راهنماى زيارت حرمين در سامراء = صبح بنجشنبه

راهنماى زيارت حرمين در سامراء = صبح بنجشنبه

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 6:07 am

بسم الله الرحمان الرحیم

راهنماى زيارت حرمين شريفين در سامراء غريب
حرم امامين عسكريين (امام علي الهادي و امام حسن العسكري و مادران و فرزندانشان) عليهم السلام
حرم مهدوى (خانه والدين و زادكاه و بناهكاه امام زمان) منه السلام




معناى زیارت: اظهار معرفت و عبودیت و تسلیم در حضور وجه الله

براي معرفت و مطالعه مراجعه شود به
کتاب مناسک دیدار حق
جلد دوم: آیین حج و زیارت

مشتمل بر شرح بر نامه ها و احكام و اعمال و آداب زیارت مشاهد الهی

Image

برای دریافت کتاب به این ادرس مراجعه نمایید:
viewtopic.php?f=264&t=10169#p49153

1- ورود از باب القبله به صحن پيش روى مبارك
سلام هاي مختصر در هر رؤيت كنبد و ضريح

2- نحوه تشرف
اذن دخول اول كنار درب صحن
ادعيه ورود و قدم برداشتن در صحن
اذن دخول دوم در بائين ايوان قبله
اكر درب ايوان به روضه منوره باز باشد از اينجا اذن دخول سوم كرفته و وارد به رواق بيش روي مبارك مي شوند
و الا از درب بائين باى مبارك يا هر درب كه باز باشد اذن دخول جهارم را كرفته و به رواق آنسمت وارد مي شوند
اذن دخول بنجم در كنار ورودي به روضه منوره

3- برنامه زيارت حرم امامين و مادران عليهم السلام
زيارات مشتركه امامين عليهم السلام
زيارات خاصه امامين عليهم السلام
زيارت امامين با زيارت جامعه كبيره كامله
تجديد بيعت با حضرتين امامين عليهم السلام
برائت از اضداد و دشمنان لعنهم الله
زيارت مادران امامان عليهم السلام
سلام و زيارت فرزندان و خواص اصحاب امامين عليهم السلام

4- تقديم هدايا و ترويحات (مثل نمازهاي زيارت - تلاوت برخي سوره ها يا مصحف معاني - ختم مصحف)
5- تذكر به مصائب امامين و مادران عليهم السلام
6- معرفت جويي از امامين عليهم السلام
7- زيارت مشاهد آثار حجج الهى (امامين) و آثار مهدوى عليهم السلام
8- بدست آوردن خواسته ها با ختومات و توسلات به امامين و مادران عليهم السلام
9- زيارت مراقد محترمين مدفونين به حرم و رواقها و ايوانها و صحنها

10- تشرف به حرم مهدوي (طبقه همكف زير كنبد)
اذن دخول
زيارت و سلام به حضرت مهدي و والدين عليهم السلام
زيارت مشاهد آثار حجج الهى (امامين) و آثار مهدوى عليهم السلام در ديدار مواضع خاص در حرم
از جمله در محل مولد با خواندن ولادت نامه
تقديم هدايا و ترويحات (مثل نمازهاي زيارت - تلاوت برخي سوره ها يا مصحف معاني - ختم مصحف)
تذكر به مصائب امام و والدينشان عليهم السلام در اين حرم (طبقه زير كنبد) و صحن شريف
معرفت جويي از امام زمان عليه السلام

11- تشرف به حرم مهدوي (طبقه زيرين = سرداب مقدس)
اذن دخول
زيارات و سلامها به حضرت مهدي منه السلام
آل ياسين كامله
دعاى ندبه
انجام مواردي كه احيانا در طبقه بالا و زير كنبد ميسر نشد مثل خواندن ولادت نامه
تقديم هدايا و ترويحات (مثل نمازهاي زيارت - تلاوت برخي سوره ها يا مصحف معاني - ختم مصحف)
تذكر به مصائب امام و والدينشان در اين حرم شريف عليهم السلام
معرفت جويي از امام زمان عليه السلام
زيارت مشاهد آثار حجج الهى (امامين) و آثار مهدوى عليهم السلام مثل صفه مقدسه و ديدار ساير مواضع خاص در سرداب و صحن
بدست آوردن خواسته ها با ختومات و توسلات به امامين و مادران عليهم السلام

12- زيارت به مشاهد آثارحجج الهى عليهم السلام ورفتن به اماكن در بيرون حرمين و داخل شهر سامراء و حومه
.............
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

درسهايي از معارف الهيه = درباره شهر سامراء

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 6:12 am

درسهايي از معارف الهيه = درباره شهر سامراء


وجه تسمیه سامرا:

اینکه می گویند سامراء یعنی سر من رای، ساء من رای، ابعاد متعددی هست درباره مستند بودنش این نام به عمران و خرابی سامراء ، که این قول سستی است یعنی آن موقع که اینجا عمران و آبادان بود گفتند هر کسی اینجا را ببیند شاد می شود ، یعنی موضوع را روی آبادانی آن گذاشتند چون آن زمان آبادانیش در دست متوکل عباسی ملعون بود، اینها وجوه سستی است، یا در موقع خرابیش ساء من رای، درحالیکه سامراء قبل از متوکل و دوره عباسیان هم وجود داشته فقط در دوره آنها مدتی از آن حالت قبلی خارج شد و توسعه ای یافت و بعد از آنهم دوباره ویران شد
ما باید دقیق تر به موضوع نگاه کنیم،
قدمت اینجا به زمان جناب سام می رسد پسر حضرت نوح عليهما السلام،
حضرت نوح چند فرزند داشتند که سلسله اصلى انبیاء و حجج الهى بعدی هم از حضرت سام ادامه پیدا کرد،
و همین کلمه سام در ترتیب نامكذارى سامراء دخیل است
بخاطر همین انتساب نام این شهر (سامرا) به جناب سام است که اینجا بودند، به ايشان منسوب شده،
راهی که منسوب به سام بوده یا جای منسوب به حضرت سام،
در طول تاریخ هم موقعیت استراتژیک داشته که در دوره امپراطوری فارس ها که علیه امپراطوری روم می جنگیدند ،
اینجا محل دریافت جزیه و مالیات و غرامت های جنگی از حکومت امپراطوری روم بوده، بعد از اینکه بر آنها غلبه کرده بودند ، باج سالانه را رومی ها در اینجا به فارس ها می دادند،
و اینها هم در استمرار کلمه (سام ره) تاثیر داشته و دخیل بوده و ادامه پیدا کرده و قدمت و استراتژیکش حفظ شده،
در طول دورانهاى تاريخى توجه سلاطین و ... به اینجا بوده نه اینکه فقط زمان عباسیان بوده

با توجه به اساس تاريخي اين شهر و بانى عمران آن
اسم اینجا که به زبان می آید اولین چیز انتساب به حجج و انبیاء الهی باید در ذهن بیایند
و شروع اين شهر از دوره عباسي نبوده و نه تنها متوکل ملعون بلكه ساير حكام هم در طول تاریخ به اینجا نظر داشتند،
اینجا منتسب به حجت ووصي الهي و پسر انبیاء و حجج الهى جناب سام پسر نوح است
البته در دوره متوكل لعين سامرا بايتخت واقع شده است و بالتبع عمران وتوسعه يافته است
و منافاتي هم ندارد دردروران آباني و شروع توسعه اش آنقدر زيبا شده بوده كه نام سامرا تعبير مى شده "سُرّ من رآى" يعني مسرور شد هر كه آنرا ديد، و وقتي بايتختديكرنبود واينجا از نظر بايتختبودنمتروكشدطبعا ديكرآن توسعه ورونق همتمام شده وهرزينهاش نمي شدوتدريجا مخروبه شد و نام سامرا تعبير مى شده "ساء من رآى" يعني ناراحت شد هر كه آنرا ديد. و عدمدقت در اين نكات سبب جعل آن حرفها در وجه تسميه و نامكذاري سامرا شده است

تقويم ولي اللهى نه تقويم طاغوتي
به مناسبت؛ یک اشتباهی تذکر می دهیم که فرهنگمان شود
اینکه می آیند در دوره های تاریخی بر اساس اسم طواغیت تقسیم بندی می کنند ،
مثلا یک حادثه تاریخی که اتفاق افتاده در زمان اهل بیت عليهم السلام را می گویند در دوران یزید این اتفاق افتاده....
در صورتیکه این اشتباه است و باید بگویند در دوران امام حسین علیه السلام که طاغوتش یزید بود این اتفاق افتاد،
نه اینکه دوره ها را برای طواغیت و دشمنان خدا دسته بندی بکنند،
اصلا این جهان را خدا برای کی آفرید؟
برای حضرات حجج الهى و اهل بیت آفرید نه دشمنان الهى و آن طواغيت،
پس چرا باید دوره ها را بر اساس نام دشمنان اولياى الهي و اهل بیت
که اصلا این مال آنها نیست دسته بندی کنند و این غلط است
به همین خاطر در روایات نگاه کنید می بینید خداوند دوره ها را تقسیم بندی کرده
دوره حضرت آدم، دوره حضرت نوح، دوره حضرت ابراهیم، دوره حضرت موسی، دوره حضرت عیسی، دوره حضرت پیامبر، دوره امام زمان،
در حالیکه اكر لر روش اشتباه شايع باشد بجای دوره حضرت ابراهیم بگوییم دوره نمرود!!!،
و بعضی هم اینطور تقسیم بندی می کنند،
و این اشتباه شایعی است که حتی میان شیعیان این اشتباه را مرتکب می شوند
، در حالیکه تمام این وقایع دوران حضرات معصومین اتفاق افتاده
و بر اساس همان ها باید دوران بندی شود،
پس این یک اصلاح فکری و فرهنگی می خواهد،
حالا برای سامراء بر اساس همین فرهنگ، بايد عمل شود
و این یک موضوع واقعی است نه اینکه بخواهیم مانند یک دستور حكومتى فرهنگی عمل کنیم،
نه، واقعیتش بر اساس این بوده،
چون آن طاغوتی که در زمانی بوده و مقدر شده هر نبی یک دشمن و "ضد" داشته باشد
و این حدیث است که خداوند فرمود: خدا برای هر مومنی یک دشمن قرار داده ،
آن دشمن که وجود دارد در واقع صدقه سری آن نبی است،
پس اگر یک طاغوتی هم در راس کار باشد باز هم همین است،

توسعه و عمران سامرا با آمدن امام هادى و خرابى سامراء با رفتن امام زمان


دوران حضرت امام هادى عليه السلام
اینجا با آغاز دوران شروع امامت امام هادی یعنی ذیحجه سال ۲۲۰،
که معتصم در همین سال کسی را می فرستد و املاکی را در سامراء در حاشیه رود دجله خریداری می کند
و شروع به ساختن بناهای اینجا می کند،
پس شروع ساخت سامرا می شود با شروع امامت امام هادی علیه السلام،
در سال 280 معتضد ملعون لشکری را می فرستد که حضرت امام زمان را دستگیر کنند
و واقعه حمله به مرقد خانه عسکریین و هجوم به سرداب و خروج امام زمان در برابر چشمان لشکریان و غیبت امام زمان از سامراء اتفاق می افتد
و بعد از آن خانه و سرداب حضرت را محاصره می کنند و می بندند
و با بستن سرداب و درب خانه امام حسن عسکری علیه السلام ،
(و مردم هم که می بینند امام زمان با معجزه جلوی چشمان آنها از سرداب خارج شدند
که از ايناعجاز الهى گروه گروه شیعه می شوند از سنی ها
و اینها این چیزها را می بینند و بر سر می زدند اینجا محل اعجاز است
و حرم مهدوى شناخته مي شود و اين مكان را می بندند
و با بستن اینجا سامراء شروع به ویرانی پیدا می کند!!!، = تقدیر الهی ،
پس در تقدیر الهی وقتی بنا بوده امام هادی را منتقل کنند و با شروع امامت حضرت به سامراء
تجدید بنا و آبادانی سامراء آغاز می شود
و ویرانی اینجا با بسته شدن حرم عسکریین و خروج امام زمان از خانه شان و سرداب، شروع مى شود
با برکت امامت و قدم امام هادی سامرا تا حدود ۷۰ کیلومتر کنار دجله آباد شده بوده
وقتی به تقدیر الهی که امام هادی به سامرا آمدند پایتخت شد و تا شصت میل و حدود 70 کیلومتر شهر بر طرفین دجله توسعه یافت و حضرتش را آوردند در این شهر
و خرابی آن هم بعد از بسته شدن خانه امام حسن عسکری و محل اختفاى امام زمان و رفتن امام زمان از سامراء بود بخاطر عدم سکونت یک امام (امام زمان) سامرا ویران شد

در بقیه کارهایمان باید چکار کنیم؟
همینطور، بجای نام طواعیت نام ائمه باشد


ََ
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

برنامه زيارت مدفونين حرم امامين عسكريين عليهما السلام

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 6:25 am

کتاب مناسک دیدار حق
جلد دوم: آیین حج و زیارت
مشتمل بر شرح احكام و برنامه ها و اعمال و آداب زیارت مشاهد الهی

Image

برای دریافت کتاب به این ادرس مراجعه و دانلود نمایید:
viewtopic.php?f=264&t=10169#p49153

خلاصه برنامه حرم عسكريين و مادران و فرزندانشان عليهم السلام
1- ورود از باب القبله به صحن پيش روى مبارك
سلام هاي مختصر در هر رؤيت كنبد و ضريح

2- نحوه تشرف
اذن دخول اول كنار درب صحن
ادعيه ورود و قدم برداشتن در صحن
اذن دخول دوم در بائين ايوان قبله
اكر درب ايوان به روضه منوره باز باشد از اينجا اذن دخول سوم كرفته و وارد به رواق بيش روي مبارك مي شوند
و الا از درب بائين باى مبارك يا هر درب كه باز باشد اذن دخول جهارم را كرفته و به رواق آنسمت وارد مي شوند
اذن دخول بنجم در كنار ورودي به روضه منوره

3- برنامه زيارت حرم امامين و مادران عليهم السلام
زيارات مشتركه امامين عليهم السلام
زيارات خاصه امامين عليهم السلام
زيارت امامين با زيارت جامعه كبيره كامله
تجديد بيعت با حضرتين امامين عليهم السلام
برائت از اضداد و دشمنان لعنهم الله
زيارت مادران امامان عليهم السلام
سلام و زيارت فرزندان و خواص اصحاب امامين عليهم السلام

4- تقديم هدايا و ترويحات (مثل نمازهاي زيارت - تلاوت برخي سوره ها يا مصحف معاني - ختم مصحف)
5- تذكر به مصائب امامين و مادران عليهم السلام
6- معرفت جويي از امامين عليهم السلام
7- زيارت مشاهد آثار حجج الهى (امامين) و آثار مهدوى عليهم السلام
8- بدست آوردن خواسته ها با ختومات و توسلات به امامين و مادران عليهم السلام
9- زيارت مراقد محترمين مدفونين به حرم و رواقها و ايوانها و صحنها


آداب و اعمال تشرف به حریم وجه اللهی:
ضماير مفرد خطاب به معصوم با صیغه تثنیه برای امامین خوانده می شود

هر گاه چشم زائر به قبه منوره يا ضريح انور افتاد در هر جا (بيرون شهر - داخل شهر - بيرون صحن - درب صحن - داخل صحن- داخل رواق) بگويد

السلام عليكَ يا مولاي يا أبا القاسم محمدَ المهدي القائمَ بأمر الله
السلام عليكَ يا مولاى يا ابا الحسن علي الهادي
السلام عليكَ يا مولاي يا أبا محمد الحسن العسكري

السلام علیكِ يا مولاتي يا سمانةَ المغربية حَليلَةَ الإمام الجواد وَ أُمّ الإمام الهادي
السلام علیكِ يا مولاتي يا حُدَيْثَ النَوبية حَليلَةَ الإمام الهادي وَ أُمّ الإمام الحسن العسكري
السلام علیكِ يا مولاتي يا نرجسَ الرومية حَليلَةَ الإمام الحسن العسكري وَ أُمّ الإمام المهدي
السلام عليكِ يا مولاتي يا حكيمةَ؛ بنتَ الإمام الجواد وَ اُختَ الإمام الهادي وَ عمةَ الإمامين الحسن العسكري وَ محمد المهدي

السلام عليكَ يا سيّدي يَا حسينَ بن الإمام الهادي
السلام عليكَ يا سيّدي يَا جعفرَ التائب إبن الإمام الهادي

السلام على المهتدين من ذريتهم وَ الخاصة من اصحابهم؛ المدفونِين بجوار الامامين
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته



Image

در وقت ورود و در صحنها و در رواق و در فواصل تا رسیدن به روضه منوره این اذکار گفته شود:بسم الله و بالله، وفي سبيل الله، و على ملة رسول الله،
الله اكبر الله اكبر، الله اكبر كبيرا، و الحمدلله كثيرا، و سبحان الله بكرة واصيلا،
الحمدلله على هدايته لدينه، والتوفيق لمادعا اليه من سبيله،



Image

Image

Image

Image

Image

Image

Image


بعد از خواندن اذن دخولها و رخصت يافتن جهت ورود به روضه منوره
با ديدن ضريح انور سلامهاى مختصر را مجددا عرض كن

السلام عليكَ يا مولاي يا أبا القاسم محمدَ المهدي القائمَ بأمر الله
السلام عليكَ يا مولاى يا ابا الحسن علي الهادي
السلام عليكَ يا مولاي يا أبا محمد الحسن العسكري

السلام علیكِ يا مولاتي يا سمانةَ المغربية حَليلَةَ الإمام الجواد وَ أُمّ الإمام الهادي
السلام علیكِ يا مولاتي يا حُدَيْثَ النَوبية حَليلَةَ الإمام الهادي وَ أُمّ الإمام الحسن العسكري
السلام علیكِ يا مولاتي يا نرجسَ الرومية حَليلَةَ الإمام الحسن العسكري وَ أُمّ الإمام المهدي
السلام عليكِ يا مولاتي يا حكيمةَ؛ بنتَ الإمام الجواد وَ اُختَ الإمام الهادي وَ عمةَ الإمامين الحسن العسكري وَ محمد المهدي

السلام عليكَ يا سيّدي يَا حسينَ بن الإمام الهادي
السلام عليكَ يا سيّدي يَا جعفرَ التائب إبن الإمام الهادي

السلام على المهتدين من ذريتهم وَ الخاصة من اصحابهم؛ المدفونِين بجوار الامامين
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته


زیارت: اظهار معرفت و عبودیت و تسلیم در حضور وجه الله
با زیارات جامعه و زیارات خاصه
نسخه جامع (زیارت جامعه کبیره کامله) و زیارت جامعه صغیره (امین الله کامله) در کتاب مناسک دیدار حق منتشر شده است و در ذیل نیز آورده می شود
زیارت امین الله با صیغه تثنیه خوانده می شود و یا اینکه برای هر امام جدا خوانده شود
هم دو زيارت جامعه و هم زیارات خاصه نیز در جاى خودش در مبحث ذیل درج شده است

اما ابتدا زيارات حاصه آورده مي شود




زيارات خاصه
دو قسم است
دسته اول : زياراتي كه مخصوص هر امام است
دسته دوم: زياراتي كه بين امامان مدفون در يك ضريح و قبه منوره مشترك است


زیارت مشترکه مختصره حضرت امام علیّ النّقی و حضرت امام حسن العسکری (صلوات الله علیهما)

السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا وَلِيَّيِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا نَجِيَّيِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا نُورَيِ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا أَمِينَيِ اللَّهِ.
أَتَيْتُكُمَا زَائِرًا لَكُمَا، عَارِفًا بِحَقِّكُمَا، مُؤْمِنًا بِمَا آمَنْتُمَا بِهِ، كَافِرًا بِمَا كَفَرْتُمَا بِهِ، مُحَقِّقًا لِمَا حَقَّقْتُمَا، مُبْطِلًا لِمَا أَبْطَلْتُمَا.
أَسْئلُ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمَا أَنْ يَجْعَلَ حَظِّي مِنْ زِيَارَتِكُمَا الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْ يَرْزُقَنِي شَفَاعَتَكُمَا، وَ لَا يُفَرِّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمَا، وَ لَا يَسْلُبَنِي حُبَّكُمَا وَ حُبَّ آبَائِكُمَا الصَّالِحِينَ، وَ أَنْ لَا يَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِكُمَا، وَ يَحْشُرَنِي مَعَكُمَا، وَ يَجْمَعَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمَا فِي الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ.


سپس خودت را بر دو موضع از ضريح شريف كه به هر یک از دو مرقد شريف است بیانداز و ببوس و گونه هایت را بر آنها بگذار و سپس سرت را بلند کن و بگو:

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حُبَّهُمْ، وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِهِمْ، اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِي آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ، وَ انْتَقِمْ مِنْهُمْ، اللَّهُمَّ الْعَنِ الْأَوَّلِينَ مِنْهُمْ وَ الْآخِرِينَ، وَ ضَاعِفْ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ*.
اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.


زیارت مشترکه مفصله حضرت امام علیّ النقی الهادي و حضرت امام حسن العسکری (صلوات الله علیهما)

اين زيارت مشتركه امامين عسكريين (عليهما السلام) روايت جناب سيدبن طاووس و مفصلتر از زيارت مشتركه قبلى و نيز متن مشتركه مذكور در مفاتيح الجنان بوده و خواندنش ارجح است
و براى كساني كه بخواهند در فرصت اقامت سامراء از زيارات ماثوره بيشتر بهره مند شوند
يا در اتصالهاى زيارت اونلاين بنجشنبه ها برگزاركنندگان فيض ببرند

قال السیّد ابن طاووس فی مصباح الزّائر:
إذا أردت زیارتهما صلوات اللّٰه علیهما فتستأذن بما قدّمناه ، ثمّ تدخل مقدِّمًا رجلک الیمنی، فإذا وقفت علی قبریهما صلوات اللّٰه علیهما فقف عندهما واجعل القبلة بین کتفیک، وکبّر اللّٰه مائة تکبیرة، وقل:

هنگامی که خواستی امامین عسکریین (علیهماالسلام) را زیارت کنی پس اذن دخول بگیر سپس مقدم بدار پای راستت را؛ پس هنگامی که ایستادی نزد قبر امامین (علیهماالسلام)، قبله را بین دو کتف خود قرار بده (و رو به ضريح منور) صد مرتبه تکبیر بگو،
و خطاب به حضرتين با اين متن ابراز معرفت كن و بگو:

السَّلامُ عَلَیکُما یا وَلِیَّيِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا حَبِیبَيِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا حُجَّتَيِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا نُورَيِ اللّٰهِ فی ظُلُماتِ الأرضِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا أمینَيِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا سَیِّدَيِ الأُمَّةِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا حافِظَيِ الشَّرِیعَةِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا تالِیَيْ کِتابِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا وارِثَيِ الأنبِیاءِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا خازِنَيِ عِلمِ الأوصِیاءِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا عَلَمَيِ الهُدیٰ، السَّلامُ عَلَیکُما یا مَنارَيِ التُّقیٰ، السَّلامُ عَلَیکُما یا عُروَتَيِ [اللّٰهِ] الوُثقیٰ، السَّلامُ عَلَیکُما یا مَحَلَّي مَعرِفَةِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَیکُما یا ساکِنَي ذِکرِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا حامِلَي سِرِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا مَعدِنَي کَلِمَةِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا ابْنَي رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا ابْنَي وَصِيِّ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا قُرَّتَي عَینِ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّساءِ، السَّلامُ عَلَیکُما یا ابْنَيِ الأئِمَّةِ المَعصومِینَ، السَّلامُ عَلَیکُما وَعَلیٰ آبائِکُما الطّاهِرِینَ، السَّلامُ عَلَیکُما وَعَلیٰ وَلَدِکُما الحُجَّةِ عَلَی العالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیکُما وَعَلیٰ أرواحِکُم وَأجسادِکُم وَأبدانِکُم، وَرَحمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ.

بِأَبِی أنتُما وَأُمِّی وَأهلِی وَمالِی وَوُلدِی [× وَوَلدِی] یا ابْنَی رَسُولِ اللّٰهِ (صلی الله علیه و آله)، أتَیتُکُما زائِرًا لَکُما، عارِفًا بِحَقِّکُما، مُؤمِنًا بِما آمَنتُما بِهِ، کافِرًا بِما کَفَرتُما بِهِ، مُحَقِّقًا لِما حَقَّقتُما، مُبطِلًا لِما أبطَلْتُما، مُوالِیًا لَکُما، مُعادِیًا لِأعدائِکُما وَمُبغِضًا لَهُم، مُسالِمًا لِمَنْ سالَمتُما، مُحارِبًا لِمَنْ حارَبْتُما، عارِفًا بِفَضلِکُما، مُحتَمِلًا لِعِلمِکُما، مُحتَجِبًا بِذِمَّتِکُما، مُؤمِنًا بِإیابِکُما، مُصَدِّقًا بِدَولَتِکُما، مُرتَقِبًا لِأمرِکُما، مُعتَرِفًا بِشَأنِکُما وَبِالهُدَی الَّذي أنتُما عَلَیهِ، مُستَبصِرًا بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکُما وَبِالعَمَی الَّذي هُمْ عَلَیهِ.
أسئلُ اللّٰهَ رَبِّی وَرَبَّکُما أنْ یَجعَلَ حَظِّي مِنْ زِیارَتِي إیّاکُما (حَقَّ معرفتكما وَخِدمتكما وَ) الصَّلاةَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَأنْ یَرزُقَني شَفاعَتَکُما (والمُداوَمة على زيارتكما ورؤيتَكما)، وَلا یُفَرِّقَ بَیني وَبَینَکُما، وَلا یَسلُبَني حُبَّکُما وَحُبَّ آبائِکُما الصّالِحِینَ، وَأَنْ یَحشُرَني مَعَکُما، وَیَجمَعَ بَینِي وَبَینَکُما فی جَنَّتِهِ، بِرَحمَتِهِ وَفَضلِهِ.


ثمّ تنکبّ علی قبر کلِّ واحدٍ منهما فتقُبّله، وتضع خدّک الأیمن علیه والأیسر، ثمّ ترفع رأسک وتقول:
سپس خودت را بر هر یک از جانب ضريح نزديكتر به قبرها بیانداز و ببوس و گونه راست و چپ را بر آنها قرار بده، سپس سرت را بالا بگیر و بگو:
اللّٰهُمَّ ارزُقْني حُبَّهُم، وَتَوَفَّني عَلیٰ وِلایَتِهِم.
اللّٰهُمَّ الْعَنْ ظالِمی آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُم، وَانْتَقِمْ مِنهُم.
اللّٰهُمَّ الْعَنِ الأوَّلِینَ مِنهُم وَالآخِرِینَ، وَضاعِفْ عَلَیهِمُ العَذابَ الألِیمَ، إنَّكَ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.
اللّٰهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّكَ وَابنِ نَبِیِّكَ، وَاجْعَلْ فَرَجَنا مَقرونًا بِفَرَجِهِم، یا أرحَمَ الرّاحِمِینَ

اللّٰهُمَّ إنِّي قَدْ أتَیتُ لِزِیارَةِ هذَينِ الإمامين و آيائهما و ابنهما المَعصومِینَ رَجاءً لِجَزِیلِ الثَّوابِ، وَفِرارًا مِنْ سُوءِ الحِسابِ.
اللّٰهُمَّ إنِّي أتَوَجَّهُ إلَیكَ بِأَولِیائِكَ الدّالِّینَ عَلَیكَ فی غُفرانِ ذُنوبِي، وَحَطِّ سَیِّئاتِي، وَأَتَوَسَّلُ إلَیكَ فی هٰذِهِ السّاعَةِ عِندَ أهلِ بَیتِ نَبِیِّكَ فی هٰذِهِ البُقعَةِ المُبارَکَةِ الشَّرِیفَةِ.
اللّٰهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنِّي، وَجازِنِي عَلیٰ حُسنِ نِیَّتِي وَصالِحِ عَقِیدَتي وَصِحَّةِ مُوالاتي أفضَلَ ما جازَیتَ أحَدًا مِنْ عَبِیدِكَ المؤمِنِینَ، وَأدِمْ لِي ما خَوَّلْتَنی بِهِ، وَاسْتَعْمِلْني صالِحًا فِیما آتَیتَني، وَلا تَجْعَلْني أخسَرَ وارِدٍ إلَیهِم، وَأعتِقْ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، وَأوسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزقِكَ الحَلالِ الطَّیِّبِ، وَاجْعَلْني مِنْ رُفَقاءِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَحُلْ بَینی وَبَینَ مَعاصِیكَ حَتّیٰ لا أعصِیَكَ، وَأعِنِّي عَلیٰ طاعَتِكَ وَطاعَةِ أولِیائِكَ، حَتّیٰ لا تَفقِدَني حَیثُ أمَرتَني، وَلا تَراني حَیثُ نَهَیتَني.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لي وَارْحَمْني، وَاعْفُ عَنِّي وَعَنْ جَمِیعِ المُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناتِ.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأعِذْني مِنْ هَولِ المُطَّلَعِ، وَمِنْ فَزَعِ یَومِ القِیامَةِ، [وَمِنْ شَرِّ المُنقَلَبِ] ، وَمِنْ ظُلمَةِ القَبرِ وَوَحشَتِهِ، وَمِنْ مَواقِفِ الخِزْيِ فی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْ جائِزَتِي في مَوقِفِي هٰذا غُفرانَكَ، وَتُحفَتَكَ في مَقامي هٰذا عِندَ أئِمَّتِي وَمَوالِيَّ (صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیهِم) أنْ تُقِیلَ عَثرَتي، وَتَقبَلَ مَعذِرَتي، وَتَتَجاوَزَ عَنْ خَطِیئَتِي، وَتَجعَلَ التَّقویٰ زادِي، وَما عِندَكَ خَیرًا لي في مَعادي، وَتَحشُرَني في زُمرَةِ مُحَمَّدٍ وآله(صلی الله علیه و آله)، وَتَغفِرَ لي وَلِوالِدَيَّ، فَإنَّكَ خَیرُ مَرغوبٍ إلَیهِ، وَأکرَمُ مَسؤولٍ اعتُمِدَ عَلَیهِ، وَلِکُلِّ وافِدٍ کَرامَةٌ، وَلِکلِّ زائِرٍ جائِزَةٌ، فَاجْعَلْ جائِزَتي في مَوقِفي هٰذا غُفرانَك وَالجَنَّةَ لي، وَلِجَمِیعِ المؤمِنِینَ وَالمؤمِناتِ.
اللّٰهُمَّ وَأنا عَبدُكَ الخاطِئُ المُذنِبُ المُقِرُّ بِذَنبِهِ، فَأسئلُكَ یا اللّٰهُ یا کَرِیمُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، لا تَحرِمْني الأجرَ وَالثَّوابَ مِنْ فَضلِ عَطائِكَ وَکَریمِ تَفَضُّلِكَ.
یا مَولاي یا أبا الحَسَنِ عَلِيِّ بنَ مُحَمَّدٍ، وَیا مَولاي یا أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ،
أتَیتُکُما زائِرًا لَکُما، أتَقَرَّبُ إلَی اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ وَإلیٰ رَسولِهِ وَإلَیکُما وَإلیٰ أبَوَیکُما وَإلیٰ أُمَيکما بِذٰلِكَ، أرجو بِزِیارَتِکُما فَکاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، فَاشْفَعا لي عِندَ رَبِّکُما في إجابَةِ دُعائي، وَغُفرانِ ذُنوبي، وَذُنوبِ وَالِدَيَّ، وَإخوانِيَ المؤمِنینَ، وَأخَواتِيَ المؤمِناتِ.
یا اللّٰهُ یا اللّٰهُ یا اللّٰهُ،
یا اللّٰهُ یا اللّٰهُ یا اللّٰهُ،
یا رَحمٰنُ یا رَحمٰنُ یا رَحمٰنُ،
یا رَحمٰنُ یا رَحمٰنُ یا رَحمٰنُ،
لا إلٰهَ إلّاأنتَ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْتَجِبْ دُعائي فِیما سَأَلتُكَ،
وَصِلْ بِذٰلِكَ مَنْ بِمَشارِقِ الأرضِ وَمَغارِبِها.
یا اللّٰهُ یا کَرِیمُ، لا إلٰهَ إلّاأنتَ الحَلِیمُ الکَرِیمُ، لا إلٰهَ إلّاأنتَ العَلِيُّ العَظِیمُ، سُبحانَ اللّٰهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبعِ، وَرَبِّ الأرَضِینَ السَّبعِ، وَما فِیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ وَما تَحتَهُنَّ، وَرَبِّ العَرشِ العَظِیمِ، وَسَلامٌ عَلَی المُرسَلِینَ، وَالحَمدُ للّٰهِ رَبِّ العالَمِینَ، وَالصَّلاةُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَآلِهِ الطّاهِرِینَ، وَسَلَّمَ تَسلِیمًا کَثِیرًا.


