز را تعريف كردند.
من استعداد ندارم، من يك شاگرد معمولي هستم. دوست دارم درس بخوانم تا براي جامعه فرد مفيدي باشم.

از هانيه مي‌خواهيم به چند تا از سئوالات ما پاسخ دهد و مقابل دوربين ما قرار مي‌گيرد.
هانيه خانم كه علاقه شديدي به رشته پزشكي دارد، از ما مي‌خواهد كه چند لحظه صبر كنيم تا به سراغ لباس پرستاري‌اش برود و مقابل دوربين ما ژست بگيرد و چقدر اين لباس سفيد رنگ به او مي‌آمد.

تا يادمان نرفته، بگويم كه هانيه خانم مثل آدم‌هاي بزرگ تحصيل كرده سخن مي‌گويد، بسيار خونسرد، شمرده و با متانت خاصي به چند پرسش پاسخ مي‌دهد...

خانواده سبز: به تلويزيون نگاه مي‌كني؟
هانيه: بله، روزي، دو سه ساعت! و از همه بيشتر كارتون مي‌بينم.

خانواده سبز: پس روزي چند ساعت مي‌خوابي؟
هانيه: هشت الي نه ساعت.

خانواده سبز: پس كي درس مي‌خواني؟
هانيه: 5 ساعت در مدرسه هستم، سه ساعت هم در خانه درس مي‌خوانم.

خانواده سبز: يعني زياد درس نمي‌خواني؟
هانيه: نه، عادي درس مي‌خوانم. شايد هم كم بخوانم.

خانواده سبز: پس چه طور نمرات خوب مي‌گيري؟
هانيه: نمي‌دانم، يكبار كه مي‌خوانم يا گوش مي‌دهم، كاملاً درس‌ها را ياد مي‌گيرم و در ذهنم مي‌ماند. الان درس‌هاي دوم دبستان را به خاطر دارم!

خانواده سبز: به ورزش هم علاقه داري؟
هانيه: آره، شنا را خيلي دوست دارم.

خانواده سبز: روزهاي امتحان استرس داري؟
هانيه: خيلي كم.

خانواده سبز: برايمان هدف از درس خواندن را مي‌گويي؟
هانيه: مي خواهم پزشك شوم، مي‌خواهم در هر زمينه‌اي اطلاعات كسب كنم.

خانواده سبز: چه آرزويي داري؟
هانيه: به كشورم كمك كنم. مي‌خواهم پزشك شوم.

خانواده سبز: براي بچه‌هاي هم سن و سالت چه داري كه بگويي؟
هانيه: به نظر من انسان نبايد فكر كند كه نمي‌تواند در تحصيل موفق باشد يا به خود بگويد من اين مطلب را ياد نمي‌گيرم. اگر تلاش كند، حتماً به نتيجه مي‌رسد.

خانواده سبز: چه خواسته‌اي از مسئولان داري؟
هانيه: (فكر مي‌كند و خيلي شمرده مي‌گويد): امكانات بيشتري در اختيارم بگذارند تا بتوانم بيشتر از اين استعدادهايم را رشد دهم.

خانواده سبز: چه كساني را بيشتر از همه دوست داري؟
هانيه: معلومه خانواده‌ام را...

خانواده سبز: غذا هم زياد مي‌خوري؟
هانيه: (و باز هم فكر مي‌كند) كمي بيشتر از افراد معمولي!

خانواده سبز: راستي خواهرهايت هم جهشي درس خوانده‌اند؟
هانيه: بله، خواهر بزرگ‌ترم يك‌سال جهشي درس خوانده است.

خانواده سبز: چيزي براي گفتن نداري؟
هانيه: نه، همه ايرانيان موفق و سلامت و سبز باشند.

توضيح: ذکر بعضي از مطالب دليل بر تأييد آنها نيست، بلکه براي کامل ارائه نمودن گزارش است. مثل روزي 2 الي 3 ساعت تلويزيون نگاه کردن است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

نيلوفر، نابغه 2 ساله

پستتوسط najm137 » شنبه ژوئن 02, 2012 11:45 pm

نيلوفر، نابغه 2 ساله:
كتاب مي‌خواند و مي‌خواهد پزشك شود


تصوير

«استعداد» واژه‌اي است كه در نهاد هر انساني نهفته است، اما به اين شرط كه بتواند آن را پرورش دهد...
در تاريخ كره خاكي افراد زيادي بودند كه در زمينه‌هاي مختلف، استعدادهاي خود را به رخ همگان كشيدند... كه از سوي اذهان عمومي لقب نابغه گرفتند آنچه در ادامه خواهيد خواند، يك واقعيت از زندگي يك خانواده است.
كه استعدادهاي فرزندانشان را از كودكي كشف كردند، استعدادي كه در مدت كمي بروز مي‌كند و همه را به تعجب وا مي‌دارد.

خانواده زماني به صورت تجربي و بهره گرفتن از علم، توانستند در نوع خود، حركتي جالب ارائه دهند، فرزندان آنان از دو سالگي توانستند با خواندن آشنا شوند. هر مطلبي كه مقابل آنان مي‌گذاشتند، مي‌خواندند اما «نيلوفر زماني» فرزند دو سال و نيمه اين خانواده، استعداد بيشتري نسبت به فرزندان ديگر خانواده دارد، او از دو سالگي با خواندن آشنا شد؛ در حالي كه سواد نوشتن ندارد، اما به راحتي از روي نگاه با واژه‌ها آشنايي دارد و هر چيزي را كه مقابل او بگذاري، مي‌خواند.

به نظر شما عجيب نيست!؟ ما تا زماني كه با چشمانمان، نيلوفر را نديده بوديم، باورمان نمي‌شد... اما زماني كه او شروع به خواندن كرد، شك‌مان تبديل به يقين شد.
بله او مي‌خواند و مي‌خواند و ما هاج و واج به او مي‌نگريستيم...
اين پرسش برايمان به وجود آمد كه چه طور مي‌شود او اين چنين رسا كلمات و واژه‌ها را به درستي بخواند.
بهترين پاسخگوي پرسش‌هاي ما كسي نبود به جز پدرش، پدر نيلوفر در آموزش او نقش مهمي را ايفا كرده است.

تصوير

پدر نيلوفر ابتدا در رابطه با خود مي‌گويد: «در سال 59 ديپلم گرفتم، سال 63 وارد دانشگاه شدم و تحصيلاتم در رشته مهندسي متالورژي دانشگاه صنعتي شريف بوده و اكنون در كار توليد فعال هستم».
«احمد زماني» با وجود مشكلات فراوان، هيچ گاه دست از مطالعه و كسب علم برنداشت و سعي كرد اين علم را در اختيار فرزندانش قرار دهد.
پسر بزرگش اميراحسان هم اكنون در دانشگاه علم و صنعت، در رشته مهندسي ماشين‌هاي ريلي تحصيل مي‌كند و پسر كوچك‌تر عرفان براي شركت در كنكور خود را آماده مي‌كند.

وي در مورد چگونگي آشنايي‌اش با اين روش كه چگونه فرزندان او در سن كم خواندن را فرا گرفته، مي‌گويد: «موضوع به دوران پيش از ازدواجم باز مي‌گردد، زماني كه به كلاس كنكور مي‌رفتم. روزي، يكي از معلمين، سر كلاس درباره اين شيوه آموزش و اينكه بچه‌ها تا قبل از پنج سالگي قدرت يادگيري بالايي دارند، صحبت كرد.
همان زمان جرقه انجام اين كار در ذهنم روشن شد. پس از ازدواج، با همسرم تصميم گرفتيم اين كار را روي اولين فرزندمان امتحان كنيم، ولي از آنجا كه روش درست را نمي‌دانستيم، صرفا به اين كار اكتفا كرديم كه هر روز برايش كتاب‌هاي مختلف بخوانيم.
به هر حال در آن زمان موفقيت چنداني به دست نياورديم... زمان گذشت و خدا نيلوفر را به ما عطا كرد.

وقتي نيلوفر دو ساله بود يك روز به طور اتفاقي از طريق اينترنت روش درست آموزش را يافتم.

برايم جالب بود كه اين روش الان پنجاه سال است كه در آمريكا ابداع شده و در خيلي از كشورها از جمله ژاپن، انگليس، ايتاليا و فرانسه به كار مي‌رود. اما در ايران از اين روش‌ها استفاده نمي‌شود.
زماني در ادامه مي‌گويد: «در دهه چهل ميلادي در فيلادلفياي آمريكا، مركزي تأسيس مي‌شود كه در آنجا روش‌هايي براي آموزش خواندن به كودكان عقب مانده ذهني بكار مي‌رود.

يك روز والدين يك پسر سه، چهار ساله به نام تامي او را به آن مركز مي‌برند. تمامي پزشكان از آن پسر قطع اميد كرده بودند. يعني هيچ اداركي نداشت و سطح ادراك او در حد يك گياه بود. پس از مدتي اين پسر خواندن را ياد مي‌گيرد. همه محافل علمي شگفت‌زده مي‌شوند و يك جلسه عمومي جهت اثبات اين اتفاق ترتيب مي‌دهند. حاضران در آن جلسه با كمال تعجب متوجه مي‌شوند كه پسر، نه تنها خواندن را ياد گرفته بلكه مفهوم جملات را نيز مي‌فهمد.
از آن زمان به اين فكر مي‌افتند كه اين روش را بر روي بچه‌هاي سالم نيز امتحان كنند.»

تصوير

زماني در ادامه مي‌گويد: در حال حاضر در تمام دنيا خانواده‌هاي زيادي با اين مؤسسه در ارتباطند و جزوات آموزشي مي‌گيرند.
اين جزوات در زمينه‌هاي فراواني از جمله ادبيات، فلسفه، جدول ضرب، و... است.
وي در مورد اينكه شايد خيلي‌ها نتوانند اين وقت و انرژي را براي آموزش بگذارند، گفت: «من اطلاع دارم كه خيلي از خانواده‌ها دوست دارند به فرزندانشان آموزش دهند، اما از روش‌هاي درست وارد نمي‌شوند، براي مثال در ابتدا به فرزندشان حروف را ياد مي‌دهند اما اين روش در واقع ابتدا با كلمات كار دارند و تكيه اصلي آن روي حس بينايي است نه شنوايي، چون كودك در اين سن به طور معمول با حس شنوايي، بيشتر چيزها را ياد مي‌گيرد و از حس بينايي كمتر استفاده مي‌شود.

نيلوفر دوست دارد، پزشك شود و بر خلاف بيشتر بچه‌ها كه از پزشك مي‌ترسند، او ترسي از پزشكان ندارد، او لباس سفيد پزشك را دوست دارد.

يك انقلاب در امر آموزش
پدر نيلوفر در ادامه مي‌گويد: مطمئن باشيد كه اين روش مي‌تواند انقلابي بزرگي در آموزش به وجود آورد.
من برايتان نمونه‌اي مي‌آورم: در كشور آمريكا دانشمند رياضي‌دان معروفي به نام «نوربرت وينر» زندگي مي‌كرد كه از سه سالگي تحت اين آموزش قرار گرفت. تا هفت سالگي تعداد زيادي كتاب مطالعه كرد و در هجده سالگي توانست مدرك دكتراي خود را بگيرد...
وقتي به كودك از سنين زير پنج سال آموزش داده شود، ديگر به طور خودكار در سنين بالاتر به دنبال كسب علم و پيشرفت كشيده مي‌شود.
تحقيقات دانشگاه آكسفورد در انگليس نشان داده است كساني كه با اين روش آموزش مي‌بينند قسمت خاكستري مغزشان كه مربوط به آناليز اطلاعات و پردازش است، رشد بيشتري پيدا مي‌كند و به اصطلاح آماده‌تر براي يادگيري مي‌شود.


وي در ادامه افزود: من مطمئنم خانواده‌هاي سبز ايراني وقتي با نتايج اين كار آشنا شوند، مشتاقانه به دنبال آن مي‌آيند. آن هم ما ايراني‌ها كه هموراه از نظر بهره هوشي و كسب علم، زبانزد دنيا بوده و هستيم، قدرت يادگيري كودك قبل از پنج سالگي به قدري است كه تا پنج زبان خارجي را به راحتي مي‌تواند ياد بگيرد ولي بعد از هفت سالگي حتي يك زبان را با مشكل زياد مي‌آموزد.

او ابتدا مامان و بابا را ياد گرفت
اما مادر نيلوفر چه مي‌گويد: اولين كلماتي كه نيلوفر توانست بخواند، همان‌هايي بود كه بيشترين ارتباط را با آنها داشت يعني مامان و بابا.

او مي‌گويد: «من به خاطر احساس مسئوليتي كه نسبت به نيلوفر دارم، هر روز با او تمرين مي‌كنم و هر دوي ما از اين كار لذت مي‌بريم. در واقع اصل مهم در اين كار مدت زمان طولاني نيست، بلكه مداومت و پشتكار هر روزه است.

چون كودكان بر خلاف آنچه كه ما فكر مي‌كنيم از توان بالاي يادگيري برخوردارند و به اين اتفاق به صورت يك بازي نگاه مي‌كنند و از آن لذت مي‌برند. باور كنيد من كتاب‌هاي مختلفي را براي نيلوفر مي‌خوانم و جالب اينكه او مفهوم بسياري از كلمات پيچيده را هم مي‌فهمد.»


پدر نيلوفر در مورد برنامه‌هاي آينده‌اش گفت: «من تعجب مي‌كنم كه بعضي‌ها با اينكه از اين موضوع اطلاع دارند، چون دوست دارند مثلاً بچه خودشان تك باشد، اين قضيه را بازگو نمي‌كنند.»

نمونه‌اش خانمي بود كه دو سه سال پيش دو فرزندش كه يكي 14 و ديگري 15 ساله بودند در دانشگاه قبول شدند، اما در زمان گفتگو با خبرنگاران كاملاً از گفتن شيوه كارشان طفره رفتند...

چرا نبايد جامعه و آينده فرزندان اين مرز و بوم مورد توجه قرار گيرد.

وي در ادامه مي‌گويد: من قصد دارم به اميد خدا در درجه اول به صورت مكاتبه‌اي با كساني كه مشتاق هستند در ارتباط باشم و اين آموزش را در اختيارشان قرار دهم كه اميدوارم با استقبال روبرو شود و اگر خدا بخواهد، دلم مي‌خواهد مؤسسه‌اي داير كنم تا بتوانم كودكان را با چنين روشي آشنا كنم.

پدر نيلوفر زماني در پاسخ به اين پرسش سرمايه‌گذاري شما براي آينده چيست و چگونه والدين با اين روش‌ها آشنا شوند گفت: ببينيد، ما بازي‌هايي ابداع كرديم كه وقتي من مي‌رسم منزل، نيلوفر مدام به من مي‌گويد، بابا بيا برويم مدرسه بازي، او عروسك‌هايش را روي كاناپه مي‌چيند و خودش روي صندلي مي‌نشيند و معلم مي‌شود و كارت‌ها و كلمات را به عروسك‌هايش ياد مي‌دهد و از اين دست بازي‌ها...

يعني يكي از همان روش‌هايي كه من به او ياد دادم و دلم مي‌خواهد مردم هم اين نوع ابداعات و تجربيات خود را با من در ميان بگذارند و يك مجموعه جالب، جمع‌آوري و در اختيار عموم قرار گيرد.
اگر از اين روش، حداقل هزار نابغه تحويل جامعه شود، باز هم به هدفمان رسيده‌ايم گر چه فعلا دستمان خالي است، به طور حتم اگر پشتوانه مالي داشته باشم هر چه زودتر مركز پرورش استعدادهاي انساني را داير خواهم كرد.

تصوير

اتفاقاً همين ديروز به سازمان بهزيستي دفتر مدير كل آموزش كودكان و نوجوانان رفتم و مداركي دال بر استعداد فرزندم و اين كه مي‌توان اين روش را آموزش داد، به آنها ارائه كردم و عنوان كردم كه مي‌خواهم تجارب خود را در اختيار والدين قرار دهم، كارشناس مربوطه دكتر كامران علوي با توصيه به مطالعات بيشتر و معرفي منابعي جهت كامل‌تر كردن روش آموزش ابراز اميدواري كرد كه بتوانم روزي خدمات ارزنده در اختيار عموم قرار دهم.

كوتاه از نابغه دو ساله
وقتي وارد منزل زماني شديم، نيلوفر، با شيرين زباني به استقبالمان آمد و با لحن دلنشين كودكانه‌اش، ما را به منزل دعوت كرد.

نيلوفر كارت‌هاي زيادي آورد و كنارمان نشست، روي هر كارت، كلمه‌اي نوشته شده بود، به او گفتم: «اگر صدايت را ضبط كنم، اين كارت‌ها را برايم مي‌خواني؟» اول امتناع كرد، اما پس از روشن شدن ضبط، هر كارتي كه به او نشان دادم، خواند.

پس از خواندن 8-7 كلمه، خسته شد و براي بازي به اتاقش رفت، اما دوباره خيلي زود برگشت و گفت: «ديگه صدايم را ضبط نمي‌كني؟»

در مدتي كه كنارم بود، حدود 30-20 كارت كلمه و جمله را به راحتي خواند.

بعد از خواندن كارت‌ها، نيلوفر كه از ديدن دوربين و ضبط به وجد آمده بود، كتاب داستاني آورد و شروع به خواندن آن كرد.

به او گفتم: «مي‌خواهي از تو عكس بگيريم و روي جلد مجله چاپ كنيم؟» پاسخ مثبت داد و به مادرش گفت: «مي‌خواهم لباسم را بپوشم و به موهايم گل سر بزنم»، اما چون گل سرش همرنگ لباسش نبود، كلي بهانه گرفت.

پس از اينكه نيلوفر را راضي كرديم تا موهايش را با گل سر قرمز رنگ ببندد، همراه پدرش به پارك نزديك خانه‌شان رفتيم و چند تا عكس گرفتيم.

زماني كه مي‌خواستيم او را به پارك ببريم، تا از او عكس بگيريم، به مادرش گفت: با لباس آبي نمي‌روم، لباس‌هاي زرد را تنم كنيد.

وقتي كه فهميد مصاحبه تمام شده و زمان خداحافظي رسيده، اخم‌هايش را درهم كشيد و بعد از چند دقيقه، به گريه افتاد!

زماني كه او را سوال پيچ مي‌كرديم و مطالب مختلف را مقابل او قرار مي‌داديم، او گفت: خسته شدم، بسه ديگر... اما پس از چند لحظه با چرب زباني خاص خودش مي‌گفت: «حالا بياييد با من كلمه بازي كنيد.»

نيلوفر دوست دارد، پزشك شود و بر خلاف بيشتر بچه‌ها كه از پزشك مي‌ترسند، او ترسي از پزشكان ندارد، او لباس سفيد پزشك را دوست دارد.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

نابغه سه ساله نجوم

پستتوسط najm137 » سه شنبه ژوئن 05, 2012 6:47 am

نابغه سه ساله نجوم
آسمون عشق منه


تصوير

اكثر مادرها وقتي بچه‌شان اولين كلمه را مي‌گويد، فكر مي‌كنند، مسئوليت بزرگي به عهده‌شان گذاشته شده، چون دارند يك كودك نابغه را تربيت مي‌كنند...
در بوق و كرنا مي‌كنند، دار دار خبردار، ايها ‌الناس جمع بشويد كه بچه من گفت مامان!!!

اما به راستي در چند صد تا بچه يك كودك استثنايي يا نابغه به دنيا مي‌آيد؟!
وقتي با هزار نيروي عقلاني خودمان را توجيه كرديم كه اين يكي با بقيه فرق مي‌كند و با شك و ترديد زنگ خانه شان را زديم، ظواهر امر چيزي را ثابت نمي‌كرد، هميشه فكر مي‌كردم اين بچه‌ها بايد شرايط خاصي داشته باشند... اما خبري نبود همه ‌چيز عادي عادي... اما نه، وقتي كودك سه سال و نيم لب به سخن گشود، ديديم واقعا اين يكي با بقيه فرق دارد، آن هم يك فرق اساسي، به طوري كه تمام زندگي خانواد‌ه‌ را معطوف خود كرده، اما چه فايده؟! آناهيتا كودك نابغه به جاي اين ‌كه در شرايط خاص محيطي، آموزشي بزرگ شود و از بهترين امكانات رفاهي بهره ببره، در خانه‌اي در جنوب شهر تهران و وسايلي كاملا معمولي و امكانات جزيي و البته پشتكار و تلاش بي‌دريغ مادر پرورش مي‌يابد.

