آشنايى با مصائب ومقتل حضرت اباعبدالله الحسين وخاندان وياران

آشنايى با مصائب ومقتل حضرت اباعبدالله الحسين وخاندان وياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:34 pm

بسم الله الرحمن الرحيم
ذكر مصائب و مقتل حضرت ابا عبد الله الحسين و خاندان و ياران عليهم السلام
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مقدار مصائب و مقتل حضرت ابا عبد الله الحسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:35 pm

.
سؤال:
لطفاً بفرماييد: در مجالس سوگواري اهلبيت (عليهم السلام) بخصوص در ماههاي محرم و صفر براي سيد الشهداء (عليه السلام) بهترين برنامه اي كه مي تواند بدون كم يا زياد شدن؛ مطالب سوگواري را مطرح كند، تا سوگواران بهره كافي را ببرند جيست؟

جواب:
1- از كتابهاى تدوين شده علما و اشعار ايشان و ساير ادباى ارادتمند آستان مقدس حسيني (عليه السلام) استفاده شود.

2- در بيان وقايع عاشورا؛ (براى تجسيم بيشتر واقعه و توصيف بهتر آن) بكاربردن فنون ادبي (از استعارات و كنايات و تشبيهات) و پرورش ذهني و تصويري در محدوده اصل وقايع اشكالى نداشته؛ و عنوان تحريف و جعل مطلب پيدا نمي كند.

3- آنچه در كتب معروفه مقتل آمده بيشترش نقل از راويان و مورخان زمان يزيد بوده كه طبيعي است همه چيز را نقل نكنند، بلكه بخاطر جو خفقان و اختناق همه چيز را نيز نمي دانسته اند تا نقل بكنند؛ افزون بر اينها؛ يك نفر در آن صحنه پرآشوب چقدر توانايي ثبت و درج حوادث را دارد؟ و اگر كسي به ثبت وقايعي در گوشه اى و صحنه اى از آن بيابان بلا موفق شده باشد؛ قطعا مشاهده و ثبت بقيه وقايع و حوادث صحنه هاى ديگر از دايره آگاهي و توان ثبت او بيرون بوده است.

4- روايات اهل حق نيز بر بيان ناچيزي از آن همه مصايب و فجايع صراحت و تأكيد دارد؛ و گواه گويا بر وسعت و عظمت اين فاجعه؛ كلام حضرت مولا صاحب الأمر (عليه السلام) مي باشد كه فرموده اند: لأبكينك صباحا و مساء؛ يعني كه حضرتش دوازده قرن است كه هر صبح و شام بر مصايب جدشّ حضرت ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) مي گريد.

5- اگر كسى در ذكر مصايب كربلا؛ تنها به آنچه مشترك و معروف ميان همه كتب مقتل است اكتفا نمايد؛ خود را از فضيلت ذكر بيشتر مصايب كربلا محروم نموده؛ و اين شيوه موجب از دست دادن بخش بيشتري از آن همه وقايع و فجايع آنروز مي گردد، چه اينكه هر راوي صحنه اى را بيان كرده؛ و براى نزديك شدن به گزارش جامع؛ نياز به گردآوري همه اين روايات است؛ نه قدر مشترك آنها، بويژه آنكه به دليل عظمت و وسعت فاجعه كربلا حتى پس از ملاحظه همه اين روايات؛ گزارش اين فاجعه باز هم ناقص مانده و كامل نخواهد شد. [شمارة ثبت: (1260) منبع: المسائل الهمدانية]

-----------------
سؤال: از قديم الأيام در بين شيعه مصائب حضرت امام حسين (عليه السلام) خواندن، جزء مذهب شمرده مى شود و كتابهاي زياد نوشته شده مثل رياض الشهادة و روضة الذاكرين و مخزن البكاء رياض القدس و اسرار الشهادة دربندي و حزن المؤمنين و بيدل قزوينى جوهري، ما از اين كتابها ذكر مصائب مى كنيم مثل قصه عروسي حضرت قاسم و وداع ام ليلا با عليّ اكبر و رفتن جناب بي بي شهربانو به طهران و قصه گذاشتن يك دختر بيمار به اسم فاطمه در مدينه و نيز مراثي زبان حال براي بكاء مؤمنين آيا جواز دارد يا نه بيان فرمائيد.

جواب: اگر مطلب موهن به مقام اهل بيت (عليهم السلام) و مذهب حقه در آن نباشد، نقل آن از گذشتگان يا مؤلفين آن مانعي ندارد، چه اينكه اين تأليفات و نقلها از طريق مؤمنين بدست امروزيان رسيده، و تمام حقايق با جزئيات آن در كتب مشهوره ذكر نشده، لذا تا دليل قاطعي بر بطلان آن نيست جاي حمل به صحت وجود دارد. [شمارة ثبت: (160) منبع: المسائل الخراسانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

لزوم ذكر مصائب و مقتل حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:37 pm

لزوم ذكر مصائب و مقتل حضرت ابا عبد الله الحسين و خاندان و ياران و همراهان
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

خداوند ذاكر مصائب حضرت اباعبد الله الحسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:39 pm

خداوند ذاكر مصائب حضرت اباعبد الله الحسين و خاندان و ياران

علامه شوشتري در الخصائص الحسينية آورده است:

مقصد سوم
اين مقصد درباره آياتى از قرآن است كه در رثاى آن حضرت مى باشد.

آيه اول ؛ در بيان حامله شدن به ايشان و ولادت آن حضرت است
كه خداوند فرمود: و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته و حمله و فصله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اءشده و بلغ اربعين سنة قال رب اوزغنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لى فى ذريتى الى تبت اليك و انى من المسلمين (49) و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر سفارش كرديم كه مادر با رنج بار حمل كشيد و باز با مشقت وضع حمل نمود و سى ماه تمام مدت حمل و شيرخوارى بود تا وقتى كه طفل به حد رشد رسيد و چهل ساله گشت ، گفت : پروردگار من ! به من توفيق بده شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم داده اى به جا بياورم و عمل شايسته اى را كه تو از آن راضى مى شوى انجام دهم و فرزندان مرا صالح گردان . من به درگاه تو باز آمده ام و از تسليمان فرمان تو شده ام .
در كتاب الكامل و بحارالانوار به اسناد معتبر وارد شده است كه وقتى حضرت فاطمه سلام الله عليها به امام حسين عليه السلام باردار شدند، جبرئيل عليه السلام نازل شد و گفت : يا محمد! خداوند به تو سلام مى فرستد و تو را به مولودى بشارت مى دهد كه از فاطمه متولد مى شود و امت تو او را بعد از تو به شهادت مى رسانند. حضرت رسول فرمود: سلام من بر پروردگارم باد. من به فرزندى كه از فاطمه به دنيا آيد و امتم او را به شهادت برسانند، احتياجى ندارم . جبرئيل عروج كرد و دوباره نازل شد و همان عبارت هاى قبل را تكرار كرد. پيامبر نيز همان جواب را داد. جبرئيل مجددا عروج كرد و سپس براى بار سوم نازل شد و عرض كرد: خداوند به تو بشارت مى دهد كه امامت ، ولايت و وصايت را در فرزندان او قرار دادم . پيامبر گفت : راضى شدم . سپس حضرت رسول ، حضرت فاطمه را از آنچه جبرئيل عليه السلام در مرتبه اول آورده بود، باخبر كرد. حضرت فاطمه سلام الله عليها گفت : من به فرزندى كه امت تو او را بعد از تو به شهادت برسانند، احتياج ندارم . سپس پيامبر به فاطمه مژده اى را داد كه جبرئيل به او داده بود. آنگاه حضرت زهراء گفت : راضى شدم . سپس حضرت زهراء با رنج و غم بار حمل او را كشيد، چون مى دانست حسين عليه السلام شهيد مى شود و همچنين به همان حالت ، وضع آن حضرت نيز با رنج و مشقت بود. دوران حمل و شيرخوارى آن حضرت 30 ماه بود تا اينكه به حد رشد رسيد و چهل ساله شد و به درگاه خدا عرض كرد: خداى من ! به من توفيق بده كه شكر نعمتى را كه بر من و پدر و مادرم داده اى به جا آورم و عمل شايسته اى انجام دهم كه تو را خشنود كند و فرزندانم را صالح بگردان . امامان عليه السلام همه از فرزندان امام حسين عليه السلام مى باشند. حسين عليه السلام نه از مادرش فاطمه و نه از زن ديگرى شير خورد، بلكه او را نزد پيامبر صلى الله عليه وآله مى بردند و آن حضرت انگشت ابهامش را در دهان حسين مى گذاشت ، و طفل آن را مى مكيد به طورى كه تا دو يا سه روز او را كفايت مى كرد. بنابراين گوشت حسين عليه السلام از گوشت پيامبر خدا صلى الله عليه وآله روئيد و خون او از خون پيامبر است و هيچ كودكى جز حسين عليه السلام و يحيى فرزند زكريا عليهماالسلام ، شش ماهه به دنيا نيامد.
بدان كه معناى كره همراه با حزن و تاءسف بر آن حضرت اين است كه دوران بادارى بر او، به دنيا آمدن او، شيرخوارگى اش ، تربيتش ، بازى با او در دوران كودكى اش ، شاد كردن او از طرف جد، پدر و مادرش ، همه و همه با حزن و غم و اندوه بود. حتى روزى كه جد بزرگوارش مى خواست از دنيا برود و همچنين روز وفات مادر و پدرش ، آنها بر حسين عليه السلام تاءسف مى خوردند و اندوهگين بودند، كما اينكه هنگام رحلت ، اين مساءله را بر زبان مى آوردند. خواهرش نيز در مقتل از او با سختى و غم و اندوه فراوان جدا شد و او را رها كرد. چه غم و اندوه و تاءسف جانكاهى و چه فرياد و شيونى !!

آيه دوم ؛ در بيان خروج آن حضرت از مدينه است
و آن اين است كه خداوند فرمود: اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير الذين اخرجوا من ديارهم حق الا ان يقولوا ربنا الله (50)
رخصت (جنگ ) به (مؤ منان ) كه (ديگران ) با آنها مى جنگند، داده شد، زيرا آنها از دشمن ستم كشيدند و خدا بر يارى آنها قادر است . آن مؤ منانى كه بناحق از خانه هايشان آواره شدند (و) جز آن كه مى گفتند پروردگار ما خداى يكتا است (جرمى نداشتند).
از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه اين آيه درباره حضرت على ، جعفر و حمزه عليهم السلام نازل گرديده است . آنها از خانه هايشان آواره شدند و به شهادت رسيدند، در حالى كه گناهى نداشتند و هيچ كس حقى بر آنها نداشت و جرم آنها فقط اين بود كه مى گفتند: پروردگار ما خداى يكتا است و بر اين گفته خود ثابت قدم ايستادند. اما درباره امام حسين عليه السلام جريان خاصى پيش آمد، زيرا آن حضرت از خانه اش و همچنين از هر مقر ديگرى نيز آواره شد و هيچ جاى امن و مفرى براى آن حضرت باقى نگذاشتند تا جايى كه فرمود: اگر در لانه حشره اى از حشرات زمين هم بروم ، مرا بيرون مى آورند و به شهادت مى رسانند. سپس آن حضرت را به نحوى خاصى به شهادت رساندند و به او و فرزندان و كودكانش ظلم خاصى روا داشتند. و امام حسين همان كسى است كه قدرت خدا براى نصرتش ظهور كرد.

آيه سوم ؛ درباره اندك بودن ياران آن حضرت است
كه خداوند فرموده است : الم تر الى الذين قيل لهم كفوا ايديكم و اقيموا الصلوة و اتوا الزكاة فلما كتب عليهم القتال اذا فريق منهم يخشون الناس كخشية الله او اشد خشية و قالوا ربنا لم كتبت علينا القتال لولا اخرتنا الى اجل قريب (51) آيا نمى نگرى و عجب ندارى از حال آن مردمى كه مى گفتند به ما اجازه جنگ بده و به آنها گفته شد اكنون از جنگ خوددارى كرده و به وظيفه نماز و زكات قيام كنيد، ديدى آنگاه كه بر آنها حكم جهاد آمد، در آن هنگام بيش از آن اندازه كه بايد از خدا بترسند از مردم ترسيدند و گفتند: اى خدا! چرا بر ما حكم جنگ را فرض كردى كه عمر ما را تا به هنگام اجل مهلت ندهى .
از حسن بن زياد عطار نقل شده كه گفت : در مورد اين آيه از امام صادق عليه السلام سؤ ال كردم . ايشان فرمود: اين آيه درباره حسن بن على عليهماالسلام نازل شده است . خداوند دستور داد كه از جنگ خوددارى كند. پرسيدم : پس چرا جنگ بر آنها واجب شد: امام فرمود: اين امر درباره حسين بن على عليهماالسلام نازل شد. خداوند بر او و اهل زمين واجب كرد كه در ركاب او بجنگند.
على بن اسباط گفته است ، يكى از اصحاب ما از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: اگر تمام اهل زمين در ركاب او مى جنگيدند كشته مى شدند.
در تفسير عياشى از ادريس ، غلام عبدالله بن جعفر از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه (فوق ) آمده است : آيا نديدى كسانى را كه به آنها گفته شد كه با حسن عليه السلام از جنگ خوددارى كنيد و نماز به پا داريد و آنگاه كه جنگ به همراه حسين بر آنها واجب شد گفتند خدايا! چرا جنگ را بر ما واجب نمودى و عمر ما را تا به هنگام ظهور حضرت قائم (عجل الله فرجه ) به تاءخير نيندازى ؟ چرا كه پيروزى و نصرت با اوست . خداوند تعالى فرمود: به آنها بگو كه متاع اين دنيا اندك است و آخرت براى تقواپيشگان بهتر مى باشد.

آيه چهارم ؛ آيه چهارم درباره شهادت ، مكان شهادت و حالات امام حسين عليه السلام است ؛
كه خداوند تعالى فرمود: كهيعص (52) كما اينكه اين مساءله در حكايت زكريا - آنگاه كه قضيه كربلا و كشته شدن عترت پاك حسين توسط يزيد، عطش و صبر آنها به حضرت زكريا وحى شد - آمده است ، و ما آن را در عنوان مربوط به مجالس رثاى حسين عليه السلام آورده ايم .

آيه پنجم ؛ درباره ندايى است كه از جانب پروردگار به هنگام شهادت حسين عليه السلام ، خطاب به آن حضرت آمد
و آن اين آيات شريفه است يا ايتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضية مرضية فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى (53) اى نفس مطمئن (به ياد خدا) باز آى به سوى خدايت كه خشنود و خشنود شده اى ، در صف بندگان من در آى و در بهشت من داخل شو.
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: منظور حسين عليه السلام است ، زيرا آن حضرت صاحب نفس مطمئنه و راضية و مرضية است .
در اينجا بايد بگويم كه هر كس خدا را بشناسد و او را بزرگ بدارد، عاشق خدا مى شود و هر كس به او عشق بورزد، به هر آنچه از جانب خدا باشد، راضى و خشنود است و هر چه از جانب پروردگارش بر او وارد شود، دچار تزلزل و غم و اندوه نمى شود، بلكه به هنگام سخت ترين مصيبت ها و گرفتارى ها آرامش و اطمينان خاطر و رضايتمندى اش بيشتر مى شود و مصداق اين قضيه عملا در حسين عليه السلام ظهور پيدا كرد.

آيه ششم ؛ در بيان خونخواهى آن حضرت است
و آن اين فرمايش خداوند تعالى در قرآن است كه فرمود: و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف فى القتل انه كان منصورا (54) كسى كه خون مظلومى را به ناحق بريزد، ما به ولى او حكومت و تسلط بر قاتل داديم ، پس ‍ در مقام قتل و خونريزى اسراف نكند كه او از جانب ما مؤ يد و منصور خواهد بود. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه منظور از قتل مظلوما حسين عليه السلام است كه مظلومانه به شهادت رسيد و فقد جعلنا لوليه سلطانا ما به ولى او حكومت و تسلط داديم ؛ ولى حسين عليه السلام ، حضرت قائم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) است . فلا يسرف فى القتل ، يعنى درباره قاتلش اسراف نمى كند. و انه كان منصورا يعنى حسين عليه السلام مؤ يد و منصور مى باشد. همچنين در بعضى از روايت ها آمده است كه فاعل فعل يسرف همان ولى است و مرجع ضمير ه در انه نيز همان كلمه ولى مى باشد و منظور اين است كه در قتل به غير از قاتل آن حضرت اسراف نمى كند، نه اينكه از جهت كثرت باشد. اما من معتقدم كه معناى ظاهرى آيه ، حكمى عام است كه بر همه مردم صدق مى كند و آن اين است كه هر كس مظلومانه به قتل برسد، ولى او حق قصاص قاتل را دارد و در كشتن غير از قاتل نبايد اسراف كند. بنابراين معنا، ولى حسين عليه السلام بايد قاتل آن حضرت را قصاص كند و اگر بخواهيم قاتل او را معين كنيم و بگوييم چه كسى قاتل او است : آيا قاتل امام ، يزيد يا ابن زياد، يا ابن سعد، يا شمر، يا سنان يا ديگران ، از جمله ، صالح بن وهب است كه آن حضرت را با تير زد و ايشان از روى اسب به زمين افتاد يا صاحب آن تير سه شعبه اى است است كه بر قلب امام زد و يا ديگران هستند؟! واقعيت اين است كه اين شهيد صد هزار قاتل دارد؛ البته نه به معناى مشتركا بلكه هر يك در اين امر مستقل هستند و اگر قاتلان آن حضرت به طور منفرد در نظر گرفته شوند، واقعا آن حضرت صدهزار قاتل مستقل دارد كه عبارت هستند از: يزيد، (ولذا در اخبار پيامبران آمده كه قاتل حسين عليه السلام يزيد است .) ابن زياد (از اين رو يزيد گفت او را پسر مرجانه كشت .) ابن سعد (به همين خاطر اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله وقتى پسر سعد را كه كودكى بيش نبود، مى ديدند، مى گفتند او قاتل حسين است )، شمر، سنان ، خولى و پرتاب كننده تير سه شعبه ، و آخر كلام اينكه ، قاتل آن حضرت ، تشنگى ، غيرت و اشك چشم است . اما حقيقت امر همان است كه خود آن حضرت فرمود: من با غم و اندوه كشته شدم ، يعنى غم و اندوه مرا كشت ، يعنى غم و اندوه قلب مرا كشت . از اين رو صاحب كربلا ناميده شد و لفظ كربلا اشاره به سبب قتل آن حضرت دارد. همچنان بايد گفت : عبارت قتل مظلوما معانى ديگرى دارد كه همه آنها منطبق با حال حسين عليه السلام است و آن حضرت حقيقت اين معنا است كه در اينجا برخى از آن معانى را يادآور مى شويم :
الف : قتل مظلوما، يعنى در حالت مظلوميت به شهادت رسيد. امام حسين در حالتى به شهادت رسيد و بر او تعدى كردند كه همه چيز او را، - ملك ، مال ، اصحاب ، برادران ، فرزندان ، اعضا و جوارح ظاهرى و باطنى اش را - گرفتند و زخم شمشيرها و نيزه ها همه اعضاى او، حتى گلوى شريفشان را تغيير داد، دشمن بر مال ، عيال و فرزندان آن حضرت مسلط شد، در حالى كه غريب و تنها و آواره بود.
حضرت با چنين شرايط و حالتى به شهادت رسيد. پس تنها كسى كه به نسب همه چيز مظلومانه به شهادت رسيد، حسين عليه السلام است و چون اين كليت فقط درباره آن حضرت صدق مى كند، از اين رو كلمه مظلوم با الف و لام به صورت المظلوم به عنوان اسم معرفه و صفت براى آن حضرت آورده شده است و آن حضرت را المظلوم مى نامند. لذا در دعا وارد شده است كه تو را به خون مظلوم سوگند مى دهم و در حديث هم آمده كه زيارت مظلوم را ترك نكن . راوى نيز پرسيده است مظلوم كيست ؟ در جواب به او گفته شده است : آيا نمى دانى كه او، همان حسين عليه السلام ، صاحب كربلا، است ؟!
ب : من قتل مظلوما در اصل اشاره به شهادت آن حضرت است ، يعنى بى آنكه مستحق قصاص يا حدى باشد و يا فسادى را مرتكب شده باشد. به عبارت ديگر معنى عبارت اين است : كسى كه بدون هيچ جرمى كشته شود كه بارزترين آن معنى حسين عليه السلام است . كما اينكه خود آن حضرت فرمود: واى بر شما! آيا از من خون كسى را كه كشته ام يا مالى را كه صاحب شده ام مطالبه مى كنيد، يا مى خواهيد مرا به خاطر زخمى كه بر كسى وارد كرده ام يا تغييرى در دين ايجاد نموده ام ، قصاص كنيد؟!
ج : من قتل مظلوما درباره كيفيت قتل آن مظلوم است . خداوند در همه ابعاد به احسان و نيكى دستور داده است ، حتى درباره ذبح حيوانات ؛ مثلا در قربانى كردن حيوان ، سفارش شده است كه كارد، تيز و تند باشد و كشته حيوان ديگرى از نوع خودش به قربانى نشان داده نشود. كارد را به حيوان نشان ندهند، حيوان به شدت به بند كشيده نشود و به هنگام قربانى سيرابش كنند و...
در مورد انسان نيز چه بسا مظلوم كشته شود در حالى كه به او در نحوه كشته شدنش يا حالش احسان شود، اما ممكن است كسى كشته شود، ولى نسبت به اين امور هم مظلوم واقع شود؛ يعنى هيچ احسانى به او نشود. مانند حسين عليه السلام كه از روى ظلم و مظلومانه به شهادت رسيد، زيرا هيچ گونه احسانى به آن حضرت نشد.
د: و من قتل مظلوما منظور اين باشد كه وقتى آن حضرت را به شهادت رساندند، به وجوه مختلف ، بر ايشان تعدى نمودند. و اين امر منحصر در يك مقتول است كه همان شهيد مظلوم (حسين عليه السلام ) مى باشد.
هـ : و من قتل مظلوما منظور بعد از قتل آن حضرت است كه لباس از تن حضرت بيرون آوردند، اعضاى بدنش را بريدند، جسمش را پايمال سم اسبان نمودند و بدون كفن و دفن در بيابان رها كردند. چنين معنايى فقط در مورد حسين مظلوم صدق مى كند. حتى پيراهن كهنه ى پاره اى را كه ارزشى نداشت ، از تن او بيرون آوردند.

آيه هفتم ؛ اين آيه درباره انتقامى است كه روز قيامت به خاطر او گفته مى شود؛
كه اين فرمايش خداوند تعالى است : و اذا الموئودة سئلت باى ذنب قتلت ع .(55) آنگاه كه از دختران زنده به گور شده سؤ ال شود، به كدامين گناه كشته شدند. از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه اين آيه درباره حسين عليه السلام نازل شده است .
از آنجا كه اين آيه شريفه پس از ذكر وقايع بزرگى چون تاريك شدن خورشيد، تيره شدن ستارگان و به حركت درآمدن كوه ها آمده است ، مى بايست مساءله اى كه پس از اين وقايع عظيم يادآورى شود، از نظر عظمت و دگرگونى احوال اهل محشر در آن ، داراى ويژگى خاصى باشد، به نحوى كه تمام مردم را شامل شود و به واسطه آن دچار ترس و وحشت شوند.
هر چند سؤ ال درباره زنده به گورشدگان است و اينكه آنها بدون هيچ جرم و تقصيرى زنده به گور شدند، و هر چند اين كار امر عظيمى است ، اما سؤ ال از كسى كه گرفتار و مورد ظلم و ستم واقع شد و از هر طرف در تنگنا بود؛ يعنى حسين عليه السلام ، فرزندان و عيال او، و اينكه آنها به چه گناهى كشته شدند، سؤ ال مهم تر و بزرگترى است . و شايد به همين خاطر باشد كه امام فرمود اين آيه درباره حسين بن على عليهماالسلام نازل شده است . حقيقت مطلب آن است كه زنده به گورشدگان واقعى حسين عليه السلام ، فرزندان و عيال آن حضرت در روز عاشورا، قبل از اينكه به شهادت برسند، مى باشند. زيرا تعدادى از آنها از شدت تشنگى ، محاصره و گرفتارى ها و وارد شدن مصيبت ها دچار خفقان شده و جانشان به لب رسيده بود.

آيه هشتم ؛ و فديناه بذبح عظيم (56) و بر او ذبح بزرگى را فدا ساختيم .
در روايت آمده كه ذبح بزرگ ، همان حسين عليه السلام مى باشد. لازم نيست مرتبه كسى كه فداى او مى شوند، برتر باشد، بلكه معنا اين است كه آنچه را فداى او ساختيم به سبب ذبح عظيمى است كه از صلب او خارج مى شود، يا به اين معناست كه فدا شدن او (اسماعيل عليه السلام ) به خاطر پروردگارش ، تبديل به فدايى بزرگتر ديگرى شد و اين مرتبه عظمى از آنجا حاصل شد كه حسين عليه السلام جان خود را در راه خدا فدا نمود.