ثمّ تصلّی عند الضریح أربع رکعات صلاة الزیارة، فإذا فرغت رفعت یدیک إلی السماء ودعوت (بما قدّمنا ذکره عقیب زیارة الجواد علیه السلام فی الفصل الرابع عشر وهو قوله): اللّٰهُمَّ أنتَ الرَّبُ وَأنا المَربوبُ.... -بتمامه- .
سپس نزد ضریح چهار رکعت نماز بگذار هر دو ركعت هديه براى هر امام
و وقتی از نمازها فارغ شدی دستت را بالا کن و این دعا را بخوان:
اللّٰهُمَّ أنتَ الرَّبُّ وَأنا المَربوبُ، وَأنتَ الخالِقُ وَأنا المَخلوقُ، وَأنتَ المالِكُ وَأنا المَملوكُ، وَأنتَ المُعطي وَأنا السائِلُ، وَأنتَ الرّازِقُ وَأنا المَرزوقُ، وَأنتَ القادِرُ وَأنا العاجِزُ، [وَأنتَ القَوِيُّ وَأنا الضَّعِیفُ، وَأنتَ المُغِیثُ وَأنا المُستَغِیثُ، وَأنتَ الدائِمُ وَأنا الزّائِلُ، وَأنتَ الکَبِیرُ وَأنا الحَقِیرُ، وَأنتَ العَظِیمُ وَأنا الصَّغِیرُ، وَأنتَ المَولیٰ وَأنا العَبدُ، وَأنتَ العَزِیزُ وَأنا الذَّلِیلُ، وَأنتَ الرَّفِیعُ وَأنا الوَضِیعُ، وَأنتَ المُدَبِّرُ وَأنا المُدَبَّرُ، وَأنتَ الباقي وَأنا الفاني، وَأنتَ الدَّیّانُ وَأنا المُدانُ، وَأنتَ الباعِثُ وَأنا المَبعوثُ، وَأنتَ الغَنِيُّ وَأنا الفَقِیرُ، وَأنتَ الحَيُّ وَأنا المَیِّتُ، تَجِدُ مَنْ تُعَذِّبُ یا رَبِّ غَیري، وَلا أجِدُ مَنْ یَرحَمُني غَیرَكَ.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ [وَقَرِّبْ فَرَجَهُم] ، وَارحَمْ ذُلِّي بَینَ یَدَیكَ وَتَضَرُّعی إلَیكَ، وَوَحشَتي مِنَ النّاسِ وَأُنسي بِكَ، یا کَرِیمُ. ثُمَّ تَصَدَّقْ عَلَيَّ في هٰذِهِ السّاعَةِ بِرَحمَةٍ مِنْ عِندِكَ تَهدي بِها قَلبِي، وَتَجمَعُ بِها أمري، وَتَلُمُّ بِها شَعثِي، وَتُبَیِّضُ بِها وَجهي، وَتُکرِمُ بِها مَقامي، وَتَحُطُّ بِها عَنِّي وِزري، وَتَغفِرُ بِها ما مَضیٰ مِنْ ذُنوبي، وَتَعصِمُني فِیما بَقِيَ مِنْ عُمري، وَتَستَعمِلُني فی ذلِكَ کُلِّهِ بِطاعَتِكَ وَما یُرضِیكَ عَنِّي، وَتَختِمُ عَمَلي بِأحسَنِهِ، وَتَجعَلُ لي ثَوابَهُ الجَنَّةَ، وَتَسلُكُ بي سَبِیلَ الصّالِحِینَ، [وَتُعینُني عَلیٰ صالِحِ ما أعطَیتَني، کَما أعَنتَ الصّالِحِینَ] عَلیٰ صالِحِ ما أعطَیتَهُم، وَلا تَنزِعْ مِنِّي صالِحًا أعطَیتَنیهِ أبَدًا، وَلا تَرُدَّني في سوءٍ اسْتَنقَذْتَني مِنهُ أبَدًا، وَلا تُشمِتْ بِي عَدُوًّا وَلا حاسِدًا أبَدًا، وَلا تَکِلْني إلیٰ نَفسي طَرفَةَ عَینٍ أبَدًا، وَلا أقَلَّ مِنْ ذلِكَ وَلا أکثَرَ، یا رَبَّ العالَمِینَ.
اللّٰهُمَّ صلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأرِني الحَقَّ حَقًّا فَأتَّبِعَهُ، وَالباطِلَ باطِلًا فَأجتَنِبَهُ، وَلا تَجعَلْهُ عَلَیَّ مُتَشابِهًا فَأتَّبِعَ هَواي بِغَیرِ هُدیً مِنكَ، وَاجْعَلْ هَوايَ تَبَعًا لِطاعَتِكَ، وَخُذْ رِضا نَفسِكَ مِنْ نَفسي، وَاهْدِني لِما اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الحَقِّ بإذنِكَ، إنَّكَ تَهدي مَنْ تَشاءُ إلیٰ صِراطٍ مُستَقیمٍ.

ثمّ ادع بما أحببت.
سپس آنچه حاجت داری را از خدا بخواه

زیارت امین الله کامله از زيارات مشتركه براي امامين عليهما السلام
در اين صورت زیارت امین الله با صیغه تثنیه خوانده می شود
Image

Image

Image


زیارت خاصه حضرت امام هادی (علیه السلام):
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد الزَّكِيُّ الرّاشِدُ النُّورُ الثّاقِبُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِيَّ، اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سِرَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبْلَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا آلَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَقَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ الاَنْوارِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الاَبْرارِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَليلَ الاَخْيارِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عُنْصُرَ الاَطْهارِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ الرَّحْمانِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رُكْنَ الاْيمانِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياوَلِيَّ الصّالِحينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلَمَ الْهُدى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَليفَ التُّقى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمُودَ الدّينِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خاتِمِ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الاَمينُ الْوَفِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَلَمُ الرَّضِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الزّاهِدُ التَّقِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا التّالي لِلْقُرْآنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُبَيِّنُ لِلْحَلالِ مِنَ الْحَرامِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الطَّريقُ الْواضِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّها النَّجْمُ اللاّئِحُ،
اَشْهَدُ يا مَوْلايَ يا اَبـَا الْحَسَنِ اَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَخَليفَتُهُ في بَرِيَّتِهِ، وَاَمينُهُ في بِلادِهِ، وَشاهِدُهُ عَلى عِبادِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ كَلِمَةُ التَّقْوى، وَبابُ الْهُدى، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّةُ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ، الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُيُوبِ، وَالُْمخْتَصُّ بِكَرامَةِ اللهِ، وَالَمحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللهِ، وَالْمَوْهُوبُ لَهُ كَلِمَةُ اللهِ، وَالرُّكْنُ الَّذي يَلْجَأُ اِلَيْهِ الْعِبادُ، وَتُحْيي بِهِ الْبِلادُ،
وَاَشْهَدُ يامَوْلاي أنّي بِكَ وَبِابآئِكَ وَاَبْنائِكَ مُوقِنٌ مُقِرٌّ، وَلَكُمْ تابِعٌ في ذاتِ نَفْسي وَشَرايِعِ ديني وَخاتِمَةِ عَمَلي وَمُنْقَلَبي وَمَثْوايَ، وَاَنّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاكُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلانِيَتِكُمْ وَاَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


سپس ضریح را بوسیده و می گذاری گونه راست و چپ بر آن و بگو:
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَصَلِّ عَلى حُجَّتِكَ الْوَفِيِّ، وَوَلِيِّكَ الزَّكِيِّ، وَاَمينِكَ الْمُرْتَضى، وَصَفِيِّكَ الْهادي، وَصِراطِكَ الْمُسْتَقيمِ، وَالْجآدَّةِ الْعُظْمى، وَالطَّريقَةِ الْوُسْطى، نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ، وَوَلِيِّ الْمُتَّقينَ، وَصاحِبِ اْلُمخْلَصينَ،
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَاَهْلِ بَيْتِهِ، وَصَلِّ عَلى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد الرّاشِدِ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ، وَالطّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُنْقَطِعِ اِلَيْكَ بِالاَمَلِ، الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ، وَالُْمخْتَبَرِ بِاْلِمحَنِ، وَالْمُمْتَحَنِ بِحُسْنِ الْبَلْوى، وَصَبْرِالشَّكْوى، مُرْشِدِ عِبادِكَ وَبَرَكَةِ بِلادِكَ، وَمَحَلِّ رَحْمَتِكَ، ومُسْتَوْدَعِ حِكْمَتِكَ، وَالْقآئِدِ اِلى جَنَّتِكَ الْعالِمِ في بَرِيَّتِكَ، وَالْهادي في خَليقَتِكَ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ وَانْتَجَبْتَهُ وَاخْتَرْتَهُ لِمَقامِ رَسُولِكَ في اُمَّتِهِ، وَاَلْزَمْتَهُ حِفْظَ شَريعَتِهِ، فَاسْتَقَلَّ بِاَعْبآءِ الْوَصِيَّةِ ناهِضًا بِها، ومُضْطَلِعًا بِحَمْلِها، لَمْ يَعْثُرْ في مُشْكِل، وَلا هَفافي مُعْضِل، بَلْ كَشَفَ الْغُمَّةَ وَسَدَّ الْفُرْجَةَ وَاَدَّى الْمُفْتَرَضَ،
اَللّـهُمَّ فَكَما اَقْرَرْتَ ناظِرَ نَبِيِّكَ بِهِ، فَرَقِّهِ دَرَجَتَهُ، وَاَجْزِلْ لَدَيْكَ مَثُوبَتَهُ، وَصَلِّ عَلَيْهِ وَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِيَّةً وَسَلامًا، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ في مُوالاتِهِ فَضْلًا وَاِحْسانًا وَمَغْفِرَةً وَرِضْوانًا، اِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ.


صلوات بر حضرت امام هادی (علیه السلام) بخشی از صلوات کبری:
اَللَّهُمَّ أَفِضْ صِلَةَ صَلَواتِكَ، وَسَلاَمَةَ تَسْلِيمَاتِكَ عَلَى الدَّاعِي إِلَى الْحَقِّ أَمِينِ اللهِ عَلَى الْخَلْقِ * لِسَانِ الصِّدْقِ وَ بَابِ السِّلْمِ * أصْلِ الْمَعَارِفِ وَعَيْنِ مَنْبَتِ الْعِلْمِ * مُنْجِي أَرْبَابِ الْعَادَاتِ * وَ مُنْقِذِ أَصْحَابِ الضَّلاَلاَتِ وَ الْبِدَعَاتِ * عَيْنِ الإِ بْدَاعِ وَ أُنْمُوذَجِ أُصُولِ الإِخْتِرَاعِ * مُهْجَةِ الْكَوْنَيْنِ * مَحَجَّةِ الثَّقَلَيْنِ * مِفْتَاحِ خَزَائِنِ الْوُجُودِ * حَافِظِ مَكَامِنِ الْغُيُوبِ * طَيَّارِ جَوِّ الأَزَلِ وَ الأَ بَدِ * عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ * صَلَوَاةُ اللهِ وَ سَلاَمُهُ عَلَيْهِ

دو رکعت نماز زیارت حضرت امام هادی (علیه السلام)
دعای بعد از نماز:
يا ذَا الْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ، وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ، وَالْمِنَنِ الْمُتَتابِعَةِ، وَالاْلاءِ الْمُتَواتِرَةِ، وَالاَيادِى الْجَليلَةِ، وَالْمَواهِبِ الْجَزيلَةِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الصّادِقينَ، وَاَعْطِني سُؤْلي وَاجْمَعْ شَمْلي وَلُمَّ شَعْثي وَزَكِّ عَمَلي، وَلا تُزِ غْ قَلْبي بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَني، وَلا تُزِلَّ قَدَمي، وَلا تَكِلْني اِلى نَفْسي طَرْفَةَ عَيْن اَبَدًا، وَلا تُخَيِّبْ طَمَعي، وَلا تُبْدِ عَوْرَتي، وَلا تَهْتِكْ سِتْري، وَلا تُوحِشْني وَلا تُؤْيِسْني، وَكُنْ بى رَؤوفًا رَحيماً، وَاهْدِني وَزَكِّني وَطَهِّرْني وَصَفِّني وَاصْطَفِني وَخَلِّصْني وَاسْتَخْلِصْني وَاصْنَعْني وَاصْطَنِعْني، وَقَرِّبْني اِلَيْكَ وَلا تُباعِدْني مِنْكَ، وَالْطُفْ بي وَلا تَجْفُني، وَاَكْرِمْني وَلا تُهِنّي، وَمآ اَسْئلُكَ فَلا تَحْرِمْني، وَما لا اَسْئلُكَ فَاجْمَعْهُ لي بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَاَسْئلُكَ بِحُرْمَةِ وَجْهِكَ الْكَريمِ، وَبِحُرْمَةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّد (صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ)، وَبِحُرْمَةِ اَهْلِ بَيْتِ رَسُولِكَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِيٍّ وَمُحَمَّد وَجَعْفَر ومُوسى وَعَلَيٍّ وَمُحَمَّد وَعَلِىٍّ وَالْحَسَنِ وَالْخَلَفِ الْباقي صَلَواتُكَ وَبَرَكاتُكَ عَلَيْهِمِ اَنْ تُصَّلِيَ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ، وَتُعَجِّلَ فَرَجَ قائِمِهِمْ بِاَمْرِكَ، وَتَنْصُرَهُ وَتَنْتَصِرَ بِهِ لِدينِكَ وَتَجْعَلَني فى جُمْلَةِ النّاجينَ بِهِ، وَالُْمخْلِصينَ في طاعَتِهِ، وَاَسْئلُكَ بِحَقِّهِمْ لَمَّا اسْتَجَبْتَ لي دَعْوَتي وَقَضَيْتَ لي حاجَتي وَاَعْطَيْتَني سُؤْلي وَكَفَيْتَني ما اَهَمَّني مِنْ اَمْرِ دُنْيايَ وَآخِرَتي يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا نُورُ يا بُرْهانُ يا مُنيرُ يا مُبِينُ، يا رَبِّ اكْفِني شَرَّ الشُّرُورِ وَآفاتِ الدُّهُورِ، وَاَسْئلُكَ النَّجاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ.

و دعا کن به آنچه می خواهی

حضرت امام هادی علیه السلام فرموده اند: من خود اين دعا را زیاد مى خوانم
و از خداوند متعال خواسته ام، که هر کسى آن را در روضه ام بخواند ناامید نگردد:

«یـا عـُدَّتـى عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجائى وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یا کَهْفى وَ السَّنَدُ وَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا من هُوَ اللّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَدَا اَنْ تُصَلِّىِ عَلَیْهِمْ وَ تَفْعَلَ بى ما أنت أهله واقض حوائجي (جاجات ذکر شود)

زیارت خاصه حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام):
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْهادِيَ الْمُهْتَدِيَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ وَابْنَ اَوْلِيآئِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَجِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِيَّ اللهِ وَابْنَ اَصْفِيآئِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللهِ وَابْنَ خُلَفائِهِ وَاَبا خَليفَتِهِ(الإمام الحاضر المستور)،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خاتِمِ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الاَئِّمَةِ الْهادينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الاَوْصِياءِ الرّاشِدينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عِصْمَةَ الْمُتَّقينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْفائِزينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رُكْنَ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا فَرَجَ الْمَلْهُوفينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ الاَنْبِياءِ الْمُنْتَجَبينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ عِلْمِ وَصِيِّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الدّاعي بِحُكْمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النّاطِقُ بِكِتابِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ الْحُجَجِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الاُْمَمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ النِّعَمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْبَةَ الْعِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ الْحِلْمِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَرِ، الظّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ، وَالثّابِتَةِ فِي الْيَقينِ مَعْرِفَتُهُ، الُْمحْتَجَبِ عَنْ اَعْيُنِ الظّالِمينَ، وَالْمُغَيِّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفاسِقينَ، وَالْمُعيدِ رَبُّنا بِهِ الاِسْلامَ جَديدًا بَعْدَ الاْنْطِماسِ، وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاْنْدِراسِ،
اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ اَقَمْتَ الصّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَدَعَوْتَ اِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصًا حَتّى اَتاكَ الْيَقينُ، اَسْئلُ اللهَ بِالشَّأنِ الَّذي لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يَتَقَبَّلَ زِيارَتي لَكُمْ، وَيَشْكُرَ سَعْيي اِلَيْكُمْ، وَيَسْتَجيبَ دُعائي بِكُمْ، وَيَجْعَلَني مِنْ اَنْصارِ الْحَقِّ وَاَتْباعِهِ وَاَشْياعِهِ وَمَواليهِ وَمُحِبّيهِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


سپس ضریح را ببوس و گونه راست و سپس گونه چپ بر آن بگذار و بگو:
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَاَهْلِ بَيْتِهِ، وَصَلِّ عَلى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهادِي اِلى دينِكَ، وَالدّاعي اِلى سَبيلِكَ، عَلَمِ الْهُدى، وَمَنارِ التُّقى، وَمَعْدِنِ الْحِجى، وَماْوَى النُّهى، وَغَيْثِ الْوَرى، وَسَحابِ الْحِكْمَةِ، وَبَحْرِ الْمَوْعِظَةِ، وَوارِثِ الاَئِمَّةِ وَالشَّهيدِ عَلىَ الاُْمَّةِ، الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ، وَالْفاضِلِ الْمُقَرَّبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ، الَّذى وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْكِتابِ، وَاَلْهَمْتَهُ فَصْلَ الْخِطابِ، وَنَصَبْتَهُ عَلَمًا لاَِهْلِ قِبْلَتِكَ، وَقَرَنْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِكَ، وَفَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلى جَميعِ خَليقَتِكَ،
اَللّـهُمَّ فَكَما اَنابَ بِحُسْنِ الاِخْلاصِ في تَوْحيدِكَ، وَاَرْدى مَنْ خاضَ في تَشْبيهِكَ، وَحامى عَنْ اَهْلِ الاْيمانِ بِكَ، فَصَلِّ يا رَبِّ عَلَيْهِ صَلاةً يَلْحَقُ بِها مَحَلَّ الْخاشِعينَ وَيَعْلُوفِي الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خاتِمِ النَّبِيّينَ، وَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِيَّةً وَسَلامًا، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ في مُوالاتِهِ فَضْلًا وَاِحْسانًا وَمَغْفِرَةً وَرِضْوانًا، اِنَّكَ ذُوفَضْل عَظيم وَمَنٍّ جَسيم.


صلوات بر حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام ) فقره اى از صلوات کبری:
اَللَّهُمَّ أَفِضْ صِلَةَ صَلَواتِكَ، وَسَلامَةَ تَسْليماتِكَ،عَلَى الْبَحْرِ الزَّاخِرِ، وَ زَيِّنِ الْمَفَاخِرِ، اَلشَّاهِدِ لأَرْبَابِ الشُّهُودِ، وَالْحُجَّةِ عَلَى ذَوِى الْجُهُودِ، وَ مُعَرَّفِ حُدُودِ الْحَقَائِقِ الرَّبَانِيَّةِ، وَ مُنَوِّعِ أَجْنَاسِ الْعَوَالِمِ السُّبْحَانِيَّةِ، عَنْقَاءِ قَافِ الْقِدَمِ بِمِرْقَاةِ الْهِمَمِ، وِعَاءِ الأَمَانَةِ وَمُحِيطِ الإِمَامَةِ، مَطْلَعِ النُّورِ الْمٌصْطَفَوِيِّ وَ مَشْرَقِ الظُّهُورِ الْمُرْتَضَوِيِّ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِي صَاحِبِ الْعَسْكَرِ، عَلَيْهِ صَلَوَاتُ اللهِ الْمَلِكِ الأكْبَرِ

دو رکعت نماز زیارت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام)
دعای بعد از نماز:

يا دائِمُ يا دَيْمُومُ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ، يا كاشِفَ الْكَرْبِ وَالْهَمِّ، وَيا فارِجَ الْغَمِّ، وَيا باعِثَ الرُّسُلِ، وَيا صادِقَ الْوَعْدِ، وَيا حَيُّ لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِحَبيبِكَ مُحَمَّد وَوَصِيِّهِ عَلِيٍّ ابْنِ عَمِّهِ، وَصِهْرِهِ عَلَى ابْنَتِهِ اللَّذيْنِ خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرايِعَ، وَفَتَحْتَ بِهِمَا التَّأويلَ وَالطَّلايِـعَ، فَصَلِّ عَلَيْهِما صَلاةً يَشْهَدُ بِهَا الاَوَّلُونَ وَالاْخِرُونَ وَيَنْجُوبِهَا الاَوْلِياءُ وَالصّالِحُونَ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِفاطِمَةَ الزَّهْراءِ والِدَةِ الاَئِّمَةِ الْمَهْدِيّينَ وَسَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ، الْمُشَفَّعَةِ في شيعَةِ اَوْلادِهَا الطَّيِّبينَ، فَصَلِّ عَلَيْها صَلاةً دائِمَةً اَبَدَ الاْبِدينَ وَدَهْرَ الدّاهِرينَ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحَسَنِ الرَّضِيِّ الطّاهِرِالزَّكِيِّ وَالْحُسَينِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِيِّ الْبَرِّ التَّقِيِّ سَيِّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، الاِمامَيْنِ الْخَيِّرَيْنِ الطَّيِّبَيْنِ التَّقِيَّيْنِ النَّقِيَّيْنِ الطّاهِرَيْنِ الشَّهيدَيْنِ الْمَظْلُومَيْنِ الْمَقْتُولَيْنِ، فَصَلِّ عَلَيْهِما ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما غَرَبَتْ، صَلاةً مُتَوالِيَةً مُتَتالِيَةً،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِالْعابِدينَ الَمحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظّالِمينَ، وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْباقِرِ الطّاهِرِ النُّورِ الزّاهِرِ، الاِمامَيْنِ السَّيِّدَيْنِ مِفْتاحَيِ الْبَرَكاتِ وَمِصْباحَيِ الظُّلُمُاتِ فَصَلِّ عَلَيْهِما ما سَرى لَيْلٌ وَما اَضآءَ نَهارٌ، صَلاةً تَغْدُو وَتَرُوحُ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد الصّادِقِ عَنِ اللهِ وَالنّاطِقِ في عِلْمِ اللهِ، وَبِمُوسَى بْنِ جَعْفَر الْعَبْدِ الصّالِحِ في نَفْسِهِ وَاْلَوصِيِّ النّاصِحِ، الاِمامَيْنِ الْهادِيَيْنِ الْمَهْدِيَّيْنِ الْوافِيَيْنِ الْكافِيَيْنِ، فَصَلِّ عَلَيْهِما ما سَبَّحَ لَكَ مَلَكٌ وَتَحَرَّكَ لَكَ فَلَكٌ، صَلاةً تُنْمى وَتَزيدُ وَلا تَفْنى وَلا تَبيدُ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا، وَبِمُحَّمَدِ بْنِ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى الاِمامَيْنِ الْمُطَهَّرَيْنِ الْمُنْتَجَبَيْنِ، فَصَلِّ عَلَيْهِما ما اَضاءَ صُبْحٌ وَدامَ، صَلاةً تُرَقّيهِما اِلى رِضْوانِكَ فِي الْعِلِّيّينَ مِنْ جِنانِكَ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَليِّ بْنِ مُحَمَّد الرّاشِدِ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهادِي، الْقائِمَيْنِ بِاَمْرِ عِبادِكَ الُْمخْتَبَرَيْنِ بِالِمحَنِ الْهايِلَةِ وَالصّابِرَيْنِ فِي الاِحَنِ الْمائِلَةِ، فَصَلِّ عَلَيْهِما كِفاءَ اَجْرِ الصّابِرينَ وَاِزاءَ ثَوابِ الْفائِزينَ، صَلاةً تُمَهِّدُ لَهُمَا الرِّفْعَةَ،
وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ يا رَبِّ بِاِمامِنا وَمُحَقِّقِ زَمانِنَا، الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَالشّاهِدِ الْمَشْهُودِ، وَالنُّورِ الاَزْهَرِ وَالْضِّياءِ الاَنْوَرِ، الْمَنْصُورِ بِالْرُّعْبِ وَالْمُظَفَّرِ بِالسَّعادَةِ، فَصَلِّ عَلَيْهِ عَدَدَ الَّثمَرِ وَاَوْراقِ الشَّجَرِ وَاَجْزاءِ الْمَدَرِ وَعَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ، وَعَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَاَحْصاهُ كِتابُكَ، صَلاةً يَغْبِطُهُ بَها الاَوَّلُونَ وَالاْخِروُنَ اَللّـهُمَّ وَاحْشُرْنا في زُمْرَتِهِ، وَاحْفَظْنا عَلى طاعَتِهِ، وَاحْرُسْنا بِدَوْلَتِهِ، وَاَتْحِفْنا بِوِلايَتِهِ، وَانْصُرْنا عَلى اَعْدائِنا بِعِزَّتِهِ، وَاجْعَلْنا يارَبِّ مِنَ التَّوّابينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
اَللّـهُمَّ وَاِنَّ اِبْليسَ الْمُتَمَرِّدَ الّلَّعينَ قَد اسْتَنْظَرَكَ لاِغْواءِ خَلْقِكَ فَاَنْظَرْتَهُ، وَاسْتَمْهَلَكَ لاِضْلالِ عَبيدِكَ فَامْهَلْتَهُ، بِسابِقِ عِلْمِكَ فيهِ، وَقَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ، وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ، وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ في اَقْطارِ الاَرْضِ، فَاَضَلُّوا عِبادَكَ وَاَفْسَدُوا دينَكَ، وَحَرَّفُوا الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَجَعَلُوا عِبادَكَ شِيَعًا مُتَفَرِّقينَ وَاَحْزابًا مُتَمَرِّدينَ،
وَقَدْ وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْيانِهِ وَتَمْزيقَ شَأنِهِ،
فَاَهْلِكْ اَوْلادَهُ وَجُيُوشَهُ، وَطَهِّرْ بِلادَكَ مِنِ اخْتِراعاتِهِ وَاخْتِلافاتِهِ، وَاَرِحْ عِبادَكَ مِنْ مَذاهِبِهِ وَقِياساتِهِ، وَاجْعَلْ دائِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ، وَابْسُطْ عَدْلَكَ وَاَظْهِرْ دينَكَ، وَقَوِّ اَوْلِيآءَكَ، وَاَوْهِنْ اَعْدآءَكَ، وَاَوْرِثْ دِيارَ اِبْليسَ وَدِيارَ اَوْلِيائِهِ؛ اَوْلِياءَكَ، وَخَلِّدْهُمْ (وَخَلِّدْ اِبْليسَ َواَوْلِيائِهِ) فِي الْجَحيمِ وَاَذِقْهُمْ مِنْ الْعَذابِ الاَليمِ، وَاجْعَلْ لَعائِنَكَ الْمُسْتَوْدَعَةَ في مَناحِسِ الْخِلْقَةِ وَمَشاويهِ الْفِطْرَةِ دائِرَةً عَلَيْهِمْ وَمُوَكَّلَةً بِهِمْ وَجارِيَةً فيهِمْ كُلَّ صَباح وَمَسآء وَغُدُوّ وَرَواح،
رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.



زیارت جامعه کبیره کامله:

اين زيارت مفصلترين و شاملترين مضامين درباره مراتب معصومين (عليهم السلام) است
ولذا افضل متون زيارتى است
و در موقع ريارت حضرات (عليهم السلام)؛ ابراز هرجه كاملتر معرفت زائر به ايشان؛ از بالاتن توفيقات است
خصوصا كه اين متن از حضرت امام هادى (عليه السلام) رسيده است
و حيف است كه در زيارت حضرتش آنرا از دست بدهيم
و اقلا در اين مشهد عظيم آنرا در حضور حضرتش ابراز معرفت نموده و مستفيض شويم


Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image

روش صحيح بيعت:
1- در رایج غلط انجام می دهند و غالبا هم بلد نيستند و در منابع دينى شرحى مفهوم عموم و بصورت كاربردى هم ننوشته اند
2- بيعت بعد از عزم جدي و نيت صادقه و بايدار و استوار، با دست دادن و با بكار بردن لفظ مخصوص انجام مى شود
3- اين دست دادن در معاملات و بيع و شراء و حتى تعارفات دوستانه روزانه به اسم مصافحه و مصافقه نيز بكارمي رود

4- در حديث واقعه بيعت گرفتن مامون براى ولايتعهدي حضرت امام رضا عليه السلام وقتي از همه حاضران بيعت گرفت
همه مثل دست دادن رايج دست بيعت دادند
بجز نفر آخر كه جواني بود و برخلاف بقيه به صورت ديگري دست داد
حضرت فرمودند همه آنها كه بيعت كردند بيعت فسخ (شكستن عهد) بود و فقط روش اين جوان بيعت عقد (بستن پيمان) بود

حديث واقعه بيعت گرفتن
علل الشرائع - عن الریان بن شبیب خال المعتصم أخی ماردة: إنَّ المَأمونَ لَمّا أرادَ أن یأخُذَ البَیعَةَ لِنَفسِهِ بِإِمرَةِ المُؤمِنینَ، ولِأَبِی الحَسَنِ عَلِی بنِ موسَی الرِّضا(علیه السلام) بِوِلایةِ العَهدِ، ولِلفَضلِ بنِ سَهلٍ بِالوِزارَةِ، أمَرَ بِثَلاثَةِ کراسِی تُنصَبُ لَهُم، فَلَمّا قَعَدوا عَلَیها أذِنَ لِلنّاسِ فَدَخَلوا یبایعونَ،
فَکانوا یصَفِّقونَ بِأَیمانِهِم عَلی أیمانِ الثَّلاثَةِ مِن أعلَی الإِبهامِ إلی أعلَی الخِنصِرِ، ویخرُجونَ، حَتّی بایعَ آخِرَ النّاسِ فَتی مِنَ الأَنصارِ، فَصَفَّقَ بِیمینِهِ مِنَ الخِنصِرِ إلی أعلَی الإِبهامِ، فَتَبَسَّمَ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام) ثُمَّ قالَ:
کلُّ مَن بایعَنا بایعَ بِفَسخِ البَیعَةِ، غَیرَ هذَا الفَتی، فَإِنَّهُ بایعَنا بِعَقدِها.
فَقالَ المَأمونُ: وما فَسخُ البَیعَةِ مِن عَقدِها؟
قالَ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام): عَقدُ البَیعَةِ هُوَ مِن أعلَی الخِنصِرِ إلی أعلَی الإِبهامِ، وفَسخُها مِن أعلَی الإِبهامِ إلی أعلَی الخِنصِرِ.
قالَ: فَماجَ النّاسُ فی ذلِک، وأَمَرَ المَأمونُ بِإِعادَةِ النّاسِ إلَی البَیعَةِ عَلی ما وَصَفَهُ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام)، وقالَ النّاسُ: کیفَ یستَحِقُّ الإِمامَةَ مَن لا یعرِفُ عَقدَ البَیعَةِ، إنَّ مَن عَلِمَ لَأَولی بِها مِمَّن لا یعلَمُ.
قالَ: فَحَمَلَهُ ذلِک عَلی ما فَعَلَهُ مِن سَمِّهِ.
علل الشرائع ـ به نقل از ریان بن شبیب، دایی معتصم و برادر مارده: مأمون چون خواست برای امیر المؤمنینی خود و ولایت عهدی ابو الحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام) و وزارت فضل بن سهل بیعت بگیرد، دستور داد سه تخت برایشان نهادند و چون بر آنها نشستند، به مردم، اجازه ورود داد و مردم برای بیعت وارد شدند
و با دست راست خود، از بالای انگشت شست تا بالای انگشت کوچک، بر دست آن سه نفر می زدند و خارج می شدند.
آخرین نفری که بیعت کرد، جوانی از انصار بود. او دست راست خود را از انگشت کوچک تا بالای شست بر دست آنان زد. ابو الحسن(علیه السلام) لبخندی زد و فرمود: «همه کسانی که با ما بیعت کردند، به [شیوه] فسخ بیعت، بیعت کردند، غیر از این جوان که با عقد بیعت با ما بیعت نمود».
مأمون گفت: فرق فسخ بیعت با عقد آن چیست؟
ابو الحسن(علیه السلام) فرمود: «عقد بیعت، از بالای انگشت کوچک تا بالای شست است و فسخ آن، از بالای شصت تا بالای انگشت کوچک».

