درسهاى زمانه شناسي ذيقعده 1445 شماره 048
تتمه حرفهاى مطرح شده درباره علت سقوط بالكرد
قبلا در درسهاى 21و25و27و45 برخي مطالب در موضوع سقوط بالكرد نقل شد
در اين درس بررسي تتمه مطالب در خصوص علت سقوط نقل مي شود
هرجند از مجموع مطالب نتيجه اى حاصل نمي شود و آخرش ملت در خانه اول هستند
اما نقل اين همه تشتت ارائ و تناقضات از سوي مراكز رسمي وكاركزاران حاكميت عوارضي دارد:
1- هم بي كفايتي را مي رساند
2- هم ضرر و خطر براى حكومت دارد
3- هم موضوع عامل عمدي در سقوط (آن هم از حاكميت) را تقويت مي كند
در اين قسمت بنجم جند مطلب قابل توجه است:
1- مواضعي از سوي علم الهدي كه منجر به بازادشت موقت او و بردن او از سر درس خارج فقه شده وبالتبع شركت نكردن او در مجلس ختم رئيسي در دفتر رهبر
رهبر حكومت جمهوری اسلامی ایران، روز شنبه پنجم خرداد مراسمی برای بزرگداشت ابراهیم رئیسی و همراهانش که در حادثه سقوط هلیکوپتر کشته شدند، برگزار کرد. - در تصاویر منتشرشده از مراسم روز شنبه با حضور رهبر، غیبت خانواده علمالهدی و رئیسی در این مراسم مشهود است و تنها یکی از برادران ابراهیم رئیسی در بیت خامنهای حضور یافته بود.
در همین حال، نماز جمعه مشهد هم در روز گذشته به امامت محمدباقر فرزانه، امام جمعه موقت این شهر، برگزار شد. برخی ناظران غیب احمد علمالهدی، امام جمعه ثابت مشهد و پدرزن ابراهیم رئیسی، در این مراسم را همزمان با انتشار برخی خبرها درباره ممانعت نیروهای امنیتی از برگزاری جلسه درس خارج فقه علمالهدی، به معنای به وجود آمدن اختلافهایی میان علمالهدی و رهبرش درباره امتناع جمهوری اسلامی از بیان علت واقعی کشته شدن رئیسی تعبیر کردند.
2- نفرين مادر رئيسي به هر كه او (بسرش) را كشت (غيرخدا)...
ویدیویی از اظهارات جنجالی مادر ابراهیم رئیسی: بکشه هر که غیر خدا تو را کشت
https://t.me/tv1irib_sima/169863- كشيده شدن باى امام زمان عليه السلام يه علل سقوط!!!؛
به كزارش فرماندار نيشابور = حضور امام زمان در كريدورهوايي محل سركرداني هليكوبتررئيسي و مانع سقوط نشدن به دليل اينكه همه كارها كه نمي شود با معجزه انجام شود!!! (بس براى جي رفتند حضرت به انجا؟!!) و كتشه شدن رئيس مصلحت بود!!!
به علل سقوط هليكوبتر اضافه شد
نقش امام زمان درسقوط هليكوبتر = بي تفاوتي و عدم نجات هليكوبتر عليرغم حضور در مسير برواز هليكوبتر
‼️‼️فرماندار نیشابور: فردی که با امام زمان در ارتباط است گفته که آن حضرت هنگام سقوط بالگرد رئیسی در آن مسیر با اضطراب رفت و آمد میکرد!
از قول او برای من نقل شده که در شب حادثه، امام زمان را دیده است که در مسیر سقوط بالگرد با استرس و اضطراب در رفت و آمد است؛ اما نهایتا گفتهاند که قرار نیست کارمان را با معجزه پیش ببریم.
https://t.me/tv1irib_sima/16998همزمان با انتشار «روایت سانحه» از تلویزیون جمهوری اسلامی، مهدی دونده، فرماندار نیشابور درباره سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی گفته است که «مصلحت در شهادت» او بود.
به گزارش وبسایت «عصر ایران»، این مقام دولتی همچنین به نقل از یکی از «بزرگان نیشابور» که به ادعای او «با امام زمان در ارتباط است» گفته که دوازدهمین امام شیعیان را را «دیده که در مسیر سقوط بالگرد رئیسی با استرس و اضطراب در رفت و آمد است، اما نهایتا گفته که قرار نیست کارمان را با معجزه پیش ببریم.»
4- اخرين تصوير و فيلم از بالكرد قبل سقوط توسط
جنكلبان نوردوز جنب محل حادثه از هليكوبتر كه در مه غليظ را ه را كم كرده و رفته و بركشته ووو
https://t.me/tv1irib_sima/170575- ششماه قبل سقوط = حذف رئيسي از ليست نامزدهاى جانشيني رهبر
منابعی به رویترز:
رئیسی ۶ ماه پیش از لیست جانشینان احتمالی رهبر حذف شد
رویترز به نقل از دو منبع آگاه نوشت
مجلس خبرگان شش ماه پیش ابراهیم رئیسی را از فهرست جانشینان احتمالی علی خامنهای حذف کرده بود.
6- چرا مهرداد بذرپاش آخرین لحظه از بالگرد پیاده شد و جاشو به امیرعبدالهیان داد ؟
و چرا دستگیر شد ؟
مهرداد بذرپاش آخرین لحظه از بالگرد پیاده شد و جاشو به امیرعبدالهیان داد.
بذرباش هم كفته: جون عبداللهيان از او خواست كه جايش را عوض كند و برود در هليكوبتر رئيس جون كار مهم دارد
= بذرباش اجلش نرسيده بود و عبداللهيان عمرش به دنيا نبود
مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی دولت رئیسی که در مراسم افتتاح سد همراه او بود و اداره هواشناسی، زیرمجموعه وزارتخانهاش از شب حادثه و از سوی گروهی از حامیان رئیسی بر سر «قصور و اهمال» مورد اتهام قرار گرفت.
او از جمله شخصیتهای رده بالایی است که با توجه به اینکه بنابر گزارشها «بنا به درخواست وزیر خارجه در لحظات آخر جایش را در بالگرد رئیسی به حسین امیرعبداللهیان داد».
با توجه به آغاز غیررسمی فعالیتهای انتخاباتی برای پست ریاست جمهوری هم برخی را به سوءظن درباره مهرداد بذرپاش سوق داده است.
فریبرز کلانتری، روزنامهنگار با انتشار تصویری از پوسترهای تسلیت جان باختن ابراهیم رئیسی از سوی «جبهه شریان» در روز تشییع او، آن را نشانی از «جلسات زود هنگام انتخاباتی بذرپاش» تفسیر کرده است. شریان یک گروه اصولگرا است که در ۱۴۰۲ اعلام موجودیت کرد و بعضی از طیفهای داخل جریان اصولگرا آن را منتسب به مهرداد بذرپاش میدانند.
سخنان مهرداد بذرپاش در گفتگو با تلویزیون ایران در توصیف شرایط منتهی به سقوط هلیکوپتر رئیسی هم توجه گروهی از ناظران را برانگیخته است.