49-احقاف ، آيه 15
50-حج ، آيه 39
51-نساء، آيه 77
52-مريم ، آيه 1
53-الفجر، آيات 27 تا 30
54-اسراء، آيه 33
55-تكوير، آيات 8 و 9
56-صافات ، آيه 107

همجنين در مواقع متعددي خداوند سبحان خود براي انبياي عظامش روضه و مقتل خواني فرموده است
مثل روضه خواندن براي آدم و ابراهيم و موسى
كه شرح آنها را در بخش بعدي مي آوريم، و در اينجا تكرار نمي كنيم
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

انبياء و اوصياء ذاكر مصائب حضرت اباعبد الله الحسين و خاندان

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:50 pm

مقتل و روضه خواني براي امام حسين (عليه السلام) قبل از حضرت آدم ( عليه السلام)


ذكر مصيبت امام حسين (عليه السلام) حتى قبل از خلقت حضرت آدم (عليه السلام) شده است:

1- كه از آن جمله است آن هنگام كه:خداوند امر فرمود به قلم كه بر لوح امر شهادت و اكرام آن را ثبت كند كه هر دو محزون شدند و دردمند مصائب حضرت سيد الشهدا گشتند

2- و يا آن زمان كه خداوند به ملائك فرمود من خلق مي كنم در زمين خليفه خود را ، ملائك در پاسخ گفتند : آيا مي آفريني كسي را كه خون ريزي كند ؟ كه در بعضي از تفاسير بزرگان ما آمده است كه مقصود ملائك قضيه كربلا بوده است و از طرف خداوند ندا مي آيد : من چيزي ميدانم كه شما نمي دانيد ؟

مقتل و روضه خواني انبياء و اوصياء الهي (از حضرت آدم تا ولادت ايشان):

3- روضه و مقتل خواني جبرئيل و گريه حضرت آدم ( عليه السلام ) در عرفات
درتفسیرآیه «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْه» « روایت شده ، در عرفات وقتي كه حضرت آدم ( عليه السلام ) به سوي عرش نگاه كرد و برساق عرش ، اسماء خمسه و نام پیامبر(ص) وامامان و نورآنها را ديد از جبرئيل خواست تا اين اسماء را بدو ياد دهد و پس جبرئیل به اوتلقین کرد(که هنگام مناجات) بگو:
« یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ» آدم ( عليه السلام) خدا را با اين اسماء خواند ، او يكي يكي اين اسماء طيبه را ميگفت تا رسيد به اسم امام حسين ( عليه السلام ) تا اين نام را برلبش جاري ساخت حزن و اندوه بيشماري بر قلبش مستولي گشت و اشك از هر دو ديده اش جاري شد. حضرت آدم ( عليه السلام ) از جبرئيل علت اين امر را جوياشد، پس جبرئيل نيز براي او مصيبت امام حسين ( عليه السلام ) را نقل كرد : اي آدم اين حسين فرزند توست كه مبتلي به مصيبت بزرگي مي شود مصيبتي كه تمام مصائب درمقابل آن اندك و كوچك است . حضرت آدم( عليه السلام ) پرسيد : كه آن چه مصبيتي است كه همه مصائب درمقابل آن اندك است؟ جبرئيل گفت : اي آدم اين حسين در حاليكه غريب و بي كس و تنهاست و هيچ يار و ياوري ندارد و فرياد مي زند واعطشاه واقلة ناصراه(داد از تشنگي، فرياد ازكمي يار) بالب تشنه كشته ميشود عطش وتشنگي او بحدي است كه آسمان درديد او تيره و تار گشته و هيچ كس او را اجابتي نميكند مگر به ضرب شمشير . اي آدم : اورا از قفا مانند گوسفند ذبح مي كنند و سرهاي بريده او و يارانش را برروي ني زده و به همراه حرم او كه به اسارت گرفته اند شهر به شهر مي گردانند. آنگاه جبرئیل وآدم (ع) برای مصایب امام حسین (ع) وهمراهانش مانندزن فرزندمرده گریه کردند. ((بحار، ج 44، ص245))

4- مقتل و روضه خواني جبرئبل در بهشت

امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) در لحظات آخر عمر خود كه زهر درتمام بدن مباركشان اثر كرده و رنگ رخساره ايشان به سبزي گرويده بود برادر خود امام حسين( عليه السلام ) را درآغوش گرفته و گريستند و فرمودند : اي برادرحديث جدم حضرت رسول خدا ( صلي الله عليه وآله ) درحق من و تو درست است، ايشان خبرداد مرا كه درشب معراج هنگامي كه وارد بهشت شدم و دو قصر بسيار بلند و نزديك هم را روايت نمودم كه اولي از زبرجد سبز بود و دومي ازياقوت سرخ . ازجبرئيل سوال كردم اين دو قصر ازآن كيست ؟ جبرئيل گفت : يكي از آن حسن ( عليه السلام ) و ديگري ازآن حسين ( عليه السلام ) . گفتم : چرا هر دو به يك رنگ نيستند ؟ جبرئيل ساكت شد گفتم چرا تكلم نميكني ؟ گفت : ازتو حيا مي كنم پس گفتم : كه تو را به حق قسم ميدهم بگو گفت : سبزي قصر حسن ( عليه السلام ) بخاطر آن است كه او را با زهر شهيد مي كنند و رنگش سبزمي شود و سرخي قصر حسين ( عليه السلام ) بخاطرآن است كه او را مي كشند و رنگش از خون سرخ مي شود پس دراين هنگام پيغمبر و جبرئيل هردو گريستند و صداي شيون و ضجه ملائك نيز بلند شد. (( بحار، ج 44، ص145))

5- مواسات حضرت آدم ( عليه السلام ) با امام حسين(عليه السلام) در جاري شدن خون از بدن در كربلا

هنگاميكه حضرت آدم ( عليه السلام ) در زمين سير ميكرد ، به محل شهادت امام حسين(عليه السلام) ميرسد پايش به چيزي برخورد مي كند و برزمين افتاده خون ازپايش جاري مي شود او سر به آسمان
بلند كرده و عرض ميكند : خداوندا آيا گناهي ازمن سرزده كه من به خاطر آن عقوبت شده ام ؟ وحي ميرسد : نه اي آدم اين سرزميني است كه فرزندت حسين ( عليه السلام ) درآن كشته مي شود و خون تو همانند خون او بر روي زمين جاري شده است . حضرت آدم ( عليه السلام ) عرض مي كند : قاتل او كيست ؟ وحي مي آيد كه قاتل او يزيد ملعون است پس او را لعن كن و حضرت آدم ( عليه السلام ) نيز اورا لعن مي كند. (( بحار، ج44، ص244))

6-مقتل و روضه خواني جبرئيل براي حضرت نوح ( ع ) در كربلا

هنگاميكه حضرت نوح ( عليه السلام ) با كشتي خود بر روي آب بود ، به مكاني رسيدند كه هوا طوفاني شد و كشتي به تلاطم افتاد ، همه ترسيدند كه مبادا غرق شوند . حضرت نوح( عليه السلام ) با خدا
مناجات كرد و عرضه داشت : خداوندا اين چه سرزميني است ؟ من تمام زمين را گشتم و چنين حالتي به من دست نداد . دراين هنگام جبرئيل نازل ميشود و نام اين سرزمين و نحوه شهادت حضرت سيد الشهدا اباعبدالله الحسين ( عليه السلام ) را براي ايشان نقل مي كند و حضرت نوح ( عليه السلام ) و افراد كشتي اش براي مصائب وارده بر ايشان گريه ميكنند . (( بحار، ج44، ص243))

7- مقتل و روضه خواني حضرت خضر براي حضرت موسي (عليهما السلام)

حضرت موسي ( عليه السلام ) درملاقاتی كه باحضرت خضر ( عليه السلام ) داشت براي او از آل حضرت محمد ( صلي الله عليه وآله ) و قضيه امام حسين ( عليه السلام ) مي فرمايد وهردو براي مصائب امام حسين ( عليه السلام ) گريه مي كنند. (( بحار، ج13، ص301و تفسير قمي، ج 2، ص382))

8- روضه خواني حضرت سليمان ( عليه السلام )

هنگاميكه حضرت سليمان نبي ( عليه السلام ) به همراه حشم و خدم از روي هوا گذر ميكرد به سرزمين نينوا رسيد باد او را سه دور به دور خود چرخانيد و به سوي زمين آورد حضرت سليمان نبي ( عليه السلام ) نيز از باد خواست كه بگويد چرا اين عمل را مرتكب شده است ؟ باد در پاسخ او گفت : اي نبي خدا اينجا سرزمين به شهادت رسيدن حضرت امام حسين (عليه السلام ) است و روضه حضرت سيد الشهدا ( عليه السلام ) را براي او نقل كرد. ((بحار، ج44، ص244))

9- حضرت ابراهيم ( عيله السلام ) و گريه بر امام حسين( عليه السلام)

حضرت ابراهيم خليل الله بارها و بارها براي مظلوميت و مصائب حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) اشك ريخت ، كه از آن جمله آن هنگام كه ملکوت آسمان و زمين را مشاهده نمود و نور حضرت امام حسين ( عليه السلام ) را ديد محزون شد و گريست. (( بحار، ج36، ص151))

10- روضه خواني خداوند براي حضرت ابراهيم ( عيله السلام ) و گريه اش بر امام حسين( عليه السلام)

طبق فرمايش امام رضا ( عليه السلام ) در آن هنگام كه حضرت ابراهيم ( ع ) قصد ذبح كردن فرزندش حضرت اسماعبل ( ع ) را نمود خداوند گوسفندي را فرستاد تا او بجاي فرزندش ذبح نمايد ، حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) دلگير شد زيرا دوست داشت تا آن هديه خداوندي نمي آمد و او پسرش را ذبح كرده و دلشكسته مي شد و به درجه رفيع صبر و رضا نايل مي گشت، دراين هنگام ازسوي پروردگار وحي مي آيد : اي ابراهيم محبوب ترين مخلوقات من درنزد تو چه كسي است ؟ حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) عرض كرد : حبيب تو حضرت محمد ( صلي الله عليه وآله ) وحي آمد كه : آيا فرزند او را بيشتر دوست داري يا فرزند خود را ؟ حضرت ابراهيم( عليه السلام ) عرض كرد : فرزند حبيب تو را بيشتر دوست ميدارم . وحي آمد كه : آيا ذبح شدن فرزند او به دست دشمنان بيشتردل تو را به درد و رنج مي آورد يا ذبح كردن پسر خود درطاعت من. حضرت ابراهيم( عليه السلام ) عرض كرد : ذبح فرزند او بدست دشمنان بيشتر دلم را ميسوزاند . پس خداوند مي فرمايد : اي ابراهيم ، عده اي كه گمان ميكنند از امت رسول خاتم هستند او را با شقاوت وبي رحمي وبسان گوسفند ذبح مي كنند و با انجام اين عمل مستحق عذاب دردناك وخشم من ميشوند . اي ابراهيم من بخاطر حزن واندوه تو و دل شكستگي تو برحسين ، مرتبه ات را بالا برده و تورا به درجه رفيع صبر كنندگان درمصائب ميرسانم . و اين جريان تفسير آيه ( و فديناه بذبح عظيم ) ذبيحه بزرگي را فداي او كرديم. (( بحار، ج44، ص225, عيون الاخبار، ج1، ص209و سوره صافات، أيه107))

11- مواسات حضرت ابراهيم با امام حسين(عليهما السلام) در جاري شدن خون از بدن در كربلا

حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) هنگاميكه بر اسبش سوار بود به وادي مقدس كربلا ميرسد و درحين عبور از آنجا اسبش اورا بر زمين مي زند كه درهمين حين سر او شكسته و خون ازسرش جاري ميشود پس به خداوند عرض مي كند : چه گناهي از من صادر شده كه من بايد به خاطر آن چنين عقوبت شوم ؟ اسبش به سخن در مي آيد و مي گويد : اي خليل خدا بدان كه دراين جا محل به شهادت رسيدن فرزند حضرت خاتم الانبياء ( صلي الله عليه وآله ) است و براي تأسي به آن بزرگوار و شريك بودن درمصائبش خون سرتو نيزمانند خون او برروي زمين جاري شده است . ((بحار، ج44، ص243 ))

12- حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) و مواسات =امتناع از نوشيدن آب در كربلا

روايت است كه گوسفندان حضرت اسماعيل عليه السلام در كنار فرات مى چريدند. روزى شبان آنها به خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام آمد و گفت : چند روز است كه گوسفندان از اين نهر آب نمى
آشامند پس ‍ حضرت در مناجات با خدا از سبب اين حالت سوال كرد همان ساعت حضرت جبرئيل عليه السلام از طرف خداوند خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام نازل شد و گفت : اى اسماعيل سبب
اين حالت را از گوسفندان بپرس ، آنها پاسخت را خواهند داد. پس آن حضرت از گوسفندان پرسيد: چرا از اين رودخانه آب نمى نوشيد ؟ گوسفندان به زبان فصيح پاسخ دادند: به ما خبر رسيده كه فرزند تو حسين - كه سبط گرامى محمد صلى الله عليه و آله است - در اين زمين با لب تشنه كشته خواهد شد پس ما از اين آب نمى آشاميم به جهت حزن و اندوه براى تشنگى آن بزگوار . (( بحار، ج44، ص243))

13- روضه و مقتل خواني خداوند براي حضرت موسي ( عليه السلام )

روزي شخصي از بني اسرائيل حضرت موسي ( عليه السلام ) را ديد كه او باشتاب وبا حالتي خاص و درحاليكه رنگ به رخساره ندارد براي عبادت و مناجات با خدا ميرود عرض كرد : اي نبي خدا من گناه برزگي انجام داده ام و مي دانم كه اكنون براي مناجات با خدا وهم صبحتي با او مي روي اي پيامبر خدا از تو طلب و خواسته اي دارم و مي خواهم از خداوند سوال كني آيا گناه مرا مي بخشد ؟ حضرت موسي ( عليه السلام ) پذيرفت و هنگام مناجات با خداوند عرض كه : اي خداوند بزرگ توعالمي به آنچه كه مي خواهم تكلم نمايم آن مرد كه بنده اي از بندگان توست گناهي را مرتكب گشته و ازمن خواسته تا براي او بدرگاه تو طلب عفو و رحمت نمايم ازجانب خداوند خطاب رسيد : اي موسي هركس ازمن طلب مغفرت و بخشش نمايد من او را مورد رحمت وغفران خود قرار مي دهم بجز قاتل حسين ( عليه السلام ) . حضرت موسي( عليه السلام ) عرض كرد : حسين كيست ؟ خطاب رسيد : همان كسي كه ذكر او و احوالات او در گذشته و دركوه طور براي تو گفته شده است. عرض كرد : چه كسي او را مي كشد ؟ خداوند فرمود : او را جماعتي طاغي وستمگر كه خود را از امت جد او ميشمارند ميكشند و اسب او فرار كرده و شيهه كشان مي گويد : اي داد از امتي كه فرزند پيغمبر خور را ميكشند . اين ستمگران بدن او را برروي خاكها بي غسل و بي كفن رها كرده و حرم او را غارت ميكنند و زنان او را به اسارت گرفته ياران او را شهيد و سرهايشان را برسرنيزه ها كرده و در بلاد مختلف مي گردانند اي موسي اطفال صغير ايشان از تشنگي هلاك شده و بزرگانشان از شدت تابيدن آفتاب ، پوست بدنشان بهم كشيده ميشود . دراين هنگام حضرت موسي ( عليه السلام ) گريست و خطاب رسيد اي موسي بدانكه هركس گريه كند درعزاي او يا گرياند يا خود را شبيه به گريستن كند ( تباكي ) آتش را بربدنش حرام ميكنم. (( بحار، ج44، ص308))

14- حضرت زكريا ( ع ) وذكر مصائب حضرت سيد الشهدا( عليه السلام )

از حضرت مهدي ( عج ) نقل شده كه زكريا از خداوند درمورد اسماء خمسه طاهره سوال نمود و ازحضرت باري تعالي خواست تا آن اسماء را بد وهم بياموزد ، جبرئيل نازل شد وآن اسماء را به او ياد داد . زكريا نيزآن اسماء را ذكرنمود وحالات عجيبي براو مستولي ميشد اوهرگاه نام حضرت محمد ( صلي الله عليه وآله ) ، علي( عليه السلام ) و فاطمه( سلام الله عليها ) وحسن(عليه السلام ) را مي برد غم و اندوه ازدلش رخت برمي بست اما همين كه نام حسين ( عليه السلام ) را می برد بغض گلويش را مي گرفت و دلش به طپش مي افتاد واشكانش جاري مي گشت . پس به خداوند عرض كرد : خدايا چه ميشود كه نام آن چهار بزرگوار مرا ازهم وغم نجات ميدهد ولي اسم حسين ( ع ) را كه مي برم اشكانم جاري ميشود و دلم مي شكند ؟ سپس خداوند او را خبرداد از قضيه شهادت حسين ( عليه السلام ) و فرمود ( كهيعص) پس كاف به كربلا و ( هاء ) به هلاكت و كشته شدن عترت طاهره و ( ياء ) به يزيد قاتل و كشنده امام حسين ( عليه السلام ) و ( عين ) به عطش او و ( صاد ) به صبرش برمصائب دلالت دارد . چون ذكريا اين مصائب را شنيد تا سه روزازمسجد بيرون نيامد و كسي را بحضورنپذيرفت و پشت هم ميگريست وعرض كرد خدايا آيا بهترين خلق خود را به مصيبت فرزندش مبتلا مي سازي ؟ وسپس از خدا خواست تا او را فرزندي عطا كند كه محبت او دردلش بسيار باشد و او نيز به سرنوشت امام حسين ( عليه السلام ) دچارشود ، خداوند نيز حضرت يحيي را به اوعطا فرمود و حضرت يحيي نيز همانند حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) بدنيا آمد ( يعني مدت حمل او شش ماه بود) و سرازبدن اونيز جداساختند. (( بحار، ج44، ص223 واحتجاج ، ج2، ص272))

15-حضرت عيسي مسيح ( عليه السلام ) و روضه خواني او در كربلا

هنگاميكه حضرت عيسي ( عليه السلام ) به همراه حواريون خود از سرزمين كربلا عبورمي كردند حزن و اندوه بيشماري آنان رافرا ميگيرد كه آنان ازخدا درخواست ميكنند وسبب پيدايش چنين حالتي در وجودشان را جويا ميشوند . بدستور خداوند حيوانات وحشي ( آهوان) براي آنان واقعه و جريان كربلا و مصائب حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) را بازگو ميكنند و حضرت مسيح ( عليه السلام ) وحواريون
براي آن همه مصائب و مظلوميت حسين ( ع ) گريه ميكنند . (( بحار، ج44، ص253 وامالي صدوق ، مجلس87، ص479))

ذكر مصيبت حضرت اباعبدالله بعد از تولد تا پيش ازشهادت

16- گريه حضرت ختمي مرتبت ( صلي الله عليه وآله) برامام حسين( عليه السلام)

درهنگام تولد حضرت امام حسين ( عليه السلام ) خداوند به جبرئيل امرفرمود تا به همراه هزاران هزار ازملائك به زمين نازل شوند و بر پيغمبر( صلي الله عليه وآله) تهنيت گفته و او را از شهادت فرزندش مطلع ساخته وتسلي دهند . (( بحار، ج43، ص249))

17- حافظ احمد بن حسین بیهقى به نقل از على بن حسین (ع) و آن حضرت از اسما بنت عمیس روایت مي‌‏کند که گفت: «من در ولادت حسن (ع)و حسین(ع قابله جده‏ات فاطمه (س) بودم. وقتى حسین (ع) به دنیا آمد، رسول خدا به سراغ من آمد و فرمود: اى اسما فرزندم را بیاور. حسین را در پارچه سفیدى قنداق کرده به دست آن حضرت دادم. در گوش راست اذان و در گوش چپ ایشان اقامه گفتند، آنگاه او را در دامن خود گذاشته و گریستند! عرض کردم پدر و مادرم فدایت، چرا گریه مي‌‏کنید؟ فرمود: بر این پسرم! گفتم: او که هم اکنون متولد شده است. فرمود: اى اسما! پسرم را گروه ستمگران خواهند کشت، خداوند شفاعتم را به ایشان نرساند! هنگاميكه امام حسين ( عليه السلام ) متولد شد او را درپارچه سفيدي پيچيده و نزد پيغمبر ( صلي الله عليه و آله ) آوردند . حضرت رسول ( صلي الله عليه و آله ) درگوش او اذان و اقامه گفتند و بدو نگاه كرده و ميگريستند و فرمودند خدا لعنت كند قاتل تو را . خدا يا من حسين وهركس كه او را دوست دارد دوست دارم . (( بحار، ج44، ص250 وامالي طوسي ، ج1، ص377))

بارها و بارها مراسم عزاداري حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) توسط پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) بر پا شد از جمله :

18- در سفري حضرت در بين راه ايستادند : و فرمودند( انالله وانااليه راجعون ) ما ازآن خدائيم و به سوي او باز مي گرديم و گريستند . اصحاب علت گريه ايشان را جوياشدند حضرت فرمودند : جبرئيل مرا خبر داد حسينم را درزميني نزديك شط فرات بنام كربلا سرمي برند و گويا مي بينم كه سر او را براي يزيد ملعون هديه برده و خاندان او را اسير كرده و سوار بر شتر ساخته و شهر به شهرمي گردانند . هنگاميكه حضرت ( صلي الله عليه و آله ) از سفر بازگشتند درحاليكه حزن و اندوه بسياري رخساره مباركشان را فرا گرفته بود ، دست امام حسين ( عليه السلام ) را گرفته و بالاي منبر رفتند و درحاليكه دست راست خود را بر سرامام حسن ( عليه السلام ) و دست چپ را برسرامام حسين ( عليه السلام ) گذاشته بودند فرمودند : خدايا محمد ، ( ص) بنده و پيغمبر توست و اين دو از بهترين عترت من هستند ، و بهترين فرزندان من ، بدرستيكه جبرئيل مرا خبر داد كه حسنم را به زهركشته وحسينم را با شمشيرشهيد ميكنند ، اي خدا شهادت را برايشان مبارك گردان و حسينم را سيدالشهدا قراربده و بركت وغفران خود را از قاتلين او دورو جايگاهشان را جهنم ساز. حضرت علي ( عليه السلام ) ميفرمايند : دراين هنگام صداي ناله و گريه اهل مسجد بلند شد پيغمبر( ص) فرمودند: اي مردم بر او گريه مي كنيد ولي او را ياري نميكنيد ؟ خدايا تو ياور او باش اي مردم من دو چيز گرانبها و وزين را در ميان شما به يادگار ميگذارم اولي كتاب خدا و ديگري عترتم را . آگاه باشيد كه درقيامت ازاين دو ازشما سوال خواهم كرد مبادا درقيامت نزدمن آئيد درحاليكه به عترتم ظلم روا داشته ايد . (( بحار، ج44، ص247و 249 ومثيرالاحزان ، ص9،10 ولهوف ص7،9))

19- پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله ) بارها و بارها گلوي امام حسين ( عليه السلام) را ميبوسيد و گاهي به اميرالمومنين( عليه السلام ) مي فرمود : او را نگاه دارسپس تمام بدنش را ميبوسيد و مي گريست و مي فرمود : من موضع شمشيرها را ميبوسم، گاهي او لب ودندان او را ميبوسيد و مي گريست گويا او نيز ميديد كه چوب خيزران با لب و دندان چه ميكند .

20- امام علی (ع) می فرماید : روزی به حضوررسول خدا(ص) رفتیم ، پس ازصرف غذا، آن حضرت وضوگرفت وروبه قبله نشست وبه دعاورازونیازپرداخت سپس درحالیکه اشک بسیارازچشمانش سرازیر بودبه زمین افتاد، حسین (ع) بردوش آن حضرت جهید وگریه کردپیامبر(ص) به اوفرمود: «پدرومادرم به فدایت چراگریه می کنی ؟ ». حسین (ع) عرض کرد: «ای پدر!امروزترابه گونه ای محزون دیدم که هرگزتواراچنین ندیده بودم » . پیامبر(ص) فرمود: «پسرم !امروزازملاقات شمابسیارشادمان شدم که هرگزچنین شادنشده بودم ، حبیبم جبرئیل نزدمن آمدوبه من خبردادکه شماکشته می شوید، ومحل قتل شما ورازهمدیگراست ، ازاین رومحزون شدم ودعاکردم وازخدابرای شماتقاضای خیرنمودم».

21- حضرت رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله ) درتمام عمر و درهمه جا ذاكرمصائب امام حسين( عيله السلام ) مي شد و حتي درهنگام احتضار نيز او را در سينه خويش چسبانيد و درحاليكه مي گريست
فرمود : مرا با يزيد چه كاراست خدا او را لعنت كند پس از گفتن اين كلمات ايشان ازهوش رفتند پس ازمدتي كه بهوش آمدند دوباره امام حسين ( عليه السلام ) را بوسيدند و فرمودند حساب كشندگان تو
درنزد خدا با خود من است. (( بحار، ج44، ص266 ومثيرالاحزان ص12))

22- روزي اميرالمومنين علي ( عليه السلام ) خدمت پيامبر اكرم(صلي الله و عليه وآله ) شرفياب مي شوند و حضرت رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله ) را گريان وغمناك مشاهده ميكنند پس حضرت علي ( عليه السلام ) علت اين امر را جويا ميشوند و پيغمبر( ص) ميفرمايند : يا علي جان جبرئيل مرا باخبر ساخت كه فرزندم حسين را ميكشند و براي من قدري ازتربت مدفنش را آورد و چون من ا ين خاك را بوئيدم بي اختياراشك از چشمانم جاري شده ، اسم آن سرزمين كربلاست .


23- روایت ام سلمه از سوگواری پیامبر(ص) بر امام حسین (ع)
ام سلمه روایت می‌کند که : «حسن(ع) و حسین (ع) در جلو پیامبر(ص) در خانه من مشغول بازى بودند، جبرئیل(ع) نازل شد و گفت: اى محمد(ص)! امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد. آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین (ع)را در آغوش گرفته و به سینه چسبانید و فرمود: این تربت در نزد تو امانت باشد، خاک را بوییدند و فرمودند:اى ام سلمه! هرگاه این تربت رنگ خون به خود گرفت، بدان که فرزندم حسین(ع) به شهادت رسیده است.