در رایج مردود: در دست دادن و معاملات و بيعت
و چون از بالا بطرف پايين تماس پیدا مي كنند مي شود شروع از تماس شصت تا انگشت اخر

روش صحیح بیعت:اين روش از انگشت كوچک شروع مي شود و انتهايش به شصت است كه روي انگشتان قرار مي گيرد و صورت ظاهريش هم با دست دادن رايج متفاوت است

برانجام بيعت كنار ضريح نيز نحوه گذاشتن دست هم بر همين نحو است؛ به همين شكل پنجره ضريح را مي گيرد؛ و آنكه از دور با اشاره بيعت مي كند به همين شكل اشاره مي كند

در روش غلط رايج خون نحوه دست دادن طوري است كه نقطه شروع معمولا از شصتهاست و شصت روي شصت قرار مي گيرد
ولى در اروش صحيح؛ شصتها اخر كار روي هم قرا مي گيرد مثل بسته شدن مشت و خودبخود از انگشت كوچک شروع مي شود
البته هر كدام را مي شود كسي بر خلاف معمول؛ ترتيب تماس را تغيير دهد؛ ولي آنكه طبيعی اتصال دستهاست؛
در رايج از شصت ها شروع ارتباط مي شود و شصتها اول همديگر را بغل مي كنند و در هم فرو مي روند
در روش صحيح مقصود به شصتها ختم مي شود؛ شصتها آخر انگشتان در هم فرو مي روند

نکات:
نكته اول: عقد بيعت يعني ايجاد بيعت
فسخ بيعت يعني شكستن و باطل كردن بيعت

نكته دوم: اين روش صحيح را براى مصافحه با اهل التزام به معارف الهي كه از تقصير در معرفت بيزار هستند و براى تعلم و اقامه معارف الهي تلاش مي كنند، و خودشان ملتزم هستند
هر وقت به اينها مي رسيد و مردها با مردها و زنها با زنها خواستيد مصافحه كنند روش صحيح را بكار ببرند
و براى سايرين روش رايج را بكار ببرند و روش صحيح را براى عموم بكار نبرند

نكته سوم: در تجديد بيعت كنار ضريح
از انگشت كوچك وارد پنجره ضريح و همينطور تا شصت روي ضريح قرار بگيرد و اينطور تجديد بيعت كنند

نكته چهارم: وقتي بيعت با حضرات مي كنيم
آيه نازل شده است كه خداوند دستش را بالاي دست مؤمنان قرا مي دهد
و اين بركت بيعت صحيح است
كه علاوه بر انجام وظيفه تجديد بيعت با آن معصوم مورد زيارت؛
همجنين به شرف و افتخار تماس با دست خداوند نيز نائل مي شوند
إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ = یعنی بيعت با خداوند مي كنند
براى همين مؤمنان در وقت چنين نحوه مصافحه صحيح روي دستها را مي بوسند محل تماس شصتها؛ در حالت گره خورده شدن دستها روي تماس شصتها

Image

فیلم نحوه دست در ضریح بردن و برداشتن دست در بیعت

فیلم نحوه دست در ضریح با خواندن بیعت (یک دقیقه)

Image

اذكار و ادعيه هنكام تجديد بيعت با معصوم مورد زيارت
Image

Image


نحوه برائت جستن از دشمنان و اضداد حضرت

Image

Image


برائت مختصر از دشمنان و اضداد حضرتين امام هادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) و حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام)
اللهم العن من أنكر شأن الأئمة العاشر و الحاديعشر و الثاني عشر؛ عليّ الهادي و الحسن العسكري و محمد المهدي
والعن من حسدهم و لَمَزهم و آذاهم و عاداهم وغصب حقهم؛
والعن من هجّرهم من بلادهم والعن من آذاهم وآذى اهل بيتهم و اولادهم و ذراريهم و اصحابهم
اللهم العن من حبس الإمامين ابي الحسن علي الهادي و ابي محمد الحسن العسكري و من سَمّهَما وقتلهما
اللهم العن أضدادهم و طواغيت عصرهم العباسيين
كالمعتصم و الواثق و المتوكل و المستعين و المعتز و المهتدي و المعتمد
و سائر طواغيت عصرالحجة الى قيام يوم الدين بعد ظهور القائم عليه السلام
اللهم العن اعداء آل محمد وظالميهم وقاتليهم لعنا وبيلا


طاغوتهايی که مدفون شده بودند در صحن مايين حرمين سامراء؛
از طواغیت زمانهاى چهار امام معصوم {نهم، دهم، يازدهم، و دوازدهم؛ سلام الله عليهم} بوده اند به نامهاى:
المعتصم و الواثق و المتوكل و المستعين و المعتز و المهتدي و المعتمد؛ لعنهم الله


زیارت حضرات مادران ائمه 10 تا 12 و زيارت جناب حکیمه عمه امامين 11- 12 (علیهم السلام):


السلام علیكِ يا مولاتي يا سمانةَ المغربية حَليلَةَ الإمام الجواد وَ أُمّ الإمام الهادي
السلام علیكِ يا مولاتي يا حُدَيْثَ النَوبية حَليلَةَ الإمام الهادي وَ أُمّ الإمام الحسن العسكري
السلام علیكِ يا مولاتي يا نرجسَ الرومية حَليلَةَ الإمام الحسن العسكري وَ أُمّ الإمام المهدي
السلام عليكِ يا مولاتي يا حكيمةَ؛ بنتَ الإمام الجواد وَ اُختَ الإمام الهادي وَ عمةَ الإمامين الحسن العسكري وَ محمد المهدي


سؤال:
براى زيارت حضرت نرجس (علیها السلام) متن مستقلى وارد شده است؛ آيا براى زيارت حضرتين سمانه و حُدَيث هم مي توانيم همان زيارت را بخوانيم؟ به چه صورت؟
جواب:
بله
اما فقرات خاص حضرت نرجس (علیها السلام) را فقط خطاب به حضرتش بگوييد و آنرا در زيارت دو مادر ديگر بكار نبريد
به دو روش مي شود متن زيارت حضرت نرجس (علیها السلام) را براى ساير مادران هم استفاده نمود
يكي: به صورت جمعي كه با يك متن هر سه مادر زيارت شوند
ديگري: جداگانه هر كدام با اين متن زيارت شوند
متن زيارت جمعي ذيلا درج شده است
و متن زيارات اختصاصي در آخر برنامه زيارتى اين حرم درج مي شود

فقرات اختصاصي مربوط به حضرت نرجس (عليها السلام) كه در زيارت حضرتين دو مادر ديگر خوانده نمي شود
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا شَبيهَةَ اُمِّ مُوسى وَابْنَةَ حَوارِيِّ عيسى،.... اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِي الاِنْجيلِ الَمخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللهِ الاَمينِ، وَمَنْ رَغِبَ في وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَيِّدُ الْمُرْسَلينَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى آبائِكِ الْحَوارِيّينَ، ....


زيارت جمعى؛ براى حضرات مادران ائمه دهم و يازدهم و دوازدهم (سمانه و حُدَيث و نرجس) سلام الله عليهم اجمعين و عليهن جمعاء
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ) الصّادِقِ الاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَميرِالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْحُجَجِ الْمَيامينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا سَمانَةِ المغربيَّةِ زوجة الإمام الجواد وأُمِّ الإمام الهادي (عليهماالسلام) اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا حُدَيْثْ النَوبية زوجة الإمام الهادي وأُمِّ الإمام الحسن العسكري (عليهماالسلام) اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا نرجس الرومية زوجة الإمام العسكري وأُمِّ الإمام المهدي (عليهم السلام) اَلسَّلامُ عَلى والِدَاتِ الاَئِمَّةِ، وَالْمُودَعَات اَسْرارَ الْمَلِكِ الْعَلّامِ، وَالْحامِلَاتِ لِاَشْرَفِ الاَنامِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ اَيَّتُهُنَّ الصِّدّيقَاتُ الْمَرضِيَّاتُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ اَيَّتُهُنَّ التَّقِيَّاتُُ النَّقِيَّاتُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ اَيَّتُهُنَّ الرَّضِيَّاتُ الْمَرْضِيَّاتُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ وَعَلى بُعولَتِكُنَّ وَأوَلَادِكنَّ المعصومين، اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ وَعَلى أرْوَاحِكُنّ وَأبْدَانِكُنّ الطّاهِرَاتِ، اَشْهَدُ اَنَّكنَّ اَحْسَنْتنَّ الْكَفالَةَ، وَاَدَّيْتُنَّ الاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتُنَّ في مَرْضاتِ اللهِ، وَصَبَرْتُنَّ في ذَاتِ اللهِ، وَحَفِظْتُنَّ سِرَّ اللهِ، وَحَمَلْتُنَّ وَلِىَّ اللهِ، وَبالَغْتُنَّ في حِفْظِ حُجَّةِ اللهِ، وَرَغِبْتُنَّ في وُصْلَةِ اَبْناءِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَاتِ بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَاتٍ بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَاتٍ بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَاتٍ بِاَمْرِهِمْ، مُشْفِقَاتٍ عَلَيْهِمْ، مُؤْثِرَاتٍ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّكنَّ مَضَيْتنَُّ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكُنَّ، مُقْتَدِيَاتٍ بِالصّالِحينَ، راضِيَاتٍ مَرْضِيَّاتٍ تَقِيَّاتٍ نَقِيَّاتٍ زَكِيَّاتٍ، فَرَضِيَ اللهُ عَنْكُنَّ وَاَرْضاكُنَّ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَكُنَّ وَمَأواكُنَّ فَلَقَدْ اَوْلاكُنَّ مِنَ الْخَيْراتِ ما اَوْلاكُنَّ، وَاَعْطاكُنَّ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناكُنَّ، فَهَنّاكُنَّ اللهُ بِما مَنَحَكُنَّ مِنَ الْكَرامَةِ وَأمْرَاَكُنَّ.
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا نرجس يا شَبيهَةَ اُمِّ مُوسى وَابْنَةَ حَوارِيِّ عيسى، اَيَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِي الاِنْجيلِ الَمخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللهِ الاَمينِ، وَمَنْ رَغِبَ في وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَيِّدُ الْمُرْسَلينَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى آبائِكِ الْحَوارِيّينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُنَّ جَمْعَاء وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


سپس سرت را بالا بیاور (به سمت آسمان) و بگو:

اَللّـهُمَّ اِيّاكَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاكَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِيائِكَ اِلَيْكَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِكَ وَحِلْمِكَ اتَّكَلْتُ، وَبِكَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمَّهَاتِ أَوْلِيَائِكَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَانْفَعْني بِزِيارَتِهِنَّ، وَثَبِّتْني عَلى مَحَبَّتِهِنَّ، وَلا تَحْرِمْني شَفاعَتَهُنَّ، وَشَفاعَةَ أَوْلَادِهِنَّ المعصومين، وَارْزُقْني مُرافَقَتَهُنَّ، وَاحْشُرْني مَعَهُنَّ وَمَعَ أَوْلَادِهِنَّ المعصومين، كَمَا وَفَّقْتَني لِزِيارَةِ أَوْلَادِهِنَّ وَزِيارَتِهِنَّ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِالاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحُجَجِ الْمَيامينِ مِنْ آلِ طاها وَياسين، اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الطَّيِّبينَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّينَ الْفائِزينَ الْفَرِحينَ الْمُسْتَبْشِرينَ، الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْني مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْيَهُ، وَيَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَكَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّـهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي اِيّاهُنَّ، وَاْرزُقْني الْعَوْدَ اِلَيْهِنَّ اَبَدًا ما اَبْقَيْتَني، وَاِذا تَوَفَّيْتَني فَاحْشُرْني في زُمْرَتِهِنَّ، وَاَدْخِلْني في شَفاعَةِ أَوْلَادِهِنَّ المعصومين وَشَفَاعَتِهِنَّ، وَاغْفِرْ لي وَلِوالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ،
وَاَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا ساداتي وَ يا سَيِّداتِي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


زیارت و سلام مختصر جناب حکیمة عليها السلام:

السَّلامُ عَلَيْكِ يا حَفيدَة المعصومين: اَلمصطفى و المرتضى و الزهراء و الحسن و الحسين والسجاد و الباقر و الصادق و الكاظم و الرضا
السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الإمام مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ التَّقِيِّ الجواد
السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُختِ الإمام عَلِيٍّ بْنِ مُحَمَّدِ النَّقِيِّ الهادي
السَّلامُ عَلَيْكِ يا عمّةِ الإمامَين الحسن العسكري و محمدالمهدي
السلام عليكم جميعا وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
يا مَوْلَاتِي يا حَكيمَةُ اشْفَعي لي فِي حوائجى و مُهماتي للدنيا والآخرة والْجَنَّةِ
فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنًا مِنَ الشَّأن، ِ
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئلُكَ اَنْ توفقني للعصمة عن ما لايُرضيك ولِأَتَمِّ العبودية والعبادة لك
وأَن تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ
فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما اَنَا فيهِ،
وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ،
اَللّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ،
وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليمًا يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.


زیارت جناب حکیمة با متن زيارت بانوان امامزاده:
وقد ذكرنا في كتاب هديّة الزّائرين فضائل حكيمة بنت الإمام محمّد التّقي (عليه السلام) وقبرها الشّريف ممّا يلي رجلي العسكريّين (عليهما السلام) مُتّصل بضريحيهما وقلنا هناك انّ كتب الزّيارة لم تخصها بزيارة خاصة مع ما لها من رفيع المنزلة، فينبغي أن تُزار بالزيارة العامّة لأولاد الأئمة (عليهم السلام) أو تُزار بما ورد لزيارة عمّتها الكريمة فاطِمة بنت موسى (عليه السلام) بأن تستقبل القبلة وتقول:

اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى نُوح نَبِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهيَم خَليلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى كَليمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى عيسى رُوحِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتِمِ النَّبِيّينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِيَّ بْنَ أبي طالِب وَصِيَّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِساءِ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ وَسَيَّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعابِدينَ وَقُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الاَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الْطُّهْرَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ التَّقِىَّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد النِّقِيَّ النّاصِحَ الاَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِىِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَسِراجِكَ وَوَلِيِّ وَلِيِّكَ وَوَصِى، ِّ وَصِيِّكَ وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَديجَةَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤمِنينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِيِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِيِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِيِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ التَّقِيِّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
السَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ في الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا في زُمْرَتِكُمْ وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقانا بِكَأسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أبي طالِب (صَلَواتُ اللهِ عَلَيكُمْ) اَسْأَلُ اللهَ اَنْ يُرِيَنا فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَاَنْ يَجْمَعَنا وَاِيّاكُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ)، وَاَنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ اِنَّهُ وَلِيٌّ قَديرٌ،
اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ بِحُبِّكُمْ وَالْبَراءَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ، وَالتَّسْليمِ اِلَى اللهِ راضِيًا بِهِ غَيْرَ مُنْكِر وَلا مُسْتَكْبِر، وَعَلى يَقينِ ما اَتى بِهِ مُحَمَّدٌ، وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ يا سَيِّدي اَللّـهُمَّ وَرِضاكَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ، يا حَكيمَةُ اشْفَعي لي فِي الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنًا مِنَ الشَّأن، ِ
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئلُكَ اَنْ تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما اَنَا فيهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، اَللّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليمًا يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.


جهت هديه به مادران و عمه حضرات (عليهم و عليهن السلام) اكر خواستى مى توانى براى هركدام دو ركعت نماز زیارت بخوانى و اهداء كنى

و براى دعای بعد نماز هم اكر خواستى بطور جمعى يا براى هر كدام بعد نماز هديه جداكانه
از دعاهاى بعد نماز سابق الذكر زيارت حضرات استفاده كني
يااين دعا را بخوانى (كه مختصر و جامع و بر معناست) و بهره مندشوى


يا مَوْلَاتِي اشْفَعي لي فِي حوائجى و مُهماتي للدنيا والآخرة والْجَنَّةِ فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنًا مِنَ الشَّأن، ِ
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئلُكَ اَنْ توفقني للعصمة عن ما لايرضيك
ولِأَتَمِّ العبودية والعبادة لكَ
وأَن تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ
فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما اَنَا فيهِ مِنَ الخير،
وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ،
اَللّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ،
وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعينَ وَسَلَّمَ تَسْليمًا يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.



================
زيارات اختصاصى؛ براى حضرات مادران ائمه (سلام الله عليهم اجمعين)

زيارت اختصاصى؛ براى حضرت سَمَانَه حَليلَه حضرت امام جواد و مادر حضرت امام هادى (سلام الله عليهم اجمعين)
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ) الصّادِقِ الاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْحُجَجِ الْمَيامينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا سَمانَةِ المغربيَّةِ حَليلَةَ الإمام الجواد وأُمِّ الإمام الهادي (عليهماالسلام) اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الاِمامِ وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِكِ الْعَلاّمِ، وَالْحامِلَةِ لاَِشْرَفِ الاَنامِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الْمَرضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى بَعْلِكِ وَوَلَدِكِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّكِ اَحْسَنْتِ الْكَفالَةَ، وَاَدَّيْتِ الاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ في مَرْضاتِ اللهِ، وَصَبَرْتِ في ذاتِ اللهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللهِ، وَبالَغْتِ في حِفْظِ حُجَّةِ اللهِ، وَرَغِبْتِ في وُصْلَةِ اَبْناءِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةً عَلَيْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّكِ مَضَيْتِ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكِ، مُقْتَدِيَةً بِالصّالِحينَ، راضِيَةً مَرْضِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً زَكِيَّةً، فَرَضِيَ اللهُ عَنْكِ وَاَرْضاكِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأواكِ فَلَقَدْ اَوْلاكِ مِنَ الْخَيْراتِ ما اَوْلاكِ، وَاَعْطاكِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناكِ، فَهَنّاكِ اللهُ بِما مَنَحَكِ مِنَ الْكَرامَةِ وَأمْرَاَكِ.

سپس سرت را بالا بیاور (به سمت آسمان) و بگو:
اَللّـهُمَّ اِيّاكَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاكَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِيائِكَ اِلَيْكَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِكَ وَحِلْمِكَ اتَّكَلْتُ، وَبِكَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِيِّكَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَانْفَعْني بِزِيارَتِها، وَثَبِّتْني عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْني شَفاعَتَها، وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْني مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْني مَعَها وَمَعَ وَلَدِها كَما وَفَّقْتَني لِزِيارَةِ وَلَدِها وَزِيارَتِها، اَللّـهُمَّ اِنّي اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِالاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحُجَجِ الْمَيامينِ مِنْ آلِ طاها وَياسين، اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الطَّيِّبينَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّينَ الْفائِزينَ الْفَرِحينَ الْمُسْتَبْشِرينَ، الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ وَاجْعَلْني مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْيَهُ، وَيَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَكَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّـهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي اِيّاها، وَاْرزُقْني الْعَوْدَ اِلَيْها اَبَدًا ما اَبْقَيْتَني، وَاِذا تَوَفَّيْتَني فَاحْشُرْني في زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْني في شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لي وَلِوالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ، وَاَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا ساداتي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


زيارت اختصاصى؛ براى حضرت حُدَيْث حَليلَه حضرت امام هادى و مادر حضرت امام حسن عسكرى (سلام الله عليهم اجمعين)
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ) الصّادِقِ الاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْحُجَجِ الْمَيامينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا حُدَيْثْ النَوبية حَليلَةَ الإمام الهادي وأُمِّ الإمام الحسن العسكري (عليهماالسلام) اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الاِمامِ وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِكِ الْعَلاّمِ، وَالْحامِلَةِ لاَِشْرَفِ الاَنامِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الْمَرضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى بَعْلِكِ وَوَلَدِكِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّكِ اَحْسَنْتِ الْكَفالَةَ، وَاَدَّيْتِ الاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ في مَرْضاتِ اللهِ، وَصَبَرْتِ في ذاتِ اللهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللهِ، وَبالَغْتِ في حِفْظِ حُجَّةِ اللهِ، وَرَغِبْتِ في وُصْلَةِ اَبْناءِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةً عَلَيْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّكِ مَضَيْتِ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكِ، مُقْتَدِيَةً بِالصّالِحينَ، راضِيَةً مَرْضِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً زَكِيَّةً، فَرَضِيَ اللهُ عَنْكِ وَاَرْضاكِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأواكِ فَلَقَدْ اَوْلاكِ مِنَ الْخَيْراتِ ما اَوْلاكِ، وَاَعْطاكِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناكِ، فَهَنّاكِ اللهُ بِما مَنَحَكِ مِنَ الْكَرامَةِ وَأمْرَاَكِ.

سپس سرت را بالا بیاور (به سمت آسمان) و بگو:
اَللّـهُمَّ اِيّاكَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاكَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِيائِكَ اِلَيْكَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِكَ وَحِلْمِكَ اتَّكَلْتُ، وَبِكَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِيِّكَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَانْفَعْني بِزِيارَتِها، وَثَبِّتْني عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْني شَفاعَتَها، وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْني مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْني مَعَها وَمَعَ وَلَدِها كَما وَفَّقْتَني لِزِيارَةِ وَلَدِها وَزِيارَتِها، اَللّـهُمَّ اِنّي اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِالاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحُجَجِ الْمَيامينِ مِنْ آلِ طاها وَياسين، اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الطَّيِّبينَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّينَ الْفائِزينَ الْفَرِحينَ الْمُسْتَبْشِرينَ، الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ وَاجْعَلْني مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْيَهُ، وَيَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَكَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّـهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي اِيّاها، وَاْرزُقْني الْعَوْدَ اِلَيْها اَبَدًا ما اَبْقَيْتَني، وَاِذا تَوَفَّيْتَني فَاحْشُرْني في زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْني في شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لي وَلِوالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ، وَاَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا ساداتي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.


زيارت اختصاصى؛ براى حضرت نَرجس حَليلَه حضرت امام حسن عسكرى و مادر حضرت امام مهدى (سلام الله عليهم اجمعين)
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ) الصّادِقِ الاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْحُجَجِ الْمَيامينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مولاتي يا نرجس الرومية حَليلَةَ الإمام الحسن العسكري وأُمِّ الإمام المهدي (عليهما السلام) ا اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الاِمامِ وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِكِ الْعَلاّمِ، وَالْحامِلَةِ لاَِشْرَفِ الاَنامِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الْمَرضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا شَبيهَةَ اُمِّ مُوسى وَابْنَةَ حَوارِيِّ عيسى، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِي الاِنْجيلِ الَمخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللهِ الاَمينِ، وَمَنْ رَغِبَ في وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَيِّدُ الْمُرْسَلينَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى آبائِكِ الْحَوارِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى بَعْلِكِ وَوَلَدِكِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّكِ اَحْسَنْتِ الْكَفالَةَ، وَاَدَّيْتِ الاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ في مَرْضاتِ اللهِ، وَصَبَرْتِ في ذاتِ اللهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللهِ، وَبالَغْتِ في حِفْظِ حُجَّةِ اللهِ، وَرَغِبْتِ في وُصْلَةِ اَبْناءِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةً عَلَيْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّكِ مَضَيْتِ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكِ، مُقْتَدِيَةً بِالصّالِحينَ، راضِيَةً مَرْضِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً زَكِيَّةً، فَرَضِيَ اللهُ عَنْكِ وَاَرْضاكِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأواكِ فَلَقَدْ اَوْلاكِ مِنَ الْخَيْراتِ ما اَوْلاكِ، وَاَعْطاكِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناكِ، فَهَنّاكِ اللهُ بِما مَنَحَكِ مِنَ الْكَرامَةِ وَأمْرَاَكِ.

سپس سرت را بالا بیاور (به سمت آسمان) و بگو
اَللّـهُمَّ اِيّاكَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاكَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِيائِكَ اِلَيْكَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِكَ وَحِلْمِكَ اتَّكَلْتُ، وَبِكَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِيِّكَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَانْفَعْني بِزِيارَتِها، وَثَبِّتْني عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْني شَفاعَتَها، وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْني مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْني مَعَها وَمَعَ وَلَدِها كَما وَفَّقْتَني لِزِيارَةِ وَلَدِها وَزِيارَتِها، اَللّـهُمَّ اِنّي اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِالاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحُجَجِ الْمَيامينِ مِنْ آلِ طاها وَياسين، اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الطَّيِّبينَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّينَ الْفائِزينَ الْفَرِحينَ الْمُسْتَبْشِرينَ، الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ وَاجْعَلْني مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْيَهُ، وَيَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَكَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّـهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي اِيّاها، وَاْرزُقْني الْعَوْدَ اِلَيْها اَبَدًا ما اَبْقَيْتَني، وَاِذا تَوَفَّيْتَني فَاحْشُرْني في زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْني في شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لي وَلِوالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ، وَاَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا ساداتي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.

علمای مدفون در حرم عسکریین علیهما السلام:

https://ar.wikishia.net/view/%D9%82%D8% ... 86_(%D8%B9)

جند نفر از علماء بزرگ شيعه در رواقهاى حرم عسكريين دفن هستند چون غريب هستند و كسي نمي شناسدشان زیارت شوند

شيخ رضا همداني ( 1250 ق ـ 1322 ق )
علامه شيخ رضا فرزند شيخ هادي همداني نجفي از مراجع تقليد قرن سيزدهم هجري و صاحب تأليفاتي در فقه و اصول از جمله مصباح الفقيه است. او را در رواق سمت پايين پاي عسكريين دفن كرده اند.

زرقاني شيرازي ( ف 1310 ق )
شيخ محمد حسين زرقاني شيرازي، از عالمان بزرگ شيراز و از شاگردان ميرزاي شيرازي بزرگ در زاويه صحن مقدس عسكريين، نزديك پنجره هاي سرداب مطهر دفن است.
آن بزرگوار به هنگام ساختن حسينيه اي در سامراء، به داخل چاه آب آن افتاد و فوت كرد. علت اين حادثه روشن نيست.

سيد محمد شريف ( ف 1322 ق )
سيد محمد شريف بن محمد طاهر حسيني تويسركاني از عالمان و رجال صاحب تأليف قرن چهاردهم هجري در رواق شرقي حرم به خاك سپرده شده است.

نوري ايلكايي ( ف 1320 ق )
شيخ ابراهيم كبير نوري ايلكايي عالم، فقيه و از شاگردان ميرزاي شيرازي بزرگ و ميرزا محمد تقي شيرازي است. قبر او در رواق غربي، پايين پاي مبارك امامين، قرار دارد.

حاج ميرزا محمد حسين شيرازي ( ف 1338 ق )
حاج ميرزا محمد حسين فرزند ميرزا خليل الله شيرازي از عالمان مهاجر به سامراء و شاگرد ميرزاي شيرازي بزرگ بود و در فقه تبحر داشت. او را در رواق حرم به خاك سپردند.
============

ابن سكيت ( 186ق ـ 244 ق )
ابو يوسف يعقوب بن اسحاق اهوازي، معروف به ابن سكيت، از اصحاب و ياران امام جواد(عليه السلام) و امام هادي است. او در عصر متوكل به شديد ترين وجهي به دستور خليفه به قتل رسيد و زبان او، كه به ستايش امام علي(عليه السلام) و دو فرزندش از كام بيرون آمده بود، به دست دژخيمان خليفه براي هميشه از كام برآمد. ابن سكيت اهل علم و شعر و ادب و مورد اعتماد امامان شيعه بود.
ايشان هم جزو اصحاب ائمه است كه بخاطر حضرات زير شكنجه شهيد شده است
او را نام ببريد= قبرش در حرم سامراء اما موضعش معلوم نيست

اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

================

قبلا در كارگاههاى اوليه سامراء
درباره مدفونين در حرم مطلبي بيان شد كه مثلا قبر فلان در رواق غربي ... قبر فلان در رواق...
فقط گفته شد سنگ قبرش نبود
در معاهده هم از همان اول
گزارش مراقد و نقشه اش را منتشر كرده بودم
اما هي ميگفتند معلوم نيست!! كجاست؟
همينها و همينقدر كه معلوم است معرفي مي شود

اينها بخش كوچكي از استمرار تاريخ مذهب شيعه در سامرا است فقط قبر يك عالم نيست
الان امروز شيعه هاي دولتي هم متاثر از جو حاكم سني شده اند
وقتي سه خيابان مهم بغداد از زمان صدام به نام طواغيت عباسي موسوم بوده و بعد سقوط صدام هم عوض نكردند... شارع الرشيد شارع المنصور شارع المعتصم علامت انفعال و ضعف شيعه است با انکه اكثريت جمعيت بغداد شيعه هستند واين سه نفر جنبه مذهبي ندارند و ظلمشان دركتب سنيان مسطور است
واين منفعلين شیعي متدصي هرچه بیشتر سعي مي كنند كه تحريف سنيان را جا بياندازند
در حالكه از زمان امامين؛ شيعيان عليرغم شرايط سخت امده بودند و در سامرا پنهاني و غير علني مستقر شده بودند
اينها بايد بيان و احياء شود
و بعد شهادت امامين هم تا سال 280 هجری قمری كه حضرت حضور داشتند هم وفور شيعيان بود
وبعدش كه سامراء متروك شد
شيعيان بسيارى؛ براى حفظ حرمين باقي ماندند

مثل ان فرد عتبه ومدعي عالم به تاريخ سامرا كه اصلا منكر خانه امام عسكري هم بود = عمل نشود
وقتي اينها منكر اصل اماكن امامین هستند
ديگر چه برسد مراقد علماء
همه اثار را محو مي كنند

مقبره العلماء نزدیک حرم:
ان مقبرة العلماء اسمش بود و علماى بسياري در آن دفن شده بودند
و بعد سقوط صدام احياء شد
اما داعش كه مسلط شد تخريب كرد

وقتي عالمي شيعي در شهري هست چه برسد عالمان بسيار يعني چندين برابر انها شيعيان بوده اند

Image

والحمدلله رب العالمین
=============================

درس معرفتي كرفتن از متون زيارات و مذاكره معرفتى جزو برنامه زيارت مشاهد معظمه:
چنان که در کلام معصومین علیهم السلام در متون زيارت جامعه كبيره كامله كه سلام به حضرات علیهم السلام هست، نحوه ابراز معرفت و ولايت و تسليم تعليم شده  
و در زيارت ناحيه مقدسه ذكر مصائب اشاره شده
و در زيارت عاشوراى تامه تبری تفصيلی تعليم شده
فلذا به خواندن متون اكتفا نكنيم
و اين متون تعالیم وحی فقط تبديل به زيارتنامه نشوند
و هرجا معرفتی دریافت کردیم در هر جا که جایش هست، آن را عملی کنیم:
هم ابراز معرفت، هم ذکر مصائب، هم برائت ولعن ابليس و طواغيت تا به امروز
و مثل آنطوركه در زیارت سامراء براى نفرین بر ابلیس و لشكریانش مفصلا تعلیم شده
در هر زيارتی اين نفرين بر ابليس را انجام دهيم
و نگوییم آن مال كربلا و عاشورا بود... اين مال سامراء...
هر معرفت از هر زیارت بدست آوردیم در هر جا جاى کاربردش هست عملى کنیم ان شاءالله.

=====================
يكي از برنامه هاى زيارت حرم عسكريين عليهما السلام تذكر به مصائب و مقتل اشان است

شدت مصائب و ابتلاءات حضرتین علیهما السلام در سامراء:

از آموزه هاى معرفتى زيارات حرم عسكريين

در چند فقرات زیارت حضرت امام هادی علیه السلام، از جمله "...الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ، وَالْمُخْتَبَرِ بِالْمِحَنِ، وَالْمُمْتَحَنِ بِحُسْنِ الْبَلْوَىٰ، وَصَبْرِ الشَّكْوَىٰ..."
به شدت مصائب و ابتلاءات حضرتین علیهما السلام در سامراء اشاره شده است.

چقدر خوب است آنها كه بلدند مرثیه خوانى را
با مطالعه، مصائب سامراء را،
در آخر زیارت لیست اين مصائب را یاداوری كنند و عزاداری شود، بخاطر اينكه كمتر توجه و ياد مى شود.

خصوصاً كه در سامراء به وضوح دیده می شود که انواع فتنه ها هنوز در جریان است.
لذا این مصائب خاص حضرتین علیهما السلام خوبه یاد آوری شوند و نیز لیست مفصل موارد امروزی مصائب از دشمنی و تقصیر معرفتها ذکر شود (كه دیشب در آخر اتصال با دوسه كلمه به خوبی اشاره شد).
بلکه قطعا در سامراء بیشتر از همه جاها این برائت از اضداد لازم است.