او هم اكنون كلاس چهارم ابتدايي را تمام كرده و وارد كلاس پنجم مي‌شود، هر متني را به راحتي آب خوردن مي‌خواند، قادر به خواندن اشعار يا متن‌ها به صورت متضاد هم است. اين بچه آخر IQ است، اگر IQ تمام آدم‌ها بين 90 تا 110 بايد باشد تو آخرين تست هوشي كه از او گرفته شده يعني سه سالگي، دكتر به ايشان گفته: چه نشسته‌ايد كه كودك شما جدي جدي نابغه است و IQ داره برابر 140.

با شهناز شكري مادر آناهيتا صحبت كرديم كه شايد به ما هم كمك كند براي داشتن يك بچه نابغه!!

چه طور شد كه متوجه هوش آناهيتا شديد؟
شكري: چون ازدواج من و همسرم فاميلي بود، هميشه شوخي مي‌كرديم و مي‌گفتيم: بچه‌هايمان يا عقب‌مانده مي‌شوند يا نابغه.

در دوران بارداري آزمايش‌ها نشان نمي‌داد بچه مشكلي داشته باشد، از همان دوران سعي مي‌كردم ارتباط نزديكي با او برقرار كنم، مدام صحبت مي‌كردم، به همين ترتيب ارتباطش با دنياي اطراف قوي شد. وقتي هم به دنيا آمد هنگام لباس پوشيدن به او مي‌گفتم حالا اين ‌كه مي‌خواهم تنت كنم بلوزت است، حالا دست راست‌ تو بده به من، حالا دست چپ و... در همه كارها او را هم شركت مي‌دادم.

چه موقع زبان باز كرد؟
شكري: در شش ماهگي اولين كلمه را گفت، مامان البته نه كامل به صورت ماماما...
در هفت ماهگي بابا و در يازده ماهگي نزديك 24 لغت را كامل ادا مي‌كرد.
وقتي ديدم ارتباطش با محيط اين قدر بالاست، آرام آرام و فقط از روي كنجكاوي آموزش را شروع كردم.
چند حرف انگليسي را نوشتم ديدم خيلي سريع دارد ياد مي‌گيرد، بعد يك ساله كه شد رفتم سراغ كتاب اشكال، يادگيريش برايم خيلي عجيب بود.
براي همين كتاب فارسي اول ابتدايي را گرفتم و با آن پيش رفتيم. مثلا چند تا عكس مي‌گذاشتم اسمهايشان را زير آن مي‌نوشتم، وقتي نشان مي‌دادم، اسم زير آن را مي‌خواند بعد از مدتي، عكس‌ها را برداشتم، اسم‌ها را جابجا مي‌نوشتم، خيلي راحت مي‌خواند.
وقتي ديدم كتاب فارسي را تا اين اندازه خوب ياد مي‌گيرد من كه با ترديد جلو مي‌رفتم، مطمئن شدم و آناهيتا را پيش روان پزشك بردم اما همه معترض مي‌شدند كه چرا اين قدر با او كار مي‌كنم، مي‌گفتند نبايد به او زياد فشار بياوريد تا اين ‌كه رفتم پيش دكتر جليلي – عضو انجمن پزشكان برتر دنيا در آموزش كودكان – ايشان برخلاف دكترهاي ديگر معتقد بود، آناهيتا ضريب هوشي بسيار بالايي دارد بايد با او خوب كار كرد، مي‌گفت تا دو سالگي، تمام ارتباطات مغزش زنده‌ است، شما با هر قسمتي از مغزش كه كار كنيد زنده مي‌ماند و با هر قسمتي كه كار نكنيند آرام آرام تحليل مي‌رود و اين بزرگترين دلگرمي بود براي من كه احساس مي‌كردم نكند آدم خودخواهي باشم و به خاطر اين‌ كه فكر مي‌كنم يك بچه نابغه دارم، اذيتش مي‌كنم و ضربه مي‌زنم.

تصوير

بعد از آن، آموزش‌ها را زير نظر پزشك دنبال كرديد؟
شكري: نه، باز خودم ادامه دادم، دكتر جليلي معتقد بود، خوب كار مي‌كنم. بيشتر آموزش‌ها عملي و در محيط بيرون بود، مثلاً پارك مي‌رفتيم در مورد گل‌ها، خاك، حيوانات و هر چه مي‌ديدم برايش توضيح مي‌دادم، آن هم با چه اشتياقي، مثل اين‌كه براي اولين بار بود كه مي‌ديدم.

آناهيتا بر اساس پيش‌بيني و ارزيابي پزشك پيش رفت؟
شكري: دكتر جليلي پيش‌بيني كرده بود، سه سال و نيم كه بشه بايد كلاس اول را شروع كند در حالي كه اين اتفاق دو سال و پنج ماهه كه بود افتاد. او در سن هفت يا هشت سالگي ديپلم مي‌گيرد.

همسرتان چه طور؟ به شما كمك نمي‌كرد؟
شكري: چرا، بنده خدا وقتي شب‌ها خسته از سركار مي‌آمد تازه شروع مي‌شد، هر چه از صبح ياد گرفته بود را مرور مي‌كرد‌، هميشه به او مي‌گويم اگر من را هم اين طوري تشويق مي‌كردي حتماً تا الان سه، چهار تا دكترا گرفته بودم.

تحصيلات شما و همسرتان چيست؟
شكري: من كارشناس تاريخ هستم و او كارشناس حسابداري.

چند درصد هوش آناهيتا ارثي و چند درصد به آموزش مربوط است؟
شكري: دكتر مي‌گويد 70 درصد ارثي است و تنها 30 درصد به آموزش ربط دارد.

الان كلاس چندم است؟
شكري: كلاس چهارم ابتدايي را تمام كرد.

توان نوشتن هم دارد؟
شكري: تا حدودي بله، ضمن اين‌ كه بالاتر از 130 تا شعر حفظ كرده، حافظه‌اش پذيرش دامنه لغات بسيار وسيعي دارد، بچه‌اي كه سه سال را تمام مي‌كند بايد 900 كلمه بگويد اما آناهيتا در دو سال و پنج ماهگي 1920 كلمه مي‌گفت.

تصوير

الان چه اطلاعات ديگري دارد؟
شكري: در خصوص رنگ‌هاي اصلي و فرعي، مثلاً چه رنگ‌هايي سبز را مي‌سازند، دسته‌بندي حيوانات مثلاً سخت‌پوستان، اهلي، وحشي، در خصوص زيستگاه و خوراكشان و...
ضمن اين‌كه عاشق ستاره‌شناسي است و به فرهنگسراي نياوران مي‌رويم براي آموزش ستاره‌شناسي، حالا منتظر يك شب صاف هستيم تا او را به رصدخانه ببريم.

آناهيتا را به آموزش و پرورش و يا مؤسسات دولتي ديگر معرفي كرديد؟
شكري: بله اما چه فايده، رفتم بهزيستي گفتم چنين بچه‌اي دارم چه امكاناتي براي او وجود دارد؟ گفتند: هيچي، ما براي بچه‌هايي كه ناتوان هستند، امكانات جزيي داريم.

آموزش و پرورش و مركز استعدادهاي درخشان هم گفتند از كلاس پنجم به بالا آموزش داريم. الان سنش نرسيده.
ضمن اين‌ كه من را سرزنش كردند چرا در كارشان دخالت كردم نبايد آموزش را شروع مي‌كردم بايد اجازه مي‌دادم مثل بچه‌هاي ديگر رشد كند.
گفتم آن ‌وقت چه فرقي بين كودك نابغه و عادي وجود دارد؟ حتي براي تست هوش رفتم بهزيستي گفتند بايد از وزارت كشور يا استعدادهاي درخشان نامه بياوريد، وقتي زنگ زدم جواب دادند: بگذاريد پنج سالش بشود، با بچه‌هاي كلاس اولي ثبت‌نام كند سركلاس‌ها نيايد و بعد آخر سال امتحان بدهد اگر نمره‌هايش خوب بود مي‌فرستيم تست هوش...

آخر با اين همه مانع چه طور يك بچه نابغه مي‌تواند پيشرفت كند؟!
غير از آموزش، محيط و شرايط هم دخيل است؟
شكري: تغذيه اهميت ويژه‌اي دارد، من خيلي از مادرها را ديدم خوراكي‌هاي جورواجور مثل پفك و كيك مي‌خرند اما من شايد ماهي دوبار اين كار را انجام مي‌دهم. محيط هم صد در صد مؤثر است، محيطي بدون تنش و آرام.

شما به مادران مشاوره نمي‌دهيد؟
شكري: تا چند وقت پيش، خيلي‌ها زنگ مي‌زدند، از شهرهاي مختلف، من هم هر كاري ‌مي‌كردم به آنها هم مي‌گفتم، اما تقريباً هيچ كدام جواب نگرفتند، به طوري كه الان كسي زنگ نمي‌زند. من گفتم كه 70 درصد به ژن بچه مربوط مي‌شود و ارثي است.
هيچ گاه يك بچه نرمال را با آموزش نمي‌شود نابغه كرد حتي برعكس ممكن است ضربه هم بخورد.
يك كودك نابغه مثل يك دانه گندم مي‌ماند كه اگر بكاريم در بيابان هيچ چيز ‌بار نمي‌دهد و اگر در زمين معمولي بكاريم محصول خوبي مي‌دهد و اگر بكاريم در بهترين زمين با بهترين كود و آبياري خوب يك محصول استثنايي تحويل مي‌گيريم، پس در وهله اول بچه بايد مايه اوليه را داشته باشد.

كلاس چهارم را هم چنان در منزل با آناهيتا كار مي‌كنيد؟
شكري: بله، فقط براي آزمايش‌هاي علوم آموزش و پرورش و استعدادهاي درخشان و انجمن ملي نوابغ اجازه ندادند از آزمايشگاه علوم استفاده كند، اما اين مشكل را فرهنگسراي خاوران حل كرد و اجازه داد آناهيتا همراه با بچه‌هاي ابتدايي به آزمايشگاه برود.

تصوير

فضانورد روسي در تهران
براي نخستين بار، مركز علوم و ستاره شناسي تهران (وابسته به شهرداري منطقه يك) ميزبان يكي از فضانوردان جهاني خواهد بود كه همزمان با پنجاهمين سالگرد پرتاب نخستين ماهواره به فضا، به كشورمان سفر كرد.
گئورگي ميخائيلويچ گرچكو در 25 مي 1931 در لنينگراد به دنيا آمد. در سال 1949 در دبيرستان متوسطه لنينگراد مدرك خود را گرفت و در سال 1955دانشكده مكانيك نظامي لنينگراد را با درجه مهندسي مكانيك به اتمام رساند. در سال 1967 از دكتراي علوم فني با رساله‌اي در مورد محاسبه سامانه فرود لونا 9 و لونا 16 در ماه دفاع كرد. در سال 1975 عضو فعال آكادمي بين‌المللي آستروناتيك (فضانوردي) در سال 1975 عضو افتخاري آكادمي علوم چكسلواكي، هفدهم فوريه 1984 دكتراي علوم فيزيك-رياضي عضو آكادمي علم و تجارت بين‌المللي دريافت كرده و بيش از 28 مقاله منتشر شده علمي دارد. در سال 1984 كتاب «در كادر سياره» را نوشت. در سال 1959 عنوان مهندس ارشد از سال 1961 رييس گروه بخش هفدهم دفتر شماره يك طراحي و ساخت سامانه‌هاي فضايي و بالاخره در سال 1966 به عنوان رييس گروه آزمايشگر دستگاه‌هاي كيهاني انتخاب شد. از 21 فوريه 1975 مربي درجه سه فضانوردان آزمايشي، از هجدهم مي 1978 مربي درجه دو فضانوردان آزمايشي، از اول ژوئن 1983 مربي درجه يك و معاون بخش انتخاب شد. از 22 مي 1986 دانشكده فيزيك جو فعاليت داشت. ششم ژوئيه 1986 تا اول مارس 1992 سرپرست آزمايشگاه تحقيقات جو زمين از طريق وسايل فضايي.

نخستين پرواز فضايي او در يازدهم ژانويه تا نهم فوريه 1975 به عنوان مهندس سفينه سايوز 17 در ايستگاه مداري سالوت 4 صورت گرفت و 29 شبانه‌روز و سيزده ساعت و نوزده دقيقه و 45 ثانيه طول كشيد.

دومين پرواز فضايي را از دهم دسامبر 1977 به همراه يوري رامانتكو با سايوز 26 در ايستگاه مداري سالوت 6 انجام داد كه پروازي ركوردشكن بود و تا شانزدهم مارس 1978 به مدت 96 شبانه‌روز و ده ساعت و هفت ثانيه ادامه داشت.

پرواز سوم و آخرين سفرش به فضا را هفدهم تا 26 سپتامبر 1985 به عنوان مهندس سفينه سايوز تي 14 در ايستگاه سالوت 7 انجام داد و هشت شبانه‌روز و 21 ساعت و سيزده دقيقه و شش ثانيه در فضا به سر برد.

گفتني است نمايشگاه فضانوردي در مركز علوم و ستاره‌شناسي تهران با همكاري فرهنگسراي ملل و سيروس برزو كه سال‌ها در زمينه نجوم و فضا تحقيق انجام داده و با فضانوردان زيادي از روسيه آشنا مي‌باشد اين نمايشگاه برگزار شد.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

اكريت جاسوال، جراح هفت ساله

پستتوسط najm137 » چهارشنبه جولاي 04, 2012 2:26 am

اكريت جاسوال، جراح هفت ساله

تصوير

اكريت‌ جاسوال يك نوجوان هندي است كه باهوش‌ترين فرد هند به شمار مي‌رود.
او در سال 2000 و در هفت سالگي اولين موفقيت پزشكي خود را به دست آورد. بيمار او دختري هشت ساله بود كه پول كافي براي رفتن به بيمارستان نداشت. دست اين دختر به حدي سوخته بود كه جمع شده و به شكل مشت درآمده بود. اكريت هيچ تجربه‌اي در جراحي نداشت، ولي اين دختر را عمل كرد و او ديگر مي‌توانست انگشتان خود را باز و بسته كند.

اكريت به مطالعات پزشكي خود ادامه داد و در دوازده سالگي دارويي براي درمان سرطان ساخت. او هم اكنون كوچك‌ترين دانشجوي دانشكده پزشكي هند است.

يک جوان هندي است، او معمولي نيست IQ او 146 است! «اکريت جاسوال» هيچ وقت براي طبابت تعليم نديده، و با اين حال در زادگاهش او به عنوان يک طبيب ماهر ياد مي‌شود.

ماه فوريه سال گذشته «اکريت جاسوال» که او را پسر معجزه مي‌خوانند در برنامه تلويزيوني «اوپرا وينفري» آمريکا حضور يافت و او پس از تولد در سال 1993ميلادي، همه را با صحنه‌هاي عجيبي روبه‌رو ساخته و در اين ميان همچنين لقب نابغه خردسال را نيز به خود گرفته است.
در اين برنامه تلويزيوني وقتي مجري برنامه از او مي‌پرسد که آيا او قادر به فهم کتاب‌هاي شکسپير در سن چهار سالگي بوده است؟ جواب او مثبت بوده مي‌گويد «بله آن را کاملاً مي‌فهميدم به همين منظور هميشه مي‌خواندمش.»
اين پسر خردسال سال‌ها پيش از دهکده‌اي دور افتاده در هند سر برآورده و ويدئويي قديمي او را در حال انجام يک عمليات جراحي خطرناک بر روي انگشتان به هم چسبيده‌ي يه دختر کوچک بر اثر سوختگي نشان مي‌دهد و اين عمل جراحي سر خط اخبار روز در سراسر جهان را در آن زمان به خود اختصاص داد، چرا که اين عمل توسط پسر بچه‌اي هفت ساله به نام اکريت‌ جاسوال تبعه‌ي دهکده «هيماچال پرادش» در هند انجام شده بود.

والدين «اکريت» مي‌گويند حتي قبل از اينکه او زبان به سخن گفتن و تکلم بگشايد آنها بر اساس رفتارهايش حس مي‌کردند که قدرت خاصي در او نهفته است.

«راکشا»، مادر «اکريت» مي‌گويد که يادگيري او بسيار سريع بود، به طوري که در سن دو سالگي، وقتي يادگيري حروف الفبا در مدت زمان کمي پايان يافت ما سعي در آموزش وصل کردن حروف و ساخت کلمه و جمله نموديم که متوجه شديم او همزمان به نوشتن نيز روي آورده است.

هنگامي که او در کلاس دوم بود تمامي امتحانات مربوط به کلاس پنجم را به آساني و به طور کامل پاسخ مي‌گفت و با گذشت زمان وقتي مادرش متوجه مي‌شود که در سن خاصي او قادر به جواب گويي سوالات تکينيکي مقطع ليسانس دانشگاهي مي‌باشد ديگر به طور قطع باورش شده بود که نبوغ خاصي در پسرش وجود دارد و در آن زمان بود که تمامي شک‌هايش به يقين بدل گشت.

در سني که تمام کودکان حروف الفبا را مي‌آموزند «اکريت» کتاب‌هاي شکسپير مطالعه مي‌کرد و در سن پنج سالگي کتاب‌هاي طبي جمع‌آوري کرده و کتاب‌خانه کوچکي فراهم آورده بود و يک سال بعد او براي آموزش و مدارک رسمي در مدرسه ثبت‌نام کرد و هم‌زمان به تدريس انگليسي و رياضيات به ديگران پرداخت.
«اکريت» در سنين خردسالي علاقه شديدي به مبحث علوم و کالبد شکافي در سر مي‌پروراند.

دکترهاي محلي متوجه علايق او شده، به او اجازه مي‌دادند تا در سن 6 سالگي شاهد انجام عمليات جراحي در بيمارستان باشد. و با اين کار او بيشتر تشويق به ادامه در اين زمينه شده و در تمام زمينه‌هاي مرتبط به موضوع تا جايي که در توانش بود مطالعه مي‌نمود. هنگامي که خانواده‌اي فقير از استعداد ذاتي او خبردار شدند از او خواستند تا عملي را بر روي دختر خردسال‌شان به طور مجاني انجام دهد که اين عمل به موفقيت کامل به دست او به پايان رسيد.
بعد از اتمام آن عمل «اکريت» به نابغه طبابت در هندوستان شهرت يافت و گاه و بي‌گاه همسايه و آشنا و غريبه براي مداوا و مشاوره به او مراجعه مي‌کردند.

در سن 11 سالگي «اکريت» به خاطر نبوغ خود، در «دانشگاه پنجاب» پذيرفته شد و بدين ترتيب او عنوان جوان‌ترين دانشجوي دانشگاه‌هاي هندوستان را نيز به خود اختصاص داد. در پايان همان سال براي مشارکت و مشاوره در مسائل تحقيقاتي پزشکي به همکاري دانشمندان و علماي برجسته به دانشگاه سلطنتي انگلستان در لندن، از او دعوت به عمل آمد.

«اکريت» مي‌گويد که او ميليون‌ها نظريه در زمينه طبابت در سر دارد ولي در حال حاضر او تمام هوش و حواس خود را بر روي يافتن راهي براي مبارزه با سرطان متمرکز ساخته است.

«اکريت» خاطره‌هاي دردناکي از مردماني که مبتلا به سرطان بوده و بر اثر فقر در گوشه و کنار خيابان جان مي‌باختند و براي آنها جايي در بيمارستان نبوده و توان مالي دوا و درمان را نيز نداشته‌اند در سر دارد، و حالا او مي‌خواد تا نبوغش را در راه کاهش رنج و عذاب آنها به کار گيرد. او در اين رابطه مي‌گويد: «من از اين ماجرا بسيار رنج مي‌برم و شايد بتوان گفت مشوق اصلي براي علاقه شديد من براي طبابت و مخصوصاً سرطان همين خاطرات تلخ باشد.»

هر چند که تمام تلاش «اکريت» براي پرداخت قيمتي سنگين در ازاي مهر و عاطفه خانواده‌اش مي‌باشد، چرا که پدرش پشتيباني عاطفي خانواده که در اين سنين لازمه زندگي براي يک کودک هم سن و سال اوست از او دريغ داشته و به او گفته شده تا زماني که درماني براي سرطان نيافته، حق بازگشت به خانه و سرزمين خود را ندارد و بايد در غربت به سر کند. و با تمام بچگي و افکار و نيازهاي کودکانه «اکريت» قرباني والدينش براي تحمل دوري او را درک کرده و تمام سعي و تلاش خود را به کار گرفته و به خود اطمينان دارد که اين فداکاري آنها را که براي سخت‌کوش بارآمدن او انجام مي‌دهند بي‌نتيجه نخواهد گذاشت و با اينکه از خانواده‌اي فقير بوده اميدهاي گران قيمتي براي رسيدن به هدفش در دل مي‌پروراند.