24- روایت عایشه از سوگواری پیامبر(ص)برامام حسین(ع)
عایشه م‌ گوید: «روزى جبرئیل(ع) بر رسول خدا (ص) نازل شد و به آن حضرت وحى نمود. حسین (ع)نزد پیامبر (ص) وارد شد و از شانه و پشت آن جناب بالا مي‌‏رفت و بازى مي‌‏کرد. جبرییل(ع) گفت: اى پیامبر(ص)! به زودى امت تو فتنه مي‌‏کنند و این فرزند کوچک تو را پس از تو خواهند کشت. آنگاه جبرییل(ع) دست برد و خاک سفید رنگى آورد و گفت: فرزندت در این سرزمین کشته مي‌‏شود. نام آن طف است! پس از آنکه جبرییل (ع)از نزد رسول خدا (ص) رفت، آن حضرت در حالى که خاک را در دست داشت و گریه مي‌‏کرد بر گروهى از یارانش وارد شدند و فرمودند: جبرئیل به من خبر داده است که فرزندم حسین(ع) پس از من در سرزمینى به نام طف کشته مي‌‏شود و این خاک را به من نشان داده که محل شهادت و قبر او در این خاک خواهد بود».

25- ذكرمصائب حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) توسط اميرالمومنين علي ( عليه السلام)
حضرت علي ( عليه السلام ) نيز هرگاه حسين را مي ديد مي گريست و ميفرمود : تو سبب گريه هر مومن هستي . (( بحار، ج44، ص280 وكامل الزيارات باب36، ص108))

26- ابن عباس نقل ميكند هنگاميكه در ركاب آن حضرت بودم و به جنگ صفين عازم بوديم به نينوا رسيديم حضرت علي ( عليه السلام ) فرمود ابن عباس آيا اين سر زمين را ميشناسي ؟ عرض كردم نه فرمودند : اگر توهم مانند من مي شناختي مي گريستي و محزون مي شدي و تاگریه نمی کردی ازآن عبورنمی کردی »سپس حضرت گريست آن چنان كه اشك ازروي محاسنش برروي سينه مباركش جاري شد وما نيزبه تبع او گريه كرديم، سپس فرمود : آه آه مرا چه ميشود با آل ابوسفيان كه ازجنود شيطانند، آل حرب رابامن چه کار؟ اي اباعبدالله صبركن شکیباباش ، که پدرت ازاین مردم همان ببیندکه توببینی ... بازآن حضرت مطالبی فرمود وگریه کرد.پس حضرت آبي طلب نمود ودرآنجا چندركعت نمازخواند. (( بحار، ج44، ص252،254 وامالي صدوق مجلس87، ص478،480))

27- برپايي جلسات ذكرمصيبت حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) توسط بي بي دو عالم حضرت زهرا ( سلام الله عليها)
حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) بارها و بارها درمصائب فرزندش حسين ( عليه السلام ) گريست ازآن جمله چون ازشهادت نورديده اش حسين ( عليه السلام ) با خبرشد او را ازروي حزن واندوه و ملال حمل نموده و با حزن و اندوه ايشان را وضع حمل نمودند . و يا روز ولادت امام حسين ( عليه السلام ) بي بي دوعالم حضرت زهرا ( سلام الله عليها ) بسيار گريستند تاحضرت ختمي مرتبت ( صلي الله عليه وآله ) تشريف فرما شدند و فرمودند اي فاطمه بدان كه حسين كشته نمي شود جزهنگامي كه پيشواي راهنمايي ازاو متولد شود كه امامان بعدي ازنسل او هستند آنگاه حضرت يكي يكي نام امامان را تا حضرت ولي عصر ( عج ) ذكر نموده و فرمودند : آن قائم كه عيسي بن مريم پشت سرش نماز ميخواند . (( كمال الدين ، ج1، ص284))

28-مقتل و روضه خواني امام حسن ( عليه السلام ) درعزاي برادر شان حسين ( عليه السلام )
هنگامكه زهر دربدن امام حسن ( عليه السلام ) كارگرافتاده بود و درحالت احتضار بودند حضرت امام حسين ( عليه السلام ) به نزد برادر آمده و او را در بغل گرفت و گريست امام حسن ( عليه السلام ) فرمودند : يا ابا عبدالله چرا گريه ميكني ؟ امام حسين( عليه السلام ) فرمودند : به حال شما گريه ميكنم . حضرت امام حسن ( عليه السلام) فرمودند : هيچ روزي مانند روز تو نيست سي هزار نفر كه همه خود
را از امت جدمان ميدانند به توهجوم مي آورند و تو را به قتل مي رسانند و حرمتت را شكسته وعيال واطفال تو را به اسارت ميبرند . اي برادر آسمان دراين حادثه خون مي گريد همه چيز براي تو گريان
ومحزون است حتي وحوش صحرا و ماهيان دريا . (( بحار، ج45، ص218 وامالي مجلس24، ص101))

29- مقتل و روضه خواني ام سلمه
ام سلمه هنگاميكه خبر عزيمت امام حسين ( عليه السلام ) را شنيد، بسرعت حركت نمود و درخارج ازمدينه به خدمت آن حضرت شرفياب شد وعرض كرد : اي فرزندم مرا با دوريت محزون مكن و به سوي عراق مرو زيرا از جدت شنيدم كه مي فرمود فرزندم حسين ( عليه السلام ) درعراق كشته ميشود در زميني كه آنرا كربلا مي نامند امام فرمودند : اي مادر ، من نيز اين خبر را ميدانم ازروزشهادت و قاتل خود و محل دفن خود خبردارم و من ميدانم چه كساني ازاهل بيتم به همراه من كشته خواهند شد اگر بخواهي آن سرزمين را بتو نشان خواهم داد پس آن حضرت اشاره اي به زمين نمود و زمين پست شد و كربلا ظاهر گشت و به او محل قتل خود را نشان داد امام فرمود : اي مادر خداوند خواسته كه مرا كشته وعيال وخاندان مرا اسير و پريشان واطفال مرا مذبوح ومظلوم ببيند درحاليكه آنان استغاثه كرده و ياري مي طبند و كسي ايشان را ياري نميرساند. (( بحار، ج44، ص327 ومقتل خوارزمي ، ج1، ص186))

30- مقتل و روضه خواني خود امام حسين علیه السلام درمسجد الحرام :
هنگاميكه آن حضرت عزم برسفر به عراق نمود ايستادند و خطبه اي براي حاجيان ايراد فرمودند : كه مضمون آن چنين است : حمد وثنا مخصوص ذات الله است وهمه چيز منوط به مشيت و قدرت اوست و سلام صلوات برپيغمبر وآل او، براي اولاد آدم مردن همانند گردنبند بر گردن دختران ثبت است و چقدر مشتاقم به ملاقات گذشتگانم . براي من تقديري مقدر شده كه آنرا ملاقات خواهم كرد و گويا مي بينم كه گرگان صحرا اعضاء و جوارح مرا پاره پاره ساخته و شكنبه هاي خالي و شكم گرسنه اشان را از من پر ميكنند . و چاره اي نيست ازآن چيزي كه به علم الهي نوشته شده است و ما اهل بيت راضي هستيم به رضاي خدا و بر آن صبرميكنيم پس هركس جان خود را در راه خدا ميدهد و دل در گرو ملاقات خدا دارد با ما بيايد ومن صبح كوچ خواهم كرد انشاءالله . ((بحار، ج44، ص336 ولهوف ص26))

31- مقتل و روضه خواني امام حسين در ورود به كربلا :

امام حسين ( عليه السلام ) قبل از ورود به كربلا درآن هنگام كه خيمه ها را نصب ميكردند تمام اولاد و برادران واهل بيت خود را جمع نمودند نظر بر ايشان انداخته وساعتي گريه كردند و گويا ياد نمودند از آن چه كه برسر ايشان مي آيد . سپس گريستند و فرمودند : خدايا ما عترت پيغمبر( صلي الله عليه و آله ) توهستيم ما را از وطن، خودمان بيرون كردند و بني اميه برما تعدي روا داشت.
((بحار، ج44، ص383 ومقتل خوارزمي ، ج1، ص237))

بعد از ورود به كربلا نيزچندين جلسه عزاداري برپا شد ازجمله:

32- به عصر روز تاسوعا اشاره نمود كه حضرت درمقابل خيمه خود نشسته درحاليكه به شمشيرخود تكيه داده بودند به خواب رفتند ناگهان صداي لشكر بلند شد كه روبه خيمه ها مي آمدند حضرت زينب ( سلام الله عليها ) چون آن صداها را شنيد به نزد برادر آمد و عرض كرد : اي برادرآيا نمي شنوي صداي لشكر را كه نزديك به خيمه رسيده اند ؟ حضرت فرمودند : خواهرم هم اكنون رسول خدا را درخواب ديدم كه فرمود : اي حسينم توبه زودي به سوي ما خواهي آمد دراين هنگام بي بي حضرت زينب ( س ) لطمه اي به صورت خود زد و فرياد واويلاه سرداد حضرت فرمود : ويل بر تو نيست اي خواهر ساكت باش خدا تو را رحمت كند . و يا در شب عاشورا كه امام حسين ( عليه السلام ) درخيمه خود تنها نشسته بودند و درحاليكه شمشير خود را تيز مي نمودند اشعاري مي خواندند كه مضمون آن چنين است :
اي زمانه اف برتو باد چه قدر مردمان صالح متقي را به كشتن دادي منتهاي همه امور به سوي خدا خواهد بود وهرصاحب نفسي راه موت را خواهد رفت .

33- آن حضرت درشب عاشورا اصحاب خودرا جمع نمود و درخطبه اي آنان را ازشهادتشان مطلع ساخت و دوباره ازايشان بيعت گرفت .

34- درآن زمان كه وداع آخر را نمودند و حضرت سكينه براي وداع آمد و گريه بسيار كردند پس حضرت فرمودند : اي سكينه گريه تو به طول خواهد انجاميد بعد ازكشته شدن من پس ديگردل مرا
به گريه خود مسوزان. ((مناقب ابن شهراشوب ، ج3، ص257 ومنتخب طريحي، ج2، ص133))

35- روضه امام حسين ( عليه السلام ) نزد هر يك از شهدا
امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا كنار هر شهيدي مي آمد ، از وصف او مي گفت و گريه مي كرد

36- بيغام امام حسين ( عليه السلام ) به شيعيان براي ذكر مصيبت
اشعاري به سكينه آموخت، كه در مدينه براي شيعيان بخواند ، كه مطلع آن اين است :
شِيعَتي مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْكُرونِي.
در اين اشعار امام مي فرمايد :
براي من ندبه كنيد ، و ذكر مصيبت علي اصغر به ميان آمده است . (( مقتل مقرم ، ص308))

جلسات مقتل و روضه خواني ايشان بعداز شهادت

37- مقتل و روضه خواني ام سلمه
ابن عباس نقل ميكند روزي درخانه خود خواب بودم ناگهان صداي صيحه وناله عظيمي از منزل ام سلمه زوجه پيامبر خارج شد پس من به سرعت به خانه او شتافتم پس چون بدانجا رسيديم به او گفتم: اي ام المومنين تو را چه ميشود كه اين چنين فرياد و ناله ميكني جوابي به من نداد و رو كرد به زنان هاشمي وگفت اي دختران عبدالمطلب درگريه ونوحه سرائي مرا ياري كنيد زيراآقاي شما و سيد جوانان
اهل بهشت را شهيد كردند گفتم : اي مادرمومنان ازكجا اين خبر را دانستي ؟ گفت : هم اكنون پيغمبرخدا( صلي الله عليه وآله) را درخواب ديدم درحاليكه بسياراندوهگين وخاك آلود بود عرض كردم : اي
رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) اين چه حالي است كه شما داريد؟ ايشان فرمودند : فرزندم حسين ( عليه السلام ) واهل بيتش كشته شدند ومن اكنون ازدفن ايشان مي آيم .
((بحار، ج45، ص230 وامالي طوسي ج1 ص321))

38- مقتل و روضه خواني حضرت زهرا ( سلام الله عليها )
حضرت زهرا ( سلام الله عليها ) هرروز حتي دراعياد مجلس عزاداري برپا مي سازند آن مكرمه هنگاميكه ازآسمان به حرم فرزندش حسين ( عليه السلام ) نظر مي نمايند فرياد كشيده به طوريكه تمام اركان موجودات آسمانها و زمين به لزره درمي آيد تا اينكه پيامبر خدا ( صلي الله عليه و آله ) نزد ايشان آمده وبي بي دو عالم را آرام مي نمايند و در حق زوار فرزندش حسين ( عليه السلام ) دعاميكنند، ((بحار، ج45، ص225 وكامل الزيارات ب27 ص87))

39- بسياري از علما وسادات جليل القدرنيزآن بانو رادرخواب ديده اند كه دررثاي فرزند گراميش عزاداري مي نمايد .

40-عزاداري ما سوي الله
چون سر از بدن آن بزرگوار جداساختند مجلس عزا درتمام ماسوي الله برپاشد:
آسمان به اندازه اي تيروسياه شدكه درروزستاره ها ديده شدند
وهرسنگي كه برميداشتند خون تازه درزيرش بود
آفتاب سياه وتيره گون گشت
واحوال به صورتي درآمد كه مردم گمان كردند رستاخيزاست . ((صواعق ابن حجر))

41- ازآسمان خون باريد .
((بحار، ج45، ص204 وكامل الزيارات ب24 ص77))

42- وملائكه ازتسبيح بازمانده .
((بحار، ج45، ص221))

43- و ازدرختان خون جاري شد .
((بحار، ج45، ص234))

44- زمين به لرزه وكوهها مضطرب گشتند.
((بحار، ج45، ص315))

45- تمام وحوش صحرا از شب يازدهم تا صبح گردنها را كشيده وگرد جسد حضرت سيد الشهدا ( عليه السلام ) نوحه سرايي كرده و گريستند .
((بحار، ج45، ص205))

46- مردان و زنان نيز گرد جسد مباركش جمع شدند و به مرثيه سرايي و عزاداري برداختند .35
((بحار، ج45، ص193))

47- مقتل و روضه خواني حضرت زينب ( سلام الله عليها ) واقامه عزاداري ابا عبدالله الحسين ( عليه السلام)
بي بي زينب ( سلام الله عليها ) نيز به قتلگاه آمده و پس ازآنكه بدن پاره پاره برادر را يافت به مرثيه سرائي پرداخت كه تمام اهل بيت وحتي لشكريان كفرنيزگريستند . ((بحار، ج45، ص58))

48- روضه خواني اهل بيت در كوفه
هنگاميگه قافله اسراء وارد كوفه گشت حضرت زينب ( سلام الله عليها ) و ام كلثوم و فاطمه صغري و حضرت سجاد ( عليه السلام ) به ذكرمصائب امام حسين ( عليه السلام) پرداختند آنقدر جانسوز اقامه عزا نمودند كه اهل كوفه اززن ومرد صداي شيونشان بلند شد وخاك برسرخود ريختند. ((لهوف، ص63،69))

در كوفه در هنگامي كه سر بريده برادرش حسين را ديد ، با اشعاري ، مرثيه سرائي نمود : ما تَوَهَّمْتُ يا شَقِيق فُوادِي كانَ هذا مُقَدَّراً َمتُوباً، " اي برادر و اي آرام قلبم هيچگاه گمان نمي بردم كه اين گونه مقدّر شده باشد كه سر بريده ات در برابر من قرار گيرد. ((منهاج الدموع ص209))

49- روضه خواني اهل بيت در راه شام
كاروان اسراء و اسيران آل الله درمسير حركت خود از كربلا تا شام و ازآنجا تا مدينه درهرمكاني به ذكر مصائب اباعبدالله ( عليه السلام ) پرداخته و مجالس سوگواري بر پا مي ساختند . و حضرت زينب ( س ) مكرر روضه خواني مي كرد ، از جمله:


50- مقتل و روضه خواني حضرت سجاد ( عليه السلام) در مسجد شام
امام سجاد ( عليه السلام ) درمجلس يزيد درمسجد شام بربالاي منبررفته و خطبه اي ايراد فرمودند و در آنجا به مرثيه سرائي پرداخته و مصائب ايشان را بازگو كردند سپس فرمودند : منم پسر آن كسي كه سرش را از قفا بريدند منم پسر آن كسيكه عمامه وردايش را ازتنش بيرون آوردند... دراين هنگام صداي گريه وصيحه ازاهل شام وبني اميه بلند شد. ((مقتل خوارزمي ، ج2، ص69))

51- جهل سال مقتل و روضه خواني حضرت سجاد ( عليه السلام)
امام سجاد ( عليه السلام ) بارها روضه خواند و حتي سالها بعد از واقعه كربلا مي گفت و گريه ميكرد و ديگران را مي گرياند.

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : امام سجاد ( عليه السلام ) چهل سال بر پدرش گريست ، و در اين مدت روزها را روزه داشت و شبها را به عبادت به سر ميبرد ،

هنگام افطار وقتي غذا نزدش مي آوردند و مي گفتند بفرماييد ميل كنيد ، اشك مي ريخت و مي فرمود: ُقِتلَ اِبْنُ رَسُولِ الله جائعاً، قُتِلَ اِبِْنَ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً . " حسين فرزند رسول خدا ( ص) گرسنه و تشنه كشته شد". و اين مطلب را تكرار ميكرد و گريه مي نمود به طوري كه غذا و نوشيدني هايش با قطرات اشك او مي آميخت ، او همواره اين گونه مي زيست تا به لقاء الله پيوست. ((لهوف ص209))

آن حضرت وقتي كه قصابي را ميديد گوسفندي را ذبح ميكند ، به ياد امام حسين ( عليه السلام ) مي افتاد و مي فرمود : آب به گوسفند بدهيد ، پدرم را با لب تشنه سر بريدند ،

و در پاسخ يكي از خادمان كه از روي دلسوزي به او گفت : گريه نكنيد كه به خطر مي افتيد ، فرمود : حضرت يعقوب پيغمبربود ، از دوازده فرزند داشت ، يكي از آنها ( يوسف ) غايب گرديد ، با اينكه مي دانست او زنده است ، آنقدر از فراق او گريست چشمانش سفيد شد ولي من اجساد پاره پاره پدر ، برادران و عمو ها و دوستانم را ديدم ، چگونه غم و اندوه من پايان يابد ؟ من هر وقت به ياد آنها مي افتم ، بي اختيار قطرات اشك از چشمانم سرازير مي شود. ((مقتل مقرم ص477))

52-مجالس عزاداري ساير ائمه ( عليهم السلام )
طبق روايات متعدد ائمه اطهار ( عليهم السلام ) بعداز واقعه كربلا به برپائي مجالس عزاداري سرور وسالارشهيدان بسيار بها داده و علي رغم فشارهاي بسيار زيادي كه ازسوي حكام جور برايشان وارد مي
شد دربيشتراوقات خود مصائب جانگداز واقعه كربلا را براي مردمان بيان مي نمودند .

53- مقتل و روضه خواني امام زمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف) درعزاي جد غريب خويش
مصائب كربلا بسيار جانسوز و غمبار است هيچكس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان( عليه السلام) درك و لمس نمي كند آن حضرت به ياد مصائب جانگداز و جگر سوز امام حسين( عليه السلام ) بياناتي
دارد كه در اينجا به چند فراز از آن كه از زيارت ناحيه مقدسه گرفته شده مي پردازيم در فرازي مي فرمايد :

مضامين مقتل و روضه خواني امام زمان ( عليه السلام)
لَئن اَخَّرَتنِي الُّدهورُ وعاقَني عن نَصركَ المَقدور لاَبكيَّنَكَ صَباحًا وَ مَساءً فَلاَندُبَنَّكَ صَباحًا و مَساءً ولاَبكِيَنَّ عَلَيكَ حتّی بَدَلَ الدُّمُوعِ دَمًا / اگر زمانه مرا تاخير انداخت و مقدرات مرا از ياري تو جلوگيري كرد صبح و شب به ياد مصائب تو گريه مي كنم و از بام تا شام سرشك از ديده مي بارم و ندبه مي نمايم و بجاي اشك خون مي گريم

اَمر اللَّعين جُنَوده فَمَنُعوكَ الماءَ وُرُودَهُ وَ ناجَزوكَ القِتالَ وَعاجلوكَ النزال و رَشَفُوك بِالسِّهام وَ النّبال فاحَدقُوا بكَ مِن كُل جَهاتٍ وَ اَثخَنُوكَ بالِجَراحِ / اي جد بزرگوار فراموش نمي كنم آن هنگام را كه عمر سعد ملعون به
لشكرش فرمان داد كه از ورود آب به خيام جلوگيري نمايند و با تو بجنگند و به تو حمله كنند و بدن نازنينت را آماج تيرها و نيزه ها قرار دهند و از هر سو تو را محاصره كردند وهر كدام با اسلحه اي پيكرت را مجروح ساختند و داغ زخم را بر بدنت نهادند .

وَ اَسرَعَ فرَسُِكَ ارِدًا الي خِيامكَ قاصدًا مَحَمُحِمًا باكيًِا و هيَ تَقُول الظَّليَمةُ من امَّةٍ قَتَلت اِبن بنت نَبِيها / اي جد بزرگوار فراموش نكنم آن هنگام را كه اسب بي صاحبت رميده به سوي خميه هاي تو آمد همهمه مي كرد و سرشك اشك از چشمانش سرازير بود و( با زبان بي زباني ) مي گفت : واي از اين ظلم و ستم امتي كه پسر دختر پيامبرشان را كشتند

فَلَمّا رَاينَ النِّساءُ جَوادكَ مَخزيًا وَ نَظَرنَ سرَجَك عَليه مَلويًا بَرزنَ من الخُدورناشراتُ الشُّعُور لا طماتَ الخَدودِ سافراتُ الوجوهِ بالعُوَيلِ داعِياتٌ وَ بَعدَ العِزّ مذَللاتٌ و الي مُصرَعِكَ مبادرات و الشمر جالس علي صَدركَ مُولع سَيفَه علي نحركَ.... / اي جد بزرگوارچگونه ياد بياورم آن منظره دلخراش را كه بانوان حرمت اسب تو را خوار و شرمنده ديدند كه زينش واژگون شده است از خيمه ها بيرون آمدند در حالي كه موهاي خود را پريشان نموده و سيلي بر چهره خود مي زدند و صورتهايشان آشكار شده بود فرياد و فغانشان بلند بود چرا كه عزت خود را از دست داده بودند با آن حال به سوي قتلگاه شتافتند ديدند شمربرسينه ات نشسته و شمشير خود را بر گلويت گذارده ومي خواهد سرت را از بدنت جدا سازد

فَهَوَيتَ اِلَي الاَرضِ جَريحًا تطوُكَ الخَيولُ بِحَوافِرها وَ تَغلوكَ الطُّغاة بِبَواتِرها قَدَ رََشَحَ لِلمَوتِ جَبِينكَ وَ اختَلَفَ بِالاِ نقباضِ وَ الاِ نبِساطِ شِمالكَ وَ يَمينِكَ.... / اي جد بزرگوار چگونه ياد بياورم آن هنگام كه پيكر پر از زخمت بر زمين قرارگرفت گروهي سركش بر اسبهاي خود سوار شدند و پيكرت را لگد كوب اسبها قرار دادند درحالي كه لحظات آخر عمر را مي پيمودي و راه به جانان نزديك مي نمودي

وَسُبِيَ اَهلُكَ كالعَبيدِ وَ صِفدوا بالحَديد فَوقَ اقتابِ المَطّياتِ تَلفَحُ وجوهَهُم حَرّ الهاجِراتِ يُساقون في البَراري وَ الفَلَواتِ اَ يدِ يهُم مَغلولة الي الاعناقِ يطافُ بهم في الاَسواق فَوَيل للُعصاةِ الفسّاقِ..... / اي جد بزرگوار فراموش نمي كنم آن هنگام را كه پس از شهادتت افراد خانواده ات را مانند بردگان اسير كردند و زنجير آهنين به آنها بستند و آنها را بر فراز شتران تندر و بي سرپوش و فاقد محمل ( با كمال بي احترامي ) سوار نمودند كه پوست صورتشان از شدت گرماي سوزان سوخت آنها در بيابانها و راهها سير داده شدند دستهايشان را به گردنهايشان بستند و در كوچه ها و ميدانها عبور دادند واي برآن مردم گنهكار و بي شرم .

فقام ناعيَكَ اِلَيه بالدَّمع الَهطول قائلا يا رَسول اللهِ قتل سبطُكَ وَفَناكَ وَ استبيح اَهلك و حمامُكَ و سُبَيَت بَعدكَ ذاريكَ و وَقع, المحذورُ بُعترتك و ذويكَ فَانزَعَجَ الرَّسول وَ بكي قلبهُ المهول.... / خبر شهادت تو را در كنار قبرجدت رسول خدا ( ص ) ( بشير) به او داد درحالي كه گريان بود عرض كرد : اي رسول خدا(ص) سبط تو كشته شد ومن خبر شهادت فرزندت را آورده ام زاده جوانمردت كشته گرديد اي رسول خدا ( ص ) فرزندان و نزديكان خاندانت با سختي و محنت دست به گربيان و اسير دشمنان گرديدند رسول خدا ( ص ) از اين خبر منقلب و گريان شد و قلب داغدارش پر درد گرديد ((الحوادث والوقايع ج3 ص301و304))

حضرت ولي عصر ( عليه السلام ) در مورد ديگر با سلام و درود ازامام حسين ( عليه السلام ) ياد كرده و بر هريك از اعضا آن امام همام سلام و درود مي فرستد . و در فرازهاي آن بطور كوتاه از بعضي مصائب جد مظلوش امام حسين ( عليه السلام ) ياد كرده است گاهي مي فرمايد :

اَلسَّلام عَلَي المُغَسَّل بِدَمِ الجَراحِ / سلام بر كسي كه با خون زخمهايش غسل داده شد .

اَلسَّلام عَلَي المُجَرَّعِ بِكأساتِ الرِّماحِ / سلام بر كسي كه با جامهاي نيزه و شمشير شربت شهادت به كامش ريخته شد .