سخنان آقای بذرپاش با بخشی از سخنان غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسی تناقض دارد. آقای اسماعیلی به تلویزیون ایران گفته بود که آنها سوار بر هلیکوپتر سوم بودند و بالگرد رئیسی جلوی آنها بود و آقای بذرپاش میگوید آنها سوار هلیکوپتر اول بودند و بالگرد سقوطکرده پشت آنها بود. هر دو آنها سوار بر یک هلیکوپتر بودهاند.
ووو
«چطور بالگرد دومین شخصیت مهم ایران و وزیر خارجه آن کشور حدود شانزده ساعت ناپدید شد و بر اساس ادعاها امنیتیترین نهادهای ایران از آن ردی نداشتند؟» با گذشت چند روز از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی نه تنها پاسخ این سوال مشخص نیست، بلکه اظهارات و تصاویر تازه بر ابهام و سوالها افزوده است.
آیا بالگرد به دلیل نقص فنی به زمین خورد؟ یک اتفاق غیرمنتظره داخل هلیکوپتر یا کابین خلبان باعث سقوط شد؟ نداشتن دید کافی و فرو رفتن در ابر و مه دلیل سقوط بود؟ انفجاری در هوا، نزدیک زمین یا بعد از برخورد به زمین اتفاق افتاد؟ کسی به عمد خرابکاری کرده بود؟ در آن ۱۶ ساعت بیخبری چه اتفاقی افتاد؟
جواب هیچ کدام از این سوالها را بهطور قطع نمیدانیم چون برای دانستن بسیاری از آنها به تحقیقات مستقل کارشناسان نیاز است که با توجه به شرایط امنیتی ایران غیرممکن است. در مواردی مشابه مانند سقوط بالگرد کوبی برایانت، بازیکن مطرح بسکتبال در ژانویه ۲۰۲۰ نتیجه کامل تحقیقات کمیته ملی ایمنی پروازهای آمریکا بیش از یک سال بعد در فوریه ۲۰۲۱ منتشر شد.
انتشار اطلاعات قطرهچکانی، متناقض، غلط و شاید دستکاری شده، شک و تردیدهای زیادی به وجود آورده، به گونهای که حتی بعضی از مقامها و روزنامههای ایران مانند هممیهن و جمهوری اسلامی هم به آن اعتراض کردهاند. بهویژه آنکه در مواردی مشابه مانند شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی، از لحظه سقوط مقامهای جمهوری اسلامی به عمد اطلاعات غلط میدادند.
در نخستین گزارش از این واقعه، مرکز ارتباطات ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران همه احتمالات را به جز «آتشسوزی» در اثر «برخورد با ارتفاع» مردود اعلام میکند. در این گزارش تاکید شده که «بالگرد در مسیر تعیینشده خارج نشده، تا یک و نیم دقیقه پیش از سانحه با دو بالگرد دیگر در تماس بوده، آثار گلوله یا موارد مشابه مشاهده نشده و در مکالمات با برج مراقبت هم مورد مشکوکی مشاهده نشده است».
در تحلیلی دیگر فرزین ندیمی، کارشناس دفاعی امنیتی موسسه واشنگتن، معتقد است: «به نظرم هلیکوپتر مستقیم به دامنه کوه برخورد کرده، در حالی که خلبان یا نمیدانسته دارد با کوه برخورد میکند، یا سعی داشته ارتفاع بگیرد و از کوه بگذرد که نتوانسته است. سپس با دماغه رو به پایین به کوه برخورد کرده، در نتیجه به سرعت به پایین به اصطلاح 'پیچ' کرده (چرخش عرضی) و بدنه در حالی که دم بالاست، واژگون شده و سپس کابین آتش گرفته است.»
او میگوید اظهارات یک شاهد عینی تایید کننده این موضوع است که بالگرد با دماغه رو به پایین به کوه برخورد کرده است. اشاره آقای ندیمی به سخنان علی نیکزاد، نماینده اردبیل است که به نقل از یک معدنکار به عنوان «شاهد پایین رفتن بالگرد» گفته بود آن را دیده که در یک خط مستقیم به صورت سینوسی بالا و پایین میرفته است.
چرا بالگرد سوخته است؟
در اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح گفته شده بالگرد در اثر برخورد با کوه آتش گرفته است. برخورد شدید بالگرد با زمین میتواند باعث انفجار مخزن بنزین شود. در بسیاری از سوانح مشابه از جمله برخورد بالگرد حامل کوبی برایانت و دخترش در کالیفرنیا به دامنه کوه، بدنه آتش گرفت و تمام سرنشینان جان باختند. در مثالی دیگر در کانادا بالگرد مدل بل ۲۱۲ هم که مشابه بالگرد حامل آقای رئیسی بود، بعد از جدا شدن یکی از پرهها و برخورد به زمین، آتش گرفت.
آقای صدیقیان، خلبان ژاندارمری که پرواز با بالگرد بل را هم تجربه کرده، درباره شیوه آتش گرفتن بالگرد تردیدهایی دارد. او میگوید آتش آنقدر شدید بوده که بیشتر سرنشینان و مخصوصا خلبانان بهشدت سوختهاند، اما مشخص نیست چرا چمدانهای سالم در تصویر دیده میشود، بعضی از بخشهای دیگر بالگرد سیاه نشده است.
آیا انفجار در ارتفاع (بوسيله بمب داخل عليكوبتر نه برخورد با كوه و زمين) باعث سقوط شد؟
مسعود صدیقیان میگوید: «نمیتوان امکان یک انفجار کنترلشده و کوچک را در کابین خلبان کاملا رد کرد. انفجاری که امکان هدایت بالگرد را از خدمه گرفته باشد».
منهدم شدن کامل کابین خلبان و به گفته امدادگران سوختن شدید بدن خلبانان بیش از بقیه، و قرار گرفتن دم بالگرد در نقطهای با فاصله چند متر، از نظر آقای صدیقیان میتواند «نشانهای برای انفجاری کنترل شده در کابین باشد».
بعضی از صاحبنظران فنی گفتهاند ابتدا بالگرد در هوا منفجر شده و سپس سقوط کرده است. در این فرض، ماجرا میتواند ناشی از مداخلات بیرونی و یا درون بالگرد باشد
خلبان قدیری میگوید به اعتقاد او «بالگرد نه تنها فاصله مجاز از مرتفعترین قله را نداشته، بلکه ۳۵۰ متر از آن پایینتر هم بوده و به دامنه برخورد کرده است». چه اتفاقی افتاده که بالگرد این اندازه از حد مجاز پایینتر بوده است؟ پاسخ این سوال مشخص نیست.
میتوان گمان کرد که به دلیل مسائل امنیتی برای مسافران عالیرتبه یا تشخیص خلبان از کارآیی بالگردها، یا شاید مطلع نبودن و دریافت گزارش اشتباه از وجود ابر در دره، خلبان بالگرد دوم که فرمانده سفر هم بوده، چنین تصمیمی گرفته است.
به گفته آقای صدیقیان «بالگرد شماره یک که به نظر میآید آنتن و رادار هواشناسی داشته، باید به بالگرد شماره دو که حامل ابراهیم رئیسی بوده درباره ابرها گزارش میداده است». شاید این اتفاق افتاده اما ما از آن مطلع نیستیم.
