توسط najm164 » پنج شنبه آپريل 29, 2010 4:15 pm
بيست و دوم ماه محرميَاأبَا عَبْدِ اللهِ الحُسَينارباب عشق را چه صلاى بلا زدند = اول بنام عقل نخستين صلا زدند
جام بلا بكام؛ بلى گو شد از الست = سنگ بلا بجانب تنگ بلى زدند
تاج مصيبتى كه فلك تاب آن نداشت = بر فرق فرقدان شه لافتى زدند
پس بر حجاب اكبر ناموس كبريا = آتش ز كينه هاى نهان بر ملا زدند
شد لعل دُرفشان حقيقت زمر دين = الماس كين چه بر جگر مجتبى زدند
پس در قلمرو غم و اندوه و ابتلا = كوس بلا بنام شه كربلا زدند
فرمان نو خطان ركابش كه خط محو = بر نقش ما سوى ز كمال صفا زدند
دست ولا زدند بدامان شاه عشق = بر هر دو عالم از ره تحقيق پا زدند
در قلزم محبت آنشاه چون حباب = افراشتند خيمه هستى بروى آبآيت الله شيخ محمد حسين اصفهانيروز محذور از ماه محرم جهت امور دنيوي، و هنگام اهتمام به معرفت و طاعت و عبادتروز : هجوم لشكر ابرهه و اصحاب فيل (لعنهم الله) به مكه و نزول عذاب الهي و هلاك آنهاروز : ورود حضرت مولاعلي (صلوات الله عليه) به صفين
روز : شهادت حضرت امام سجاد (صلوات الله عليه) (بنابرنقلي) 