اَلسَّلام عَلَي المَقطُوعِ الوَتِينِ / سلام بر كسي كه رگهاي قلبش با تير دشمن بريده شد

اَلسَّلام عَلَي الشَيب الخَضيبِ / سلام بر كسي كه محاسنش به خون خضاب شد

السَّلام عَليَ الخَدِّ التَّريبِ / سلام بر چهره برخاكها ماليده و آغشته ات

اَلسَّلام عَلَي البَدنَ الُسُّليِبِ / سلام بر آن بدن برهنه كه لباسهايش را غارت كردند

اَلسَّلام عَلَي الثَّغرِ المَقروعِ بالقَضيبِ / سلام بر دنداني كه با چوب خيزران كوبيده شد

اَلسَّلام عَلَي الرَّأسِ المَرفُوع / سلام بر سر برفراز نيزه

اَلسَّلام عَلَي الشَّفاهِ الذّابِلاتِ / سلام بر ان لبهاي تشنه كام و خشكيده

اَلسَّلام عَلَي الاَعضاءِ المُقَطَّعاتِ / سلام بر اعضاي بريده بريده شده

اَلسَّلام عَلَي الرُّوُسِ الشَّامِلاتِ / سلام برسرهاي برفراز نيزه كه شهر به شهر گردانده شدند

اَلسَّلام عَلَي النِّسوةِ البارزات / سلام بر بانواني كه اسير و دربدر شدند.
((الحوادث والوقايع ص305و307))

54-عزاداري مقتل و روضه خواني شيعيان جهان
بعد از واقعه كربلا شيعيان با تأسي به امامان خود ، درعزاي سيد مظلومان حضرت اباعبدالله الحسين ( عليه السلام ) به اقامه عزاداري پرداخته واين حركت تا قيامت ادامه خواهد داشت روز به روزعطش شيعيان به اربابشان بيش ازپيش ميشود وهر روز روضه هاي آن حضرت پررونق ترشده وهيچگاه رنگ كهنگي نخواهد گرفت .
هنديها باكستانيها و تركها و افغانها و فارسها و عربها و ساير ملل جهان

55- روز قيامت ومجلس عزاداري امام حسين ( عليه السلام )
حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) وارد بهشت نميشود تا آنكه قاتلين امام حسين( عليه السلام ) عذاب شوند رسول خدا ( صلي الله عليه وآله ) فرمود : چون روز قيامت شود فاطمه ( سلام الله عليها ) درميان جماعتي اززنان وارد محشر شود فرمان رسد كه به بهشت داخل شود ولی او می گوید: به بهشت نمي روم تا اينكه بدانم پس ازمن با فرزندم حسين ( عليه السلام ) چه كردند خطاب رسد : بقلب محشر نظر كن پس بدان سونظر افكند و فرزندش حسين ( عليه السلام ) را مي بيند كه با تني بي سرايستاده است پس شيوني مي كشد و من ازشيون او شيون ميكنم وهمه كروبيان ازفغان و ناله ما بخروش آيند و خداوند بخشم آيد و آتشي را كه نامش هبهب است وآنرا هزارسال دميده اند تا انكه سياه گشته وهرگزنسيمي بدان راه نيافته و اندوهي از آن جدا نمي شود فرمان دهد كه قاتلين حسين ( عليه السلام ) را اگرچه ازحاملين قرآن باشند دركام خود فرو گيرد پس آن آتش شراره اي كشد وهمه را دركام خود گيرد پس بخروشد و آنان با خروش اوبخروشند و نعره كشد و آنان به همراه او نعره كشند و بغرد و آنها نيزبغرند پس قاتلين بسخن آيند و بازباني باز گويند : پروردگارا از چه جهت اين آتش راپيش ازآنكه مشركان و بت پرستان را عقوبت كني برما مسلط ساختي ؟ از جانب خداوند خطاب رسد بدرستي كه آنكه مي داند با كسي كه نمي داند يكسان نيست. (( مثيرالاحزان ص81))
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تصوير و ترسيم مصائب حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 12:57 pm

تصوير و ترسيم مصائب حضرت اباعبد الله الحسين و خاندان و ياران

تصوير
رواق شمالي حرم حسيني بشت سر مبارك = بنابرنقل اهل بصيرت در اينجا آثار خون شهداي اهل بيت

تصوير
رواق قتلگاه

تصوير
داخل قتلگاه - سكوي مرمرين = نشانه محل شهادت

تصوير
مكه حضور حسيني و اعزام مسلم به عنوان سفير بسوي كوفيان

Image
مصائب مسلم بن عقيل و طفلان او در كوفه

تصوير

تصوير

تصوير

تصوير
وقایع عاشورا اثر قوللر آقاسي، محل نگهداري: موزة سعدآباد

تصوير

Image

تصوير

تصوير
حسن اسماعیل زاده، روز عاشورا

تصوير

تصوير

Image

تصوير
حضرت امام حسين و جناب ابوالفضل در جدال با اشقياء

تصوير

تصوير
عصر عاشورا

----------------------------------------
سؤال:
درباره پرده هاي نقاشي وقايع كربلا يا غزوات حضرات؛ مي بينيم تصاويري مخلوط و كنار هم وجود دارد كه ربطي به يك واقعه ندارد، يا در برخي تصاويري هست مثل شخصي با لباس سربازان انكليسي قرن كذشته، مي خواستم ببينم مطلب از جه قرار است؟ آيا بخاطر تحريف يا اشتباه است؟ يا دليل ديكري دارد؟

جواب:
1- وظيفه ديني هر مؤمن و بايسته عقلي هر فرهيخته؛ حفظ ياد و پيام آن وقايع در ميان مردم است.

2- توصيف وقايع ذكر شده براى مردم؛ اولين قدم ضروري اين امر است.

3- هر چه اين توصيف عميقتر و وسيعتر و محسوستر باشد؛ توجه و تاثر و يادگيري از آن بيشتر خواهد بود.

4- فلذا اين امر سبب مشاركت متخصصان و اهل رشته ها و مهارتها و هنرهاي مختلف در اين برنامه مي گردد:
عالم ديني: با بيان روايت جامع و تبيين نكات آن جهت معرفت بيشتر و وسيعتر و عميقتر.
منبري و استاد مؤمن دانشگاه: با شرح و توصيف و تحليل آن در جهت اثبات و تحكيم عقيده.
روضه خوان و مداح و شاعر و اديب و خواننده (با نواهاي حزين): جهت محسوس كردن بيشتر ابعاد وقايع و توصيف آن در عمق احساسات و عواطف مردم.

5- تا اينجا در بُعد شنيداري و سمعي فعاليت داشته} اما ايفاي اين رسالت و امر مهم در جهت سمعي و شنيداري محدود نشده؛ و با حضور تصوير و نقاشي و فيلم؛ به بُعد بصري و ديداري نيز مي رسد، چه اينكه اين روش؛ سبب بيشتر محسوس شدن وقايع و نيز بهتر نقش بستن آنها در ذهن مخاطب و ماندگارتر شدن آنها در ياد و خاطره ايشان است.

6- و اينجاست كه نقش نقاشان و رسامان و طراحان و فيلمسازان و ايفا كنندگان نقشها و تعزيه خوانها و نقالان معلوم مي گردد،
و با توجه به اينكه صنعت فيلم تاريخچه كوتاه و نو رسي دارد؛ فلذا اين پرده هاي نقاشي وقايع ديني بوده اند كه در طول قرنهاي بسيار؛ در جهت ارتقاي معرفت و بينش عمومي نقش مهمي داشته اند.
البته برخلاف پرده هاي نقاشي كه در جهت انجام وظيفه همراه با رعايت امانت در نقل وقايع غالبا موفق بوده اند؛
متاسفانه صنعت فيلم و سريال (ولو به اسم دين) غالبا در جهت تحريف و تضعيف دين و وقايع ديني و سست كردن عقايد ديني مردم بكار گرفته شده است،
و لذا مي بينيم كه به اسم وقايع كربلا چگونه افكار غربزده و شيوه ها و الكوهاي تئاتر غربي را وارد كرده و وقايع را دگرگون و محرف نموده اند،
و يا با طرح محرف وقايع در قالب ذهني فاسد طراحان و عاملان فيلم (مثل همه وقايع را مربوط به خواهشهاي جنسي و عشق غربي كردن)،
و يا آميختن آنها با عقايد منحرف طايفه گري عجم و عرب،
و يا ضعيف اجرا كردن نقشهاي مثبت واقعه و قوي اجرا كردن نقشهاي منفي،
و پراكندن عقايد ملحدان و منكران دين؛ در لابلاي ديالوگهاي فيلم (در حاليكه در وقايع اصلي مطرح نبوده و گفته نشده است)
و در حقيقت به اسم رسالت ديني؛ ماموريت تاريخي حزب شيطان از كفار و مشركان و ملحدان و امويان و منافقان را ايفاد كرده و آن خيالات فاسده را ميان اهل ايمان پخش كرده اند.

7- نكته مهمي كه بايد در مطالعه نقاشيهاي روضه و مقتل خواني توجه شود اينكه:
(براي سهولت نگهداري و حمل و نقل اين نقاشيها؛ و نيز بزرگ بودن تابلو و توجه بيشتر مخاطب)
در يك تابلو چندين واقعه را كنار هم مي كشيده اند، و در حقيقت آنها را با فشردگي در يك تابلو جا مي داده اند؛
و اين نقال و تعزيه خوان بوده كه وقايع را در كتابهاي مقتل و روضه خوانده يا شنيده؛
و هر يك را به ترتيب تاريخي خود مطرح كرده و توصيف مي نموده است،
اما امروزه براي كسي كه سواد اين رشته را ندارد؛ و همينطوري تابلو را نگاه كرده و تفسير مي كند
نتيجه اش اين مي شود كه يا آنها را نامربوط تصور كرده؛ يا به نقد و تحليل بي ربطي مبتلا مي شود.

8- داستان حضور رومي يا (به تعبير متأخر فرنگي) در نقاشيها و اقوال و اشعار تعزيه و نقالان؛
اساس درستي داشته؛ و مستند اصليش معتبر است،
در منابع تاريخي ثبت شده كه شخصي رومي نصراني اهل روم شرقي (بيزانس) غلام معاوية و منشي مخصوص او و متولي امور خصوصي وي بوده است،
در زمان يزيد هم اين نزديكي افزايش يافته و نديم مجلس شراب او هم بوده، بلكه همواره در مجالس يزيد حاضر و مثل يك مشاور به او نزديك بوده است.
نام وي "سِر جون" بوده و در نقلها به نام "سرجون نصراني يا رومي" ذكر شده است.
اين عنصر رومي در پشت صحنه وقايع كربلا هم نقش قابل توجهي داشته از جمله:
در موضوع كنترل اوضاع كوفه بعد پيوستن مردم به مسلم بن عقيل؛
گفته شده اين سرجون بوده كه به يزيد توصيه كرده است كه ابن زياد را والي كوفه نمايد،
در واقعه اسارت اهل بيت حسيني (عليهم السلام) به شام و مجلس يزيد هم اين سرجون حاضر بوده
و مطالب و سخناني نيز از او نقل شده است.
از اين رو طبيعي است كه در متون ثبت وقايع مربوط به نهضت حسيني؛ و نيز اشعار و تعزيه نامه ها و نقاشي ها و پرده هاي ديني نيز حضور سرجون در برخي صحنه ها منعكس شده باشد.

9- البته عجيب نيست كه برخي از نقاشان از نحوه لباس روميان 1400 سال قبل بي اطلاع بوده باشند
ولذا لباس سرجون را به شكل غربيهاي زمان خود نقاش (قرون متاخر مثل انكليسيها) كشيده باشند،
و اين امر سبب شده تا در السنه برخي نقالان و يا بعضي نقلهاي بعدي (خصوصا اگر نقال يا شاعر اصل تاريخ را نداند؛ و از روي نقاشي بخواهد توصيف كند) بجاي نام بردن از سرجون رومي يا نصراني بكويد "مرد فرنكي"
اما در هر صورت اشكالي در صحت محتواي نقش وارد نمي كند، تا كسي بخواهد كل اين اثر يا اصل واقعه را زير سؤال ببرد.

10- پر واضح است كه در هر صنف از عالم و هنرمند و نقاش و مداح؛ سطوح مختلف دانش و مهارت و توانايي وجود دارد؛ و محصول كار همه يكسان نمي باشد،
در درياي بيكران خادمان حسيني نيز افراد از اين نظر متفاوتند،
اما اين امر سبب وهن و بي ارزشي كار افراد غير زبردست نمي گردد،
و هر خدمتي كه در چهارچوب معارف اصيل عاشوراي حسيني خالصانه (و فارغ از بهره برداريهاي باندهاي سياسي يا تحريفات الحادي غربي) ارائه شود مقبول و سعيشان مشكور است.
فلذا تنها اين سخنان برترين خطبا؛ يا نواي هنرمندترين مداحان؛ يا اثر بهترين نقاشان نيست كه در تعليم و نشر معارف حسيني تاثير داشته، بلكه كار خالصانه سطوح ديگر نيز به سهم خود مفيد و مؤثر بوده
و مخاطبان فرهيخته اين آثار غالبا به معنا و پيام آنها متوجه و مشغول شده
نه در جزئيات فني لفظ و يا نوا و يا نقش.
وفقنا الله وسائر المؤمنين والمؤمنات لحق معرفة مولانا الحسين وعزائه و زيارته و خدمته، آمين رب العالمين.

viewtopic.php?f=2125&t=10030&p=47682#p47682
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نواي ذكر مصائب حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 1:01 pm

مقتل خواني - عربي
از شيخ شهيد عبدالزهراء كعبي / معروفترين مقتل خوان جهان اسلام در قرن اخير
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/maqtal1.rm
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/maqtal2.rm
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/maqtal3.rm

اين بهترين نوار مقتل عربي هست
خودمان هم همين را گوش مي دهيم
مي توانيد دانلود كنيد و استفاده كنيد
اين گونه مطالب لازم نيست عربي باشد مانند تلاوت و نماز و زيارت است كه خواندن و شنيدن عربيش حتى اگر معنيش را ندانند خوب است
-----------------

مجموعه مقتل صوتي:
روضه هاي محرم مرحوم آيت الله شيخ عبدالحسين خراساني هم مجموعا يك مقتل است
از كودكي تا كنون بنجاه سال است كه از روضه هاي ايشان بهره برده ايم رضوان الله تعالى عليه

تصوير

متن مصاحبه و شرح حال ايشان
http://aelaa.net/110.aspx?id=277

چون حاضرين اين مجالس هم عربي زبان و هم فارسي زبان هستند
لذا صحبت و مرثيه ايشان به هر دو زبان است
مجموع وقايع عاشورا و مربوط به آن
1- هلال محرم
2-حرکت از مدينه
3- ورود به كربلا
4- در راه كربلا و شهادت مسلم عليه السلام
5- روضه حر و اصحاب عليهم السلام
6- روضه قاسم عليه السلام
7- روضه ابوالفضل عليه السلام
8- روضه علي اكبر عليه السلام
9- روضه علي اصغر عليه السلام
10- شب عاشورا
11- روضه وداع اهل بيت با اجساد عليهم السلام + بردن اسرا به كوفه
12- روضه وارد كردن اسرا به كوفه + خطبه حضرت زينب عليها السلام
13- روضه دفن اجساد

اول محرم:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5469
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-1.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5470
45 دقيقه - 10mb
http://aelaa.net/110.aspx?id=206
http://aelaa.net/110.aspx?id=1996
48 دقيقه - 11 mb
http://aelaa.net/110.aspx?id=5465
40 دقيقه - 9mb
مداحي اين مجلس - مداحي عربي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5464
20 دقيقه - 4mb
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... 1437-1.mp3
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... 1438-1.mp3
36 دقیقه - 4 مگابایت

دوم محرم
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-2.mp3
دوم محرم 1431
http://aelaa.net/110.aspx?id=5471
48 دقيقه - 11mb
http://aelaa.net/110.aspx?id=208
http://aelaa.net/110.aspx?id=1997
http://aelaa.net/110.aspx?id=5468
50 دقيقه - 12mb
مداحي سوگواره - زبان فارسي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5483

سوم محرم:
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-3.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5498
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-3.wma
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-3.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5467
مداحي سوگواره - زبان فارسي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5484

چهارم محرم:
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-4.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5499
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-4.wma
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-4.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5486
مداحي سوگواره:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5487

پنجم محرم:
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-6.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5501
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-6.mp3
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-6.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5490
مداحي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5491

ششم محرم:
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-6.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5501
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-6.mp3
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-6.rar
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1435-6.mp3
مداحي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5491

هفتم محرم:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5505
http://aelaa.net/110.aspx?id=5503
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-7.mp3
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-7.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5510
مداحي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5511

هشتم محرم:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5508
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-8.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5506
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1432-8.mp3
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-8.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5512
مداحي
http://aelaa.net/110.aspx?id=5513

نهم محرم:
http://aelaa.net/110.aspx?id=5509
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1430-9.mp3
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 430-10.mp3
http://aelaa.net/110.aspx?id=5507
http://aelaa.net/110.aspx?id=295
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 1433-9.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5514

دهم محرم: عاشورا
http://aelaa.net/110.aspx?id=5518
http://aelaa.net/110.aspx?id=5519
http://aelaa.net/110.aspx?id=5524
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 430-11.mp3
مجلس به صورت صوتي و تصويري:
http://www.4shared.com/file/179666891/8 ... -1430.html
دريافت قسمت مقتل و روضه آخر مجلس به صورت صوتي و تصويري با حجم كمتر:
http://www.4shared.com/file/179644696/c ... -1430.html
http://aelaa.net/110.aspx?id=5526
http://aelaa.net/110.aspx?id=301
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 433-10.rar
برانگيزنده
http://aelaa.net/110.aspx?id=5523
http://aelaa.net/110.aspx?id=5570
نواي قبل عاشورا اهل عراق
http://aelaa.net/110.aspx?id=5572
-
يازدهم محرم
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 430-13.mp3
http://www.4shared.com/file/183643599/b ... -1431.html
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 432-11.wma
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 433-11.rar
http://aelaa.net/110.aspx?id=5573

دوازدهم محرم
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 430-14.mp3
http://www.4shared.com/file/183649619/1 ... -1431.html
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 432-12.wma
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 433-12.rar

سيزدهم محرم
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 430-15.mp3
http://www.4shared.com/file/183643599/b ... -1431.html
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 432-13.wma
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... 433-13.rar
----------------

نوا و آهنگ عزاداران در عراق 1،2 = قبل عاشورا - بعد عاشورا
http://aelaa.net/110.aspx?id=5522
----------------

فايل صوتي زيارت عاشوراي تـامّـة
قرائت مجلسي آن جهت استفاده عموم: 6 دقيقه توضيح درباره زيارت 22 دقيقه متن زيارت 10 دقيقه دعاي بعد نماز زيارت
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/AaashuraaeTaamme2.mp3
قرائت غير مجلسي براى زمزمه شخصي:
زيارت عاشوراء تـامّـة + صد تكبير + صد لعن + صد سلام = 2ساعت و 26 دقيقه
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/Zamzameye ... amme-2.mp3
متن زيارت:
اين نسخه مخصوص خواص اهل معرفت است
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/ZiyaaratA ... ammeh4.pdf

فايل صوتي زيارت امام حسين عليه السلام از ناحيه مقدسه
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/ZiyaarteH ... aahiya.mp3
متن زيارت:
http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=166&t=349#p4922

زيارت شهداي كربلا عليهم السلام
كه از ناحيه مقدسه وارد شده است با ذكر نام ايشان و فداكاريشان
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/ZiyaarteS ... aahiya.mp3
متن زيارت:
http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=166&t=349#p4924
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

فيلم ذكر مصائب حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 1:34 pm

فيلم ذكر مصائب و مقتل حضرت ابا عبد الله الحسين و خاندان و ياران
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

متون ذكر مصائب حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 1:37 pm

إكسير العبادات في أسرار الشهادات
تدوين: علامه شيخ آغا شيرواني دربندي

Image

إكسير العبادات في أسرار الشهادات جلد اوّل 712 صفحه - 13 مگابايت
http://aelaa.net/110.aspx?id=5529
إكسير العبادات في أسرار الشهادات جلد دوم 820 صفحه - 16 مگابايت
http://aelaa.net/110.aspx?id=5530
إكسير العبادات في أسرار الشهادات جلد سوم 948 صفحه - 16 مگابايت
http://aelaa.net/110.aspx?id=5531
يا اين آدرسها:
http://www.mediafire.com/?ebqww66fvs36syl
http://www.mediafire.com/?86v8vp17krvd089
http://www.mediafire.com/?9j5zcbsv2056332

سعادات ناصریه و اقوات روحانیه
خلاصه فارسي اكسيرالعبادات
علامه شيخ آغا شيرواني دربندي

نسخه خطي
http://icnc.ir/index.aspx?pid=289&metad ... b241904982
http://icnc.ir/index.aspx?pid=289&metad ... 90e1a86786

مطبوع:
Image

اسرار الشهادة
ترجمه فارسي اكسير العبادات
مترجم: محمد حسين بن على اكبر شريعتمدار تبريزى
Image

روضه الشهدا
روايت: علامه ملاحسین واعظی کاشفی
http://ghadeer.org/tarix/rozeh_sh/FEHREST.HTM

مقتل مفصل: رمز المصیبة
تدوين: آیت الله ده سرخی
این کتاب یکی از کامل ترین وجامع ترین مقاتل است که تا کنون نوشته شده است وبه همین دلیل مورد استقبال بسیاری از ومنبری ها ومداحان ودوستداران اباعبدلله الحسین(ع)در سراسر جهان شده است.
این کتاب نفیس شامل تمامی خطبه های حضرت و منازلی که حضرت درمسیر مدینه تا کربلا واهلبیت امام از کربلا تا کوفه وشامات درآن اقامت کرده اند واتفاقاتی که درهر منزل رخ داده است رابیان میکند وهمچنین اسامی اصحاب ویاران سیدالشهدا(ع)رابه نقل های فراوانی که وجود دارد تا 210نفربیان کرده است.
جلد اول کتاب شریف شامل ثواب گریه برامام حسین (ع)وگریه کردن جمیع مخلوقات و انبیا الهی وملائکه وجنیان بر حضرت سید اشهدا(ع) ودر ثواب زیارت کربلا در مواقع مختلف ونیت های گوناگون وآداب زیارت حضرت و همچنین حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا تاشب عاشورا و جریانات شب عاشورا را به نحو دقیق وبا سند ولحظه به لحظه روایت میکند.
جلد دوم کتاب شریف شامل وقایع روز عاشورا از صبح تا غروب رابه طور کامل دقیق وبا همه جزئیات ومسند میباشد وهمچنین عدد اصحاب اباعبدالله الحسین علیه السلام ولشکریان ابن زیاد لعنت الله علیه را با تمام اقوال موجود بیان کرده است.وهمچنین در این جلد از کتاب رمز المصیبه نحوه وزمان شهادت اصحاب ورجز هایی که توسط انها در میدان جنگ خوانده می شد را همراه با معانی انها آمده است وبعد از اینها احوالات جوانان بنی هاشم که روز عاشورا شهید شدند و وداع جانسوز حضرت سید الشهدا(ع) با اهلبیت خود را بیان کردند ونحوه شهادت آنحضرت وقضایای بعد از شهادت امام حسین(ع) بیان شده است.
جلد سوم این کتاب شریف شامل حوادث واتفاقات بعد از روز عاشورا واسیری زنان واطفال حضرت امام حسین (ع) و حرکت اسرا از کربلا تا به کوفه وشام ومصیبت هایی که در کوفه وشامات به اهلبیت رسول خدا(ص) واردشد وخطبه حضرت زینب (س) وامام زین العابدین(ع) به تفصیل وبا ذکر جزئیات کامل بیان شده است.