آیا خلبان در محاسبه ارتفاع اشتباه کرد؟
مسعود صدیقیان، خلبان بازنشسته بالگرد نظامی و نوید قدیری استادخلبان هر دو احتمال اشتباه خلبان را به طور کامل رد نمیکنند اما بر اساس اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده، این اشتباه احتمالی را بسیار عجیب و سوالبرانگیز میدانند.
آقای صدیقیان میگوید: «من همیشه خطای انسانی را به انواع دلایل عامل ۵۰ درصد سوانح میدانم. بسیار احتمال دارد خلبان سکته کند و خلبان دوم به جای ادامه پرواز به سراغ خلبان سکته کرده برود. ولی در پرواز ویآیپی با وجود دو خلبان و یک خدمه فنی که پشت سر آنها وسط مینشیند، بسیار عجیب است که حواسشان به ارتفاع، ابر و کوه نباشد.»
به ادعای رئیس دفتر آقای رئیسی که در یکی از بالگردها بوده، خلبان بالگرد ابراهیم رئیسی وفرمانده هر سه هلیکوپتر، با نزدیک شدن به ابرها به دو خلبان دیگر گفته بالگردها را به بالای ابرها هدایت کنند. اما برای آقای صدیقیان و آقای قدیری که در این شرایط پرواز کردهاند، عجیب است که خود خلبان این اقدام را انجام نداده باشد: «نمیشود شما به عنوان خلبان در نزدیکی کوه ابر را ببینید و رو به پایین بروید. شما ابر را که دیدید باید ارتفاع بگیرید.»
با این حال خطای خلبان یکی از احتمالات قوی در این پرونده است.
«اگر ایرادی فنی به وجود آمده و دستگاهها از کار افتاده، چرا خلبان تا آخرین لحظه اعلام وضعیت اضطراری نکرده و حتی “میدی” نگفته است». اینها سوال خلبان صدیقیان است. «میدی» اعلام وضعیت اضطراری خلبان است. به گفته خلبان صدیقیان، حتی در شرایط بسیار بد، خلبان با فشردن یک دکمه در فاصله دو سه ثانیه میتواند اعلام وضعیت اضطراری کند.
برای نمونه بعد از شلیک اول سپاه به هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران، خلبان در مکالمهای با برج مراقبت اعلام کرد که حادثهای پیش آمده و دارد به سمت راست برمیگردد.
بر اساس گزارش ستاد نیروهای مسلح قبل از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی، «هیچ مکالمهای درباره خطر یا شرایط بد» برقرار نبوده است. بر اساس ادعاهایی هم که تاکنون مطرح شده، آخرین ارتباط خلبان بالگرد رئیسی با دو بالگرد دیگر تا یک و نیم دقیقه قبل از ناپدید شدن برقرار بوده و خطری اعلام نشده است. مسئول تیم حفاظت ابراهیم رئیسی هم که در بالگرد بوده و طبیعتا بیسیم مخصوص داشته، خطری را اعلام نکرده؛ چون سرنشینان دو بالگرد دیگر میگویند بالگرد دوم ناگهان ناپدید شده است. یا اگر اعلام خطر شده، به رسانهها گفته نشده است.
خلبان صدیقیان میگوید برای بالگرد رئیسجمهور «کهنه بودن» نشانهای از ناایمن بودن نیست. چون به گفته او بالگرد عمر ندارد و هر ۱۲ ساعت و نیم پرواز روغن آن باید عوض و تجهیزات بازبینی شود. در مرحله بعد هر ۵۰ ساعت بازبینی عمیقتر انجام میشود و در نهایت سرویس کلی است که بعد از ۱۰۰ ساعت پرواز، موتور بالگرد باز و اجزای آن پایین میآید تا بررسی شود. البته بالگرد بل-۲۱۲ که آقای رئیسی سوار آن بود، بالگرد ویژه رئیسجمهور نیست و مشخص نشده که آیا این پروتکل برای آن رعایت شده است یا خیر، اما به هرحال بازبینی ایمنی شاید یکی از ابتداییترین مراحل پرواز برای مقامهای ارشد باشد.
آقای صدیقیان میگوید فقط در صورتی میتوان به ایمنی این بالگرد شک داشت که به دلیل تحریمها و ممنوعیت رابطه تجاری با آمریکا، از طریق «کنیبالیزم» تعمیر شده باشد. یعنی در شرایطی که ایران تحریم است یک بالگرد قدیمی را باز کرده و اجزای آن را برای تعمیر بالگردهای دیگر به کار بگیرند. اما درباره بالگرد حامل رئیسجمهور چنین چیزی دور از ذهن است.
شرایط پرواز ویآیپی و حمل سلاح چگونه است؟
پرواز ویآیپی مقامها در ایران الزاما تابع قوانین سازمان هواپیمایی کشوری نیست و مقررات خاص خود را دارد. سپاه حفاظت انصارالمهدی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول امنیت مقامهای عالیرتبه از جمله رئیسجمهور، اعضای کابینه و مقامهای دیگر است. فتحالله جمیری، فرمانده این نیروها اسفند ۱۴۰۲ «به پاس شایستگیها در اجرای اوامر رهبر» به درجه سرتیبی رسید.
پرواز مقامها با بالگرد تابع پروتکلهای تعیین شده این نهاد است که عزیمت با سه بالگرد یکی از آنهاست. بالگرد نخست که معمولا در آن نیروهای محافظ و امنیتی مینشینند و در جلو حرکت میکند، بالگرد دوم برای رئیسجمهور و وزرا و مقامهای عالیرتبه و بالگرد سوم در آخر برای همراهان دیگر. به همین دلیل است که انتقال مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی، از بالگرد وسط به بالگرد اول در رسانهها سوالبرانگیز شد.
این سه بالگرد با فاصله اندکی با هم پرواز میکردهاند که بالگرد وسط ناپدید شده و یک و نیم دقیقه توجهی جلب نکرده است. بالگرد اول و سوم به راه ادامه داده و در نزدیکی معدن فرود آمدهاند. یکی از پنج موتورسوار کاشف محل سقوط میگوید نگهبان امامزاده پیرداوود در نزدیکی محل سقوط به آنها گفته «فقط صدای یک بالگرد را شنیده که بعد از مدتی قطع شده است».
بهطور کلی برای انتقال مقامها در ایران و سایر کشورها تمهیدات ویژهای وجود دارد که باید رعایت شود.
مسعود صدیقیان میگوید: «ما به عنوان خلبان باید دو کار را انجام میدادیم. اول اینکه هیچ کس نباید اسلحه میداشت حتی محافظان. و دومین اینکه در تمام طول پرواز با یک محل ارتباط میداشتیم یا رادیویی یا تلفنی و این تماس نباید قطع میشد. در بعضی از پروازهای سلطنتی در اواخر دهه پنجاه خلبان یک بیسیم ماهوارهای هم داشت.»
درباره ارتباط ماهوارهای، برای بعضی از مقامهای ارشد مانند رهبر این ارتباطات از بیم رصد شدن توسط نیروهای خارجی، بسیار محدود و ترنسپوندرهای انتقال سیگنال خاموش است. ما از جزئیات این روند اطلاعات دقیقی نداریم.
