معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

مدير انجمن: نبض زمان

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:51 pm

.
احوال روابط خارجي ايران

.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:53 pm

واکنش تند روزنامه نزدیک به سعودی به احتمال مشارکت ایران در میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر: این کار موجب تنش در منطقه می‌شود
نه به مذاق آمریکا خوش می‌آید نه همسایگان دو کشور
معلوم نیست نیرو‌های مسلح ایران چقدر بر جام جهانی نظارت خواهند داشت!


العرب نزدیک به عربستان سعودی نوشت: در حالی که دو سال دیگر جام جهانی بعدی برگزار می شود، آخرین فکری که به ذهن مسئولان قطری رسیده، مشارکت ایران در این میزبانی است...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

Image

العرب نزدیک به عربستان سعودی در مطلبی به قلم كلود صالحاني نوشت: قطر برای به دست آوردن میزبانی جام جهانی 2022 تلاش زیادی کرد و توانست به آن دست یابد؛ اما همین مساله، منبع اتهامات فراوانی برای آن شد. البته قطر با رد بسیاری از انتقادها، آن ها را ادعای دروغین دانسته است که از ناتوانی دولتهای رقیب برای موفقیت در کسب میزبانی نشأت می گیرد.
به گزارش «انتخاب»، این رسانه عرب زبان ادامه داد: در حالی که دو سال دیگر جام جهانی بعدی برگزار می شود، آخرین فکری که به ذهن مسئولان قطری رسیده، مشارکت ایران در این میزبانی است؛ که می تواند مرهمی برای زخم های فعلی آن باشد.

این اقدام، دوحه را به تهران نزدیکتر می کند و در شرایطی که قطر از چتر حمایتی پایگاه هوایی نظامی آمریکا برخوردار است، به این شکل می تواند به شکستن عزلت ایران نیز کمک کند. اما به احتمال زیاد، این اقدام قطر به مذاق آمریکایی ها خوش نخواهد آمد.

قطر نگران آن است که این پیشنهادش برای ایران، بر روابط متشنج آن با همسایگان عربی اش در خلیج فارس از یک سو، و بر روابط آن با ایالات متحده از سوی دیگر، تاثیر بگذارد.
این در حالی است که دوحه مشخص نکرده است که آیا نیروهای مسلح ایران در بین ناظران رسمیِ مکانی هستند که احتمالا از سوی ایران میزبانی را بر عهده خواهد داشت یا نه.
شاید تهران این پیشنهاد را جذاب بداند، اما این اقدام قطر قطعا موجب افزایش تنش در روابط آن با دولتهای عربی می شود که تحریمهایی را علیه آن اعمال کرده اند.
سه دولت خلیج فارس امارات، عربستان و بحرین، به اضافه مصر، قطر را متهم به حمایت از گروههای اسلامی افراطی می کنند که ارتباط مستحکم با تهران دارند. اما قطر این اتهامات را رد کرده و تصریح می کند اینگونه اتهامات در راستای تغییر نظام حاکم در دوحه مطرح می شود.

در واقع، خاندان حاکم در قطر، همچنان در اندیشه همکاری با ایران است و این بار قصد دارد این همکاری را در زمینه فوتبال، گسترش دهد.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:55 pm

جورج بوش پدر و ایران؛ از 'شاخه زیتون' تا مذاکره با رفسنجانی تقلبی


کیوان حسینی
جورج بوش پدر نیز مانند تک تک ساکنین کاخ سفید در چهار دهه گذشته، در دوران ریاست جمهوری‌اش٬ هرازگاهی گرفتار ایران بود؛ همراه با بحران‌های دیپلماتیک٬ رسوایی‌های خبرساز و حتی تصمیمات خجالت‌آور.
از ماجرای فروش اسلحه به ایران گرفته تا مذاکره تلفنی با یک رفسنجانی دروغین و "شاخه زیتونی" که هرگز طرف ایرانی آن را قبول نکرد٬ همه اتفاقاتی بودند که موجب شدند در اوایل دهه ۹۰ میلادی٬ نام تهران و واشنگتن در کنار هم در رسانه‌های جهان تکرار شوند.

Image
جورج بوش پدر درگذشت
آقای بوش در فاصله سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ (۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱) رئیس جمهور آمریکا بود؛ یعنی درست همان سال‌هایی که نظام انقلابی ایران با تحولات بزرگی مانند پایان جنگ٬ مرگ آیت‌الله خمینی و آغاز رهبری آیت‌الله خامنه‌ای روبه‌رو بود. چنین اتفاقاتی هرگز از نگاه سیاستمداران آمریکا در آن سال‌ها دور نماند.
او در عین حال مانند دیگر همتایانش٬ همواره از سوی مقام‌های ایرانی به کینه‌توزی و دشمنی با رژیم ایران متهم می‌شد و در ادبیات سیاسی آن روزها٬ وضعیتی بهتر از دیگر روسای جمهوری آمریکا نداشت.

