درسهاى زمانه شناسي محرم 1445 شماره 027
آموزه هاى زندكانى مرحوم حاج شيخ حسن صانعى؛ پيشكار مرحوم امام خمينى
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی رحمانی، یکی از اعضای دفتر امام خمینی با اشاره به اینکه آیتالله شیخ حسن صانعی از یاران اولیه حضرت امام بود، اظهار داشت:
مرحوم حاج احمد آقا (فرزند امام خمينى) میگفت: «هیچ کس مثل آیت الله صانعی به مسائل، حالات و خصوصیات امام واقف نیست.
حاج احمد آقا میگفت، «من بعضی جاها در حیرت میمانم
ایشان وقتی کنار امام است طوری گام بعدی حضرت امام را میداند که من که پسر امام هستم، نمیدانم.
امام چیزی نمیگفت ولی آیت الله صانعی متوجه میشد که
(مثلا) امام میخواهد مطلبی مینویسد، لذا فوری قلم و کاغذ میآورد».
و یا وقتی امام میخواست حرکت کند، میدیدیم که ایشان عبای امام را آورده تا امام حرکت کند.
یا گروهی از علما، بزرگان یا سیاسیون به ملاقات امام میآمدند و ایشان میفهمید که امام چه حالی دارد.» آن مرحوم بر خصوصیات خاص امام آگاه بود و اولین کسی بود که همیشه زودتر از همه به جماران میآمد و بر مسائل وقوف مختلف بیت وقوف داشت.
وی در خصوص جایگاه علمی آیت الله صانعی هم گفت: متأسفانه فضل و مقام مرتبه علمی آیت الله شیخ حسن صانعی در نوشتههای دوستان امام مغفول واقع شده است. ایشان بر مبانی اصولی و فقهی امام تسلط داشت. من در دفتر امام کسی را آگاه تر از ایشان نسبت مبانی اصولی و فقهی امام ندیدم؛ حتی بر مبانی فلسفی و کلامی و نکات تفسیری امام آگاه بود.
چون آیت الله شیخ حسن صانعی همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی و دیگران، علاوه بر تلمذ در درس امام، از دستپروردههای فلسفی و کلامی آیت الله منتظری بودند. .
رحمانی با بین اینکه مرحوم آیت الله صانعی حافظه عجیبی داشت، گفت: او بر مباحث ادبی آن قدر آگاه بود که گاهی درباره یک نکته ادبی از کتابهای سیوطی، جامی و مغنی، شاهد مثال میآورد.
در برخی از ابواب مهم فقه میگفت که نظر امام در درس فقهشان فلان بود. با اینکه ایشان گرفتار بود، تبعید میشد و مجالی برای تدریس پیدا نکرد اما بر مباحث علمی اشراف داشت چون حافظهاش قوی بود و آنچه خوانده بود در ذهن مبارک ایشان ضبط بود.
وی در پایان، با بیان خاطره ای از آن مرحوم گفت: خاطرهای که آیت الله صانعی از امام نقل میکرد و گاهی اشک میریخت، این بود که:
یکبار (درقم در اول نهضت) نزد آقای خمینی رفتم و ایشان در حال بالا رفتن از پلهها (در خانه شان) بودند. به ایشان عرض کردم دیگر ادامه ندهید؛ علما با شما نیستند. ایشان برگشتند رو به من و فرمودند که اگر همه برگردند، من برنمیگردم چون ملت با من است.
بعد از پیروزی انقلاب که امام تشریف آوردند وقتی از تبعید برگشتند و در فیضیه مستقر شدند، فرمودند که دلم میخواهد سری به خانه سابق بزنیم. در یک زمان خلوت که هوا تاریک بود، ماشین آوردیم و حضرت امام، من و حاج احمد آقا راه افتادیم و از پشت در فیضیه به منزل قدیم رفتیم. در منزل کسی نبود و ملاحظه میکردند که کسی نداند. و رفتند داخل همین منزل،
وقتی وارد خانه شدیم، سر پله مرا صدا کردند در پله دوم فرمودند
آقای حاج شیخ حسن یادت است که سال 43 من از اینجا بالا میرفتم اینجا چه چیزی مطرح شد؟
گفتم: بله آقا، شما وقتی پای پله دوم رسیدید من به شما گفتم در جاهای مختلف علیه شما توطئه میکنند.
واز شما برگشتهاند
امام فرمودند: من چه گفتم؟
شما فرمودید که خدا با این نهضت است و مردم با ما هستند.
امام گفت: ای کاش آنجا کلمه "مردم: را نمیگفتم.
من گفتم آقا چرا؟
آیا احتمال نمیدهی تبعید این سالها، تنبّهی بود برای اینکه ما به غیرِ خدا نباید تعلق داشته باشیم؟!
ای کاش همانجا میگفتیم: ازمةُ الامور طُراً بیده و الکلُ مستمدة من مدده».
اینها تعابیر از مرحوم آیت الله صانعی است که «این جریان من را به یاد جمله حضرت یوسف انداخت وقتی که گفت: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ».
حضرت امام فرمود: «خداوند متعال بندگان خود را در مراحل خاصی مورد امتحان قرار میدهد. ای کاش این جمله را نمیگفتیم
و لکن هر چه خدا خواست همان شد
و امروز الحمدلله میبینیم که با عنایت الهی، توجهات حضرت بقیة الله(عج) و پشتیبانی مردم خداباور و باایمان این انقلاب به پیروزی رسید».