در حال حاضر «اکريت» به طور همزمان در رشته‌هاي گياه‌شناسي، جانور شناسي، و شيمي در مقطع ليسانس در حال تحصيل است و او اميدوار است تا روزي در دانشگاه «هاروارد» به ادامه تحصيل پرداخته و به اخذ مدارک و همچنان دانش بالاتر دست يابد.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

سام و استان اسکوما دو نمونه آموزش در خانه

پستتوسط najm137 » چهارشنبه جولاي 04, 2012 2:55 am

سام و استان اسکوما دو نمونه آموزش در خانه

تصوير

سام و استان اسکوما نماينده روندي کوچک ولي رو به رشد در ايالات متحده هستند.
آنها تقريبا تمام دروس دوران ابتدايي و دبيرستان را با درس خواندن در خانه‌شان به پايان رسانده‌اند، درست مانند خواهر و برادر بزرگترشان که اين کار را پيش از آنها انجام دادند.

به اعتقاد سام و استان، به خاطر تحصيل در خانه، آنها انضباط و خويشتن‌داري را کاملا ياد گرفته‌اند و احساس مي‌کنند که تحصيلات بسيار خوبي کسب کرده‌اند. آنها، در حين درس خواندن، در فعاليت‌هاي ورزشي و برنامه‌هاي ديگر نيز شركت مي كنند.

آنها، که شاگردان بسيار خوبي در دروس رياضي و علوم هستند، موفق به کسب بورسيه براي ادامه تحصيل در کالج دو ساله‌اي در شهر محل زندگي‌شان، شهر کلمبيا در کاروليناي جنوبي، شدند و به فکر اين هستند که فعاليت حرفه‌اي شان را در رشته مهندسي دنبال کنند.

برادران دوقلو، سام و استان اسکوما، که امسال از دبيرستان شهر کلمبيا، کاروليناي جنوبي، فارغ التحصيل شدند، بيشتر تحصيلاتشان را در منزل انجام داده‌‌‌اند. درس خواندن به عهده خودشان بود؛ وقتي درس‌هايشان آسان بود، آنها سريع‌تر جلو مي‌رفتند، و وقتي سخت‌تر بود، آهسته‌تر.

زماني که موضوعي جالب براي «بحث و مناظره در کلاس درس» پيدا مي‌کردند، اين بحث را بين خودشان انجام مي‌دادند. آنها چند معلم «غيرمتعارف» نيز داشتند، از جمله يک سياستمدار محلي که به آنها سخنراني در جمع را درس داد.
و والدين‌شان، استيو و سندي استوما، دروس بسيار متنوعي را به آنها درس دادند؛ خود آنها نيز اين کار را مي‌کردند.

برادران دوقلوي استوما «دانش‌آموزان خانگي» بودند، بخشي از يک روند کوچک ولي رو به رشد در ايالات متحده، که والدين در منزل به فرزاندان‌شان آموزش مي‌دهند.

طبق برآوردهاي انجام شده، در کلمبيا، ناحيه شهري با جمعيتي حدود 516000 نفر، سالانه 2000 دانش‌آموز در خانه تحصيل مي‌کنند، و در بهار هر سال تقريبا 120 تن از اين دانش آموزان از دبيرستان فارغ التحصيل مي‌شود.

تحصيلات خانگي به دلائل مختلفي طي حدود 20 سال گذشته رشد کرده است. برخي از خانواده‌ها اين روش تحصيل را به خاطر دلائل مذهبي انتخاب مي‌کنند.
براي مثال، براي اطمينان حاصل کردن از اين امر که دروس آموخته شده با آموزش‌هاي مذهبي همخواني داشته باشد يا براي آموزش اخلاقيات مذهبي.
برخي ديگر با اعتقاد به اين امر که فرزاندان‌شان تحصيلات بهتري در خانه کسب مي‌کنند، در مقايسه با درس خواندن در کلاس‌هاي درس با يک عالمه دانش‌آموزان ديگر، اين کار را انجام مي‌دهند.
برخي ديگر اين تصميم را به دلائل لجستيکي مي‌گيرند، مثلا دور بودن محل زندگي‌شان از مدرسه و سخت بودن رفت و آمدهاي روزانه فرزندان‌شان.

با نگاه کردن به گذشته و تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني که در خانه کسب کرده‌اند، دوقلوهاي اسکوما، که اينک 18 ساله هستند، مي‌گويند که چيزهاي بسياري آموخته‌اند. ولي دو دليل ويژه از هر چيزي مهمتر به نظر مي‌رسد، ياد گرفتن اين که چگونه درس بخوانند و فرا گرفتن انضباط و خويشتن‌داري در زندگي.

سام مي‌گويد: «يکي از چيزهايي که بيشتر از همه درباره تحصيل خانگي دوست دارم اين است که ياد مي‌گيريد چگونه به خودتان آموزش دهيد. اگر چيزي را نمي‌فهميد، از والدين‌تان هم مي‌توانيد کمک بگيريد، ولي ياد مي‌گيريد چگونه درباره يک موضوع تحقيق کنيد و پاسخ‌ها را خودتان پيدا کنيد».

استان مي‌گويد: اکثر دانش‌آموزاني که تحصيلات‌شان را در خانه انجام داده‌اند مرحله‌اي را پشت سر مي‌گذارند که «وسوسه مي‌شوند تکاليف‌شان را جدي نگيرند. ولي به جايي مي‌رسيد که متوجه مي‌شويد يا بايد خود را مجبور کنيد و سخت‌تر تلاش کنيد تا در زندگي موفق شويد، يا اين که از کارهايي که مي‌بايست انجام دهيد شانه خالي کنيد و در زندگي با شکست مواجه شويد.

به اندازه کافي درباره انضباط و خويشتن‌داري در زندگي آموخته‌ايم که، طي يکي دو سال اخير، وسوسه انجام ندادن تکاليف ديگر مشکلي براي ما ايجاد نمي‌کند.»

سام مي‌گويد: هميشه از اين که «برنامه مشخصي وجود نداشت مگر اين که خودمان مايل به ترتيب دادنش بوديم» لذت مي‌برد. تا زماني‌که تکاليف‌مان را به موقع انجام مي‌داديم، براي والدين‌مان مهم نبود اگر مي‌خواستيم ديرتر از خواب بيدار شويم. آنها تکاليف‌شان را به موقع انجام مي‌دادند. و آنها پيشرفت کردند.

رتبه علمي برادران اسکوما آن قدر بالا است که موفق شدند بورسيه کامل به دست آورند. اين بورسيه‌ها کليه مخارج آنها را براي تحصيل در کالج فني ميدلندز، يک کالج دو ساله در کلمبيا، تامين خواهد کرد. در نهايت، برنامه آنها اين است که ليسانس‌شان را از دانشگاه کاروليناي جنوبي دريافت کنند.

هر دوي آنها علاقه زيادي به دروس رياضي و علوم دارند. به عقيده سام اين علاقه منجر به ادامه تحصيل وي در رشته فضا يا هوانوردي خواهد شد. استان شيفته رشته مهندسي شيمي است، و ممکن است به دنبال رشته‌اي در زمينه تحقيق يا ساخت دارو برود.

چرا خانم و اقاي اسکوما تصميم گرفتند فرزندانشان در خانه تحصيل کنند؟
زماني که دو فرزند بزرگتر استيو و سندي اسکوما، دخترشان استيسي و پسرشان استيو جونيور، به سن مدرسه رفتن رسيدند، آنها در شهر دالاس، تگزاس، زندگي مي‌کردند.

استيو سينيور مي‌گويد: «تحصيل خانگي را در آنجا شروع کرديم؛ احساس مي‌کرديم که اين کار به بچه‌ها کمک خواهد کرد تا شروع بهتري در محيط رقابتي کلاس درس داشته باشند. در آن زمان شغل وي در زمينه فناوري اطلاعات بود. سندي در خانه ماند تا آموزگار فرزندان‌شان باشد.

در سال 1990، آنها به کاروليناي جنوبي نقل مکان کردند و در پروژه‌اي براي ساخت و راه‌اندازي يک استاديوم ورزشي سرپوشيده کار مي‌کردند. سام و استان در اين استاديوم ورزشي به طور نيمه وقت کار کرده‌اند.

استيو سينيور مي‌گويد: «وقتي به کاروليناي جنوبي نقل مکان کرديم، دليل ما براي تحصيل در خانه کمي تغيير کرد.» وي اشاره مي‌کند که مدارس دولتي در کل، مدارس ضعيف‌تري محسوب مي‌شدند. او اضافه مي‌کند، «با وجودي‌ که منطقه آموزشي‌اي‌ که در آن زندگي مي‌کرديم مدارس بسيار خوبي داشت، با اين حال احساس مي‌کرديم نمرات امتحاني دانش‌آموزان مدارس دولتي در کاروليناي جنوبي قابل رقابت با نمرات امتحاني دانش‌آموزان ديگر نقاط ايالات متحده نبود.
فرستادن آنها به مدارس خصوصي، که برنامه‌هاي تحصيلي و علمي بهتري داشتند، هم گزينه‌اي بود که مي‌توانستيم در نظر بگيريم، ولي انجام اين کار در استطاعت ما نبود. بنابراين تصميم گرفتيم به تحصيل آنها در خانه ادامه دهيم.»

استيسي استوما، که اکنون 26 ساله است، و استيو جونيور، 24 ساله، پس از اتمام تحصيل خانگي مدارک ليسانس‌شان را از دانشگاه کاروليناي جنوبي گرفتند. استيسي اکنون معلم کودکستان است، و استيو جونيور به زودي کارش را در زمينه مهندسي کامپيوتر آغاز خواهد کرد.

اين دو برادر ورزشکارهاي بااستعدادي نيز هستند، و از امکانات عمومي براي کسب تجربه در ورزش‌هاي گروهي استفاده کرده‌اند.
آنها مي‌گويند احساس مي‌کنند براي زندگي تحصيلي در کالج و سختي‌هايش کاملا آماده هستند.

استان مي‌گويد: «ما، به همراه ديگر دانش‌آموزان تحصيل خانگي، کلاس‌هاي درس رياضي و علوم در سطح بالاتر برداشته‌ايم. نمراتمان خوب بود، و در واقع، کاملا مشتاقانه منتظر انجام بحث‌هاي گروهي در کلاس‌هاي درس کالج هستم.»

استان مي‌گويد: «به نظر من نسل ما بهترين فرصت‌ها را براي انتخاب زمينه شغلي در اختيار دارد. فرصت‌هاي فراواني وجود دارند. تقريبا مي‌توانيد هر کاري را که دوست داريد انتخاب کنيد، و هيچ محدوديتي براي کسي به خاطر دلائل مالي يا متعلق به گروه‌هاي اقليت بودن وجود ندارد.»
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

تلاش يك مادر موجب حفظ كل قرآن فرزندش در شش سالگي شد

پستتوسط najm127 » چهارشنبه جولاي 03, 2013 11:50 pm

تلاش يك مادر موجب حفظ كل قرآن فرزندش در شش سالگي شد

تصوير

تصوير

احمد اميني پدر علي اميني در ارتباط با فرزندش گفت: وي از چهار سالگي در محيط قرآني خانواده با مربيگري مادرش توانست در حفظ قرآن کريم تلاش کند و در شش سالگي حافظ کل قرآن شد.

وي افزود: علي روزانه نيز 12تا 14 ساعت در قرآن مرور مي‌کرد و تفسير آن را از کتاب‌هاي متعدد با همکاري خانواده به ويژه مادرش مطالعه مي‌کرد و از سن شش سالگي به خطابه و منبر و تفسير پرداخت.

اميني بيان داشت: فرزندم هم‌اکنون حافظ کل قرآن کريم به صورت ترتيبي و موضوعي و حائز رتبه‌هاي استاني و کشوري در رشته‌هاي قرآني از شبکه‌هاي داخلي و خارجي و خردسال‌ترين مفسر، خطيب و سخنران در جهان اسلام است که در برنامه‌هاي تلويزيوني لبنان، ترکيه، افغانستان و شبکه‌هاي استاني و ملي شرکت کرده و در حال حاضر هم در کارشناسي ارشد علوم قرآني ثبت‌نام کرده است و داراي مدرک کارشناسي علوم قرآني است.

تصوير

تصوير

علي اميني حافظ و مفسر 10 ساله قرآن کريم يکي از عوامل اين موفقيت، زمينه قرآني خانه را موجب تشويق خود و تلاش براي کسب معارف قرآني و حفظ آيات الهي دانست.

علي اميني که ساکن شهر قم است در سخناني به تشريح و تفسير آيات قرآن کريم در مسائل مختلف پرداخت و آيات قرآن کريم را در مسير هدايت انسان از ناحيه خداوند دانست که هر کس با آن باشد قطعا مسير زندگي دنيا را هم به سلامت طي مي‌کند.

وي افزود: اسلام در همه عصرها نجات بخش انسان‌هاي روي کره زمين بوده است و مسلمانان بهترين انسان‌هاي روي زمين هستند، هيچ‌گاه مسلمانان عامل به دستورات اسلام و کتاب خدا مسير سعادت و تکامل را از دست نمي‌دهد.

در اين مدت از راهنمايي‌هاي پدر و مادر هم بهره‌مند مي‌شوم و طي مدت چهار سال گذشته با حضور در مسابقات قرآني و خطابه و منبر در مورد قرآن کريم داراي رتبه‌هاي فراواني شدم و در کشورهاي مسلمان از جمله لبنان، ترکيه و افغانستان به اجراي برنامه پرداخته و مورد استقبال شبکه‌هاي خبري و تلويزيون اين کشورها قرار گرفتم.

وي به والدين توصيه کرد: مي‌توان با محيط قرآني و مذهبي خانواده و تلاش فرزندي قرآني و صالح پرورش داد.

تصوير

گفتگو با علي اميني نابغه قرآني
طوري به فنّ خطابه مسلّط است که گمان نمي‌بري او نوجواني ۹ يا ۱۰ ساله باشد.
علي اميني، مفسّر و حافظ کل قرآن کريم که در ميان علماي کشورهاي اسلامي به مفسّر خردسال مشهور است به سفرهاي داخلي و خارجي زيادي رفته و مثلاً تنها در کشور لبنان بيش از 30 سخنراني داشته است.

پدرش مي‌گويد: در يکي از اين سفرها در پايان نشستي که با اهل تسنن داشتيم، آنها فرياد مي‌زدند که اين طفل معجزه است!

چند سال است که حافظ قرآن هستي؟
هنوز به سال نرسيده! حدود دو ماه است که قرآن را تمام کرده‌ام.

تصميم خودت بود که قرآن را حفظ کني؟
در کنار علاقه شخصي خودم، برنامه‌ريزي و تلاش والدينم بسيار مؤثر بود و تشويق آنها عامل مهمي شد در پيشرفت من.


تصوير

قرآن را در خانه حفظ کردي يا به کلاس مي‌رفتي؟
در خانه و زير نظر پدر و مادرم. چون پدرم 16 سال در حوزه و دانشگاه حفظ قرآن تدريس مي‌کردند. به تشويق و آموزش ايشان من موفق به حفظ قرآن شدم. الآن ايشان استاد حفظ قرآن من و خواهر و برادر کوچکترم هستند.

حفظ قرآن چه تأثيري در زندگي‌ات داشته؟
زندگي‌ام را که بسيار پر برکت کرده. اين موضوع براي همه کساني که حافظ قرآنند اتفاق مي‌افتد.
يکي از آثارش تقويت حافظه است. مثلاً من در چهار سالگي دو کلمه را به سختي حفظ مي‌کردم؛ اما حالا در نيم ساعت يک صفحه را به راحتي حفظ مي‌کنم.
براي کارهاي ديگر هم همين طور است. مثلاً امسال براي خواندن امتحانات پايان ترم سال پنجم، تنها پنج روز وقت گذاشتم!

تصوير

حفظ قرآن هوش و استعداد ويژه‌اي مي‌خواهد؟
نه تنها استعداد ويژه‌اي نمي‌خواهد بلکه قرآن خود استعداد پروري مي‌کند. به اين معني که حفظ قرآن حافظه‌هاي ضعيفتر را شکوفا مي‌سازد.

براي همسن و سالاهايت چه توصيه‌اي داري؟
يکي، نيکي به پدر و مادر. همانطور که قرآن فرموده: و با الوالدين احساناً. يعني به پدر و مادرتان نيکي کنيد.
نيکي فقط محبت و توجه به آنها نيست؛ بلکه انجام آنچه آنان مي‌خواهند هم نوعي نيکي است. مثل همين حفظ قرآن من.
و ديگر اينکه توصيه مي‌کنم به انس با قرآن از همين دوران کودکي. بايد فهم قرآن را از دوران کودکي آغاز کرد؛ گرچه هستند علمايي که حفظ قرآن را در بزرگسالي آغاز کردند؛ اما از کودکي که شروع کني نتايج مطلوبتري هم خواهد داشت. بهتر در ذهن مي ماند و انسان فرصت بيشتري براي خدمت به قرآن دارد.

بچه هايي که علاقمند به حفظ قرآن هستند، چطور حافظ آن شوند؟
حتماً زير نظر استاد، قرآن را حفظ کنند.
جمعيت حافظان قرآن در کشور ما (به نسبت جمعيت کشور) کم است در مقايسه با کشوري مثل سودان که جمعيت حافظانش زياد است.
بايد خانواده‌ها اين نياز را احساس کنند. قطعاً اين موضوع برکات زيادي هم براي نظام جمهوري اسلامي به همراه خواهد داشت.

تصوير

تصوير
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

کودک 2 ساله جوانترین عضو باشگاه نوابغ شد

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 04, 2013 12:05 am

کودک 2 ساله جوانترین عضو باشگاه نوابغ شد

تصوير

يک کودک 2 ساله انگليسي به عنوان جوان‌ترين عضو باشگاه نوابغ "منسا" پذيرفته شده است. اين کودک داراي ضريب هوشي 141 است و توانايي شگفت انگيزي در خواندن کتاب دارد.

"آدام کربي" با ضريب هوشي 141 پس از آن که توانايي خود را براي خواندن متن‌هاي ادبي شکسپير و فهميدن زبان‌هاي ژاپني، اسپانيايي و فرانسوي نشان داد، براي پيوستن به منسا دعوت شد.

اين کودک والدينش را، با هجي کردن 100 کلمه و تسلط بر عناصر جدول شيميايي تناوبي حيرت‌زده کرد.

"دين کربي" پدر اين کودک مي‌گويد: توانايي‌هاي آدام برجسته و خارج از تصور است. در حالي که اغلب کودکان در اين سن ايستادن و خزيدن را مي‌آموزند، آدام در حال خواندن کتاب است. پيشرفت او به طور اعجاب‌آوري سريع است.
وي افزود: ما کارت‌هايي را که بر روي آن کلمات دشوار، اسم حيوانات نوشته شده بود به او نشان مي‌داديم و در اغلب موارد اين کودک مي‌توانست اسم حيوان را به درستي بخواند.

او در سن يک سالگي مي‌توانست کشورها را از روي شکلشان شناسايي کرده و آنها را در جورچين‌هاي طراحي شده براي بزرگسالان به درستي جانمايي کند.
اين کودک توانسته بود با استفاده از کتاب چگونگي آموزش استفاده از دستشويي براي کودکان که يکي از اقوام به پدر و مادرش داده بود، دستشويي رفتن را به خودش بياموزد.

"کري آن" مادر آدام، در دوران بارداري‌اش براي جنين خود کتاب مي‌خوانده و وقتي او نوزادي چند ماهه بوده برايش اشعار شکسپير را زمزمه مي‌کرده است اين در حالي است که آدام اکنون بيشتر به آثار ادبي رونالد دال علاقه نشان مي‌دهد.

مادرش مي‌گويد نمي‌دانم چگونه اين کودک چيزهاي متنوع را آموخته، من و پدرش هر دو شاغل هستيم اما کودکمان نابغه شده است.
ادام که اکنون دو سال و پنج ماهه است کم سن و سال‌ترين عضو منسا محسوب مي‌شود.

توضيح: استفاده از کلماتي از قبيل اشعار شکسپير يا آثار ادبي رونالد، دليل بر تأييد اينها نمي‌باشد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

کودک نابغه سه ساله ايراني

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 04, 2013 4:25 pm

کودک نابغه سه ساله ايراني

تصوير

شروين سرابي، کودک نابغه سه ساله ايراني مقيم انگلستان، از سوي انجمن جهاني تيزهوشان منسا (MENSA) حائز عنوان خردسال‌ترين نابغه جهان شد.

اگرچه اغلب والدين در باهوشي فرزندانشان مبالغه مي‌کنند، اما اين قضيه در مورد والدين شروين سرابي صدق نمي‌کند، چرا که فرزند آنان مي‌تواند در سن سه سالگي تا عدد ۲۰۰ شمرده و نام تمام کشورهاي جهان را از حفظ بازگو کند.