روابط مخفیانه و رسوایی‌های خبرساز
ماجراهای جورج بوش پدر و ایران٬ قبل از اینکه او به مقام ریاست جمهوری برسد آغاز شد؛ در زمانی که او و رونالد ریگان در تلاش بودند تا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ جیمی کارتر دموکرات را شکست بدهند.
در آن زمان٬ کمپین آقای ریگان و شخص جورج بوش از سوی رقبای دموکرات خود متهم شدند که با مقام‌های جمهوری اسلامی تماس گرفته‌اند و از آنها خواسته‌اند تا گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران را تا زمان انتخابات آزاد نکنند. آزادی این گروگان‌ها که به مساله محوری انتخابات آن سال تبدیل شده بود می‌توانست به یک موفقیت بزرگ برای جیمی کارتر تعبیر شود و عملا او را در کاخ سفید نگاه دارد.

گری سیک٬ مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران جیمی کارتر٬ سالها بعد و همزمان با ریاست جمهوری جورج بوش پدر در یک مقاله معروف این اتهام را مطرح کرد و مدعی شد که پیش از انتخابات٬ ویلیام کیسی (که در زمان ریگان رئیس CIA شد) با مهدی کروبی در پاریس دیدار کرد و به او وعده داد اگر ایران گروگانها را دیرتر آزاد کند٬ ریگان دارایی‌های ایران را آزاد خواهد کرد. به نوشته گری سیک دست کم پنج منبع به او گفتند که جورج بوش پدر هم دست کم در یکی از جلسات دیدار با طرف ایرانی در پاریس حضور داشته است.
در نهایت گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران تا آخرین روز ریاست جمهوری جیمی کارتر آزاد نشدند و دونالد ریگان به قدرت رسید. جورج بوش پدر هم شد معاون رئیس ‌جمهوری آمریکا.
در این دوران یکبار دیگر نام جورج بوش پدر و ایران در کنار هم قرار گرفتند؛ در ماجرای ایران - کنترا.

در رسوایی ایران - کنترا٬ تعدادی از مقام‌های عالی‌رتبه دولت آمریکا متهم شدند که در فروش اسلحه به ایران دست داشته‌اند و در تلاش بودند تا پول این معامله را به دست شبه‌نظیان دست راستی "کنترا" برسانند که در حال نبرد با حکومت چپ‌گرای نیکارآگوئه بودند.
بوش پدر از ابتدا هرگونه اطلاع از این ماجرا را تکذیب کرد. اما این تکذیب همواره از سوی مخالفانش زیر سئوال رفت. به ویژه اینکه او بعدها از قدرت خود به عنوان رئیس‌جمهور استفاده کرد و گروهی از مقام‌هایی را که در این پرونده در دادگاه محکوم شدند٬ عفو کرد.
آقای بوش در نهایت پذیرفت که از فروش اسلحه به ایران اطلاع داشته و مساله بار دیگر در سال ۱۹۹۳ و در جریان مبارزات انتخاباتی‌اش در برابر بیل کلینتون جوان به موضوع روز تبدیل شد؛ اتهامی که در خدشه‌دار کردن چهره او در آن انتخابات سرنوشت‌ساز بی‌اثر نبود.
جورج بوش در سخنرانی روز سوگند ریاست جمهوری به شکل غیرمستقیم از ایران درخواست کمک کرد

"شاخه زیتون" و گفت‌وگوی تلفنی با رفسنجانی تقلبی
جورج بوش پدر علاوه بر روابط مخفیانه٬ به شکل علنی هم به سوی تهران دست همکاری دراز کرد و در سال ۱۹۸۹ ٬ ریاست جمهوری‌اش را با نشان دادن یک چراغ سبز مهم به تهران آغاز کرد.
در آن سالها مساله گروگان‌گیری‌ خارجی‌ها در لبنان که از سال ۱۹۸۲ توسط گروه تازه تاسیس حزب الله لبنان آغاز شده بود٬ به بحرانی سیاسی در آمریکا دامن زده بود. وضعیت برخی از این گروگان‌ها نامعلوم بود و گفته می‌شد یکی از آنها کشته شده است. کاخ سفید در دوران ریگان متهم شده بود که برای آزادی این گروگان‌ها کم‌کاری کرده است.
جورج بوش پدر که برای آزادسازی این گروگان‌ها تحت فشار بود در سال ۱۹۸۹ در سخنرانی روز سوگند ریاست جمهوری به شکل غیرمستقیم از ایران خواست تا به آزادی گروگان‌ها کمک کند.
آقای بوش در این سخنرانی تاریخی گفت: "در حال حاضر برخی از آمریکایی‌ها در سرزمین‌های خارجی بر خلاف میلشان اسیر شده‌اند؛ آمریکایی‌هایی که مسئولیتی هم نداشته‌اند. اگر مساعدتی در اینجا بشود٬ برای دورانی طولانی در خاطر خواهد ماند. حسن نیت٬ حسن نیت می‌آورد. خوش‌طینت بودن می‌تواند چرخی را به حرکت دربیاورد که تا مدتها به همین شکل حرکت کند."
او بعدها این جملات را "شاخه زیتونی" توصیف کرد که به سوی ایران دراز کرد تا در روابط دو کشور تغییراتی آغاز شود. ظاهرا جورج بوش امیدوار بود که ایران برای پایان این بحران کمک کند و در ازای این کمک٬ دارایی‌‌های مسدود شده ایران آزاد شوند و چه بسا روند عادی‌سازی روابط آغاز شود.
این ایده هرگز عملی نشد. گروگان‌ها تا سه سال بعد در لبنان در اسارت ماندند. و سرانجام وقتی آزاد شدند که عملا زمینه و بخت عادی‌سازی روابط دو کشور به دلیل طولانی شدن روند گروگانگیری و کشته شدن تعدادی از آنها به کلی از بین رفته بود.