از آموزه هاى معرفتى زيارات حرم عسكريين
در دعا بعد از زیارت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، در آخر دعا، سطرهای طولانی آمده است با لعن ابلیس و جنودش (لعنت الله علیهم اجمعین) که در هر زمان بندگانی را گمراه و آیین حق را فاسد نمودند

و در ادامه دعا آنها مفصلا لعن می شوند:
...اللّٰهُمَّ وَ إِنَّ إِبْلِيسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِينَ قَدِ اسْتَنْظَرَكَ لِإِغْواءِ خَلْقِكَ فَأَ نْظَرْتَهُ، وَاسْتَمْهَلَكَ لِإِضْلالِ عَبِيدِكَ
فَأَمْهَلْتَهُ بِسابِقِ عِلْمِكَ فِيهِ وَقَدْ عَشَّشَ، وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ،.....
وَاجْعَلْ دائِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ، وَابْسُطْ عَدْلَكَ، وَأَظْهِرْ دِينَكَ، وَقَوِّ أَوْلِياءَكَ، وَأَوْهِنْ أَعْداءَكَ، وَأَوْرِثْ دِيارَ إِبْلِيسَ وَدِيارَ أَوْلِيائِهِ أَوْلِياءَكَ....


اين نفرین و برائت از ابلیس لعین و جنود شيطان لعین در هر جا و هر زمان لازم است و لااقل در
اماكن زيارتى و انتهاى زيارات و هنكام و اماكن استجابت دعا اقلا يكبار خوانده شده واز خداوندخواسته شود


ترجمه قسمت دعای نفرین بر ابلیس لعین و لشکریان شیطان (لعنت الله علیهم اجمعین) جهت تامل بیشتر:
"...خدایا ابلیس سرکش ملعون از تو برای گمراه کردن آفریدگانت فرصت خواست و تو فرصتش دادی و از تو برای بدر بردن بندگانت از راه، مهلت خواست، تو از روی علمت که از پیش درباره او گذشته بود مهلتش دادی، به تحقیق او آشیانه کرده و سپاهش فزونی یافته و لشگریانش انبوه گشته و دعوت‌کنندگان به سوی او در اطراف زمین پخش شده، در نتیجه بندگانت را گمراه کردند، و آیینت را فاسد نمودند و واقعیت‌ها را از جایگاهش منحرف کردند و بندگانت را گروه‌گروه پراکنده کردند و دسته‌های سرکش قرار دادند، در حالی‌که درهم شکستن بنیانش و از هم پاشیدن شأنش را وعده دادی، پس فرزندان و لشگریانش را نابود کن و کشورها را از بدعت‌ها و اختلافاتش پاک فرما و بندگانت را از روش‌ها و سنجش‌های غلط او راحت کن؛ . و گردش ناروای روزگار را برضدّ آنان قرار ده و عدالتت را بگستران و دینت را نمایان کن و اولیایت را نیرومند ساز و دشمنانت را ناتوان کن و سرزمین‌های ابلیس و دوستانش را به اولیایت واگذار فرما و ابلیس و پیروانش را در دوزخ ابدی کن و به آنان از عذاب دردناکت بچشان و لعنت‌های به ودیعت گذاشته در مراکز نحس آفرینش و مناظر زشت طبیعت را، گردش کننده و گماشته بر آنان قرار ده، درحالی‌که آن لعنت‌ها هر صبح و شام و هر صبح و عصر، بر آنان جریان داشته باشد، پروردگارا در دنیا و آخرت، به ما حسنه عطا کن و ما را به مهربانی‌ات از شکنجه آتش نگاه دار، ای مهربان‌ترین مهربانان."
توضيح: ترجمه فوق از سايت شیخ حسين انصاریان عجالتا نقل شد
اما ترجمه دقيق معانى بيشترى را از متن اصلى آشكارى مى كند

---------------------------------------------
آموزه معرفتى از دعاى بعد زيارت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام)
رفع فتنه ها و آشوبها و انحرافات شايع اين ايام و حفظ خود و خانواده و بلاد اهل ايمان:


براى رفع فتنه ها و اشوبها و انحرافات شايع اين ايام -و حفظ خود و خانواده و بلاد اهل ايمان
اين فقرات از دعاى بعد زيارت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) را بخوانيد
در زيارت و قنوت و تعقيب نمازها:

اَللّـهُمَّ وَاِنَّ اِبْليسَ الْمُتَمَرِّدَ الّلَّعينَ قَد اسْتَنْظَرَكَ لاِغْواءِ خَلْقِكَ فَاَنْظَرْتَهُ، وَاسْتَمْهَلَكَ لاِضْلالِ عَبيدِكَ فَامْهَلْتَهُ، بِسابِقِ عِلْمِكَ فيهِ، وَقَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ، وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ، وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ في اَقْطارِ الاَرْضِ، فَاَضَلُّوا عِبادَكَ وَاَفْسَدُوا دينَكَ، وَحَرَّفُوا الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَجَعَلُوا عِبادَكَ شِيَعًا مُتَفَرِّقينَ وَاَحْزابًا مُتَمَرِّدينَ،
وَقَدْ وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْيانِهِ وَتَمْزيقَ شَأنِهِ، فَاَهْلِكْ اَوْلادَهُ وَجُيُوشَهُ، وَطَهِّرْ بِلادَكَ مِنِ اخْتِراعاتِهِ وَاخْتِلافاتِهِ، وَاَرِحْ عِبادَكَ مِنْ مَذاهِبِهِ وَقِياساتِهِ، وَاجْعَلْ دائِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ، وَابْسُطْ عَدْلَكَ وَاَظْهِرْ دينَكَ،
وَقَوِّ اَوْلِيآءَكَ، وَاَوْهِنْ اَعْدآءَكَ، وَاَوْرِثْ دِيارَ اِبْليسَ وَدِيارَ اَوْلِيائِهِ؛ اَوْلِياءَكَ، وَخَلِّدْهُمْ (وَخَلِّدْ اِبْليسَ َواَوْلِيائِهِ) فِي الْجَحيمِ وَاَذِقْهُمْ مِنْ الْعَذابِ الاَليمِ، وَاجْعَلْ لَعائِنَكَ الْمُسْتَوْدَعَةَ في مَناحِسِ الْخِلْقَةِ وَمَشاويهِ الْفِطْرَةِ دائِرَةً عَلَيْهِمْ وَمُوَكَّلَةً بِهِمْ وَجارِيَةً فيهِمْ كُلَّ صَباح وَمَسآء وَغُدُوّ وَرَواح،
رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.


-----------------------------
از آموزه هاى معرفتى زيارات حرم عسكريين
فقرات دعای بعد از زیارت امام حسن عسکری (علیه السلام) برای ترقیات و عاليترين حاجات براى معرفت و تقرب الهى:

اين فقره از دعاى بعد از زيارت حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) در حرم سامرا:
عاليترين حاجات براى معرفت و تقرب الهى ذكرشده است:

يا ذَا الْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ، وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ، وَالْمِنَنِ الْمُتَتابِعَةِ، وَالاْلاءِ الْمُتَواتِرَةِ، وَالاَيادِى الْجَليلَةِ، وَالْمَواهِبِ الْجَزيلَةِ،
صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الصّادِقينَ،
وَاَعْطِني سُؤْلي وَاجْمَعْ شَمْلي وَلُمَّ شَعْثي وَزَكِّ عَمَلي، وَلا تُزِ غْ قَلْبي بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَني، وَلا تُزِلَّ قَدَمي، وَلا تَكِلْني اِلى نَفْسي طَرْفَةَ عَيْن اَبَداً، وَلا تُخَيِّبْ طَمَعي، وَلا تُبْدِ عَوْرَتي، وَلا تَهْتِكْ سِتْري، وَلا تُوحِشْني وَلا تُؤْيِسْني، وَكُنْ بى رَؤوفاً رَحيماً،
وَاهْدِني وَزَكِّني وَطَهِّرْني وَصَفِّني وَاصْطَفِني وَخَلِّصْني وَاسْتَخْلِصْني وَاصْنَعْني وَاصْطَنِعْني، وَقَرِّبْني اِلَيْكَ وَلا تُباعِدْني مِنْكَ،
وَالْطُفْ بي وَلا تَجْفُني، وَاَكْرِمْني وَلا تُهِنّي، وَمآ اَسْاَلُكَ فَلا تَحْرِمْني، وَما لا اَسْاَلُكَ فَاجْمَعْهُ لي بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،

كه البته كل فقره دعاى جليلي است با مقدمات مناجات و قسم به اسماءالهي و صلوات و دعاهايى كه عموما همه به ان نياز داريم
اما فقره اخر كه رنگی شده حاجات خاص براى خواص و افراد عالي همت مي باشد

فقره رنگی دعای فوق از دعای بعد زیارت امام حسن عسکری (علیه السلام)
براى ترقيات و مراحل عاليه است:
{هدايت و تزكيه و طهارت و تصفيه و زبده شدن و برگزيده شدن و خالص سازي و شدت خلوص و براى حق ساخته شدن و مخصوص خداشدن و مقرب شدن و بعد از قرب الهى دورنشدن}
= و در اين فقره همه مراحل ترقي زائر ذكر شده است،
تعليم اين دعا به زائر از تحفه هاي زيارت حرم سامراء
و مهمترين دعاي درباره ترقيات خود شخص است
كه در اينجا و همه جا كه زائر بخواهد براى خودش دعا كند
اين فقره را با توجه بخواند و حوائج مذكوردرمضامينش را از خدا بخواهد

از آموزه هاى معرفتى زيارات حرم عسكريين
در زيارت خاصه حضرت امام حسن عسكرى از حضرت بقية الله اينطورياد شده است:الاِمامِ الْمُنْتَظَرِ، الظّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ، وَالثّابِتَةِ فِي الْيَقينِ مَعْرِفَتُهُ، الُْمحْتَجَبِ عَنْ اَعْيُنِ الظّالِمينَ، وَالْمُغَيِّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفاسِقينَ، وَالْمُعيدِ رَبُّنا بِهِ الاِسْلامَ جَديدًا بَعْدَ الاْنْطِماسِ، وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاْنْدِراسِ،
يعنى
آن امام منتَظر كه
حجتش براى شخص عاقل ظاهر است
و معرفتش در علم يقين ثابت است
آنكه از چشمان ظالمان پوشيده و در پرده است
و از دولت فاسقان پنهان شده است
آنكه پروردگارمان بوسيله او اسلام را جديد و نو و تازه برگرداند بعد از آنكه كهنه شده است
و قرآن را بوسيله او تر و تازه برگرداند بعد از آنكه مندرس شده است


چند آموزه معرفتى دراين فقرات است از جمله:
1- حضرت از همه عالم و همه بشر پوشيده و در پرده و پنهان نيست
فقط از ظالمان و دولت فاسقان پوشيده و در پرده و پنهان است

2- بنابراين غيبت كلي و قهري نيست
و مشروط به اوصاف و شرايط است

3- اگر حكومتي هست و حضرت را آن حكومت و كارگزارانش نمي بينند يعني كه از دولتهاى فاسقند

4- همه آنها كه دوست دارند در وضعيت ديدار حضرتش قرار گيرند
بايد از وضعيت وصفت ظالمان (بخصوص از رويه ظالمان زمانشان) بيرون آيند
چه ظلم به نفس
چه ظلم به ديگران
چه ظلم به حق و كوتاهي در مسير حق
واگر رعايت كنند در وضعيت ملاقات و زيارت كنندگان قرار مي گيرند
نه آن زيارت و تشرفات ندرتا و اتفاقى
و به شفاعت حضرت
بلكه وضعيت زيارت و تشرف و ديدن حضرت در هر جا كه او و حضرت باشند

5- نسبت به اصل اسلام = اسلامى كه الان رايج هست (ولو ميان شيعه صحيح المذهب چه برسد سایر مسلمين ناصحيح المذهب) در وضعيت كهنه شده و خيلي از جاهايش رنگ و رو رفته و ناپيداست =
نسبت به اصل قرآن = قرآنى كه الان رايج است كهنه و مندرس است
و اينها بوسيله حضرتش نو و تر و تازه مي شود
چه در قبل از ظهور جهانى براى آنها كه در وضعيت ظالمان نيستند
و چه بعد از ظهور و غلبه جهانى حضرت جهت عموم بشر

اعاذنا الله عن الظلم والفسق و الانحراف
اللهم ثبتنا على حجته ومعرفته باليقين
و من الله علينا بشرف الإتصال به و زيارته على الدوام
آمين رب العالمين

=================
از آموزه هاى معرفتى زيارات حرم عسكريين
از معارف جليله در زيارات سامراء در زیارت حضرت نرجس (سلام الله علیها)

1- قبلا بيان شدكه در زيارات سامراء فقرات در سطح فوق برجسته در لابلاي متون وارده از حضرات هست

2- البته همان فقرات كه در غالب زيارات تكرار ميشود هم معاني عميق و وسيع دارد، كه بزرگان بعضا گوشه هايي را شرح و بيان كرده اند

3- اما بعد از حضرت مولا (عليه السلام) كه باب علوم ومعارف بوده اند وكلماتي در سطح خاص هم از ايشان نقل شده
وآنچه از همه ائمه براى خواص نقل شده
در ميان حضرات ائمه سه امام اخير مطالبي مهم در لابلاي مطالب براى عموم ذكر شده است؛ كه خوب است اهل معرفت آنها را بولد كرده
از معارف جليله در زيارات سامراء و در آن تمركز كنند

مهمترين متن از زيارات وارده از سه امام اخير همان زيارت جامعه كبيره كامله است
و زيارات دو امام 10 و11كه غالبا از حضرت وارد شده است
در برخي از جلسات زيارت سامراء به مناسبت معرفتجويي برخي حضار يا متصلان فقراتي را نشان و اشاره كرديم

در اين جلسه در اين فقره از زيارت حضرت نرجس تمركز مي كنيم
اَشْهَدُ اَنَّكِ اَحْسَنْتِ الْكَفالَةَ، وَاَدَّيْتِ الاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ في مَرْضاتِ اللهِ، وَصَبَرْتِ في ذاتِ اللهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللهِ، وَبالَغْتِ في حِفْظِ حُجَّةِ اللهِ، وَرَغِبْتِ في وُصْلَةِ اَبْناءِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةً عَلَيْهِمْ،== مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، ===
دركلمات اخير اين فقره
در اين فقره مطالب متعددي را از فضايل حضرت نرجس بيان ميكند كه هر كدام اهميتي خاص دارد
تا مي رسد به كلمات اخير فقره كه راهنماي عملي براى همه ما است
وبسياردر زندگي كاربرد دارد؛ خصوصا براى اهل خير و خدمت و احسان به ديگران
بعد از شمردن خدمات جليله اى كه حضرت نرجس براى اين خاندان و امام زمان فرزندشان بذل فرموده؛ آخرش اين موارد ر ا ختم مي كند به اين دو كلمه:
مُؤْثِرَةً هَواهُمْ،
مؤثرة يعني ايثار كننده، ترجيح دهنده
اي بانويي كه در خدمتت براى حضرات و حضرت فرزندت هواي آنها و ميل آنها و آنچه آنها مي خواهند را ترجيح مي دادي


خيلي از ماها چه بسيار خدمات و احسان را موفق ميشويم، چه براى خانواده يا بزرگان يا در مسير دين
اما غالب افرادي كه به كاري موفق مي شوند اكثرا مي خواهند آنطور دلشان مي خواهند انجام دهند
و تا بنا مي شود كه طبق برنامه اى كار كنند؛ متكبرين كه بهشان برمي خورد ومنصرف يا منقطع مي شوند، معملويهاشان شل مي شوند وبعد ديگر درست مثل قبل كار نمي كنند
تمام اينها براى اين بوده كه شخص اگر چه براى خدا كار ميكرده، يا براى احسان به كسي؛ اما هرچه بوده در چهارچوب ميل خودش بوده، و نفس از اين لذت به ميل خودش عمل كردن منتفع مي شده، و مانع او نمي شده؛ ولي تا بنا ميشود طبق برنامه اى يا نظري برخلاف سليقه اش عمل شود؛ ديگر سست ميشود؛ چون نفسش ديگر حظ و لذت نمي برد ولذا منصرف ميشود
ولذا به عنوان فضيلتهاى حضرت نرجس، و درنهايت و اوج فضيلتها اين بيان شده است

اي بانويي كه هواي آنها (حضرات) را بر نظر، سليقه، ميل و راي (ولو ارزشمند وخوب بوده) ترجيح ميدادي
اگر در همين نكته تامل شود صدها موارد روزانه مصداق برخورد ميشود
و شخص اگر در همين قدر بر اين مواظبت كند كه مدار كارش ميل و نظر خودش نباشد كه تا بنا بشود تغيير بدهند منصرف شود = آنوقت دربهايي از معارف براى او گشوده ميشود.


به مناسبت موضوع ونكته بحث فوق
و حال رايج ميان افراد غير فرهيخته

كه خدمت ميكنند بدون ملاحظه مقصد و براساس ميل شخصي خودشان و حتى اگر برمصلحت مقصد نباشد
قصه اى را نقل ميكنم:
شخصی بود عيالش مرحومه شد؛ طبق روال شايع كه دختران غير فرهيخته دارند و خودشان مي خواهند بجاى مادرشان خدمت كنند = مبادا نياز حضور زن ديگري براى پدرشان بشود = بجاى اينكه بروند زن مناسب او برايش بگيرند
خودشان نوبت ميگذارند هر هفته يكيشان مي آمد و خانه پدرشان را مرتب ميكرد
نه مرتب كردن براساس آنچه بود و پدرشان مناسب ميداند وميخواهد دم دستش باشد يا يادش هست
هر كدامشان مي آمد شست ورفت و مرتب ميكرد و آنها را مطابق سليقه اش مي چيد برحسب سليقه اش
آن پيرمرد ميگفت هرچه ميگفتم جاى چيزها را تغيير ندهيد من در زحمت مي افتم براى پيدا كردنش ووو
چشم مي گفتند؛ اما هربار همان رويه مرتب كردن برحسب سليقه شخصي خودشان
اين مطلب موضوع ساده اى بود، فهمش سخت نبود؛ اما بخاطر فرهيختگي على رغم وضوح يا تذكر گويا نمي شنيدند و هي تكرار مي شد
حالا آن دخترها خدمت ميكردند به پدرشان اما براساس سليقه و هواي خودشان

واز اين قبيل اعمال سليقه ها در افرادي كه خدمت مي كنند فراوان است
و بخاطراينكه كاري كرده خودش را ذي حق ميداند
و آنقدر بعضا مصر هستند كه اگر بنا باشد طبق سليقه و راي شان نباشد يا اصلا آن كار را انجام نمي دهند، يا ديگر با رغبت و خوبي و خوشي قبل انجام نمي دهند
در حاليكه خودش معترف است كه براى خدمت او آمده، وهمت و وقت صرف كرده؛ پس ملاك مصلحت ونظر مخدوم بايد باشد
واين در مسير هم خيلي موارد مصداق پيدا ميكند
البته ممكن است از اول سليقه خودش هم در جهاتي مطابق باشد و رعايت كند
بحث سر مواردي است كه سليقه ونظرش متفاوت است
آيا باهمان سرعت و شوق و ذوق كه مطابق سليقه اش هست انجام مي دهد؟
مؤثرة هواهم

والحمدلله رب العالمین
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

شناخت حرم مهدوى عليه السلام (طيقه همكف زير كنبد لاجوردي)

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 6:45 am

معرفى حرم مهدوى = خانه امام حسن عسكرى و مولد و خانه امام زمان عليهما السلام



1- در زمان امامين عسكريين عليهما السلام در محل لشكركاه (عسكر) سامراء در موضع حرمين فعلى دوخانه مجاورهم در دو طرف يك خيابان بوده است
یکی: خانه امام هادی كه امروز حرم و ضريح عسكريين و مادران و فرزندانشان عليهم السلام است
دومى: خانه امام جسن عسکری كه بعدا مولد و خانه امام زمان علیهما السلام شده است،


2- این مقبره و گنبد طلایی عظيم (كه بعد انهدام توسط داعش؛ دربازسازي توسط ايران حجمش كوجكتر شده است) خانه امام هادی بوده،
و امام حسن عسکری بعد از شهادت کنار مرقد پدرشان و در خانه ايشان دفن می شوند،

3- و اینجایی که به سرداب معروف است زیرزمین و سرداب خانه حضرت امام حسن عسكري علیه السلام بوده است،
البته از این سرداب به زیر خانه امام هادی علیه السلام هم راه زير زميينى از زير كوجه داشته
كه امروز تجديد و بازاسازى با توسعه داشته است و مورد استفاده زائران براى آمدن از حرم عسكريين به سرداب مقدس است،

4- شواهدفراوان وجود خانه امام حسن عسكري به عنوان مكان مستقل = در كلام خازنان وحي و احاديث شريفه
حانه امام حسن عسكري است همانست كه كنبد لاجورى كاشيكاري دارد حرم مهدوی است و زير آن سرداب مقدس بوده و هست، مثلا:

در قضیه استجازه (اجازه خواستن) جناب حکیمه خاتون برای نرجس خاتون؛ امام هادی می فرمایند: او را برای او (امام حسن) بفرست به خانه اش
(از همین فقره معلوم می شود خانه امام حسن عسکری جدا از خانه امام هادی بوده،
و در قضیه ازدواج و تولد از ايناشارات متعدد ديكر نيز هست)

از شواهد دیگر
در زیاتنامه ها که نقل شده برای زیارت سامرا،
سه زیارت نقل شذه،
یکی زیارت حرم عسکریین،
يكي زیارت سرداب (طبقه زيرين خانه امام حسن عسكري)،
يكي زیارت حرم مهدوی منه السلام (طبقه همكف و زيركنبد با كاشيكاري لاجورد)

همجنين
در متون ادعیه كه از طرف اهل بیت رسيده، نيز می بينيم كه سرداب (كه زير زمين خانه امام عسكرى است) اعمال جداكانه دارد،

علاوه بر اينها شواهدی هست در زیارتنامه ها که این را جداگانه آورده و نشانه مورد زيارت بودن حرم مهدى طبفه همكف حرم مهدوى واقع در بالاى سرداب مقدس است
در کتاب مزار از شهید اول جزء 1 صفحه 203، که از کتابهای معتبر و معروف منبع زیارت نامه ها است،
عبارت عربی "فاذا اردت الانصراف ... و فی زیارت مولانا حجة الله الخلف الصالح ابالقاسم محمد المهدی صاحب الزمان، ....
وقتی خواستی برگردی و وداع کنی از زیارت امامین عسکریین وداع کن (با صیغه تثنیه، برگرد رو به حرم عقب عقب برگرد بعد از اينكه زیارت دو امام را مفصلا تا وقت خروج کامل گفته، در ادامه مطلبى فرموده كه به معنى: وقتی به حرم مهدوی رسیدی .... مى باشد
فاذا وصلت الی حرمه بسُرّ من رای... (با ضمير مفرد نه تثنيه كه مقصود امامين باشد) = و اين يعنى موقعی که رسیدی به حرم حضرت مهدی در سامراء)
بعدفرموده
غسل کن و لباس تمیز بپوش طاهر ترین و پاکیزه ترین لباسهای خودت را، و بمان و بایست بر باب حرم او
بعدفرموده:
(فقف علی باب حرمه علیه السلام قبل ان تنزل السرداب) ،= قبل از اینکه بروی به زیارت سرداب (یعنی زیارت حرم مهدوی را مقدم داشته بر زیارت سرداب)
بعد متن زيارت مكاني واقع در بالاي سرداب را بيان مي كند
كه همه مضامينش بر امام زمان منطبق است و زيارت خاص امام زمان است
و زُر بهذا الزیارة = و فرموده با اين زيارت زيارت كن
السلام علیک یا خلیفة الله و خلیفة آباءه المهدیین السلام علیک یا وصی ...
که همه مضامين از روایات و ماثوره است،
واين شواهد نشانكر اين است كه از همان زمانها و حدود 1200 سال پیش این حرم مهدوى مستقلا مطرح بوده
و اینجا (طبقه همكف مكاني) به عنوان حرم و زيارتكاه امام زمان بوده وبا اين تعابير اعمال مستقلى در مكان جداگانه ای برای زیارت حضرت مهدی را شرح و توضیح داده

و نيز در ادامه آن حديث یک فصل جداگانه برای زیارت امام​ زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هست،
ونكته وشاهد ديكر (برمطرح بودن حرم مهدوى = طبقه همكف بجز سرداب) اينكه
امام معصوم درشرح اعمال زيارت حرم مهدوى کلمه حرم را خاصتا بکار برده، = پس امام زمان حرم دارد،
و نظیر این کلمات در کتب بقیه علما هم هست،

5- تغييرات ساختمان حرم مهدوى
ساختمان حرم مهدوي صورت اوليهاش با امروزمتفاوت بوده
و مطابق نيازهاى زندكي معمولى خانواده اى با خادمان و شؤونات مربوطه بوده است و برحسب ساكنان خانه اتاقهاي متعدد داشته است مثلا
صحن وسيع داشته مثل صحن امروز اين حرم
ايوان بزرك داشته كه محل استقبال از ميهمانها و اصحاب و شيعيان بوده كه كنجايش نشستن دههانفر را داشته است اين ايوان در موضعش امروز هم ايوان حرم مهدوي است
اتاق متصل به ايوان كه محل استفاده شخصي خضرت امام حسن عسكري بوده
اتاقي هم بشت اين اتاق كه محل اقامت محفوظ امام زمان عليهالسلامبةوده وخواص بارخصت حضرتش فرزندش را زيارت مي كرده اند
و اتاقي هم براى نرجس خاتون
اتاقهايي هم براى خادمان و خادمات
اين مقدارشاز مسلمات است

6- اما خانه امام حسن عسكرى بعد از 280 قمرى
و حمله و اشغال و بسنن توسط نيروهاى حكومت عباسي
كه منجر به رفتن امام زمان از سامرا شد
مرحله عدم استمرار اقامتشان در خانه بدرشان شروع شد

7- بعداز بسته شدن خانه ديكر آنجا زيارتكاه شد
و شيغيان براى زيارت (از بيرون خانه) مي آمدند
بعد از مدتي كه حساسيتهاى حكومتي كم شد
درب خانه به عنوان مسجد باز شده و مورد زيارت شيعيان بود
و درادامه هر دو خانه امام هادى و امام عسكرى زيارتكاه شيعيان يود

8- ساختمان زيارتكاه خانه امام زمان طي قرون مختلف تغييركرده و بازسازي و نوسازي شده است
اما ساختمان امروزي این مشهد عظیم با كنيد لاجوردىآن
در اواخر عصر صفویه ساخته شده و در دوره قاجار و بعداز آن هم تقويت و تعمير شده است،
سازنده اوليه ساختمان فعلى = یکی از امرای صفویه بوده در خوی که حکومتش از آذربایجان تا نواحی غرب کردستان بوده بنام امیر احمد خان دنبلی(ازحاکمان شیعه)
می آید وسختمان قديمرا نوسازيمي كند و یک ساختمانی با شكوهتر اینجا می سازد که خانه امام عسکری طبقه اول بوده و طبقه زیرین آن هم سرداب،
بعدها كه حضر شيعياندرسامراء م مي شود وسنيهااكثريت ميشوند طبقه رویی و همكف و زير كنبد لاجوردى توسط سنی ها تصرف می شود و به نام هایی مانند:
جامع الصاحب ،
جامع صاحب الامر،
مشهد صاحب الزمان،
مشهد الغیبه
و...
مشهور بوده
که در کتب تاريخي ثبت کرده اند،

9- در دوره صدام لعين؛ براى رسمي كردن سلطه سنيها نام ونشانهاى اصلى را امحاء كردند و به نام جامع الصفوي (با نشانه تاريخي دوره صفوى) آنرا در ثبت اوقاف سني عراق سند زدند
نه اینکه ساختمان بالایی (حرم مهدوى) را در دوره ای سنی ها ساخته باشند
و اين اشاعه اي است توسط سنيها كه در سالهاى اخير بعد سقوط صدام (و اكثريت شيعه در مجلس و دولت عراق)
براى اينكه به اوقاف شيعي بركردانده نشود تلاشي مذبوحانه از سنيان بوده است
و متاسفانه توسط شيعيان سني مذاق؛ مسلط ير حرمين سامراء هم تكرار مى شود
پس هیچ جیزی را سنی ها نساختند
خصوصا كه سنی ها منکر امام زمان (فرزند امام حسن عسكرى) هستند
و مى كويند در وقت ظهور بدنيا مي آيد
چرا باید حرمی که می دانند حرم حضرت مهدی (فرزند امام حسن عسكري است و مهدي مورداعتقاد آنها نيست را بسازند؟؟!!،

يس حرم مهدوي قدمتي حدود 1200ساله دارد
حرم مهدوي 1100 در دست شیعیان بوده
اما سنی هاي سامراء و شهرستان اطرافش
در ميانشان قيايلي هستند ادعا دارند از ذريه جعفر فرزند امام هادي هستند
و ضمن سني بودنشان معتقد به 12 امام شيعيان
و اينها می آمدند به زيارت حرمين سامرا از جمله زیارت حرم مهدوى،
و بعدا برای خودشان جلسه یا مجلسی داشتند در خانه امام عسکری علیه السلام می نشستند و ذكر مى كفتند
به مرور زمان و سلطه رسمي سنيان و با اهمال کاری شيعيان براى حضور در حرم مهدوي (طبفه همكف) كه زيارت روزانه شان متروك شده و محدود به ايامى خاص در سال بود
و تدريجا اختصاصي شدن اين طبقه اصلى وحرم مهدوي براى سنيها علني ورسمي شده
نتيجتا به مسجدسنيها شهرت بيدا ميكند
و اين فضا ايجاد مي شود كه كويا اینجا مال سنی ها است ،
در دوره صدام ملعون که رسما غصبش می کنند
و سنيهاى نواصب را هم داخلش راه می دهند

اما بعد سقوط صدام ؛ شيعيان براى بازكردان حرم مهدوي
مجبور مي شوند كه حرم مهدوي را از سازمان اوقاف سني عراق با مبلغ بسياربسيار هنكفتي بخرند!!!
و در سالهای اخیر اینجا بر می گردد به دیوان وقف شیعی
ولی هنوز اینهایی که قصور دارند و مطلع نیستند می گویند مسجد سنی ها!!!