داشتن ضريب هوشي ۱۳۶، شروين را در زمره معدود افراد باهوش دنيا قرار داده است، زيرا تنها يک درصد در جهان داراي اين ضريب هوشي منحصر به فرد هستند.

شروين از ۱۰ماهگي شروع به تکلم کرد و در۲۰ ماهگي مي‌توانست جملات را کامل ادا کند. در سن دوسالگي قادر بود ضمن شروع به خواندن، تا ۲۰۰ شمرده و با تشخيص پرچم‌ کشورها نام آنها را بگويد.
وي همچنين توانايي نام بردن سيارات منظومه ‌شمسي و اعضاي بدن انسان و اندام‌هاي داخلي آن را داشت.


آماندا سرابي، مادر شروين مي‌گويد در سن ۱۸ ماهگي متوجه شوق شروين به يادگيري شده اما اين مسئله براي آنان طبيعي به نظر مي‌رسيد تا اين که مردم عنوان کردند که اين قابليت وي بسيار غيرمعمول و منحصر به فرد است.
بنا به گزارش پايگاه اينترنتي ديلي‌ميل، در حال حاضر شروين به عضويت جامعه تيزهوشان منسا درآمده است و تنها ۱۰۰ کودک زير ۱۰ سال از مجموع ۲۲ هزار عضو آن در سراسر انگلستان حائز اين عنوان هستند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه ۱۲ ساله و جايزه ۲۵ هزار دلاري نشنال جئوگرافيک

پستتوسط najm127 » جمعه جولاي 05, 2013 9:07 am

نابغه ۱۲ ساله و جايزه ۲۵ هزار دلاري نشنال جئوگرافيک

تصوير

پاسخ به سوال دورترين قله از استوا در اکوآدور (چيمبورازو در ارتفاع 6268 متري) و چند سوال ديگر، باعث شد تا ساوث ويک کارنيک جايزه 25 هزار دلاري زنبور طلايي نشنال جئوگرافيک را از آن خود کند.

برادر 15 ساله وي نيز در سال 2011 و 2012 برنده همين جايزه شده بود.
خانواده کارنيک از منطقه مانگالور در هند به امريکا آمده‌اند و از سال 2002 در ماساچوست زندگي مي‌کنند.

مادرشان از 6 سالگي آنها را درگير جغرافيا کرد و آنها را با اطلس آشنا ساخته و طبيعت و حيات وحش و سرزمين‌ها را به آنها شناساند.

آنها کتابهاي زيادي خواندند تا جغرافياي جهان را از حفظ کنند.


الکس تريبک سوالات فينال را از وي و کنراد اوبرهاوس 13 ساله اهل ايلينوي هم پرسيد، ولي وي زودتر جوابها را داد.

تصوير

تصوير

تصوير

تصوير

نابغه 12 ساله ضمن بردن جايزه 25 هزار دلاري سفر به جزيره گالاپاگوس، عضو مادام العمر نشنال جئوگرافيک نيز شد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نوجوان ۱۶ ساله مسئله رياضي ۳۵۰ ساله نيوتن را حل کرد

پستتوسط najm127 » جمعه جولاي 05, 2013 6:11 pm

نوجوان ۱۶ ساله مسئله رياضي ۳۵۰ ساله نيوتن را حل کرد

تصوير

"شوريا ري" روي چگونگي محاسبه دقيق مسير پرتاب موشک تحت نيروي جاذبه در معرض فشار هوا کار کرده بود.

اين نوجوان هندي تبار اظهار داشت که درحالي که روي يک پروژه مدرسه کار مي‌کرده، مسئله‌اي را حل کرده است که قرنها رياضيدانها را به خود مشغول کرده بود.

ري براي تلاشهاي خود يک جايزه تحقيقاتي دريافت کرد و از سوي رسانه‌هاي آلماني لقب نابغه گرفت، اما خود، اين اقدام را صرفاً به کنجکاوي يک دانش آموز نسبت داد و گفت: وقتي که برايمان توضيح دادند اين مسائل هيچ راه حلي ندارد، فکر کردم که ضرري در تلاش براي يافتن راه حل نيست.

خانواده ري وقتي که وي ۱۲ ساله بود به آلمان مهاجرت کردند و پدرش در يک کالج تکنيکال به عنوان مهندس استخدام شد. وي اظهار داشت که پدرش عطش رياضيات را در وي به وجود آورده و از سن شش سالگي رياضي را به وي آموخته است.

نيوتن اين مسئله را که مربوط به حرکت موشکها در هوا مي‌شود را در قرن هفدهم مطرح کرد. رياضيدانها تاکنون توانسته بودند راه حلهاي جزئي براي اين مسئله ارائه کنند.

براساس گزارش هرالد سان، ري همچنين مسئله ديگري را که در رابطه با برخورد يک جسم به ديوار بوده و در قرن نوزدهم مطرح شده نيز حل کرده است.

هر ۲ مسئله حل شده توسط اين نوجوان در عرصه ديناميک است و انتظار مي‌رود که راه حل‌هاي وي سهم بيشتري در بررسيهاي دقيق‌تر در اين عرصه و همچنين عرصه باليستيک داشته باشد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

جوان ترين فارغ التحصيل دانشگاه

پستتوسط najm127 » جمعه جولاي 05, 2013 6:25 pm

جوان ترين فارغ التحصيل دانشگاه

تصوير

مايکل کارني يکي ديگر از نوابغ دنيا و اهل هاوايي است که موفق شد در سن 10 سالگي مدرک ليسانس خود را از دانشگاه آلاباما دريافت کند.
پس از آن در سن 17 سالگي دومين مدرک خود را از دانشگاه واندربيلت دريافت کرد.
نام او به عنوان کوچک‌ترين فارغ التحصيل دانشگاه حتي در کتاب گينس هم ثبت شده است.
اين مدارک دانشگاهي تا سن 21 سالگي به 4 مدرک رسيده و تنها يک سال بعد، او موفق به دريافت دکترا در رشته شيمي شد.

در سال 2006 کارني موفق شد در مسابقه هوش اي اوال گلدراش مبلغ يک ميليون دلار و در سال 2008 در مسابقه چه کسي مي‌خواهد ميليونر شود، مبلغ 25 هزار دلار برنده شود.

مسابقاتي که تا به حال کمتر کسي توانسته است تا مرحله پاياني آن را بگذراند. او در سنين کودکي پس از معاينات بسيار، پيش فعال شناخته شد و به همين خاطر بيشتر روز را در خانه گذرانده و مادرش دروس مختلفي را به او مي‌آموخت.

زماني که او چهار سال داشت تست‌هاي رياضي جان هاپکينز را بدون هيچ تمريني حل کرد.
همين باعث شد تا تمام دوران تحصيل را در عرض 2 سال گذرانده و در 6 سالگي ديپلم گرفته و وارد دانشگاه شود.


کارني يکي از نوابغي است که توانسته است در عرض چند سال، مدارک دانشگاهي مختلفي کسب کند. يکي ديگر از رکوردهاي او تدريس در دانشگاه در سن 17 سالگي است.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

اينشتين امروزي

پستتوسط najm127 » شنبه جولاي 06, 2013 7:04 am

اينشتين امروزي

تصوير

ژاکوب بارنت در سن 8 سالگي به عنوان دانشجو در دانشگاه اينديانا پليس مشغول تحصيل شد.
ضريب هوشي او 170 و حتي بيشتر از آلبرت اينشتين است. به خاطر مقالات و محاسبات ارايه شده توسط بارنت او برنده آينده جايزه صلح جهاني دانسته شد.

زيرا اين پسر که هم اکنون 13 سال دارد، در دانشگاه به عنوان يک استاد مشغول به کار است.

طبق گفته‌هاي مادرش، بارنت توانست کتاب جبر يک و دو، هندسه، مثلثات، ديفرانسيل و انتگرال را تنها در عرض 2 هفته به طور کامل مطالعه کرده و حتي بدون داشتن مدرس بياموزد.

او در زمان ثبت نام در دانشگاه توانست مسائل فيزيک نجومي را حل کرده و تئوري نسبيت اينشتين را به طور مفصل شرح دهد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه حامي محيط زيست

پستتوسط najm127 » شنبه جولاي 06, 2013 7:08 am

نابغه حامي محيط زيست

تصوير

در حالي که تفريح بسياري از نوجوانان 13 ساله رفتن به سينما و وقت گذراني با دوستانشان است، کولين کارلسون آمريکايي ترجيح مي‌دهد به کتابخانه رفته و بر معلومات خود اضافه کند.

او يکي ديگر از نوابغ دنياست که در 2 سالگي مي‌توانست بخواند و در 11 سالگي ديپلم گرفت.

او از سن 9 سالگي دروس دانشگاهي را مرور کرده و در 12 سالگي توانست به عنوان دانشجوي تمام وقت در دانشگاه کنتيکت و در رشته محيط زيست و اکولوژي مشغول به تحصيل شود.

کولين در سن دو سالگي پدر خود را از دست داد. اين در حالي بود که خودش نيز از بيماري آسم و آلرژي به خوراکي‌هاي مختلف رنج مي‌برد.
دليل اصلي آسم کولين زندگي در محيط آلوده بود و به همين خاطر او تصميم گرفت تا در اين رشته تحصيل کند تا شايد کودکان ديگر دچار بيماري‌هايي اين چنين نشوند.

کولين باشگاه طرفداران محيط زيست را راه اندازي کرده و هم اکنون در آنجا مشغول به کار است.
او قصد دارد تحصيلات خود را در سن 22 سالگي به اتمام رسانده و مدرک دکتراي اکولوژي را دريافت کند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

سه ساله عضو منسا

پستتوسط najm127 » شنبه جولاي 06, 2013 7:11 am

سه ساله عضو منسا

تصوير

سافرون پلگر دختر سه ساله‌اي است که با ضريب هوشي 140 به عنوان کوچک‌ترين عضو انجمن جهاني تيزهوشان، منسا، شناخته مي‌شود.

اين دختر سه ساله انگليسي با اينکه هنوز به مدرسه نرفته است اما مي‌تواند بنويسد، بخواند، تا 50 بشمارد و مسائل ساده رياضي را حل کند.

سافرون مي‌توانست در 18 ماهگي جملات را به طور کامل بيان کند.


دني پدر 23 ساله سافرون و يک طراح وب است. او مي‌گويد: «ما الفبا را بدون هيچ تمرين و تنها با چندبار نشان دادن به دخترمان به او آموزش داديم. من نمي دانم سافرون چنين هوشي را از چه کسي به ارث برده است. من و همسرم و حتي خانواده‌هايمان انسان‌هاي معمولي با ضريب هوشي کاملا عادي هستيم.»

سافرون در مصاحبه با مدير منسا گفت: «من مي‌خواهم تمام روز با اسباب بازي‌هايم بازي کنم، ساندويچ همبرگر بخورم و نمي‌خواهم زودتر از موعد به مدرسه بروم.»
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

باهوش ترين کودک دنيا

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:38 pm

باهوش ترين کودک دنيا

تصوير

ويليام جيمز سيديس کودک نابغه آمريکايي بود که در سال 1898 به دنيا آمد. او توانايي و استعداد بي نظيري در يادگيري زبان‌هاي خارجي و رياضيات داشت.
ضريب هوشي ويليام بين 250 تا 300 بود و به همين خاطر به عنوان يکي از باهوش‌ترين افراد در دنيا شناخته مي‌شد.

زماني که ويليام 7 سال داشت مي‌توانست به 8 زبان با تسلط کامل صحبت کند.

در سن 8 سالگي او توانست با توسعه دادن يک جدول لگاريتمي جديد که بر مبناي عدد 12 بود استعداد خود را در زمينه رياضيات ثابت کند.
او يک سال بعد اين جدول را به طور کامل در دانشگاه هاروارد توضيح داده و همين باعث شد تا در سن 11 سالگي به عنوان دانشجو در هاروارد مشغول تحصيل شده و رکورددار کوچک‌ترين دانشجوي اين دانشگاه شود.

ويليام 5 سال بعد و در سن 16 سالگي از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.
گفته مي‌شود که ويليام تا زمان مرگ توانايي صحبت به 40 زبان و لهجه مختلف را داشت که البته اين موضوع هرگز ثابت نشد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

کوچک‌ترين عضو ناسا

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:41 pm

کوچک‌ترين عضو ناسا

تصوير

کيم اونگ يونگ در سال 1962 و در کره جنوبي متولد شد و در همان سنين کودکي نامش به خاطر داشتن بهره هوشي بسيار بالا يعني بالاي 210 به عنوان باهوش‌ترين فرد جهان در کتاب رکوردهاي گينس ثبت شد.

او صحبت کردن را از 4 ماهگي آغاز کرده و در دو سالگي قادر به خواندن متون ژاپني، کره‌اي، آلماني و انگليسي بود.

سه سال بيشتر نداشت که به عنوان دانشجوي ميهمان تعدادي از دروس فيزيک را در دانشگاه هانگ يانگ در کره جنوبي گذراند.

تصوير

کيم در سن 5 سالگي مي‌توانست به راحتي مسائل انتگرال و ديفرانسيل را حل کند.

پس از آن در سن 7 سالگي به دعوت ناسا تحصيلات خود را در آمريکا ادامه داده و به عضويت ناسا درآمد.

در سن 16 سالگي کيم ناسا را رها کرده و دوباره به کره بازگشت تا دکتراي خود را در رشته مهندسي عمران بگيرد.

او تا سال 2007 به عنوان پروفسور در دانشگاه چانگ باک تدريس کرده و 90 يادداشت مختلف در زمينه رياضيات و هيدروليک در مجلات علمي به چاپ رساند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

5 ساله چندزبانه

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:43 pm

5 ساله چندزبانه

تصوير

ويليام رو آن هميلتون که در سال 1805 در دوبلين ايرلند متولد شد، از همان سال‌هاي ابتدايي صحبت کردن، استعداد بسياري در يادگيري زبان‌هاي خارجي علاوه بر زبان مادري خود داشت. به طوري که در سن 5 سالگي با تسلط کامل لاتين و يوناني را صحبت مي‌کرد.

زماني که هميلتون 13 سال داشت مي‌توانست به 13 زبان خارجي ازجمله سانسکريت، فارسي، ايتاليايي، عربي، سوريه‌اي و هندي با لهجه‌اي کاملاً شبيه مردم بومي اين کشورها صحبت کند. اما به چند زبان صحبت کردن تنها استعداد هميلتون نبود بلکه او رياضيدان و ستاره شناس ماهري نيز به حساب مي‌آمد.

در سن 15 سالگي هميلتون توانست با مطالعه درباره رياضيات فرانسوي اشتباهاتي را در محاسبات پير سيمون، مارکوئيز و لاپلاک پيدا کند.
او در سن 17 سالگي تمام محاسبات انتگرال را به خوبي مي‌دانست. همچنين زمان ماه گرفتگي و خورشيد گرفتگي را به درستي پيش بيني مي‌کرد.

همين باعث شد تا در سن 22 سالگي به مقام استاد نجوم، رياست رصدخانه دانسينک و ستاره شناس سلطنتي ايرلند انتخاب شود. و اين درحالي بود که هميلتون همچنان در حال تحصيل در دانشگاه بود.
تئوري‌هاي هميلتون شامل ديناميک، کواترنيون و روش‌هاي مورد استفاده در فضاي سه بعدي مي‌شد. هميلتون در سن 60 سالگي و در سال 1865 از دنيا رفت.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه 7 ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجو

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:46 pm

نابغه 7 ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجو

تصوير

نابغه 7 ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجوي اين کشور شناخته شد و نامش بر سر زبان‌ها افتاد.

نيو زاي، وقتي فقط 3 سال داشت ويندوز 98 و XP نصب مي‌کرد.

4 سالگي از سامانه DOS و... استفاده مي‌کرد و در بدو ورود به مدرسه، تعميرکار رايانه شد.

اکنون که اين پسربچه، نابغه بي‌همتاي چين به شمار مي‌رود، جواز ورود به دانشگاه را گرفته و VB۶۰ (پايه ۶۰) که يک واحد دانشگاهي برنامه‌ريزي است را مي‌گذراند.

پدر و مادر «نيو زاي» آموزگار هستند و چون کم‌تر در خانه هستند فرزندشان، بيش‌تر وقتش را با عمه خود که کارشناس رايانه است سپري مي‌کند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه ٩ ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجوي دانشگاه ھنگ‌کنگ

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:50 pm

نابغه ٩ ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجوي دانشگاه ھنگ‌کنگ

نابغه ٩ ساله چيني، خردسال‌ترين دانشجوي دانشگاه «بابتيست» هنگ‌كنگ شناخته شد.
برادر ١٣ ساله «مارس» نيز در دانشگاه «آکسفورد» پذيرفته شد.
به گزارش گروه حوادث ايسکانيوز: «مارس بوئديھارجو» اين پسر دو رگه كه پدرش چيني و مادرش اندونزي‌ تبار است كه براي يافتن شغلي بهتر به هنگ‌كنگ مهاجرت كرده‌اند و مارس نيز در هنگ‌كنگ به دنيا آمده است. و هم اكنون در هنگ‌كنگ زندگي مي‌كند. و به تازگي در آزمون دکتراي دانشگاه «بابتيست» پذيرفته شده است.

نابغه ٩ ساله که علاقه زيادي به رياضي دارد پنج سال تمام در اين رشته درس خواند و با کمک خودآموز به مھارت حيرت‌انگيزي رسيد. وي پس از پذيرفته شدن در آزمون دانشگاه، ديروز با لباس ويژه‌اي که برايش خيلي گشاد بود کنار ھمکلاسان ١٨ سال به بالا نشست.

مارس مي‌گويد: درس‌ھا خيلي آسان است و حوصله‌ام را سر مي‌برد!
مقام‌ھاي دانشگاه «بپتيست» يک برنامه ٥ ساله آموزشي براي نابغه خردسال در دستور کار خود دارند، اما ابراز نگراني کردند و گفتند: «مارس» به خاطر سن بسيار کم، توان برقراري ارتباط با ھمکلاسان بزرگسال را ندارد و ممکن است پس از مدتي منزوي شود. بنابراين به يک ھمبازي نياز دارد.
قرار است مدير يک دبستان به منظور ارتباط وي و بازي با ھم سالانش با دانشگاه «ھنگ‌کنگ» ھمکاري کند. گفته مي‌شود پيش از اين، برادر ١٣ ساله «مارس» در دانشگاه «آکسفورد» پذيرفته شد.
«مارس» از هوش سرشاري برخوردار است تا جايي كه توانسته در چنين سني وارد دانشگاه شود و به عنوان خردسال‌ترين دانشجوي دنيا نام خود را در كتاب ركوردهاي گينس به ثبت برساند.
او توانسته زبان انگليسي را در مدت دو ترم به اندازه‌اي ياد بگيرد كه يك فرد 18 ساله هنگ‌‌كنگي مي‌داند.
او به رياضيات علاقه زيادي دارد، لذا براي يادگيري كتب بيشتر نياز به يادگيري زبان انگليسي در سطح پيشرفته داشت، از اين رو اين زبان را تنها در مدت 2 ماه آموخت و هم اكنون مي‌تواند كتاب‌هاي سنگين رياضي را كه به زبان انگليسي نوشته شده بخواند و به حل مسائل آن بپردازد.

وي پس از ورود به دانشگاه هنگ‌‌كنگ بسيار افسرده شد، زيرا همه مطالب برايش ساده بود. او به خبرنگاران گفت: مطالب جديدي را نمي‌تواند از استادان خود ياد بگيرد. او در مصاحبه با خبرنگار چاينانيوز گفته است: مطالبي كه در كلاس‌هاي دانشگاه تدريس مي‌شود بسيار سبك و سطحي است و او اين مطالب را حدود دو سال پيش ياد گرفته است.
همچنين خبرنگار از وي در زمينه همكلاسي‌هاي دانشگاهي‌اش سؤال كرد، كه او با اخم و ناراحتي گفت: وقتي در كنارشان مي‌نشينم با من حرف نمي‌زنند. آنان حتي با همسن و سالان خود هم صحبت نمي‌كنند و فقط به دروس گوش مي‌دهند و سؤالي نمي‌پرسند.

روزي به يكي از دانشجويان گفتم كه مي‌آيي برويم با هم در حياط دانشگاه بازي كنيم؟ او فقط با نگاه تمسخرآميزي مرا ترك گفت.
به طور كلي محيط كلاس‌ها برايم خسته‌ كننده است، زيرا درس‌ها را بلدم و دانشجويان هم با من حرف نمي‌زنند و بازي‌گوشي نمي‌كنند!

