برنامه روز دوم = ادامه مزارات حومه کاظمین (بغداد) که مزارات بعد از جسرالائمه میباشد
مزارت منطقه نايب اول و مسير كناره شرقي و اگر از مزارات نايب سوم و جهارم در روز قبل چيزي مانده باشد كه انجام مي دهید
مزارات اطراف سید ابراهیم و مزارات شارع کفاح
و سپس بقدر ممكن؛ مزارات باقيمانده غرب دجله كه اگر توانستید همه را انجام دهید و الا بقيه اش را براى روز بعد مي گذارید[/b][/color]
==============================================================================
تذکر :
مزاراتی که در روز اول و یا روزهای بعدی ممکن است بخاطر عدم فرصت، موفق به زیارت نشده باشید؛ در روزهای بعدی انجام دهید مزارات بعد از جسرالائمه که شامل:1= مقام امام کاظم ، منزل بشر حافی
2= مزار شبلی
3= مشهد النذور

==============================================================================
مسیر از شارع محیط قدیم به جسرالائمه:با کلیک روی لینک زیر = مسیر آبی پر رنگ، طبق تصویر ماهواره ای مشخص میشود و آن مسیر را بروید
https://goo.gl/maps/tNTBedzhrHUoxudY8
==============================================================================
محل پارک ماشین بعد از جسرالائمهپارکینگ ماشین کنار جامع ابو حنیقه؛
مختصات:
33°22'17.3"N 44°21'35.1"E
33.371465, 44.359754
لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/gHUjdwx29j3z3eic9البته می توان در کوچه کنار و پشت جامع ابوحنیفه نیز پارک کرد
==============================================================================
1= مقام امام کاظم ؛ منزل بشر حافی؛جامع بشر حافی از قدمگاههای امام کاظم علیه السلام است و در این محل که قصر بشر بوده با عنایت حضرت متنبه شده و توبه می کند
مزار ایشان در ناحیه غربی دجله و در سمت شمال غربی حرم مطهر بوده
فايل ويدئويى از مقام امام کاظم علیه السلام در منزل بشر حافی + مزار شبلی
+ مطلب معرفتی و عبرت آموز از مقبره ابو حنیفه:
https://drive.google.com/file/d/111OGro ... p=drivesdkحجم فايل: 602 مگابایت زمان: 28 دقيقه
مختصات مقام امام کاظم ؛ منزل بشر حافی
33°22'22.0"N 44°21'23.8"E
33.372777, 44.356621
لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/feVaY6mQ38aS1ypB9نكته در واقعه موجب باز شدن درب توفيقات براى بشر حافي * و ابتدا توبفيق او آن بود كه شوريده روزگار بود
يك روز مست (حال شوريدگي) مي رفت كاغذى يافت بر آنجا نوشته بسم الله الرحمن الرحيم عطرى خريد و آن كاغذ را در خانه نهاد
بزرگى آن شب بخواب ديد كه گفتند: بشر را بگوى طيبت اسمنا فطيبناك و بجلت اسمنا فبجلناك و طهرت اسمنا فطهرناك فبعزتى لاطيبن اسمك فى الدنيا و الاخرة
يعني
تو خوشبو كردي نام ما را؛ پس تو را خوشبو قرار داديم
تو احترام اسم ما كردي پس تو را محترم قرار داديم
تو برگه اي كه اسم ما رويش بود را پاك و پاكيزه گرداندي؛ پس به عزت خودم سوگند كه نام تو را در دنيا و اخرت پاك و طاهر قرار مي دهم
براى بشرحافي دو نقطه وجود دارد:يكي:همان مسجد فوق الذكر كه در ناحيه رصافه قديم و اعظمية فعلي و ساحل شرقي دجله است
كه كفته مي شود در محل قصر او نزديك دجله بوده است
