



بستانى و برّى می باشد و بستانى دو قسم است يكي را خرنوب شامى گويند درخت او به قدر درخت گردكان
و برگش مستدير و با غلظت و گلش ذهبى و غلاف او بقدر شبرى و كوتاه تر و سياه و ضخيم
و دانهاى او شبيه بباقلى و از آن رقيق تر و از آن در شام و مصر رب مي سازند
و در اسهال استعمال مي كنند و با وجود شيرينى از ساير شيرينيها ابرد است
و قسمى درختش خاردار و برگش نرم مايل بتدوير و غلاف ثمرش شبيه به باقلى و از آن رقيق تر
و دانهاى او بقدر ترمس و شيرين طعم
كتاب تحفه حكيم مومن-طبع قديم-ص 99-100متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات: و بهترين آن بستاني خشك آنست كه مغز آن بسيار شيرين صادق الحلاوة و پوست آن رقيق و از يك سال تجاوز نكرده باشد
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 385خرنوب درختى است به بلندى ١٢ - ٧ متر با برگهاى مركب متشكل از ١٠ - ٨ جفت برگچه سبز مايل به قرمز چرمى برّاق ضخيم.
دور تنۀ اين درخت غالبا تا ٢ متر مىرسد. گلهاى آن بدون گلبرگ به شكل خوشه و به رنگ قرمز يا ارغوانى است.
ميوۀ آن غلافى دراز خميدۀ آويزان و گوشتى به طول ٣٠ - ١٠ سانتىمتر است. ميوههاى خرنوب از نظر مواد قندى خيلى غنى است ولى از نظر مواد پروتئينى ضعيف است.
داراى طعم شيرين شبيه به عسل و در داخل غلاف آن ١۶ - ١٢ عدد تخم سخت شبيه عدس قرار دارد.
چون ميوههاى درخت خرنوب شبيه ليلكى است، عدهاى از جمله شليمر اين درخت را با ليلكى و كرات اشتباها يكجا ذكر كرده و اضافه كرده است كه در مازندران و گيلان مىرويد.
در مخزن الادويه نيز نويسنده خرنوب را با ليلكى يكى مىداند كه اشتباه است.
زيرا طبق نظر عامۀ كارشناسان اين درخت اصولا از درختان جنگلى شمالى ايران نيست
و در ايران فقط در فارس در غار شاپور نزديك كازرون به طور خودرو ديده شده است.
البته از نظر مطالعاتى تحقيقاتى براى كاشت و بررسى چگونگى رشد خرنوب در شمال ايران شده و بذر آن را از قبرس وارد كردهاند
و در شمال ايران مطالعاتى در اين زمينه صورت گرفته ولى اين مطالعات سالها پس از دوران نويسندۀ مخزن و شليمر انجام شده است.
تكثير خرنوب از طريق كاشت بذر يا پاجوش آن در خاكهاى آهكى صورت مىگيرد، بذر را بايد قبل از كاشت ۵ - ۴ روز در آب روان خيساند و پس از اينكه جوانه آغاز گرديد
فورا به كاشت آن اقدام نمود.
يا اينكه بذر را در نهالستان مىكارند و پس از ٢ سال نهالها را به مزرعه منتقل مىنمايند.
کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 4 ص 114-115