هم اكنون دانشگاه بابتيست هنگ‌كنگ اين نابغه كوچك را به عنوان دانشجوي خود پذيرفته و براي او يك دوره تحصيلي پنج ساله در رشته رياضي را برگزار مي‌كند. او اميدوار است كه كلاس‌هاي بعدي دانشگاه برايش جذابيت داشته و استادان حرفي براي گفتن و ارائه مطالب جديد داشته باشند.

گفتني است در مراسم ورود اين كودك به دانشگاه جشني از سوي اساتيد بر پا شد و مارس نيز يك سخنراني نيم ساعته با زباني شيوا و جملاتي رسا داشت. او با پدرش «توني» به دانشگاه آمد، پدرش در زمينه هوش پسرش اظهار داشته كه او از نوزادي با ديگر هم سن و سالان خود فرق داشته است.
او پس از اتمام دروسش در دانشگاه نزد دوستان همسن و سال خود مي‌رود و با آنان به بازي‌هاي مختلف مي‌پردازد.
در ايام تعطيلات كتب كودكان و داستان‌هاي مربوط به سن خود را مي‌خواند و علاقه زيادي به داستان‌ها و رمان‌هاي نوجوانان دارد.
وقتي از او پرسيدند كه چرا به دانشگاه آكسفورد نمي‌رود، جواب داد كه برادر بزرگ‌ترش در دانشگاه آكسفورد تحصيل مي‌كند و هم اكنون پدرش پول كافي براي فرستادن او به اين دانشگاه را ندارد. همچنين مارس نمي‌تواند در خوابگاه دانشجويي زندگي كند زيرا سنش زير 12 سال است.

پروفسور «فرانكلين لوك تاي چانگ» يكي از اساتيد دانشگاه بابتيست هنگ‌كنگ است، او بارها مارس را مورد آزمون قرار داده و معتقد است كه هوش و علم و تحصيلات او از دانشجويان اين دانشگاه بالاتر است.
به گفته مارس، او از سن 7 سالگي به مطالعه كتب برادر بزرگش كه در آكسفورد تحصيل مي‌كند، پرداخته و توانسته همه مسائل رياضي او را به راحتي حل كند.
مارس دوست دارد به جايي برود و تحصيل كند كه بچه‌هاي هم سن و سالش باشند و با آنان بازي كند و سرگرم شود و به كارهاي كودكانه دست بزند، اما بچه‌هاي هم سن و سال او با چنين مشخصاتي پيدا نمي‌شوند كه همكلاسي او باشند چون بچه‌هاي 9 ساله در كلاس سوم دبستان درس مي‌خوانند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

گريگوري اسميت، كانديداي صلح نوبل

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:54 pm

گريگوري اسميت، كانديداي صلح نوبل

تصوير

گريگوري اسميت در سال 1990 به دنيا آمد در دو سالگي مي‌توانست بخواند و در ده سالگي وارد دانشگاه شد. ولي نبوغ تحصيلي، تنها نيمي از داستان گريگوري اسميت است.

او عاشق صلح مي‌باشد و از سنين كم به عنوان حامي و يكي از فعالان حقوق كودك و صلح جهاني به كشورهاي مختلف دنيا سفر كرده است.
او مؤسس سازمان بين المللي دفاع جوانان است كه اصول صلح را به كودكان و جوانان سراسر دنيا آموزش مي‌دهد.
او با بيل كلينتون و ميخائيل گورباچوف مذاكره داشته و در مقابل سازمان ملل سخنراني كرده است.
گريگوري در 12 سالگي كانديداي اخذ جايزه صلح نوبل شد.

در سال 1999 گريگوري اسميت 10 ساله، کمک هزينه تحصيل در کالج راندالف ماکان ويرجينيا را به مبلغ 70 هزار دلار دريافت کرد.
در اين مدت او توانست در رشته رياضيات و تاريخ و زيست شناسي تحصيل کند.

تصوير

اين مقالات حاصل سفرهاي او به تيمور شرقي، سائوپائولو، روآندا و کنيا بود. زماني که اسميت 16 سال داشت براي ادامه تحصيل در رشته رياضيات و مهندسي فضا وارد دانشگاه ويرجينيا شد تا مدرک دکتراي خود را بگيرد. او هم اکنون به عنوان مدافع و سخنگوي صلح و کودکان در سراسر دنيا شناخته مي شود.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

«شارل فردريك گاوس» نابغه خردسال رياضي

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:56 pm

«شارل فردريك گاوس» نابغه خردسال رياضي

سال‌ها پيش در يكي از كلاس‌هاي درس، معلم رياضي براي اينكه مدتي دانش‌آموزان را سرگرم كند، از آنها خواست تا مجموع عددهاي يك تا صد را حساب كنند. مدتي نگذشته بود كه يكي از شاگردان كلاس به آموزگارش گفت كه مجموع عددها را پيدا كرده است و حاصل عدد 5050 مي‌شود.

با شنيدن اين عدد، معلم با حيرت فراوان او را به پاي تخته برد تا ببيند كه چگونه اين دانش‌آموز در مدت كوتاهي توانسته است حاصل جمع 100 عدد متوالي را پيدا كند.
اين شاگرد باهوش، كه بعدها يكي از بزرگ‌ترين و معروف‌ترين رياضي‌دان‌هاي دنيا شد، عددهاي يك تا صد را به رديف پشت سر هم نوشت، سپس يك بار ديگر آنها را از بزرگ به كوچك در زير عددهاي قبلي نوشت. يعني يك بار از عدد 1 شروع كرد و تا عدد 100 را نوشت. بعد دوباره همين عددها را طوري نوشت كه عدد 100 زير عدد يك، عدد 99 زير عدد 2 و... قرار گيرد.
به اين ترتيب ديد كه جمع هر ستون برابر 101 مي‌شود. سپس نتيجه گرفت كه صد تا عدد 101 داريم كه حاصل آنها 10100= 100×101 مي‌شود، پس تنها كافي بود كه اين مجموع به دست آمده را نصف كند، يعني: 10100 تقسيم بر 2 كه حاصل 5050 مي‌شود!

«شارل فردريك گاوس» كه در بين رياضي‌دان‌ها به «نابغه خردسال» معروف است، سال 1777 ميلادي در آلمان به دنيا آمد استعداد عجيب او در زمينه علم اعداد از سن سه سالگي آشكار شد، به طوري كه به پدرش در محاسبه‌ها كمك مي‌كرد و او را از اشتباه باز مي‌داشت!
در سن نوجواني نيز نظريه‌هاي بسيار جالبي درباره هندسه و آمار مي‌داد و قادر بود محاسبه‌هاي بسيار پيچيده را به روش‌هاي ساده انجام دهد.
بسياري از اين روش‌ها تا به امروز مورد توجه دانشمندان قرار داشته‌اند و مبناي بسياري از شاخه‌هاي ديگر رياضيات شده‌اند.
«گاوس» در مدت 78 سال زندگي خود توانست كارهاي زيادي در زمينه‌هاي نظريه اعداد، آناليز، نقشه‌برداري، الكترونيك، نجوم و... انجام دهد و نام خود را در دنياي رياضي جاودانه كند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

«روبرتو» ۸ ساله نابغه خردسال برزيل

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 7:58 pm

«روبرتو» ۸ ساله نابغه خردسال برزيل

رئيس سازمان آموزش عالي برزيل، درخواست نام‌نويسي نابغه خردسالي را که در آزمون ورودي دانشکده قبول شده است بررسي مي‌کند.

«روبرتو» ۸ ساله به تازگي در آزمون ورودي دانشکده حقوق قبول شد اما مسؤلان دانشگاه از نام نويسي وي خودداري کردند.

پدر و مادر نابغه کوچولو، حاضر شده‌اند تمامي هزينه‌هاي تحصيلي فرزندشان را بپردازند اما چون «روبرتو» دوره دبيرستان را به پايان نرسانده است دانشگاه، وي را نپذيرفت.

اين پسر بچه که علاقه زيادي به رشته حقوق دارد هم اکنون منتظر جواب نامه‌اي است که مدير دانشگاه به رئيس سازمان آموزش عالي برزيل نوشت.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

پسري با توانائي‌ھا و آگاھي‌ھاي فوق العاده

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 8:00 pm

پسري با توانائي‌ھا و آگاھي‌ھاي فوق العاده

تصوير

پسري به نام «بوريس كيپر يانوويچ يا بوريسكا» در منطقه ولگوگراد روسيه زندگي مي‌كند كه با ھمه پسران ھم سن و سال خود فرق مي‌كند.
بوريسكا روز يازدھم ژانويه سال ١٩٩٦ به دنيا آمد.
از وقتي چھار سال داشت به طور مرتب به كوھي در نزديكي شھرش كه به غير عادي بودن شھره است مي‌رفت. گويي نياز داشت مرتب به آن‌جا برود تا انرژي مورد نياز خود را از آن منطقه كسب كند.
والدين بوريسكا كه انسان‌ھايي مھربان، تحصيل كرده و ميھمان‌نواز ھستند بخاطر استعدادھاي خاص پسرشان احساس نگراني مي‌كنند.
آن‌ھا نگران برخورد ديگران با پسرشان ھستند و از آينده او مي‌ترسند.
مادر او كه يك پزشك است و كاري براي كمك او از دستش بر نمي‌آيد خوب به خاطر دارد كه بوريسكا از پانزده روزگي مي‌توانست سرش را راست نگه دارد.
وقتي ھنوز چھار ماھش تمام نشده بود نخستين كلمه بابا را بر زبان آورد و شروع به گفتن كلمات كرد.
وقتي يك سال و نيمه بود به راحتي تيترھاي درشت روزنامه‌ھا را مي‌خواند.
در دو سالگي به خوبي نقاشي مي‌كشيد و آن را رنگ‌آميزي مي‌كرد.
وقتي در دو سالگي براي نخستين بار به مھد كودك رفت مربيان از توانايي‌ھاي شگفت‌انگيز و حافظه‌ي منحصر به فرد او حيرت‌زده شده بودند.
اما پدر و مادر بوريسكا متوجه بودند كه او اطلاعات خود را نه تنھا از دنياي اطراف بلكه از كانال‌ھاي اسرارآميز ديگري كسب مي‌كند.
مادر بوريسكا مي‌گويد: ھيچكس چيزي به او آموزش نداده است. گاھي اوقات گوشه‌اي مي‌نشيند و شروع به گفتن حقايقي از مريخ، سيارات و ديگر تمدن‌ھا مي‌كند. اين حرف‌ھا واقعاً من و پدرش را گيج و سردرگم كرده است؟

چطور اين پسر يازده ساله اين چيزھا را مي‌داند؟ از وقتي پسر بچه‌اي دو ساله بود داستان‌ھايي ھميشگي از فضا براي گفتن داشت. حتي يك بار گفت خودش قبلاً مريخ زندگي مي‌كرده است. او مي‌گويد اين سياره الان ھم مسكوني است ولي اتمسفر اطراف آن پس از يك مصيبت و بلاي طبيعي از بين رفت و مردم مريخ ھم اكنون در شھرھايي كه در زير سطح آن ساخته‌اند، زندگي مي‌كنند.

او مي‌گويد يكبار قبلاً به زمين سفر كرده است و جالب‌تر اين‌كه با سفينه خودش از مريخ به زمين آمده است.
بوريسكا مي‌گويد: در زمان تمدن سمورپاھا ميمون‌نماھا در مريخ زندگي مي‌كرده و طوري از انقراض آن سخن مي‌گويد كه گويي اين اتفاق ھمين ديروز اتفاق افتاده است.
به گفته‌ي بوريسكا سمورپاھا به اين دليل از بين رفتند كه معنويت را كنار گذاشتند و بدين ترتيب سبب از ھم پاشيدگي سياره خود شدند. سمورپاھا ھفتاد ھزار سال پيش زندگي مي‌كرده‌اند و قد آن‌ھا به ٩ متر مي‌رسيده است.
بوريسكا يكي از كودكان معروف به بچه‌ھاي آينده‌گو است، بچه‌ھايي كه با بقيه فرق داشته و از نظر ھوشي و اطلاعات قابل قياس با ھم سن و سالان و حتي بزرگ‌ترھاي خود نيستند.

دانشمندان معتقدند اين بچه‌ھا نشانه‌ھايي از تغيير عظيم گونه‌ي انساني در آينده ھستند.
بوريسكا مي‌گويد جا به جايي قطب‌ھاي زمين سبب ايجاد دو فاجعه ناگھاني در سال‌ھاي ٢٠٠٩ و ٢٠١٤ مي‌شود و تنھا انسان‌ھاي كمي از اين بلا جان سالم به در خواھند برد.
بوريسكا تاكنون در برنامه‌ھا و مصاحبه‌ھاي مختلفي حضور داشته است. او در يكي از اين مصاحبه‌ھا گفت: من ھيچ ترسي از مرگ ندارم چون زندگي ما ابدي است. يك بار فاجعه مشابھي در مريخ روي داد ولي مردم آن ھنوز زندگي مي‌كنند.

كارشناسي از او پرسيد چرا سفينه‌ھاي ما اغلب قبل از رسيدن به مريخ نابود مي‌شوند؟
بوريسكا جواب داد، مريخي‌ھا براي نابود كردن ايستگاه‌ھايي كه امواج راديويي مضر دارند سيگنال‌ھاي خاصي به آن مي‌فرستند.

دانش بوريسكا درباره فضا و ابعاد آن بسيار گسترده است. او اطلاعات زيادي نيز درباره ساختار سفينه‌ھاي آدم‌ھاي فضايي، دارد و مي‌گويد: بدنه سفينه‌ھا چھار لايه دارد: لايه بيروني كه از فلز جامد است و ٢٥%، لايه دوم كه لاستيكي است 30%، لايه سوم فلزي ٣٠%، ضخامت دارند و لايه آخر كه خاصيت مغناطيسي دارد ٤%، بدنه را تشكيل مي‌دھد. اگر به لايه مغناطيسي انرژي بدھيم، سفينه مي‌تواند سراسر دنيا را درنوردد.

بوريسكا مشكلات زيادي با مدرسه دارد. او پيوسته حرف معلمين خود را قطع مي‌كند و مي‌گويد اشتباه مي‌كنند. ھمين موضوع سبب شده معلمين تمايلي به حضور او در كلاس نداشته باشند به ھمين خاطر او با معلم خصوصي درس مي‌خواند.

توضيح: به خاطر نكات آموزنده و آگاھي بخش اين گزارش را نقل كرديم، ولي به معني تأييد ھمه موارد ذكر شده نمي‌باشد، از جمله تعيين دقيق تاريخ وقوع حوادث بزرگ معمولاً در دسترس عموم نمي‌باشد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نوجوان آلماني اشتباه ناسا را تصحيح کرد

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 8:06 pm

نوجوان آلماني اشتباه ناسا را تصحيح کرد

تصوير

يک دانش‌آموز سيزده ساله آلماني موفق شد اشتباه سازمان فضايي امريکا «ناسا» را در مورد احتمال برخورد يک شھاب سنگ به جو کره‌زمين اصلاح کند.

بر اساس اين گزارش به نقل از خبرگزاري فرانسه از برلين، اين دانش‌آموز آلماني که «نيکو مارکوارت» نام دارد موفق شد با استفاده از مشاھدات تلسکوپي و محاسبات نجومي اين‌گونه نتيجه‌گيري کند که احتمال برخورد شھاب سنگ موسوم به «آپوفيس»، 1 به ٤٥٠ است در حالي که ناسا اين احتمال را، ١ به ٤٥٠٠٠ تخمين‌زده بود و پس از اعلام اين خبر، ناسا به اشتباه خود اذعان کرد.

عامل مھمي که ناسا در محاسبات خود به آن توجھي نکرده بود و اين نوجوان آلماني آن را در محاسبات خود منظور کرد، خطر برخورد اين شھاب سنگ در ١٣ اوريل ٢٠٢٩ با يک يا چند ماھواره از ميان ٤٠ ھزار ماھواره‌اي است که در مدار زمين قرار دارند.
اين ماھواره‌ھا با سرعتي معادل ٣٫٠٧ کيلومتر بر ثانيه و در مداري به فاصله ٣٥ ھزار و ٨٨٠ کيلومتري به دور زمين مي‌چرخند.

شھاب سنگ آپوفيس قرار است از فاصله ٣٢ ھزار و ٥٠٠ کيلومتري زمين عبور کند و اگر در سال ٢٠٢٩، برخوردي ميان اين شھاب سنگ با يکي از اين ماھواره‌ھا رخ دھد، مسير حرکت شھاب سنگ مزبور به گونه‌اي تغيير مي‌کند که در سال ٢٠٣٦ با جو زمين برخورد خواھد کرد.
ناسا و اين نوجوان آلماني مشترکاً پيش‌بيني کرده‌اند که در صورت برخورد اين شھاب سنگ با جو زمين، گلوله‌اي از آھن و ايريديوم به قطر ٣٢٠ متر و وزن ٢٠٠ ميليارد تن در اقيانوس اطلس سقوط مي‌کند و امواجي غول‌پيکر و طوفان‌ھايي شديد را موجب خواھد شد و ابري غليظ نيز براي مدتي نامعلوم آسمان را خواھد پوشاند.

تذكر: در سالھاى اخير محققين بسياري خطر بسيار بزرگي براى اھل زمين پيش‌بيني كرده‌اند كه از نظر احتمال و ضريب تخريب بسيار عظيم‌تر از آنجه توصيف شده است مي‌باشد، آسيب‌ھايي در وسعت تغييرات قاره‌ھا و از بين رفتن كشورھا، ھمپچنين گفته مي‌شود كه مراكز معتبر و معروف جھاني نيز به اين امر واقفند، ولى دليل عدم طرح آن را ناتواني از جلوگيري وقوع آن و پرھيز از اضطراب عمومي و به ھم ريختن عمده سرمايه‌گذاري‌ھا و تجارت‌ھاى قدرت‌ھاى جھاني و آسيب‌ھاى مھلك مالي قبل از وقوع آن حادثه مي‌شمارند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

مايكل كرني، ليسانسيه ده ساله و ميليونر تلويزيوني

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 8:07 pm

مايكل كرني، ليسانسيه ده ساله و ميليونر تلويزيوني

تصوير

مايكل كرني 24 سال دارد.

او در ده سالگي مدرك ليسانس خود را گرفت و در سال 2008 در مسابقه كي مي‌خواهد ميليونر شود شركت كرده و برنده يك ميليون دلار جايزه شد.

او ركوردهاي جهاني بسياري دارد كه يكي از آنها تدريس در دانشگاه در 17 سالگي است.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه کشف جبر

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 8:09 pm

نابغه کشف جبر

تصوير

سائول در سال 1940 در نيويورك به دنيا آمد. او يك نابغه به تمام معني بود.

در چهار سالگي جبر را كشف كرد و در پايان دوره ابتدايي هندسه، حساب و فلسفه را به پايان رساند.

در نوجواني يك سري مقاله نوشت كه معلوم شد همه اصول منطق كيفي هستند. در همان زمان از سوي دانشگاه هاروارد نامه‌هايي به او رسيد كه از وي دعوت مي‌كرد براي تدريس به آن دانشگاه برود.
او مي‌گويد: مادرم گفت بايد اول دبيرستان را تمام كنم و بعد به دانشگاه بروم بعد از دبيرستان، سائول استاد هاروارد شد و اكنون بزرگترين فيلسوف زنده دنيا مي‌باشد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

فيزيكدان و رياضيدان و فيلسوف معروف و مخترع ماشين حساب

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 8:14 pm

فيزيكدان و رياضيدان و فيلسوف معروف و مخترع ماشين حساب

تصوير

بلز پاسكال رياضي‌دان،‌ فيزيك‌دان، فيلسوف مذهبي و استاد نثر فرانسوي بود.
ضريب هوشي او 195 بود و اساس تشكيل تئوري مدرن احتمالات را بنا نهاد. وي همچنين زمينه گسترش تعليماتي مذهبي را بنا نهاد كه ادراك خدا را از طريق دل به جاي منطق آموزش مي‌داد. پاسكال، دانشمندي كه سوي خدا بازگشت.

بلز پاسكال، نجيب‌زاده‌اي نابغه بود كه از سه سالگي تحت تعليم قرار گرفت و در نوزده سالگي براي كمك به ماموريت پدرش در جمع‌آوري ماليات، اولين دستگاه ماشين حساب را اختراع كرد.

وي در سال‌هاي بعد به بسياري از سوالات لاينحل رياضي و فيزيك پاسخ داد. پاسكال در سي و دو سالگي دچار حادثه‌اي ترسناك شد. كالسكه او بر روي يك پل آويزان ماند و او پس از نجات، زندگي خود را بر روي مذهب و الهيات متمركز نمود و مجموعه‌اي از زيباترين مطالب را خلق كرد.