و در حقيقت بخاطر حضور حضرت امام كاظم عليه السلام در انجا (و فرمايش بيداركننده حضرتش كه سبب هدايت بشر حافي شد)
اينجا نوعي قدمكاه حضرت امام كاظم عليه السلام
ديگري:محل قبر او ست كه (مقبره باب حرب) امروزه در منطقة الهبنة شمال غربي و نزديك حرم كاظمين است كه جزو كاظمين قديم بوده و فعلا محل تازه ساختي مي باشد
تصوير موقعيت روي گوگل:

==============================================================================
2= مزار شبلی؛فايل ويدئويى از مقام امام کاظم علیه السلام در منزل بشر حافی + مزار شبلی
+ مطلب معرفتی و عبرت آموز از مقبره ابو حنیفه:
https://drive.google.com/file/d/111OGro ... p=drivesdkحجم فايل: 602 مگابایت زمان: 28 دقيقه
مختصات مزار:
33°22'16.3"N 44°21'26.0"E
33.371206, 44.357227
لینک مختصات مزار:
https://goo.gl/maps/cx2zjycr8qvGidwW9غالب اوقات درب ورودی قبرستان بسته است؛
اگر بسته بود با شماره های زیر و یا شماره های روی دیوار تماس بگیرید و خادمش سریعا می اید و درب قبرستان و درب مرقد شبلی را باز میکند
07702539925
07700495023 بنام شیخ ابو محمد
برای مزار شبلی، درب اینطرف قبرستان اکثر مواقع بسته است
درب سمت دیگر نزدیک خیابان باز هست و همیشه خادم آنجا در اتاقک نشسته است و وقتی بفهمد زوار آمده کلید می آورد باز می کند، حتی کنار همین درب که بسته است به مردم عبوری سواری هم که بگویید می روند به خادم اطلاع می دهند که زائر آمده و می آید با احترام درب باز می کند
--------------------------------------
دو حکایت
حکایت اول:* و از شبلي مي آيد كه پيش وي برخواندند: واذكر ربك اذا نسيت،
وي گفت: شرط ذكر نسيانست و همه عالم اندر ذكر مانده
نعره بزد و هوش از وي بشد چون بهوش آمد گفت:
عجب دارم از آن دلى كه كلام وي بشنود و برجاي بماند و عجب دارم از آن جاني كه كلام وي بشنود و برنيايد.
از شبلي نقل شده كه نزد او اين ايه را خواندند
معنايش = وقتي فراموش كردي خدا را ياد كن
شبلي گفت شرط ذكر نسيان است
يعني وقتي انسان مي تواند به اين ايه عمل كند كه خدا را فراموش كند
اين عالم از وقتي خلق شده همواره مشغول ياد خداست
اشاره به آيات فراوان يسبح لله ما في السماوات والأرض
و احادي بسيار كه هر موجودي كه خلق شده ذكري براى خودش دارد
و يكسره عالم در حالت ذكر مانده است
خودش وقتي به اين لطيفه عرفاني كه بر زبانش جاري شد توجه پيدا كرد حالش منقلب شد
نعره اى زد و از هو ش رفت
وقتي به هوش آمد گفت
تعجب مي كنم از ان دلي كه كلام خداوند يعني قرآن را بشنود و جانش بيرون نيايد
اشاره به خودش كه مدهوش شدن چيزي نيست در برابر شنيدن پيام كلام وحي
اگر درست توجه كرده بوديم بايد جان مي داديم از تذكر به مفاد كلام حق و از هيبت سخن خداوند قرآن كريم
اسان و ساده بود معناي آن = هرچند از نظر حكمت و معرفت ارزشمند بود
حکایت دوم:و اندر حكايت معروف است كه شبلي را به تهمت جنون اندر بيمارستان بازداشتند
گروهي به زيارت وي آمدند
برسيد: من انتم؟ (شما كيستيد؟)
قالوا: احباوك (كفتند دوستدارانت هستيم)
شبلي سنك اندر ايشان انداختن گرفت، جمله به هزيمت شدند
گفت: لو كنتم احبايي لما فررتم من بلايي (كفت شما اكر دوستداران من بوديد ازبلاى من فرار نمى كرديد!).