رسوایی مکالمه تلفنی با اکبر هاشمی رفسنجانی هم در زمینه همین گروگان‌گیری‌های لبنان و در سال ۱۹۹۰ رخ داد.
در این ماجرا٬ کاخ سفید مدعی شد که جورج بوش با اکبر هاشمی رفسنجانی٬ رئیس‌جمهوری وقت ایران درباره وضعیت گروگانها تلفنی گفت‌وگو کرده است. این موضوع از سوی ایران رد شد و خود آقای رفسنجانی در یکی از سخنرانی‌هایش در نماز جمعه تهران٬ رئیس‌جمهور آمریکا را دست انداخت.
سرانجام روشن شد که تشکیلات کاخ سفید در تله یک رفسنجانی تقلبی افتاده‌ است و با کسی که خودش را اکبر هاشمی رفسنجانی جا زده گفت‌وگو کرده. مسئولان دولت آمریکا گفتند که صحت وسقم هویت طرف مقابل را از دستگاه‌های امنیتی و منابع دیپلماتیک استعلام کرده بودند و مطمئن شده بودند که آن سوی خط٬ اکبر هاشمی رفسنجانی نشسته است. اما در نهایت هرگز روشن نشد که چگونه این اتفاق رخ داده و کاخ سفید این ماجرا را "خجالت‌آور" خواند.
کنفرانس صلح خاورمیانه که با همکاری گورباچف برگزار شد
جنگ اول خلیج فارس و کنفرانس صلح مادرید

علاوه بر کنش و واکنش مستقیم و رودرروی دولت جورج بوش پدر با ایران٬ برخی اقدامات آمریکا در خاورمیانه به شکل غیرمستقیم بر تهران و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی اثر گذاشت.
مهمترین اقدام جورج بوش پدر که به شکل کم سابقه‌ای با خواسته‌ها و استراتژی تهران همسو بود٬ تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی کم سابقه برای آزاد کردن کشور کوچک کویت از اشغال نظامی عراق بود.
آقای بوش در حالی در پایان نخستین سال ریاست جمهوری‌اش با عراق وارد جنگ شد که در ابتدای کارش٬ با امضای فرمان امنیت ملی شماره ۲۶ تاکید کرده بود که در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه٬ در میان ایران و عراق٬ همچنان ایران تهدید اصلی است. در این فرمان نتیجه‌گیری شده بود که واشنگتن در برابر ایران و عراق باید به سیاست مهاردوجانبه روی بیاورد.
اما نگاهی به متن این فرمان نشان می‌دهد که لحن این نتیجه‌گیری برای ایران و عراق شباهتی به هم ندارند و عملا در تشکیلات سیاست خارجی آمریکا٬ بخت مهمی برای افزایش ارتباط بغداد و واشنگتن و حتی گسترش همکاری‌های تجاری و اقتصادی میان دو کشور پیش‌بینی شده بود. حمله صدام حسین به کویت٬ همه این سیاستگذاری‌ها را به باد داد و در نهایت جورج بوش پدر ناچار شد که با حمله به عراق٬ مهمترین دشمن منطقه‌ای تهران و یکی از اصلی‌ترین وزنه‌های توازن قوا در خاورمیانه را به زانو در بیاورد.

اما در عین حال همسویی ایران و آمریکا در مقابله‌جویی با عراق به نزدیکی دو کشور نیانجامید و دشمن دشمن به دوست تبدیل نشد. برعکس٬ آزادسازی کویت و همکاری نظامیان آمریکایی با سربازان کشورهایی مانند عربستان و مصر به واشنگتن کمک کرد تا برای رویای صلح اعراب و اسرائیل قدم بزرگی بردارد که بار دیگر به شکاف میان واشنگتن و تهران عمق بخشید. در سال ۹۱ و چندماه بعد از جنگ خلیج فارس، کنفرانس صلح مادرید برگزار شد؛ نشستی با حضور جورج بوش پدر و میخائیل گورباچف٬ رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی برای ازسرگیری مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل.