استفاده از ماشين حساب بسياري از عمليات رياضي را آسان كرده است. امروزه همه مردم از هر قشري يك ماشين حساب دارند. همه فروشندگان اجناس و كالاها، مهندسان، پزشكان، جراحان، معلمان و دانش‌آموزان از ماشين حساب به نحوي استفاده مي‌‌كنند. در واقع ماشين حساب يك وسيله پيش پا افتاده و در عين حال ضروري شده است. در هر خانه‌اي يك ماشين حساب يافت مي‌‌شود و هر روز هم كه مي‌‌گذرد ماشين حساب‌هاي پيشرفته‌تر از گذشته به بازار مي‌‌آيد كه همه را مديون زحمات (بلز پاسكال) هستيم.

اين دانشمند، فيزيك‌دان، فيلسوف و نويسنده در عصر قرون وسطي توانست به بالاترين درجات علمي دست پيدا كند و پا در دنياي رياضيات بگذارد. در اين مقاله به فعاليت‌هاي علمي و زندگي اشاره خواهيم كرد.
بلز پاسكال رياضي‌دان، فيلسوف و فيزيكدان فرانسوي 19 ژوئن 1623 در كلرمون فران واقع در مركز فرانسه به دنيا آمد. او را پاك‌ترين موجود در آن روزگار نام نهادند.
پدرش اتين پاسكال رياست اداره ماليات كلرمون را به عهده داشت. بلز در خانواده‌اي خشك و قانون‌مند پا به جهان گذاشت. او دو خواهر بزرگ‌تر به نام‌هاي ژيلبرت و ژاكلين داشت. مادرش آنتوانت بگون زير بار زندگي خشني كه پدر به وجود آورده بود كمر خم كرد و در حالي كه بلز 3 سال بيشتر نداشت چشم از جهان فرو بست و فرزندانش را تنها گذاشت.

پدر بعد از مرگ همسرش سخت‌گيري بيشتري به فرزندانش مي‌‌كرد. او مي‌‌خواست آنان را تحت تعاليم خشك كليساي آن دوران بزرگ كند و پرورش دهد. بلز از همان كودكي علاقه بسيار خود را به رياضيات نشان داد اما با مخالفت‌هاي پدر مواجه شد. پدر سعي مي‌‌كرد او را به جاي خواندن كتاب‌هاي علمي به مطالعه كتب ادبي تشويق كند. پدر حتي دست‌زدن به كتاب‌هاي رياضي را در خانه منع كرد. او معتقد بود كه رياضي ذهن كودكش را خسته مي‌‌كند. پدر پاسكال بازنشسته شد او تصميم گرفت اوقات بيشتري را براي تربيت فرزندانش در نظر بگيرد. او بيش از پيش نسبت به پرورش فرزندانش حساس شده بود. بچه‌ها نيز بايد تحت اوامر پدر مي‌‌بودند. پدر در سال 1631 وقتي بلز 8 ساله بود راهي پاريس شد تا در تحقيقات ادبي و مذهبي امكانات بيشتري داشته باشد. او تعليم پسرش را به عهده گرفت. در ابتدا همه كتاب‌هاي آموزش رياضي را در خانه جمع‌آوري كرد. او عقيده داشت نبايد انرژي خدادادي پسرش براي فعاليت‌هاي ديگر از بين برود اما بلز علاقه شديدي به آموختن رياضي داشت. او از طريق يكي از دوستانش كتاب‌هاي اقليدسي را دريافت مي‌‌كرد و پنهاني به مطالعه مي‌‌پرداخت.

در سن 12 سالگي بلز در هندسه بسيار جدي شد و به تحقيق درباره قضيه‌هاي اقليدس پرداخت. او بدون اين كه معلمي داشته باشد توانست بسياري از قضيه‌هاي هندسه اقليدسي را نزد خود اثبات كند.

در 16 سالگي قضيه‌اي از هندسه تصويري را كشف كرد كه بعدها (قضيه پاسكال) نام گرفت. او در همان سال كتاب (مقاطع مخروطي) را نوشت. پدرش وقتي به اين موضوع پي‌برد در ابتدا عصباني شد اما به عظمت فكري پسرش پي‌برد و از تصميم سابقش منصرف شد و او را آزاد گذاشت تا به تحصيل رياضيات بپردازد.
اين نابغه كوچك با نوشتن كتابش به شهرت رسيد و نظر پدر را نسبت به رياضيات تغيير داد. در واقع پاسكال معلم خودش بود. پدر دريافت كه نمي‌‌تواند جلوي پسر باهوشش را بيش از اين بگيرد.
پاسكال جوان شروع به مشاركت با گروهي از رياضي‌دانان و عالمان در مورد دايره مرسن در يك جلسه هفتگي كرد.
زماني كه كتاب اين نابغه نوجوان به دست دكارت رسيد، قبول نمي‌‌كرد كه پسري 16 ساله آن هم بدون تعليم و تربيت زير نظر مربيان و معلمان رياضي، آن را نوشته باشد اما پس از مطمئن شدن،‌ نبوغ و استعداد وي را تحسين كرد.

فعاليت‌هاي علمي: پاسكال از كتب موجود همچون كتب مربوط به دكارت و اقليدس مطالب زيادي ياد مي‌‌گرفت اما همه مطالب را به خوبي نمي‌‌توانست بفهمد زيرا لغات و شكل‌هاي مشكلي داشت.
پاسكال از معدود كساني بود كه از كارش لذت مي‌‌برد. او در همان دوران مقاله‌اي در مورد هندسه در جلسه‌اي ميان بزرگان رياضي ارائه داد كه مورد توجه همگان قرار گرفت.
علاوه بر فعاليت در هندسه و رياضيات، او در فيزيك نيز به تحقيق مي‌پرداخت.
درسال 1640 شگفت‌آورترين اختراع زمان خود يعني ماشين حساب را اختراع كرد و تعجب و حيرت همگان را برانگيخت. اين اختراع سبب شهرت روزافزون او شد. پاسكال در زمينه فيزيك به كشفيات فراواني دست يافت كه از جمله آنها مي‌توان به (اصل پاسكال) درباره انتقال فشار در سيالات اشاره كرد. او كارهاي مهمي در هيدروستاتيك كه به همين سبب واحد فشار پاسكال ناميده مي‌شود انجام داد.
بلزپاسكال بسيار باهوش و خلاق بود. در حاليكه همه در حال درك قضيه هندسه تحليلي دكارت بودند، او در سال 1639 مقاله‌اي در زمينه مقاطع مخروطي نوشت و آن را انتشار داد. اصل پاسكال يكي از مهمترين ايده‌هايش بود.
اصل پاسكال در مورد انتقال فشار مايعات چنين مي‌گويد: فشاري كه بر يك قسمت از مايع محصور وارد مي‌شود بدون كاهش بر همه نقاط آن وارد مي‌شود. كاربرد اصل پاسكال در ترمز اتومبيل و بالابر هيدروليكي است يكي از مزاياي بالابر هيدروليكي اين است كه مي‌توان در آن نيروي كوچك به نيروي بزرگ تبديل شود.
قضيه شش ضلعي پاسكال نيز انقلابي در هندسه برپا كرد. او اظهار داشت كه سه نقطه‌اي كه از تقاطع اضلاع روبروي يك شش ضلعي محاط شده و در يك مقطع مخروطي به دست مي‌آيند، بر يك خط راست واقع مي‌شود. خط راستي كه بر هر كدام از سه نقطه تقاطع اضلاع روبرو قرار گيرد (خط پاسكال) ناميده مي‌شود.

خواهرش ژيلبرت زندگي‌نامه او را نوشت. او در مورد زندگي برادرش نوشت كه مقالات و نظريات پاسكال جوان بهترين ايده‌هاي رياضي است كه از زمان ارشميدس تا به حال نوشته شده است.
پاسكال تحت تاثير خواهرش ژاكلين قرار گرفت و جذب صومعه شد و خودش را وقف كليسا كرد. وي در سن 25 سالگي فعاليت‌هاي علمي خود را رها كرد و به دير ژان سنيست‌ها رو آورد.
در كليسا در سال 1668به درد دندان مبتلا شد و براي نجات از درد به رياضيات پناه برد و در 8 روز كتابي درباره انتگرال و ديگر كشف‌هاي خودش در زمينه محاسبه ديفرانسيل نوشت. همچنين او دست به كارهاي مذهبي زد و 18 نامه با موضوع (اگر خدا نبود) را خطاب به انسان‌هاي بي‌اعتقاد به خدا نوشت.
پاسكال زندگي پر ثمر و مشكلي داشت او در يك حادثه در سال 1654 كه اسب‌ها كالسكه‌اش را مي‌كشيدند از بالاي پل به داخل رودخانه افتاد و آسيب ديد هر چند او نجات يافت اما به شدت تحت تاثير اين حادثه قرار گرفت و مريض احوال شد.
او در سن 39 سالگي در پاريس چشم از جهان فرو بست. پاسكال نه تنها يك رياضي‌دان و فيزيك‌دان و مخترع بود بلكه يك فيلسوف و نويسنده مذهبي نيز به شمار مي‌رفت و چندين كتاب از جمله كتاب (انديشه‌ها) را در زمينه مذهب مسيح نوشت و از خود بجا گذاشت.

نوشته‌هاي فلسفي پاسكال: بلز پاسكال بر اين عقيده بود كه براي فهميدن چيزي بايد از آن چيز فاصله گرفت تا آن را مورد داوري قرار داد. اما براي شناخت قلبي همان چيز بايد آن را بتوان احساس كرد.
اين احساس آگاهي فرد نسبت به آن مسئله است. او مي‌گفت شما در دنياي بسيار پر سر و صدا زندگي مي‌كنيد و اين سر و صداهاي غير طبيعي كه به دست بشر به وجود آمده به حس‌هاي شما حمله‌ور مي‌شود و سكوت را از شما دور مي‌كند. انسان به گونه‌اي تربيت شده كه هميشه از سكوت در فرار است. در نظر بسياري از اشخاص تنها بودن نوعي كابوس است و تمام گرفتاري‌ها و بدبختي‌هاي انسان از آن‌جا ناشي مي‌شود كه او نمي‌تواند در سكوت تك و تنها در اتاقي بنشيند و حرف نزند.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

جادوگر رياضيات

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 10:20 pm

جادوگر رياضيات

تصوير

شاکونتالا ديوي در سال 1939 در بنگلور هندوستان به دنيا آمد.

در سن سه سالگي شاکونتالا آشنايي با اعداد را به وسيله بازي با کارت‌هاي رياضي و تمرينات پدرش آغاز کرد. پس از مدت کوتاهي به او لقب کامپيوتر انساني و جادوگر هندي رياضيات داده شد.

اين استعداد او باعث شد تا حتي نامش به دلايل مختلف در کتاب گينس ثبت شود. بعضي از رکوردهاي او شامل استخراج ريشه بيست و سوم 201 رقم به صورت ذهني و توان سوم عدد 332812557 در عرض چند ثانيه مي‌شدند.

در سال 2006 او داستاني به نام سرزمين عجايب اعداد منتشر کرد که در مورد دختري بود که مجذوب اعداد شده و با آنها زندگي مي‌کرد. اين داستان بيشتر حول محور زندگي خودش مي‌چرخيد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

کوچک ترين وکيل دنيا

پستتوسط najm127 » پنج شنبه جولاي 11, 2013 10:23 pm

کوچک ترين وکيل دنيا

کاتلين هولتز زماني که به عنوان دانشجو در دانشگاه کاليفرنيا مشغول به تحصيل شد فقط 10 سال داشت.
او توانست در رشته فلسفه از اين دانشگاه فارغ التحصيل شود.

زماني که 15 سال داشت به مدرسه وکالت رفته بود و در سن 18 سالگي پس از گرفتن مدرک وکالت به عنوان جوان‌ترين وکيل کاليفرنيا شناخته شد.

اين در حالي بود که کمترين سن براي دادن آزمون وکالت و کار به عنوان يک وکيل 30 سال اعلام شده بود. پس از گذراندن اين آزمون کاتلين توانست در شرکت حقوقي تروي گولد، کار خود را آغاز کند.
او اين شغل را تا سال 2010 ادامه داده و پس از آن به عنوان مشاور در برنامه‌هاي تلويزيوني مشغول به کار شد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نابغه سه ساله نقاشی

پستتوسط najm127 » شنبه جولاي 13, 2013 6:20 pm

نابغه سه ساله نقاشی

برای نقاشی کردن تنها نیاز به بوم و رنگ نیست بلکه مهم‌تر از آن‌ها نقاش باید استعداد فراوانی داشته باشد.
اگر فردی استعداد نداشته باشد ده‌ها سال نقاشی کند باز هم پیشرفت نمی‌کند اما یک کودک سه ساله اگر استعداد داشته باشد می‌تواند به بزرگترین نقاش دنیا تبدیل شود.

بچه‌ها در سنین پایین توانایی زیادی در نقاشی کردن ندارند، آن‌ها معمولا تصاویری ساده که بیشتر از طبیعت الهام گرفته‌اند، می‌کشند اما در میان همین کودکان ساده نیز گاهی نابغه‌هایی پیدا می‌شوند که توانایی خاصی در نقاشی کشیدن دارند.

تصوير

"آیریس هالمشاو" دختر بچه سه ساله ای است که این روزها به عنوان یک نابغه کوچک در نقاشی جهان شناخته میشود. او با استعدادی که دارد نقاشی های جالبی می کشد و والدینش آن‌ها را با قیمت‌های بالا به فروش می‌رسانند.

این دختر بچه که عاشق بازی با رنگ‌هاست شاید خودش نمی‌داند چه نقاشی‌هایی می‌کشد اما آنهایی که در این رشته تخصص دارند از او به عنوان یک نابغه یاد می‌کنند زیرا کارهای او را با افرادی مانند ونگوگ یا پیکاسو مقایسه می‌کنند.

این دختر انگلیسی حتی به درستی نمی‌تواند صحبت کند. او برای اولین بار زمانی که مادرش تعدادی گوآش برایش خرید با نقاشی آشنا شد. از آن پس با علاقه خاصی که به رنگ‌ها پیدا کرده بود نقاشی را ادامه داد و این تبدیل به تنها تفریحش شد.

چندی پیش در یک مزایده یک کلکسیونر، برای دو نقاشی او نزدیک به 3000 پوند پرداخت کرد. بسیاری از کارشناسان این رشته می‌گویند این کودک در آینده می‌تواند یکی از نقاشان نامی جهان باشد.

تصوير

تصوير

تصوير
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

دختر بچه (16 ماهه) همانند ماهی شنا می‌کند!

پستتوسط najm127 » يکشنبه آگوست 04, 2013 11:59 am

دختر بچه (16 ماهه) همانند ماهی شنا می‌کند!

تصوير

مردی به نام ادم کریستین ویدیویی جالب از دختر کوچکش الیزابت که 16 ماه از عمرش می‌گذرد منتشر کرد.
او بدون هیچ گونه مراقبتی زیر آب شنا می‌کند!! آن هم در استخري که عمق آن به چند متر می‌رسد.

آدم کریستین از داستان دخترش در استخر برای شبکه سی ان ان صحبت می‌کند:
سلامتی او از برترین اولویت‌های همیشگی ماست.
در ابتدا هنگامی که کودکم را در آنجا دیدم و در هر بار که در آب افکنده می‌شد تا غواصی کند‌، می‌گفتم پروردگارا همانا او نمی‌تواند نفس بکشد و من آشفته و نگران بودم فقط از اینکه بمیرد؛ ولی مربی به ما اطمینان می‌داد که همه چیز خوب است.

ما آن را نمی‌توانستیم خودمان آموزش بدهیم و مشتاق بودیم بر اینکه شخصی واجد شرایط، نظارت بر آموزش او داشته باشد ولی ما پیوسته احتیاط می‌کردیم.

کریستین اشاره می‌کند به اینکه الیزابت آب را دوست دارد و سه بار در روز شنا می‌کند و او توانایی دارد که زیر آب غواصی کند و اسباب‌بازی‌ هایش زیر آب پیدا کند و بردارد.

افزون بر اینکه او با همه آنچه در توان دارد تلاش خواهد کرد برای کمک به او در تحقق استعدادش...

شاید روزی از روزها پیشرفت و بالا رفتن او را در جایگاه پرافتخار در محافل ورزشی مشاهده کنیم.

آموزش برتر: هدف از نشر اين گزارش معرفي چنين برنامه‌اي براى كودكان نيست، بلكه مقصود بيان استعدادها و توانمنديهاي بسياري است كه در كودكان نهفته است و اگر به آن توجه شود و تحت تربيت و آموزش متخصص قرار گيرد شگفتيها مي‌آفريند.

برای دریافت فایل ویدئویی به این آدرس مراجعه نمائید:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5153
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

نوجوانی که بدون معلم به 23 زبان دنیا صحبت می‌کند

پستتوسط najm127 » يکشنبه آگوست 04, 2013 12:58 pm

نوجوانی که بدون معلم به 23 زبان دنیا صحبت می‌کند

Image

تصوير

نوجوان آمریکایی اهل نیویورک می‌تواند به 23 زبان دنیا از جمله عبری، عربی، سواحیلی و چینی صحبت کند.

به گزارش ایسنا، این نوجوان 16 ساله موفق شده به تنهایی و بدون معلم به آموختن 23 زبان دنیا اقدام کند و آن‌ها را فرا بگیرد.

«تیموتی دونر» می‌گوید: یادگیری زبان‌های مختلف را از زبان عبری شروع کردم و اکنون برخی از زبان‌هایی که قادر به صحبت کردن و یا در حال یادگیری آنها هستم شامل زبان‌های فرانسوی، لاتین، یونان باستان، چینی، ژاپنی، عربی و پشتو هستند.

به گزارش روزنامه تلگراف، توانایی نادر «تیموتی» به او این امکان را داده تا بتواند با بسیاری از مردم در کشورهای مختلف جهان مکالمه کرده و ارتباط بگیرد.
najm127
 
پست ها : 112
تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 15, 2010 2:27 pm

حفظ از دوسالگي و حفظ تمام قران در پنج سالگي

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه سپتامبر 12, 2018 9:43 am

حفظ از دوسالگي و حفظ تمام قرآن در پنج سالگي
مهارت گفتن فوري موقعيت كلمات قرآني در مصحف با مفاهيم


به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اوایل دهه هفتاد بود که یک پدیده و اعجوبه میان جامعه قرآنی کشور ظاهر شد، کودکی که در 5 سالگی حافظ کل قرآن کریم بود و با چهره زیبا و صوت دلنشین خود بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را مجذوب خود می‌کرد. سید محمدحسین طباطبایی ملقب به «علم‌الهدی» حافظ قرآن و نوستالژی دوران کودکی ما این روزها تبدیل به جوان رعنا و خوش قامتی شده که همچنان در امور و فعالیت های قرآنی پیشتاز است. مشروح گفتگوی خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران جوان با علم‌الهدی در ادامه گزارش می‌خوانید:

Image

لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من سید محمد حسین طباطبایی هستم. متولد سال 1369 درشهر مقدس قم.

متاهل هستید؟
بله تقریبا نزدیک به 6 سال است که متاهل شده‌ام.

فرزند هم دارید؟
بله خداوند به بنده دو فرزند عنایت کرده که دخترم سه ساله و پسرم یک سال و چهارماهه است.

در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
بنده در کنار تحصیل در حوزه علمیه قم در موسسه جامعةالقرآن‌کریم و اهل بیت(ع) مشغول فعالیت هستم که بخش پژوهش و تحقیقات این موسسه را برعهده دارم. البته افتتاح شعب مؤسسه در شهرستان‌ها و بازدید از این شعبات هم از وظایف من است.

شما در حوزه علمیه قم تدریس هم می‌کنید؟
خیر، به این دلیل که بیشتر زمان من در موسسه جامعةالقرآن می‌گذرد فرصت تدریس ندارم.

از چه سالی وارد حوزه قم شدید و از چه سالی معمم شدید؟
از سال 1379 بنده وارد حوزه علمیه قم شدم و سال 1388 مصادف با ولادت با سعادت امام رضا(ع) معمم شدم.

از چه سنی شروع به حفظ قرآن کردید؟
من از سن دو و نیم سالگی شروع به حفظ قرآن کردم و در پنج و نیم سالگی موفق شدم قرآن را به طور کامل حفظ کنم.

