توسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 11, 2013 9:56 am
برگيست بي ساق و گل و برگش شبيه به برگ گردكان و مايل به سياهى و گويا غبار بر آن نشسته
و خوشبو و بی چین و بی خطوط کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص141
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:
برك درخت هنديست باريك طولاني از برك بيد عريضتر و ضخيمتر و خوشبو و اندك تند طعم و زردرنك و اندك خشن
و پنج خط طولاني از طول از بيخ برك آن رسته تا بسر برك رسيده يكى از وسط و دو در كنار برك و دو در ما بين كنار و وسط و خطوط باريك در عرض
برك چنانچه در بركهاى ديكر اشجار مىباشد و درخت آن بلند و بزرك و چوب آن نيز خوشبو و پوست آن شبيه بسليخه مىباشد
و بجاى سليخه مىفروشند و بهترين آن تازۀ تندبو تند طعم آنست كه فاسد نشده و شور مزه نباشد و بوى آن شبيه ببوى اسارون و وج و ايرسا بود .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 489
حاشیه تحفه حکیم مومن:
عنصر سیماب از حهة سرعة انزال نظیر ندارد
پنج مثقال زیبق را با قدری سرکه کهنه در هاون آهن ریخته با دسته آبگینه یا آهن آنقدر بسایند که کشته گردد بعد سه مثقال نمک
سوده داخل نمایند و قهوه ؟ آهن را بر آتش نهند و سه مثقال روفای سوخته را صلابه کرده اندک اندک بخورد او داده بآبگینه یا آهن بر هم
زنند تا ملقمه شود بعد آنرا بوسکه مثقالی بپالایند و آنچه در کرباس بماند آنقدر بآب بشویند که تمام پاک شود پس آن را گلوله کرده
میان آن را سوراخ کرده ریسمانی در آن بگذارند و در میان آب لیمو اندازد و یک شب بگذارد تا محکم شود مثل سنگ بعد آن را در روغن
تازه بجوشانند و در حمل حاجت در دهن نگاه دارند.
نوعی دیگر از حب سیماب که آن را کفکه خوانند بگیرند قوری قلعی و بوته بسازند و سرپوش نیز از قلع بسازند و پنج مثقال یا شیر
سیماب را در میان بوته بریزند و دیگی از سفال پر از روغن تازه کرده بوته را در میان روغن بنهند چنانکه بگذرد و سر دیگر را لبه پوشش
استوار کنند چنانکه بخار ازو بیرون نرود و به آتش نرم بجوشانند تا روغن برطرف شود و چنین معلوم شود که روغن رفته به آهستگی فرو
گیرند و بگذارند تا دیگ سرد شود او را از میان بوته بیرون آورده بدست بمالند تا سخت شود همین خاصیت بخشد و الله اعلم بالصواب