توسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 10, 2014 12:27 pm
اسم درختى است هندى تنه آن بسيار بلند و قوى و بر سر آن برگها و هر يك با ساقى بلند و چتردار
و هر يك مشتمل بر برگهاى بسيار به هم پيوسته شبيه به پنجه آدمى و بلند و اندك ضخيمتر از برگ خرما و نارجيل
و از چتر آن اهل هند بادزن مىسازند و از برگهاى آن بوريا مىبافند
و نويسندگان اهل كتك كه ادريسه نيز نامند به جاى كاغذ با قلم آهنى دفاتر خود را بر آن مىنويسند و مدتها مىماند
و آن نر و ماده مىباشد نر آن خوشه برمىآورد و ثمر نمىبندد مانند نخل نر و ماده آن ثمر مىبندد
و ثمر آن فى الجمله در شكل شبيه به نارجيل خام با پوست و جوف آن پر ريشه و در آن دانههاى اندك پهن در بعضى ثمرها چهار دانه
و در بعضى سه و در بعضى دو و در بعضى يك دانه مىباشد و آن را به هندى تار گل مىنامند
و در خامى شكافته بر مىآورند و مىخورند تر و شاداب و نازك و اندك شيرين مانند فالوده منجمد و مغز نارجيل تازه بسته مىباشد
و هر چند رسيدهتر شود صلب مىگردد تا آنكه مانند مغز نارجيل دريايى بسيار صلب مىشود
و در اين هنگام در ميان ريشههاى بالاى دانه آن كه مانند انبه ريشهدار است رطوبت لزج اندك شيرين مايل به تلخى و بدبويى سرخ رنگ
به هم مىرسد و بعضى مردم آن را قدرى ميده گندم و اندك شيرينى داخل كرده در روغن مثل گلوله بريان كرده مىخورند
اهل بنگاله و عظيمآباد و اهل هند سر خوشه ثمر آن را خواه نر و خواه ماده
و از ماده بيشتر در بدو ظهور و خامى بريده ظرفى گلى را بدان مىبندند و آنچه آب در آن جمع مىگردد برمىدارند
و مىآشامند و آن را تارى مىنامند و طعم آن اندك به شيرينى مايل و فى الجمله كريه الرايحه
و در تازگى كه هنوز گرمى هوا بدان نرسيده و به جوش نيامده مىگويند كه غير مسكر است
و چون به جوش آمد مسكر مىگردد و به اندك گرمى و حرارت آفتابى كه بدو رسد
و يا آنكه ظرف آن آلوده به تارى قديم باشد به سبب كمال لطافت به جوش مىآيد و مسكر مىگردد
و لهذا شب ظرف نويى را بدان مىبندند و قبل از طلوع آفتاب كسانى كه آن را مىخورند
و خواهش به خوردن آن و ولوع بدان دارند نزديك درخت آن رفته به مجرد فرود آوردن مىخورند
و هر مرتبه ظرف را تجديد مىنمايند و آنچه روز بستهاند به فاصله سه چهار ساعت فرود مىآورند
و باز اين به سبب گرمى هوا اندك مسكر مىباشد و از آن سركه نيز مىسازند و آن سركه بسيار ترش و لطيف مىباشد.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 255