درباره سلاح هم یک خلبان ویآیپی در ایران به شرط فاش نشدن نامش میگوید طبق مقررات هیچ محافظی نباید سلاح پر داشته باشد و خدمه باید خشاب اسلحه را از محافظان و مقامها بگیرند: «اما من با مواردی مواجه شدم که آنها سلاح دیگری را پنهان از خلبانان با خود حمل میکردند.»
خلبان قدیری هم که فقط پروازهای چارتر و جابهجایی اشخاص معروف را در تانزانیا به عهده دارد و اخیرا خلبان یکی از سفرهای چارلز سوم، پادشاه بریتانیا و همچنین شاهزاده ویلیام ولیعهد این کشور بوده، میگوید گروه تجسس با سگهای ویژه قبل از پرواز همه جا را بازرسی میکنند: «در طول پرواز با پادشاه بریتانیا دو دستگاه به اندازه موبایل به ما دادند که یکی از آنها باید با خلبان باشد. این دستگاه ساخته شرکت گارمین، بسیار مقاوم و قابل رصد است و کنترل آن با شخصی دیگر از گروه امنیتی در خارج از هواپیماست. یعنی اگر خلبان هم آن را خاموش کند، آن شخص میتواند دستگاه را از راه دور روشن کند. وظیفه این دستگاه ارتباط دائم با هواپیماست که بداند آن مقام در این لحظه کجاست و اگر هر اتفاق فوری پیش آمد، در جریان باشد. همچنین بعد از سقوط هم میتواند دستکم تا پنج روز روشن بماند. هدف از این دستگاه برقراری ارتباط بعد از قطع شدن هر نوع ارتباط بیسیم و ماهوارهای است.»
چقدر شرایط پرواز ایمن برای رئیسجمهور رعایت شد؟
این پرسشی است که فقط گروه مسئول حفاظت، کادر فنی هوایی و افراد نزدیک به مقامها پاسخ آن را میدانند.
امیر مقدم، یکی از نزدیکان معاون اجرایی حسن روحانی در مصاحبهای گفته در بین مقامها «بدبینی زیادی» به سفر با بالگرد وجود داشته و برای مثال در سفر حسن روحانی از ارومیه به مهاباد، بسیاری از وزرا تردید داشتند که با خودرو بروند یا بالگرد.
در دولت آقای رئیسی سال ۱۴۰۱ بالگرد وزیر ورزش و جوانان در بافت کرمان دچار سانحه و مشاور او کشته شد. در سال ۱۳۹۲ هم بالگرد محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت در استان البرز با دکل برق برخورد کرد اما کسی آسیب ندید.
آقای مقدم مسئول روابط عمومی و رابط پارلمانی محمد شریعتمداری، معاون اجرایی حسن روحانی بوده است. او که از ایران خارج شده، در مصاحبهای اینستاگرامی به علی پیرهادی، خبرنگار منوتو گفته در نهایت آقای شریعتمداری تصمیم گرفته سوار بالگرد نشود چون در بین مقامها «از نظر ایمنی و همینطور امنیتی اعتماد کافی به بالگرد وجود ندارد.»
آیا حادثه، برخورد، درگیری و تیراندازی در داخل بالگرد اتفاق افتاد؟
این یکی از احتمالات مطرح شده است که حادثهای در داخل بالگرد اتفاق افتاده باشد. مثلا یکی از محافظان به دلیلی خلبان و کمکخلبان را با تیر زده باشد. این یک اتفاق محال نیست، اما ما فقط در صورتی متوجه آن خواهیم شد که اجساد کالبدشکافی شده و نتیجه گزارش اعلام شود. اما با توجه به محرمانه بودن، بعید است که حتی اگر کالبدشکافی انجام شده باشد، نتیجه آن اعلام شود؛ مگر آنکه جزئیاتی افشا شود.
احتمال دیگر تصمیم خلبان برای برخورد عمدی با کوه است مانند اتفاقی که در هواپیمای «جرمن وینگز» افتاد. در این صورت به گفته آقای صدیقیان «دو خلبان دیگر باید متوجه میشدند». اما با اطلاعات موجود نمیتوان چنین احتمالی را تایید یا رد کرد.
توضیح تصویر،معدنکاران سونگون فیلمی گرفتهاند که نشان میدهد بالگرد اول (شاید در جستوجوی بالگرد رئيسجمهور ایران) احتمالا در هوا تنها است
چرا بالگرد ساعتها ناپدید شد؟
به گفته خلبانانی که مسافران ویآیپی داشتهاند، بیخبری از بالگرد دومین مقام بلندپایه کشور برای ساعتها، موضوعی «باورنکردنی» و «عجیب» است.
خلبان قدیری میگوید احتمالا ترنسپوندرهای بالگرد به دلیل مسائل امنیتی خاموش بوده تا ردیابی نشوند؛ اما این موضوع عجیبی است که با وجود تیم حفاظت و اهمیت امنیت بالگرد، هیچ دستگاه ردیابی نتواند برای ۱۶ ساعت تشخیص دهد بالگرد کجاست: «من این را باور ندارم که رئیس جمهور بدون دستگاه ترکینگ سفر کرده باشد. در این هلی کوپتر حتما دستگاه ترکینگ بوده که روی فرکانس عادی کار نمیکرده تا ردیابی و مسیر و زمان سفر مشخص شود. اما بالاخره وسیلهای برای ردیابی وجود داشته و نمیتوان متصور شد بالگرد رئیسجمهور ناگهان از صفحه رادار حذف شود.»
در این زمینه اظهارات بسیار متناقضی وجود دارد. به گفته مقامها تا چند ساعت بعد از ناپدیدشدن بالگرد، ارتباط تلفنی با امام جمعه تبریز برقرار بوده است. درباره اصل این تماس هم تردیدهایی وجود دارد که آیا اصلا چنین تماسی وجود داشته است یا نه. و اگر تماسی بوده چرا از طریق مخابرات نتوانستهاند محل سانحه را پیدا کنند. به گفته مهرداد بذرپاش، وزیر راه، برای پیدا کردن نقطه دقیق تلفن به سه دکل مخابراتی نیاز است که فقط یک دکل وجود داشته است. اما بعضی از کارشناسان ارتباطات با استفاده از تصاویر ماهوارهای و دکلهای موجود میگوید مکانی که تلفن همراه آنجا بوده با خطای اندکی قابل شناسایی است.
روزنامه هممیهن به نقل از یکی از امدادگران گفته دادن «اطلاعات غلط» از محل سقوط، امدادرسانی را با مشکل مواجه کرد: «محدوده جستوجوی ما نزدیک به محل سقوط بالگرد بود؛ یعنی جایی بین روستای اوزی و خوینهرود، بعد از مدتی مختصات دیگری اعلام و گفته شد که ظاهرا از داخل کابین تماس گرفته شده و به منطقه دیگری اعزام شدیم، اما چیزی پیدا نکردیم و به محل معدن مس سونگون برگشتیم. صبح فردا که دوباره به منطقه اعزام شدیم، لاشه بالگرد به کمک پهپادها پیدا شده بود.»
البته منطقه از نظر جغرافیایی و شیب زیاد کوه، محلی دشوار برای پیدا کردن بالگرد بوده است.