اين مقتل را از اينجا استفاده كنيد:
viewtopic.php?f=274&t=10031&start=0

مقتل الحسین علیه السلام (از مدینه تا مدینه)
تدوين: آيت الله سيد محمد جواد ذهنی تهرانی

عناوين اصلي كتاب شامل: مقدمه؛ تاريخ ولادت با سعادت حضرت امام حسين و وقايع مربوط به آن و احاديثي كه در اين باب وارد شده؛ ذكر مناقب و فضائل و خصائص حضرت امام حسين؛ چگونگي بيعت گرفتن معاويه از مردم براي يزيد؛ حركت سيد مظلومان از مدينه منوره به مكه معظمه؛ ترجمه مختصري از احوالات جناب حضرت مسلم بن عقيل؛ حركت حضرت مسلم بن عقيل به جانب كوفه؛ حركت حضرت اباعبدالله الحسين از مكه معظمه به طرف عراق؛ رسيدن اردوي كيوان شكوه به زمين پربلاء يعني كربلاء و وقايع و حوادث در آن تا شب عاشوراء؛ در توصيف شب عاشوراء؛ وقايع هولناك شب يازدهم؛ نقل كلام مرحوم محدث قمي در منتهي الآمال؛ نقل غير مشهور در حمل سر مطهر امام؛ فرمان عمر بن سعد ملعون به قطع سرهاي شهداء و فرستادن آنها را به نزد پسر زياد؛ خروج لشگر كفرآئين عمر سعد از كربلاء و حركت دادن اهل بيت پيغمبر را به كوفه خراب؛ دفن ابدان طاهره شهداء؛ وارد شدن اهل بيت سيدالشهداء به كوفه خراب؛ فرستادن عبيدالله مخذول رؤس مطهره و اهل بيت امام را از كوفه خراب به شام تار؛ بازگشت اهل بيت به مدينه طيبه؛ پاورقي

نسخه بي دي اف - 6 مكَابايت
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6011 ... madine.pdf
نسخه جاوا
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6011 ... madine.zip
نسخه آندرويد
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6011 ... madine.apk

مقتل الحسين عليه‌السلام
روايت: شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه

عناوين اصلي كتاب شامل: مقدمه؛ امام حسين در عصر پيامبر؛ اخبار آسماني و پيش گويي از شهادت امام حسين عليه‌السلام؛ وقايع در مسير شهادت؛ وقايع روز شهادت امام حسين عليه‌السلام؛ پس از شهادت؛ ندبه و نوحه در سوگ سرور آزادگان؛ زيارت امام حسين عليه‌السلام؛ عاشوار و موعود منتقم؛ سخنان امام حسين عليه‌السلام؛ پاورقي

نسخه بي دي اف - 6 مكَابايت
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6012 ... sadogh.pdf
نسخه جاوا
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6012 ... sadogh.zip
نسخه آندرويد
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/6012 ... sadogh.apk

متن عربي و ترجمه فارسي مقتل اللهوف على قتلى الطفوف
روايت: سید بن طاووس حلّی
مترجم: ملا محمد طاهر بن محمدباقر موسوى دزفولى

اين مقتل را از اينجا استفاده كنيد:
viewtopic.php?f=274&t=10033&p=47766#p47766

مقتل مقرم
نوشته سید عبدالرزاق مقرم
ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی
Ersaal/7/Moqarram/index.htm

http://s1.picofile.com/file/7555016769/ ... _.zip.html

ترجمه مقتل الحسين از مقاتل الطالبين
روايت: ابوالفرج اصفهاني
مترجم: هاشم رسولي محلاتي

عناوين اصلي كتاب شامل: مقدمه مترجم؛ مقدمه مصحح؛ شرح حال مولف؛ شهادت جعفر بن ابيطالب و علت آن بعضي از احوال و اخبار آن جناب؛ محمد بن جعفر بن ابيطالب؛ حسين بن علي؛ مسلم بن عقيل بن ابيطالب؛ علي بن الحسين (علي اكبر)؛ عبدالله بن علي بن ابيطالب؛ جعفر بن علي بن ابيطالب؛ عثمان بن علي بن ابيطالب؛ عباس بن علي بن ابيطالب؛ محمد بن علي بن ابيطالب (محمد اصغر)؛ ابوبكر بن علي بن ابيطالب؛ ابوبكر بن حسين بن علي بن ابيطالب؛ قاسم بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن حسين بن علي بن ابيطالب؛ عون بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ عبيدالله بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ عبدالرحمن بن عقيل بن ابيطالب؛ جعفر بن عقيل بن ابيطالب؛ عبدالله بن عقيل بن ابيطالب (عبدالله اكبر)؛ محمد بن مسلم بن عقيل بن ابيطالب؛ عبدالله بن مسلم بن عقيل بن ابيطالب؛ محمد بن ابي سعيد احول فرزند عقيل بن ابيطالب؛ ابوبكر بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ عون بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ عبيدالله بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن محمد بن علي بن ابيطالب؛ زيد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب؛ يحيي بن زيد بن علي بن حسين ابن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن مسور بن عون بن جعفر بن ابيطالب؛ عبدالله بن معاويه بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب؛ عبيدالله بن حسن بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ حسن بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ ابراهيم بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ علي بن حسن بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ عبدالله بن حسن بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ عباس بن حسن بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ اسماعيل بن ابراهيم بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ محمد بن ابراهيم بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ علي بن محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب؛ محمد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان؛ پسري از محمد بن عبدالله بن حسن؛ حسن بن معاويه؛ عبدالله اشتر؛ موسي بن عبدالله بن حسن؛ حسين بن زيد بن علي؛ علي بن حسن بن زيد؛ حمزه بن اسحاق بن علي؛ دوران خلافت محمد امين؛ دوران خلافت منتصر

نسخه بي دي اف - 4 مكَابايت
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/5466 ... talebi.pdf
نسخه جاوا
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/5466 ... talebi.zip
نسخه آندرويد
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/5466 ... talebi.apk

ترجمه كامل كتاب
فرزندان آل ابی طالب (ترجمه مقاتل الطالبین )
مترجم: جواد فاضل
3 جلد
http://goftomanedini.com/attachment.php ... 1357337050

مقتل الحسين
روايت: خوارزمی
شرح غم حسین‏ علیه السلام‏
ترجمه مصطفی صادقی

نسخه بي دي اف - 2 مكَابايت
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/921- ... hoseyn.pdf
نسخه جاوا
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/921- ... hoseyn.zip
نسخه آندرويد
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/921- ... hoseyn.apk

مقتل الحسين - مقتل ابي مخنف
روايت: لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف (ابو مخنف الازدى)
http://www.4shared.com/document/XYXrveob/__-_.html
Image

مقتل: معالي السبطين
شيخ محمد مهدي حائري مازندراني
عربي - 700 صفحة 20 مگابايت
http://www.4shared.com/office/izNMKjEv/_______-___.html

مترجم: رضا کوشاری
Image

مقتل: الدمعة الساکبه
الدمعة الساکبة في أحوال النبي «ص» و العترة الطاهرة
ملا محمد باقر محمد باقر بن عبد الکریم بهبهانی
Image

ترجمه به نام: سيد الشهداء
مترجمان: محمد علی حسین زاده و ابراهیم سلطانی نسب
Image


الخصائص الحسینیه = ويژگيهاي حسيني
علامه شیخ جعفر شوشتری
Image
براي استفاده از اين كتاب اينجا را ببينيد
viewtopic.php?f=2125&t=10035&p=47979#p47979
Ersaal/7/Khasaaes/fehrest.htm

مقتل: الفخري يا المنتخب في جمع المراثي و الخطب
علامه طريحي از علماي بزرك شيعه قرن يازدهم (مُتوفى سنة : 1085)
http://www.m-alhassanain.com/kotob%20ho ... lltoraihy/

مقتل: نور العين في مشهد الحسين (ع)
ابواسحاق اسفرائني شافعي قرن پنجم
http://www.amal-movement.com/maktaba/si ... al3ayn.htm
http://islamicdoc.org/Multimedia/fbook/762/index.htm

-----------------
مقتل الحسين - هشام كلبي
مقتل: محرق القلوب علامه ملا مهدي نراقي از مراجع و فقهاي بزرك شيعه
مقتل در مجلد امام حسين ناسخ التواريخ - ميرزا محمد تقي سپهر، مشهور به لسان الملك
مقتل: عنوان الكلام ملامحمد باقر فشاركي از مراجع و فقهاي شيعه قرن چهاردهم
مقتل: تذكرة الشهداء ملا حبيب شريف كاشاني (م 1340 ق) از مراجع و فقهاي شيعه قرن چهاردهم
مقتل: قمقام زخّار صمصام بتّار - فرهاد میرزا معتمدالدوله
مقتل: تظلم الزهرا(س) فی احراق دماء آل عبا(س): ملا رضی قزوینی
مقتل الحسين - محمّد بن ابي طالب
البکاء للحسین(ع): میرجهانی
اسرار حسینیه: آیت الله حبیب الله شریف کاشانی
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

اشعار ذكر مصائب حضرت امام حسين و خاندان و ياران

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 1:48 pm

مرثيه هاي فارسي و عربي مرحوم آيت الله غروي اصفهاني
ديوان كمپاني
Image

مرثيه هاي فارسي و عربي و تركي مرحوم آيت الله نير تبريزي
ديوان آتشكده

مرثيه هاي فارسي مرحوم ميرزا حسن اصفهاني
ديوان زبدة الاسرار

مرثيه هاي فارسي مرحوم فؤاد كرماني
ديوان شمع جمع
Image

مرثيه هاي فارسي مرحوم عمان ساماني
ديوان گنجينة الاسرار
Image
نسخه pdf
http://s1.picofile.com/file/6889335010/ ... i.pdf.html
نسخه آندرويد
http://www.karbobalaee.ir/fa/wp-content ... ecrets.apk


مرثيه هاي فارسي مرحوم صغير اصفهاني
ديوان مصيبت نامه
Image

مقتل و مصيبت نامه منظوم تركي - ملا محمد بن سلیمان فَضولی
حدیقة ‌السُّعَداء

مقتل و مصيبت نامه منظوم تركي - محمد تقی قمری
کنزالمصائب

ديوان‌ محتشم‌ كاشاني
تركيب‌بندها؛ غزليات؛ قصايد؛ مثنويات؛ رباعيات؛ قطعات؛ غزليات از رسالهٔ جلاليه
نسخه pdf
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/3926 ... ashani.pdf
نسخه جاوا
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/3926 ... ashani.zip
نسخه آندرويد
http://www.ghaemiyeh.com/downloads/3926 ... ashani.apk
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مواسات در مصائب حضرت امام حسين،خاندان،ياران عليهم السلام

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 10, 2013 4:33 pm

مواسات در مصائب حضرت اباعبدالله الحسين،خاندان،ياران عليهم السلام

تصوير

معرفت - زيارت - ذكر مصائب و روضه و مقتل خواني - انواع عزادارايها از گريه و ناله و ضجه و سينه زني و زنجير زني و وووو - خدمت مجالس و زوار حسيني - بياده رفتن براى زيارت - اقامه مجالس حسيني - نشر معارف حسيني

معرفت
معرفت بخصوص حق معرفت به حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام باب الأبواب و مفتاح و كليد راهيابي به آستان حضرتش مي باشد

زيارت

كتاب زيارت عاشوراء كامله:
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/P-AshoraaKaamelah5.pdf

Image
اقتباس از رساله شريفه: آئين حج حسيني (عليه السلام)
عبد الله علوي فاطمي
طرح و برنامه ريزي علمي و پژوهشی و مديرت و اشراف علمي
دار المعارف الإلهية

شامل:
زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در روز عاشوراء
عظمت زيارت عاشوراء و ارتباط آن با كلام وحي
زيارت عاشوراء معروفه و عاشوراء غير معروفه
ويژگیهای نسخه کامله زيارت عاشوراء معروفه
طرق نقل حديث زيارت عاشوراء
حديث زيارت عاشوراء در كلام خازنان وحي عليهم السلام
ترتيب زيارت عاشوراء و نماز آن
متن زيارت عاشوراء كامله


-------------------------------------------------

كتاب زيارت عاشوراء تامّة:

Image

هوالله العلي الاعلى
بسمالله الرحمان الرحيم

از بركات حضرت ثار الله عليه وعلى اهل بيته واصحابه سلام الله
راهنماي كتاب زيارت عاشوراي تامه منتشر مي شود
با اين معرفينامه بطور اجمالي با اين كتاب شريف آشنا مي شويد
اميدواريم به عنايت حضرتش بزودي نسخه اصلي كتاب اين كتاب نفيس را منتشر نماييم

هر جند اصل كتاب مخصوص خواص اهل معرفت است ولي راهنماي آن عمومي بوده و براى همكان قابل ارائه است
براي دريافت راهنما به اين آدرس مراجعه نماييد
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... aammeh.pdf

زيارت عاشوراء حتى نسخه كامله؛
در حقيقت روايت مختصر متن اصلي زيارت عاشوراء است،
زيارت عاشوراء كامله را در محرم 1431 منتشر نموديم

اما نسخه مفصل زيارت عاشوراء تا كنون منتشر نشده بود،
به عنايت حضرت ثار الله عليه السلام،
متن نسخه مفصل را كه به: زيارت عاشوراء تامّه، ناميده ايم؛
در اين ايام عزاي حسيني (عليه السلام) منتشر مي نمائيم،


اين نسخه مخصوص خواص اهل معرفت است
براي دريافت كتاب به اين آدرس مراجعه نماييد
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/11/ZiyaaratA ... ammeh4.pdf

والحمد لله رب العالمين

---------------------------------------------------

سؤال: در دعاها و زيارات تكرار يك فقره خاص چه حكمى دارد؟ مثلاً در زيارت عاشورا (سلم لمن سالمكم وحرب لمن حاربكم) يا در دعاى كميل (يا من اسمه دواء وذكره شفاء).

جواب: مانعى نداشته در صورت تناسب، و مثل موارد فوق چه بسا رجحان داشته باشد. [شمارة ثبت: (129) منبع: المسائل القمّيّة]


انواع عزاداريها:
گريه - ناله - ضجه - سينه زني - زنجير زني و وووو - خدمت مجالس و زوار حسيني - بياده رفتن براى زيارت - اقامه مجالس حسيني - نشر معارف حسيني

سؤال: پوشيدن لباس مشكى براى شهادت معصوم (عليه السلام) چه حكمى دارد؟ پوشيدن لباس مشكى در طول ماه هاى محرّم و صفر چه حكمى دارند؟

جواب: در كلام معصومين (عليه السلام) در باب لباس سياه؛ تعبير باز دارنده بكار برده شده، و بطور كلى رنگ سياه در پوشيدنيها (بجز كفش وعبا وعمامه) مطلوب نبوده بلكه نهى شده است، و بر اجتناب از آن در نماز هم تأكيد شده، حتى در عزا و مصيبت عزيزان هم ممدوح نيست، ولي در خصوص عزاي حضرات معصومين (عليهم السلام) سيّما سيد الشهداء (عليه السلام) چه بسا محذوري نداشته باشد، و امّا راجع به مدت آن: در مواردي كه به دستور و هدايت صريح ايشان بوده؛ اگر حال شخص هم همراه نباشد ممدوح است، مثل بكاء و حالت عزادار و مصيبت زده داشتن، ولى در غير آن موارد به قدري اكتفا شود كه با حال واقعى شخص مطابقت داشته باشد، و شايان ذكر است كه در عزاداري مهمترين امر؛ حالت عزادار داشتن است قلبا و باطنا، و غفلت يا حال عادى وي را؛ رنگ و پرچم سياه جبران نمى كند، و از مهمترين نكات كه مورد توجه نبوده و بعضا در اثر جهل مرتكب مى شوند؛ حالت عزادار و افسرده وغمناك نداشتن است، يا لباسهاى نو وخوب وظاهري آراسته داشتن، و يا شادي و خنده و شوخي و مانند آن، كه همه اينها از نواقض واقعيه و حقيقيه عزاداري است، كه رنگ سياه لباس و جنجال دسته جات جبران كننده آن نيست، تعليم مولا (عليه السلام) اقتضا دارد كه: در اثر توجه از دل و قلب و درون به مصايب آل محمّد(عليهم السلام)؛ غم و افسردگى در حال فرد پيدا شده، و با تحقق اين توجه و بروز حال غمزدگي؛ خود بخود مستلزم بروز آثار غم و عزا [از آه وفغان و تضرع و بكاء و شوريدگي ] در شخص مى گردد، ولذا عزادارى را با اجتناب از مظاهر شخص غير عزادار (مانند پوشيدن لباسهاى خوب و نو، و آراستگى و داشتن نشاط و شادى و خنده) شروع كرده، و با تفريغ حال (براى توجه به مصائب و استغراق در آن)، و شركت به اخلاص در مجالس واقعيه (تذكر مصائب) آن را تحقق مي بخشد.[شمارة ثبت: (881) منبع: المسائل القمّيّة]

-----------------
سؤال:
برای عزاداری آقا ابا عبدالله الحسین (عليه السلام) هنگام سینه زدن در مجالس زنانه،
اغلب خانمها به جای زدن دستهایشان به سینه، همین طور که نشسته اند به پایشان (رانها) میزنند
آیا این درست است؟ آیا بی ادبی نیست؟ و بعضی هم ، هم به سینه و هم به پایشان میزنند، آیا این اشکال دارد؟

جواب:
اشكالي ندارد.
هر دو حركت مذكور و نيز بر سر و يا صورت زدن، همگي واكنش طبيعي انسان در وقت تالم از مصيبت است
كه بنا به شدت مصيبت از انسان صادر مي شود،
كه در مصائب دنيوي توصيه برهيز شده، و در مصيبت حضرتش نه تنها منع نشده بلكه توصيه نيز گرديده است.



[center]تصوير

مواسات انبياء و اوصياء و اولیاء الهي با مصائب و آلام امام حسين و خاندان و ياران عليهم السلام:


تصوير

مواسات حضرت آدم ( عليه السلام ) با امام حسين(عليه السلام) در جاري شدن خون از بدن در كربلا
هنگاميكه حضرت آدم ( عليه السلام ) در زمين سير ميكرد ، به محل شهادت امام حسين(عليه السلام) ميرسد پايش به چيزي برخورد مي كند و برزمين افتاده خون ازپايش جاري مي شود او سر به آسمان
بلند كرده و عرض ميكند : خداوندا آيا گناهي ازمن سرزده كه من به خاطر آن عقوبت شده ام ؟ وحي ميرسد : نه اي آدم اين سرزميني است كه فرزندت حسين ( عليه السلام ) درآن كشته مي شود و خون تو همانند خون او بر روي زمين جاري شده است . حضرت آدم ( عليه السلام ) عرض مي كند : قاتل او كيست ؟ وحي مي آيد كه قاتل او يزيد ملعون است پس او را لعن كن و حضرت آدم ( عليه السلام ) نيز اورا لعن مي كند. (( بحار، ج44، ص244))

[center]تصوير

مواسات حضرت ابراهيم با امام حسين(عليهما السلام) در جاري شدن خون از بدن در كربلا
حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) هنگاميكه بر اسبش سوار بود به وادي مقدس كربلا ميرسد و درحين عبور از آنجا اسبش اورا بر زمين مي زند كه درهمين حين سر او شكسته و خون ازسرش جاري ميشود پس به خداوند عرض مي كند : چه گناهي از من صادر شده كه من بايد به خاطر آن چنين عقوبت شوم ؟ اسبش به سخن در مي آيد و مي گويد : اي خليل خدا بدان كه دراين جا محل به شهادت رسيدن فرزند حضرت خاتم الانبياء ( صلي الله عليه وآله ) است و براي تأسي به آن بزرگوار و شريك بودن درمصائبش خون سرتو نيزمانند خون او برروي زمين جاري شده است . ((بحار، ج44، ص243 ))

تصوير

حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) و مواسات =امتناع از نوشيدن آب در كربلا
روايت است كه گوسفندان حضرت اسماعيل عليه السلام در كنار فرات مى چريدند. روزى شبان آنها به خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام آمد و گفت : چند روز است كه گوسفندان از اين نهر آب نمى
آشامند پس ‍ حضرت در مناجات با خدا از سبب اين حالت سوال كرد همان ساعت حضرت جبرئيل عليه السلام از طرف خداوند خدمت حضرت اسماعيل عليه السلام نازل شد و گفت : اى اسماعيل سبب
اين حالت را از گوسفندان بپرس ، آنها پاسخت را خواهند داد. پس آن حضرت از گوسفندان پرسيد: چرا از اين رودخانه آب نمى نوشيد ؟ گوسفندان به زبان فصيح پاسخ دادند: به ما خبر رسيده كه فرزند تو حسين - كه سبط گرامى محمد صلى الله عليه و آله است - در اين زمين با لب تشنه كشته خواهد شد پس ما از اين آب نمى آشاميم به جهت حزن و اندوه براى تشنگى آن بزگوار . (( بحار، ج44، ص243))

تصوير

مواسات حضرت زكريا (عليه السلام) = فرزند خواستن براي شهادت و مصايب مثل امام حسين (عليه السلام)
از حضرت مهدي ( عج ) نقل شده كه زكريا از خداوند درمورد اسماء خمسه طاهره سوال نمود و ازحضرت باري تعالي خواست تا آن اسماء را بد وهم بياموزد ، جبرئيل نازل شد وآن اسماء را به او ياد داد . زكريا نيزآن اسماء را ذكرنمود وحالات عجيبي براو مستولي ميشد اوهرگاه نام حضرت محمد ( صلي الله عليه وآله ) ، علي( عليه السلام ) و فاطمه( سلام الله عليها ) وحسن(عليه السلام ) را مي برد غم و اندوه ازدلش رخت برمي بست اما همين كه نام حسين ( عليه السلام ) را می برد بغض گلويش را مي گرفت و دلش به طپش مي افتاد واشكانش جاري مي گشت . پس به خداوند عرض كرد : خدايا چه ميشود كه نام آن چهار بزرگوار مرا ازهم وغم نجات ميدهد ولي اسم حسين ( ع ) را كه مي برم اشكانم جاري ميشود و دلم مي شكند ؟ سپس خداوند او را خبرداد از قضيه شهادت حسين ( عليه السلام ) و فرمود ( كهيعص) پس كاف به كربلا و ( هاء ) به هلاكت و كشته شدن عترت طاهره و ( ياء ) به يزيد قاتل و كشنده امام حسين ( عليه السلام ) و ( عين ) به عطش او و ( صاد ) به صبرش برمصائب دلالت دارد . چون ذكريا اين مصائب را شنيد تا سه روزازمسجد بيرون نيامد و كسي را بحضورنپذيرفت و پشت هم ميگريست وعرض كرد خدايا آيا بهترين خلق خود را به مصيبت فرزندش مبتلا مي سازي ؟ وسپس از خدا خواست تا او را فرزندي عطا كند كه محبت او دردلش بسيار باشد و او نيز به سرنوشت امام حسين ( عليه السلام ) دچارشود ، خداوند نيز حضرت يحيي را به اوعطا فرمود و حضرت يحيي نيز همانند حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) بدنيا آمد ( يعني مدت حمل او شش ماه بود) و سرازبدن اونيز جداساختند. (( بحار، ج44، ص223 واحتجاج ، ج2، ص272))

تصوير

مواسات حضرت زينب ( عليه السلام) = از ديدن بر نيزه بودن سر امام حسين؛ تاثر و شكستن سر خويش و جاري شدن خون از مقنعه زينيي؛
ثم ان أم كلثوم أطلعت رأسها من المحمل و قالت لهم: [44] يا أهل الكوفة! تقتلنا رجالكم، و تبكينا نساؤكم؟ فالحاكم بيننا و بينكم الله يوم فصل القضاء. فبينما هي تخاطبهم [45] [46] و اذا بضجة قد ارتفعت [47] ، و اذا هم [48] [49] بالرؤوس يقدمهم رأس [50] الحسين و هو رأس أزهري [51] قمري، أشبه الخلق برسول الله و لحيته [52] كسواد السبج [53] [54] [55] قد اتصل بها [56] الخضاب، و وجهه دائرة [57] قمر طالع، و الريح [58] تلعب بها يمينا و شمالا، فالتفتت زينب فرأت رأس أخيها فنطحت جبينها بمقدم المحمل حتي رأينا الدم يخرج من تحت قناعها. [59] . / الطريحي، المنتخب، /478 - 477 مساوي عنه: البهبهاني، الدمعة الساكبة، 45 - 44/5؛ مثله المجلسي، البحار، 115 - 114/45؛ البحراني، العوالم، 374 - 372/17؛ / الدربندي، أسرار الشهادة، /468؛ القمي، نفس المهموم، /410 - 399؛ القزويني، تظلم الزهراء /250 - 249؛ المازندراني، معالي السبطين، 100 - 99/2؛ الميانجي، العيون العبري، /233 - 231؛ النقدي، زينب الكبري، /112 - 110؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، /358 - 356

[مواساة السيدة زينب عليهاالسلام]: و كان ثاني من أظهر من نفسه المواساة بعد الامام أميرالمؤمنين عليه السلام ابنته الوفية عقيلة بني هاشم السيدة زينب عليهاالسلام، فأنها واست أخاها الامام الحسين عليه السلام علي كان حال، و في كل زمان و مكان، و في كل مصيبة ورزية، من النفي و التبعيد، و المطاردة و التشريد، و الجوع و العطش، و فقد الأخوة و الأولاد، و قاسمته باختيار الأسر، بعد أن اختار هو عليه السلام الشهادة، و واسته حتي في سوق الكوفة حين وقع نظرها الي رأس أخيها عليه السلام يقطر دما، فنطحت هي عليهاالسلام جبينها بمقدم المحمل حتي سال الدم من طرف قناعها و تقاطر علي الأرض. فما أكبر هذه المواساة و أعظمها، و ما أجملها و أكرمها، فنعمت الأخت المواسية. الجزائري، الخصائص الزينبية،/233 - 232

* و در بعضي از کتب معتبر از مسلم جصاص (گچکار) روايت کرده‏ اند که گفت: ام ‏کلثوم چون صداي گريه‏ي ايشان را شنيد، از ميان محمل صدا زد: «اي اهل کوفه! مردان شما، ما را مي‏کشند و زنان شما بر ما مي‏گريند. خدا در روز قيامت ميان ما و شما حکم کند.» در اين حال صداي شيون برخاست. ناگاه ديدم سرهاي شهيدان را که بر سر نيزه‏ها کرده بودند، پيدا شد و در ميان آن‏ها سري ديدم در نهايت حسن و صفا، شبيه‏ترين خلق به رسول خدا که مانند ماه تابان مي‏درخشيد و اثر خضاب از لحيه‏ي مبارکش ظاهر بود. چون زينب خاتون را نظر بر سر آن سرور افتاد، سر خود را بر چوب محمل زد که خون بر زمين ريخت. از سخنان جانسوز آن نورديده‏ي زهرا، آتش حسرت از ثري به ثريا زبانه کشيد و از اشک خونين حاضران، رخساره‏ي زمين گلگون شد و از دود آه دل سوختگان، هوا تيره شد. مجلسي، جلاء العيون، /717 - 715.

* موافق خبر مسلم جصاص چون اهل بيت را به کوفه درآوردند، مي‏گويد: بالجمله، زنان کوفيان بر ايشان زار زار مي‏گريستند. اين وقت جناب ام‏کلثوم سلام الله عليها سر از محمل بيرون کرد و با آن جماعت فرمود: «يا أهل الکوفة! تقتلنا رجالکم و تبکينا نساؤکم؟! فالحاکم بيننا و بينکم الله يوم فصل القضاء»؛ «اي مردم کوفه! مردان شما ما را مي‏کشند و زنان شما بر ما مي‏گريند! همانا حاکم در ميان ما و شما در روز قيامت خداوند است.» و هنوز اين سخن در دهان داشت که سر مبارک حضرت سيدالشهدا سلام الله عليها را که چون بدر منير (بدر منير: ماه شب چهارده.) نورافشان و چون آفتاب تابنده درخشان و از همه کس به رسول خدا صلي الله عليه و آله شبيه‏تر و موي لحيه مبارکش با کتم (کتم: وسمه، که موي را سياه و براق مي‏کند.) مخضوب و شعشعه طلعت همايونش چون ماه گردون لمعان برآورده، و لحيه مبارکش را باد از يمين و شمال جنبش همي‏داد باز کردند. زينب سلام الله عليها چون اين بديد، سر مبارک را بر چوب مقدم محمل بزد؛ چنان که خون از زير مقنعه‏اش فرو دويد. ([تا اين جا قريب به اين مضمون در ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه‏السلام، 55 - 53/3 تکرار شده است].).

