توسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 10:02 pm
و حابس فضلات و رادع
و نطول طبيخ خار و برگ او جهة تقويه اعضاى مسترخيه
و آشاميدن او قاطع اسهال و مفتح سدد
و ضماد برگ تازهء او جهة التحام جراحات و دفع اورام
و جلوس در طبيخ او جهة بروز مقعد و رطوبات رحم
و ثمرش و برگش تجدد دباغت قائم مقام مازو
و عصارهء برگ او و ثمر تازهء او قاطع نزف الدم و نفث الدم و پوست شاخ
و ساق او جهة قطع خون جراحات تازه بسيار نافع و عمدهء اجزاء روغن شیخ صنعانست
و بيخ او جالى و سنون او جهة استحكام لثه و مسواك او مقوى دندان است
و آنچه اكثر اطبأ در كتب ادويهء مفرده ذكر كردهاند اشتباه می شود كه قرظ و امغيلان
و طلح غير يكديگر باشند و بعد از تامّل رفع اشتباه می گردد.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص32-33
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:
حابس فضلات و رادع آشاميدن عرق كل آن جهت خفقان حار و هول دل و توحش و تقويت اعضاى باطني
و بتنهائى و يا با ادويه و اشربۀ مناسبه مفيد
و برك آن جهت قطع اسهال و تفتيح سدد و نقوع آب برك تازۀ نو رستۀ آنكه در آب خيسانيده شب تحت السماء كذاشته
و صبح آب صافى آن را كرفته بياشامند جهت قروح مجارى بول و حرقت آن مفيد و سفوف
برك و پوست و كل خشك و صمغ آن هر چهار مساوى صبح ناشتا
با آب سرد چند روز متوالى هر روز نيم درهم تا يكدرهم
جهت رفع رقت مني و سرعت انزال و كثرت احتلام و جريان مني و سيلان رحم نافع
و خورانيدن قدرى از برك نورستۀ آن با اندكي زيرۀ سفيد و يكدو عدد غنچۀ كل انار ناشكفته با آب سائيده
و صاف كرده سنك تاب نموده كه پنج يا هفت سنكريزه و يا پارچهاى خزف را در آتش سرخ كرده در ان خاموش نمايند
سه مرتبه يا پنج مرتبه جهت حبس اسهال اطفال خصوصا در هنكام دندان برآوردن در اواخر كه بسيار زيادتى كند
و ضعف آورد نه در اوائل و غير اطفال را نيز نافع اما بايد كه بحسب سن و قوت بر مقدار اوزان ادويه بيفزايند
و فرزجۀ ثمر آنكه آن را در آب جوش داده پارچۀ كرپاس را بدان مكرر تر كرده خشك نموده زن بخود بردارد
در نشف رطوبات و تضييق قبل بحدى است كه بمرتبۀ بكارت مىرساند و چون ثمر خام آن را كرفته شكافته
تخمهاى آن را دور كرده طرف اندرون آن را بر پارچۀ كرپاس نوى بمالند تا رطوبات و مغز آن بدان خوب آلوده
كه بعد از خشك شدن مانند موم جامه كردد و از ان پارچه سينهبند زنانى كه پستان آنها آويخته باشد سازند
و بر سينه بندند تا مدتى رفع آن علت و چون پوست درخت آن را هر مقدار كه خواهند نيم كوفته در ده چندان آب بخيسانند
تا دو روز پس بجوشانند تا بنصفه رسد و بمالند و صاف كنند و در ظرف چيني و يا شيشه نكاهدارند
و در ايام حيض بعد از بول هر مرتبه بدان استنجا نمايند و بدستور در هر ايام حيض دائم فرج آن مانند فرج بكر باشد
و ثمر و برك و پوست آن جهت دباغت پوست حيوانات قائم مقام مازو است و نيز پوست و كل آن جزو اعظم
و اصل عرق قند و شراب آنست و در هند و بنكاله بسيار مستعمل خصوص پوست آن
و از چوب آن بجهت صلابت و استحكام پايۀ كردون و رته و كادى و غيرها و آلت شخم زمين نيز مىسازند
و قسم ديكر نيز مىباشد شبيه بقسم دوم در برك و ثمر و رنك و پوست و ليكن بدبو و پركلتر از ان هر دو قسم
و ليكن اين غير مستعمل است و اين قسم اكثر مخصوص بنكاله است و ريشۀ آن را چون نزد مار برند سر را بزير اندازد و اندك سست کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 168-169