این کنفرانس اگرچه در نهایت سرنوشتی بهتر از دیگر تلاشهای حل مساله فلسطین و اسرائیل پیدا نکرد٬ اما در کوتاه مدت٬ چونان خاری در چشم جمهوری اسلامی ایران بر انزوای منطقه‌ای ایران افزود و به بنزینی تبدیل شد بر آتش بدبینی میان واشنگتن و تهران.
جورج بوش پدر٬ در سال ۹۳ در انتخابات ریاست جمهوری به رقیبش بیل کلینتون باخت و کنترل سیاست خارجی آمریکا به دست دموکراتها افتاد. اما بدبینی‌های دو طرف سرجایشان ماندند و فرصتهای دیگر برای بهبود روابط تهران و واشنگتن همچنان یکی پس دیگری از دست رفتند و زخم کهنه این قهر مزمن٬ هرگز درمان نشد..
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:56 pm

.
.
احوال پيشرفتهاى نظامي يا تكنولوژيك (دخيل در تشخيص و تحليل)

.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:58 pm

ادعای واشنگتن اگزمینر: ایران می‌تواند آمریکا را نابود کند


وبسایت آمریکایی واشنگتن اگزمینر با اشاره به گزارش جدیدی که توسط ارتش ایالات متحده آماده شده است ادعا کرد ایران به سلاحی الکترومغناطیسی دست یافته است که می تواند آمریکا را از صحنه روزگار محو کند.

Image

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از واشنگتن اگزمینر، گزارش جدیدی که ارتش آمریکا به منظور هشداردادن به مقامات دولتی تهیه کرده است می گوید که وقوع یک حمله با بمب الکترومغناطیسی که اکنون در اختیار کره شمالی، روسیه و ایران است، می تواند ایالات متحده را به طور کامل محو کرده، میلیون ها نفر را کشته یا بی خانمان کرده، و حتی هواپیماهای در حال پرواز را به زمین بیاندازد.
این گزارش که توسط دانشکده هوایی نیروی هوایی آمریکا تدوین شده و در اختیار واشنگتن اگزمینر قرار گرفته است، هشدار داده است که حمله الکترومغناطیسی تهدیدی علیه آمریکا، دموکراسی و نظم جهانی محسوب می شود.

این گزارش که تمرکز اصلی آن بر روی تاثیرات مخرب حمله الکترومغناطیسی بر روی ارتش آمریکا است، به کنگره آمریکا هشدار داده است که وقوع چنین حمله ای می تواند 90 درصد جمعیت ساکن در ساحل شرقی ایالات متحده را در طول مدت یکسال از میان برده، شبکه برق رسانی را نابود یا مختل کرده، و ترابری، فرآوری مواد غذایی و خدمات درمانی را فلج کند.

طبق این گزارش، در صورت قطعی برق 99 رآکتور هسته ای در آمریکا به دلیل عدم توانایی در خنک شدن ذوب خواهند شد و 4.1 میلیون نفر که در اطراف تاسیسات هسته ای زندگی می کنند به دلیل خطر تشعشعات رادیواکتیو مجبور به ترک خانه های خود می شوند.
این گزارش همچنین افزود که هواپیماهای نظامی و غیرنظامی، از جمله جت های ایرباس، در صورت وقع چنین حمله ای سقوط خواهند کرد.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 1:59 pm

تمایل ایران برای حمله با بمب الکترومغناطیسی به آمریکا


«جیمز ولسی» مدعی شد که ایران در حال زمینه‌سازی برای توجیه شرعی حمله با بمبی الکترومغناطیسی به آمریکاست که ۹۰ درصد مردم آمریکا را طی یک سال پس از این حمله خواهد کشت.
Image

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، رئیس سابق سازمان «سی‌.آی.‌ای» (CIA) در جدیدترین گفتگوی خود با پایگاه خبری «بلیز» ادعا کرد که علائمی مبنی بر تمایل ایران برای حمله با بمب الکترومغناطیسی به آمریکا وجود دارد. «جیمز ولسی» (James Woolsey) در سخنانی اظهار داشت که اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، آن‌گاه آماده حمله به آمریکا با بمب الکترومغناطیسی خواهد بود. ماهواره‌‌های جدید آنها از نوعی هستند که در مسیر پرتاب بمب الکترومغناطیسی مورد استفاده واقع می‌شوند».

رییس سابق سازمان «سی‌.آی.‌ای» در گفتگو با این پایگاه خبری مدعی شد که ایران در حال زمینه‌سازی برای توجیه دینی جهت حمله با بمب الکترومغناطیسی علیه آمریکاست. وی اظهار داشت: «در سال 2010، کتابی تحت عنوان «پدافند غیرعامل» در ایران به چاپ رسید که در بخشی از آن به موضوع سازگاری حمله با بمب الکترومغناطیسی با قوانین اسلامی پرداخته شده بود».
«جیمز ولسی» ادامه داد: «بمب‌های الکترونیکی همه به‌صورت غیرمستقیم عمل می‌کنند و شبکه سراسری برق را مورد آسیب قرار می‌دهند که در این صورت 17 زیرساخت دیگر کشور -مثل زیرساخت‌های غذایی، آب‌رسانی، و تجاری- عملا غیرفعال می‌شوند و آنگاه شاهد مرگ میلیون‌ها نفر در اثر گرسنگی، تشنگی، و قحطی خواهیم بود».