* ام‏ کلثوم سر از محمل بيرون کرد و به آنها گفت: «خاموش باشيد اي اهل کوفه! مردان شما، ما را کشتند و زنان شما بر ما گريه مي‏کنند؟! حاکم ميان ما و شما خداست در روز جزا.» در اين ميان که با آن‏ها سخن مي‏گفت، شيوني برخاست و سرها را آوردند. سر حسين جلو آن‏ها بود و آن سر زهري و قمري بود و از همه‏ي مردم به رسول خدا شبيه‏تر بود. ريشش خضاب شبه‏ مانندي داشت و چهره‏اش چون قرص ماه تابنده بود و باد آن را بر سر نيزه به راست و چپ مي‏برد. زينب روي گرداند و سر برادر را ديد و پيشاني به چوب محمل کوفت و ما به چشم خود ديديم که خون از زير روپوشش بيرون ريخت. او با سوز دل به وي اشارت کرد و گفت: اي مه نو که هنوزت نشده وقت کمال - ناگهان برده خسوفت ز جفا سوي زوال - اي عزيز دل من! باور من کي مي‏شد - که قضا و قدر اين روز سيه داده مجال - اي برادر! به سخن فاطمه‏ ات را بنواز - که دلش آب شد و گشت ز غم مالامال - اي برادر! دل پر مهر و وفاي تو کجاست؟ از چه بي‏مهر شد و کرد فراموش عيال - اي برادر! تو نديدي که علي گشت اسير - بي‏پدر بود و جوابي نتوانست و سؤال - هر گه اش دشمن بي‏رحم بيازرد بگفت: وا حسيناه! و روان اشک به چهرش بي‏حال - اي برادر! ببرش گير و به گرمي بنواز - بکن آرام دل پر ز هراسش في الحال، اي دريغا ز يتيمي که برآرد فرياد: اي پدر جان! و جواب از پدرش هست محال. آيت الله کمره‏ اي، ترجمه نفس المهموم،/190 - 189.

تصوير

مواسات يكي از مواليان اهل بيت در حضور حضرت زينب عليها السلام
در وقت ورود كاروان حسيني به كوفه بعد از شناختن و ديدن وضع ايشان؛
با كريه و شيون و لطمه به صورت و درين لباس و شكسيتن سر خود با سنك

روي مرسلا عن رجل من الشيعة قال: أخطأت خطيئة و جنيت جناية لولم تغفر لي لما شككت أني من أهل النار، و هي أني كنت في الكوفة و ليس لي علم بما جري علي الحسين عليه السلام و عياله،: فبينما أنا جالس في سوق الكوفة و نفسي مستوحشة مما أراه من تغير الليل و النهار، و أري جدران الكوفة كأنها مطلية بدم عبيط، و الآفاق مسودة، و الجهات مغيرة، و كل انسان أراه كأن ثيابه و وجهه مطليان بالدم، و الناس في حيرة شديدة و دهشة عظيمة، و لا أعلم ما سبب ذلك. فبينما أنا علي تلك الحالة و اذا بتكبير و تهليل و أصوات عالية و رجة عظيمة، فقمت لأنظر ماذا و اذا برؤوس مرفوعة علي الرماح و نساء علي الجمال من غير غطاء و لا وطاء، و بين تلك النساء بنات صغار وجوههن كالقناديل، و كل واحدة علي جمل أدبر أعجف، و شعورهن منشورة، و رؤوسهن منكسة حياء من الناس، و بينهن ولد راكب علي جمل و هو مقيد من تحت بطن الناقة، و فخذاه يشخبان دما و هو مكشوف الرأس عار من الثياب، و بين الحاملين للرؤوس رجل علي رمحه رأس أزهر من تلك الرؤوس، و لم ير عليه آثار القتل و هو يتحمس و يقول: أنا صاحب الرمح الطويل - أنا صاحب السيف الصقيل - أنا قاتل الدين الأصيل، ثم سكت لعنه الله، فقالت له امرأة من تلك النساء: فقل يا ويلك: «و من ناغاه في المهد جبرئيل، و من بعض خدامه ميكائيل، و اسرافيل، و عزرائيل، و من عتقائه صلصائيل، و من اهتز لقتله عرش الجليل». و قل يا ويلك: «أنا قاتل محمد المصطفي صلي الله عليه و آله و علي المرتضي، و فاطمة الزهراء، و الحسن المزكي، و أئمة الهدي، و ملائكة السماء و الأنبياء و الأوصياء». فدنوت لواحدة من النساء لأسألها، فقلت لها: ما هذه الرؤوس و ما هذه السبايا؟ فصاحت بي صيحة خلت أنها صاعقة أصابت فؤادي و هي تقول: «أما تستحي من الله تنظر الينا»، فسقطت علي وجهي مغشيا علي. فلما أفقت من غشوتي و قمت رأيتهم قد بعدوا عني، فلطمت علي وجهي و قلت: هلكت و رب الكعبة، فقمت أعدو حتي و صلت قريبا منها، فناديت بين يديها و أطرقت رأسي حياء منها و أنا أبكي و هي مشغولة بالبكاء و أنا أسايرها و لم أتجرأ علي مسألتها، فالتفتت الي و قالت: ما يبكيك يا رجل؟ قلت: عليكم يا سيدتي و علي ما جري عليكم، لكن أخبريني من أنتم؟ و ما هذه الرؤوس المشالة علي الرماح؟ فاني أري لكم هيبة و شأنا جليلا، و أري فؤادي ينصدع من رؤيتكم و عيني تدمع من حزني عليكم، و ما رأيت سبيا كسبيكم، و لا مقتولا تجري عليه المدامع مثل مقتولكم، و لم أعرف من أين أنتم؟ فنكست رأسها حياء مني و قالت: «أنا زينب بنت علي بن أبي طالب عليه السلام، و هذه السبايا بنات رسول الله صلي الله عليه و آله و بنات علي عليه السلام و بنات فاطمة الزهراء عليهاالسلام، و ذلك الرأس الأزهر المتقدم علي الرؤوس رأس أخي الحسين عليه السلام الذي ذبحوه في أرض كربلاء، و ذبحوا أولاده و بني أخيه و أصحابه عن آخرهم، و هذه رؤوسهم، و هذا الصبي المقيد من تحت بطن الناقة علي بن الحسين عليهماالسلام امام العصر بعد أبيه». فلما سمعت كلامها ضربت رأسي بحجر حتي كسرته و مزقت ثيابي و لطمت وجهي و قلت: يا سيدتي! قلع الله عينا تنظر اليكم بخيانة، فأنا محبكم و مواليكم و عزيز علي ما نالكم و ما نزل بكم، فيا لهفتاه عليكم، و يا طول تأسفي علي ما أصابكم. فقالت: «اذا كنت محبنا فلم لا نصرتنا و حاميت عنا؟» قلت: يا سيدتي! سوء حظي أخرني عن نصرتكم، فأدخلوهم قصر الامارة و جري ما جري عليهم. البهبهاني، الدمعة الساكبة، 47 - 46، 44 - 43/5

تصوير

مواسات امام زمان ( عليه السلام) = ندبه و زاري و خون گريستن هزار و صدساله هر صبح و شام
لَئن اَخَّرَتنِي الُّدهورُ وعاقَني عن نَصركَ المَقدور لاَبكيَّنَكَ صَباحًا وَ مَساءً فَلاَندُبَنَّكَ صَباحًا و مَساءً ولاَبكِيَنَّ عَلَيكَ حتّی بَدَلَ الدُّمُوعِ دَمًا / اگر زمانه مرا تاخير انداخت و مقدرات مرا از ياري تو جلوگيري كرد صبح و شب به ياد مصائب تو گريه مي كنم و از بام تا شام سرشك از ديده مي بارم و ندبه مي نمايم و بجاي اشك خون مي گريم[/center]


تصوير

-------------------
سؤال:
1- آيا حجامت كه سبب زخمي شدن بدن و ريختن خون مي كردد؛ كار صحيحي است؟

جواب:
حجامت كار بسيار مفيدي است و حكماي طب كهن و اسلامي و حتى قبل از اسلام براى آن خواص بسياري ذكر كرده و كتابهاي متعددي نوشته اند،
در تعاليم اسلام و فرمايشات حضرت رسول الله و ساير معصومين عليهم السلام نيز بر آن بسيار تاكيد شده است،
و در تجربه مليونها نفر در طول قرنها؛ خواص درماني آن نيز بطور بيوسته تجربه و به ثبت رسيده است،
بلكه اطباي جديد هم در اين موضوع تحقيق بسيار كرده؛ و صحت اين عمل و فوايد آنرا تاييد و تاكيد نموده و مقالات و كتابهاي متعددي نيز نوشته اند،


سؤال:
2- آيا بهتر نيست كه بجاي حجامت؛ خون اهداء شود؟

جواب:
خواص حجامت كه در نواحي خاصي انجام مي شود؛ با اهداء خون بدست نيامده؛ و در اهداي خون فوايد اعجازآميز حجامت وجود ندارد،
بجز اين؛ اهداء خون براي همه ميسر نبوده، و تنها افراد خاصي؛ در شرايط جسمي خاصي؛ مي تواند بدان اقدام نمايند،
در حاليكه حجامت براي همه افراد از كودك تا كهنسال ميسر بوده و در هر شرايطي از جمله ضعف و بيماري نيز قابل اجرا بلكه سبب درمان است،


سؤال:
3- آيا فقط حجامت در كتف ها و شانه ها انجام مي شود؟

جواب:
انجام حجامت منحصر به كتفها و شانه ها نبوده، و مواضع بسياري محل حجامت مي باشد،


سؤال:
4- انجام حجامت در سر جه صورتي دارد؟

جواب:
حجامت در سر هم از انواع حجامت است و فوائد بسياري دارد كه در كتب طبي قديم و جديد مسطور است،


سؤال:
5- آيا انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به انجام آن در خفاء است؟ يا به صورت علني و آشكار هم صحيح است؟

جواب:
انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به صورت مخفي (مثل در اتاق عمل اختصاصي بزشك) نبوده،
و انجام آن در اماكن مكشوف و به صورت آشكار نيز مانعي ندارد،
فقط بايد از نظر مراقبتهاي بهداشتي رعايتهاي لازمه بشود.


سؤال:
6- آيا در انجام حجامت شرط است كه زمان خاصي انجام نشود؟ يا در زمان خاصي انجام بشود؟

جواب:
در انجام عمل حجامت شرط زماني وجود ندارد،
اما با توجه به جوشش بيشتر خون در ليالي و ايام بدر (13و14و15) توصيه به عدم انجام حجامت شده
و لذا از 16 و 17 ماه مراكز حجامت بسيار فعال بوده و شلوغتر از مواقع ديكر است.
و در صورت انجام در اين سه روز؛ احتياطات لازم طبي بابد تدارك شود


سؤال:
7- آيا در روز عاشورا يا شب نوزدهم ماه مبارك رمضان يا ديكر ايام مصائب معصومين عليهم السلام؛ عمل حجامت جايز است؟

جواب:
انجام حجامت در اوقات مذكوره منع طبي يا شرعي نداشته، بلكه با توجه به توفيقات احوال و اعمال مذكوره؛ داراي ثواب و اجر تذكر مصايب نيز مي باشد.


سؤال:
8- اكر شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در وقت حجامت يا حين حجامت يا بعد حجامت؛ متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند يا نام حضرات را ببرد؛ آيا حجامت و يا اين تذكر جايز است؟

جواب:
تذكر مصائب حضرات معصومين عليهم السلام و انقلاب حال و بكاء و شيون و ضجه و نام ايشان بردن در وقت حجامت يا در حين آن يا بعد آن؛ اشكالي ندارد
و حجامت هم با اين احوال و اذكار اشكال بيدا نمي كند؛
بلكه سبب مي شود تا عمل طبي او؛ افزون بر آثار سلامتي؛ ابعاد معنوي و عبادي نيز بيدا كرده؛ و توفيق عزاداري همراه با حال مواسات در مصايب ايشان نيز نصيب وي كردد،


سؤال:
9- آيا در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط است؟

جواب:
در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط نبوده، و كافي است كه در مواضع حجامت عمل حجامت (خراش سطحي و بيرون آمدن خون به قدر لازم) انجام شود


سؤال:
10- اكر بدون نيت حجامت و يا هدف طبي؛ يا به قصد ديكري عمل حجامت از او سر زند؟ آيا خاصيت طبي دارد؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟

جواب:
نيت و يا هدف طبي در جواز و صحت عمل حجامت و داشتن خاصيت آن شرط نبوده ؛
مهم نفس عمل حجامت در مواضع حجامت است، يعني كافي است خراش سطحي در مواضع حجامت و بيرون آمدن خون به قدر لازم اتفاق بيافتد و نيت كردن يا اسم حجامت بردن لازم ندارد.
فلذا اكر بدون نيت و يا هدف نيت و يا به قصد يا عنوان ديكري اكر اين نحوه عمل شبيه حجامت (ولو به اسم ديكري باشد) اكر از او سر بزند يا براي او انجام شود، اين عمل جايز و صحيح بوده، و خاصيت طبي هم دارد


سؤال:
11- آيا شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟ آيا خاصيت طبي دارد؟

جواب:
شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ اكر در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ و بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي تاثر و يا مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است، اين عمل جايز و صحيح است و افزون بر اثر معنوي و اجر اخروي؛ خاصيت طبي نيز دارد.

سؤال:
12- افرادي مسلمان يا كافر؛ بخاطر بيسوادي يا غربزدكي و فريفتكي طب تجاري؛ ضمن انكار صحت و جواز عمل حجامت يا شبيه آن (كه خاصيت حجامت دارد) اقدام به استهزاء و يا مخالفت و جوسازي و اتهام عليه افراد فرهيخته و مؤمن ملتزم به حجامت و شبيه حجامت مي نمايند، آيا رويكرد افراد منكر در صحت و جواز عمل حجامت و شبيه حجامت شرط است؟ آيا بايد به آن توجه شده؟ و كلا در انجام يا عدم حجامت و شبه حجامت؛ جكونكي رويكرد ديكر افراد؛ دخالتي دارد؟

جواب:
جواز و صحت انجام عمل صحيح حجامت و شبه حجامت (كه خاصيت حجامت دارد) كه مباني عقلي و علمي و ديني و تجربي محكم و مفصلي دارد؛ مشروط به باور يا موافقت و يا خوشامد ديكران نمي باشد،
و جهالت و انكار و مخالفت و استهزاء و جوسازي و اتهام زني آنها نبايد در عزم افراد فرهيخته و مؤمن براي التزام يا استمرار به حجامت و شبيه حجامت خللي ايجاد نمايد
و ضمن ادامه و التزام؛ با سعه صدر و بيان علمي رفع جهالت منكران نموده و به آنها آكاهي ببخشد.

-------------------
سؤال:
آيا زنجير زنى، قمه زنى و شمشير زنى در عزاى امام حسين (عليه السلام) جايز است؟

جواب:
از موارد فوق آنچه با اخلاص؛ در اثر شوريدگي و بيخود گشتگي عزادار سر بزند اشكالى ندارد، البته شرايط تقيّه حكم ديگرى دارد. [شمارة ثبت: (1086) منبع: المسائل المغربيّة]

سؤال:
ما هو حكم التّطبير الّذي يفعله بعض النّاس أيام عاشوراء؟

جواب:
لا بأس بوقوع امثال ذلك بغير رياء عند هيجان المصائب بقصد القربة. [شمارة ثبت: (343) منبع: المسائل الخراسانية
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مقتل مفصل و مقتل مختصر

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه نوامبر 12, 2013 12:52 am

مقتل مختصر:
متن عربي+ترجمه فارسي:مقتل اللهوف على قتلى الطفوف:سيدبن طاووس
viewtopic.php?f=274&t=10033

مقتل مفصل:
رمز المصيبة: آيت الله ده سرخي
viewtopic.php?f=274&t=10031
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مواسات زائران حسيني

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه نوامبر 13, 2013 4:57 am

مواسات زائران حسيني
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مواسات: زيارت و عزاداري ولو با جان و تن و مال آسيب ديدن

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه نوامبر 13, 2013 4:58 am

تصوير
عراق:
بغداد: شمار شهدای حادثه حمله به زائران حسینی در جنوب بغداد به 27نفر رسید، به گزارش خبرگزاری رویترز، پلیس عراق اعلام کرد: روز پنجشنبه بر اثر انفجار خودروی بمب گذاری شده توسط یک مهاجم انتحاری در ایستگاه اتوبوس در شهرک ˈالمسیبˈ واقع در جنوب بغداد، دست کم 27 نفر کشته و 60 نفر زخمی شدند. به گفته پلیس، حادثه زمانی رخ داد که فرد مهاجم، خودروی بمب گذاری شده را در این ایستگاه مملو از زائران شیعه که آماده بازگشت از کربلا به بغداد و استان های شمالی کشور بودند، منفجر کرد. شهرک المسیب در فاصله 60 کیلومتری جنوب بغداد قرار دارد
كركوك: به گزارش خبرگزاري فرانسه، در پي انفجار بمبي در مسير كاروان زائران شيعه در "كركوك"، 4 نفر شهيد و 19نفر مجروح شدند كه به اين ترتيب شمار شهداي زائران حسيني(ع) از سه‌شنبه گذشته تاكنون به 32 نفر و تعداد مجروحان به 164 نفر رسيد.
سرگرد "حسين البياتي" رئيس پليس منطقه "طوزخورماتو" (واقع در 175 كيلومتري شمال بغداد) اعلام كرد در اثر انفجار بمب در يك كاروان شيعه تركماني در جنوب شهر كركوك، 4 نفر كشته و 19 نفر مجروح شدند. وي افزود كه اين انفجار حوالي ساعت 9 صبح امروز به وقت محلي، در ميان كاروان شيعيان تركماني كه به مناسبت عاشوراي حسيني در حال عزاداري بودند صورت گرفته است. بياتي تاكيد كرد حال 5 نفر از مجروحان كه در ميان آنان يك كودك نيز وجود دارد، بسيار وخيم است. با انفجار امروز در كركوك شمار شهداي زائران شيعه از سه‌شنبه گذشته تاكنون به 32 نفر و تعداد مجروحان به 164 نفر رسيد. زمان كزارش: 88/10/06 - 12:23
بعقوبه: انفجار سه خودروی بمب گذاری شده در نزدیک یک هیئت عزاداری در خیابان «خریسان» در مرکز شهر بعقوبه منجر به شهادت 8 نفر و زخمی شدن 15 تن دیگر شد. همچنين سه انفجار به دسته جات عزاداری حسینی در استان دیالی واقع در شمال عراق، ده‌ها نفر کشته و زخمی شده‌اند
السيدية:شبکه خبری اسکای نیوز در خبری گزارش داد که در حملات پراکنده در مناطق مختلف عراق (عاشوري 1435) که شدیدترین آن در شهر السیدیه روی داد، بیش از 40 نفر شهید شدند. خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد که در حمله به زائران حسینی تنها در شهر السیدیه در جنوب بغداد دست کم 16 نفر کشته شدند. شبکه خبری المنار نیز گزارش داد که در حمله به عزاداران حسینی در شمال بغداد، 15 نفر شهید و 65 نفر دیگر زخمی شدند. خبرگزاری رویترز نیز شمار زخمی های این حملات را نیز ۶۵ نفر اعلام کرد. عليرغم اين حملات برنامه عزاداري و زيارت
مردم اين مناطق ادامه يافت.
کوت:تروریست‌ها امروز (عاشوري 1435) با دو خودروی بمبگذاری شده یک هیئت عزاداری در منطقه «الحفریه» در شهر کوت واقع در جنوب بغداد را هدف قرار دادند که منجر به شهادت 8 نفر و زخمی شدن ۲۴ تن دیگر شد. عليرغم اين حملات برنامه عزاداري و زيارت
مردم اين مناطق ادامه يافت.

تصوير
سوريه:
حمص: حمله انتحاری به یک حسینیه در ریف حمص در سوریه منجر به کشته شدن 12 نفر و زخمی شدن 30 تن دیگر شد. به گزارش پایگاه خبری المنار، تروریست‌های تکفیری با حمله به مراسم عزاداری سالار شهیدان در منطقه الثابتیه در ریف حمص 12 نفر را به شهادت رساندند. یکی از کشته شده‌ها در این حمله کودکی 6 ماهه بود و 30 عزادار امام حسین(ع) نیز زخمی شده‌اند.

تصوير
عربستان:
مدینه منوره: شیعیان مظلوم عربستان، امسال نیز تحت شدیدترین فشارها، مراسم عزاداری حسینی را برگزار نموده و در این راه مشکلات زیادی را تحمل کردند؛ از جمله صدها تن از وهابی های عربستان در روز عاشورا با یورش به هیئت های عزاداری و سوگواران حسینی در مدینه منوره تلاش کردند تا از عزاداری امام حسین (ع) جلوگیری کنند؛ و نیز از برگزاری یک مراسم شب شعر حسینی در شهر “قطیف” ممانعت گردید. به گزارش خبرگزاری، در درگیری شدیدی که در “مدینه منوره” به وجود آمد و حدود یک ساعت به طول انجامید، صدها تن از وهابیون منطقه “العصبة” ، برای جلوگیری از برگزاری مراسم عاشورا در این شهر با سنگ و چوب به هیئت‏های عزاداری و عزاداران سید الشهداء(ع) در محله همسایه خود ـ در منطقه “قبا” ـ یورش بردند.این درگیری‏ها با دخالت نیروهای ضد شورش و شلیک تیر هوایی و گاز اشک ‏آور پایان یافت و به رغم اینکه وهابیون، حمله‏ کننده و آغازگر این درگیری بودند، اما نیروهای امنیتی سعودی ۳۸ شیعه و تعداد قلیلی از وهابیون را بازداشت کردند.
قطيف: همچنین نیروهای امنیتی عربستان روز گذشته از برگزاری یک مراسم شب شعر حسینی در شهر “قطیف” ممانعت کردند.در همین حال رسانه‏های سعودی، حضور میلیونی شهروندان این کشور در مراسم عاشورای حسینی را تحت بایکوت شدید خبری قرار داده‏اند و کلیه شبکه‏های رادیو تلویزیونی، روزنامه، مجلات و رسانه‏ها از نقل اخبار مراسم و مناسبت‏های دینی و فرهنگی شیعه منع شده ‏اند.

تصوير
بحرين:
المنامة:«نيروهاى امنيّتى بحرين در روز عاشورا عزاداران حسينى را در يكى از مساجد غرب منامه با شلّيك گلوله و گاز اشك‏آور مورد حمله قرار دادند». روزنامه كيهان - 31/2/76
البلاد القديم: «علماى بحرين از مسلمانان و آزادگان جهان خواستند كه به يارى مردم ستمديده و حق پرست بحرين بشتابند. در اطّلاعيه‏اى كه به همين مناسبت منتشر شده آمده است: مردم بحرين هيچ گناهى ندارند جز اينكه مى‏خواهند با آنان مثل بشر رفتار شود، و به شعائر و مراسم مذهبى‏شان احترام بگذارند... مأموران امنيّتى بحرين با حمله به مراسم عزادارى سوگواران شهادت امام سجّاد (ع) يكى از جوانان مسلمان به نام سيّد عبد الزّهرا ستراوى را به شهادت رساندند. همچنين هفته گذشته به حسينيّه منطقه البلاد القديم هجوم آورده و آنرا تخريب نمودند». روزنامه جمهورى اسلامى - 29/3/76
بوري و المعامير و سند و عالي:سایت جمعیت وفاق بحرین تأکید کرد، نيروهاي امنيتي رژیم آل خلیفه همچنان پرچم‌ها و پارچه نوشته‌ها و نمادهاي ماه محرم را جمع آوري مي‌كنند به طوری که گشتي‌هاي امنيتي ديروز تعدادي از اين نمادها و پارچه نوشته‌ها را در منطقه سند جمع آوري كردند. اين اقدام همزمان با تعرض نيروهاي امنيتي به مجالس عاشورایی در شماري از مناطق بحرين از جمله بوري و المعامير صورت گرفت به گونه‌اي كه نيروهاي امنيتي با گازهاي سمي و خفه كننده به عزاداران حسینی حمله کردند. نیروهای امنیتی همچنین بدون مجوز دادستانی کل و دیگر نهادها به دسته عزاداران حسینی در منطقه عالی حمله کردند، و در مناطقی مانند سند و بوری چند پرچم عزای حسینی را پاره کردند. هم چنین مزدوران آل خلیفه که از برگزاری مراسم عزاداری های محرم به هول و هراس می افتند، روزگذشته بار دیگر در ادامه جنایاتشان علیه مردم بیگناه بحرین، به مراسم عزاداری که بحرینی ها به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم برگزار کرده بودند بدون هیچ توجیه و دلیلی با استفاده از گازهای سمی یورش بردند. این برای اولین بار نیست که رژیم آل خلیفه مانع از برگزاری مراسم عزاداری محرم در بحرین می شود چراکه در سالهای گذشته نیز به آزادی دینی و حقوق آنان از طریق یورش به نمادهای مذهبی تجاوز می کردند. عوامل آل خلیفه همچنین سالهای گذشته مانع از خروج هیئت های مذهبی می شدند و این در حالی است که بحرینی ها از سالها پیش به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم وارد خیابان ها شده و عزارداری می کنند.پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۲
النویدرات:حمله به عزاداران حسینی با گازهای سمی: عوامل رژیم آل خلیفه امروز در روز عاشورا (1435) با گازهای سمی به عزاداران حسینی حمله کردند. نیروهای رژیم آل خلیفه امروز در راستای سرکوب ایجاد خفقان و محدودیت برای اهل تشیع در بحرین به کاروان عزاداران حسینی در روز عاشورا و در منطقه النویدرات در جنوب منامه حمله کردند. در این حمله که با گاز اشک آور و گازهای سمی صورت گرفت شماری از عزاداران از جمله کودکان و افراد مسن زخمی شدند. عوامل آل خلیفه همچنین یک جوان را که شعار "لبیک یا حسین" سر داده بود را مورد ضرب و شتم قرار دادند و بازداشت کردند. بنا بر اعلام اهالی منطقه مذکور، نیروهای آل خلیفه علاوه بر استفاده از گازهای سمی علیه زائران حسینی از سوی بالگردهای رژیم که بر فرار آسمان منطقه پرواز می کردند پشتیبانی می شدند.