ما به طور قطع نمیدانیم آیا نیروهای امنیتی ایران واقعا از مکان سقوط اطلاع نداشتهاند یا به دلایلی مانند خریدن زمان برای اعلام خبر کشته شدن رئیسجمهور یا هر دلیل دیگر آن را به تاخیر انداختهاند. شواهد کافی برای تایید یا رد این احتمال وجود ندارد.
آیا سقوط عمدی بود؟
شک و تردیدها از ابتدا درباره عمدی بودن این حادثه وجود داشته است. برخی اسرائیل را به خرابکاری متهم میکنند. اتهامی که اسرائیل رد کرده است. برخی دیگر نزاعهای سیاسی درون حکومت بر سر جانشینی رهبر را عاملی برای عمدی بودن سقوط میدانند. درباره هیچ کدام از این تردیدها نمیتوان با قطعیت نظر داد چون شواهد کافی برایشان وجود ندارد و فقط حدس و گمان است. اما تردیدها و سوالهای زیادی مطرح است که تا زمان انتشار اطلاعات تازه مبهم خواهد ماند.
سرتیپ الزعبی، خلبان نظامی سوری با اشاره به اینکه خبر مفقود شدن هلیکوپتر ایرانی از نظر فنی و نظامی غیرمنطقی است، گفت: «ناممکن است که هلیکوپتر حامل رئیسجمهوری یک کشور بدون استفاده از پیشرفتهترین ابزارهای نظارت و ردیابی پرواز کند، آن هم در حالی که چند هلیکوپتر دیگر هلیکوپتر حامل رئیسجمهوری را همراهی میکنند.»
الزعبی که یک خلبان نظامی باتجربه است، دیدگاهش را درباره اظهارات منابع رسمی جمهوری اسلامی چنین بیان کرد: «اقدامهای فنی که قبل از پرواز، در طول پرواز و پس از مفقود شدن هلیکوپتر انجام شد، میتواند تردیدهایی را درباره دلیل اصلی این حادثه مطرح کند.»
آیا سانحه سقوط هلیکوپتر حامل رئیسی یک توطئه داخلی بود یا این عملیات از خارج کشور طراحی و مدیریت شد؟ آیا مخالفان رژیم میتوانند چنین عملیات دقیقی را سازماندهی کند و هلیکوپتر حامل رئیسی را که دو هلیکوپتر دیگر آن را همراهی میکردند، هدف حمله قرار دهند؟ یا اینکه سقوط هلیکوپتر رئیسجمهوری اسلامی ایران و هیئت همراهش ناشی از عملیاتی خرابکارانه بود که در خارج از ایران طراحی شد؟
سرقت بیش از ۵۰ هزار صفحه سند و ۱۸۳ سیدی شامل پروندهها، طرحها و فیلمهای مربوط به فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران بیانگر قدرت بالای نفوذ امنیتی اسرائيل در جمهوری اسلامی ایران است. افزون بر آن، حمله به تاسیسات هستهای نطنز و فردو، هدف قرار دادن کارخانههای تولید موشک و پهپاد و ترور محسن فخریزاده و سایر شخصیتهای عالیرتبه جمهوری اسلامی نشان میدهد که اسرائيل در زمینه نفوذ امنیتی به داخل ایران دست بالا را دارد.
البته بازدارندگی مستلزم اقدامهایی متعدد است که به عملیات نظامی محدود نمیشود. با این حال، جمهوری اسلامی هرگز در حمله به مقامهای اسرائیلی در ترکیه، قبرس، مصر و اسرائیل موفق نشد.
احتمالا «موج کوهستان» در سقوط بالگرد حامل رئیسی تاثیر داشته / ابری که رئیس دفتر رئیسجمهور به آن اشاره کرد هم نشان از وجود این موج بود
خبرگزاری تسنیم نوشت:
درباره سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسی و همراهان برخی کارشناسان میگویند که احتمال تأثیر موج کوهستان در این واقعه وجود دارد، اما موج کوهستان چیست؟ ابری که رئیس دفتر رئیسجمهور در توضیح جزئیات وقوع سانحه سقوط بالگرد رئیسجمهور به آن اشاره کرد، در هواشناسی به نام "ابر عدسی" مشهور است که نشان از وجود"موج کوهستان" در بخش پشت به باد کوه دارد.
"موج کوهستان" تا امروز در کشورهای مختلف باعث بسیاری از سقوطهای هواپیماها بوده است.
=================
در روزهای اخیر، شمار زیادی از مردم ایران و نیز تعدادی از تحلیلگران سیاسی و روزنامهنگاران بارها در شبکههای اجتماعی و رسانهها اعلام کردهاند که با توجه به شواهد موجود و تناقضهای فراوان در سخنان مقامهای جمهوری اسلامی، به سهوی بودن سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری کشتهشده جمهوری اسلامی، و همراهانش اعتقادی ندارند و معتقدند که در «ترور رئیسی»، عوامل داخلی یا خارجی نقش اصلی را ایفا کردهاند.
وقوع این رویداد در نزدیکی مرزهای شمالغربی ایران و همچنین مبهم ماندن مسئله جانشینی علی خامنهای دو علت اصلیاند که مدافعان ایده ترور داخلی و خارجی، از آنها برای اثبات نظریهشان استفاده میکنند.
پاسخ واضح و دقیق ندادن مقامهای نظام به سوالهای مهمی همچون اینکه چرا عملیات جستوجو بهرغم در دسترس بودن تلفنها، تا ساعتها ادامه یافت، چرا رئیسجمهوری ایران را سوار بر هلیکوپتری قدیمی و ازردهخارج کردند، در صورت بروز نقص فنی سهوی، چرا خلبان نتوانست فرود اضطراری انجام دهد یا چرا شرایط نامساعد جوی دو هلیکوپتر دیگر را سرنگون نکرد، نیز ابهامات این پرونده را بیشتر کرده است.
در همین حال، سخنان پراکنده و غیرمستقیم برخی مقامها و مدیران نظام در روزهای اخیر هم این استدلالها را پررنگتر کرده است؛ از جمله اظهارات فداحسین مالکی، نماینده زاهدان و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، که روز شنبه ۵ خرداد، در گفتوگو با وبسایت رویداد۲۴ گفت: «بین برخی از مردم بحثهایی راه افتاده که میگویند عملیاتی در کار بوده که میخواستند آقای رئیسی و همراهانش را به شهادت برسانند. کمیته ویژه ستاد کل باید بگوید چرا پهپاد دید در شب نداشتیم؟ یا چرا هلیکوپتر اینقدر قدیمی بود؟ کمیتهای با ریاست سردار عبداللهی که خودشان خلباناند، برای بررسی حادثه تشکیل شده و تا زمانی که این کمیته گزارشی نداده است، نمیتوان درباره علت حادثه گمانهزنی کرد، اما اگر قصوری در موضوع پرواز صورت گرفته باشد، قطعا با بررسی کمیته مذکور کشف میشود و برخورد لازم صورت خواهد گرفت.»
از سوی دیگر، احمد وحیدی، وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی، نیز روز جمعه در مراسم تشییع استاندار آذربایجان شرقی، گفت: «امام [خمینی] گفت ما را که بکشید، ملت ما بیدارتر میشود. برای ملت ما شهادت یک شهد شیرین و یک قدم بزرگ به جلو است.» با بازتاب این سخنان در شبکههای اجتماعی، شماری از کاربران جملات وزیر کشور را به معنای تایید ضمنی دست داشتن نیروهای خارجی، از جمله اسرائیل در قتل رئیسی و همراهانش تفسیر کردند.