وی افزود: «بمب الکترومغناطیسی تمامی شبکه‌های ارتباطی موبایل و اینترنت را از کار خواهد انداخت. کمیسیون تحقیق در مورد بمب الکترومغناطیسی در کنگره، اعلام کرده که کل مردم آمریکا در یک سال ابتدایی پس از حمله با بمب الکترومغناطیسی، خواهند مرد. نفرت ایران از آمریکا و چه بسا غیرمعقولانه عمل کردن این کشور می‌تواند هر آیینه به فاجعه‌ای بدل گردد که 90 درصد از مردم کشور ما در اثر آن بمیرند. ما قادر نخواهیم بود که افکار سنتی و سرسختانه برخی از سردمداران ایران را نسبت به خود تغییر دهیم. ایرانی‌ها اعتقاد دارند که آنها به بهشت می‌روند و ما جهنمی هستیم. ایران، ظاهرا نمی‌خواهد بپذیرد که ما هم توانایی اقدام تلافی‌جویانه سنگین را داریم و می‌توانیم در صورت حمله آنها، ضربه بزرگی به آن کشور وارد سازیم».
این اظهارات رئیس سابق سازمان «سی‌.آی.‌ای» (CIA) را باید در راستای پروژه ایران‌هراسی تعریف کرد؛ به ویژه در این ایام که نامزدهای ریاست جمهوری انتخابات 2016 آمریکا از هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در سخنرانی‌های خود در حال حمله به ایران هستند و از ایران یک جهره کشور تروریستی برای مردم آمریکا به تصویر می‌کشند.

منبع:مشرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:00 pm

.
احوال قوميتها، اتباع مذاهب، مسالك و اديان ديگر / زندانيان تبعيديان در ايران

.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:01 pm

دوماه زنداني شدن بيرزن 80 ساله در انفرادي بخاطر اعتراض به كَراني


اعتراض علیه گرانی، حق بود یا جرم؟/گزارش نرگس محمدی از بند زنان زندان اوین
چکیده : باورم نمی شود سیستم امنیتی- قضایی با جوانانی که فقط برای اعتراض به گرانی به خیابان ها آمدند چنین رفتار خشونت آمیزی در پیش بگیرد. جوانانی که پر از شور و عشق و امیدند و متأسفانه به دلیل بی لیاقتی و فساد سیستماتیک حکومتی و شیوه های استبدادی برای اعتراض به وضعیت موجود از مسالمت آمیزترین و مدنی ترین راه یعنی اجتماعات علنی بهره گرفته اند و اکنون به جای دانشگاه هایشان کنج زندان نشسته اند
چند ماه پیش.
آیفون زنگ می خورد. ورودی جدید داریم. برای آوردن زندانی به دفتر بند فرا خوانده می‌شوم. وقتی وارد دفتر شدم پیرزنی عصا در دست دیدم. لرزش دستانش مشهود بود. لبخندی معنادار برلب داشت. پرسیدم مادر جانم چند ساله اید؟ گفتند بالای ۸۰سال. گویی به زمین کوبیده شدم.
گفت مادر جان ۲ماه است در انفرادی بودم آنجا لرزش دستانم زیاد شده. شرایط سختی بود. بغض در گلو دستانش را به آرامی می فشارم. دستش را در دستم نگه می دارم و با دستی دیگر به عصا، راه می افتیم. یک طبقه باید بالا برویم چند بار می ایستد و نفس می گیرد. بلافاصله تختش را با گلرخ و فاطمه مرتب می کنیم. شرمسارانه می گویم ببخشید بضاعت ما همین است، قدری استراحت کنید.

نگاهی به بالش می اندازد و با همان لحن پیر و مؤدبانه می گوید این که پادشاهی است دوماه با این استخوان های بدنم، روی پتوی سربازی و سر بر پتوی سفت خوابیدم. تو چرا می گویی شرمنده ام؟ مادر پیر یکی از معترضان به گرانی در جامعه بوده است.
چند وقت دیگر صدای آیفون در می آید. چند دختر جوان بین ۱۹تا ۲۷سال وارد بند می‌شوند. آنها هم بازداشت شدگان اعتراضات اخیر بوده اند. یکیشان می گوید من خودم چون کار می کردم نسبت به گرانی اعتراض داشتم و تا حالا نه کاری کرده بودم نه در تجمعی شرکت کرده بودم ولی وقتی گفتند علیه گرانی جمع می شویم من هم آمدم.
قرار بوده تجمع در ۱۱مرداد و مقابل پارک شهر باشد اما بچه ها می گفتند اصلاً تجمعی شکل نگرفت یعنی نگذاشتند که شکل بگیرد. همه را بازداشت کردند. یکیشان می گفت من اصلاً قصد مشارکت در تجمع را نداشتم آنجا محلی است که من صنایع دستی ام را می فروشم. چند وقت است که در آن محل این کار را می کنم اما هر چه در دادگاه گفتم قاضی گوش به حرفم نداد.
دخترهای جوان در دادگاه به ریاست آقای مقیسه به شش ماه تا یک سال حبس محکوم شده اند. ۲ماه هم در قرچک در میان متهمان عادی نگهداری شدند. یاد مادر پیر افتادم که برای اعتراض به گرانی آمده بود و سر از سلول انفرادی درآورده بود. دخترها هم علیه گرانی آمده بودند و سر از قرچک درآورده بودند.