در طول تاریخ به اسم مسجد اینجا را حفظ کردند
نامی که خود تولیت فعلى اخيرا بردرب حرم مهدوي نوشته که
مسجد دار صاحب الزمان، مسجد دار والد امام زمان، مسجد سرداب امام زمان
براى يادآري شدن اين مكان در اذهان ماموران حرمين مي توانيداين اسمها را براى زنده نكهداشتن انتساب مكان به حضرت مهدي بكار ببريد مثلا به بهانهادرس برسيدن و...
اما در توضیح طوری توضیح دهید که برسد به مقصود خودتان = حرم مهدوي = مثل اينكه بكوييد مولد الإمام المهدي ووو

10- در حرم مهدوي (طبقه همكف) مواضع خاص در جند جا هست
كه برخي نشان دارد و برخي بى نشان است اما با شواهدي مى شود بدست آيد و مى تواند شناخته و زيارت شود:

1- موضع ميان تحت القبة و كنبد حرم مهدوى كه محل دريافت امام حسن عسكرى عليه السلام فرزندشان را بعد ولادت است كه در حديث ولادتنامه آمده است و آنجا امام زمان را بوسيد و مراسم اذان كفتن و تجنيك و تسميه و... مرسوم در ولادت را اجرا كرده اند

2- موضع محراب كه محل نماز امامين حضرت حسن عسكرى و حضرت محمد مهدي بوده و هست

3- موضع مولد و ولادتكاه امام زمان
غرفه جناب نرجس خاتون
و محل نكهدارى امام زمان در دوران نوزادي
رواق شرقى حرم مهدوي است
كه به ورودي قديمي سرداب جهت مخفى نموادن امام زمان در دوران نوزادي نزديكتر بوده است

4- موضع محاذي بالاي صفه مقدسه در سرداب
= كه در تعميرات اخير سرداب مكشوف شد
و كنار ستون عظيم جنوب شرقى (از جهار ستون كنبد)
و سمت جب محراب واقع است

5- جاه وديعة = موضع جاه آب خانه حضرت امام حسن عسكرى
كه در ميانه صحن حرم مهدوى واقع بوده است در شمال حرم مهدوى واقع است
و آن جاه متبرك شده به حضور امام زمان
به واقعه اختقاء اعجاز آميز در دوران كودكي وبه همين جهت {جاه وديعة} ناميده شده است
كه شرح واقعه اش در كتاب ولادت نامه آمده است
امروزه اين جاه بوشانده شده و ميانه صحن شريف

6- سرداب مقدس
كه محل عبادت حضرات امامان دهم و يازدهم و دوازدهم عليهم السلام
و محل اقامت امام زمان از شروع دوران ستر و بنهانى (غيبت) تا سال 280 هـ.ق

7- صفه مقدسه در سرداب
كه محل عبادت حضرات امامان دهم و يازدهم و دوازدهم عليهم السلام
امروزه تبديل ضريح شده و از بيرون مى توان زيارت كرد
و از حرم مهدوى در طبقه همكف ماحاذي آن موضع كنار ستون جنوب شرقى

8- حوض ميان سرداب كه حضرات ائمه دهم تا دوازدهم از آن وضو مى كرفته اند
و امروزه تسطيح شده و محل نماز زائران است

najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

اعمال و برنامه هاى زیارت حرم مهدوى (شامل طبقه همكف+سرداب مفد

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 7:05 am



بعد از انجام برنامه زيارت حرم امامین، نوبت زيارت حرم مهدوی عليهم السلام است

بنابر آنجه در بخش قبلى (معرفت حرم مهدوى عليه السلام) تشريح شد
حرم مهدوى شامل دوبخش زيارتي است
1- طبفه همكف و زيركنبد لاجوردي (بخش اصلى خانه امام عسكرى و امام مهدى عليهما السلام)
2- سرداب مقدس (محل عبادت امامان دهم تا دوازدهم +محل اختفاى امام زمان علهم السلام تاسال 280 هـ.ق)
در برنامه زيارتى معاهدان دوام حضور هم زيارت هردو طبقه مقرر است،



اكر حرم شريف مهدوى (طبقه همكف) باز بود كه اول اين مكان را زيارت مي كني بعد به زيارت قسمت سرداب مي روي[/size_2]

براى ورود به حرم شريف مهدوى (طبقه همكف) با متن اذن دخول (اللهم إني وقفت على باب من ابواب بيوتك...) طلب رخصت مى كني


همانطور كه در وقت ورود و در صحنها و در رواق و در فواصل تا رسیدن به روضه منوره این اذکار گفته مى شود
بعد ورود در فواصل مسير در رواقها نبز مى كويى:

بسم الله و بالله، وفي سبيل الله، و على ملة رسول الله،
الله اكبر الله اكبر، الله اكبر كبيرا، و الحمدلله كثيرا، و سبحان الله بكرة واصيلا،
الحمدلله على هدايته لدينه، والتوفيق لما دعا اليه من سبيله،


زيارت داخل حرم مهدوى و اذن دخول دوم
بعد از ورود به حرم يا اكر بسته بود بر درِب حرم آن حضرت بایست و بگو:
اكر درب حرم مهدوى (طبقه همكف و زير كنبد) بسته بود و خواستى از بشت درب زيارت كنى با همين متن زيارت كن

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ وَخَلِيفَةَ آبائِهِ الْمَهْدِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ الْأَوْصِياءِ الْماضِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حافِظَ أَسْرَارِ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَنْوَارِ الزَّاهِرَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَعْلامِ الْباهِرَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْعُلُومِ النَّبَوِيَّةِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ الَّذِي لَايُؤْتىٰ إِلّا مِنْهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَبِيلَ اللّٰهِ الَّذِي مَنْ سَلَكَ غَيْرَهُ هَلَكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبىٰ وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِي لَايُطْفَأُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ الَّتِي لَاتَخْفىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلَىٰ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ سَلامَ مَنْ عَرَفَكَ بِما عَرَّفَكَ بِهِ اللّٰهُ وَنَعَتَكَ بِبَعْضِ نُعُوتِكَ الَّتِي أَنْتَ أَهْلُها وَفَوْقَها،
أَشْهَدُ أَنَّكَ الْحُجَّةُ عَلَىٰ مَنْ مَضَىٰ وَمَنْ بَقِيَ، وَأَنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْغالِبُونَ، وَأَوْلِياءَكَ هُمُ الْفائِزُونَ، وَأَعْدَاءَكَ هُمُ الْخاسِرُونَ، وَأَنَّكَ خازِنُ كُلِّ عِلْمٍ، وَفاتِقُ كُلِّ رَتْقٍ، وَمُحَقِّقُ كُلِّ حَقٍّ، وَمُبْطِلُ كُلِّ باطِلٍ، رَضِيتُكَ يَا مَوْلايَ إِماماً وَهادِياً وَوَلِيَّاً وَمُرْشِداً لَا أَبْتَغِي بِكَ بَدَلاً، وَلَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِكَ وَلِيّاً،
أَشْهَدُ أَنَّكَ الْحَقُّ الثَّابِتُ الَّذِي لَا عَيْبَ فِيهِ، وَأَنَّ وَعْدَ اللّٰهِ فِيكَ حَقُّ، لَاأَرْتابُ لِطُولِ الْغَيْبَةِ وَبُعْدِ الْأَمَدِ، وَلَا أَتَحَيَّرُ مَعَ مَنْ جَهِلَكَ وَجَهِلَ بِكَ، مُنْتَظِرٌ مُتَوَقِّعٌ لِأَيَّامِكَ، وَأَنْتَ الشَّافِعُ الَّذِي لَا تُنازَعُ، وَالْوَلِيُّ الَّذِي لَاتُدافَعُ، ذَخَرَكَ اللّٰهُ لِنُصْرَةِ الدِّينِ، وَ إِعْزَازِ الْمُؤْمِنِينَ، وَالانْتِقامِ مِنَ الْجاحِدِينَ الْمارِقِينَ؛
أَشْهَدُ أَنَّ بِوِلايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمالُ، وَتُزَكَّى الْأَفْعالُ، وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ، وَتُمْحَى السَّيِّئاتُ، فَمَنْ جاءَ بِوَِلايَتِكَ، وَاعْتَرَفَ بِإِمامَتِكَ، قُبِلَتْ أَعْمالُهُ، وَصُدِّقَتْ أَقْوالُهُ، وَتَضاعَفَتْ حَسَناتُهُ، وَمُحِيَتْ سَيِّئاتُهُ، وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَِلايَتِكَ، وَجَهِلَ مَعْرِفَتَكَ، وَاسْتَبْدَلَ بِكَ غَيْرَكَ كَبَّهُ اللّٰهُ عَلَىٰ مَِنْخَرِهِ فِي النَّارِ وَلَمْ يَقْبَلِ اللّٰهُ لَهُ عَمَلاً، وَلَمْ يُقِمْ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً،
أُشْهِدُ اللّٰهَ وَأُشْهِدُ مَلائِكَتَهُ وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ بِهَذَا، ظاهِرُهُ كَباطِنِهِ، وَسِرُّهُ كَعَلانِيَتِهِ، وَأَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَىٰ ذٰلِكَ، وَهُوَ عَهْدِي إِلَيْكَ وَمِيثاقِي لَدَيْكَ إِذْ أَنْتَ نِظامُ الدِّينِ، وَيَعْسُوبُ الْمُتَّقِينَ، وَعِزُّ الْمُوَحِّدِينَ، وَبِذٰلِكَ أَمَرَنِي رَبُّ الْعالَمِينَ، فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ، وَتَمادَتِ الْأَعْمارُ، لَمْ أَزْدَدْ فِيكَ إِلّا يَقِيناً، وَلَكَ إِلّا حُبّاً، وَعَلَيْكَ إِلّا مُتَّكَلاً وَمُعْتَمَداً، وَ لِظُهُورِكَ إِلّا مُتَوَقَّعاً وَمُنْتَظَراً وَ لِجِهادِي بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَّباً؛ فَأَبْذُلُ نَفْسِي وَمالِي وَوَلَدِي وَأَهْلِي وَجَمِيعَ مَا خَوَّلَنِي رَبِّي بَيْنَ يَدَيْكَ وَالتَّصَرُّفَ بَيْنَ أَمْرِكَ وَنَهْيِكَ،
مَوْلايَ فَإِنْ أَدْرَكْتُ أَيَّامَكَ الزَّاهِرَةَ، وَأَعْلامَكَ الْباهِرَةَ، فَها أَنَا ذَا عَبْدُكَ الْمُتَصَرِّفُ بَيْنَ أَمْرِكَ وَنَهْيِكَ أَرْجُو بِهِ الشَّهادَةَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَالْفَوْزَ لَدَيْكَ، مَوْلايَ فَإِنْ أَدْرَكَنِي الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِكَ فَإِنِّي أَتَوَسَّلُ بِكَ وَبِآبائِكَ الطَّاهِرِينَ إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ، وَأَسْأَلُهُ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ يَجْعَلَ لِي كَرَّةً فِي ظُهُورِكَ، وَرَجْعَةً فِي أَيَّامِكَ، لِأَبْلُغَ مِنْ طاعَتِكَ مُرادِي، وَأَشْفِيَ مِنْ أَعْدَائِكَ فُؤَادِي،
مَوْلايَ وَقَفْتُ فِى زِيارَتِكَ مَوْقِفَ الْخاطِئِينَ النَّادِمِينَ، الْخائِفِينَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ وَقَدِ اتَّكَلْتُ عَلَىٰ شَفاعَتِكَ، وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِكَ وَشَفاعَتِكَ مَحْوَ ذُنُوبِي، وَسَتْرَ عُيُوبِي، وَمَغْفِرَةَ زَلَلِي، فَكُنْ لِوَلِيِّكَ يَا مَوْلايَ عِنْدَ تَحْقِيقِ أَمَلِهِ، وَاسْأَلِ اللّٰهَ غُفْرانَ زَلَلِهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِكَ، وَتَمَسَّكَ بِوَِلايَتِكَ، وَتَبَرَّأَ مِنْ أَعْدائِكَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْجِزْ لِوَ لِيِّكَ مَا وَعَدْتَهُ؛ اللّٰهُمَّ أَظْهِرْ كَلِمَتَهُ، وَأَعْلِ دَعْوَتَهُ، وَانْصُرْهُ عَلَىٰ عَدُوِّهِ وَعَدُوِّكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ .
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَظْهِرْ كَلِمَتَكَ التَّامَّةَ، وَمُغَيَّبَكَ فِي أَرْضِكَ، الْخائِفَ الْمُتَرَقَِّبَ . اللّٰهُمَّ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِيزاً، وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسِيراً، اللّٰهُمَّ وَأَعِزَّ بِهِ الدِّينَ بَعْدَ الْخُمُولِ، وَأَطْلِعْ بِهِ الْحَقَّ بَعْدَ الْأُفُولِ، وَأَجْلِ بِهِ الظُّلْمَةَ، وَاكْشِفْ بِهِ الْغُمَّةَ . اللّٰهُمَّ وَآمِنْ بِهِ الْبِلادَ، وَاهْدِ بِهِ الْعِبادَ، اللّٰهُمَّ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً إِنَّكَ سَمِيعٌ مُجِيبٌ . السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ، ائْذَنْ لِوَلِيِّكَ فِي الدُّخُولِ إِلَىٰ حَرَمِكَ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آبائِكَ الطَّاهِرِينَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.


تذكرات مهم:
1- قبلا و مكررا كفته شده براى راهيابى به حرم مهدوى به ماموران و دفترحرم ووو....مراجعه نكنيد
و هكذا با ماموران مزاحم و دفتر عتبه و مسؤول.... اصلا هم كلام نشويد جه برسد سراغشان رفتن
و الان كه دوربين كذاشته اند حتما بيشتر مراقبت مي كنند و ان منكرين را خودشان مي فرستند
و هرقدر غفلتا (بطور غافلكيرانه و ظاهرا اتفاقى) بشود داحل (حرم مهدوی) شد و استفاده معنوي كرد خوب است
و الا مراجعه و صحبت فايده اى ندارد و حساستر مي شوند
= تعداد موارد ورود و استفاده بطور غفلتا مجموعا بيشتر از مراجعه و موافقت انها = امكان موفقيت دارد

2- اكرجه حرم مهدوي غالبا بسته است (مكر در ايام شلوغى كه آنجا را خوابكاه قرار مى دهند كاهى براى بانوان كاهى براى آقايان)
اما با منع ماموران منصرف نشوند
خودتان در فرصتى برويد
و ديكر زائراني كه تازه اشنا مي شوند و حرم مهدوى را به آنها معرفى كرده ايد را تشويق كنيد خودشان بروند
و پشت درب حرم زيارت ونماز بجاي اورند
و اكر كسي مزاحمشان شد اعتنا نكنند
البته شما همراهيشان نكنيد كه ناظران رفتن زوار نزد حرم مهدوي را به شما مربوط بدانند

3- چند تذکر و نکته در خصوص نماز خواندن پشت درب بسته حرم مهدوی:
همين كه افراد بطور متفرقه بروند نماز بخوانند و سريع بروند... ولو با ممانعت ماموران
اما تدريجا برايشان جا مي افتد كه اينجا جاي محترمى است
و افراد مختلف نه يك شخص خاص بيكير است
و اكرجه مسئله در نكرش انها ولو ممنوع بماند اما در مرور و نكرار اين عمل(بشت درب بسته زيارت و نماز خواندن)عادي مي شود
همجنين اكر كروهى هستيد مي توانيد تقسيم شويد و جلوي جهار درب بسنه انجا هر كدامتان زيارت و نماز كنيد
يكى جلوي درب شرقى (مقابل درب خروجى حرم عسكريين)
یکی در برابر ايوان و ضلع شمالي
برخي كنار ديوار سمت قبله و زير كنبد
كه افرادى متفرق بنظر برسند
نه اينكه جند نفر جلوي درب بسته جمع شده اند كه درصد منعشان بيشتر مي شود

4- مثل اصل معرفى حرم مهدوى؛ اجتماع و توقف (براى زيارت و نماز) جلوي درب بسته را به مستعدين كاروانهاى ايرانى ياد بدهيد
اما براى تعليم خودتان همراهيشان نكنيد و از دور بدون جلب توجه ماموران مكان را بشناسانيد

5- اعمال زيارت حرم مهدوى بشت درب بسته:
و اكر درب حرم مهدوى (طبقه همكف زير كنبد) بسته بود
و راهى براى ورد نبود و حتى در ساعتى خاص يا مخفيانه (ولى امن) راهى براى ورود بيدا نكردي
با همان اذن دخول فوف الذكر (اللهم إني وقفت على باب من ابواب بيوتك...) را حوانده
و متن زيارت {السلام علیک یا خلیفة الله و خلیفة آباءه المهدیین .....} را بشت درب بسته مى خوانى كه فوقا نقل شد

و نيز با اعمالى از جمله
زيارات مختصره و تحیات مهدويه مذكور در مناسك،
و زیارت آل یاسین، و نمازهايش
و نماز امام زمان،
و دعای سرداب در مفاتیح،
و دعاى ندبه
و...
اينها اگر حرم مهدوى باز بود،
اگر باز نبود بيرون حرم مهدوى در نزدیک‌ترین نقطه به حرم مهدوى
وبه زيارت و اذن دخول خاص حرم مهدوى {السلام علیک یا خلیفة الله و خلیفة آباءه المهدیین .....} اكتفا كرده و بقيه را در یا در سرداب مقدس انجام دهد


از آداب و احكام حرم مهدوى (طبفه همكف) و سرداب مقدس (طبقه زير)
مانند ساير مشاهد عظيمه الهيه
زيارت مكان و نماز و تلاوت و توسل و مناجات و استغاثه و زیارت حضرت صاحب الزمان منه السلام می باشد
که افضل نمازها نماز حضرت صاحب الامر و افضل زیارات حضرتش زیارت آل یاسين کامله می باشد
و زیارتهای مختصره که در کتاب "مناسک دیدار حق" براى حضرتش ذکر شده است
و از مناجاتهاى باحضرت دعاى شريف معروف به ندبه است



Image

کتاب مناسک دیدار حق
viewtopic.php?f=264&t=10169

دستور العمل جامع نماز امام زمان
viewtopic.php?f=264&t=10191

بعد از انجام زيارت حرم مهدوى (طبقه همكف زير كنبد) جه داخل حرم جه بيرون حرم بشت درب به زيارت سرداب مقدس مي روي

اذن دخول به سرداب:

Image
Image
Image

ادعیه های سرداب مقدس

آنگاه نزد سرداب مقدس آن حضرت برو و بین دو در بایست و درها را با دست خود بگیر و صدا را در سینه رفت و برگشت بده، همانند کسی که اجازه وارد شدن می‌خواهد و «بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بگو و به آرامی و با حضور قلب پایین برو و در فضای سرداب دو رکعت نماز بخوان، سپس بگو:
اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ، لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَكْبَرُ وَ لِلّٰهِ الْحَمْدُ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هَدانا لِهَذا وَعَرَّفَنا أَوْلِياءَهُ وَأَعْداءَهُ، وَوَفَّقَنا لِزِيارَةِ أَئِمَّتِنا، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْمُعانِدِينَ النَّاصِبِينَ، وَلَا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضِينَ، وَلَا مِنَ الْمُرْتابِينَ الْمُقَصِّرِينَ .
السَّلامُ عَلَىٰ وَلِيِّ اللّٰهِ وَابْنِ أَوْلِيائِهِ، السَّلامُ عَلَى الْمُدَّخَرِ لِكَرامَةِ أَوْلِياءِ اللّٰهِ وَبَوارِ أَعْدائِهِ، السَّلامُ عَلَى النُّورِ الَّذِي أَرادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إِطْفاءَهُ فَأَبَى اللّٰهُ إِلّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ، وَأَيَّدَهُ بِالْحَيَاةِ حَتَّىٰ يُظْهِرَ عَلَىٰ يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ، أَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ اصْطَفَاكَ صَغِيراً، وَأَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ كَبِيراً، وَأَنَّكَ حَيٌّ لَا تَمُوتُ حَتّىٰ تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطَّاغُوتَ؛
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ خُدَّامِهِ وَأَعْوانِهِ عَلَىٰ غَيْبَتِهِ وَنَأْيِهِ، وَاسْتُرْهُ سَتْراً عَزِيزاً، وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلاً حَرِيزاً، وَاشْدُدِ اللّٰهُمَّ وَطْأَتَكَ عَلَىٰ مُعانِدِيهِ، وَاحْرُسْ مَوالِيَهُ وَزائِرِيهِ . اللّٰهُمَّ كَما جَعَلْتَ قَلْبِي بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً، فَاجْعَلْ سِلاحِي بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً، وَ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَ لِقائِهِ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِكَ حَتْماً، وَأَقْدَرْتَ بِهِ عَلَىٰ خَلِيقَتِكَ رَغْماً، فَابْعَثْنِي عِنْدَ خُرُوجِهِ ظاهِراً مِنْ حُفْرَتِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي حَتَّىٰ أُجاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي الصَّفِّ الَّذِي أَثْنَيْتَ عَلَىٰ أَهْلِهِ فِي كِتابِكَ فَقُلْتَ: ﴿كَأَنَّهُمْ بُنْيٰانٌ مَرْصُوصٌ﴾.
اللّٰهُمَّ طالَ الانْتِظارُ، وَشَمِتَ مِنَّا الْفُجَّارُ، وَصَعُبَ عَلَيْنَا الانْتِصارُ، اللّٰهُمَّ أَرِنا وَجْهَ وَ لِيِّكَ الْمَيْمُون فِي حَياتِنا وَبَعْدَ الْمَنُونِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي أَدِينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ صاحِبِ هٰذِهِ الْبُقْعَةِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، قَطَعْتُ فِي وُصْلَتِكَ الْخُلَّانَ، وَهَجَرْتُ لِزِيارَتِكَ الْأَوْطانَ، وَأَخْفَيْتُ أَمْرِي عَنْ أَهْلِ الْبُلْدانِ، لِتَكُونَ شَفِيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبِّي وَ إِلَىٰ آبائِكَ وَمَوالِيَّ فِي حُسْنِ التَّوْفِيقِ لِي، وَإِسْباغِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ، وَسَوْقِ الْإِحْسانِ إِلَيَّ .
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَصْحابِ الْحَقِّ، وَقادَةِ الْخَلْقِ، وَاسْتَجِبْ مِنِّي مَا دَعَوْتُكَ، وَأَعْطِنِي مَا لَمْ أَ نْطِقْ بِهِ فِي دُعائِي مِنْ صَلاحِ دِينِي وَدُنْيايَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.


زیارات مختصره + تحيات مهدويه = مذكوردر مناسك
Image

Image

Image

استغاثه

Image

Image


دعای فرج
نسخه کامل دعا که در رساله نماز امام زمان منتشر شده است
Image
Image

تلاوت دعای فرج: 5 دقیقه
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... niyye6.mp3

Image
دعاي فرج كه هميشه در قنوت و وقت براى حضرت دعا كردن سفارش شده
و بخصوص شبهاى ماه مبارك رمضان و على الاخص در شبهاى قدر
و در مشاهد اثار مهدوي خوب است

آنگاه وارد صفّه شو و دو رکعت نماز بخوان و بگو:

اللّٰهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِناءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ الَّذِي فَرَضْتَ طاعَتَهُ عَلَى الْعَبِيدِ وَالْأَحْرارِ، وَأَنْقَذْتَ بِهِ أَوْلِياءَكَ مِنْ عَذابِ النَّارِ، اللّٰهُمَّ اجْعَلْها زِيارَةً مَقْبُولَةً ذاتَ دُعاءٍ مُسْتَجابٍ مِنْ مُصَدِّقٍ بِوَلِيِّكَ غَيْرِ مُرْتابٍ، اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ بِهِ وَلَا بِزِيارَتِهِ، وَلَا تَقْطَعْ أَثَرِي مِنْ مَشْهَدِهِ وَزِيارَةِ أَبِيهِ وَجَدِّهِ، اللّٰهُمَّ أَخْلِفْ عَلَيَّ نَفَقَتِي، وَانْفَعْنِي بِما رَزَقْتَنِي فِي دُنْيايَ وَآخِرَتِي لِي وَلِإِخْوانِي وَأَبَوَيَّ وَجَمِيعِ عِتْرَتِي، أَسْتَوْدِعُكَ اللّٰهَ أَيُّهَا الْإِمامُ الَّذِي يَفُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ، وَيَهْلِكُ عَلَىٰ يَدَيْهِ الْكافِرُونَ الْمُكَذِّبُونَ، يَا مَوْلايَ يَا ابْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، جِئْتُكَ زائِراً لَكَ وَلِأَبِيكَ وَجَدِّكَ، مُتَيَقِّناً الْفَوْزَ بِكُمْ، مُعْتَقِداً إِمامَتَكُمْ . اللّٰهُمَّ اكْتُبْ هٰذِهِ الشَّهادَةَ وَالزِّيارَةَ لِي عِنْدَكَ فِي عِلِّيِّينَ، وَبَلِّغْنِي بَلاغَ الصَّالِحِينَ، وَانْفَعْنِي بِحُبِّهِمْ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.


استماع مقطع صوتى {معرفت به لطف خاص وبى نظير حضرت امام زمان نسبت به شيعيانشان
و تضرع و بكاء و دعای حضرت در سرداب مطهر برای شیعیانشان}

در تشرف سید بن طاووس در سرداب مطهر:
اللَّهُمَّ إِنَّ شِيعَتَنَا مِنَّا وَمُضَافِينَ إِلَيْنَا * خُلقوا من فاضل طينتنا * وعُجنوا بماء ولايتنا * وَإِنَّهُمْ قَدْ أَسَاءُوا وَقَدْ قَصَّرُوا وَأَخْطَئُوا ، رَأَوْنَا صَاحِبًا لَهُمْ رِضًا مِنْهُمْ ، وَقَدْ تَقَبَّلْنَا عَنْهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَتَحَمَّلْنَا خَطَايَاهُمْ ؛ لِأَنَّ مُعَوَّلَهُمْ عَلَيْنَا وَرُجُوعَهُمْ إِلَيْنَا فَصِرْنَا لِاخْتِصَاصِهِمْ بِنَا وَاتِّكَالِهِمْ عَلَيْنَا كَأَنَا أَصْحَابُ الذُّنُوبِ ! إِذْ الْعَبْدُ مُضَافٌ إِلَى سَيِّدِهِ وَمُعَوِّلِ الْمَمَالِيكِ إِلَى مَوَالِيهِمْ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اتِّكَالاً عَلَى حُبِّنَا وَطَمَعًا فِي وَلَايَتِنَا وَتَعْوِيلًا عَلَى شَفَاعَتِنَا ، وَلَا تَفْضَحْهُمْ بِالسَيِّئَاتِ عِنْدَ أَعْدَائِنَا وَوَلْنَا أَمْرَهُمْ فِي الْآخِرَةِ كَمَا وَلَيْتَنَا أَمْرَهُمْ فِي الدُّنْيَا، وَإِنْ أُحْبِطَتْ أَعْمَالَهُمْ فَثَقِّلْ مَوَازِينِهِمْ بِوَلَايَتِنَا وَارْفَعْ دَرَجَاتِهِمْ بِمَحَبَّتِنَا .
نقل از بحارالأنوار : ج53، ص303.

رويكرد متقابل شيعيان = دعاى متضرعانه به دركاه الهى براى
اتمام فورى دوران غببت و غلبه سريع حضرت بر طواغيت عالم و ديكر حوائج ايشان


===============

نحوه دعاى براى حضرت صاحب الامر منه السلام كه توسط خود حضرت به خواص تعليم فرموده اند

از مرحوم آیت الله سید نصرالله مستنبط در نجف اشرف نقل شده که از مرحوم ثقه مومن، شیخ محمد کوفی شنیده اند که گفت:
امام الحجة المهدی مرا امر کرد و فرمود: این چنین برایم دعا کنید–یعنی مومنین:

متن دعاى تعليمى حضرت
اللهم إنّ هذا دينُك قد أصبح باكيا لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لدينك.
و هذا كتابُك قد أصبح باكيا لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لكتابِك
و هذه عيون المؤمنين قد أصبحت باكيةً لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لعيون المؤمنين.


ترجمه
خدایا [خدایا] این دین توست که گریان شده است در فقدان ولیّت. پس بر محمد وآل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر دینت.
و این کتاب (قران) توست که گریان شده است در فقدان ولیّت. پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر کتابت.
و اینها چشمان مومنین‌اند که گریان شده‌اند در فقدان ولیّت. پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر چشمان مومنین.

نكته:
دعاى مختصر و بسيار عميقى است
علاوه كه حضرت توصيه فرموده اند به آن

و مى توان آخرش آن الفاظ دعاى براى
ختم دوران ستر و غيبت حضرت آنًا
و غليه حضرت بر همه طواغيت جهان فورًا
رسيدن فرج مواليان آل محمد و مستضعفان سريعًا
را خواند

نمونه ياد و نام بردن حضرت مشتمل بر دعاى فوري و صريح
سلام الله على مولانا صاحب الامروالعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله وأنهى الله غيبته وستره بظهوره الفورى على العالم وجعلنا الله من الموفقين للاتصال بحضرته

نمونه دعاى فارسى مشتمل بر دعاى فورى و صريح:
خداوندا بعد 1185 سال تاخير در فرج حضرت صاحب الزمان = ديكر دوران ستر و غيبت حضرتش را خاتمه بده آنـًا = و حضرتش را بر همه طواغيت عالم ظاهر و غالب بفرما فورا و او را سريعا به مدد ما برسان

نمونه دعاى عربى با مقدمه و مؤخره توسل:
اللّهم صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ وَبِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ
اَنْجِز وَعدَك في مولانا محمد القائم المهدي فَوْرًا،
وآت بظهوره على العالَم آنـًـا، وانْصُرهُ على طواغيتِ الأرض سريعًا،
واَخْتِم بغَيبَتِهُ عاجلًا، وأَنْهِ بِسَترَهُ مُعَجَّلًا،
وأسرع بغوثنا وغياث المؤمنين قريبًا قريبًا، كلمح بالبصر أو هو أقرب من ذلك،
اللّهم إِنّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي خَلَقْتَهُ مِنْ كُلِّكَ فَاسْتَقَرَّ فيكَ، فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلى شيء أَبَداً، أَيا كَيْنُونُ أَيا مَكْنُونُ، أَيا مُتَعالُ، أَيا مُتَقَدِّسُ، أَيا مُتَرَحِّمُ، أَيا مُتَرَئِّفُ، أَيا مُتَحَنِّنُ. إِنَّما أَمْرُكَ إِذا أَرَدْتَ شَيْئاً أَنْ تَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ.
آمين رب العالمين




زیارت آل یاسین کامله:

Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image


====بيعت======
روش صحيح بيعت:
1- در رایج غلط انجام می دهند و غالبا هم بلد نيستند و در منابع دينى شرحى مفهوم عموم و بصورت كاربردى هم ننوشته اند
2- بيعت بعد از عزم جدي و نيت صادقه و بايدار و استوار، با دست دادن و با بكار بردن لفظ مخصوص انجام مى شود
3- اين دست دادن در معاملات و بيع و شراء و حتى تعارفات دوستانه روزانه به اسم مصافحه و مصافقه نيز بكارمي رود

4- در حديث واقعه بيعت گرفتن مامون براى ولايتعهدي حضرت امام رضا عليه السلام وقتي از همه حاضران بيعت گرفت
همه مثل دست دادن رايج دست بيعت دادند
بجز نفر آخر كه جواني بود و برخلاف بقيه به صورت ديگري دست داد
حضرت فرمودند همه آنها كه بيعت كردند بيعت فسخ (شكستن عهد) بود و فقط روش اين جوان بيعت عقد (بستن پيمان) بود

حديث واقعه بيعت گرفتن
علل الشرائع - عن الریان بن شبیب خال المعتصم أخی ماردة: إنَّ المَأمونَ لَمّا أرادَ أن یأخُذَ البَیعَةَ لِنَفسِهِ بِإِمرَةِ المُؤمِنینَ، ولِأَبِی الحَسَنِ عَلِی بنِ موسَی الرِّضا(علیه السلام) بِوِلایةِ العَهدِ، ولِلفَضلِ بنِ سَهلٍ بِالوِزارَةِ، أمَرَ بِثَلاثَةِ کراسِی تُنصَبُ لَهُم، فَلَمّا قَعَدوا عَلَیها أذِنَ لِلنّاسِ فَدَخَلوا یبایعونَ،
فَکانوا یصَفِّقونَ بِأَیمانِهِم عَلی أیمانِ الثَّلاثَةِ مِن أعلَی الإِبهامِ إلی أعلَی الخِنصِرِ، ویخرُجونَ، حَتّی بایعَ آخِرَ النّاسِ فَتی مِنَ الأَنصارِ، فَصَفَّقَ بِیمینِهِ مِنَ الخِنصِرِ إلی أعلَی الإِبهامِ، فَتَبَسَّمَ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام) ثُمَّ قالَ:
کلُّ مَن بایعَنا بایعَ بِفَسخِ البَیعَةِ، غَیرَ هذَا الفَتی، فَإِنَّهُ بایعَنا بِعَقدِها.
فَقالَ المَأمونُ: وما فَسخُ البَیعَةِ مِن عَقدِها؟
قالَ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام): عَقدُ البَیعَةِ هُوَ مِن أعلَی الخِنصِرِ إلی أعلَی الإِبهامِ، وفَسخُها مِن أعلَی الإِبهامِ إلی أعلَی الخِنصِرِ.
قالَ: فَماجَ النّاسُ فی ذلِک، وأَمَرَ المَأمونُ بِإِعادَةِ النّاسِ إلَی البَیعَةِ عَلی ما وَصَفَهُ أبُو الحَسَنِ(علیه السلام)، وقالَ النّاسُ: کیفَ یستَحِقُّ الإِمامَةَ مَن لا یعرِفُ عَقدَ البَیعَةِ، إنَّ مَن عَلِمَ لَأَولی بِها مِمَّن لا یعلَمُ.
قالَ: فَحَمَلَهُ ذلِک عَلی ما فَعَلَهُ مِن سَمِّهِ.
علل الشرائع ـ به نقل از ریان بن شبیب، دایی معتصم و برادر مارده: مأمون چون خواست برای امیر المؤمنینی خود و ولایت عهدی ابو الحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام) و وزارت فضل بن سهل بیعت بگیرد، دستور داد سه تخت برایشان نهادند و چون بر آنها نشستند، به مردم، اجازه ورود داد و مردم برای بیعت وارد شدند
و با دست راست خود، از بالای انگشت شست تا بالای انگشت کوچک، بر دست آن سه نفر می زدند و خارج می شدند.
آخرین نفری که بیعت کرد، جوانی از انصار بود. او دست راست خود را از انگشت کوچک تا بالای شست بر دست آنان زد. ابو الحسن(علیه السلام) لبخندی زد و فرمود: «همه کسانی که با ما بیعت کردند، به [شیوه] فسخ بیعت، بیعت کردند، غیر از این جوان که با عقد بیعت با ما بیعت نمود».
مأمون گفت: فرق فسخ بیعت با عقد آن چیست؟
ابو الحسن(علیه السلام) فرمود: «عقد بیعت، از بالای انگشت کوچک تا بالای شست است و فسخ آن، از بالای شصت تا بالای انگشت کوچک».