شما به چه روشی قرآن را حفظ کردید؟
زمانی که من شروع کردم سنم پایین بود و توانایی خواندن و نوشتن نداشتم، به همین خاطر پدرم شیوه ای را به نام اشاره ابداع کردند که البته این شیوه متمایز از شیوه ی کر و لال ها و مخصوص کلمات و جملات قرآنی و عربی بود. این شیوه در عین نشان دادن الفاظ، معانی آن‌ها را هم مشخص می‌کرد، یعنی همان طور که من کل قرآن را به این روش حفظ کردم معانی آن را هم توانستم با شیوه اشاره یاد بگیرم.

Image

اکنون از همان روش در جامعه القرآن استفاده می‌کنید؟
الان این شیوه را برای سنین 4 تا 6 سال در کلاس های حفظ مفاهیم داریم، اما برای حفظ قرآن نیست بلکه برای 30 الی 40 جمله منتخب و کاربردی از قرآن استفاده می‌شود.

در خانواده چند نفر حافظ قرآن دارید؟
پیش از من هم پدرم و هم مادرم حافظ و استاد قرآن بودند و زمانی که من شروع به حفظ کردم، دوخواهر بزرگترم در حال حفظ بودند. در حال حاضر خواهر بزرگم حافظ کل و برادر کوچکم حدود ده جزء را حفظ هستند.

«علم‌الهدی» به چه معناست و چرا به این صفت ملقب شدید؟
«علم الهدی» لقبی به معنای پرچم هدایت است که از کودکی پدرم برای من انتخاب کردند و به جز من برادرم «مصباح الهدی» به معنی چراغ هدایت و خواهرم «نور الهدی» به معنی نور هدایت بودند. پدرم از همان بدو تولد این القاب را برای تشویق ما و رسیدن به این درجات والا در آینده انتخاب می‌کردند.

شما برای فرزندانتان هم آموزش قرآن در سنین پایین را اجرا می‌کنید؟
خب ما هم در خانواده و هم در موسسه اعتقاد داریم که بچه ها در سنین پایین این استعداد رو دارند که شروع به یادگیری کنند. ما در موسسه بچه هایی را داریم که در سنین پایین توانایی روخوانی کلمات عربی و قرآنی را دارند، اما نوع آموزش و شیوه صحیح آن مد نظر است. مطمئنا من هم دوست دارم فرزندانم را از سنین پایین‌تر از 4 سال به یادگیری قرآن تشویق کنم البته از هیچ گونه اجبار و اکراهی برای این کار استفاده نخواهم کرد.

Image

توصیه شما به فرزندانتان هم ملبس شدن به لباس روحانیت است؟
سعی می‌کنم آنها را به نحوی با مطالب و دروس حوزوی آشنا کنم تا خودشان به این لباس مقدس و همچنین تبلیغ قرآن و معارف دین علاقه‌مند شوند اما اگر شغل، حرفه و دروسی دیگری را علاقه داشته باشند، مخالفتی نخواهم کرد.

شما چه فعالیت های قرآنی دیگری دارید؟
اصلی‌ترین فعالیت‌های ما موسسه جامعةالقرآن است که از سال 77 تاسیس شد و به تدریج در استان‌های مختلف و شعب مختلف گسترش یافت و در حال حاضر بالغ بر 800 شعبه در کل کشور دارد. بنده به همراه پدرم و کادر مدیریتی و آموزشی مؤسسه همچنان هم به افتتاح شعبات، بازدید از آنها، تربیت مربی و تربیت استاد می‌پردازیم.

به جز قرآن کریم چه کتب دیگری رو حفظ هستید؟
در کنار حفظ قرآن کریم، چند خطبه منتخب از کتاب شریف نهج البلاغه و برخی حکمت‌های آن، منتخب اشعار گلستان و بوستان سعدی، دوازده بند محتشم کاشانی و مقداری از خطبه‌های حضرت زهرا(س) را به همراه منتخبی از احادیث اصول کافی را حفظ هستم.

ماجرای سنی شدنتان چه بود؟
ماجرای سنی شدن من شایعه ای بود مانند باقی شایعات... همچون تبعید شدن، زندانی شدن، حصرخانگی، ماجرای خواب امام زمان(عج)و توصیه‌های حضرت علیه نظام جمهوری اسلامی و پس دادن هدیه علما و بزرگان از جانب بنده که توسط معاندین و کشورهای عربی ساخته و پرداخته شده اما هیچ کدام از اینها صحت نداشته و کذب است.

Image

همسرتان هم حافظ قرآن هستند؟
همسرم الان حافظ نیستند اما کلاس های حفظ را می گذرانند و ان شاالله در آینده حافظ خواهند شد.

نحوه آشناییتان با ایشان چطور بود؟
آشنایی من با همسرم توسط مادربزرگم بود، به این دلیل که خانواده همسرم مجالس روضه ای را در ماه صفر و در منزلشان برپا می‌کردند، ایشان در مجالس روضه شرکت می‌کردند و همان جا بود که همسرم را به ما معرفی کردند.

از دیدارتان با مقام معظم رهبری در چند روز اخیر برایمان تعریف کنید.
در دیداری که در روز اول ماه مبارک رمضان انجام شد، در پایان این جلسه قرآنی ایشان من را صدا کردند و بعد از حال و احوال به بنده توصیه کردند تا دوره قرآن و تثبیت محفوظات قرآنی‌ام را جدی بگیرم و همچنین از سطوح حوزوی‌ام سوال کردند، البته این دیدار دو دقیقه بیشتر نبود.

بچه‌ها در دوران مدرسه به شما حسادت نمی‌کردند؟
من اصلا مدرسه نرفتم و زمانی را که باید در مدرسه باشم در کشور های خارجی و یا در محافل داخلی در حال اجرای برنامه بودم و دروسی را که تا دبیرستان خواندم، همه را غیر حضوری امتحان دادم. من 5 سال دبستان را ظرف 9 ماه خواندم و امتحان دادم. شرایط من ویژه بود و نمی‌توانستم در مدرسه حضور پیدا کنم به همین دلیل با بچه ها ارتباط و همراهی نداشتم که توسط آنها حسادتی متوجه من باشد.

حفظ قرآن مانع زندگی کودکانه شما نشد؟
هر بچه‌ای بازی‌ها وسرگرمی های مخصوص به خود را دارد، اما فرق من با بچه های دیگر این بود که زمان بازی کردن و تحصیل و حفظ من بسیار خوب برنامه‌ریزی شده بود و مدت طولانی را به بازی نمی گذراندم. تنها وقت استراحت به بازی می گذشت و باقی زمان را برای حفظ قرآن، حفظ احادیث، اجرای برنامه و مرور محفوظات برنامه ریزی شده بود.

Image

کدام آیه از قرآن را بیشتر دوست دارید؟
طبیعتا کل آیات یک نوع خاصیت و اثر خاصی را دارند اما به شخصه من به «آیةالکرسی» علاقه بیشتری دارم.

یک آیه مرتبط با «برجام» بفرمایید؟
در رابطه با برجام می‌توان به آیه «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا؛ قطعا خداوند بعد از سختی ها آسانی را قرار خواهد داد» اشاره کرد و امیدوارم که ان شاالله این سختی‌ها به پایان برسد و مشکلات حل بشود.

چه توصیه‌ای برای حافظان قرآن دارید؟
توصیه من به حفاظ این است که نسبت به محفوظات خود توجه ویژه ای داشته باشند و با یک برنامه منظم و روزانه قرآن را دوره کنند تا جملات وآیات را فراموش نکنند. توصیه دوم این است که حفظ قرآن مقدمه ای برای درک بهتر و بیشتر معانی و مفاهیم این کتاب شریف است لذا برای رسیدن به عمق قرآن باید از مرحله حفظ گذر کرد.

برای جوانان و هم سالان خودتان چه توصیه‌ای دارید؟
توصیه من به جوان ها این است که تلاش خود را بیشتر کنند و از این فرصت و عمری که دارند، نهایت استفاده را ببرند. همینطور علوم و حرفه‌های مختلف و مخصوصاً علوم پایه دینی و آشنایی با قرآن را که یاد گیری آن بر هر مرد و زن مسلمان لازم است، جدی بگیرند.

يک خاطره از دوران کودکي خود نقل کنيد.
مي‌خواهم خاطره‌اي را نقل کنم که مرتبط با بحثمان هم باشد. به خاطر دارم که يکي دو سال بعد از برنامه‌هايي که در مکه و ايام حج در سال 1376 داشتيم، آن‌جا براي خانواده وزير کشور عربستان هم برنامه اجرا کرديم و بعد هم برگشتيم.
خوب اين اجراي برنامه ما، بين خانواده سلطنتي عربستان خيلي پيچيده بود و بين خانواده‌هاي خودشان نقل مي‌شد که مثلا اين بچه آمده و برنامه اجرا ‌کرد و اين طور قرآن مي‌خواند و... به اين صورت افراد ديگر و خانواده ساير مقامات عربستان هم مطلع شده بودند. به هر حال دو سال بعد از آن تهران، پيش سفير آن زمان ايران در عربستان بوديم، ايشان مي‌گفت که يکي از مقامات عربستان، پسر امير عبدالله، معروف به امير ترکي، با چند نفر هيئت همراه آمدند کاخ نياوران و گفتند:«مي‌خواهيم با آقاي طباطبايي هم يک ديداري داشته باشيم». البته به صورت رسمي نيامده بودند، ما رفتيم آن‌جا و تقريبا ساعت‌هاي نه و نيم، ‌ده شب بود، نشستيم و ايشان کمي صحبت کرد و بالاخره گفت که ما وصف شما را که آمديد در کاخ سلطنتي و آن‌جا برنامه‌هايي را داشتيد شنيديم. حالا آمده‌ايم خودمان از نزديک ببينيم. به او گفتند که ايشان حافظ قرآن هستند از هر جاي قرآن که دوست داريد، مي‌توانيد سؤال کنيد.

امير به مبل‌ لم داده بود؛ البته با يک تکبر خاصي و گفت:«نه، من سؤال حفظ از ايشان ندارم». گفتند:«چه سؤالي از ايشان داريد؟» گفت:«براي من شعر بخوان». گفتند:«ايشان معروف نيست که شعر حفظ کرده باشند. ايشان حافظ قرآن هستند». اصرار کردند که نه شعر بخواند، حالا به لطف خداوند؛ چون زبان عربي را کار مي‌کرديم، بسياري از شعرهاي عربي را که در مدح اهل‌بيت عليهم‌‌السلام بود و بعضي از اشعاري که خود اهل‌بيت عليهم‌‌السلام سرودند، اين‌ها را حفظ کرده بوديم. خدا لطف کرد بين تمامي اشعاري که حفظ کرده بودم، يک شعر خيلي مناسب را انتخاب کردم، همان شعر معروف امام هادي عليه‌السلام را که در مجلس متوکل، خوانده بودند، در وصف پادشاهان که بالاخره آخر و عاقبت تمام خوشي‌هايي که اين‌ها داشتند چه مي‌شود؛ خيلي با جزئيات آنجا گفته مي‌شود که خيلي جالب است. شعر نزديک يک صفحه است و من هم همه‌اش را حفظ بودم و خيلي شمرده شمرده از ابتداي آن شروع کردم به خواندن و نگفتم که شعر از کيست و براي چه کسي خوانده است. شروع کردم به خواندن خيلي شمرده شمرده و با همان شيوه‌اي که خودم در زمان بچگي داشتم، خيلي احساسي مي‌خواندم، بعد ديدم که يواش يواش وقتي به وسط‌هاي شعر رسيدم، هر چه بيشتر مي‌گذرد، اين شخص خودش را بيشتر جمع و جور مي‌کند، اول خيلي متکبرانه نشسته بود؛ اما از اواسط شعر به بعد خودش را جمع کرد، ديدم چشمانش سرخ شده، خيلي متأثر شده تا رسيدم به آخر شعر، ديدم اشک توي چشمانش جمع شده در واقع همه را تطبيق داده بود به خودش؛ بعد هم خيلي تشکر و تقدير کردند.

بيشتر مردم چهره کودکي شما را بخاطر دارند، برخورد امروز ايشان با شما چگونه است؟
مردم هميشه به واسطه لطفي که خدا به ما داشته و مردم مي‌شناسند، به ما لطف داشته و علاقه دارند. خوب در دوران کودکي به اين خاطر که برنامه زياد داشتيم و مردم مي‌ديدند، خيلي جلوي چشم بوديم و به هر حال هميشه استقبال مي‌کردند؛ حتي اگر کار عادي داشتيم، حرم مي‌رفتيم يا جاي ديگري، مردم ازدحام مي‌کردند.

خوب يک فاصله‌اي که به خاطر درس‌ها و برنامه‌هايمان شد، نتوانستيم در تلويزيون حضور داشته باشيم، چهره هم در طي چند سال تغيير کرد، الان مردم کم‌تر مي‌شناسند و البته من خودم سعي کردم که خيلي در مصاحبه‌ها و رسانه‌ها نباشم؛ به همين خاطر يک وقتي زياد جلوي چشم بوديم و اين شهرت هم سختي خودش را دارد، مي‌دانيد آن کساني که در رسانه‌ها مطرح مي‌شوند، اين مشکل برايشان هميشه هست که وقتي به خاطر مشکلي حضورشان کم‌رنگ مي‌شود، شايعات برايشان زياد مي‌شود و البته حضور مرتب در رسانه هم خيلي هم سخت است؛ البته اين را ‌هم بگويم اين‌ که در رسانه‌ها حضور نداشتم، به اين معني نبود ‌که با مردم در ارتباط نبودم.

همين طور که اشاره شد، مسافرت داشته و داريم. همين الان هم در استان‌هاي مختلف در برنامه‌هاي محفل عمومي که جمعيت زيادي هم مي‌آيند، اجرا دارم؛ اما ديگر آن‌طوري که در تلويزيون باشم، نيست و فکر مي‌کنم که راحت‌تر هستم. اين‌طور آرامش خاطر بيشتري دارم و البته در روايت هم داريم که خوشا به حال آن شخصي که جلوي چشم نبوده و گمنام باشد؛ حالا چه خاصيت‌هايي دارد، جزيياتش گفته نشده؛ ولي گفته شده که گمنام باشد و با انگشت به آن اشاره نشود که در واقع کنايه از اين ‌است که همه او را بشناسند؛ يعني شهرت.

شما چند ديدار با رهبر معظم انقلاب داشته‌ايد، توصيه‌اي از ايشان را که در ذهن داريد، بفرماييد.
مقام معظم رهبري مدظله‌العالي در جلسه‌اي فرمودند که «شما قدر اين حفظ قرآن‌تان را بدانيد که چه کار بزرگي انجام داده‌ايد و من هم خيلي دوست داشتم که در همان سني که شما هستيد در دوران نوجواني حفظ‌ کل قرآن را داشتم؛ منتها به‌خاطر شرايطي که بود، آن زمان دروس حوزوي بود، کار ديگري که داشتم، نتوانستم کل قرآن را حفظ کنم و از اين بابت هم حسرت اين را مي‌خورم که چرا فرصتي نشد، براي اين ‌که کل قرآن را حفظ کنم».

فرمودند:«هيچ وقت ترک نکنيد اين خواندن مرتب قرآن را و سعي کنيد که حفظ‌تان را هميشه قوي داشته باشيد» و بالاخره خيلي تأکيد داشتند بر روي بحث حفظ مخصوصا و البته در کنارش توصيه به درس‌ها، دروس حوزوي‌مان و‌ روايات را داشتند. منتها در بحث قرآن خيلي تأکيد داشتند. هر جلسه که خدمت ايشان مي‌رسيم، هنوز مي‌گويند که قرآن را چه کار کرديد؟ هنوز دوره داريد؟ خيلي روي اين نکته دقت دارند.

Image

و صحبت پایانی؟
از خداوند متعال می‌خواهم که ان شالله به ما توفیق طاعت و بندگی عنایت بفرماید. از اموری که خداوند متعال نهی کرده و معصیت است، بپرهیزیم و امیدوارم که خداوند عبادات شیعیان و مسلمانان راستین را مخصوصاً در این ماه به احسن وجه قبول بفرماید.

گروه دین و مذهب آناج: موسسه جامعه القرآن کریم به عنوان موسسه ای فرهنگی آموزشی و با هدف ترویج فرهنگ قرآن در سال 1377 توسط سید محمد مهدی طباطبایی در شهر قم پایه گذاری شد که در این میان نقش بزرگ نام نیک فرزند ایشان سید محمد حسین طباطبایی در مقبولیت این نهاد قابل توجه است.

Image

اکنون تعداد هشتصد شعبه موسسه جامعه القرآن کریم در شهرهای مختلف کشور از جمله تبریز و استان آذربایجان شرقی ایجاد شده و در حال فعالیت است که با توجه به نقش پر رنگ این نهاد در استان در زمینه فعالیت های قرآنی و تربیت قرآنی افراد، به گفت و گو با حجت الاسلام نجفی مسئول واحد برادران جامعه القرآن کریم در کشور پرداختیم که متن مصاحبه را در ادامه می خوانید؛

لطفا در مورد ماهیت و ظرفیت موسسه جامعه القرآن کریم توضیح بدهید:

به محمد حسین طباطبایی گفتند در آخر تو سنّی خواهی شد!

تربیت شخصیتی چون سید محمدحسین طباطبایی موجی را در جامعه اسلامی ایجاد کرد و می توان گفت تهمت هایی را که به شیعیان می زدند خنثی کرد؛ در واقع یکی از تهمت هایی که به شیعه می زنند این است که می گویند چون شیعه پیرو امام علی(ع) است، توفیق حفظ قرآن ندارد. حتی در یکی از سفرها به سید محمدحسین طباطبایی گفته بودند تو به دروغ می گویی که شیعه هستی، چون امکان ندارد شیعه بتواند قرآن را حفظ کند؛ ایشان در جواب گفته بودند نه خیر من به واقع شیعه هستم اما یکی از مفتی های رسمی شان گفته بود در آخر سنی خواهی شد!!

ایشان از موجی که در جهان اسلام به وجود آمد استفاده کردند و با حمایت مقام معظم رهبری، کار از قم آغاز شد و در طول فعالیت چند ساله ی جامعه القران توانسته است 800 شعبه در سطح کشور ایجاد کند.

جامعه القرآن تنها موسسه ای است که خانواده ها می توانند فرزندان خود را از دوران کودکی تا بزرگسالی جهت تربیت و آموزش به آن بسپارند چون هم واحد خردسالان دارد، هم خواهران و برادران آن هم در رشته های مختلف قرآنی. علاوه بر این در کنار این واحد ها 70 مدرسه غیر انتفاعی امام حسن مجتبی(ع) در کشور فعالیت می کند.

بزرگترین آرزویمان این است جامعه القرآن به دانشگاه قرآنی بزرگ تبدیل شود

اینجا تنها موسسه ای است که اکثر کتاب های تدریس شده در آن، توسط واحد پژوهش خود موسسه تالیف و منتشر می شود که تا بحال نزدیک 500 عنوان کتاب در انتشارات آن چاپ شده است. علاوه بر این کتاب ها نشریه های قرآنی نسیم وحی یا نرم افزاهای قرآنی مالتی مدیا نیز منتشر می شود. در واقع جامعه القران تنها موسسه ای است که همه جانبه به موضوع پرداخته است و بزرگترین آرزویمان این است که بتوانیم بعد از فراهم کردن زیر ساخت ها، آن را به یک دانشگاه قرآنی با عنوان جامع القران کریم تبدیل کنیم.

در اکثر شهرهای ایران واحد های خواهران، برادران و خردسالان در حال فعالیت هستند و در استان آذربایجان شرقی نیز در کنار واحدهای فعال دیگر، واحد برادران نیز شکل گرفته که امیدواریم بتوانیم با کمک همکاران شعبات واحد برادران را در شهرهای مختلف استان ایجاد کنیم و حتی امیدواریم که بتوانیم با هم افزایی، شعبات برادران را در استان های زنجان، اردبیل و آذربایجان غربی ایجاد کنیم تا فعالیت بیشتری را در استان های آذری زبان ترتیب دهیم.

به حول و قوه الهی تا آخر سال 100 واحد برادران تحویل خواهیم داد. اکنون 80 واحد برادران داریم که 20 مورد نیز در دست ایجاد است.

آناج: با توجه به جامعه آماری برادران عضو جامعه القرآن نسبت به خواهران، به نظر شما چرا گرایش آقایان به فعالیت های قرآنی کمتر است؟

البته در بخش برادران بهتر است بین واحد خردسالان تفکیک قائل شویم چرا که جامعه آماری برادران خردسال چندان تفاوتی با خواهران ندارد و به خوبی از آموزش های موسسه استقبال می کنند اما متاسفانه استقبال از واحد برادران کم است و در کنار فعالیت های بالای نود درصد خواهران، فقط اسمی ویترینی از برادران باقی مانده است که این نیز ناشی از نگاه فرهنگی مسئولان است که فکر می کنند اگر خانم ها قرآنی شوند بهتر از آقایان است! درست است که زنان تربیت کنندگان و پرورش دهندگان نسل ها هستند اما نباید غافل باشیم که مردان نیز تاثیر شگرفی در جامعه دارند و ما نیز باید فارغ از نگاه های آرمانگرایانه با رویکردهای واقع بینانه برنامه ریزی کنیم.

