



برى و بستانى می باشد و از مطلق او مراد بستانى است
ساقش به قدر انگشتى و از آن باريكتر
و شاخهاى او باريك و متشعب از بالاى ساق می شود
و قبهء او شبيه به قبهء زردك و برّى او مايل به زردى
و تخمش عريض و مايل به طول و تند طعم و با عطريه
و برگش شبيه به برگ گشنيز و از آن بسيار ريزه تر
و بیخش شبيه بزردك و سفيد و با اندك تندى
و طعم او به دستور برگ او و مركب از طعم زردك و رازيانه و صهار بحث و سعيد جرجانى
و ابن تلميذ گويند كه در طبرستان او را جعفرى نامند
و ظاهراً جعفرى قسمى از برّى او باشد چنانكه مشاهده شده
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص88
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:و اقسام مىباشد
و كياه آن تا ببلندى دو ذرع و زياده نيز يك قسم آنكه برك گل آن بزرك و زرد و تيره رنك و كم برك تا پنج عدد
و در وسط آن برگهاى ريزه و ساق و شاخهاى آن باريك و سبز مائل ببنفشى و آن را جعفرى نامند
قسم ديگر آنكه قبۀ گل آن بزرگتر و پربرك و رنك آن زرد طلائي و آن را صد برگ و كيندا نامند
و بعضى بتعمل برك گل آن را پستۀ رنك مىكردانند بدين نحو كه در هنگام ظهور شكوفه
و گل آنكه اواسط زمستان است شاخ متصل بيخ آن را شكافته قدرى نيل در ان مىكذارند
و بر بالاى آن پارچۀ نم كرده مىپيچند و قسمي ديگر آنكه آن را حبشي نامند برگهاى گل آن زرد و ريزه اندك پيچيده مىباشد
و قسم ديگر آنكه آن را سرنائي مىنامند برگهاى گل آن اندك بلند و پيچده شبيه بسرنا
و نيز قسمى ديگر مىشود كه برگهاى گل آن سرخ بركشته بطرف پائين و در وسط آن برگهاى ريزه زرد و بسيار خوشمنظر و آن را گل مخملي نامند
و برك نبات آن شبيه ببرك تره تيزك و انبوه و نيز نر و ماده مىباشد نر آن بر اطراف قبۀ گل آن برگهاى بلند عريض هشت عدد تا ده عدد
و در وسط آن تكمۀ و بر ان برگهاى بسيار ريزه كه زيره نامند و مادۀ آن را برگهاى همه مساوى و باليدهتر و كياه آن هم مزروع مىباشد
و هم بنشانيدن قلم آن و تخم آن سياه رنك و باريك طولانى و گل قلم كردۀ گياه آن باليدهتر و رنگينتر از روئيدۀ تخم آنست و بهترين آن صد برگ و گل بزرك تازۀ آنست.
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 353جعفرى گياهى است علفى دوساله ادويهاى، بسيار معطر داراى برگهاى با بريدگى به رنگ سبز و پرپشت كه در قسمت فوقانى ساقه به شكل نوارهاى بريده باريك درمىآيد.
ساقههاى گلدهندۀ آن به بلندى ٧٠ - ۶٠ سانتىمتر كه در انتهاى آنها گلهاى ريز سبزرنگ به صورت چتر مركب ظاهر مىشود.
ميوۀ آن خاكسترى داراى سه پهلو است. قدرت ناميۀ آن حد اكثر ۴ - ٣ سال دوام دارد.
تكثير آن از طريق كاشت بذر صورت مىگيرد. به اين ترتيب كه اگر منظور برداشت برگ سبز آن باشد در اسفند يا اوايل بهار بذر كاشته مىشود
و تا مرداد هم مىتوان كاشت كه در اين صورت حصول برگ آن به تأخير مىافتد و اگر منظور برداشت دانۀ آن است معمولا در شهريور كاشته مىشود
كه گياه دورۀ سرماى زمستان را ديده و ظرف بهار و تابستان سال بعد به بذر بنشيند و ثمر آن برداشت شود.
در مناطق خيلى سرد در زمستان به برگ آن لطمه وارد مىشود.
مزرعه بايد شخم عميق خورده و خوب كود داده شود. بذر را روى خطوطى به فاصله ۶٠ - ۵٠ سانتىمتر و در عمق ١ سانتىمتر مىكارند.
فاصلۀ بوتهها روى خطوط بعدا بايد با تنك كردن به ٣٠ - ٢٠ سانتىمتر برسد.
جعفرى معمولا در سال دوم بذر مىدهد. محصول زمستانى برگ جعفرى چون خيلى كم كاشته مىشود، بسيار طرف توجه است.
بذر جعفرى خيلى سخت است و به اين علت در شروع كاشت خيلى دير جوانه مىزند شايد تا ٢٠ روز طول بكشد
بنابراين معمول است قبل از كاشت به منظور تسريع در جوانه زدن بذر را براى مدت ٢۴ ساعت در آب خيس مىكنند
و پس از آن از آب بيرون آورده پهن مىكنند كه بادى بخورد و رطوبت سطحى آن برود كه پخش آن براى كاشت ممكن شود و آن را مىكارند.
در بعضى كشورها تخم جعفرى را در اوايل بهار در خزانه مىكارند و پس از ۶ هفته نهالهاى جوان كه چندبرگه شدهاند
در مزرعه اصلى روى خطوطى به فاصلۀ ۴٠ - ٣٠ سانتىمتر و فاصلۀ بوتهها روى خطوط ١۵ - ١٠ سانتىمتر مىكارند
به اين ترتيب در حدود ۶ كيلوگرم بذر براى هر هكتار كافى خواهد بود.
کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 58-59