در رایج مردود: در دست دادن و معاملات و بيعت
و چون از بالا بطرف پايين تماس پیدا مي كنند مي شود شروع از تماس شصت تا انگشت اخر

روش صحیح بیعت:اين روش از انگشت كوچک شروع مي شود و انتهايش به شصت است كه روي انگشتان قرار مي گيرد و صورت ظاهريش هم با دست دادن رايج متفاوت است

برانجام بيعت كنار ضريح نيز نحوه گذاشتن دست هم بر همين نحو است؛ به همين شكل پنجره ضريح را مي گيرد؛ و آنكه از دور با اشاره بيعت مي كند به همين شكل اشاره مي كند

در روش غلط رايج خون نحوه دست دادن طوري است كه نقطه شروع معمولا از شصتهاست و شصت روي شصت قرار مي گيرد
ولى در اروش صحيح؛ شصتها اخر كار روي هم قرا مي گيرد مثل بسته شدن مشت و خودبخود از انگشت كوچک شروع مي شود
البته هر كدام را مي شود كسي بر خلاف معمول؛ ترتيب تماس را تغيير دهد؛ ولي آنكه طبيعی اتصال دستهاست؛
در رايج از شصت ها شروع ارتباط مي شود و شصتها اول همديگر را بغل مي كنند و در هم فرو مي روند
در روش صحيح مقصود به شصتها ختم مي شود؛ شصتها آخر انگشتان در هم فرو مي روند

نکات:
نكته اول: عقد بيعت يعني ايجاد بيعت
فسخ بيعت يعني شكستن و باطل كردن بيعت

نكته دوم: اين روش صحيح را براى مصافحه با اهل التزام به معارف الهي كه از تقصير در معرفت بيزار هستند و براى تعلم و اقامه معارف الهي تلاش مي كنند، و خودشان ملتزم هستند
هر وقت به اينها مي رسيد و مردها با مردها و زنها با زنها خواستيد مصافحه كنند روش صحيح را بكار ببرند
و براى سايرين روش رايج را بكار ببرند و روش صحيح را براى عموم بكار نبرند

نكته سوم: در تجديد بيعت كنار ضريح
از انگشت كوچك وارد پنجره ضريح و همينطور تا شصت روي ضريح قرار بگيرد و اينطور تجديد بيعت كنند

نكته چهارم: وقتي بيعت با حضرات مي كنيم
آيه نازل شده است كه خداوند دستش را بالاي دست مؤمنان قرا مي دهد
و اين بركت بيعت صحيح است
كه علاوه بر انجام وظيفه تجديد بيعت با آن معصوم مورد زيارت؛
همجنين به شرف و افتخار تماس با دست خداوند نيز نائل مي شوند
إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ = یعنی بيعت با خداوند مي كنند
براى همين مؤمنان در وقت چنين نحوه مصافحه صحيح روي دستها را مي بوسند محل تماس شصتها؛ در حالت گره خورده شدن دستها روي تماس شصتها

Image

فیلم نحوه دست در ضریح بردن و برداشتن دست در بیعت

فیلم نحوه دست در ضریح با خواندن بیعت (یک دقیقه)

Image

اذكار و ادعيه هنكام تجديد بيعت با معصوم مورد زيارت
Image

Image


نحوه برائت جستن از دشمنان و اضداد حضرت

Image

Image


بعضی نتایج و آثار و فضیلتهای دعا برای امام زمان
که در جلد اول کتاب مکیال المکارم
مرحوم آيت الله شهيد حاج سيدمحمدتقي فقيه احمدآيادي جد مادري علامه سيدمحمدعلي موحد ابطحي آورده شده است :
۱_ زیاد شدن نعمت
2_ اظهار محبت قلبی
۳_نشانه انتظار
۴ _زنده کردن امر ائمه اطهار
۵_رنجش و وحشت شیطان
۶. نجات از فتنه های آخرالزمان و ایمنی از دام های شیطان
۷. ادا کردن بعضی از حقوق آن حضرت بر ما
۸. تعظیم خدا و دین خدا و رسول خدا
۹. حضرت صاحب الزمان در حق او دعا می کند
۱۰_ رستگاری به شفاعت آن حضرت در قیامت
۱۱. رستگاری به شفاعت پیامبر اکرم و نائل شدن به شفاعت بزرگ
۱۲. وسیله به سوی خداوند متعال
۱۳. مستجاب شدن دعا
۱۴. ادای اجر رسالت پیامبر
۱۵. دفع بلا
۱۶. وسعت روزی
۱۷. آمرزش گناهان
۱۸. تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب
۱۹. بازگشت به دنیا در زمان ظهور
۲۰. برادری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
۲۱. تعجیل در امر فرج صاحب الزمان
۲۲. پیروی از پیامبران و امامان
۲۳. وفا به عهد الهی
۲۴. آثار نیکی به والدین برای دعا کننده
۲۵. رعایت و اداء امانت
۲۶. اشراق نور امام در دل دعا کننده
۲۷. مایه طول عمر
۲۸. تعاون در نیکی ها و تقوی
۲۹. یاری خداوند متعال
۳۰. هدایت به نور قرآن مجید
۳۱. شناخته شدن نزد اصحاب اعراف
۳۲. ثواب تحصیل علم
۳۳. ایمنی از عقوبت های اخروی
۳۴. بشارت و مدارا هنگام مرگ
۳۵. اجابت دعوت خدا و رسول او
۳۶. قرار گرفتن در درجه امیرالمومنین علی علیه السلام
۳۷. محبوب ترین خلائق نزد خداوند متعال
۳۸. گرامی ترین خلائق نزد رسول خدا
۳۹. داخل شدن به بهشت به ضمانت رسول خدا
۴۰. مشمول دعای رسول خدا
۴۱. آمرزش گناهان و مبدل شدن سیئات به حسنات
۴۲. وسیله تایید خداوند در عبادت
۴۳. دفع عقوبت اهل زمین
۴۴. ثواب کمک و یاری مظلوم
۴۵. آثار تواضع و تجلیل بزرگ تر
۴۶. ثواب خونخواهی امام حسین علیه السلام
۴۷. تحمل احادیث پیچیده و دشوار
۴۸. درخشندگی نور او در قیامت
۴۹. شفاعت او درباره ۷۰ هزار تن از گناهکاران
۵۰. دعای امیر المومنان
۵۱. بی حساب داخل بهشت شدن
۵۲. در امان بودن از تشنگی قیامت
۵۳. جاودانگی در بهشت
۵۴. خراش صورت ابلیس
۵۵. تحفه و هدیه ویژه در قیامت
۵۶. خدمتگزاران بهشتی
۵۷. سایه گسترده خداوند
۵۸. ثواب خیرخواهی مومن
۵۹. حضور فرشتگان
۶۰. مباهات خداوند متعال
۶۱. استغفار فرشتگان
۶۲. بهترین مردم بعد از امامان
۶۳. اطاعت اولی الامر
۶۴. خرسندی خداوند متعال
۶۵. مایه خرسندی پیامبر اکرم
۶۶. محبوب ترین اعمال
۶۷. حکومت در بهشت
۶۸. به آسانی به حساب او رسیدگی می شود
۶۹. مونس مهربان در عالم برزخ و قیامت
۷۰. بهترین اعمال
۷۱. مایه زوال غم
۷۲. دعا در عصر غیبت بهتر از زمان ظهور امام زمان است
۷۳. دعای فرشتگان در حق او
۷۴. دعای حضرت سجاد علیه السلام برای دعا کنندگان
۷۵. تمسک به ثقلین
۷۶. چنگ زدن به ریسمان الهی
۷۷. کمال ایمان
۷۸. ثواب عبادت کنندگان
۷۹. تعظیم شعائر الهی
۸۰. ثواب کسی که در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده
۸۱. ثواب شهادت زیر پرچم حضرت قائم علیه السلام
۸۲. ثواب احسان به مولایمان صاحب الزمان
۸۳. ثواب گرامی داشت و اداء حق عالِم
۸۴. ثواب گرامی داشت شخص کریم
۸۵. محشور شدن در زمره امامان
۸۶.‌بالا رفتن درجات در بهشت
۸۷. ایمنی از سختی حساب در قیامت
۸۸.‌رستگاری به عالی ترین درجات شهدا
۸۹. رستگاری و شفاعت فاطمه اطهر.

مناجات و انس با حضرت با مثل دعاي شريف ندبه
كه در كتاب "آخر جمعه" نشر شده؛ از اعمال مناسب زائر سامراء درحرم مهدوى و سرداب است
بخصوص در حرم مهدوى و اكر نشد در سرداب مقدس كه ترك نشود
و اكر بخاطر ازدحام در سرداب هم ممكن نشد
در كناره بيروني حرم مهدوي و يا محاذي صفه سرداب مانعي نمي شوند خصوصا در اوقات شلوغى زيارتي
و الا داخل حرم عسكريين نزديك حايل مردان و زنان در سمت پايين پاي مبارك
نوار بگذاريد و صجا را در محيطتانبخشكنيد و همراهش بخوانيد،
ان شاء الله خواننده نوار دعاى ندبه منتشره هم همراه شما خواهد بود


توسلات به حضرت صاحب الامر (منه السلام)



1= روشي است كه در نتيجه گرفتن از محضر مولا صاحب الامر منه السلام مجرب است:
رسمي در ميان عرب قديم بوده است كه
اگر كسي برود و بر سفره كسي بنشيند و غذا نخورد تا حاجتش روا شود
يا
برود روي فرش خانه پدر كسي بنشيند و او را قسم دهد به حرمت پدرت حاجتم را بده
‏ آن صاحبخانه هر چه باشد فراهم مي كند
‏حالا كه الحمدلله زائران سامراء در ميهمانخانه و بر سفره حضرات معصومين عليهم السلام بذيرايى مي شوند
از اين روش و امتاز مخصوص ميهمان هم استفاده كنند
بعد نيمه شب كه حرمين خلوتتر است
برويد و بعد انجام زيارت
روي فرش حرم در بالاسر يا پائين پاي امامين بنشينيد
و نيز در حرم مهدوى جه بالا و جه درسرداب
در حرم شريف باشد كافي است‎ ‎
نزديكترين جا به ضريح مطهر

و هكذا در حرم مهدوى (جه طبقه همكف يا در طبقه سرداب و نزديك صفه مقدسه سرداب و يا موضع محاذي صفه)

هر كدام از توسلات و ختومات مهدويه (كه فرصت و توانش داريد) را بجا بياوريد
جه آنها كه عدد دارد اذكارش مثل ختم كبير (12هزارتايي) يا ختم وسيط (هزار و دويست تايي) يا ختم صفير (70) تايي
و جهآنها كه بى عدداست يكسره با صاحب الزمان و يا امام زمان و يا بن الحسن و .... ساير اسماء مباركه حضرتش را بگوييد
و حضرتش را براساس اين سنت؛ قسم بدهي كه
به حرمت حضرت پدرتان حاجت مضطرانه مرا مرحمت بفرما
و حاجت براى خود و همه همراهان بخواهيد كه
همه را حفظ و در مسيرشان؛ اهل معرفت و تعلم و نشر و اقامه معارف الهي قابت قدم قرار دهند
و موانع دنيوي شخصي نفسي مزاجي ذهني معيشتي و امنيتي و توفيقاتي وووو را برطرف فرمايند
و ايشان را توقيقات و ترقيات عنايت فرموده
و در اين مسير ثابت قدم قرار داده
و با تاييدات و توفيقات روزافزون
نشر و اقامه معارف الهيه را عالمگير و مقدمه معرفتى ظهور حضرتش را حاصل بفرمايند
ان شاء الله
آمين رب العالمين

=============

2= توسل پيوسته صدا زدن حضرت مولاصاحب الامر (عليه السلام) را در طول اين سفر رها نكنيد چه براى عبور از مشكلات و چه براى حصول تقرب و ارتباط،
و اهل يقين لحظه اى فروگذار نمي كنند چه سفر و چه حضر = يكسره توسل به نامهاى مبارك مولا صاحب الامر عليه السلام را بر زبان داشته باشيد
ياصاحب الزمان ادركني يابن الحسن ادركني يا ابالغوث ادركني يا فارس الحجاز ادركني يا امام زمان ادركني يا حجة الله ادركني يا محمد المهدي ادركني يا اباصالح ادركني ...

و انجام و التزام به اين عمل در ايام زيارت سامراء بجاست
و در حرمين و بخصوص جرم مهدوى و سرداب مقدس اقضل و لازم است

================

3= برنامه تلاوت مصحف معانی کتاب حضرت مهدی (منه السلام)
را داشته باشید و در فرصت کوتاهی قابل انجام است و این فیض را در آن مکان شریف از دست ندهید
از جهت آشنایی با مصحف معانی و تدبر در معانی آن، در نوار سوم مقدمه کتاب مصحف معانی و شرح برخی آیات نیز توضیح شده است

4= برنامه ختم تلاوت مصحف ولو به حدر
را نیز در ساعات اقامت در آن مکان شریفه از دست ندهید
از زائران همراهتان بوده اند که در دوسه روز ایام زیارت سامرا یک ختم قرآن را انجام داده و هدیه به حضرت نموده اند
و ختم قرآن به تلاوت حدر با حدود ٨ تا ١٠ ساعت براى حافظان
و حدود15 ساعت براى عموم افراد معمولى با روخوانى نیز عملی است

5- اعمال حرمهاى شريفه فقط عبادي (زيارت و دعا و نماز و تلاوت)نبوده
اعمال تحصيل معرفتى هم دارد مثل

خواندن کتاب ولادت نامه با صرف وقت حدود یک تا یک ساعت و نیم می توانید انجام دهید و در نوار دوم کارگاه نیز نکات آن بیان شده است
مذاکره و خواندن این وقایع؛ خودش زیارت مشاهده آن وقایع در آن مکان شریف محل وقوع آنها می باشد
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

استغاثات، توسلات، ختومات در خواستن و رسيدن به امام زمان

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 7:15 am

استغاثات، توسلات، ختومات در خواستن و رسيدن به امام زمان



==============

بركات توسل به حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام) با صدا زدن پیوسته نام حضرت
حضرت آيت الله سيد محمد کشميري، فرزند آيتالله سيدمرتضى كشميرى استاد مرجوم قاضى بود وخودش از اولياي الهي و مغروف به سيدالاوتاد بود.
ايشان چيزي از کسي قبول نمي کرد. مجتهدي مسلم و خيلي مورد توجه همگان، امّا کاملاً منزوي بود. و از خانه بيرون نمي آمد
و چيزي از بازار نمي خورد. خودش آردي در منزل تهيه مي کرد و به نانواي متديّني مي داد که براي ايشان اين نان را مي پخت.
خطّش خيلي زيبا بود. تابلو هايي را با عبارت «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» مي نوشت و به پسرش (سيد مرتضى رضوى) مي داد. او هم آن تابلو ها را چاپ مي کرد و مي فروخت و پولش را به پدر مي داد. پدر هم زندگي خود را با آن اداره مي کرد.
بجزعراق و ايران در سفرهاى دينى به پاكستان و هند و كشمير كرامات بسياري از ايشان ظاهر شده بود از حمله «به يک حمد خواندن، مرده زنده کرده بودند».
از ايشان اسم اعظم را خواسته بودند. ايشان ندادند
ولي گفته بودند اگر اسم اعظم را مي خواهي به در خانه امام زمان (عليه السلام) برو
و از اين اسم شريف: «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» نگذر.
اين اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش.
و به دنبالش اين ماجرا را تعريف کرده بودند که
سفري به خراسان رفته بودم. در مسير برگشت از تهران به قم رفتم
تا يکي از آشنايان و بستگان را ببينم و بعد به عراق بازگردم.
در نيمه شبي که هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوي صحن حضرت معصومه (عليها السلام) پياده کرد. من هم پياده شدم.
اما من پيرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساک کجا بروم؟
من که آدرس را بلد نيستم و کسي هم نيست که از او نشاني را بپرسم.
مقداري ايستادم، ديدم خبري نشد.
با خودم گفتم ما که صاحب و ملاذ و ملجأ داريم.
بهتر است از ايشان استمداد کنم.
ساک را به يک دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست ديگر.
چشمانم را بستم و در پياده رو به طور مرتب مي گفتم: «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی»
مکرر اين اسم را تکرار مي کردم و راه مي رفتم.
يکدفعه سنگين شدم و بعد از آن نگاه کردم
و ديدم بر در يک خانه ام. نگاه کردم، ديدم اسم همين اقوام ما بر روى درب نوشته است!!!.
در زدم، شخصى آمد و ديدم خودش است و درب را باز کرد
و متحيرانه از من پرسيد، چطور و با چه آمدي؟
گفتم: آمدم ديگر و به داخل خانه رفتم
ايشان در ادامه گفته است:
اسم حضرت بقية الله (عليه السلام) اسم اعظم حضرت حقّ است.
در گرفتاري هاي روحي، معنوي، جسمي، مادي توجه و توسلاتان به اين اسم شريف باشد.
خدا شاهد است بنده (ناصرى) مکرر گرفتاري هاي مختلفي داشتم مخصوصا در فشار ها و ناراحتي هاي خارجي با اين ذکر نتيجه ي قطعي گرفته ام.
ذکر «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» را يادداشت کنيد و در مواقع گرفتاري متوسّل و متوجه به حضرت بقيه الله ـ روحي له الفدا ـ بشويد ان شاء الله نتيجه ي قطعي خواهيد گرفت.
اين ذکر، ورد است عدد هم ندارد و لازم است در وقت توسل بوسيله آن يكسره و يكنفس و بيوسته و مرتب آن را تکرار کنيد و همين طور بگوييد تا رفع مشكل بشود.

=====================
واقعه اى ديكر كه از بركت توسل با صدا زدن مستمر حضرت فراهم شده است
نقل ديگرى از ماجراى عبدالغفار خوئى را نشر مى دهيم كه به روايت مرحوم حاج قدرت الله لطيفى از ارادتمندان ناحيه مقدسه و از اصحاب تشرفات؛ بلكه از راه يافتگان به بلاد مستوره خواص ناحيه مقدسه است،
در اين روايت؛ ضمن حاوي بودن كليات روايت مشهور؛ جزئيات بيشتري از وقايع را نيز دارد، كه ذيلا مى خوانيد:
واقعه در اواخر دوره قاجار بوده و عبدالغفار در مواجهه با نواصب كردستان؛ هشت نفرشان را كشته
و بعد همان وقت شبانه فرار می کند و می گوید: یا صاحب الزمان خودم را به شما می سپارم و لباسهای سربازی خودش را هم تعویض میکند و لباس کهنه تنش می کند و توی کوهها و بیابانها که می آمد و المستغاث بک یا صاحب الزمان می گفته،
ناگهان می بیند آقایی به او رسید و می گوید عبد الغفار چرا اینقدر ناراحتی؟
عبدالغفار مشكلش را عرض مى كند.
آقا می فرمایند: برو شیراز پیش آقا شیخ جعفر محلاتی ما سفارشت را به او می کنیم کار تو را اصلاح می کند.
شیخ جعفر محلاتی هم یکی از علماء بزرگ آن زمان بود که جد مرحوم آشیخ بها الدین محلاتی (که از مراجع تقلید بود و همین سال چهارم انقلاب به رحمت خدا رفت که در علی بن حمزه که یکی از اولادان حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه است مذفون مى باشد
به هر حال آقا امام زمان عليه السلام به عبدالغفار می فرمایند که
ناراحت نشو برو شیراز وقتی رفتی پیش آیت الله شیخ جعفر محلاتی، ما سفارشت را به او می کنیم
او به خود می آید و می بیند که در شیراز است
و می پرسد که منزل آشیخ جعفر محلاتی کجاست؟ مردم نشانش می دهند.
شیخ جعفر هم شب قبل خواب می بیند که حالا خواب بوده یا در عالم بیداری بوده اینها رو دیگه الان نمی شود در موردش بحث بکنیم حضرت به او سفارش می کنند که جوانی بنام عبدالغفار می آید پیش تو وقتی آمد از او کاملا پذیرایی کن
و یک حجره ای در مدرسه (خان)به او بده تا او شروع کند به درس خواندن و بی نهایت از او مراقبت کن.
توضيح: از اين روايت معلوم مى شود مهمان حجره طلبه شدن مربوط به قبل از مراجعه به مرحوم محلاتى است.
شیخ صبح مواظب بوده که ببیند او می آید؟ و یک وقت می بیند که آمد و سلام کرد و می گوید اسمم عبدالغفار است.
می گوید برای چه آمده ای؟
جریان را تعریف میکند.
شیخ به او می گوید:
سِرِّ تو باید مخفی باشد و فقط من بدانم و شما ،
در مدرسه یک حجره ای به او می دهند و شهریه ای هم برایش معین می کنند و به سبک طلاب در می آید کتاب درس هم به او می دهند و جامع المقدمات را و می گویند که: شروع کن به درس خواندن
عبدالغفار هم شروع می کند به درس خواندن .
این سرباز جوان شش سالی که آنجا درس می خوانده و یک کمی پیشرفت می کند به لحاظ علمی ،
یک شب خادم آنجا که پیرمردی بوده مریض می شود و حالت تردد (تكرر رفتن به دستشويى) پیدا می کند و خوابش نمی برد و می بیند که حجره عبدالغفار روشن است و نوری غیر عادی است و این نور چراغ نیست که روشن است
تا یک ساعت یا یک ساعت و نیم به اذان می شود و می بیند که عبدالغفار لباسش را پوشیده و آمد پشت در مدرسه
و خادم هم طبق برنامه هر شب درب را قفل کرده بود و عبدالغفار رفت بلافاصله خادم پشت سر او آمد
و می بیند که در قفل است و او نیست!
و متعجب می شود که موضوع چیست؟ و بعد هم نزدیکی های طلوع آفتاب می بیند که او آمد و رفت در حجره اش
و این موضوع سبب می شود که مسئله را پیگیری کند
و هر شب بعد از ساعت ۲ نیمه شب بلند می شده
و خادم می دیده که بله این برنامه هر شب اوست و می آید پشت در و با اینکه درها قفل است این می رود بیرون و بعد نزدیکی طلوع آفتاب می آید.
یک روز می آید در حجره اش و می گوید عبدالغفار کجا می روی شبها ؟
می گوید سبب سؤالت چیست؟
می گوید باید بگویی اگر نگویی فریاد می زنم و سرّ تو را برای همه طلاب فاش می کنم….
عبد الغفار می گوید: می گویم اما اگر این سرّ مرا به کسی بگویی بلا فاصله هم کور می شوی و بعدش هم معلوم نیست به چه سرنوشتی مبتلا شوی آنوقت خودت را باید ملامت کنی
می گوید: نه قول می دهم که به کسی نگویم می گوید ساعت ۲ نیمه شب که می آیم به پشت در
آنجا من می روم محضر مولایم حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه و آنجا با اصحاب و انصارش نماز صبح را می خوانم
و آنجا مطالبی را از یاران امام عصر صلوات الله علیه درس می گیرم و تا طلوع آفتاب مى مانم و بعد می آیم
و این سِرّ مرا بجز آقای آشیخ جعفر محلاتی کس دیگری نمی داند
حالا تو هم که متوجه شدی و به تو گفتم شرطش این است که به کسی نگویی
پس به هر حال آن هم به کسی نمی گوید تا از دنیا می رود
بعد از چند سالی که آن هم نمی دانم چقدر طول می کشد
آقای سرباز از دنیا می رود
مرحوم آیت الله شیخ جعفر محلاتی می آید و علما را جمع می کند و تشیع خیلی آبرومندی از او می کنند
و خودش غسل می دهد و خودش کفن می کند و در قبرستان بزرگ شیعه (درب سلم) هم دفنش می کنند
و ماجرایش را روی سنگ قبرش می نویسند
لذا آنهایی که ایمان دارند و می دانند ، می روند از قبرش حاجت می گیرند.
مرحوم حاج قدرت الله افزود:
غرض این است که این آقا یک همچنین آقای بزرگواری است ، ما با رفقا هروقت شیراز می رفتیم به زيارت مرقد او نيز مى رفتيم.
این بار اما با یک اخلاص عجیبی رفتیم و حالم هم اون روز خیلی منقلب بود و یک جانمازی هم رفقا آورده بودند کنار قبرش انداختند
و بغل قبرش یک درخت توت خیلی بزرگی هم هست که توت هم داشت اتفاقا بچه ها و خانمها و زنها می آیند از آن توت به قصد شفا می خورند و خوب می شوند
و ما رفتیم آنجا و جانماز را پهن کردیم و دو رکعت نماز هدیه برایش خواندیم و صد تا هم ذکر دیگر برایش گفتیم
و از او خواستیم که در اون عالم ، ما که اینجا هر چه دعا می کنیم دعایمان به جایی نرسیده
تو اقلاً آنجا بیا و همت کن با اولیاء خدا و بندگان صالح خدا ، دعا کنید برای فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
و بعد رفتم در سجده و شروع کردم صلوات فرستادن یک دفعه دیدم که روحش ظاهر شد
و به صدای بلند در گوشم گفت که
ما هم برای فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بسیار دعا می کنیم
و از جمله کسانی که در زمان ظهور حضرت رجعت می کنند و می آیند ، یکی از آنها من هستم
من می آیم رجعت می کنم در زمان ظهور مولا صاحب الزمان می آیم
و بشارت می دهم که خیلی خیلی ظهور حضرت مهدی علیه السلام نزدیک است ،

نكات تكميلى از روايات ديگر اين واقعه:
5- عبدالغفار گفته: ابتدا از خوي فرار کردم و از مرز گذشتم و به کربلا رفتم، مدّتي در آنجا ماندم سپس در نجف اشرف و بعد در کاظمين و سامراء مدّتها بودم. روزي به فکر افتادم که به ايران برگردم و در مشهد کنار قبر مطهّر حضرت عليّ بن موسي الرّضا (عليه السّلام) بقيّه عمر را بمانم. جون نكران بازكشت به ايران بوده متوسل به حضرت شده ولي در راه به شيراز رسيدم كه شرحش در روايت مرحوم لطيفى قبلا نقل شده رخ مى دهد.

6- شخصيت درجه اول شيراز در زمان واقعه و آنكه حضرت عليه السلام عبدالغفار را به ارجاع مى دهند؛ مرحوم آقاي حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي (جدّ مرحوم آية اللّه حاج شيخ بهاءالدّين محلاّتي) = يعني زمان واقعه يك نسل قبل بوده است

7- در نماز جماعت با حضرت در كوه قبله شيراز بنج نفر از شيراز هم شركت داشته اند كه از خواص حضرت بوده اند و پنج روز اين نماز صبح در آنجا برگزار مى شده است، و عبدالغفار گفته: و من بر اهل اين شهر خيلي متاسّف بودم که چرا از اين همه جمعيّت فقط پنج نفر براي نماز پشت سر امام زمان (عليه السّلام) لياقت داشته و حاضر مي شوند.

8- متولي و خادم مدرسه شخصى بنام سيّد رنگرز بوده است.

9- عبدالغفار براى محل دفن خود وصيت كرده است كه درجايى دفن كنيد كه محل عبورمردم باشد مردم برايم طلب مغفرت كنند

10- يكي از علماء از شاكردان مرحوم مرجع آيت الله بروجردى مى گويد:
هروقت مشكلى پيدا مى كنم از قم سفرمى كنم مستقيم مى روم سرقبر عبدالغفار خوئى يك سوره ياسين مى خوانم
و بعدزيارات امامزادگان شاهجراغ و ميرسيد محمد وسيدعلاء الدين حسين؛ به قم برمى گردم،
بارها تجربه كرده ام به قم نرسيده مشكلم حل مى شود


====================
چهارمين مشهد اثر مهدوى (منه السلام) در مسجد جامع اصفهان كه از بركت صدا زدن حضرت فراهم شده است

از درب بزرگ (شرقى) كه به ميدان امام على (عليه السلام) نزديكتر است وارد مي شويد
و بيان شد:
اين مسجد شريف در زمان حضرتين امام موسى كاظم و امام رضا عليهما السلام (156 هـ.ق) ساخته شده
و در عصور بعدى توسعه يافته است

اين مسجد عظيم؛ نورانى ترين مساجد اصفهان است
مرحوم سيد محمد مِشراقى مي گفتند: هر وقت شبها به اين مسجد مشرف شده ام مثل اينكه در مسجد سهله مشرف شده ام و حال و هواى آنجا را دارد و اين بخاطر تشريف فرمايي مكرر حضرت صاحب الامر منه السلام به اين مسجد شريف و تشرفات عديده مؤمنان است

تا كنون سه مشهد آثار مهدوى منه السلام در اين مسجد را كه مربوط به سه واقعه تشرف است معرفى شده است:
1- مشهد آثار مهدوى منه السلام در شبستان قبله و مكان منبر سمت غربى محراب
(اين محراب الان وجود ندارد و ظاهرا دزديده شده است)

2- مشهد آثار مهدوى منه السلام در صحن و صفه غربى

3- مشهد آثار مهدوى منه السلام در دالان شمالى و كنار درب بقعه علّامتين مجلسي

4- و امروز مشهد آثار مهدوى منه السلام در صحن مسجدجامع در سمت قبله مقابل ايوان قبله (شامل درب و مسير ورودي سمت غربى)

واقعه تشرف اين مكان:
آقاى مصطفى مصباح در كتاب بوستان مجلسى ص18 ازيكى از فضلاى حوزه عليمه اصفهان نقل كرده است
یکی از مکان های با شرافت که جمعی از اهل دل برای خواندن دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه السلام) که بیش از پنجاه سال از تأسیس آن میگذرد (و اهل تهجد و عبادت شبهاى ماه رمضان) گرد هم جمع می شوند، مسجد جامع اصفهان است.
در این تجمع الهی (علاوه بر هزاران نفر از مؤمنات و مؤمنين اهل تعبد و تهجد) بعضی از علماء و صاحبدلان نيز شركت مي كردند.
مجلس دعا با (منبر و خوانش و) نوای خطیب توانا و دلسوخته امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی مظاهری برپا میشد
که ایشان در بین دعا اشعار عالم عامل مرحوم آية الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی رحمه الله و سروده های مرحوم آیة الله سید حسن میرجهانی رحمه الله را زمزمه میکرد
که حال و هوای دیگری به مجلس دعا می داد و صدای یا بن الحسن با اشک و آه در فراق آن عزیز از همگان در دل شب بلند میشد
(اين واقعه خودش نمونه اى از بركات صدا زدن نام حضرت با توجه و تضرع است)

در یکی از شب ها که بیش از بیست سال از آن میگذرد بعد از تمام شدن مجلس دعا
طلبه ای که عاشق مولایش صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود پیش این حقیر آمد
و در پایان صجبتش گفت: با تفأل به قرآن این جریان را برای بنده نقل کرد.
إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا (سوره اسراء آیه 87) {مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد کند) که فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسیار است.}
آن طلبه حوه علميه اصفهان با اشاره به توسلات و حال خوشش با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اين مسحد گفت تا به این نکته رسید که
در یکی از این شبها که جلسه دعای ابوحمزه (در ماه رمضان) برقرار بود خیلی به یاد مولا بقیة الله بودم و با دیدگان گریان مدام مولا را صدا میزدم
در آن لحظاتی که برقها را خاموش کردند و مرحوم آقای مظاهری دعای الهی عظم البلاء را با حال خوشی میخواندند تا اینکه به نام یا مولای یا صاحب الزمان رسیدند
و همگان از جا بلند شدند (به احترام حضرت)
ناگهان نور حضرتش که چشم را خیره میکرد از طرف قبله وارد مسجد جامع شد
و حالم را دگرگون کرد که قابل وصف نیست

مجرى برنامه بعد از بيان مطلب فوق سلام و دعا به حضرتش داده
و مقطع صوتي از مرحوم مظاهرى كه مربوط به مشابه اين موقعيتهاست نيز بخش شد
و بعد مقطع صوتى از نسخه كامل دعاى {اللهم كن لوليك...} نيز بخش شد

سبس به محل واقعه ديگر كه در همين صحن و روي صفه غربى است اشاره و نشان داده شد و سلام و دعاى به حضرت تجديد شد

بعد به محل واقعه مربوط به منبر در شبستان قبلى رفته و آنرا نيز بيان كرده
و نكته مهم آن كه توصيه حضرت به نقل واقعه حضور حضرت است و منصرغ نشدن ابيان ين وقابع بخاطر انكار و بدكويي منكران و مقصران را نيز عينا خوانده شد و سلام و دعا به حضرت در اين مكان شريف نيزتجديد شد

بعد به محل تشرف در دالان شمالى رفته و انجا نيز سلام و دعا به حضرت در اين مكان شريف نيزتجديد شد

------------------------------------------------
مطلبي از حضرتش درباره يك جمله از فقرات پاياني دعاى ندبه بيان شد كه
جزو كليدهاي موفقيت توسل به امام زمان عليه السلام است


1- و خود اين جمله بعد نحوه توسل به امام زمان عليه السلام (صدا زدن با نامهاى حضرت)؛
مورد توصيه حضرتش مى باشد
و چون به فقرات آخر دعاى ندبه مربوط مي شد؛ بعد انتهاى تلاوت اين فقرات بيان شد
تا هرچه متصلتر به دعاى ـخرجمعه باشد
تا مستمعين يادشان باشد و هروقت دعاى ندبه ياد شد و يا استغاثه داشتند به اين مطلب توجه كنند و آن جمله را تكميل استغاثه شان بگويند

2- مكررا بركات استغائه به حضرت به روش صدا زدن حضرت به اسماء مباركه شان را نقل كرده ايم
يا صاحب الزمان يا امام زمان يا ولي العصر يا صاحب العصر يا بن الحسن يا حجة بن الحسن يا محمد بن الحسن با محمد المهدى يا ابالغوث يا غوث الله يا ابا صالح يا فارس الحجاز.... ادركني و لا تدعنى فتهلكني

و از مرحوم سيدالأوتاد سيد محمد كشميري
{يا صاحب الزمان اغثنى يا صاحب الزمان ادركني}
كه به منزله اسم اعظم حق توصيف فرموده بودند
نقل شد

در اين محضرنورانى:
از مرحوم حاج سید مهدی طباطبایی مشهدى {كه احيرا فوت كرده ند} نقل شد:
آقا سید جلال زنجانی که از علماء مشاهیر تهران بودند گاهی به مشهد مقدس برای زیارت حضرت رضا (علیه السلام) مشرف می شدند
و در منزل مرجع مرحوم آية الله سید یونس اردبیلی (مدفون به رواق دار السعادة)
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B3%DB%8C%D8% ... 9%84%DB%8C
https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%D9%8A ... 9%84%DB%8C
https://historydocuments.ir/?page=post&id=3468

و در منزل مرحوم آیة الله فقیه سبزواری (مدفون به قبرستان قتلگاه) به منبر می رفتند
و درس اخلاق هم می دادند و طلاب حوزه علمیه مشهد را نصیحت می فرمودند
و من در ایام نوجوانی ایشان را درک کرده بودم و از محضرشان استفاده زیادی می بردم

مثلاً یادم هست که
روزی در منزل مرحوم سید میرزا حسین سبزواری راجع به تقدیرات و زیاد شدن روزی و گشایش کارها مطالب و راه هایی بیان میفرمودند از جمله این که میفرمود
بهترین راه این است که
همیشه توسلتان را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشته باشید
و خود را خدمتگزار آن حضرت بدانید
و برای آن وجود مبارک تبلیغ کنید.