باورم نمی شود سیستم امنیتی- قضایی با جوانانی که فقط برای اعتراض به گرانی به خیابان ها آمدند چنین رفتار خشونت آمیزی در پیش بگیرد. جوانانی که پر از شور و عشق و امیدند و متأسفانه به دلیل بی لیاقتی و فساد سیستماتیک حکومتی و شیوه های استبدادی برای اعتراض به وضعیت موجود از مسالمت آمیزترین و مدنی ترین راه یعنی اجتماعات علنی بهره گرفته اند و اکنون به جای دانشگاه هایشان کنج زندان نشسته اند.
آیا تجمع علیه گرانی حق مردم بود یا عملی مجرمانه؟ مسئولانی که در بیانات تلویزیونی تجمعات را از حقوق بنیادین ملت بر شمردند و قول رسیدگی دادند آیا منظورشان از رسیدگی همین بود؟/ کانون مدافعان خقوق بشر
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:05 pm

تشریح دادرسی‌های ناعادلانه و بی قانونی‌ها از سوی فائزه هاشمی


چکیده : این قبیل پرونده ها باید در دادگاه کیفری مورد رسیدگی قرار گیرد نه در دادگاه انقلاب، و بایستی این دادگاهها علنی باشند. یکی از مقامات مربوطه در بیان علنی بودن دادگاهها گفت که دادگاهها را ضبط و بعد پخش می‌کنیم. تعریف علنی بودن مشخص است و در زمان برگزاری دادگاه باید امکان حضور آزاد رسانه‌ها و خانواده‌ها و عموم وجود داشته باشد و مستقیم پخش شود. ضبط و پخش کردن به معنای گزینشی عمل کردن است. دادگاه مشایی را از صداوسیما که دیدم حرفهای قاضی را میشنیدیم اما حرفهای مشایی پخش نمیشد و گوینده‌ای آن را میگفت. این چه دادگاه علنی است؟ دادگاه علنی در علم حقوق تعریف مشخصی دارد که افکار عمومی دقیقا در جریان دادگاه قرار بگیرند و بعد بتوانند قضاوت کنند که آیا آن حکم درست بوده است یا خیر. دادگاه آقای کرباسچی که در آن سالها پخش شد، علنی بود. بنابراین اینگونه ضبط و پخش گزینشی با فلسفه دادگاه علنی و با عادلانه بودن دادگاهی مغایرت دارد
فائزه هاشمی در میان جمعی از فعالان حوزه زنان و سیاست با اشاره به موضوعات اخیر کشور و بخصوص مساله برخورد با مفسدان و اخلالگران اقتصادی، ضرورت دادرسی عادلانه و منصفانه را مورد اشاره قرار داد و ایرادات وارده به محاکمات سریع و عادلانه را تشریح کرد.

به گزارش کلمه، فرزند مرحوم آیت‌الله هاشمی گفت: برخورد با اخلالگران و مفسدان اقتصادی که منافع عمومی را به مخاطره می اندازند، بسیار مناسب است، اما در مسیر این برخورد نکاتی وجود دارد که در صورت عدم رعایت آن شائبه های سیاسی ، غیرواقعی بودن و جناحی بودن ایجاد میشود.
او در این زمینه به نامه آقای صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه به آیت‌الله خامنه‌ای همزمان با اعتصاب بازاریان در تهران و شهرستانها اشاره کرد که طی آن خواستار دریافت مجوز برای محاکمه سریع و قطعی اخلالگران اقتصادی شده بود که ایشان هم با محاکمه سریع و عادلانه موافقت کردند اما در این زمینه نکاتی وجود دارد و باید دید که مساله سریع و عادلانه چقدر امکانپذیر است و چقدر با اصول دادرسی منصفانه مطابقت دارد.

این فعال حقوق زنان در بیان ویژگیهای دادرسی منصفانه به مراحل صدور حکم از جمله بازپرسی، دادگاه بدوی، دادگاه تجدیدنظر، اعاده دادرسی اشاره کرد و گفت: برای اعدامها دیوان عالی کشور هم باید تایید کند و این موارد از اصول بدیهی قانونی است. بنابراین سریع بودن با یک مرحله‌ای بودن محاکمات در تضاد با این اصول است.

با ضبط و پخش گزینشی که دادگاه علنی نمیشود
هاشمی با اعلام یکی دیگر از موارد نقض اصول دادرسی منصفانه گفت: این قبیل پرونده ها باید در دادگاه کیفری مورد رسیدگی قرار گیرد نه در دادگاه انقلاب، و بایستی این دادگاهها علنی باشند. یکی از مقامات مربوطه در بیان علنی بودن دادگاهها گفت که دادگاهها را ضبط و بعد پخش می‌کنیم. تعریف علنی بودن مشخص است و در زمان برگزاری دادگاه باید امکان حضور آزاد رسانه‌ها و خانواده‌ها و عموم وجود داشته باشد و مستقیم پخش شود. ضبط و پخش کردن به معنای گزینشی عمل کردن است. دادگاه مشایی را از صداوسیما که دیدم حرفهای قاضی را میشنیدیم اما حرفهای مشایی پخش نمیشد و گوینده‌ای آن را میگفت. این چه دادگاه علنی است؟ دادگاه علنی در علم حقوق تعریف مشخصی دارد که افکار عمومی دقیقا در جریان دادگاه قرار بگیرند و بعد بتوانند قضاوت کنند که آیا آن حکم درست بوده است یا خیر. دادگاه آقای کرباسچی که در آن سالها پخش شد، علنی بود. بنابراین اینگونه ضبط و پخش گزینشی با فلسفه دادگاه علنی و با عادلانه بودن دادگاهی مغایرت دارد.