همزمان حسین اللهکرم، فعال سیاسی اصولگرا و فرمانده سابق نیروهای سرکوبگر انصار حزبالله، هم به اعتمادآنلاین گفت: «شاید برخی میخواستند رئیسی را به عنوان ذخیره انقلاب روی میدان مین ببرند؛ جایی که اولین اشتباه آخرینش خواهد بود و حالا هم شاید از شهادت او خوشحال شدند.»
روزنامه دنیای اقتصاد هم روز شنبه در گزارشی، به تناقضهای فراوان در سخنان مقامهای دولتی درباره «ارتباط تلفنی با یکی از سرنشینان بالگرد رئیسجمهوری»، لحظاتی پس از وقوع حادثه، پرداخت و نوشت: «میان صحبتهای منصوری و رئیس دفتر رئیسی که میگوید پس از سانحه فقط موفق شدهاند با آلهاشم تماس داشته باشند، تناقض وجود دارد.»
محسن منصوری، معاون اجرایی ابراهیم رئیسی، مدعی شد که «با دو نفر از همراهان رئیسجمهوری که یکی از آنها کادر پرواز بود، در چند نوبت ارتباط برقرار کردند»، اما غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیسی، گفته بود: «من، محرابیان و بذرپاش با سرنشینان آن بالگرد تماس میگرفتیم، ولی پاسخی دریافت نکردیم. بعد کادر پروازی به ما گفتند که با تلفن همراه کاپیتان مصطفوی تماس گرفتیم که آقای آلهاشم آن تماس را جواب داد و گفت در دره افتادهام، ولی نگفت چه اتفاقی افتاده است. دوباره که من تماس گرفتم، آلهاشم گفت حالم خوب نیست، متوجه نشدم چه شده است، نمیدانم کجا هستم، لابهلای درختها هستم، هیچکسی را نمیبینم و تنها هستم... مشخصه جنگل و درخت را داد و برای ما معلوم شد بالگرد دچار سانحه شده است.»
علیرضابیگی، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی و استاندار سابق آذربایجان شرقی، هم در گفتوگو با دیدهبان ایران گفت: «طبق آنچه شنیده و مشاهده کردهام، برایم مبهم است که چرا از تبریز تا سد قیزقلعهسی را که فاصله کمی دارند، با هلیکوپتر طی کردند؟ چرا پرواز در فرودگاه پارسآباد که با محل برگزاری مراسم ۲۰ تا ۲۵ دقیقه فاصله دارد، فرود نیامد؟ برای سد خداآفرین که در دوره مسئولیت من در سال ۱۳۹۰ افتتاح شد، هم هواپیمای آقای معاون اول در فرودگاه پارسآباد نشسته بود.»
او افزود: «اهمیت افتتاح سد خداآفرین بهمراتب بیشتر از پروژه سد انحرافی قیزقلعهسی بود. یا حتی به خاطر دارم در زمانی که مرحوم حبیبی، معاون اول بودند، برای افتتاح چند پروژه که آمدند، هواپیمایشان در فرودگاه پارسآباد نشست. اینکه چرا تصمیم گرفتند این فاصله را با هلیکوپتر طی کنند، نمیدانم. آن هم در شرایطی که وضعیت آبوهوایی نارنجی اعلام شده بود و اصلا بهصرفه نبود تا این مسیر با بالگرد طی شود.»
با توجه به سابقه مقامهای جمهوری اسلامی در تلاش برای پنهان کردن زوایای مختلف پروندههای مهم در ۴۵ سال اخیر که از جمله آنها میتوان به ماجرای شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی، تعداد کشتهشدگان در اعتراضهای آبان ۹۸، ماجرای مرگ ابهامآمیز اکبر هاشمی رفسنجانی یا پرونده مرگ احمد خمینی، فرزند روحالله خمینی، و همچنین عملیات تروریستی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علیه مخالفان در خاک کشورهای دیگر اشاره کرد، حالا با توجه به افزایش تنشهای نظامی میان جمهوری اسلامی و اسرائیل پس از حمله ۷ اکتبر حماس و همچنین انتشار اخباری درباره بیماری آقای خامنهای، باید منتظر ماند و دید در روزها، ماهها و شاید سالهای آینده چه اخبار و افشاگریهای دیگری درباره دلایل اصلی کشته شدن یک رئیسجمهوری، یک وزیر، یک استاندار و یک امام جمعه بر اثر سقوط یا انفجار هلیکوپتر نظامی جمهوری اسلامی منتشر خواهد شد.
---------------------
سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش سوالها و ابهامهای زیادی را به وجود آورده است؛ به طوری که با گذشت سه روز از این حادثه، گمانهزنیها درباره دلایل این سقوط بهشکلی فزاینده ادامه دارد. برخی ادعای نامناسب بودن شرایط آبوهوایی و نقص فنی هلیکوپتر را مطرح میکنند اما بعضی دیگر احتمال این را که سانحه یک «عملیات خرابکارانه» باشد، بعید نمیدانند.
در این میان، تناقضگویی مقامهای جمهوری اسلامی هم از همان ساعتهای نخست سقوط هلیکوپتر آغاز شد و بازگشت بدون مشکل دو هلیکوپتر دیگر به مقصد، خاموش بودن ترانسپوندر هلیکوپتر که وزیر حملونقل ترکیه نیز آن را تایید کرد، مصاحبه پدر سرتیم حفاظت ابراهیم رئیسی و شواهدی دیگر تردیدها را درباره علت سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی افزایش داد.
در این گزارش، برخی احتمالها و پیشفرضها درباره علت سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی و همراهانش دستهبندی شدهاند. با این توضیح که هنوز این سناریوها با اطلاعات قطعی همراه نشدهاند و ما تنها آنها را روایت میکنیم.
سناریو اول؛ سقوط در اثر حادثهای غیرمنتظره
سقوط هلیکوپتر در اثر حادثهای پیشبینینشده و غیرعامدانه ممکن است به دلایل مختلفی از جمله نقص فنی، خطای خلبان و شرایط آبوهوایی نامناسب رخ دهد.
یکی از نخستین فرضیههایی که درباره سقوط هلیکوپتر حامل رئیسی و همراهانش مطرح شد، نقص فنی آن بود. برخی افراد وابسته به حکومت مانند محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق، حتی پا را فراتر گذاشتند و با متهم کردن آمریکا، مدعی شدند که هلیکوپتر رئیسی به دلیل نقص فنی ناشی از تحریمها سقوط کرده است.
ناوگان هوایی جمهوری اسلامی ایران بهشدت تحت تاثیر تحریمهای بینالمللی است و شمار زیادی از هواپیماهای آن اکنون به دلیل نبود امکان واردات قطعات و تعمیر زمینگیر شدهاند اما اینکه آیا رئیس دولت جمهوری اسلامی نیز سوار هلیکوپتری شد که برای پرواز امنیت نداشت، سوالی است که کارشناسان بهسرعت به آن پاسخ دادند.