تصوير
یمن:
صنعا:تروریست‌ها با بمب‌گذاری و پرتاب گلوله‌های آتشین به عزاداران عاشورای حسینی در صنعا حمله کردند. بنابر این گزارش در این حملات که شب گذشته در منطقه الجراف در صنعا برگزار شد تعدادی از مردم شهید و تعدادی زخمی شدند.جنبش الحوثی همچنین مسئولیت این شهدا و زخمی‌ها را بر دوش دولت یمن دانسته و هدف از این اقدامات را ایجاد فتنه طائفی و بر هم زدن امنیت در یمن عنوان کرده است. تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۹

تصوير
افغانستان:
کابل: قبل از ظهر سه‏شنبه همزمان با عاشورای حسینی یک بمب‏گذار انتحاری، مواد منفجره همراه خود را در مراسم عزاداری عاشورا در زیارت منسوب به حضرت ابوالفضل(ع) واقع مرادخانی از مربوطات ناحیه دوم و مقابل ارگ ریاست جمهوری در مرکز شهر کابل منفجر کرد. فاجعه عاشورای امسال 1434 علاوه برتلفات افراد ملکی، حتی زنان و کودکان خانواده‌های بیشتری را به سوگ می‌نشاند که بی سابقه بود. بر اساس گذارش ها مراسم عزاداری حسینی در کابل بر اثر انفجاری که در یکی از زیارت های معروف شهر کابل رخ داد به خاک و خون کشیده شد. که بر اثر آن حدود 30 تن از عزاداران شهید و تعدادی نیز زخمی گردیدند. این انفجار در ساعت 11:45 دقیقه بوقوع پیوست. قبل از اين هم در حمله انتحاری به عزاداران عاشورای۱۴۳۳ هجری قمری افغانستان بسیاری از خانواده ها را داغدار کرد.
مزارشریف: در عملیات تروریستی دیگری در افغانستان، عزارادان در شهر مزار شریف مورد حمله قرار گرفتند. این عملیات بر اثر هنگام عبور عزاداران از چهاراه الکوزی در مقابل شفاخانه ملکی و در شمال روضه سخی به وقوع پیوست. گفته شده است که در این انفجار نیز سه غیر نظامی شهید و سه فرد دیگر زخمی گردیده اند.
قندهار: عزاداران حسینی در شهر قندهار هم هدف حمله انفجاری قرار گرفتند.
» حمله به مسجد شیعیان درافغانستان پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ امتیار شما به این مطلب: دست‌کم سه نمازگزار شیعه در حمله شبه نظامیان به مسجدی در کابل، پایتخت افغانستان زخمی شده‌اند. نیروهای امنیتی افغانستان گفتند،این حمله در ساعات اولیه روز پنجشنبه ( ۱۴ شهریور) زمانی روی داد که مهاجمان ملبس به یونیفورم پلیس افغان وارد مسجد شدند و به روی نمازگزاران آتش گشودند. نیروهای امنیتی افغانستان بلافاصله پس از این حمله دو تن از مهاجمان را کشتند. سازمان اطلاعات افغانستان در بیانیه‌ای اعلام کرد : « دو تبعه پاکستانی مجهز به سلاح AK-۴۷ guns، دو اسلحه، دو چاقو و مهمات وارد مسجد امام حسن مجتبی (ع) د رغرب کابل شدند. مهاجمان اقدام به تیراندازی بی هدف علیه نمازگزاران کردند که در نتیجه سه نفر زخمی شدند.»
لوگر:در روز عاشورا هنگامی که عزاداران افغان در شهر مشغول عزاداری بودند، یک عامل انتحاری خود را در میان عزاداران منفجر کرد که به روایت رسمی بیش از 80 کشته و 150 زخمی بر جای گذاشت. این حمله تروریستی نخستین بار بود که در ایام عزاداری ماه محرم و میان دسته‌ای از عزاداران صورت گرفت و خشم و انزجار زیادی را در پی داشت.

تصوير
پاکستان:
راولپندی: بر اثر یک حمله انتحاری در مراسم عزاداری شیعیان در راولپندی ده‌ها نفر کشته و بیش از ۶۰ نفر مجروح شدند. به گزارش دویچه وله، با آغاز مراسم عزاداری ماه محرم در پاکستان بر شدت عملیات تروریستی علیه شیعیان افزوده شده است. در روزهای اخیر شماری از شیعیان در ولایات کراچی، کویته و لاهور بر اثر حمله‌های انتحاری کشته و مجروح شده‌اند. انفجار بمب در منطقه دهوک سیدان شهر راولپندی که در نزدیکی اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان، قرار دارد خونین‌ترین واقعه‌ی چند روز گذشته بوده است. به نقل از رسانه‌های غربی: "این حمله زمانی صورت گرفت كه عامل انتحاری تلاش كرد، خود را وارد دسته عزاداران حسینی كند، اما زمانی كه با ممانعت نیروهای امنیتی رو‌به‌رو شد، بمب همراه خود را منفجر كرد." بنابر گزارش‌ها پیش از حادثه‌ی راولپندی دو انفجار دیگر در نزدیکی یک حسینیه‌ی شیعیان در کراچی چند کشته و تعدادی زخمی به جا گذاشته بود. مسئولیت عملیات انتحاری در راولپندی و انفجارهای کراچی را طالبان پاکستان بر عهده گرفته است. یکی از سخنگویان پولیس پاکستان می‌گوید: عامل انفجار در نزدیکی اسلام‌آباد جوانی ۱۸ ساله بوده که واسکت حاوی مواد منفجره بر تن داشته و تعدادی نارنجک با خود حمل می‌کرده است. چهارشنبه ۲۲ عقرب ۱۳۹۲
«تروريستها در شهر راولپندى در ايالت پنجاب پاكستان يك رهبر دسته‏هاى عزادارى اهل تشيّع را در منزلش خفه كردند». روزنامه ايران - 22/6/76
لاهور: به گزارش واحد مرکزی خبر از اسلام آباد و به نقل از شبکه های تلویزیون خصوصی آ.آر.وای/ جیو و دنیا ، دو حمله انتحاری به عزاداران امام علی (ع) در منطقه "بهاتی گت" و حسینیه " کربلا گامه شاه" در شهر لاهور مرکز ایالت پنجاب پاکستان حداقل 12 کشته و بیش از صد زخمی برجای گذاشت.۱۱ شهريور ۱۳۸۹
حمله عده‌ای وابسته به یک گروه افراطی به شرکت کنندگان در مراسم عزاداری امام حسین (ع) در این شهر، دست کم 20 زخمی بر جای گذاشت. عزاداران حسینی در شهر لاهور در حالی که قصد برگزاری مراسم "روز حسین" را در دانشگاه پنجاب داشتند، هدف حمله گروهی از افراط گرایان قرار گرفتند که 20 تن از شرکت کنندگان زخمی شدند.پیش از آغاز رسمی مراسم و در حالی که شرکت‌کنندگان در حال ورود به سالن محل برگزاری بودند، عده‌ای که شمار آنان به 300 نفر می‌رسدی و به سلاح سرد مسلح بودند با حمله به این عزاداران تعدادی را مضروب و روانه بیمارستان کردند. این حمله در حالی صورت گرفت که به گفته شاهدان عینی، پلیس و مسئولان دانشگان اقدام مؤثری برای جلوگیری از این حرکت مهاجمان صورت ندادند.بنا به اعلام منابع بیمارستانی، حال یکی از زخمی‌ها وخیم گزارش شده است. تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱ جدی ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۴۰
کراچی: تروریستهای فرقه گرا همچنین عصر امروز در شهر کراچی با تیراندازی بسوی عزاداران امام علی (ع) حداقل 7 تن از عزاداران را زخمی کردند. تروریستها از یک ساختمان دو طبقه در منطقه " بازار امپرس" شهر کراچی مرکز ایالت سند بسوی عزاداران " تیراندازی کردند. در این حال شبکه های تلویزیون خصوصی در پاکستان بنقل از پلیس اعلام کردند: پنج تن از مظنونان این حملات تروریستی بازداشت شده اند. حمله امروز به عزاداران حسینی در حالی صورت گرفت که بر اثر حمله تروریستی روز گذشته "لشکر جهنگوی" به هیئت سینه‌زنی شیعیان در شهر کراچی دست کم سه تن زخمی شدند. ۱۱ شهريور ۱۳۸۹
مولتان: جنایت های تروریستی نمی تواند شور عزاداری حسینی را کاهش دهد، حجت الاسلام راجه ناصر عباس جعفری، رییس مجلس وحدت مسلمین پاکستان در مراسم عزای حسینی که در شهر ملتان پاکستان برگزار شد، گفت: بقای عزاداری سرور سالار شهیدان اباعبدالله(ع) از ما نیست، بلکه بقا و وجود ما از عزاداری سرور و سالار شهیدان(ع) است. وی با اشاره به حملات تروریستی یزیدیان زمان و دشمنان اسلام علیه عزاداران حسینی، خاطر نشان کرد : عزاداری یک جنبشی است که اھمیت جهانی دارد و عزاداران حسینی در نقاط مختلف جهان وجود دارند، اگر قرار بود عزاداری حسینی با جنایت های تروریستی و کشتار عزاداران به پایان می رسید اکنون دیگر شاهد هیچ گونه مراسم عزای حسینی در جهان نبودیم، زیرا تروریست ها قرن هاست در حال کشتار عزاداران هستند، ولی این عزاداری ها با شور و هیجان بیشتری برگزار می شود. وي ادامه داد: عزاداری سید الشهدا(ع) و محبت و مؤدت اھل بیت(ع) عامل خشنودی خدا و بقای نهضت امام حسین(ع) و شهدای کربلا است. حجت الاسلام جعفری تصریح کرد: عزاداری حسینی غذا و انرژی روحی ما به شمار می آید و تا زمانی که روح در بدنمان قرار دارد در برابر ظلم و ظالمان خواهیم ایستاد. همانگونه که جسم بدون روح تنها یک پیکر بی جان است زندگی ما نیز بدون عزاداری سرور و سالار شهیدان بی معنا است. 1391/10/16
لکی مروت: ساعتی پیش بر اثر حمله یک عامل انتحاری در نزدیکی هیئت عزاداران حسینی در محله ای در شهر لکی مروت چنین نفر به شدت مجروح شدند اما این حادثه تلفاتی نداشت. عامل انتحاری که سوار بر "رکشا" بود، قصد داشت خود را میان عزاداران منفجر کند اما با اقدام به موقع پلیس حاضر در محل و تیراندازی به سمت وی، پیش از ورود به میان جمعیت منفجر و چند نفر از جمله 2 پلیس زخمی شدند. این در حالی است که به گزارش منابع خبری عزاداری در شهر مذکور همچنان ادامه دارد
هنگو: حمله خمپاره اي به شهر "هنگو" ـ واقع در ايالت خيبرپختون خوا ـ اگرچه به دسته‏هاي عزاداري اصابت نکرد اما موجب شهادت تعدادي از مردم بي‏دفاع اين شهر شد. تروريست‏هاي طالبان از کوهستان‏هاي اورکزئي ايجنسي، مناطق مختلفي در شهرستان هنگو را هدف خمپاره قرار دادند. در اين حملات مناطق "قاضي تالاب"، "خوري کلئ"، "ملک آباد" و "بازار هنگو" هدف قرار گرفتند و مجموعاً هشت نفر در اين حملات کشته شدند. با توجه به اينکه بيشتر اين مناطق شيعه‏نشين نيستند، تعداد دقيق شيعيان شهيدشده معلوم نيست؛ اما براساس يک گزارش، در ملک آباد دو نفر از شيعيان عزادار شهيد شده‏اند؛ و گزارش ديگري حاکي است که شش نفر شهيد شده‏اند.
پيشاور: پرتاب بمبي به ميان کاروان عزادارن حسيني(ع) در دسته‏ي شب عاشوراي شهر "پيشاور" ـ مرکز ايالت خيبرپختون خوا ـ موجب زخمي شدن تعداد زيادي از شيعيان پاکستاني شد. «محمد سيرگا» فرماندار پيشاور نيز به رسانه‏ها گفت: «تروريستي که با بمب دست‏ساز به شيعيان عزادار حمله کرده، انتحاري نبوده است و او بمب خود را به ميان جمعيت عزادار پرتاب کرده است!» به گفته سيرگا، پليس پيشاور نتوانست تروريست را دستگير کند.
شکارپور: اما در شهر "شکارپور" ـ واقع در ايالت سند ـ يک عامل انتحاري که قصد داشت خود را در جمع عزاداران حسيني منفجر کند براثر تيراندازي پليس زخمي شد؛ اما وي خود را منفجر کرد که در اثر آن، چهار پليس، زخمي شدند
ابيت آباد: اعضاى گروهك وهّابى سپاه صحابه با حمله به مراسم عزادارى شيعيان در شهر ابيت آباد پاكستان هفت تن از آنها را مجروح كردند». روزنامه كيهان - 15/4/76
چكوال: «... اهالى روستاى شيعه نشين چكوال (در پنجاب پاكستان) كه غالباً كشاورز و دامدار هستند، در اربعين حسينى به دليل فشارهاى وهّابيّون كه از حمايت پليس محلّى نيز برخوردارند، موفّق به برگزارى مراسم عزادارى نشده و همچنان در محاصره كامل اين گروه افراطى قرار دارند. در ايّام عزادارى سرور شهيدان حضرت اباعبداللّه الحسين (ع) وهّابيّون به انحاء مختلف از برگزارى مراسم مذهبى و عزادارى شيعيان جلوگيرى مى‏كنند، و محافل و اماكن مذهبى آنان به وسيله بمب و سلاحهاى گرم مورد حمله وحشيانه قرار مى‏گيرد. يك حسينيه مسلمانان اين منطقه نيز اخيراً توسّط وهّابيّون به آتش كشيده شد». روزنامه جمهورى اسلامى - 3/5/75

تصوير
هند:
كشمير- سرینگر: واحد مرکزی خبر، یک مقام پلیس هند که خواست نامش فاش نشود، گفت پلیس ضد شورش کشمیر با استفاده از باتوم و گاز اشک آور اقدام به متفرق کردن شیعیان عزادار در سرینگر کرد. وی تصریح کرد: "ما همچنین از ماشین های آبپاش برای متفرق کردن آنها استفاده کردیم". مقامات هند برگزاری چنین مراسم هایی را در کشمیر ممنوع اعلام کرده اند.این مقام پلیس کشمیر هند افزود: "ما باید بیش از۳۰ نفر از عزاداران را که این ممنوعیت ها را نقض کرده بودند، بازداشت می کردیم".به گزارش خبرگزاری فرانسه از سرینگر ، این مقام خاطر نشان کرد در این درگیری ها بیش از بیست نفر از عزاداران و یک مامور پلیس زخمی شدند.چهارشنبه،۲۲ آبان،۱۳۹۲
«پليس كشمير تعدادى از عزاداران حسينى را به بهانه سرپيچى از دستور منع اجتماعات در خيابانهاى سرينگر مورد ضرب و شتم قرار داد، و چند تن از آنان را نيز بازداشت كرد». روزنامه ايران - 28/2/76
حمله به عزاداران عاشورای حسینی در کشمیر: پلیس وابسته به دولت هند با عزاداران منطقه سرینگر کشمیر درگیر شد و از تجمع و عزاداری آنان جلوگیری کرد، گزارش می‌شود که پلیس هند، برای متفرق کردن دسته‌های عزاداری از گاز اشک آور و باتوم استفاده کرده است.(عاشوري 1435)

لكنهو: هزاران تن از مسلمانان شهر لكنهوى هند، روز شنبه در اعتراض به مرگ دو جوانى كه در اعتراض به ممنوعيّت بيست ساله عزادارى عاشورا در اين شهر خود سوزى كردند، در خيابانهاى اين شهر به راهپيمايى پرداختند... تظاهر كنندگان تهديد كردند اگر ممنوعيّت عزادارى ايّام عاشورا لغو نشود آنها نيز خود را آتش خواهند زد». روزنامه قدس - 31/1/76
«در پى درگيريهاى پراكنده روز پنج‏شنبه ميان پليس هند و شيعيان اين شهر مركز اتارپرادش كه به منظور راهپيمايى به خيابانهاى شهر سرازير شده بودند تعداد زيادى از راهپيمايان و نيروهاى پليس مجروح و شمارى نيز كشته، و پنج‏هزار تن از شيعيان نيز بازداشت شدند. اين راهپيمايى در اعتراض به ممنوعيّت بيست‏ساله عزادارى ايّام محرّم در معابر عمومى شهرهاى ايالت اتارپرادش برپا شد. اين مقرّرات در سال جارى ميلادى به بهانه جلوگيرى از درگيرى ميان شيعيان و اهل تسنّن در اين ايالت وضع شده است». روزنامه كيهان - 7/4/76
«پس از مراسم اربعين 680 تن از شخصيّتهاى شيعه شهر لكنهو را به دليل نقض ممنوعيّت عزادارى در معابر عمومى اين شهر و راه انداختن مراسم عزادارى اربعين در شهر لكنهو بازداشت كردند... رئيس پليس شهر لكنهو ديروز اعلام كرد كلب‏جواد از رهبران شيعه شهر ياد شده را نيز بازداشت كرده، و هم اكنون در پى دستگيرى ساير شخصيّتهاى پرنفوذ شيعه در اين شهر هستند». روزنامه ايران - 9/4/76

تصوير
مالزی:
سلانگور: ماه گذشته همزمان با شب عاشورای 1432 (24 آذر 1389) گروه دویست نفره شیعیان در "حسینیه حوزه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام" در منطقه "سری گُمباک" واقع در ایالت "سلانگور" در کشور مالزی، گرد هم آمدند، که این گرد‏همایی با دخالت پلیس به دستگیری شرکت کنندگان و از جمله دستگیری «حجت الاسلام والمسلمین محسن رادمرد» از مبلغان ایرانی و «حجت الاسلام کامل زهیری» از روحانیون شیعه بومی منجر شد . این در حالی است که عملکرد دولت مالزی در شکنجه و آزار و اذیت شیعیان از طرف علمای برجسته این کشور به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و مقامات این کشور را به حرکت دادن کشور به سمت "طالبانی شدن" متهم کرده‏اند.

تصوير
اندونزی:
جزیره جاوه: حمله گروههای تندروی وهابی به شیعیان اندونزی بویژه در جزیره جاوه در شرق این کشور همچنان ادامه دارد و با نزدیک شدن به اربعین حسینی این روند در حال تشدید شدن است. به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، شیعیان این منطقه در کشور اندونزی همزمان با فراررسیدن ماه محرم الحرام و آغاز برگزاری مراسم شهادت امام حسین(ع)، از سوی وهابی های افراطی این کشور که از سوی عربستان سعودی و قطر حمایت می شوند، مورد حمله واقع می شوند و در بیشتراوقات منازل آنها را به آتش می کشند امری که آنها را وادار به فرار از منازل و پناه بردن به مناطقی دیگر از جمله اماکن ورزشی می کند.حادثه ی پناه بردن شصت خانوار شیعه به استادیوم سامپانگ از جمله این حوادث فرقه گرایانه گروههای تندروی وهابی است که چندی پیش و در روز عاشورا رخ داد. این حادثه پس از آن صورت گرفت که گروههای تندروی وهابی چند هفته پیش با حمله به منازل شیعیان در بسیاری از روستاهای جزیره جاوه به دلیل برگزاری مراسم شهات امام حسین(ع)، اقدام به آتش زدن و سوزاندن منازل، مساجد، و تنها مدرسه ی شیعه در این منطقه کردند و صدها نفر ازآنها را از منازلشان بیرون کردند.

تصوير
جمهوری آذربایجان:
گنجه: فرماندار گنجه که برای تفریح در یکی از کشورهای اروپایی به سر می برد پس از ممنوعیت عزاداری های ایام محرم، برگزاری مراسم احیای شب های قدر را هم ممنوع اعلام کرد. البته جوانان مومن گنجه باز هم مخالفت صریح خود را با این سیاست ها اعلام کرده و گفته اند که شب های قدر را در مساجد احیاء خواهند کرد. مراسمات پر شور روزهای عاشورا و تاسوعای شهر گنجه در طول سالیان متمادی مورد توجه مردم گنجه و شهرها و روستاهای اطراف بوده است اما با سختگیری های پی در پی المار ولی اف و سیاست های دین ستیزانه وی، باعث گردیده است تا گردانندگان اصلی این مراسمات مذهبی در ایام محرم و صفر در بازداشت بسر ببرند. در شهر گنجه نیز عزاداری ماه محرم از شکوه خاصی برخوردار است و مردم در مساجد و حسینیه‌ها و خیابانها به عزاداری می‌پردازند. علی‌رغم ممانعتهای حکومت، عزاداران حسینی به مداحی و تعزیه سرایی می‌پردازند. آنچه در این سفر ما را تحت تاثير قرار داد و با عث تعجب گردید، علاقه و عشق سرشار مرد و زن، کودک و سالخورده، جوانان و نوجوانان این دیار به حضرت سالار شهیدان بود. زیارتگاهها و مساجد و اماکن مذهبی اصلی‌ترین محلهای حضور مردمی برای عزاداری می‌باشند. با وجود اینکه حکومت، محدویتهایی برای کشیده شدن عزاداریها به محوطه خیابانها ایجاد می‌کند، اما در عمل مردم در شهرهای مختلف در خیابانها نیز عزاداری می‌کنند.
نارداران: مراسم عزاداری حضرت سالار شهیدان در جمهوری آذربایجان از گذشته تا بحال با فراز و نشیب‌های مختلفی همراه و برگزار شده است و حتی در دوران خفقان حاکمیت دیکتاتوری کمونیستی مردم آشکارا و پنهانی خود را ملزم به شرکت در عزای امام حسین (ع)می‌کردند. این گرایشات موجب توجه تحلیل گران خارجی نیز شده است: "شیعیان هر ساله روز 10 محرم، روز یادبود امام حسین(ع)را برگزار می‌کنند. منابع تاریخی در برگیرنده شواهد برگزاری این مراسم از قرون وسطای اولیه هستند. حتی تعقیب دین در دوران حکومت شوروی نتونست این مراسم را ریشه کن کند. در حال حاضر همانند دوران کمونیستی هیچ کس در روز عاشورا عروسی برگزار نمی‌کند و هیچ جشن خانوادگی صورت نمی‌گیرد. ویژگی آذربایجان این است که اقلیت سنی هم در مراسم عاشورا شرکت می‌کنند. زیارتگاه حضرت رحیمه (س)که در نزد مردم به بی بی رحیمه و خواهر حضرت امام رضا (ع)منتسب است و در روستای نارداران باکو قرار دارد، یکی از اماکنی است که مردم از نقاط مختلف این کشور جهت زیارت و شرکت در مراسم عزاداری در آن شرکت می‌کنند. این روستا به میمنت حضور این امام زاده در طول تاریخ 200 ساله بعد از جدایی از ایران هویت دینی خود را حفظ کرده و عزاداری و سایر مراسم دینی در این روستا به فرهنگ تبدیل شده است. عزاداری با حضور مردم دیندار بخصوص جوانان و نوجوانان و زنان مومنه رونق خاصی دارد و بیش از 20 هزار نفر در غم شهادت سالار شهیدان بر سر و سینه می‌زنند. رهبر فقيد اسلامگرایان جمهوری آذربایجان در خاطرات خود آورده است: من علی اکرام علی زاده(علی اف) فرزند اسماعیل در سال 1940 در روستای معروف«نارداران» - 25 کیلومتری شمال باکو - در یک خانواده متدین به دنیا آمدم.نیاکان و خاندان ما در گذشته از شیعیان خاص در منطقه بوده اند. گورستان قدیمی نارداران که صدها سال و شاید بیش از هزار سال قدمت دارد، به «مزار شهدا» معروف است. یادم هست وقتی بچه بودم به دیدن قبور ویران شده می رفتیم. استخوان ها و جمجمه ها یی از آن ها بیرون آمده جمجمه هایی که میخ های بزرگ بر پیشانی آن ها کوبیده بودند و از پشت سرشان بیرون آمده بود! جای مسمار ها به شکل سوراخی در پیشانی و پشت جمجمه ها مانده بود. هنوز هم گاهی از این جمجمه ها پیدا می شود. مردم می گفتند صاحبان این جمجمه ها شیعیان امام علی (ع) بود که در زمان حجاج بن یوسف یا در حکومت های ضد خدایی دیگر گرفتار و به این کیفیت کشته شده اند یعنی روی زمین به پشت خوابانیده اند و مسمار را بر پیشانی شان می کوبیده اند. (ولي عليرغم همه اين آسيبها و شهادتها بر عقيده به اهل بيت پايداري كرده و عزاداري براي ايشان را به هر قيمتي بود برپا مي نمودند).
زندان بايل باكو: «... حاجى‏آقا نورى‏اف عضو شوراى عالى حزب اسلامى كه به دليل بيمارى از زندان بايل باكو به بيمارستان اين زندان منتقل شده بود، با بستن پارچه‏هاى سياه در محلّ اسكان خود قصد برپايى مراسم عزادارى حسينى را داشت؛ امّا به دستور رئيس زندان براى 15 روز به يك اطاق انفرادى در اين بيمارستان منتقل شده است. حاجى آقا نورى‏اف و سه تن ديگر از اعضاى شوراى عالى حزب اسلامى از جمله على اكرام على‏اف رهبر اين حزب سال گذشته در آستانه عاشوراى حسينى دستگير شدند». روزنامه كيهان - 25/2/76
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مواسات با امام حسين در شرايط سخت

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه نوامبر 13, 2013 4:59 am

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت1
محمد حسن ضیغمی از رزمندگان لشکر«42 قدر» استان مرکزی است. او که سال 65 به جبهه اعزام شده بود، با بیان خاطره‌ای از ماه محرم و حضورش در جبهه می‌گوید: اواخر پاییز سال 65 به عنوان معلم به جبهه رفتم و در پادگان «حر» اهواز مستقر شدم. یادم می‌آید اولین حضورم مصادف شده بود با ایام محرم. از همین رو زمانی که در پادگان بودیم بع د از نماز به عزاداری و سینه‌زنی می‌پرداختیم.
روزهایی هم که به شلمچه یا جزیره مجنون می‌رفتیم با رعایت جوانب امنیتی و احتیاط در سنگرها مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) را برگزار می‌کردیم. در جبهه از آن‌جایی که امام حسین (ع) الگوی شهیدان و رزمندگان است عزاداری و برپایی مراسم سینه‌زنی از معنویت بیشتری برخوردار بود.
یادم می‌آید روز عاشورا به اهواز رفتیم. دسته‌های عزاداری متعددی در کوچه و خیابان‌های این شهر به چشم می‌خورد. ستون عزاداری تلفیقی از رزمندگان با لباس خاکی و مردم عادی بود و همین باعث شد شهر از روحیه حماسی خاصی برخوردار شود. در میان ما یک نوجوان مداح وجود داشت که نوحه می‌خواند. همراه او به مسجدی در مرکز شهر رفتیم. در همان حال که با نوحه سوزناکش سینه‌زنی می‌کردیم ناگهان چشمم به پیرمردی افتاد که در گوشه‌ای از مسجد نشسته است. نوحه و هوای او را منقلب کرده بود و آن چنان که قطره‌های اشک با درخشش خاصی از چشمش بر روی محاسن‌اش جاری شد. تماشای این صحنه و ارتباطی که با نوحه برقرار کرده بود را هنوز پس از گذشت حدود 27 سال به یاد دارم و همواره دلم خواسته است که یک لحظه جای آن پیرمرد بودم.