او در ادامه به تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری پرداخت که براساس آن وکیل در رسیدگی مقدماتی (بازپرسی) در برخی از اتهامات بایستی از لیست قوه قضاییه باشد که این نیز با دادرسی عادلانه در تضاد است؛ چرا که در این نوع جرایم معمولا دادستان یا نهادهای مشابه شاکی هستند و در این صورت وکیل ،شاکی و قاضی در یک طرف و متهم در طرف مقابل قرار می گیرد. در دو اعدام اخیر هم وکلا تسخیری بوده و حتی خانواده آنها را نیز به دادگاه راه ندادند. صرف اینکه تلویزیون گوشه هایی از دادگاه را نشان می دهد نمیشود گفت علنی. چرا بایستی پرونده این دو نفر بصورت محرمانه به دیوان عدالت برای تایید حکم اعدام برود؟ این همه ابهامات، این همه چرایی و این همه اعتمادسوزی چرا؟

نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به این اظهار جناب آقای صادق آملی لاریجانی همزمان با اعتصاب بازاریان مبنی بر حکم اعدام و تا بیست سال حبس برای اخلالگران اقتصادی گفت: این افراد مغازه‌های خود را در اعتراض به اخلال اقتصادی که از قبل وجود داشت، آن هم بصورت کاملا مدنی و قانونی بستند و اخلالی نکردند. بلکه اخلال از قبل ایجاد شده بود. اگر قرار به محاکمه مفسدان اقتصادی است که حرف درستی نیز هست، باید سراغ کسانی بروند که اقتصاد کشور را به این روز کشاندند.
وی در رابطه با این دو اعدام اخیر مرتبط با فساد اقتصادی گفت که معنی این مجازات و این اتهام این است که اقتصاد کشور آنقدر ضعیف، بی پایه و متشنج است که دو نفر می توانند اینگونه در آن اخلال ایجاد کنند که کارشان به اعدام کشیده شود. این کار پیام خوبی برای ثبات و سیاستهای اقتصادی و سیاسی کشور ندارد و همه چیز را زیر سوال برده است.

اعدامها برای بقای بیشتر است
او اضافه کرد که اما اگر بنا به اعدام بود که البته با آن مخالف هستم، سراغ مسببان اصلی بروید که سرنوشت اقتصاد را به این نقطه رسانده است. کدام سیاستهای داخلی یا خارجی مملکت را به این روز کشانده است؟ به نظرم برخوردهایی از جمله اعدامهای اخیر با هدف سرکوب اعتراضات، ترساندن مردم و بقای بیشتر است؛ وگرنه اگر هدف منافع ملی، اصلاح کشور و برخورد با اخلالگران واقعی باشد باید از این اعتراضها برای اصلاح ضعف‌های کشور استفاده کرد، آسیب شناسی کرد، سیاستها را بازنگری کرد و اقتصاد را به نقطه ای با ثبات رساند.
او خاطرنشان کرد: ممکن است این برخوردها برای سرکوب اعتراضات به شکل موقت اثر داشته باشد و ملت را از ترس و وحشت آرام کنید، اما صورت مساله را پاک کردن رفع علت نیست و نتیجه عکس دارد. از بزرگان کشور این انتظار میرود که در حرفها و اقدامات خود دقیق تر عمل کنند تا اعتماد عمومی را جلب کنند، اینگونه برخوردها نتیجه عکس دارد و حتی اگر اقدامی درست هم باشد چون روشها نادرست است، کسی باور نمی کند.

دادستان تا حالا فوتبال ندیده؟ رفتن زنان به حج را هم حرام اعلام کنید
فائزه هاشمی در این نشست درباره ورود زنان به ورزشگاهها -بازی پرسپولیس- کاشیما آنتلرز – مورد سوال قرار گرفت که گفت باید این اقدام را به فال نیک گرفت. اما در این زمینه حرف آقای دادستان جالب بود که تن نیمه لخت ورزشکاران را دیدن گناه و هنجارشکنی است، من فکر می کنم آقای دادستان تاکنون ورزشگاه نرفته و یا یک بازی را از تلویزیون هم تماشا نکرده و یا به لباس ورزشکاران دقت نداشته است. فوتبال که شنا نیست. اولا لباس ورزشکاران پیراهن آستین کوتاه است که در خیابانها و اماکن عمومی هم شاهدیم یک هنجار است و نه ناهنجاری. بعد اینها یک جوراب بلند میپوشند و یک شرت تا زانو دارند و تنها بخش لخت کاسه زانوست. کدام بدن نیمه لخت؟ ناهنجاری و کار خلاف، ممانعت از ورود زنان به ورزشگاهها، و هنجار ورود زنان به ورزشگاههاست. شاید بهتر این است که رفتن زنان به حج را نیز حرام و ناهنجاری اعلام کنند. در مناسک حج بالا و پایین بدن مردان عمدتا بیرون از دو حوله ای است که به خود می بندند. نبایستی اجازه دهیم که مسایل سیاسی انقدر روی دین و عقل و عدالت ما تاثیر بگذارد. با این روشها به جای استفاده از ظرفیتهای شیعه و اجتهاد برای نشان دادن یک دین واقعی به سمت اسلام داعشی حرکت می کنیم. مردم برای هر چیز که جزء حقوق بدیهی و طبیعی و ذاتی و قانونی آنهاست، چقدر بایستی هزینه دهند؟

