.





نوعى است از كرنب و وجه على حده ذكر نمودن آن اختصاص معروف بدان بودن است
و نزد عوام و اهل شام و بغداد مشهور به بيض العيار است
برگ آن شبيه به برگ چغندر و از آن عريضتر و ضخيمتر و سبزى آن به اغبريت و سرمه رنگ
و طعم آن با تلخى و شيرينى آميخته و در وسط آن ساقى و بر بالاى آن جمه آن و بر اطراف آن برگها در هم مجتمع به شكل كله
و در بنگاله در موسم زمستان تخم آن را از فرنگ مىآورند هر سال تازه مى كارند
بسيار خوب و لطيف و سفيد و مجتمع نازك و لذيذ مى باشد و هر چند هوا سردتر باشد بهتر مى شود
به تعمل و تربيت بهتر و سفيدتر و لطيفتر مى گردد
و بعضى مردم در وقت كوچكى برگهاى آن را در هم مى بندند و در هنگام نزديك به كمال رسيدن ديگچه سفالى كه به هندى هاندى نامند
معكوس بر بالاى آن مى گذارند كه كله آن در جوف آن بگنجد و آفتاب و شبنم بدان نرسد كه آن را فاسد سازد
و ساق آن را از نصفه بيشتر به گل مىگيرند و بدان آب هميشه مىدهند خوب و لطيف و باليده مىگردد و به قوّت زمين و خوبى تخم نيز
برمىگردد و بهترين آن تازه سفيد رنگ يا زردرنگ نازك خوب درهم پيچيده آنست
و نيز قسم ديگر از اين مىشود در برگ و ساق و قبه همه مشابه بدان الا آنكه برگهاى خارج آن اندك بزرگتر و عريضتر و تيرهتر و رنگ
و ساق برگ آن بنفش مايل به سرخى و رنگ برگهاى قبه پيچيده آن سرخ تيره مايل به بنفشى است
و بهترين اين نيز تازه خوش رنگ نازك و خوب در هم پيچيده آنست
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 640