
شبنمى است كه بر خارى كه آن را حاج و خارشتر نامند
و منعقد مىگردد مانند ريزههاى نبات و طعم آن
شيرين و جالى و بهترين آن سفيد تازه پاكيزه غير مخلوط با برگ و خار بسيار آنست
زيرا كه شاخهاى آن را بريده در چادرها ريخته مىتكانند تا آنچه ترنجبين بر آنها انعقاد يافته جدا گردد پس از برگ
و خار و خاشاك پاك كرده به اطراف مىبرند و آنچه چسبيده و آلوده بدانست
در آب شسته صاف نموده مىجوشانند تا غليظ و يا منعقد گردد.
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 259-260
مادهاى است شيرين از منّها كه به صورت شبنم روى گياه حاج يا خارشتر يا خاربز مىنشيند.
گياه خارشتر كه شرح مشخصات كامل آن تحت عنوان خاربز در اين كتاب آمده است
در فصل گرماى زياد و در اواخر تابستان روى برگها و شاخههاى اين گياه قطرات ترنجبين شبها ظاهر مىشود
و روستاييان محل صبحهاى خيلى زود قبل از طلوع آفتاب آن را جمعآورى مىنمايند.
معمولا در مناطقى كه اين گياه ترنجبين نمىدهد به مصرف تعليف دام، شتر و بز مىرسد.
به همين جهت اين گياه به خارشتر و يا خاربز معروف شده است.
البته در مناطقى كه اين گياه ترنجبين مىدهد نيز شتر و بز خيلى دوست دارند از آن تعليف شوند و پروار هم مىشوند
ولى شتربانان و چوپانان و روستاييان چون از ترنجبين نفع بيشترى عايدشان مىشود
در اينگونه مناطق از چراى گياه خاربز خوددارى مىنمايند و از ساير گونهها كه در همان مناطق مىرويند
و ترنجبين نمىدهند نظير Hedysarum semenowi براى چراى دام استفاده مىكنند.
سابقا مرسوم بود از ترنجبين در خراسان و يزد در كارخانجات ساده قندگيرى بهطور سنتى قند مىگرفتند
ولى بعدها چون فروش ترنجبين از نظر دارويى بازار بهترى پيدا كرد فقط به عنوان دارو مىفروشند.
کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6ص 126