


درخت او شبيه به درخت سقز
و خوشهء او مانند خوشه او و برگش رقيق و طرف ملاصق شاخ سرخ
و طرف ديگر سبز است و فلفل سفيد و سياه و هر يك برى و بستانى می باشد
و گويند تا رسيدن او به انتها نرسد سفيد می باشد
و بعد از رسيدن كامل سياه می شود و ظاهرا اصلى نداشته باشد
و سفيد او المس و قابضتر است
و سياه چين دار و تندتر است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -197
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين تفاوت:ثمر هندى است
و نبات آن دو نوع شنيده شده
يكى شبيه به نبات دارفلفل و لبلاب و بر مجاور خود مىپيچد يعنى از قبيل نجم و بياره و برگ آن شبيه به برگ تانبول
و از آن كوچكتر و در ملاست از آن كمتر و صنوبرى شكل شبيه به برگ لبلاب
و از آن ضخيمتر و تند طعم با عفوصت و تلخى و ثمر آن كه فلفل است خوشهدار
و در هر خوشه ده بيست دانه متصل به هم شبيه به خوشه بقم و توت بزرگى
و به طول يك دو بند انگشت و دانههاى آن به خامى سبز و بعد از رسيدن بنفش و بزرگتر از دانه گشنيز
و به قدر نخودى كوچك و به چوبهاى بسيار باريك و پيوسته به خوشه آن و بعد از خشك شدن سياه
و با شكنج و چيندار مىگردد
و دويّم نبات آن بقدر دو سه ذرع و برگ آن شبيه به برگ عنب الثعلب
و از آن در طول اندكى بلندتر و در عرض كمتر يعنى باريكتر و بلندتر و با حدت و اندكى تلخى
و ثمر آن در خوشه شبيه به خوشه عنب الثعلب و ذرت
و ليكن بزرگتر از خوشه عنب الثعلب و كوچكتر از خوشه ذرت
و دانههاى ثمر آن مانند دانه هاى ثمر نوع اول
و آنچه مشهور است كه سفيد نيز مىباشد شايد همان سياه باشد كه به سبب سودن دانهها به هم در حمل و نقل بسته ها
پوست سياه دانه هاى بسيار رسيده آن جدا گشته سفيد مىگردد و درختى علىحده ندارد
و مشاهده نيز چنين شده و شايد خام آن باشد پوست آن هنوز بسيار سياه نگشته
و از بعضى ثقه شنيده شده كه پوست سفيد نيز مىباشد و درخت آن جدا است
و ليكن شبيه به هم و اين قليلالوجودتر از پوست سياه و پوست نوع سفيد آن نازكتر و شكنج آن كمتر
و اندك املس و گويند برّى و بستانى مىباشد برّى آن قوىتر از بستانى
و بهترين آن حاد الطعم و رايحه آن و حدت پوست آن كمتر از مغز آن است.
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 594-595فلفل سياه ميوه خشكشده درختچه بالاروندهاى است كه به حالت خودرو و وحشى در مناطق مختلفه هند مىرويد.
از گياهان ادويهاى بسيار قديم جهان است.
گياهى است بالارونده نيمهانگلى كه در حين بالا رفتن از درختان مجاور ريشههاى اتفاقى از آن خارج مىشود
و به ساقه درختان مجاور فرومىرود و مىچسبد و از مواد غذايى آن درخت براى حيات خود استفاده مىكند.
برگهاى آن بيضى نوكتيز و پهن، سطح فوقانى آن به رنگ سبز تيره و سطح زيرين برگ سبز روشن به طول حدود 15- 10 سانتىمتر.
گلهاى آن سفيد كوچك به صورت سنبله و مانند شاتون فندق آويزان و ميوه آن گرد كوچكتر از نخود، ابتدا به رنگ سبز،
و پس از رسيدن به رنگ قرمز تيره درمىآيد و به شكل خوشهاى به طول 9- 8 سانتىمتر از ساقه آويزان مىشود.
در هر سنبله ممكن است 60- 50 دانه منفرد باشد.
1. گل گياه فلفل (بزرگشده)
2. ميوه يا دانه فلفل
ميوه آن به دو صورت فلفل سياه و فلفل سفيد مورد استفاده قرار مىگيرد و در بازار تجارت عرضه مىشود،
معمولا 9 ماه پس از ظهور گلها دانههاى فلفل رسيده و آماده برداشت مىشود.
در صورتى كه منظور برداشت و تهيه فلفل سياه باشد دانههاى فلفل موقعى كه كاملا رسيده و هنوز سبز است چيده مىشود
و آنها را چند روز روىهم توده مىكنند كه تخمير شود و پس از آن دانههاى تخميرشده را روى پارچه و يا سطح صافى مثل بتون
در مقابل اشعه آفتاب پهن مىكنند تا حدود 20 ساعت يعنى تا موقعى كه رنگ پوست دانهها قهوهاى سير يا سياه شود
و به اين ترتيب فلفل سياه تهيه مىشود كه آن را با پوست آسيا كرده به صورت گرد درمىآورند
و در حقيقت گرد فلفل سياه مخلوطى است از گرد پوست خارجى دانه و گرد مغز آن كه داراى رنگ روشن مىباشد.
اگر منظور تهيه فلفل سفيد باشد دانههاى فلفل را موقعى از درخت مىچينند كه كاملا رسيده و پوست آن به رنگ كبود و زرد و كمى متمايل به قرمز تيره درآمده باشد
و پس از چيدن دانهها را در كيسههايى ريخته و كيسه را مدت 8- 7 روز در جريان آب جارى يك نهر يا جوى قرار مىدهند
و پس از 8- 7 روز كيسه را بيرون آورده و دانههاى خيسخورده را مىمالند تا پوست آن كنده شود و مغز دانهها را كه خاكسترىرنگ است
كاملا شسته و براى چند روز در آفتاب پهن مىكنند تا خشك شود.
در اين حالت رنگ مغز دانهها كرم مايل به سفيد مىشود و به اين ترتيب فلفل سفيد تجارتى به دست مىآيد
.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد2 ص 375-376