نکته:
این برخورد جناب شبلی برای تذکر دادن به اطرافیانش بوده و توجه دادن آنها به محب و محبت واقعی
کسی که ادعای محبت دارد مهر و جفای دوست برایش فرقی ندارد
و مطیع و تسلیم است
و هر چقدر محبتتش بیشتر؛ طاعت پذیری اش بیشتر
و محب واقعی هم به ابتلا و آزمایش معلوم می گردد و الا نیکی و وفا به هر کسی شود او هم معتقد شود حتی کودک پنجساله
==============================================================================
مقبره ابوحنیفه: تذکر:
چون معاهدان از کنار مرقد ابوحنیفه رد میشوند و خوب است که به عنوان تذكر مطالب (شاگردي امام صادق، حمايت از قيام زيد و حبس و شلاق وو، انحراف فکری و اصولی و عبرت)
و اگر زایران وقت اضافی داشتند و كسي بخاطر سياحت داخل رفت و ببيند مانعي ندارد با رعايت جهات لازم؛فايل ويدئويى از مقام امام کاظم علیه السلام در منزل بشر حافی + مزار شبلی
+ مطلب معرفتی و عبرت آموز از مقبره ابو حنیفه:
https://drive.google.com/file/d/111OGro ... p=drivesdkحجم فايل: 602 مگابایت زمان: 28 دقيقه
مختصات؛
33°22'19.6"N 44°21'31.0"E
33.372096, 44.358606
لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/e8z8EqBRk9u5axwk7اين جا مزاری براى شيعيان نيست اما معاهدي از نظر آكاهي و معرفت خوب است بدانند:وى امام يكي از جهار مذهب اصلي سنيان است
با دوسال تحصيل نزد امام صادق عليه السلام به موقعيتي رسيد كه يك جهارم سنيان بيرو او شدند البته بيروان ابوحنيفه در كشورهاى اسلامي بيشتر از ان سه مذهب ديگر هستند
بلكه مذهب اغلبيت محسوب مي شود در ميان جهار مذهب
عليرغم اشتباهات عقيدتي و فكر اصولي و فقهيش - اما از نظر ارادت به خاندان نبوت بطوري بوده كه از قيام زيد شهيد حمايت مي كند
و بخاطر ان به زندان مي افتد و هزار شلاق مي خورد و در زندان مي ميرد
اینجا زیارت ندارد ولی
اكر ديدن كردند رفتار و سخن غير محترمانه اى نبايد باشد و سبب زحمت خود و ساير مؤمنين نشوند
اين مطالب جهت احاطه به موضوع و محيط كفته شد
خیابان و محله ووو اعظمية هم به مناسبت لقب ابوحنيفه هست كه به او و بيروانش شيخ اعظم مي كويند
ابوحنيفه اصالتا ايراني بوده است و درباره دو سال تحصيل فقهيش خدمت امام صادق كفته است:
لولا السنتان لهلك النعمان - اكر ان دوسال نبود نعمان (نام ابوحنيفه) هلاك شده بودبسياري از علماي حنفي كتابهاى متعددي در فضيلت اهل بيت تصنيف كرده اند
منظور از دوسال تحصيل كردن ابوحنيفه نزد امام = عالم كل في الكل شدن او نيست =
مقصود اهميت همين دوسال نزد خودش است كه كفته اكر نبود اين دوسال علاك مي شم = و الا بخاطر تحصيل ناقص و ادعا كردن مذهب فقهي به اشتباهات عقيدتي و فقهي و اصولي بسياري مبتلا شد
نکات تكميل معرفت=علت شهرت جهارمذهب و رسميت يافتن انها تفوق علمي يا غالبيت بيروان نيست = بجز مذاهب شيعه مذاهب سني ديكري هم همان زمان بوده و هستند كه به عنوان مذهب رسمي ثبت نشدند
علت رسميت اين جهارتا توانايي مالي بيروان در مهلت تعيين شده از سوي خليفه عباسي بود كه مي خواسته بقول خودش ساماندهي كند و اعلام كرد كه هر كه تا اين تاريخ اين مبلغ بسيار كلان بياورد و به خليفه بدهد مذهبش رسميت بيدا مي كند و تا تاريخ مقرر بيروان اين جهارتا توانستند مبلغ معين شده را برداخت كنند و لذا همانها رسميت يافت