سپس این واقعه را از علامه محمد باقر مجلسی رحمه الله در امر تبلیغ (براى امام ز مان عليه السلام) نقل فرمود:

علامه مجلسی رحمه الله در سنین نوجوانی که مشغول تحصیل علوم دینی بودند
عصرهای پنجشنبه به دهات نزدیک اصفهان می رفتند
و شب جمعه مشغول وعظ و تبلیغ میشده و با مردم نماز جماعت میخوانده
و سعی مینموده که در مساجد متروک برود تا آن مسجد را رونق بدهد
یا به دهاتی می رفت که مسجد نداشت تا به کمک اهالی آن محل مسجدی بنا کند
و فردای آن روز یعنی صبح روز جمعه به اصفهان برمیگشت
و کم کم مردم او را شناخته بودند که از روی اخلاص و ارادتی که به حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد این کارها و فعالیتها را انجام میدهد؛
لذا هر هفته مردم انتظار آمدنش را میکشیدند و از پذیرایی ایشان افتخار میکردند

در سالی از سالها از دهی برمی گشت
در بین راه که می آمد دعای ندبه را از حفظ میخواند و راه می پیمود

مرحوم مجلسی رحمه الله مقید بود که (در وقت توسل به روش استغاثه وصدا زدن حضرت) فقره ای از آخر دعاى ندبه را حتماً بخواند
و اگر کسی (در توسل به حضرت و صدا زدن ايشان) و موفق به خواندن تمام دعاى ندبه نشود
اما این فقره آخر دعاى ندبه ش را حتماً بخواند.
وانظر الينا نظرة رحيمة نَستَكمِلُ بِها الكرامة عِندَك.
يعنى: و به ما نظر كن نگاه رحيمانه تا با اين نگاهت نزد نو مراتب كرامت را كامل كنيم

دليلش براى تكرار اين جمله در این اتوسلات و استغاثه هاى به حضرت اين بود که
این نحوه دعا و صدا زدن حضرت با اين فقره دعا
مستند است به اینکه
یک نفر زمانی خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده
و حضرت به او فرمودند:
این عبارت از دعای ندبه را (در آخر توسلاتتان) حتماً بخوانید و ترک نکنید.

خلاصه اینکه مجلسی رحمه الله در بیابان بود و تنها؛
در حين خواندن دعاى ندبه میرسد به این جمله در فقرات آخر دعای ندبه

توضيح:
{از ادامه واقعه و برداشت علامه مجلسى معلوم مى شود كه تكرار اين جمله در آخر توسلات
علاوه بر موفقيت توسل و مشمول عنايت حضرت شدن؛
همچنين موجب توفيق تشرف و نگاه رحيمانه حضورى حضرت
به شخص مستعد متوسل به حضرت نيز مى گردد}

مجلسی میگوید که
ناگهان در فکر رفتم و حزن عجیبی بر دلم نشست
با خودم گفتم:
من کجا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کجا؟
من چه لیاقتی دارم که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببینم تا آن حضرت به من نگاه کند؟
با خود حدیث نفس میکردم می گفتم
تو در این بیابان چه توقعی داری؟

این حدیث نفس از یک ماجرایی که بین من و پدرم گذشته بود یادم آمد و آن این بود
که در کودکی دستم مجروح شده بود.
دُمَل ظاهر شده بود و چرک و خون داشت
میهمانی داشتیم به پدرم گفت چرا دست این بچه را نمی بندید چون هم حشرات روی آن می نشینند
و هم اطرافیان که نگاه میکنند حالشان به هم میخورد
توضيح: دستور نيستن زخم دمل
مستند به نكته طبي كهن است كه نبستن موجب مي شود دمل زودتر خشك وخوب شود
برخلاف بستن كه موجب جركين شدن و بزرگتر شدن دمل مى گردد
البته نبستن دمل منافاتي با مراقبت از الودگيها ندارد ولو مقدارى مواظبت لازم دارد

پس پدرم دستم را با پارچه کرباس .بست
تا این که دستم متورم شد و از شدت درد طاقتم را از دست داده و گریه میکردم.
پدرم مرا نزد طبیب حاذقی که نامش سید یحیی صدرالاطباء بود برد.
خواست پارچه روی دستم را باز کند ولی من ناراحت بودم.
صدر الاطباء :گفت چرا ناراحتی؟
گفتم مادرم سفارش کرده است که دستت را مقابل دیگران باز نکن چون اذیت میشوند و حالشان به هم می.خورد
صدرالاطباء :گفت مادر شما خوب گفته اند، نباید چرک و خون را نزد مردم باز کنی و موجب اذیت آنها شوی
ولی وقتی که نزد طبیب رفتی آن را باز کن تا آن را ببیند او میخواهد تو را معالجه کند تا خوب شوی
همین طور که به این قسمت خاطره رسیدم

بی اختیار بنا کردم اشک ریختن و گریه نمودن
و به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عرض کردم
یا بقیه الله شما از تمامی حالات روحی و درونی من باخبر هستید
آقاجان همه دردها و بدی ها را دارم
و محتاج یک نگاه طبیبانه و پرمهر و محبت شما هستم

آقا سید جلال :گفت علامه مجلسی رحمه الله محبت خاصی به فاطمه زهرا علیها السلام داشت
و میدانست که ائمه معصومین علیهم السلام ارادت خاصی به مادرشان فاطمه اطهر علیها السلام دارند

و همین طور که سرش پایین بود و اشک میریخت متوسل به فاطمه زهرا علیها السلام می شود
و در نظرش ظلم هایی که به آن حضرت شده بود مجسم میشود
و نگاه صحنه دیوار و درب سوخته میاندازد و اشک میریزد،

ناگهان دستی به روی شانه اش گذاشته میشود و با حزن و اشک می فرماید:
مجلسی کجا نگاه میکنی؟

علامه مجلسی رحمه الله بی اختیار روی بر می گردانند می بیند
حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است
و بی اختیار خود را به روی دست و پای حضرت می اندازد
و با اشک شوق عرض ادب می.کند.

بعد مطالبی بین علامه مجلسی رحمه الله و آن حضرت رد و بدل میشود از جمله اینکه
آن حضرت فرمودند:
به کارَت (تبليغ براى امام زمان و احياى مساحد متروكه و جمع احاديث] ادامه بده.
و به همان کار و تلاش در امر تبلیغ از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
و دفاع از مركز تشیع ادامه بده
که من از خدای تعالی خواستم عمر بابرکت نصیبت کند
و فلان حدیث که نسبت به سندآن تردید داری و دنبالش میگردی
در فلان کتاب مراجعه کن آن را خواهی یافت.

سید مهدی طباطبایی میگوید من از آن حدیث یادم نیست و مرحوم سید جلال زنجانی هم از این حدیث یادش نبود

خلاصه اینکه علامه مجلسی رحمه الله به آدرسی که داده شده بود مراجعه میکند
و این حدیث را با سند پیدا کرده
و با طیب خاطر در کتاب ارزشمند بحار الانوار نقل میکند

توضيحات:
1- وجه مناسبت ذكر واقعه عارضه دمل در كودكى:
اين حادثه دوران كودكى بسيار آزاردهنده براى مرحوم مجلسى بود
بطوريكه هر وقت يادش مي افتاده سبب رقت قلب و گریه اش مي شده است
و در آن مسيرو ميان راه و توسل
اين خاطره دردناك يادش آمده
و سبب تسريع بكاء و تضرعش شده است

2- احياى مساجد متروكه و بى رونق و كم رفت و آمد×
ولو با رفتن و دو ركعت نمااز خواندن (و چه بهتر به نيابت حضرت و هديه به مادرشان نرجس خاتون عليهما السلام)
يا مساجد مهجوره گرد و غبار كرفته با تنظيف آن
يا مساجد مخروبه با تعمير ولو در اقل ضروريات كه قابل استفاده شود
خودش از توسلات مجربه براى حاجات از جمله تشرفات است
مرحو حاج بهارعلى كه جزو اصحاب استجاره و مقيم به مسجد كوفه بود
و خدمت مرحوم قاضي مي رسيدند
وقتي كسي از او درخواست پذيرش در مسيرمعنوى مى كرد
ابتداء اين دستورالعمل را به او مي دادند كه جزوش احياى مساجد و اماكن عبادت بود
اولا: قصد پیاده مشرف شدن از مسجدكوفه (بعد انجام اعمالش) به مشهد مقدس را بنمايد
ثانيا: بدون زاد و توشه و متوكلا على الله به اين سفر برود
ثالثا: و از كسي تقاضاى مادى نكند
رابعا: و اگركسي تبرعا چيزي به او داد بقدر خوراك همانروز بردارد و بفيه را برفقيران انفاق كند
خامسا: ده به ه و شهر به شهر كه مي رود هرجا مسحد و حسينيه يا محل عبادتي بود توقف كند آنجا را غبار روبي و تميز كند و دور ركعت نماز تحيت بخواند و بعد به منزل بعدي برود.... و همينطور تا برسد به مشهد مقدس
اين برنامه برحسب تجربه معمولا يكسال طول مي كشيد.
و در مسير راه امتحانات و نيز حالات خوب براى طالب معنويت رخ مي داد
كه خودش سيري روحاني بود

3- فقره نقل واقعه فوق كه
راجع به نقل حديث و امداد حضرت درباره منبع و سند آن بود
اين نكته را دارد كه
علامه مجلسى هر حديثي را در بحارالأنوار درج نمي كرده است
(برخلاف شهرت مفصره كه او هر حديث را جمع كرده تا هرچه هست ولو بي اعتبار به نسل بعد برسد!!!
و اين واقعه بخوبي مي رساند كه علامه مجلسى چقدر تلاش مي كرد تا صحت حديث تاييد شود
و اين مورد از طريق توسل وتشرف خدمت حضرت بدست آمده است.

و اين بخش از واقعه هم مربوط به موردي است كه
حضرت ترديدش را برطرف كرده اند و منبعش را در كتابى از كتب علماى مذهب اهل بيت عليهم السلام ارجاع ميدهند

4- و با اين ارجاع حضرت (به كتابى از كتب علماى مذهب اهل بيت عليهم السلام)
اين درس را هم در حديث شناسى تعليم مي كنند كه
براى اعتماد به احاديث رسيده از اهل بيت عليهم السلام؛
صرف ذكر در منابع علماى شيعه كذشته كافي است
و لازم نيست كه تو عالم شيعى بعد 1400 سال بخواهي افراد واسطه نقل را بشناسى.

5- نتيجه:
روش توسل كه در اين واقعه تجربه شده:
اولا: خواددن دعاى ندبه از روشهاى توسل واستغاثه به حضرت و تشرف به حضور انورش است

ثانيا:دعاى ندبه از نمونه هاي توسل و استغاثه به حضرت به روش صدا زدن نامها و القاب حضرت است

ثالثا: بعد از هر توسل به حضرت و استغاثه باصدا زدن حضرت؛ تكرار جمله جزو فقرات آخر دعاى ندبه {وانظر الينا نظرة رحيمة نَستَكمِلُ بِها الكرامة عِندَك} همراه با توسل به حضرت زهراء و تجسم مصائبشان موجب به نتيجه رسيدن توسل و سبب عنايت حضرت عليهما السلام براى حاجت و حتى تشرف براى مستعدين است
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

وداع باحضرات و اذن و رخصت خواهى جهت بازكشت به وطن

پستتوسط najm111 » پنج شنبه ژانويه 09, 2025 7:16 am

وداع باحضرت و اذن و رخصت خواهى جهت بازكشت به وطن

متون متعدده اى براى بيرون رفتن از محضر معصوم عليه السلام وارد شده است
از متون مختصره كه در ضمن متون زيارتى است
و از متون مفصله كه مستقلا توصيه شده مانند متون زير
كه زائر برحسب فرصت و توفيق بهره مند مى شود:


وداع و طلب رخصت بيرون آمدن از پیشگاه نورانی معصوم (علیه السلام)

با صیغه تثنیه خوانده می شود و یا اینکه برای هر امام جدا خوانده شود
Image
Image

وداع با حضرت (علیه السلام) و رخصت خواستن برای بازگشت به وطن و وداع
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

اماكن و مشاهد آثارحجج الهى عليهم السلام در سامراء و حومه

پستتوسط إشراف » يکشنبه فبريه 16, 2025 9:39 am

اماكن و مشاهد آثارحجج الهى عليهم السلام در سامراء و حومه

اماكن در حرمين سامراء به شمول مشاهد آثارحجج الهى عليهم السلام
موارد نزديك مثل مشهد آثار مهدوى درحرمين و صحنها
مدرسه ميرزا و قبرستان علماى شيعه و حسينيه اصفهانيها
مشهدآثار مهدوى ساحل دجله
موارد دور مثل: بركة السباع + زندان متوكل لعين (شامل مشاهد آثار حجج الهى)

===========
مشاهد آثار مهدوی در سامرا؛
مشهد عسکریین علیهم السلام، حرم مهدوی و سرداب مطهر همه از مشاهد آثار مهدوی میباشد


ذکر دو واقعه تشرف و مشاهد آثار مهدوی در داخل و بیرون حرم


1= آيت الله آقا ميرزا هادي بجستاني خراساني مي گويد:
از مؤذن و خادم مدرسه سامرا پرسيدم، اين چند سالي که در جوار اين ناحيه ي مقدسه به سر برده اي آيا معجزه اي مشاهده کرده اي؟

گفت: بلي، شبي براي گفتن اذان صبح به پشت بام حرم مطهر رفتم چند نفر را در آنجا ديدم.

بعد از گفتن اين مطلب ساکت شد گفتم: تمام قضيه را ذکر کن.
گفت: الان حال مساعدي ندارم سر فرصت آن را بيان مي کنم.

اين بود و چند مرتبه از او درخواست اتمام جريان را مي کردم، ولي ايشان همان جواب را مي دادند.
تا شب بيست و دوم ماه صفر سال 1335، در حرم عسکريين عليهماالسلام مقابل ضريح مقدس به او گفتم: حکايت را بگو.

گفت: تا به حال قضيه را به احدي نگفته ام. پنج سال قبل شب جمعه اي وارد صحن مطهر شدم. در پله هاي پشت بام هميشه قفل است.
آن را باز کردم و از پله ها بالا رفتم تا به فضاي پشت بام رسيدم.

در فلان محل، هفت نفر از سادات را ديدم که رو به قبله نشسته اند
و بزرگواري که عمامه سياهي بر سر مبارک داشت مانند امام جماعت جلوي آنها نشسته بود.


من پشت سر ايشان قرار گرفته بودم. از يکي سؤال کردم: ايشان کيستند؟
گفت: اين بزرگوار حضرت صاحب الزمان عليه السلام است و ما نماز صبح را به ايشان اقتدا مي کنيم.

مشهدي ابوالقاسم گفت: من از هيبت نام مبارک آن حضرت ياراي ماندن نداشتم،
لذا روانه سمت مقابل شدم و بالا رفتم. صبح که طالع شد، اذان گفتم و وقتي به زير آمدم در فضاي بام هيچ کس را نديدم. (1)

1. عبقري الحسان، ج 1، ص 79.

------------

درباره احوالات ميرزا هادي راوي واقعه:

http://wikifeqh.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D ... 9%86%DB%8C

مرحو ميرزاهادي خراساني بجز فقاهت و تضلع در علوم عديده به حفظ و احياء اثار و معالم مشاهد الهيه بسيار اهتمام داشته و تحقيقها و بيكيريها براى احياء و بازسازي انها نموده است و برخي از اثار كه هنوز ذكرش در كتابها هست بخاطر بيكيريهاي ايشان بوده است


=================

توضيح مشهد مهدوي (عليه السلام) در بين دجله و حرمين سامراء
در اين مسير تشرفات متعددي اتفاق افتاده است از جمله
واقعه اسماعيل هرقلي
كه نوار منبر مرحوم كافي در شرح اين واقعه در اتصال اونلاين سامراء بخش شد و لينك دريافتش هم درج شد
واقعه مرحوم آيت الله سيد محمد فشاركي
كه از فقهاء برزك حوزه سامراء و در سطح مرجعيت بوده اند
مرحوم آيت الله مرجع آقای اراکی و او ظاهرا از مرحوم آيت الله مرجع و مؤسس حوزه قم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرد:
زمانی که آسید محمد فشارکی در سامرا بود،
می‌خواست درباره بحث "ترتب" (از مباحث دقيق اصول فقه) فکر کند. ولی چون داخل شهرسروصدا بود، تصمیم گرفت کنار شط برود و در محلی که آب عقب نشسته و حفره‌ای ایجاد کرده بود، ساعتی دور از سروصدا به فکر بنشیند.
در آن چاله مشغول فکر شد. یک دفعه شخص عربی به او گفت:
درباره چه فکر می‌کنی؟
آسید محمد در حالی که سرش زیر بود، گفت:
این مسأله مربوط به شما نیست.
آن عرب گفت:
نه،
به من مربوط است.
تو درباره بحث "ترتب" فکر می‌کنی
و فلان مقدمات را سیر کرده‌ای، و مقدمات درست است مگر مقدمه آخری که اشتباه است.
آسید محمد متعجب و کنجکاو می‌شود. سرش را بلند می‌کند تا عرب را ببیند، می‌بیند کسی نیست!


بقيه تحقيق مسير تشرفات ساحل دجله روبروي حرمين سامراء

1- فعالان 136 و 151 مطالبي را در ادامه در كانالهاى غير كانال مزارات نوشته اند
كه ما باسخش براى ادامه تبيين موضوع را
 در اين كانال (مزارات) كه نقشه هاى متعدد و براى عموم اعضا مفيد است
= ترجيح مي دهيم نوشته شود
و به باسخ در كانالهاى شخصي و غير عمومي نمى بردازيم
و هركه دوست دارد تكميلي و تصحيحى بشود در همينجا درج كند

2- نجم 151 نوشته است:
با تشکر از راهنمای حضور مشاهد الهی در خصوص ارائه مسیر تشرف و مطالبی که بیان فرمودند
همان ابتدای مسیر سبز رنگ از حرم، با دیوار بتونی مسدود است
البته بخشی از مسیر مستقیم تشرف را می توان رفت و اینجا محل عبور محلی و باز است
و حتی بعضاً دیده ام که بعضی از ایرانی ها و کارگران عتبه ایرانی نیز از اینجا هم به داخل شهر هم می روند
موقع شهادت امام حسن عسکری وقتی به سامرا آمدیم ، چون ازدحام جمعیت و ماشینها بسیار بود و بعضی ماشینها نیز از مسیر عمومی وارد شهر نشدند و از جسر جدید سامرا (سمت راست جسر رایج قرار دارد) وارد شهر شدند ، و بعد نزدیک دجله پارکینگی بود و توقف کردند و زوار از این مسیر غربی دجله وارد شهر شدند
البته اجازه نزدیک شدن به خود دجله را ندادند
و ما نیز بخشی از مسیر تشرف را آمدیم
=======
در نقشه زیر سه مسیر مشخص است
مسیر سبز = که مسیر مستقیم و مسیر تشرف است تا دجله
مسیر آبی = مسیر معمول و رایج زوار به سامرا
مسیر صورتی = یکی از مسیرهای عبور محلی به حرم

می‌توانند نوبت 20 بررسی کنند و ببیند که می توانند بروند یا نه
این مسیر در واقع همان سیطره وسط راه است
می توانند بگویند می خواهیم برویم بازار و اونجا بازار میوه ووو هست
بكويند: اروح ب السوگ

3- نجم 136 در هنكوت شخصي نوشته:
سلام علیکم و رحمة الله
خدا قوت
امروز بعد از راهنمایی های شما از روی نقشه و گوگل ، مسیر سبز رنگ را رفتیم.
از درب تفتیش و بازرسی اول که بیرون می رویم سمت چپ همان مسیر است ، ولی فقط به ۴۶۶ اجازه دادند که این مسیر را برود و برای خانم ها ممنوع بود
دانشجو 00243466 نصف مسیر را که طی کرده بود گنبد و مناره های حرم عسکریین برای او قابل مشاهده بوده و توانسته بود از آن مکان فیلم بگیرد
ولی بعد سربازی مانع می شود و به ایشان می گوید که بر گردد ، ایشان هم برگشته بود
بعد با دقت روی مطالب و مسیری که بیان نموده بودید و امروز ایشان توانسته بود برود صحبت کردیم و نتیجه این که باید همان مسیر را که ایشان رفته بود مستقیم برود حتی اگر گنبد حرم عسکریین و حرم مهدوی منه السلام پیدا باشد تا مسیر سبز رنگ دقیق و صحیح رفته باشد
ان شاء الله فردا بعد از برنامه اونلاین ایشان همین مسیر را می روند
البته با راهنمایی شما سید بزرگوار این امر انجام می پذیرد
بنده و ۴۶۶ آماده هستیم تا باب این مطلب نیز باز شود و همگی از آن بهره مند شویم
ان شاء الله

Image

جواببه
==============
خلاصه نتايج كذشته
1- مسير تشرفات كنار دجله سامراء
همين مسير بود كه معرفي كردم با نقشه و مستقيم از درب غربي صحن به دجله منتهي مي شود

2- قسمت عريض سبز تيره رنك آب است هر جند سرعت حركت آب به قسمت سبز روشن تر در سمت جب آن كه روي نقشهنوشته نهر دجله؛ نباشد،
امروزه بخاطر سدهاى بسيار تركيه سبب كم شدن آب و فرونشست بخشهاى وسيع ابكير دجله و فرات شده است
و خاكهايي جزيره مانند كه بين قسمتهاى سبز تيره رنك است جزيره هايي است ميان دجله كه امروز با توسعه و مهندس و خاكريزها مرتبط به شهر شده است و درقديم اينها جيره هايي بوده كه با بلم و قايق دسترسي بوده است
اكر احيانا قسمتسبز تيره رنك در زمان قديم و تاريخ تشرفات مربوطه كه بعضا مربوطبه قرن اخير است اين نواحي سبز تيره فرضا هم خشك بوده باشد و محل ساحل دجله حاشيه سبز روشن كه الان نوشته نهر دجله بوده باشد و ناحيه سبزرنك تيره خشك خشك بوده و محل عبور عادي مردم بود حتى براين فرض ؛ ساحل دجله سامراء روبروي ادامه خيابان مزبور مي باشد
امام اينبرخلاف واقعيتجغرافيايي ساحل دجله در شرايط دسترسي عموم مردم است فلذا انتهاى خيابان مزبور كه با نقطه جين آبي است را ساحل دجله سامراء و حرم عسكريين مي دانيم

3- كاري با مسيري كه با كردش شمالثي و قوسي (ديروز معاهدان رفتند) و امروزه ماشينها و زائران رد مي شوند نداريم
فلذا كلا بيرون بحث واقع مي شود

4- باسخ به 136:
اولا:
اينكه نوشته اند از بازرسي كه بيرون مي روند سمت جب مسير مورد نظراست!؟
اكر مسير سمت جب در امتداد درب صحن نيست
و به سمت جب مي بيجد
يعني كه به سمت جنوب مي رود
و مسير مورد نظر نيست
جون همانطور كه قبلا تذكر شد
هدف رسيدن به هر طريقي به دجله نيست

ثانيا:
در هر صورت
اكر معاهد 00243466 در اين رفتن (امروز به تنهايي) همين مسير مستقيم نقطه جيني آبي درب غربي تا دجله را رفته است
و ميان راه به او اجازه ادامه را نداده اند
= كه خوب همينقدر ه مكه رفته توفيقي بوده است
اما تكرار مجددش فردا وجهي ندارد
جون حتما مشكلي امنيتي هست
و اكر باز بود كه تا اخر مي توانست برود
و در بيرون محدوده حرمين
بايد به تذكرات و ممانعتهاي ماموران توجه كرد و تخلف نكرد
بنابراين برنامه رفتن روز دوشنبه به اين مسير ملغا

ثالثا:
معاهدان مرد نوبتهاى آتي
مسير مستقيم آبي نقطه جين از درب غربي تا دجله كه مشخص كردم را
(اكر دقيقا به همين نحو مشخص شده) به كوكل كوشيشان بدهند
خود كوكل راهنمئيشان مي كند كه
كجا از مسير بيرون مي روند
و البته زمام تعيين مسير را به كوكل نبايد داد
كه برحسب بسته و باز بودن راه و محاسبات خودش راه را تغيير مي دهد
و هدف ما طي همين مسير معين است
و نه رسيدن به نقطه مقصد فقط

5- ساير معاهدان مرد؛
مي توانند در نوبتهاى آتي
و فرصتها و فراغتهاى (صبح جاشت تا ظهر) در ايام اقامتشان در سامراء؛
اين مسير (مستقيم آبي نقطه جين) را بروند تا هر جا كه مامور راه داد
و همين كافي است
و اكر موافقت ماموران و سؤال: {الطريق آمن الى آخر اللشارع؛ حتى دجله؟) و تاكيدشان كه امن است؛ همراه بود
يا آشنايي در خادمان و نكهبانان عرب عتبه داشتند احيانا و بطور اتفاقي؛
آنوقت مي توانند با آنها تا ساحل بروند
و مسير را ضبط ويديوئي كنند
و خصوصا در موضع انتهاى شارع و ساحل را
كه محل رخداد و شروع تشرفات بوده است

و الا در صورت ممانعت ماموران
ولو از همان ابتداى درب صحن
تخطي نكنند
جون وضعيت امنيتي نقاط در مناطق الوده تروريستي مثل سامرا ساعت به ساعت فرق مي كند
و نمي شود اجازه دادن امروز تا نصف را ه را دليل بر ايمن بودن فردايش كرفت
و مخفيانه و متخلفا نروند
و نامن بودن صرفا به وقت دركيري محدود نمي شود
و شامل اوقات آرام (كه امكان ربايش ايرانيان توسط نيروهاى مخفي وابسته به دشمن ) هم مي شود

و بانوان به تنهايي ولو جمعي باشند
و حتى با باز بودن مسير و عدم ممانعت ماموران هم = به هيج وجه نروند
مكر اينكه مردهمراهشانباشد و ماموران هم تاكيدكنند مسير تا دجله باز و امن است

و بجاى صرف وقت براى اين مسير
به افضل از آن برسند
يعني = قدم به قدم مسير داخل صحن عسكريين
از درب غربي تا حرم مهدوي و حرم عسكريين را دريابند
كه هر قدمي از آن آثار مهدوي عليهم السلام است

همانطور كه در شرح عملي به جمعي از معاهدان در سالهاى قبل تعليم شد
شرح تجربه سيد بن طاووس در كشف نقطه اى از صحن حرمين را كه موضع خاصي است
براى استفاده دنيوي و معنوي
و راه استفاده از آن هم بيان شد

كه از كاركاه اموزشي سامراء خواسته شود

بابان مطلب درباره تحقيق از مسير تشرفات بين دجله و درب غربي حرمين سامراء

والحمدلله رب العالمين


========================

تصوير نقشه موقعيت مدرسه ميرزاي شيرازي و مقبرة العلماء و حسينيه اصفهانيها سامراء

Image

خاطرات و نکاتی از این مکانها توسط راهنمای حضور مشاهد الهی؛

البته حسينيه سامراء جهار طرفش ساختمان بود سه طبقه هم بود و حياط كوجكي داشت
بقدر يك جهارم حياط حسننيه كاظمين و بيشترش ساختمان بود و ساختماني كه الان هست بعد تخريب براى استفاده متصرفين ساخته اند

مقبره و حسينيه را ساير معاهدين نمي توانند بروند جون ايراني بودنشان مشهود است و جلب توجه مي كند

شارع قبله سامراء
همان خياباني است كه مقابل درب ساعت است
انتهاي قديمي ان كه دويست متر هم نمي باشد سمت جب خيابان حسنينيه اصفهانيها كه به اسم ايت الله بروجردي بود قرار داشت و صدام اشغال و اداره شده بود

شارع قبله هم امن است و مي شود رفت و كسي از زوار رفته بود يادم مي ايد مغازه ها بارجه فروشي وسوغاتي هست
و از اينكه ايرانيها نمي ايند بازارشان كساد است. خيابانش شبيه خيابان شارع الرسول نجف بود


قبل از حسينيه مقبره علما (كه 200 عالم در ان دفن است و صدام زباله داني كرده بود قرار داشت برحسب توضيح مرحوم ذوالرياستين سوريا كه در اول سقوط صدام به سامراء امد و كفت سعي كرده انجا را اباد كند و ازحالت مخروبه و مزبله بيرون اورد) قرار داشت
و ايشان مي كفت شخصي بنام ابوهادي يا شيخ هادي هم از طرف او بيكير است در محل و جايش هم نزديك درب قبله است

البته آخرين باري كه توفيق به رفتن اين مدرسه (مدرسه میرزای شیرازی) شد و مرحوم والد در ايام فاطميه مجلس روضه بركاز كردند
و در آن حتى علماء و شيوخ عشاير سني سامراء هم شركت كردند
جهل و بنج سال مي كذرد و حياط و صحن مدرسه بسبار وسيعتر از فعلي بود
و انطور كه يادم مي ايد از درب قبله بيرون مي امديم مي رفتيم سمت جب و انتهاى خيابان قرار داشت در نزديك ميدان

چند نکته و مطلب در مورد مدرسه میرزای شرازی بزرگ؛

زائران كه در سامرا هستند سري هم به مدرسه ميرزاي بزرك شيرازي يعني همين كه الان نامش جعفريه شده و تجديد بناشده بزنند
و بتوانند ديدن كنند و به اسم عكس كرفتن وو در ایران اعلام شده

و مهم مراجعه هر نوبت زائران است كه انها بفهمند جايي است كه ايرانيها مي خواهند آنجا را ببينند و بايد هر نوبت معاهدان بيكيري كنند و تكرار شود

مدرسه ميرزاي شيرازي را اكر در دايره ديوار بتوني است و محفوظ مي باشد معاهدين مي توانند بروند
و اكر شد داخل و الا در همان بيرون مذاكره كنند = تاريخجه و نقش اين مدرسه در تاريخ تشيع و انقلاب تنباكو و ساير صحنه هاي سياسي و تصميم ميرزاي شيرازي اول و دوم و شاكردانشان براى استقرار در سامرا و رفع غربت از حرمين شريفين وو كه بعضا در كتاب استجاره و اثار ديكر اشاره شده است
كه در آن وقايع تشرفاتي هم رخ داده است و از اصحاب تشرفات در آن بسيار اقامت داشته اند

آدرس امروزی مدرسه شیرازی:
از طرف باب قبله که بیرون بروید دست چپ به طرف نانوانی و حمامات نساء - پشت حمامات واقع شده است

مختصات:
34°11'52.3"N 43°52'31.4"E
34.197870, 43.875382

لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/Qz1pa63Lab4Lqt5k6


در زیر تصاویری از مدرسه میرزای شیرازی می باشد

Image

Image

Image

Image

Image

Image


===============================================
3= سجن امام هادی علیه السلام و برکة السباع

در ابتدای ورود به سامرا، زائر به زندان امام هادی علیه السلام برود
(خصوصا اكر با و سيله شخصي بوده
يا وسبله كرايه دربستي از كاظمين به سامرا وارد مي شوند
و به اين نحو هم در وقت صرفه جويي شده و ضمن برنامه كاظمين سامرا سرراه انجام شده
و نيازي به كرايه كردن جداكانه براى رفت آنجا نيست)

توجه و توسل و ذکر مصائب ایشان و زیارت مشاهده و مذاکره کرامات و معجزه حضرت در این مکان

لینک گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/dawo2F5CQR9HLj1N6

موضوع برکة السباع و رسوایی دشمنان امام هادی علیه السلام

قطب راوندی می نویسد ابو هاشم جعفرى مى‏ گويد: در زمان متوكل، زنى ادعا كرد كه زينب دختر فاطمه سلام الله علیها دخت گرامى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى ‏باشد.
متوكل به او گفت: تو زن جوانى هستى،
در حالى كه چندين سال از وفات رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى‏ گذرد.