وضعیت فنی هلیکوپترها و هواپیماها قبل از هر سفر بررسی میشود. این بررسیها در صورتی که مسافران پرواز از مقامهای کشوری و لشکری باشند، با حضور تیم حفاظت انجام میشود. ضمن اینکه هلیکوپتر رئیسی یکی از بهترینها بود؛ بنابراین فرضیه نقص فنی هلیکوپتر ریسمانی است که حتی مقامهای جمهوری اسلامی هم نتوانستند به آن چنگ بزنند.
درباره احتمال اشتباه خلبان و کادر پرواز نیز هنوز هیچ گزارشی وجود ندارد.
شرایط آبوهوایی نامناسب هم یکی از فرضیههای مطرح در حادثه سقوط هلیکوپتر حامل رئیسی و همراهانش است اما مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی درباره این فرضیه هم ادعاهای متناقضی مطرح کردهاند. غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر ابراهیم رئیسی، دو روز پس از سقوط هلیکوپتر در مصاحبهای تلویزیونی گفت که در زمان حادثه، هیچ اختلال جوی وجود نداشت و هوا کاملا صاف بود.
بهرغم ادعای این مقام دولتی، نیروهای امدادی و دیگر مقامهای حکومتی پیشتر ساعتها جستوجوی نافرجام برای پیدا کردن اجساد و لاشه هلیکوپتر را به بدی آبوهوا و مه شدید نسبت میدادند.
این سوال نیز مطرح است که چرا دو هلیکوپتر همراه رئیسی بهرغم نامناسب هوا سالم به مقصد رسیدند و هلیکوپتر حامل رئیسی و همراهانش سقوط کرد؟ آیا به مسائل ایمنی پرواز توجه نشده بود؟ مسعود پزشکیان، نماینده مجلس، از جمله افرادی بود که در سخنانی انتقادآمیز گفت هلیکوپتر حامل رئیسی نباید در شرایط هشدار نارنجی هوا پرواز میکرد.
وبسایت نورنیوز، نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، در گزارشی به منتقدان تاخت و هرگونه «بیتوجهی به شرایط ایمنی پرواز» را رد کرد. در این گزارش آمده است: «حضور ۹ سرنشین به جای ۱۴ نفر نشان میدهد بر خلاف فضاسازیهای غیرواقعی، تمهیدات ایمنی ضروری برای اطمینان از امنیت پرواز هلیکوپتر رئیسجمهور پیشبینی شده بود».
این رسانه «استفاده از هلیکوپتر ۲۱۲ با دو موتور قدرتمند که امکان پرواز با یک موتور هم دارد، استفاده از کادر پرواز مجرب و بررسی شرایط جوی قابل پیشبینی» را نشاندهنده «تهمیدات ایمنی» برای این پرواز دانست و در عین حال مدعی شد که «شرایط جوی غیرمنتظره بر پیشبینیهایی که بر اساس پروتکلهای فنی و امنیتی باید در نظر گرفته شود، غلبه کرد».
گزارش نورنیوز چند نکته اساسی را به ذهن متبادر میکند؛ نخست اینکه هلیکوپتر حامل رئیسی مشکل نقص فنی نداشت؛ بنابراین ادعای سقوط به دلیل تحریمها مردود است. دوم اینکه در این گزارش نیز اشاره شد که سرنشینان هلیکوپتر ۹ نفر بودند.
در ساعتهای اولیه هم تعداد سرنشینان ۹ نفر اعلام شد، اما سپس نام هشت نفر را اعلام کردند. اگر تعداد سرنشینان به اشتباه ۹ نفر اعلام شده باشد، بیش از هرچیز نشان میدهد ایمنی پرواز آنطور که مقامها ادعا میکنند، رعایت نشده بود، چون حتی تعداد دقیق سرنشینان را هم نمیدانستند و اگر به واقع ۹ نفر در این هلیکوپتر بودند، پس نفر نهم کیست و چرا نامش اعلام نمیشود؟
ادامه....
سناریو دوم؛ سقوط هلیکوپتر در عملیات عامدانه
سقوط هلیکوپتر در اثر یک عملیات خرابکارانه و عامدانه فرضیه دیگری است که طی روزهای اخیر بهتناوب مطرح میشود. بهطور کلی، چنانچه پای عملیات عامدانهای در کار باشد، این عملیات ممکن است به یکی از روشهای خرابکاری در سیستم فنی، انفجار بمب یا اقدام انتحاری انجام شده باشد. آنچه برخی مقامهای حکومتی نیز بعید ندانستهاند.
آخرین مقام حکومتی که دراینباره اظهار نظر کرد، محمد آقامیری، عضو شورای شهر تهران، بود که از نیروهای امنیتی خواست «سانحه را با دقت بررسی کنند، چون بحثهایی است که شاید سانحه صرفا یک حادثه نباشد».
در حالی که جمهوری اسلامی میکوشد سوالهای مربوط به علت سقوط هلیکوپتر را لابهلای تبلیغات گسترده و قهرمانسازی از ابراهیم رئیسی پنهان کند، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و تحلیلگران به بحث و تبادل نظر درباره عوامل احتمالی خارجی یا داخلی در سقوط هلیکوپتر رئیسی و همراهانش مشغولاند.
در ساعتهای نخست پس از سقوط هلیکوپتر، برخی افراد نزدیک به حکومت و حسابهای کاربری منتسب به جمهوری اسلامی، انگشت اتهام را به سمت اسرائیل گرفتند و فرضیه خرابکاری در سیستم فنی هلیکوپتر در سفر رئیسی به جمهوری آذربایجان را پیش کشیدهاند. یکی از این افراد محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، بود که در توییتی، با انتشار عکسی از رئیسی و الهام علیاف چنین ادعایی را مطرح کرد، اما رسانههای اسرائیلی بهسرعت این ادعاها را تکذیب کردند.
پس از آن، توجه عمومی به عوامل داخلی که ممکن است در سقوط عامدانه هلیکوپتر نقش داشته باشند، جلب شد. برخی کاربران شبکههای اجتماعی برای اثبات فرضیه سقوط عامدانه هلیکوپتر به برخی شواهد موجود اشاره میکنند؛ یکی از این شواهد مصاحبه پدر سیدمهدی موسوی، سرتیم حفاظت ابراهیم رئیسی، است که در آن ادعا میکند پسرش میدانست از این سفر بازنمیگردد.
مصاحبه عبدالقادر اورالاوغلو، وزیر حملونقل ترکیه، درباره اینکه هلیکوپتر حامل رئیسی یا ترانسپوندر نداشت یا خاموش شده بود هم بازتاب جهانی داشت و تردیدها را درباره احتمال عمدی بودن حادثه بالا برد. ترانسپوندر در ناوبری هوایی یا سامانه بازشناسی با امواج رادیویی، دستگاهی است که در پاسخ به سیگنالهای تشخیص هویت دریافت شده، بهطور خودکار سیگنالهای مشخص کننده هویت را منتشر میکنند.
پس از مصاحبه وزیر حملونقل ترکیه، مصاحبه خبرنگار ترکیهای حاضر در صحنه حادثه نیز فراگیر شد. او در این مصاحبه با استناد به برداشت شخصیاش گفت که احساس میکند هلیکوپتر «به چیزی برخورد کرده است».