در آن وقت نصف بغداد شيعه بودند و نصفش سني ؛
اين نصفه سني هم جندين مذهب بودند با اينكه جمعيت نصفه شيعه بغداد و تمكن ماليشان بقدر ان نيمه سني و بيشتر از هر يك از مذاهب سني بود
اما بخاطر شرايط فشار دوره عباسي بر شيعيان اين اطمينان نبود كه اكر مال مقرر را ببرند تحويل دهند از وضعيت سخت تحت فشار يكباره به سطح رسميت برسند و مي كفتند اكر شيعه مال را ببرد تحويل دهد مصادره مي كنند نه رسميت؛
فلذا اين ترديد سب شد كه مال مزبور از سوي شيعه برداخت نشود
غرض از بيان داستان رسميت بيان علت رسميت مذاهب جهاركانه سني بود
كه معلوم باشد بخاطر اعتبار اين مذاهب نبوده است
==============================================================================
3= دو مزار = مشهد النذور = مرقد عبيد الله بن محمد نواده امام سجاد / عبيد الله بن محمد نواده مولاعلي عليهما السلامدر محله النصه روبروي مقبره ابوحنيفه آنسوى خيابان در شمال شرق قبر او
فايل ويدئويى:
https://drive.google.com/file/d/113h4Uh ... p=drivesdkحجم فايل: 410 مگابایت زمان: 11 دقيقه
مختصات مزار:
33°22'17.2"N 44°21'47.8"E
33.371430, 44.363273
لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/ZKGyRCQ9tU5JPiTF9ادرس روي ويكيمبيا http://wikimapia.org/#lang=ar&lat=33.37 ... 8%B5%D8%A9 از شبلی به مشهد النذور پیاده بروید و بعد از زیارت = راننده ماشین را بیاورد سرکوچه و به مزار بعدی بروید------------------------
این مکان به مرقد ابی رابعه نیز معروف است ولی بیشتر به نام مسجد المعتصم بالله معروف است که مسجد وقف سنی می باشد و دربش هم فقط مواقع نماز پنج گانه باز است
براى قبر هالك معتصم اخرين طاغوت عباسي جند جاي ديكر كه معتبرتر هم هست در تواريخ بغداد ذكر شده و تابلو زدن اينجا براى تصرف مزار شيعي بيشتر انكيزه بوده است
نكته اي هم درباره عنوان فعلي محل ؛اخرين خليفه عباسي را وقتي مي خواستند بكشند عوام سنيان سروصدا كردند اكر بكشيد عذاب الهي نازل مي شود
وزير وقت كفت راه حلش اسان است
او را لاي نمد ببيجيد و اهسته اهسته مالش بدهيد و نكاهتان به اسمان باشد
اكر ديديد اثار عذاب در اسمان ظاهر و هوا تغيير كرد رهايش مي كنيد و الا ادامه مي دهيد
و ماليدند و ماليدند با نكاه اسمان تا اينكه همه استخوانهايش نرم شد و مرد
مدتي جنازه اش بيرون افتاده بود و كسي دفن نمي كرد
تا اينكه يكي از بانوان او را در مقبره مشهد النذور دفن كرد
مشهد النذور در تمام تواريخ بغداد ذكرش شده است
و بسيار مشهور و نامدار است
بطوريكه كتب سنيان هم شرح اهميت و كرامات ووو انرا نوشته اند
و اينكه مورد زيارت خواص حتى سنيان هم بوده است
و اين مزار بلحاظ از اهل بيت بودن جزو مزارات شيعي محسوب مي شود
عجيب است كه ديوان وقف شيعي انرا رها كرده و ديوان وقف سني انرا احيا كرده است
و بدتر از همه اينكه نام صاحب اصلي مزار (كه در همه كتب حتى سنيان هم هست) را حذف كرده اند