بنابراین اگر امروز حضور آقایان به فعالیت های قرآنی کمتر است به دلیل نگاه حاکم فرهنگی است که می پیندارند اگر روی خانم ها سرمایه گذاری کنند کافی است چون آنها می توانند مردان را کنترل کنند؛ در حالی که این تفکر اشتباه است.

از طرف دیگر مردان معمولا مشغله های اقتصادی دارند و به لحاظ نان آور بودن برای خانواده فرصت زیادی برای فعالیت در زمینه های غیر کاری ندارند.

مرکز کشوری آموزش های نیمه حضوری را راه اندازی کرده ایم

یکی از قدم های مثبتی که در 22 بهمن سال گذشته در قم آغاز شد راه اندازی مرکز کشوری آموزش های نیمه حضوری است که سعی داریم در حد بین المللی آن را گسترش بدهیم. یعنی آموزش های قرآنی را در همه ی رشته ها و همه سطوح در قالب آموزش های غیر حضوری درآورده و تمام بسته های آموزشی لازم را فراهم کرده ایم.

در سیستم فوق، کاربر و مخاطب تعیین می کند که محور ارتباط بر چه موضوعی و از چه طریقی باشد؛ در واقع اینطور نیست که مثل خیلی از سیستم های دیگر آموزش صرفا از طریق تلفنی صورت بگیرد بلکه از تکنولوژی های مختلف مثل قالب های متعدد شبکه های اجتماعی بهره می گیریم و مخاطبان ایرانی و غیرایرانی نیز استقبال گرمی از آن کرده اند.

بنابراین به وسیله آموزش های غیرحضوری که مثلا می تواند از طریق گوشی همراه نیز در دسترس باشد، زمینه را برای آموزش آقایان که فرصت زیادی برای پرداختن به فعالیت های غیر کاری ندارند فراهم کرد.

البته ناگفته نماند محتوایی که در آموزش های مجازی و غیر حضوری ارائه می شود همانی است که در کلاس حضوری آموزش داده می شود و هیچ تفاوتی با آن ندارد.

آناج: وضعیت شعبه های جامعه القرآن کریم آذربایجان شرقی را نسبت به دیگر شهر ها و استان ها چگونه ارزیابی می کنید؟

متاسفانه واحد برادران در استان آذربایجان شرقی کمتر مورد توجه بوده است و در کل استان فقط دو شعبه دارد که آنها نیز فعالیت چشم گیری نداشتند اما تیم جدید که اخیرا سیستم را به دست گرفته اند با جدیت مشغول فعالیت هستند و امیدواریم بتوانیم تا آخر سال شعبات فعال و خوبی را تحویل بدهیم. انشاءالله امسال شاهد شکوفایی واحد برادران جامعه القرآن کریم خواهیم بود.

آناج: لطفا در مورد دوره های آموزشی موجود توضیح بدهید و بفرمایید چقدر طول می کشد تا یک نفر کل قرآن را حفظ کند؟

ما آیین نامه آموزشی خود را بومی سازی کرده ایم و نگاه واقع گرایانه به موضوع داریم نه آرمان گرایانه. درواقع شاگردی که جهت آموزش اینجا مراجعه می کند باید هزینه ای را به عنوان کرایه ماشین بپردازد، وقت بگذارد و تدابیر لازم را بیاندیشد تا بتوانم در زمان ومکان مقرر آماده باشد اما ما سعی کردیم مرز زمان و مکان را از بین ببریم.

شعارمان این است که تازمانی که پای شاگرد به در موسسه ما برسد همه ی نهادها و ارگان ها مسئولند اما از آن به بعد دیگر وظیفه ماست که او را تربیت کنیم و اگر خدایی نکرده دست خالی برگردد ما باید در محضر خداوند پاسخگو باشیم؛ لذا برای اینکه هیچ کس دست خالی نباشد، طرح قرآن آموز محور را اجرا کرده ایم که در آن مرز زمان و مکان از بین رفته و اینطور نیست که به قرآن آموزان بگوییم ساعت کلاس های ما محدود است و غیر از آن نمی توانیم خدمات بدهیم. انتخاب زمان و مکان و موضوع آموزش را بر عهده قرآن آموز می گذاریم و او حتی در انتخاب دوره های حفظ آزاد است و می تواند قرآن را در دوره یکساله، دوساله، پنج ساله و غیره قرآن را حفظ کند.

اعتقاد ما این است که باید در آموزش نظم حاکم باشد اما نظمی که بتوانیم پاسخ گوی نیاز های جامعه ایرانی و آقایانی که مشغله های مختلف دارند، باشیم.

آناج: دوره های تربیت مربی در این موسسه از چه کم و کیفی برخوردار است؟

در زمینه تربیت مربی نیز به همان شیوه ی تربیت شاگرد عمل کرده و محدودیت زمان و مکان را از بین برده ایم و می توانیم دوره های تربیتی را در شبکه های اجتماعی مختلف برگزار کنیم. بدین صورت که بسته های تربیت مربی تهیه و به شعبه های مربوطه ارائه می شود و آن شعبه پس از انجام تست اولیه بسته را در اختیار مربی قرار می دهد و سپس برای دومین بار مورد آزمون قرار می گیرد. هر روز استاد مربوطه دو ساعت آنلاین شده و در شبکه های اجتماعی تدریس می کند. در آخر پس از اجرای آزمون نهایی گواهینامه مربی گری فرد صادر می شود.

دومین شکل تربیت مربی در راستای تمرکز زدایی؛ یعنی تربیت مربی را در استان ها متمرکز کرده ایم و هرکدام از شهرها درخواست کند ما استاد مربوطه را به آن شهر و استان اعزام می کنیم.

به هر حال ما باید شرایط مخاطب را در نظر داشته باشیم که در کم و کیف موضوع بسیار تاثیر گذار است.

آناج: جایگاه فعالیت های قرآنی را در استان آذربایجان شرقی چگونه ارزیابی می کنید؟

مشکلی که نه تنها استان ما بلکه تمام جامعه ایران را شامل می شود این است که اگر آموزش و پرورش آموزش های عمومی را به خوبی و به درستی انجام می داد، امروز موسسات تخصصی قرآنی که می بایست رشته های تخصصی را تدریس کنند، مجبور نمی شدند به موضوعاتی مثل روخوانی قرآن کریم ورود کنند؛ چون اینها وظیفه ی آموزش و پرورش بود و همه ی دانش آموزان موضوعاتی مثل روخوانی را باید در مدارس یاد می گرفتند نه موسسات قرآنی و موسسات قرآنی می بایست به جای روخوانی تفسیر، تدبر در قرآن، اخلاق قرآنی، کاربرد قرآن در زندگی و دیگر مباحث را یاد می دادند. درواقع وقتی ما وارد آموزش لحن و روخوانی و این قبیل آموزش های عمومی می شویم توان موسسه تحلیل می رود.

موسسات قرآنی متکفل جبران نقص های آموزش و پرورش شده اند

هرچند آموزش روخوانی قرآن کریم افتخار است اما اگر آموزش و پرورش وظیفه اش را به درستی انجام می داد و دانش آموزان را مسلط به روخوانی و لحن و تجوید به ما تحویل می داد ما می توانستیم به آموزش مباحث تخصصی قرآن کریم بپردازیم. این وضعیت فقط در ایران وجود دارد که موسسات متکفل جبران نقص های آموزش و پرورش شده اند.

این مشکلی است که به تبع کل کشور در آذربایجان شرقی نیز وجود دارد اما با کمک خداوند و حمایت های مقام معظم رهبری و دستوری که مبنی بر تربیت ده میلیون نفر حافظ قرآن دادند، روند آموزش های قرآنی رو به رشد قرار گرفته است.

البته از زمانی که آقای حسن پور مسئولیت موسسه را بر عهده گرفته اند، به خوبی توانسته اند حمایت های مسئولین استانی و نخبگان را جلب کنند و اکثر ایشان قول حمایت داده اند که امید داریم بتوانیم با روند رو به رشد آموزش ها و فعالیت های قرآنی را به سطح خوبی برسانیم.

آناج: آیا مسئولین حمایت های مالی از جامعه القرآن کریم می کنند؟

بر خلاف دیگر موسسات که مسئولین را موظف به حمایت مستقیم مالی می کنند، ما اعتقادی به حمایت های مستقیم مالی آن ها نداریم بلکه برای ما استفاده دو طرفه از ظرفیت های موسسه و ادارات مطرح است. مثلا با سازمان اوقاف به توافق می رسیم تا آنها که می خواهند 200 نفر حافظ تربیت کنند، آموزش آنها را به موسسه ما بسپارند؛ یا وقتی شهرداری می خواهد در فرهنگ سراهایش کرسی تلاوت برگزار کند، از او می خواهیم برگزاری کرسی تلاوت در آن فرهنگ سرا را به ما بسپارد و گرنه ما انتظار نداریم مستقیما به ما پول بپردازند. چون در هیچ اداره ای بودجه مصوب قرآنی وجود ندارد که ما چنین انتظاری از آن داشته باشیم.

ما در شأن قرآن و موسسه جامعه القرآن نمی دانیم که با نگاه طلبکارانه با ادارات و سازمان ها برخورد کنیم

ما در شأن قرآن و موسسه جامعه القرآن نمی دانیم که با نگاه طلبکارانه با ادارات و سازمان ها برخورد کنیم چون کار قرآنی یک کار فرهنگی است و در استان ما نیز ظرفیت هایی وجود دارد که تعامل های دوسویه را ممکن می کند. در واقع ما آن کار فرهنگی را انجام می دهیم که ناشی از تعامل نهادها با یکدیگر است.

جامعه القرآن توانمندی و محتوا دارد و اعتماد نزدیک 20 هزار خانواده به ما و سپردن فرزندشان به جامعه القران بزرگترین سرمایه ماست که هیچ اداره ای از آن برخوردار نیست. درواقع جامعه القرآن برند و سبکی دارد که خانواده ها به آن اعتماد می کنند و چرخش این چرخه برای ما کافی است و نه ما و نه حاج آقا طباطبایی نگاه اقتصادی به موضوع نداریم.

جالب است بدانید شاید جامعه القرآن تنها ترین موسسه ای است که هیچ واحد تملیکی ندارد اما فقط در تبریز در 22 ساختمان فعالیت می کند، چند دفتر هم دارد.

آناج: از مشکلات و محدودیت های خود بگویید:

بزرگترین مشکلی که موسسه های قرآنی با آن مواجه هستند، مسائل مالی است که جامعه القرآن نیز از آن مستثنی نیست اما با توجه به مدیریت های سید محمد حسین طباطبایی، خیر ها از ما حمایت می کنند و این موجب می شود بتوانیم با دست خالی کارهای بزرگی انجام بدهیم. البته اعتماد مسئولین نیز به جامعه القران نسبت به موسسات دیگر بیشتر است.

نگاه غلط فرهنگی که در کشور ما وجود دارد در همه جا جاری است، به استاد قرآن و فعالان قرآنی ارزش قائل نیستند؛ به طوری که در مسابقات بین المللی قرآن به نفر برتر که سالها عمر و انرژی خود را در این راه صرف کرده، 60 سکه می دهند در حالی که او ده سال زحمت شبانه روزی کشیده تا به اینجا رسیده است! اما این مبلغ در برابر قرارداد نیم فصل یک فوتبالیست هیچ نیست.

می دانید با قراردادهای میلیاردی یک بازیکن چند نفر حافظ کل می توان تربیت کرد؟!

اگر سه میلیون تومان در اختیار من قرار بدهند من با آن می توانم یک حافظ تربیت کنم؛ حال شما حساب کنید با قراردادهای میلیاردی یک بازیکن فوتبال چند حافظ می توان تربیت کرد! اگر حقوقی را که به دو بازیکن به صورت مستقیم پرداخت می کنند، به ما بدهند، می توانیم حتی در دهات ایران نیز شعبه هایی از موسسه قرآنی را ایجاد و به آن ها نیز قرآن آموزش بدهیم.

یکی دیگر از مشکلات ما این است که نگاه برخی مسئولان و برخی افراد به قرآن نگاه نمایشی است و اگر این نگاه نمایشی و آماری حل شود، قطعا مشکلات ما و مشکلات فرهنگ قرآنی مملکت حل می شود.

البته برگزاری همایش، جزء خوانی و تهیه چند نرم افزار قرآنی و اقداماتی از این قبیل همه با ارزش و لازم هستند اما زمانی لازم هستند که هدف ما این باشد که همه این ها در راستای توسعه فرهنگ قرآنی باشد.

پنج میلیارد تومان بودجه قرآنی را صرف فیلم ملک سلیمان کردند و هیچ کس حتی یک مفهوم قرآنی از آن نیاموخت

مسئول ارشاد سابق حدود پنج میلیارد تومان برای فیلم ملک سلیمان هزینه کرد، به این بهانه که یک فیلم قرآنی است. یعنی بودجه ای را که باید صرف برنامه های عام قرآنی می شد، در چنین فیلمی هزینه شد در حالی که هیچ کس نمی تواند ادعا کند که با دیدن این فیلم ارادت قرآنی اش بیشتر شده است. با این حال اگر بودجه سایر فعالیت ها و برنامه های قرآنی تامین می شد و باقی مانده را صرف حمایت از این قبیل حرکت ها می کردند خوب بود اما متاسفانه بودجه عمومی برنامه های قرآنی را صرف این فیلم کردند و هیچ کس هم حتی یک مفهوم قرآنی از آن نیاموخت. لذا نمی توانیم این فیلم را یک اقدام قرآنی ارزیابی کنیم.

آناج: چه برنامه ای در راستای اجرای امر رهبر مبنی بر تربیت ده میلیون نفر حافظ، طراحی کرده اید؟

مردم جامعه القرآن را حافظ پرور می شناسند

ما در این زمینه منتظر دستور رهبر نمانده ایم بلکه رویکرد ما از اول نیز حفظ است و با توجه به حافظ بودن سید محمد حسین طباطبایی، مردم جامعه القرآن را حافظ پرور می شناسند. بنابراین خیلی پیش از دستور رهبر ما این حرکت را شروع کرده ایم و با امر ایشان نیز فعالیت هایمان را گسترده تر کرده ایم وگرنه برنامه خاصی نداریم و در کلیه 800 شعبه کلاس های حفظ دایر است و تا بحال تعداد قابل توجهی حافظ تربیت شده است.

طبق آمار اکثر رتبه هایی که اخیرا در مسابقات رسمی کسب شده است، خروجی موسسه جامعه القرآن کریم بودند که بیشترشان نیز در دوره یک ساله حافظ شده بودند.

آناج: تعداد حافظان کلی که واحد برادران جامعه القرآن استان تا بحال تربیت کرده، چند نفر هستند؟

همان طور که می دانید واحد برادران جامعه القرآن استان تازه شکل گرفته و تا قبل از تشکیل آن نیز تنها در حوزه خردسالان حافظ کل تربیت کرده است. اکنون هفت خردسال زیر شانزده سال حافظ کل تربیت کرده ایم و نزدیک 70 نفر نیز در شرف حفظ کل هستند چون تعداد زیادی از جزء های قرآن را حفظ کرده اند.

آناج: به نظر شما اجرای امر رهبر و تربیت ده میلیون نفر حافظ قرآن کریم محقق خواهد شد یا خیر؟

برخی از دستور رهبر سوء استفاده کردند

البته سخن رهبر در این زمینه مبهم بود و ایشان در فرمایش خود نفرموده اند که منظورشان از حافظ، حافظ کل قرآن است یا کسی هم که چند جزء را حفظ کرده در این شمار قرار می گیرد یا خیر. لذا این نکته مبهم مورد اختلاف فعالان قرآنی است و باعث شده برخی از دستور ایشان سوء استفاده کنند و حافظ سه جزء را در شمار حافظان قرآن قرار بدهند در حالی که قطعا منظور رهبر انقلاب از تربیت ده میلیون حافظ، حافظ کل قرآن بوده نه حافظ جزء.

رهبر در این موضوع نگاه آرمان گرایانه دارند و امکان عملی کردن دستور ایشان در کوتاه مدت وجود ندارد و باید زیرساخت های لازم فراهم شود. وقتی هم استاد پرهیزگار از حضرت آقا در این مورد سوال کردند، فرمودند با این کار باید روند جامعه ما به سمت تربیت حافظ کل پیش برود. در واقع ایشان می خواهند موجی در جامعه ایجاد شود نه اینکه طی دوسال آمار بدهیم که ده میلیون حافظ تربیت کردیم و تمام شد.

آناج: به عنوان یک فعال قرآنی دلیل غربت قرآن در جامعه را چه می دانید؟

یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ایران قدسی سازی است

یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ایران قدسی سازی است؛ یعنی برای قشر روحانیون، برای شهدا و حتی برای اهل بیت(ع) هاله ای قدسی ایجاد و آنها را به نوعی دور از دسترس جلوه دادیم. لذا مردم عادی از روحانیت دوری می کنند و اصلا نمی دانند که با این قشر چگونه ارتباط برقرار کنند.

همچنین شهدا را قدسی کردیم؛ برای همین وقتی در فیلم صورت شهید بابایی را سه تیغ کرده نشان می دهند عده ای اعتراض می کنند که چرا شأن شهید را پایین می آورید در حالی که این ها بوده و واقعیت دارد و بهتر است به جای اینکه قدسی سازی کنیم اجازه بدهیم مردم در چهارچوب واقعیات با شهدا ارتباط برقرار کنند.

با قرآن نیز همین گونه رفتار کردیم و چنین القاء کردیم که باید همیشه سر سفره های عقد و روی طاقچه ها باشد و در مراسم ها به صورت نمادین قرائت شود. ما باید قرآن را به عنوان کتاب زندگی به مردم معرفی می کردیم اما این اتفاق نیافتاد و متاسفانه مسئولین نسبت به این امر نگاه نمادین داشتند نه نگاهی که قران را برنامه زندگی ببیند؛ لذا آخر عاقبتان شد همین که امروز می بینید.

تا زمانی که ما باور نکنیم قرآن کتاب زندگی است و می توانیم به عنوان دستورالعمل دنیوی و اخروی از آن استفاده کنیم؛ قرآن مهجور خواهد ماند.

به شخصیت های قرآنی بها داده نمی شود

علاوه بر این یکی دیگر از علل غربت قرآن در جامعه ما این است که به شخصیت های قرآنی بها داده نمی شود؛ مردم ما نام و نشان و رقم قرارداد ها و دیگر اطلاعات بازیکنان فوتبال را دارد؛ حتی از ارتباط های خانوادگی و سایر اطلاعات بازیکنان هالیوود خبر دارند اما یک نفر شخصیت قرآنی را نمی شناسند. هیچ کس نمی شناسند آن افرادی را که در سن 16 سالگی دکترای قرآنی گرفته اند.

بهتر است به جای بازیگران بدحجاب شخصیت های قرآنی را الگوسازی کنیم

رسانه های ما یک نفر بازیگر را به عنوان الگوی مذهبی در سریال ها و فیلم ها معرفی می کند اما مردم عکس های بد حجاب همان فرد را در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنند و دچار تناقض می شوند؛ سپس در جشن رمضان از یک بازیگر بزک کرده با یک چادر تجلیل می کنند! وقتی مخاطب این ها را می بیند، تناقض موجود را تشخیص می دهند. صدا و سیما به جای اینکه دکتراهای قرآنی 16 ساله را به عنوان الگو برای جامعه مطرح و معرفی کند، بازیگران بدحجاب را الگوسازی می کند.

جالب تر اینکه وقتی هم می خواهند یک شخصیت قرآنی را الگوسازی کنند، او را کاملا به صورت قدسی شده و دور از دسترس برای مخاطب نشان می دهند! این همان برخوردی است که با شهدا کردند؛ آنها را از کودکی نماز خوان، نمازشب خوان و شخصیتی عرفانی جلوه دادند و مخاطبی که از کودکی نماز شب خوان نبود نتوانست با آن ارتباط برقرار کند. نگاه های قدسی سازی آفت جامعه ماست.

فیلم ها و ویدئوهایی از ایشان در دوران کودکی:
https://www.aparat.com/result/%D9%85%D8 ... %8C%DB%8C_

Image
Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm


بازگشت به آموزش قبل از پنج


Aelaa.Net