

نوعى از پودنه كوهى است شبيه به صعتر و به قدر يك شبر
و شاخهاى او باريك مايل به سرخى و پر برگ و ريزه و باريك
و گلش ريزه و مدور و سفيد مايل به بنفشى و سرخى
و تخمش كوچكتر از خردل است و به فارسى آويشم دراز گويند
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص78-79متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بودآزربه گياهى است علفى چندساله كه شبيه به صعتر و پونه كوهى است نواحى با اقليم مديترانهاى و قسمتهاى نيمگرم و معتدل آسيا و اروپا براى رشد اين گياه مناسب است.
در ايران تقريبا در تمام مناطق معتدل مىرويد و گونۀ T. communis آن را در مزارع نيز مىتوان تكثير نمود.
در باغها به عنوان گياه زمينى گلدار زيبا در حاشيۀ چمنها و در Rock garden كاشته مىشود.
گياهى است داراى ساقههاى متعدد و كوتاه، بلندى آنها ۵٠ - ٢٠ سانتىمتر و داراى ريشهاى با الياف چوبى مىباشد.
برگهاى آن به رنگ سبز خاكسترى خيلى كوچك و در اغلب گونهها كركدار و در گونۀ وحشى آن يعنى سرپوله بىكرك است،
به طول متوسط ۶ ميلىمتر و عرض متوسط ٢ ميلىمتر و گلهاى آن كوچك خوشهاى و به رنگ سفيد مايل به بنفش و سرخ
و خيلى مورد علاقۀ زنبور عسل مىباشد. تخم آن ريز و كوچكتر از تخم خردل است.
از نظر آب و هوا و خاك، آويشن، آب و هواى ملايم متمايل به گرم و خاكهاى با زهكشى رو به آفتاب را ترجيح مىدهد.
تكثير آن با قلمه و يا با بذر صورت مىگيرد و فواصل بوتهها در محل اصلى بين خطوط كاشت ١ متر و بين بوتهها ٣٠ سانتىمتر مناسب است. و جين علفهاى هرز براى رشد آن ضرورى است.
قلمۀ آويشن از ريشه جوشهاى آن در ارديبهشت تهيه و كاشته مىشود و اگر با بذر تكثير مىشود بين اسفند تا خرداد هر وقت مىتوان آن را كاشت.
آزربه هرچند گياهى است چندساله و دايمى ولى بهتر است مزرعه آن هر سه سال يكبار به كلى برداشت شده شخم خورده
و كشت آن تجديد شود تا بوتههاى قوى، پربرگ شده و گل بدهد.
گلهاى آزربه در اواخر خرداد و اوايل تير ظاهر مىشود و برداشت گياه براى مصارف طبى و ادويهاى بايد زمانى كه شكوفهها تازه ظاهر شدهاند، انجام شود
و شكوفهها و برگها و ساقههاى نازك آن تا حد ١٢ - ١٠ سانتىمتر از سر بوته برداشت شود كه بعدا آنها را در سايه خشك كرده و نگهدارى نمايند.
در بعضى مناطق مىتوان در هر سال دو بار سرشاخهها و برگها را چيد و محصول برداشت نمود. بهطور متوسط از مزارعى كه خوب كاشته شده و مراقبت شود مىتوان ٢ - ١ تن در هكتار محصول خشك برداشت نمود
.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 254-255