و نام ملحق ناجاري را عنوانش كذارده اند و بزركترين ظلم است
شخصيتهاى بسياري در اين بقعه دفن شده اند كه نامشان ثبت است و اكر بنا به نام ديكران باشد اولى هستند از به جنين مدفوني
و جنين تصرفي از روي عمد شده و بخاطر غفلت و بيسوادي متصديان شيعي فعلي بغداد است
===========
و در کتاب منتهی الامال هم نوشته که عضدالدوله که قبور و نذر و حاجت گرفتن را قبول نداشته برای حاجتی نذر اینجا می کند و برآورده می شود
و در کتاب معجم البلدان هم نام ایشان است و در کتب و تواریخ معروف بوده است
البته کتابی فارسی هم به نام مشهدالنذور نوشته سيدمحمود ساماني است که در مورد ایشان است
در مورد مشهد النذور مطالب زیر از کتاب منتهی الامال می باشد
از قـاضـى تـنـوحـى بغدادى نقل است كه گفت : من با عضدالدّوله بودم وقتى كه از بغدادبـه عزم همدان بيرون شد نظرش افتاد بر بناء قبرالنّذور، از من پرسيد كه اى قاضىاين بناء چيست ؟ گفتم : ( اَطالَ اللّهُ بَقاءُ مَوْلانا ) اين مشهد النّذور است و نگفتم كهقـبـر النّذور است ؛ زيرا مى دانستم كه از لفظ قبر و كمتر آن تطيّر مى زند، عضدالدّولهرا خـوش آمـد و گـفـت : مـى دانـسـتـم كـه قـبـر النـّذور اسـت ، مـرادم از ايـن سـؤال شرح حال او بود؟ گفتم : اين قبر عبيداللّه بن محمد بن عمر بن على بن الحسين بن علىبـن ابـى طـالب عليه السلام است بعض از خلفاء خواست او را خفيةً بكشد امر كرد در همينمـحل زمين را گود كردند مانند زبيه (و آن مغاكى است كه براى شكار كردن شير درست مىكـنـنـد) و روى آن را پوشانيدند عبيداللّه كه از آنجا عبور كرد ندانسته در آن مغاك افتاد وخاك بر روى او ريخته شد و او زنده در زير خاك مدفون گشت و اين قبر مشهور به نذورشـد به سبب آن كه هر كه براى مقصدى نذرى براى او مى كند به مقصود خود مى رسد ومـن مـكـرر بـراى او نـذر كـرده ام و بـه مـقـصـد خـودنـائل گـشـتـه ام ، عضدالدّوله قبول نكرد و گفت واقع شدن اين نذرها اتفاقى است و منشاءايـن چـيـزهـا مـردم و عـوام مـى بـاشـنـد كـه بـازارى مـى خـواهـنـد درسـت كـنـنـد چـيـزهـاىبـاطل نقل مى كنند، قاضى گفت من سكوت كردم ، پس از چندى روزى عضدالدّوله مرا طلبيدو در بـاب قـبر النّذور مرا تصديق نمود و گفت نذرش مجرب است ، من براى امر بزرگ بر او نذر كردم و به مطلب رسيدم .
___________________________
کتاب مشهدالنذور هم نوشته سیدمحمود سامانی موجود می باشد
كتاب حاضر در سه فصل، تنظيم شده است؛ در فصل نخست، به اقوال مختلف درباره فرد مدفون در مشهدالنذور پرداخته شده است. معرفي پدر، جد و مادر عبيدالله بن محمد بن عمر اشرف و نيز عبيدالله بن محمد عمر اطرف و اوصاف هريك از آنان، از ديگر مباحث اين فصل است.
در فصل دوم، چگونگي شهادت عبيدالله و مدفن او، بررسي شده و ضمن اشاره به وجه تسميه مرقد به مشهدالنذور و همچنين قبرالنذور، به بازسازيهاي آن و نيز افراد صاحبنام مدفون در جوار عبيدالله، پرداخته است.
فصل سوم نيز به فرزندان و نسل عبيدالله از نوادگان امام سجاد(علیه السلام) و نيز عبيدالله از نوادگان امام علي(علیه السلام) اشاره دارد.