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت 2
داود احمـدپور در خصوص عزاداري‌هاي محرم در جبهه‌ها گفت : عزاداري براي امام حسين(ع) در جبهه‌ها مختص محرم نبود و نسبت به امام حسين(ع)، كربلا، شهداي كربلا و عاشورا در تمام ايام برنامه بود. به ‌خصوص در دهه محرم برنامه‌ها به صورت منظم پيش مي‌رفت؛ زيارت عاشورا هر روز صبح خوانده مي‌شد و نوحه‌خواني و عزاداري مدام برپا مي‌شد، زيرا اعتقاد رزمنده‌ها بر اين بود كه حيات جبهه‌ها بستگي به توسل به شهيد كربلا داشت. وي به خاطرات ايام محرم در جبهه اشاره كرد و گفت: تنها افتخارم حضور در جبهه كه هنوز هم به آن مي‌‌بالم اين بود كه با بچه هيأتي‌‌ها بودم؛ با بچه‌هايي كه نسبت به مسأله عاشورا و كربلا حساسيت خاصي داشتند، وقتي از جبهه برگشتند، هركجا كه امكان داشت هيأت خود را فعال كردند. به عنوان مثال رزمندگان گردان قمر بني‌هاشم (ع) به صورت فعال در تهران بين بچه‌هاي رزمنده فعاليت مي‌كنند و هيأت مكتب عاشورا در شهرري توسط شهيد محمود ملكي برپا شد. احمدپور اضافه كرد: روز اول محرم سال 63 در تهران بودم كه يك نوار نوحه جديد تهيه و به سمت مهران حركت كردم. وقتي براي روز دوم به شهر مهران رسيدم شهيد مصطفي ملكي و شهيد علي سنبله كار با تعدادي ديگر از رزمنده‌ها پشت خاكريز نشسته بودند. شهيد مصطفي ملكي ناراحت بود، علت ناراحتي‌ او را جويا شدم. گفت «2 شب از محرم گذشته و من هنوز براي امام حسين (ع) سينه‌زني نكرده‌ام». در اين هنگام شهيد علي سنبله‌كار رو به شهيد مصطفي ملكي كرد و گفت: «اين كه ناراحتي ندارد، اگر دوست داري، براي مراسم سينه‌زني، حسينيه‌اي برپا مي‌كنيم»؛ وقتي اين پيشنهاد را شهيد سنبله‌كار داد، بچه‌ها به اتفاق هم با يك يا علي (ع) برخاستند و به يكي از سنگرها رفتند تا آن سنگر كوچك را براي حسينيه آماده كنند. اين رزمنده دفاع مقدس بيان كرد: در وضعيتي كه ما قرار داشتيم، بلدوزر و لودر نمي‌توانست به آن قسمت بيايد، زيرا ما پشت خاكريز بوديم و عراقي‌ها در ارتفاعات قرار داشتند و به سنگرهاي ما مسلط بودند؛ ما مجبور بوديم خودمان به كندن زمين و برپايي حسينيه اقدام كنيم. تا اينكه بچه‌هاي رزمنده‌ با دست خالي شروع به كندن زمين كردند. براي برپايي حسينيه در جبهه امكانات محدود بود و رزمندگان با دستان خود زمين را مي‌كندند كه بعد از آن دست همه آنها به شدت تاول زده بود و طوري اين حسينيه مسقف شد تا بچه‌هاي رزمنده بتوانند ايستاده سينه‌زني كنند. وي افزود: ديوارهاي حسينيه را با پتوهاي مشكي سياهپوش كرديم، حميد ترابي خط خوبي داشت و روي كاغذ اشعاري را نوشت و به صورت كتيبه دور سنگر نصب كرد. حدود 4 شبانه روز تلاش كرديم تا حسينيه را براي عزاداري سالار شهيدان برپا كنيم. وقتي سنگر حسينيه به اتمام رسيد به همه رزمنده‌ها اعلام كرديم براي عزاداري، شب به اين سنگر بيايند. احمدپور ادامه داد: شهيد مهدي هدايتي، شهيد احمد كيايي، رضا پوراحمد، محمد طاهري و مجيد قنبري‌ها از رزمنده‌هاي مداح بودند كه در آنجا حضور داشتند. در حسينيه براي نوحه‌خواني حاضر مي‌شدند و وقتي شب فرا مي‌رسيد، نماز خوانده مي‌شد و نوحه‌خواني و سينه‌زني را برگزار مي‌كردند. وي اضافه كرد: در همان موقع شهيد مصطفي ملكي روضه حضرت رقيه (س) را براي بچه‌ها خواند و گفت: «شما با عشق امام حسين (ع) اين حسينيه را برپا كرديد و هيچ اجباري در كار نبود و براي اينكه اينجا جمع شويد و براي امام حسين (ع) سينه بزنيد، دستانتان تاول زده و نمي‌توانيد سينه بزنيد و ياد كنيد لحظه‌اي كه دختر سه ساله با پاهاي كوچك و تاول‌زده خود روي آتش و سنگ راه مي‌رفت و تازيانه بر سر او مي‌زدند».
وي افزود: مراسم عزاداري تا بعد از عاشورا در آن حسينيه برپا شد، بچه‌هاي رزمنده خوشحال بودند كه فضايي وجود دارد كه در آنجا سينه‌زني و عزاداري كنند؛ براي بچه‌هاي رزمنده‌اي كه از ما فاصله داشتند و امكان ورود به سنگر حسينيه را نداشتند، هميشه يكي از مداحان در روز به 7 يا 8 سنگر مي‌رفتند و نوحه‌خواني مي‌كردند تا رزمندگان را به عطشي كه نسبت به محرم داشتند، سيراب كنند.
احمدپور خاطرنشان كرد: از آن جمعي كه به عشق حضرت اباعبدالله‌الحسين(ع) در مهران سينه مي‌زدند، حدود 12 نفر شهيد شدند. مصطفي ملكي، علي سنبله‌كار، مجتبي صفدري، رحيم عزيزي، ‌مجيد قنبري‌ها كه بعد از آن جريان و در ادامه جنگ به فيض عظيم شهادت نايل آمدند و يكي از پرافتخار‌ترين و زيباترين خاطراتي كه در ذهن دارم، قصه اين عزاداري بود كه آن روز در آن جا به خاطرش حسينيه برپا شد.

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت3
یكى از رزمندگان در خاطرات خویش مى نویسد: برادر موسى كسى بود كه در مقرّ فاطمیّه ، مراسم به یاد فاطمه زهرا(س ) برپا مى كرد. هر شـب بـا او زیـارت عـاشـورا مـى خـوانـدیـم . ایـن هـا بـاعـث شـده بـود تـا حـال و هوایى ایجاد شود كه هیچ سازماندهى نظامى نمى توانست این طور در بچّه ها احساس مسؤولیّت ایجاد كند. بچّه ها بیش تر از حدّ و ظرفیت جسم و توانشان كار مى كردند. خداى تبارك و تعالى شاهد بود، چیزى به جز عشق ، بچّه ها را حمایت نمى كرد. روضـه در زیارت عاشورا، چاشنى همیشه برنامه بود و اشك وسوز و سوگوارى ، روح و جان را تـلطـیـف مـى كـرد. یكى از رزمندگان در خاطره اى درباره سردار سرلشكر، شهید حسن باقرى (افشردى ) مى گوید: سومین یا چهارمین بارى بود كه آهنگران به منطقه ما مى آمد. حسن باقرى از او خواهش كرد صبح پـنـج شنبه براى بچّه ها زیارت عاشورا بخواند. آهنگران خیلى خسته بود. شب ، یك ساعت بیش تـر نـخـوابـیـده بـود. بعد از زیارت عاشورا، حسن باقرى خواهش كرد روضه حضرت رقیه را بـخـوانـد. تـنـهـا مـن مـى دانستم چه اتّفاقى خواهد افتاد. ته دلم خالى شد، بچّه هاى اطراف از حالت من تعجّب كردند. نمى دانستند حسن باقرى چقدر به حضرت رقیّه ارادت دارد. نـگـران شـدم .مـى دانـستم تا شهر مسافت زیادى راه است و او با شنیدن روضه حضرت رقیّه از حـال مـى رود. بـه هـر حـال ، آهـنـگـران شـروع كـرد. از اوّل تـا آخـر روضـه ، حسن باقرى در حال سجده بود. شاید مى خواست كسى نبیند كه چه حالى دارد. فـضـاى روضـه مـرا گـرفـته بود و در فكر حسن باقرى بودم . روضه تمام شد. منتظر بـودیـم او سـر از سـجـده بـردارد. كـف سـنـگر، سه تا پتو روى هم انداخته بودیم . جایى كه باقرى سرش را گذاشته بود، خیس بود. پتو را برداشتم ، پتوى بعدى هم خیس بود، آن را هم برداشتم ، پتوى سومى هم خیس بود!

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت4
پست نگهبانیش افتاده بود نیمه شب. سر پست نشسته بود رو به قبله و اطرافش رو می پایید. داشت با خودش زمزمه می کرد. (توسل و زيارت امام حسين عليه السلام)
نفر بعدی که رفت پست رو تحویل بگیره دید مهدی با صورت افتاده رو زمین. خیال کرد رفته سجده،هر چی صداش زد صدایی نشنید. اومد بلندش کنه دید تیر خورده توی پیشونیش و شهید شده.
فکر شهادتش اذیتمون می کرد، هم تنها شهید شده بود هم ما نفهمیده بودیم. خیلی خودمون رو می خوردیم.
تا اینکه یه شب اومد به خواب یکی از بچه ها و گفته بود: نگران نباشید، همین که تیر خورد به پیشونیم، به زمین نرسیده افتادم توی آغوش آقا امام حسین(ع)

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت5
اسیران ایرانی نیز در زمان اسارت محرم، عاشورا و عزاداری برای سید الشهدا را فراموش نمی کردند تا جایی که برای این کار سخت ترین شکنجه ها را تحمل می کردند. باید گفت با وجود تمام محدودیت ها و سخت ترین آزارها دشمن خبیث بعثي نتوانست شور حسینی را از اسرای ایرانی بگیرد.
یکی از آزادگان درباره مراسم سوگواری ماه محرم در اسارت به نقل خاطره ای از آن ایام پرداخت و گفت: از طریق شورای مخفی هدایتگری اردوگاه که شامل تعدادی از نخبگان اسیر بود، در نخستین سال اسارت که مراسم عزاداری رونقی چندان هم نداشت تصمیماتی برای سوگواری گرفته شد لذا در اولین گام مداحان حاضر در جمع اسرا شناسایی شدند.
عبدالله کریمی با بیان اینکه تبادل اشعار و مرثیه ها گام بعدی بركزاري عزاداری بود، گفت: احسان آبیاری، بصیری، مزاری، محمدی و نعمتی از جمله مداحان بودند.
وی افزود: در مرحله بعد باید قلم و کاغذ تهیه می شد بنابراین مخفیانه به یک قلم دسترسی پیدا کردیم و از سفیدی حاشیه روزنامه و کاغذهای پاکت سیمان و پودر لباسشویی استفاده کردیم تا اشعار و نوحه ها بصورت مکتوب در اختیار مداحان قرار گیرد.
کریمی با بیان اینکه در «اردوگاه تکریت 12» بیش از 9 آسایشگاه با جمعیت 70 تا یکصد نفر وجود داشت، افزود: به دلیل حضور نگهبانان عراقی، عزاداری در خارج از آسایشگاه ها امکان پذیر نبود.
این آزاده سرافراز اضافه کرد: یک نفر را مامور کرده بودیم که در نزدیکی پنجره ها نگهبانی دهد تا اسرا را از آمدن نگهبانان عراقی مطلع کند بنابراین وقتی آنها به نزدیک پنجره می رسیدند، صداهایمان را آهسته می کردیم اما برخی مواقع هم که عراقی ها متوجه مراسم می شدند، همان موقع به میان اسرا هجوم می آوردند و اسرا را به باد کتک می گرفتند.
کریمی با بیان اینکه عزاداری اسرا برای سالار شهیدان در اوج مظلومیت و غربت بود، اظهار کرد: از سال دوم اسارت به خاطر مقاومت و فشارهای اسرا، عراقی ها متقاعد شدند که برای برگزاری این مراسم مجوز صادر کنند.
وی افزود: برگزاری مراسم عزاداری با گذاردن شرط و شروط هایی توسط عراقی ها آزاد همراه شد اما یکی از این شرط ها این بود که هنگام اجرا چراغ ها روشن باشد و در زمان محدود و مشخص اسرا به صورت نشسته به عزاداری بپردازند.
صبح ها در یک آسایشگاه و بعد از ظهرها در آسایشگاه دیگر عزاداری انجام می شد و قبل از آن نیز یکی از اسرا که اطلاعات خوبی درباره واقعه عاشورا داشت، سخنرانی می کرد.
کریمی افزود: در محرم یکی از این سال های اسارت عزاداری به همان سبک و سیاقی که دیکته شده بود به اجرا درآمد ناگهان متوجه یکی از نگهبانان عراقی شدیم که در پشت پنجره آسایشگاه هم صدا با بچه ها می خواند و سینه زنی می کند.همه تعجب کردیم و منتظر تنبیه او از سوی مسئولان اردوگاه شدیم.
این آزاده افزود: صبح روز بعد که سرنگهبان برای آمار اسرا آمده بود در مقابل چشمان همه، بعثی ها آن نگهبان را به جرم همراهی و مشارکت در عزاداری با اسرا به شدت تنبیه و مجازات کردند,

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت6
علي آقا قيومي، يكي از پيرغلامان حسيني ابرقو: در دوران رضاشاه، روضه در خفا و با تعداد میهمانان کم برگزار می شد و مراقب بودند که خبر برگزاری همین نشست‌های کوچک هم جایی ذکر نشود تا موجب دردسر عزاداران حسینی نشود. برای برپایی مراسم، درب خانه را بسته و یکی از بانیان سر کوچه کشیک می داده است. اگر رهگذری و یا شخص آشنا یا مورد اعتمادی می آمد، با اشاره او را به منزل راهنمایی می کردند. هیئت ها به طور کامل تعطیل شد، با فشارهای اعمال شده از سوی حکومت رضاخانی، برپایی هیئت و یا حرکت دسته‌جات در معابر و کوچه‌ها به طور کامل تعطیل شده بود و فقط بعضی افراد به اسم هیئت به صورت پنهانی به امامزاده عباسعلی(ع) رفته و عزاداری می‌کردند. این امامزاده نسبت به ابرکوه دورافتاده بود و امنیه خاصی نیز آنجا نبوده به همین دلیل عزاداران تا قبل از اینکه شخص غریبه‌ای به آن محل بیاید، می‌توانستند به گریه و زاری بر مصائب اهل‌بیت(ع) بپردازند اما در همان حال نیز وحشت از حضور شخصی خبرچین در جمع وجود داشته است. آژان ها مانع برپایی خیمه های عزای حسینی می شدند.

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت7
* از دوران ممنوعيت روضه‌خواني و عزاداري در زمان رضاخان بگوييد.
مرحوم استاد حاج نصرالله كياماري پيش‌كسوت ذاكران آل طه (ع) شهرستان دماوند: اين دوره كه بين مردم به دوران « قدغني» معروف است به مردم خيلي سخت گذشت. من آن ايام 25 سالم بود و معمولاً در ايام محرم به نوحه‌خواني مشغول مي‌شدم. مجالس روضه در آن سال‌ها در خانه‌ها تشكيل مي‌شد. در برخي مواقع نيز مراسم سينه زني و عزاداري در زير زمين مسجد جامع برگزار مي‌شد؛ شام را مي‌ پختند بعد بين خانه‌ها تقسيم مي‌كردند، ماهم در خانه‌ها گردش مي‌كرديم و به هر در خانه يكي از جوانان مامور مي‌شد كه نگهباني بدهد و چنانچه مأموران امنيه مي‌آمدند به ما خبر مي‌داد. البته در بعضي موارد مأموران هم آدم‌هاي خوب و متديني بودند و مجالس را گزارش نمي‌كردند، بعضي افراد نيز به گرفتن مقداري پول و غذا راضي شده و مي‌رفتند. اما بعضي نيز كه عناد و لجاجت داشتند خيلي اذيت مي‌كردند.
در آن زمان مسجد جامع ، امام جماعت نداشت و ما در زيرزمين روضه‌خواني مي‌كرديم، 5 يا 6 شب كه گذشت و ناگهان امنيه‌ها به داخل مجلس ريختند. من مشغول روضه‌خواني بودم يكي از امنيه ها به جان من افتاد و با شلاق و لگد مرا به ساختمان امنيه برد (همين جايي كه الان ساختمان جديد مخابرات را ساخته‌اند). يك شب را در زندان ماندم تا اينكه يكي از همشهري‌ها به نام علي آقا حاجي محمد كه متصدي مجالس سينه‌زني بود آمد و 50 تومان به رئيس امنيه داد و او نيز مرا آزاد كرد. اهالي محله چالكا آن‌طور كه شنيده‌ام مي‌رفتند و پشت كوه سرهار عزاداري مي‌كردند، در همان زمان مرحوم حاج غفور حاج حسيني كه چراغ دار بود؛ مي‌آمد دنبال من و با هم به خانه‌هاي مردم مي‌رفتيم.
خاطره اول: رئيس امنيه به روستاها و محلات سر مي‌زد و اگر مجلس برقرار بود بهم مي‌زد؛ يكي از شب‌ها به اوره رفت ديد خبري نيست. از آنجا به دشتمزار آمد متوجه شد كه چراغ حسينيه دشتمزار روشن است ، با كمال جسارت با سگي كه همراهش بود وارد حسينيه‌ شد. مرحوم آقا سيد جواد مدني (روحاني محل) در مجلس بود، آنجا چه گذشت من نمي‌دانم. اما وقتي رئيس امنيه بيرون آمد رنگ‌پريده و دستپاچه بود. آن‌قدر كه اسب او را بر زمين زد. آنجا بود كدخداي اوره به را كه به همراه او آمده بود سرزنش كرد كه اين جا چه جايي بود كه مرا آوردي؟! يكي دوماه بعد همين رئيس امنيه مامور خدمت در كردستان شد كه در هنگام عزيمت به كردستان بر اثر تصادف كشته شد!!
خاطره دوم: يكي از مأموران امنيه نيز بود كه وقتي جوانان دسته عزاداري بلند كرده بودند، بيرق را از دست يكي از بچه‌ها به زور گرفت و با پاي خود شكست. همين آدم را خبر دارم اواخر در تهران نو ، مبتلا به درد پا شد كه همان پايش را كه سياه شده بود قطع كردند.
خاطره سوم: يك نفر بود بنام اخلاقي كه منزل او در كنار حسينيه چالكا بود. مادر متدين و مؤمنه اي داشت. زياد به او سفارش مي‌كرد كه به مردم كاري نداشته باش! اما او خيلي توجه نمي‌كرد در همان سال كه به دماوند آمده بود از مردم پول مي‌گرفت و اجازه مي‌داد. شب چهاردهم ماه محرم بود كه خانه اش آتش گرفت و به كلي اموالش از بين رفت.
خاطره چهارم: مسجد كمال، مسجد كوچكي است در محله درويش (شايد گنجايش حداكثر 20 نفر را داشته باشد) يكي از شب‌ها من آنجا روضه‌خواني داشتم. عده اي از محله درويش بودند، بعد عده زيادي هم از محله فرامه آمدند. حالا من تعجب مي كنم كه چگونه اين جمعيت در آن مسجد جاي گرفت.
خاطره پنجم: مرحوم حاج شيخ ابراهيم انصاري واعظ نقل مي كرد، از فرامه به طرف دشتمزار حركت كردم، كربلايي سلطان به من رسيد بود گفت در تكيه دشتمزار كسي نيست . بيخود زحمت به خودت راه نده و برگرد. من از نيمه راه برگشتم و آن شب را روضه نخواندم. صبح كربلايي سلطان را ديدم گريان و نالان به نزد من آمد و گفت: ديشب من سيد بزرگواري را در عالم رويا ديدم كه بسيار ناراحت بود. به من گفت تو چه كار داري كه مجلس روضه ما مستمع دارد يا نه! بگذار روضه بخوانند ما خودمان هستيم.
آن مدت كه 5 – 6 سال طول كشيد مردم كه عاشق امام حسين بودند خيلي رنج بردند اما دست از عزاداري و عرض ادب به ساحت مقدس حسيني نكشيدند و خدا مي‌داند چقدر امام حسين در همان ايام از مردم دستگيري كرد و به داد مردم رسيد.
خاطره ششم: امامزاده اي هست در روح‌افزا به نام «سيده فضه خاتون » كه از نوادگان موسي‌بن‌جعفر (ع) است. زماني من پايم خيلي درد گرفته بود به طوري كه ديگر رفتن به امامزاده فضه خاتون برايم مشكل شده بود و نمي‌توانستم بروم و روضه بخوانم. بعد از سفري كه به مشهد مقدس داشتم، چند شيشه عطر خريدم يكي از آن‌ها را دادم به متولي امامزاده فضه خاتون تا به ضريح خانم فضه خاتون بزند.
شب در خواب در همين محل امامزاده، بانوي جليل القدر را ديدم در كنار ساختمان امامزاده ايستاده، مرد ميان‌سال و نوراني هم در كنار من ايستاده است. مقداري دورتر سر سه‌راهي روح‌افزا هم جوان رشيد و زيبا چهره‌اي رو به ما كرده و ما را نگاه مي‌كند، به طرف من مي‌آمد و گفت: فلاني پايت درد مي‌كند، بيا تو را سوار ماشين كنم. من سوار ماشين شدم از آن زمان تا مدت زيادي پايم خوب شد و من ديگر زيارت آن مرقد مطهر را تا موقعي كه توان داشتم ترك نكردم. حالا هم با اينكه ديگر نمي‌توانم اگر فرصتي پيدا كنم حتماً براي زيارت به آنجا مي‌روم.

زيارت، روضه، عزاداراي امام حسين در شرايط سخت8
تاریخ انتشار: عاشوراي 1435 = ۲۳ آبان ۱۳۹۲ ذبح نوجوان عزادار سوری با سربند "رقیة بنت الحسین(ع)"
ساعاتی پیش برخی شبکه های اجتماعی تصویر سر بریده یک نوجوان 16 ساله عزادار سوری را منتشر کردند که یکي از يزيديان تکفیری در حالی که سر این نوجوان را در دست دارد با آن عکس یادگاری گرفته است. جانيان اموي این نوجوان شیعه عزادار سوری را در حالی که سربند «رقیة بنت الحسین(ع)» به سر بسته بوده سربريده و به شهادت رسانده اند. اللهم العن... وآخرتابع له على ذلك.
http://abna.ir/a/uploads//456/2/456270.jpg
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

دليل اينكه امام حسين عليه السلام به قاسم "بُنَيّ" می گفتند

پستتوسط najm137 » چهارشنبه آگوست 31, 2022 4:06 pm

دليل اينكه امام حسين عليه السلام به قاسم "بُنَيّ" (پسرم) می گفتند

تكميل صحبتهاى مرحوم آيت الله خراسانی در مجلس روضه اونلاين در مسجد مدفن الراس نجف اشرف = دليل اينكه امام حسين عليه السلام به قاسم "بُنَيّ" (پسرم) می گفتند

چونكه قاسم وقتی پدرش امام مجتبى عليه السلام شهيد شدند سه ساله بود؛ و از همانوقت به خانه عمويش امام حسين علیه السلام منتقل و در آغوش ايشان بزرگ شده است؛ كودكی كه خاطره اى شايد از پدرش نداشته و فقط عمويش امام حسين را پدر و مربيش داشته است؛ و لذا علاقه حضرت امام حسين عليه السلام به قاسم فوق العاده بوده است؛ البته ملكات شخصيت قاسم هم دخالت داشته است؛ در علاقه حضرت علیه السلام اما وجه پسرم گفتن به او همان جهت است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm


بازگشت به حسين ثار الله


Aelaa.Net