علاوه بر همه این موارد، ادعای رئیسدفتر رئیسی مبنی بر اینکه تا حدود چهار ساعت پس از حادثه تلفنی با امامجمعه تبریز در تماس بوده هم قابل تامل است زیرا نیروهای امداد و نجات از ظهر یکشنبه تا صبح دوشنبه که اجساد پیدا شد، مدام میگفتند که هیچ رد و سیگنالی وجود ندارد.
کشته شدن ابراهیم رئیسی در سقوط بالگرد و پس از آن مراسم تشییع و خاکسپاری او و همراهانش دوباره توجه ناظران و بخشی از افکار عمومی را به شکنندگی امنیتی ایران، موضوع «نفوذ» و نگرانیهای مقامهای ارشد جمهوری اسلامی جلب کرده است.
نفس غافلگیرکنندگی خبر سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی، شیوه مدیریت خبررسانی، نقل قولهای ضدونقیض، گزارشهای قطرهچکانی و حذف بعضی اخبار منتشر شده از خروجی خبرگزاریهایی از جمله فارس و ایسنا در جریان پوشش خبری این رویداد، تصاویر منتشرشده از مقامها در حلقه محافظان و البته سابقه نفوذ، خرابکاری و کشتن پیاپی فرماندهان نظامی ارشد در ایران، فضای مناسبی را برای شایعات، حدسوگمانها و تئوریهای توطئه فراهم کرده است.
تا چندین ساعت پس از تائید خبر سانحه و درحالی که همه نیروهای نظامی و امدادی در ایران به دنبال هلیکوپتر ابراهیم رئیسی بودند، هنوز فهرست سرنشینان و همراهان رئیسی مشخص نبود.
ابهام درباره سرنشینان پرواز به حدی بود که تا ساعتها به جز ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه، مالک رحمتی، استاندار آذربایجان شرقی و محمدعلی آل هاشم، امام جمعه تبریز و مهدی موسوی، سرتیم حفاظت ریاست جمهوری، نامی از باقی سرنشینان پرواز در گزارشها نبود. ناآگاهی و عدم شفافیت موجب شده بود تا در ابتدا بسیاری با خواندن عبارت «کرو چیف» به معنای سرپرست خدمه پرواز گمان کنند که خلبان بالگرد آمریکایی آشیانه ریاست جمهوری ایران، اهل روسیه بوده است.
فرضیه سقوط عامدانه با دخالت عوامل خارجی یا داخلی
اکنون جمهوری اسلامی خود را برای برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری آماده میکند و همزمان، بخشهای رسانهای و تبلیغاتی رژیم را برای اسطورهسازی از ابراهیم رئیسی با برداشت از بودجه ملی بهصف کرده است. اما برای اکثر مردم در داخل و خارج از ایران ماجرا به همینجا ختم نمیشود. آنها در عین حال که از مرگ رئیسی ابراز خوشحالی میکنند، میخواهند دلیل سقوط هلیکوپتر او و همراهانش را بدانند.
دانستن این ماجرا به مردم ایران کمک میکند پایان داستان جمهوری اسلامی را پیشبینی کنند. زیرا چنانچه فرضیههای سقوط عامدانه هلیکوپتر درست باشد، به معنای آن است که جنگ قدرت پشت پرده به نقطه حساس حذف رقیب رسیده است.
این موضوع اکنون در کانون توجه کاربران شبکههای اجتماعی و تحلیلگران سیاسی قرار دارد. آنها از کسانی مانند مجتبی خامنهای سخن میگویند که از حذف ابراهیم رئیسی نفع میبرند. برخی هم پا را فراتر گذاشتهاند و فرضیههایی مانند «توافق پشت پرده حاکمیت با قدرتهای بزرگ» را مطرح میکنند. اتفاقهای روزهای بعد از جمله نحوه انتخاب رئیسجمهوری بعدی، بخشهای دیگر این پازل را تکمیل خواهد کرد.
انتشار گزارش ویدئویی صدا و سیما که با عنوان «مستند روایت سانحه» منتشر شده، واکنشهایی را در رسانههای اجتماعی به دنبال داشته است.
از جمله، بهنام قلیپور، روزنامهنگار، با بیان این که این گزارش «تصاویر تازه و مهمی از لاشه بالگرد دارد»، گفت که این گزارش «تأیید میکند که بالگرد افتاده و به جایی برخورد نکرده است» و «دست بذرپاش مبنی بر اینکه کسی به تلفن جواب نمیداد را رو کرد. بذرپاش شاهد زنده گفتوگو با آلهاشم بود.»
همچنین، پخش این گزارش انتقاد برخی کاربران حامی جمهوری اسلامی را نیز برانگیخته است. از جمله، رشید داودی، از حوزه علمیه قم، در شبکه اجتماعی ایکس با بیان این که «حقیقت اگر جامع و شفاف روایت نشود، جعل خواهد شد»، گفته «آنچه تحت عنوان مستند روایت سانحه» پخش شد، «صرفا گزارش «کاریکاتوری، گزینشی، معیوب» بود که «دهها سند در مخالفت با آن موجود است» و «به وضوع میشد تلاش تدوینگر آن برای سلب مسئولیت از برخی را مشاهده» کرد.
مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس، درباره مرگ ابراهیم رئیسی در رسانه اجتماعی ایکس نوشت کتبا از دادستان کل درخواست کرده «به خطاهایی که منجر به ضایعه از دست رفتن رییسجمهوری» شده رسیدگی شود.
دومین گزارش هیئت بررسی علل سانحه بالگرد رئیس جمهور:
وقوع انفجار ناشی از خرابکاری در جریان پرواز هلیکوپتر رئیس جمهور و لحظات قبل از برخورد به دامنه ارتفاعات، منتفی است /هرگونه بروز اختلال در سامانه ارتباطی و تداخل فرکانسی هم منتفی است / آثاری ناشی از جنگ الکترونیک بر روی هلیکوپتر سانحه دیده مشاهده نشده / هنگام صبح هوا مساعد و متناسب با شرایط پرواز بوده، اما هوای مسیر برگشت نیاز به بررسی بیشتر دارد
https://www.entekhab.ir/003IuSبذرپاش و محافظ رئیسی؛ از ابهام و تناقض تا «شهیدی» که زنده شد
جواد مهرابی، از اعضای تیم حفاظت ابراهیم رئیسی بود که در پی تصاویر منتشر شده از او در پای بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش در مراسم افتتاح سد «قیز قلعه»، نامش در ابتدا در فهرست ۹ نفره کشتهشدگان سقوط بالگرد منتشر شد.
اما قابهای مراسم تشییع رسمی در ۲ خرداد در تهران، هشت تابوت را نشان میداد که این هم به گمانهزنیهای مرتبط با خرابکاری دامن زد. شایعات تا جایی پیش رفت که خبرگزاری فارس در سوم خرداد تصویری از آقای مهرابی در حرم امام هشتم شیعیان منتشر کرد.
از چپ به راست: جواد مهرابی در مراسم افتتاح سد، اعلامیه اولیه کشتهشدگان سقوط و حضورش در خاکسپاری رئیسی در مشهد