در همین کتاب نام مدفونین جوار عبیدالله را اینگونه بیان نموده است:
وعلت معروفیت این مکان به مرقد ابی رابعه مشخص می شود
۱.شــمس الضحي: در ســال 671ه .ق، شــمس الضحي شــاه لبني،
دختــر عبدالخالــق بــن ملکشــاه بــن صالحالديــن ايــوب، کنــار
زيارتـگاه مشـهدالنذور، مدرسـهاي بـه نـام عصمتيـه، بـراي تدريـس فقــه مذاهــب چهارگانــه اهل ســنت بنــا کــرد و در مجــاورت آن، مقبـرهاي نيـز بـراي خـود و خانقاهـي بـراي صوفيـان، احـداث کـرد.
شـمس الضحي در آغـاز، همسـر ابوالعبـاس احمـد بـن مسـتعصم بـاهلل
)آخريــن خليفــه عباســي( بــود و پــس از وي، بــه ازدواج عطاملــک
جوينــي درآمــد. او در ســال 678ه .ق درگذشــت و در مقبــرهاي کــه کنـار مدرسـه خـود سـاخته بـود، دفـن گرديـد
۲.رابعـه: احمـد بـن مسـتعصم بـاهلل، از همسـر اولـش، صاحـب
دختــري بــه نــام رابعــه بــود کــه بــه ازدواج خواجــه شــرفالدين
هـارون، فرزنـد شـمسالدين محمـد جوينـي درآمـد و در سـال 685ه
.ق درگذشـت و در مقبـره مـادرش، در مدرسـه عصمتيـه کـه در جوار مشـهدالنذور بـود، بـه خـاک سـپرده شـد.
۳.مظفرالديـن علـي: وي فرزنـد عطاملک جويني از شـمسالضحي
اسـت کـه بـه دسـتور غـازان خـان در سـال 696ه .ق بـه قتـل رسـيد ايـن گزارشهـا مؤيـد آن اسـت
و در مقبـره مشـهدالنذور دفـن شـد.
کـه کنـار مشـهدالنذور، خانـدان جوينـي، مقبـره خانوادگي داشـتهاند.
۳.ابوداوود بن سيامرد )سيارمرد( بن جعفر متوفاي 399ه .ق.
۴.کنـار آن، مرقـد ابي رابعـه کـه همـان ام رابعـه از احفـاد خليفـه عباسـي المسـتعصم بـاهلل اسـت، قـرار دارد.
۵ .مرقــد حســن بــن علــي بــن حمــزه: وي از ســادات علــوي
بـود کـه سـمت نقيـب الطالبييـن در عهـد خالفـت الناصـر لديـناهلل
عباســي را داشــته و بــه ســال 593ه .ق وفــات يافتــه اســت.
نســب کامــل وي چنيــن اســت:
ابومحمـد علمالديـن بن علـي بن ابيالحسـين حمزة بن ابيالحسـن محمـد کمالالشـرف بـن ابيالقاسـم حسـن بـن ابيجعفـر محمدبـن ابي الحسـن علي بن محمد القساسـي بن ابي الحسـين يحيي بن حسـين ذيالدمعـة بن زيد الشـهيدبن االمام زين العابديـن از او با عنوان نقيب اقساسـي )اقاسـي( ياد ميشـود؛ زيرا اطـراف کوفه، در قريـه اي به همان نـام، در سـال 509ه .ق بـه دنيا آمد. او سـيدي فاضل، شـاعري پـرآوازه و بسـيار فرهيخته و انديشـمند بـود. وي در سـال 563ه .ق، نقابت علويان کوفـه را عهده دار شـد. سـپس بـه بغداد رفـت و منصب نقابـه علويان را از سـوي خليفـه الناصـرالديـن الله در سـال 589ه .ق دريافت کـرد. اما در سـال 593ه .ق از نقابـت عزل شـد و پـس از آن، انـزوا در پيش گرفت و پس از 25 روز، درگذشـت و در مشـهدالنذور دفن شـد.
۶ .ابوالفـرج بـن الحـداد، ناظـر الحلـه: وي در شـعبان سـال 603هـ.ق، در بغـداد درگذشـت و در مشـهد عبيـدالله دفـن شـد.
==============================================================================