توسط najm152 » شنبه مه 15, 2010 6:40 am
اوّل ماه شعبانروز: بازشدن دربهاى بهشت و جهنم و فعاليت شجره طوبى و شجره زقوم
در حديث حضرت مولا و حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) راجع به فضيلت اول ماه شعبان كه قبلا ابتدايش نقل شد؛ آمده است:
تا آنكه حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) فرمودند چون روز اوّل شعبان مىشود پراكنده مىكند ابليس لشكر خود را در اطراف زمين و آفاق آن و مىگويد به ايشان كه سعى كنيد در كشيدن بعضى از بندگان خدا را به سوى خود در اين روز و بدرستى كه خداى عزّوجلّ پراكنده مىكند ملائكه را در اطراف زمين و آفاق او و به ايشان مىفرمايد براستى نگاه داريد بندگان مرا و ارشاد كنيد ايشان را پس همه ايشان نيكبخت مىشوند به شما مگر آنكه امتناع و سركشى كند پس بدرستى كه او از حدّ گذشته مىگردد در حِزب ابليس و جنود او. بدرستى كه خداوند عزوجل چون روز اوّل ماه شعبان مىشود امر مىكند به درهاى بهشت پس باز مىشود و امر مىكند درخت طوبى را پس نزديك مىكند شاخهاى خود را بر اين دنيا آنگاه ندا مىكند منادى پروردگار عزّوجلّ اى بندگان خدا اين شاخهاى درخت طوبى است پس درآويزيد به او كه بلند كند شما را بسوى بهشت و اين شاخهاى درخت زَقُّوم است پس بترسيد از او كه نبرد شما را بسوى دوزخ رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود قسم به آنكه مرا براستى به رسالت مبعوث نموده كه هر كه فراگيرد دَرى از خير و نيكى را در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از شاخهاى درخت طُوبى پس او كشانده است او را بسوى بهشت و هر كه فراگيرد درى از شرّ را در امروز پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از شاخهاى درخت زقّوم پس آن كشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پس هر كس كه نماز مُستحبى كند امروز براى خدا پس درآويخته به شاخهاى از آن و هر كه روزه گيرد در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و هر كه صلح دهد ميان زن و شوهرش يا پدر و فرزندش يا خويشاوندانش يا مرد و زن همسايهاش يا مرد و زن بيگانه پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه تخفيف دهد پريشانى را از طلبى كه از او دارد يا كم كند از آن پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه نظر كند در حساب خود پس ببيند قرض كهنه را كه صاحبش از آن مأيوس شده پس ادا كند آن را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه كفالت كند يتيمى را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه باز دارد سفيهى را از عِرْض مؤمنى پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه بخواند قرآن يا چيزى از آن را پس به تحقيق كه درآويخته ازآن به شاخهاى و كسى كه ياد آرد خداى را و بشمرد نعمتهاى او را و شكر كند پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه عيادت كند مريضى را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسى كه نيكى كند پدر و مادر خود يا يكى از آنها را پس به تحقيق كه درآويخته از آن بهشاخهاى و كسى كه پيش از اين روز به غضب آورده بود ايشان را پس خوشنودشان كرد در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و هر كه تشييع كند جنازه را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه تسليت دهد در آن مصيبتزده را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و همچنين هر كسى كه بجا آورد چيزى را از ابواب خير در اين روز پس به تحقيق درآويخته از آن به شاخهاى آنگاه فرمود رسول خدا (صلى الله عليه وآله) قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى مبعوث فرموده كه هر كس كه فراگيرد درى از شرّ و گناه را در اين روز پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از شاخهاى درخت زقّوم پس آن كشاننده است او را به سوى آتش آنگاه فرمود قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى فرستاده كه هر كس تقصير كند در اين روز نماز واجبى خود را و ضايع كند آن را پس به تحقيق كه درآويخته از آن درخت به شاخهاى و هركس كه بيايد در نزد او فقيرى ضعيف كه مىداند بدى حال او را و او قادر است بر تغيير حالش بدون آنكه ضررى به او برسد و كسى هم نيست از او نيابت كند و بنشيند به جاى او پس واگذارد او را كه ضايع شود و هلاك گردد و دست او را نگيرد پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه عذرخواهى كند از او بدكارى پس نپذيرد عُذر او را آنگاه عقوبت نكند او را به قدر بدى او بلكه بيفزايد بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه جدايى اندازد ميان شوهرى با زنش يا پدر با فرزندش يا برادر با برادرش يا خويشى با خويشش يا ميان دو همسايه يا ميان دو رفيق يا دو خواهر پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه سخت بگيرد بر تنگدستى و حال آنكه مىداند تنگدستى او را پس بيفزايد بر غيظ او بلاى او پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسى كه بر او دَيْنى باشد پس منكر شود آن را بر صاحبش و تعدّى كند بر او تا آنكه باطل كند دَين او را پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه جفا كند يتيمى را و آزار رساند او را و مال او را تباه كند پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسى كه داخل شود در عِرض برادر مؤمن خود و وادارد مردم را بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از او و كسىكه آوازه خوانى كند به قسمى از خوانندگى كه برانگيزاند در آن خواندن بر معاصى پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از او و كسى كه بنشيند بشمارد كارهاى قبيح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا و افتخار كند بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه همسايهاش مريض شده پس او را عيادت نكرد محض استخفاف به شأن او پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه همسايهاش مُرد پس مشايعت نكرد جنازه او را به جهت خوار بودن او در نظرش پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسى كه اعراض كند از مصيبت زده و جفا كند او را محض حقارت و كوچكى او در نزدش پس به تحقيق كه درآويخته از آن به شاخهاى و كسىكه عاقّ كند پدر و مادر خود يا يكى از آن دو را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و كسىكه پيش، ايشان را عاق كرده بود و خوشنود نكرد ايشان را امروز و حال آنكه قدرت دارد بر آن پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و همچنين هركس بكند كارى از ساير اقسام شر را پس به تحقيق كه درآويخته به شاخهاى از آن و قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى فرستاده كه درآويختگان به شاخهاى درخت طوبى بلند مىكند ايشان را آن شاخها بسوى بهشت.
آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله نظر خود را به جانب آسمان انداخت اندكى و مىخنديد و مسرور بود
آنگاه نظر مبارك را بزير انداخت بسوى زمين پس پيشانى مبارك را درهم كشيد و روى مباركش تُرش شد
آنگاه رو كرد به اصحاب خود و فرمود قَسَم به آنكه فرستاده محمد را براستى به پيغمبرى كه ديدم به تحقيق درخت طوبى را كه بلند مىشد و بلند مىكرد آنان كه به او درآويخته بودند به سوى بهشت و ديدم بعضى ازايشان كه درآويخته بودند به يك شاخه از آن و بعضى درآويخته بودند به دو شاخه از آن يا به چند شاخه برحسب فراگرفتن ايشان مر طاعت را و بدرستى كه هر آينه مىبينم زيد بن حارثه را كه درآويخته به بيشتر شاخهاى از آن پس آن شاخها بلند مىكند او را به اَعلى عِلّيّين بهشت پس از اين جهت خنديدم و خوشحال شدم
پس نگاه كردم بسوى زمين پس قسم به آنكه مرا براستى به پيغمبرى فرستاده كه ديدم درخت زَقّوُم را كه پايين مىرفت شاخهاى او و پايين مىبرد درآويختگان به او را بسوى دوزخ و ديدم پارهاى از ايشان را درآويخته به شاخهاى و ديدم پارهاى از ايشان كه درآويخته به دو شاخه يا به چند شاخه برحسب فراگرفتن او مَرْ قَبايِح را و بدرستىكه هر آينه مىبينم بعضى از منافقين را كه درآويخته به بيشتر شاخهاى او و آنها فرو مىبرند او را به اَسفَلِ دَرَكات او پس از اين جهت روى خود را تُرش كردم و پيشانى را درهم كشيدم.شب: پيروزي لشكريان پيامبر در جنگ با كفار؛ با نوري كه از دهان 4 تن از ايشان ساطع شد
در حديث فضايل اول ماه شعبان آمده است كه: اصحاب از حضرت مولا برسيدند: يا اميرالمؤمنين و چيست آنكه آن را خداوند مهيّا فرموده در اين روز براى مطيعين خود؟ پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشكرى را كه رسول خدا صلى الله عليه وآله به جهاد كفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ايشان شبيخون زدند و آن شبى تاريك و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند كسى از ايشان بيدار نبود جز زيد بن حارثه و عبداللَّه بن رواحه و قتادة بن نعمان و قيس بن عاصم منقرى كه هر كدام در يك جانب ايشان بيدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تيرباران كردند و به واسطه تاريكى و نديدن مسلمانان دشمنان را تا از آنها احتراز كنند نزديك بود كه هلاك شوند كه ناگاه از دهان اين چند نفر نورهايى ساطع شد كه لشكرگاه مسلمانان را روشن كرد و سبب قوّت و دليرى ايشان شده پس شمشير كشيده و دشمنان را كشته و زخمدار و اسير نمودند و چون مراجعت نمودند و براى حضرت رسولصلى الله عليه وآله نقل كردند فرمود اين نورها به جهت اعمال اين برادران شما است در غرّه ماه شعبان پس يك يك آن اعمال را حضرت نقل كردند.
روز : بنابرنقلي ولادت حضرت زينب كبري (عليها السلام) سال 6 هجرت
بنابرنقلي ورود حضرت زينب كبرى (عليها السلام) به مصر، در سال 61 هجرت روز : وفات حضرت زينب صغرى (عليها السلام) در دمشق سال 61 هجرت 