آیت الله سید محمد هاشمی: از روزی که امام چیزی به عنوان بیت داشتند، آقا شیخ حسن صانعی در منزل امام بود، همراه امام بود و یک لحظه از امام غافل نبود تا اینکه امام از دنیا رفت.
آن مرحوم از اصحاب سرّ امام بود و امام هم به ایشان بسیار علاقه مند بود. همچنین ایشان کاملاً به خصوصیات اخلاقی امام واقف بود. ایشان زندگی امام را میدانست مدتها بیریا به امام خدمت کرد و مدتی هم به نجف خدمت امام رفت.
یک وقت بحثی پیش آمد، امام از ایشان ناراحت شد، لذا فرمود: «آشیخ حسن تو آخر من را میکشی!»
شیخ حسن جواب داد: «آقا من از بیت شما میروم تا این ننگ بر دامن ما ننشیند که خدای نکرده شما از دست ما آسیبی دیده باشید.»
امام گفت: «آشیخ حسن، اگر بروی هم من را میکشی!» یعنی فراقت من را میکشد.
حجتالاسلام و المسلمین مصطفی پورمحمدی، در حاشیه مراسم تشییع پیکر آیتالله حسن صانعی به خبرنگار جماران گفت: ایشان یکی از یاران باوفا، صادق، امین و رازدار امام بود؛ و این خصلت را تا آخرین لحظات عمر شریفش نگه داشت و برخی نکاتی که راز میدانست را حتی حاضر نشد به خواص هم بگوید.
نامه امام (سه ماه قبل فوتشان) درباره مرحوم شيخ حسن صانعى
بسم ﷲ الرحمن الرحیم
جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ حسن صانعی ـ دامت برکاته
نمیدانم از کجای آشناییام با تو بنویسم. تو یکی از قدیمیترین افرادی هستی که در کنار من بودهای. هنوز سبزهای بر رخسار نداشتی که صمیمی.ات یافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد.
تو سرباز گمنام این انقلابی، و خودت میدانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست. تو فردی هستی که از گذشتههای دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد. زیرکی و کم حرف، دانایی و محتاط.
در گرداب مبارزات همیشه دلسوخته بودهای. کینهات را نسبت به شاه در کمتر کسی دیده بودم. در بحرانها و فشارها هیچ گاه نسبت به من تردید نداشتی، گرچه گاهی خسته میشدی و افسرده.
در کوران فشار دستگاه شاه، تو که مسئول ادارۀ شهریۀ طلاب بودی، وقتی در محاصره دشمن قرار میگرفتی برای اینکه هیچگونه اطلاعی به دشمن ندهی کم نبود مواقعی که قبوض رسید پولهای اخیار را ـ در پانزده سال مبارزه ـ چون غذایی گوارا میخوردی.
پاداشت عندﷲ نیز گوارایت باد.
استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چیزی نیست که فراموشم شود. تندخویی و عاقل.
از خدا میخواهم عقلت را به تندخوییات پیروز کند.
من کاملاً به تو اطمینان دارم. لذا وکیل من میباشی در تمامی زمینههای شرعی. ا
ین چند سطر را نوشتم تا کمی از بسیار حقی که به گردن من و انقلاب داری را ادا کرده باشم. خداوند یار و نگهدارت باد.
مرا از دعای خیر فراموش مکن.
والسلام علیکم و رحمة ﷲ و برکاته.
روح ﷲ الموسوی الخمینی
۲/۱۲/۱۳۶۷
همراهي مرحوم شيخ صانعى در آينه تصاوير
https://fararu.com/fa/news/651567/با همه اينها محافل حكومتي مانع تدفين در قبرستان وادي السلام قم شدند (با اينكه قبرستان معمولى است)
با اينكه قبر بدرش انجابود و خودش هم قبر كنار بدرش از سالهاى سال قبل خريداري كرده بود
ایلنا: پیکر آیتالله شیخ حسن صانعی عضو فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و از یاران امام خمینی در مبارزات انقلابی، صبح امروز در منطقه حسینیه جماران تهران تشییع شد و پیش از ظهر امروز به قم رسید تا پس از تشییع از مسجد امام حسن عسکری به سمت حرم حضرت معصومه، طبق وصیت این عالم فقید، در قبرستان وادی السلام قم دفن شود.
اما به دلیل فراهم نشدن شرایط تدفین در این قبرستان، مجددا پیکر ایشان به تهران منتقل شد تا در حرم امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران به خاک سپرده شود.
حجت الاسلام و المسلمین کمره ای از اعضای دفتر مرحوم آیت الله العظمی صانعی در ابتدای مراسم تشییع گفت: با وجود وصیت آیتالله شیخ حسن صانعی و داشتن قبر در قبرستان وادی السلام، فعلا اجازه دفن به ما ندادند و به دلیل مانع تراشیها، احتمال انتقال پیکر به حرم امام خمینی برای خاکسپاری وجود دارد.
قبرستان وادی السلام در نزدیکی شهرداری قم واقع شده و قبر پدر مرحوم آیت الله شیخ حسن صانعی در آن قرار دارد و به گفته نزدیکان این عالم فقید، آیت الله شیخ حسن صانعی از سالهای قبل، قبری را در کنار قبر پدر خود خریده بود که البته در نهایت اجازه تدفین در آن داده نشد.
نهايتا با انتشار خبرمانعيت
ديدند مردم از حقد و كينه شان با بيت امام مطلع مي شوند و خودش موضوعى مي شود تا ماهها دررسانه ها بنويسند
واز طرفي ان مرحوم خسارت نكرده و در كنار امام دفن مي شود
فلذا نهايتا رفع منع شد و در همان قبرستان دفن شد