توسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 26, 2014 2:36 pm
در طب الائمه منقول است از محمد بن سنان از على بن موسى الرضا عليه التحيه و الثنا كه گفت شنيدم از موسى بن جعفر عليهما
السلام كه تحقيق شكايت كردند نزد اوشان از مرض پس آمدند اطباء و توصيف كردند براى آن حضرت (ع) عجايب ادويه را پس فرمودند
آن حضرت (ع) اين يذهب بكم الاهليلج؟ يعنى چرا از نظر شما مىرود و دور مىرويد
و اقتصار نمىكنيد به رسيدن اين ادويه كه اهليلج و رازيانج و شكر است در ابتداى گرما سه ماه متوالى
در هر ماهى سه روز متوالى و هنگام آمدن زمستان همان قسم و بگردانيد به جاى رازيانج مصطكى در زمستان
به درستى كه مريض نمىشويد مگر به مرض موت و مجموع آن جهت تقويت معده و دماغ و ذهن و حفظ و حواس
و تفتيح سدد و صداع و ماليخوليا و تصفيه ارواح و وسواس سوداوى و خفقان و غثيان و منع صعود بخارات به دماغ
و اطفاى نايره سودا كه از احتراق صفرا باشد و تصفيه رنگ رخسار و استسقا و بواسير ريحى و خونى و حميات مركبه
در اواسط و اواخر نافع و مسهل رقيق بلغم و صفرا به عصر و بعضى در حميات مطلقاً منع كردهاند استعمال هليلجات را
و اين قول مسلم و كلى نيست در همه حال بلكه در ابتدا قبل از نضج و ترقيق ماده و بحران مجوز نيست
جهت آنكه لطيف و رقيق ماده را به عصر دفع مىكند و باقى را غليظ متحجر مىگرداند
و به دستور در حقنهها نيز و اين نيز پسنديده و كلى نيست و علت منع عصر آنست
و انضمام و تسديد مسام و عروق اعضا و ابقاى مواد غليظه در آنها و در حقنه اثر دوا در افضيه است
نه مسام كه باعث انضمام و انسداد آنها گردد و معمول است كه آن را با ادويه ملينه و مفتحه و جاذبه تركيب مىكنند
و صرف هليله را استعمال نمىنمايند در حقنهها و در شرح اسباب در معالجه سرسام صفراوى در حقنه هليله داخل است
و (داشتن) آن در دوار و گفتهاند كه چون با بنفشه و خيارشنبر و همچنين ملينات ديگر تركيب نمايند بايد كه ملاحظه نمايند
كه قوّت يكى مصادم و مضعف و مبطل قوّت ديگرى نيايد و مانع تأثير آن نگردد
و ليكن اولى عدم استعمال آن است در حقنهها خصوصاً جرم و مطبوخ آن كه در حقنهها اصلًا آن را نبايد جوش نمود
بلكه نقوع آن را استعمال نمايند نزد شدت حاجت و نيز بايد كه هليلجات را بسيار نرم نكوبند
بلكه مرضوض و جريش باشد يعنى نيم كوفته پس به روغن بادام شيرين چرب كرده استعمال نمايند تا آنكه باطل نگردد
فعل آنها و مغص آنها كم گردد به سبب روغن و سنون دانه آن جهت تقويت لثه و خون رفتن از بن دندان
و رويانيدن گوشت آن مفيد و عمل نقوع اهليلجات خصوص كابلى در اسهال زياده از مطبوخ و سفوف آنست
جهت آنكه صمغيت آن كه حامل قوّت اسهال آن است در آب مىآيد و جرم حابس آن مىماند
به خلاف مطبوخ كه در آن نيز قدرى از جرم آن مىباشد و در سفوف تمامى آن و همچنين ريوند
و نيز منقوع و مطبوخ آنها بهتر از خوردن جرم آنها است زيرا كه محدث قولنجاند به سبب دفع نمودن رقيق اخلاط و باقى ماندن غليظ آنها.
مضر ثفل و حابس، مصلح آن عناب و سپستان و مصلح قبض كه لازم عصر آنها است روغن بادام و يا گاو تازه و قند و ترنجبين و يا شكر.
مقدار شربت از جرم آنها: تا پنج درهم و در مطبوخات و نقوعات از هفت درم تا ده درم.
بدل آنها: در غير اسهال پوست انار و گويند عفص است و عصاره خشك هليله كابلى و زرد قوى الفعل
و اندك آن عمل بسيار مىنمايد و در قرابادين در اهليلج ذكر يافت.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 191