آن زن گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم دستش را به سرم كشيد
و از خدا خواست كه در هر چهل سال، دوباره جوانى را به من برگرداند.
و من تا به حال، خودم را به مردم معرّفى نكرده بودم تا اينكه الآن نيازمند شدم و اظهار كردم!
متوكل، فرزندان كهنسال ابو طالب، عباس و قريش را جمع كرد و جريان را به آنها گفت.

برخى از آنان روايت نمودند كه زينب، دختر فاطمه سلام الله علیها در فلان سال فوت كرده است.
متوكل به زن گفت: در مورد اين روايت چه مى ‏گويى؟

آن زن گفت: دروغ است؛ چون كار من از مردم پوشيده بود و هيچ كس نمى ‏دانست من مرده‏ام يا زنده.
متوكل رو به آنها متوکل گفت: جز اين روايت دليل ديگرى داريد. گفتند: خير.

متوکل گفت: تا دليلى نباشد كه او را وادار كند از ادّعاى خود دست بردارد، به او چيزى نمى ‏گويم.
گفتند: امام على النقى عليه السّلام را احضار كن.

شايد بتواند دليلى غير از دليل ما بياورد.
متوكل دنبال امام عليه السّلام فرستاد.
وقتى حضرت آمد و قضيّه آن زن را به وى گفت،

حضرت فرمود: دروغ مى‏ گويد: زينب سلام الله علیها كه در فلان سال و فلان ماه و فلان روز، وفات كرده است.

متوكل گفت: اين افراد هم مثل سخن تو را گفتند: ولى من قسم خوردم بدون دليلى كه او را وادار كند از ادعاى خود برگردد، با او كارى نداشته باشم.

حضرت فرمود: ناراحت نباش، اينجا دليلى است كه او و كسانى ديگر را وادار مى ‏كند تا به حق اقرار كنند.
متوكل گفت: آن چيست؟

امام فرمود: گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است.
او را در ميان درندگان بينداز.
اگر از فرزندان فاطمه سلام الله علیها باشد آسيبى به وى نمى رسانند.

متوكل به زن گفت: اكنون چه مى ‏گويى؟ زن گفت: او مى‏ خواهد من كشته شوم.
حضرت فرمود: اينجا عده‏ اى از فرزندان فاطمه سلام الله علیها هستند.

هر كدام از آنها را كه مى‏ خواهى ميان درندگان بينداز.
در اين هنگام، چهره‏ هاى همه آنان تغيير كرد.
بعضى از دشمنان حضرت گفتند: چرا او به غير خودش حواله مى‏ دهد؟
خودش برود.

متوكل هم علاقه داشت كه امام عليه السّلام برود و بدون اينكه او در قتل حضرت، دخالتى داشته باشد، كشته شود.
از اين رو، رو به حضرت كرد و گفت: اى ابو الحسن! چرا خودت نمى‏ روى؟

امام عليه السّلام فرمود: اگر بخواهى مى ‏روم.
متوكل گفت: پس همين كار را بكن!
امام فرمود: ان شاء اللَّه مى ‏روم. نردبانى نصب كردند و حضرت، وارد شد.
در آنجا شش شير وجود داشت.

وقتى امام به آنجا رفت و نشست، شيرها آمدند و دور او حلقه زده و نشستند.
و سرهايشان را به زمين گذاشتند.

حضرت دستش را بر يك يك آنها مى‏ كشيد و اشاره مى‏ كرد كه به طرفى برود، و شير مى ‏رفت تا اينكه همه برخاستند.

وزير متوكل به او گفت: اين خوب نيست.
قبل از اينكه اين خبر در شهر پخش شود، دستور بده تا امام از آنجا خارج شود.

متوكل گفت: اى ابو الحسن! ما نمى ‏خواستيم به تو آسيبى برسد. و يقين داشتيم كه تو راست مى‏ گويى.
اكنون دوست داريم كه تو بالا بيايى.
حضرت برخاست و به طرف نردبان آمد.
و شيرها دنبال او بودند و خودشان را به لباس امام مى‏ ماليدند.
وقتى كه امام پايش را به اولين پله نهاد، سرش را برگرداند و اشاره كرد كه بر گردند. همه شيرها نيز برگشتند.

حضرت بالا آمد و فرمود: هر كس گمان مى‏ كند فرزند فاطمه سلام الله علیها است، برود و در آنجا بنشيند.

متوكل رو به آن زن كرد و گفت: برو پايين. زن گفت: به خدا قسم دروغ گفتم.

من دختر فلانى هستم احتياج وادارم كرد تا چنين ادعايى بكنم. متوكل گفت: او را ميان درندگان بيندازيد.
مادر متوكل واسطه شد و نگذاشت او را پيش شيران بيندازند.

نکات:

ادعاي آن زن صرف انتساب به اهل بيت به معناي ذريه و سيادت نبود كه بخواهند آزمايش انداختن نزد شيرها برايش اجرا شود
آن زن ملعونه مدعي بود كه خودش شخص حضرت زينب دختر امام علي و حضرت فاطمه عليهم السلام است كه از زمان كربلا باقي مانده است و جنجالي هم به راه انداخته بود
اما منظور از "اهل بيت" هم كه فرمودند: منظور خاندان نبوت و حضرات آل كساء و معصومين عليهم السلام است.

يك اشتباه كه راهنمای محلی مكان می گوید
یا تابلو كه آنجا زده اند در مورد بركة السباع تصحيح مي شود
آنجا كه ساختمان آجری گود حدود هشت متر زير سطح است و ايوانهايي دارد در ارتفاع اينجا همان بركة السباع بوده است
كه ساختماني براى نگهداری شيرها بوده است
فلذا هشت متر گوديش بوده است كه شيرها نتوانند بالا بجهند
ايوانها هم خوابگاه مستقل هر كدام بوده است كه از آن مي جسته اند و در حيات که يک مترو نيم گودتر است گشت می زده اند

Image

واما آن گودال خاكي كه در بیرون مجموعه می گویند بركة السباع است = بيخود و اشتباه است
.هيچ تناسبي ندارد نه سايبان و استراحتگاه براى شيران دارد
و هم قابل بيرون آمدن شير كه هيج، حتى سگ است.

Image Image
Image Image


=====================================

4= ملویه سامراء

لینک گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/FQSBgpDXykgewEFg9

Image

خاطره ای از این مكان:
ملويه سامراء را با مرحوم والد در 50 سال قبل (1353ش) بالا رفتيم و بله هايش را شمرديم و اينطور كه يادم مي ايد حدود414 پله داشت

Image Image

-----------------------------------------
سوال: آیا ملویه را روي اجساد علويان بنايش كرده اند؛ بنده اینطور شنیده ام؛ لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم
جواب: جنين جيزي درباره ملويه از منبع معتبر وارد نشده است
ملويه مأذنه و محل اذان كفتن مسجد متوكل بوده است كه الان فقط ديوارهاي مسجدش باقي مانده است با ترميمات نيم قرن اخير

آنجه درباره كذاردن اجساد در لاي ديوارها بوده است توسط منصور در شهر هاشمية است كه نزديك مزارات محبس هاشمية است
و برخي زائران رفته اند و اطرافش هم مزارات علويان بسيار است

ملویه جنبه تاريخي دارد و برويد بالا ببينيد كل شهر زير بايتان بيداست، خيلي راحت است براى بجه ها و براى بزركها هم جالب است
بله هاى عريضي دارد و بله هايش هم كوتاه
كناره ديواره برج كه بالا بروند محفوظ است
جهت بالا رفتن از ملویه نزدیک به دیواره اصلی ان حرکت کنید بعد طی چند پله بسمت بالا ، برای ایمنی دستگیره های اهنی نصب کرده اند

دم درب نگهبانی دارد و بلیط می فروشند
بگویید زائر ایرانی هستید و بدون هزینه و بلیط وارد شوید قبلا اينطور بود
از گردشگران خارجى برای بالا رفتن از ملویه پول می کیرند (25 هزار دینار)،
ولی معاهدین با صحبت اینکه زائر ایرانی هستیم مجانی و یا نفری دو دینار بالا رفته بودند
بيشتر از يكديناردودينار نمي ارزد
خدا لعنت كند متوكل عباسي را كه انرا ساخته و اتباع متوكل تا به امروز را

ملويه سامراء نشانه مسجد جامع قديم سامراء است
كه در سمت شمالي محراب واقع است و مساحت مسجد بين محراب تا ملويه واقع است

و محراب مسجدنشانه ميانه صف اول جماعت مى باشد
و حضرتين كه ملزم بودند به شركت در جماعت طواغيت
بخاطر موقعت و جايكاه اجتماعى حضرتين و كار تبليغاتي طواغيت كه نشان بدهند حضرتين در نمازشان شركت مى كنند
قاعدتا حضرتين در صف اول جماعت مى ايستادند و مى نشستند و نماز مى خواندند
و احتمالا در نيمه سمت راست صف اول جايشان بود

و براى شاخص بودن حضورشان در جماعت حتما جايشان نزديك به محراب بوده است
نتيجتا
در فاصله يك و نيم متري محل امام جماعت در محراب،
در جايكاه و مساحت لازم براى بنج نفر در سمت راست صف اول
يعني محدوده حدودا سه متري سمت راست محراب = محل حضور حضرتين در نماز بوده
و مشهد آثار حضرتين امام هادي و امام حسن عسكري عليهما السلام در اين محدوده مي باشد


محل محراب اين مسجد امروز در بازيابى باستان شناسان آثار قديم مسجد؛ مشخص وبازسازى شده است
معرفى اين مشهد نياز به حضور و تهيه كزارش و تصوير دارد
و بجاست زائران به آنجا رفته و نماز خوانده و سلام بر امامين دهند



-------------------------------------------------------------------------
مشهد اثر مهدوى در ايستكاه قديم قطار سامراء تا شهر
واقعه تشرف و امداد و نجات مولا صاحب الامر منه السلام از مهلكه قطعيه
محل واقعه : از ايستگاه راه آهن تا عسکريين که سه چهار کيلومتر فاصله بود


آقاى قاضي زاهدي كلبايكاني نقل كرده كه آقاي حاج شيخ عبدالله مجد فقيهي بروجردي حکايت مي کنند:

در محرم الحرام سال 1413 قمري براي دهه ي عاشورا به دعوت کربلايي هاي مقيم يزد به آن شهر رفتم تا در دارالحسين عليه السلام انجام وظيفه نمايم.
از حسن اتفاق به جناب مستطاب آقاي حاج صادق خوش کربلايي حالت که اهل همان هيئت بودند برخورد کردم.

حاج صادق مذکور گفتند: تقريباً 8 ساله بودم که با والده و همشيره و زن پيري از همسايگان از کربلا سوار قطار به زيارت سامرا رفتيم.
از ايستگاه راه آهن تا عسکريين سه چهار کيلومتر فاصله بود و وسيله اي هم نبود؛ زمين هم ريگزار و راه مشخص نبود. لذا مردم بعد از پياده شدن از قطار دسته جمعي به سوي عسکريين حرکت مي کردند.
چون ما اثاث زيادي داشتيم؛ مادر من علاوه بر اين که مرا بغل گرفته بود بار و بنه نيز به دست داشت.
مقداري راه آمديم مادر خسته شد مرا زمين نهاد که راه بروم؛ در نتيجه من که نمي توانستم خوب راه بروم و آن زن همسايه نيز پيرزني بود که نمي توانست تند راه برود از ساير مردم جدا شديم و عقب مانديم. مقداري راه رفتيم مادرم متوجه شد که راه را گم کرده ايم و بيراهه مي رويم.
آفتاب هم رو به غروب بود؛ ناگاه سه نفر از دور رسيدند و هلهله کنان به جانب ما مي آمدند. معلوم شد که از عرب هاي بياباني هستند که قطاع الطريقند؛ نزديک شدند و با پرتاب سنگ به طرف ما کاري کردند که سنگي بر خلخال طلاي همشيره ام اصابت کرد و شکست.
خلاصه هر لحظه به طرف ما نزديک تر مي شدند و ما فرار مي کرديم و آنها مي گفتند: فرار فايده ندارد.
مادرم به من رو کرد و گفت: اينها الان مي آيند سرت را مي برند، چون دزدند و رحمي ندارند.
من گفتم: مادرجان چه کنم؟
گفت: بايد داد بزني يا صاحب الزمان و همه ما فرياد کرديم يا صاحب الزمان و مي ديديم که هر لحظه فاصله آنها با ما کمتر مي شد.
ناگاه شخصي ظاهر شد و فرمود: شما را چه مي شود؟ چرا فرار مي کنيد؟

مادرم در حالي که اول از او مي ترسيد اما ناچار رو به او کرد و گفت: تو را به خدا ما مي خواهيم به حرم عسکريين برويم و راه را گم کرده ايم، شما راهنماي ما باشيد.

بلافاصله چند چهار پا پيدا شد و آن شخص فرمود: سوار شويد. و مرا خود سوار کردند و شروع کردند دلداري دادن و اين که نترسيد.
مادرم گفت: آخر اينها دست از سر ما بر نمي دارند و ما را تعقيب مي کنند.
آقا فرمود: کسي نيست؛ نگاه کن و نشان بده ببينم کيانند که شما را اذيت مي کنند؟
وقتي سر برگردانديم احدي را از آنها نديديم و در آرامش قرار گرفتيم.
مقدار کمي آمديم فرمود: اين صحن عسکريين و اين هم کالسکه ي حاضر؛ اگر جايي مي خواهيد برويد شما را مي برد.
مادرم گفت: خيلي ممنون ما همين جا به صحن مي رويم.
خواستيم تشکر کنيم کسي را نديديم حالا مادرم به فکر رفت و به ما گفت: فهميديد چه شد! ما خدمت آقا امام عصر (ارواحنا فداه) رسيديم و او بود که ما را نجات داد ولي نشناختيم.
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 83
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

تحريف شناسى معالم سامراء در ميان منكران و مقصران

پستتوسط إشراف » يکشنبه فبريه 16, 2025 9:40 am

تحريف شناسى = چاه سرداب مقدس:

1- يك نكته بسيار بسيار مهم درباره
اشتباه خطير جهال و نگرش انحرافي شايع درميان ناصبيان
كه متاسفانه جهال ناحيه سامراء
و عوام شيعه هم بدون فكركردن؛ تكرار مي كنند
و برخلاف همه آنچه در منابع تاريخي و احاديث شريفه و حتى گزارش و اعتراف مخالفين ثبت است
و با اينكه اين مطلب حتى در دسترس ترين كتب معتبر؛ مطرح است و حتى در سطح دوم عمومي معرفت الهي هم بيان شده است
و در اين مراسلات مفصله (چندجلدي) زيارت معاهده هم توضيح شده و حسينيه ها هم مكررا آنرا براى زائران بيان كرده اند
اما نمي دانم چطور با حرف يك عامي؛ همه آن مطالب مستند و صحيح را دور ريخته؛ و به حرف واهي يك عامي التفات كرده؛ و آنرا پذيرفته؛ و برايش اشك ريخته اند!!!!


2- چاه غيبت يعني جه؟ كه حضرت در آن غائب شده اند؟؟!!!
اصلش دروغ است، و ديگر نوبت نمي رسد به اصلي و غير اصليش
اين موضوع دورغ پوسيده مكرر نخ نمايي است كه ناصبيان آنرا ساختند
و امروزه هم وهابيان تكرارمي كنند براى تشنيع به شيعه

3- اصل واقعه اين بوده است كه:
بعد از وفات و شهادت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) در سال 260 هجري
حضرت صاحب الامر(منه السلام) غالبا در سامراء و خانه پدريشان ساكن بودند
هر چند از انظار عامه پنهان بودند،
محل عبادتشان روزها غالبا در سرداب خانه شان بود (كه امروزه به سرداب مقدس معروف است)
تا رفت و آمد اتفاقي كسي به خانه حضرت؛ سبب آشكاري محل حضرتش بر عامه ناس نشود

ارتباط شيعيان و خواص توسط وكلاء و سفراء با سامراء و ناحيه مقدسه حضرتش برقرار بود
و بعضا هم به زيارت حضرتش مشرف مي شدند

جواسيس حكومت طاغوت عباسي گزارش رفت و آمد شيعيان را مي دادند
و (عليرغم انتقال پايتخت از سامراء) اين رفت و آمدهاي مردم براى حكومت سنگين بود

بخاطر گسترش رفت و آمد به سامراء؛ در سال 280 هجري قمري؛ حكومت طاغوت عباسي لشكري را فرستاد؛ تا خانه حضرت را محاصره و اشغال و مسدود كرده و حضرت را دستگير كنند
و اگر حضرت را نتوانستند بگيرند؛ اما خانه حضرت امام هادي (عليه السلام) {كه زيارتگاه امامين عسكريين (عليهما السلام) شده بود} و نيز خانه امام حسن عسكري (عليه السلام) را {كه محل سكونت حضرت مهدي (عليه السلام) گزارش شده بود را} ببندند

لشكر طاغوت عباسي از بغداد به سامراء آامد
و خانه ها را محاصره كرد و حرم عسكريين (عليهما السلام) را بستند
و خادمش را كه خادم حضرات (عليهم السلام) بود را بيرون كردند
و شيعيان را از زيارت آن حرم شريف منع كردند،

و ريختند به خانه امام عسكري (عليه السلام) كه آنوقت خانه امام زمان (عليه السلام) بود، {و امروزه با گنبدي لاجوردي بالاي سرداب مقدس واقع است}
سراغ حضرت (عليه السلام) را گرفتند؛ مطلع شدند كه حضرتش در سرداب مشغول عبادت هستند

سربازان ريختند به سرداب؛ ديدند حضرتش مشغول نماز در صفه آخر سرداب هستند
تا خواستند جلو بروند؛ آبي از زير صفه ظاهر شد و به صورت دريايي بالا آمد به سمت سربازان
و ديدند يكباره آب آنقدر عميق شد مثل دريا؛
بطوريكه آنها از ترس غرق شدن عقب نشيني كرده و ناچار شدند از سرداب بيرون بيايند و درب سرداب منتظر بمانند
و گفتند اين آب كه مي جوشيد و بالا مي آمد يا حضرتش را غرق مي كند
و يا اگر بيرون بيايند؛ ما درب سرداب او را دستگير مي كنيم!

اما حضرتش بعد از فراغ از عبادت؛ به بيرون سرداب تشريف آوردند
با وجود لشگريان دشمن؛ حضرت از سرداب محاصره شده؛ جلوي چشم سربازان و فرمانده شان بيرون آمدند
و آنها با اينكه بيدار بودند و مي ديدند جلويشان را؛ اما مثل اينكه نمي ديدند!!!
{شبيه واقعه هجرت حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) و بيرون آمدن از خانه برابر چشم مشركين محاصره كننده و نديدن مشركين حضرتش را}

وقتي سربازان به خود آمدند؛ يكي از انها خبر داد كه حضرتش از سرداب بيرون آمده و به بيرون خانه رفتند
سربازان بيرون دويدند كسي نبود، ريختند داخل سرداب، ديگر آبي و دريايي هم نبود، حضرت هم تشريف نداشتند

بعد از آن؛ حضرت صاحب الأمر (عليه السلام) از سامراء تشريف بردند
و ديدارهاي محدود قبلي هم كمتر شد؛
بطوريكه مقدمه غيبت وسيعتر حضرت فراهم شد
{در اين نقل؛ واقعه اعجاز سرداب بطور خلاصه نقل شده، و همه جزئيات واقعه نيامده است}

و جون بعد از آن كسي از عموم مردم؛ حضرت را نديد
و بعد از واقعه سرداب؛ از انظار عامه ناس بكلي غائب شدند،
اين محل (سرداب) كه آخرين موضع ديده شدن حضرت توسط عامه ناس بود،
فلذا به "سرداب قبل ازغيبت" معروف شد،
و واقعه هجمه به سرداب و غيبت از ميان عامه ناس به "غيبت بعد از سرداب" شناخته شد
اما بسيار واضح است كه اين واقعه "غيبت در سرداب" نيست

4- در وسط اين سرداب حوضي بوده؛
كه حضرات (عليهم السلام) در وقت اقامت و استراحت؛ از آب آن براى وضو استفاده مي كردند = محل اين چاه در فاصله چند متري صفه عبادت (و فعلا ضريح) واقع بوده است.
بعد از زيارتگاه شدن سرداب مقدس؛ شيعيان آب حوض را براى تبرك مي بردند
و اين تبرك؛ به دليل كثرت زوار؛ بقدري وسعت يافت؛ كه آبش خشكيد (فرصت نمي كرد بجوشد و پر شود)
و بعد از آن گـِل ها و خاكهايش برده مي شد؛
بقدري كه تدريجا تبديل به گودال عميق؛ و سپس جاهي شد.
و معروف شد به چاه سرداب مقدس {محل تبرك به مكان وضوي حضرات(عليهم السلام)}

5- واقعه حمله به سرداب مقدس و ناكامي حكومت طاغوت؛ مثل بمبي در ميان افكار عمومي منفجر شد،
و عقايد پوسيده منكران را متزلزل؛ و متوجه حضرتش و مذهب اهل بيت (عليهم السلام) كرد

6- وقتي منكران ديدند كرامت و اعجاز مهدوي (عليه السلام) در سال280 مربوط به واقعه حمله به سرداب؛ تاثير درمردم گذاشته و دسته دسته ايمان مي آورند، آمدند دست به تحريفات و جعل دروغهايي زدند؛ براى مهندسي افكار عمومي و براي مبارزه با مذهب حق:

6-1- ابتدا خبر گزارش مشهور واقعه حمله به سرداب قبل از غيبت را مخفي و حذف و سپس موارد نشر شده را تحريف كردند و عنوان {اعجاز مهدوي (عليه السلام) در سرداب مقدس، و ناتواني حكومت در تعرض به حضرت (عليه السلام) ، و غيبت بعد از سرداب} را تحريف كردند به = دروغ و تحريف = سرداب غيبت

6-2- و نام و وجه تسميه {چاه سرداب مقدس} را نيز تحريف كردند به = دروغ و تحريف = چاه غيبت

6-3- و عقيده شيعه به {غائب بودن حضرت مهدي (عليه السلام) و غيبت حضرتش بعد از واقعه حمله به سرداب} را نيز تحريف كردند به = دورغ و جعل = غائب شدن حضرت امام شيعه در سرداب

6-4- برنامه هاى توسل و ندبه شيعيان براى فراق حضرت مهدي (عليه السلام) و دعا براى تعجيل در فرج حضرتش؛ و اعلام آمادگي رزمي با وسيله (مركب وشمشير) در روزهاى عصر جمعه را تحريف كردند به = تحريف و دروغ = آمدن شيعه در جمعه ها با مركب و پرچم و شمشير به لب چاه غيبت!!! و صدا زدن امام مهدي (عليه السلام) براى بيرون آمدن از چاه غيبت جهت ظهور!!!!

6-5- با آميختن اين چند تحريف به هم؛ دروغ مُركبي را جعل و نشر كردند = دروغ و جعل = دشمنان گفتند: شيعه معتقد است كه امامش در چاهي در سرداب غائب شده است!!! و تا وقت ظهور در آن چاه است!!! و شيعيان مرتبا هر عصر جمعه مي آيند؛ با آوردن اسب و پرچم و شمشير درب سرداب؛ گريه مي كنند كه امامشان از چاه غيبت بيرون بيايد و ظهور كند!!!!(استغفرالله)

7- ناصبيان مرتبا در كتابها و منابرشان آن چند تحريف و دروغ؛ و اين دروغ مركب را نشر داده و هنوز هم ترويج مي كنند
در حاليكه بر همه اهل بصيرت و حتى مخالفان معلوم بود كه: اصل وقايع چه بوده؟ و چطور تحريف شده؟ و در هيچ كتاب و منبع شيعه چنين مطلبي ثبت نشده؟ و هيج عالمي با هيچ مسلكي از شيعه؛ به چنين امر واهي معتقد نيست، بلكه هيچ عامي چنين عقيده و برنامه اى را ندارد.


8- سودجويان محلي كه از سنيان بودند؛ تا قبل از آزادسازي حرم مهدوي (عليه السلام)؛
هر روز صبح؛ مي آمدند با لباس خدام حرم؛ آنجا مي نشستند در صفه عبادت سرداب مقدس؛
و در گودال كوچكي كه در آنجا كنده بودند؛ خاك دستي ريخته
و هر زائري مي آمد به دروغ مي گفتند:
اينجا چاه غيبت و محل غائب شدن امام زمان (عليه السلام) (استغفرالله) است!!! زيارت كنيد
و با گرفتن وجه نقد از زائر جاهل؛ مشتي خاك از آن سوراخ بيرون آورده؛ و به زائر عامي و جاهل قالب مي كردند،

9- و در اين زمان و طبق گزارش فوق هم؛ همان رويه نشر اهانت و مجعولات ناصبيان ادامه دارد؛
با بردن آن خادمه و مثل او؛ زائران عامي و بيسواد و جاهل را؛ به محل چاه يا گودال يا سوراخي؛
و نشان دادن اينكه اينجا چاه غيبت است!!! و اصلي اين است!!! و آن يكي اصلي نيست!!! وووو
همه اينها؛ در ادامه آن تحريفها و تشنيعها و اهانتها به مذهب اهل بيت و حضرتش (عليهم السلام) است، (اجلّهم الله)

10- اصل عنوان و مفهوم {چاه غيبت يا چاه امام زمان (عليه السلام)} امري مجعول و توهين به حضرتش است (اجلّه الله)
اهانتي كه بدتر از ذكر يك دشنام به حضرتش است (اجلّه الله)
پس بحث و فكر و بررسي كه كدام اصلي است و كدام فرعي است غلط اندر غلط است
و جزو همان اهانت به حضرتش است (استغفرالله)

11- و آنقدر اين تحريف را در صدد اشاعه بوده اند
كه هر جا مكاني منتسب به حضرت (عليه السلام) است
و چاه آب معمولي براى استفاده شرب و طهارت داشته مثل هر خانه و ساختماني
يا اينكه چاهي براى انداختن {رقعه استغاثه} بود
اما آنرا به اسم {چاه امام زمان (عليه السلام)} و بعضا به اسم {چاه غيبت} ذكر مي كنند (استغفرالله)

12- و هركسي در اين راستا به تقويت اهانت و مجعولات دشمن تن دهد؛
و تحريف دشمن را در ذهن بپذيرد و آنرا نقل كند (ولو نادانسته)؛ بداند كه در خط دشمنان و منكران و ناصبيان عمل كرده؛
و بر ضد مذهب حق و مسير الهي و در جهت اهانت به حضرت صاحب الامر و العضر و الزمان ابوالقاسم محمد بن الحسن المهدي القائم بامر الله (منه السلام) قدم برداشته است.

13- چنين نگرش باطل و نيز بكاربردن چنين تعبيري اهانت آميز؛ به حكم {جنابت باطني} است
حتى اگر از روي بي دقتي باشد
بي دقتي در اين زمينه ها؛ مستوجب لعن ونكبت است، پس دقت كنيد،
و هر كه (ولو نادانسته) چنين توهمي يا تقولي يا نقلي را مرتكب شده، در حكم شخص جُنُب باطني است،

14- پس برود ابتدا غسل توبه كند،
بعد ختم كبير استغفار (سي هزار) بردارد
و بعد از آن بچسبد به تحصيل دروس معرفت الهي (تعلما و مباحثتا و تعليما)،

15- و به هر كسي كه اين چنين حرف باطل را نقل كرده؛
بايد برود و او را از اشتباه خود آگاه كند،
و واقعيت را دقيق و مشروح بيان نموده و رفع اشتباه او كند،
تا اينكه مورد عفو و مغفرت الهي قرار گيرد

16- كليه حسينيه ها و اموزشكده ها و حوزه هاي شهرها و خادمان مشاهد الهي؛
نسبت به اين نحو مطالب مهم و اساسي؛ خصوصا كه ضديت با دين حق است؛
احساس مسؤوليت كرده، و غيرت نشان داده؛ و پيگير دفع و رفع موضوع باشند.

17- ابتدا شروع كنند از اصل واقعه، و بطور مطلق آنرا تبيين كنند،
بعد تحريفها را آشكار و تشريح كنند،
و بعد هشدارها بدهند براى عدم انفعال در مقابل اين اوهام و حرف و اقدام منكرين؛
بطوريكه هم معرفت صحيح پيدا كنند؛
و هم در برابر اين ويروسهاى خطير و آلودگيهاي شديد فكري و روحى و اهانت اميز واكسينه شوند،

18- و آنقدر هشيار و محكم و جدي و غيور باشند؛ كه با مواجه شدن با چنين انحرافاتي ابتدا او را آگاه كنند،
و محكم بايستند تا انحراف برطرف شود ان شاء الله

19- اگر هر موردي از اين نادانيها؛
در شهري و محلي و حسينيه و حوزه اى اتفاق بيافتد؛
بجز اقدامات فوق مسؤولان خودشان را سرزنش و تنبيه كنند

20- وقتي با آن همه تلاشها براى نشر معارف صحيح؛ و آزمونهاى تفصيلي و جلسات توجيهي مكرر براى زائران؛ و آن مراسله هاى مكرر مفصل و تكرار تذكر در اين باره؛ مكرر در مكرر؛
باز هم مي بينيم؛ چنين آلودگيهايي خطير؛ در سفر زيارت اتفاق مي افتد؛
بلكه بدتر از آن؛ به عنوان تحفه و سوغات انرا بوطن مي آورند
فلذا ديگر چه جاي سستي و اهمال است

اعاذنا الله جميعا من هواجس الشياطين و تحريفات الابالسة و الناصبين،
و ثبتنا الله على صراطه المستقيم بحق محمد وآله الطاهرين
و بجاه الله العلي العظيم.
آمين رب العالمين
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 83
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

آيات الهى ظاهره از حضرت امام هادى عليه السلام

پستتوسط إشراف » يکشنبه فبريه 16, 2025 9:41 am

آيات الهى ظاهره از حضرت امام هادى عليه السلام
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 83
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

آيات الهى ظاهره از حضرت امام عسكرى عليه السلام

پستتوسط إشراف » چهارشنبه فبريه 26, 2025 3:40 pm

آيات الهى ظاهره از حضرت امام عسكرى عليه السلام
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 83
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

بازبيني و رفع اشكالات و تكمييلات و ترتيبات شده است

پستتوسط إشراف » دوشنبه آپريل 28, 2025 8:40 am

بازبيني و رفع اشكالات و تكمييلات و ترتيبات شده است
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 83
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am


بازگشت به راهنمای زیارت اونلاین مشاهد الهی


cron
Aelaa.Net