ظلم که شاخ و دم ندارد
او با اشاره به انتقاد برخی از حاضران نسبت به گزینش زنان برای تماشای بازی گفت: این مخالفت درست است. اما هر چیزی را باید با شرایط کشور در نظرگرفت. نمیشود همه چیز در اوج آرمانی و یکدفعه اتفاق بیفتد. همین ورود زنان به ورزشگاه بدان معناست که ادعای گناه بودن و غیرشرعی بودن و غیراخلاقی بودن و… که در تمامی این سالها مطرح میشد برداشت نادرست بوده است؛ چون مجوز این ورود را شورای تامین که متشکل از نمایندگان تمامی بخشهاست، صادر کرده است. انتظار من از وزارت ورزش این است که این مقدمه یک حرکت خوب باشد و آرام آرام خانم ها بدون گزینش و از طریق بلیت فروشی به ورزشگاه بیایند و بازی را تماشا کنند. اگر هم برخی نگران هستند، اصول نظارتی را تقویت کنند؛ هر چند معتقدم که در این زمینه نگرانی وجود ندارد و حضور زنان در ورزشگاهها مردان را هم آرام می‌کند و با ورودشان فرهنگ و اخلاق به استادیوم ها باز می‌گردد.
طنز تلخی که وجو دارد این است که مردان خطا و رفتارهای نادرستی در استادیومها دارند، بعد می‌گویند بعد زنان به استادیوم نروند این کجای عدالت است؟چرا دختران و زنان را جای مردان خطاکار مجازات می‌کنید؟ ظلم که شاخ و دم ندارد. دو جلسه مردان خطاکار محروم شوند تا اخلاق یاد بگیرند و جای آنها زنان به استادیوم بروند.

نهادهای موازی حذف شوند
فرزند مرحوم آیت‌الله هاشمی در ادامه با اعلام اینکه بخشی از مشکلات ناشی از موازی کاری نهادهای مختلف با یکدیگر است که این تداخل، آسیبهای زیادی را به کشور وارد کرده است در این زمینه گفت: آقای خامنه‌ای اواسط شهریور ماه صحبت خوبی داشت مبنی بر اینکه موازی کاری با دولت درست نیست که به نظرم این حرف بسیار درست و متین است و از بیان آن از سوی ایشان خوشحالم و باید آن را به فال نیک گرفت و هر چند دیر گفته شده اما باید سریعتر این صحبت اجرایی شود و مسئولان باید این موازی کاریها را شناسایی و درصدد رفع آن برآیند.
او به برخی از مصادیق این موازی کاری پرداخت از جمله موازی بودن حفاظت اطلاعات سپاه با وزارت اطلاعات در برخوردها، بازجویی‌ها، بازداشت‌ها و …، تشکیل شورای اقتصادی از سوی آقای خامنه‌ای موازی با امورات مربوطه در دولت، موازی کاری سپاه با بخش خصوصی که بخش عمده اقتصاد را در اختیار گرفته و بخش خصوصی را هم به نابودی کشانده، موازی کاری آقای ولایتی با آقای ظریف در اظهارنظرهای مکرر در این حوزه، موازی کاری نهادهای مختلف فرهنگی مثل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با وزارت ارشاد با دریافت بودجه‌های بالا بدون پاسخگو بودن.

نگرانی از استحاله قانون
وی در ادامه با تاکید بر اجرای قانون اساسی نسبت به آنچه که آن را استحاله قانون خواند، ابراز نگرانی کرد و گفت: با آنکه نسبتا قانون اساسی خوبی داریم؛ اما در جاهایی درست اجرا نمیشود و به نظرم باید جلوی بی قانونی گرفته شود. مثلا در روزنامه ها خواندم مجلس خبرگان تاریخ ۱۲ مهر ماه جلساتی را در قم برگزار کردند که با عناوینی همچون کمیسیون بررسی راههای پاسداری و حراست از ولایت فقیه همراه بوده است . مگر وظیفه خبرگان طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی نظارت بر رهبری نیست به جای پاسداری از رهبری؟ و یا تشکیل کمیسیون اقتصادی از سوی خبرگانی که همه مجتهد هستند در چه چارچوب قانونی قرار می‌گیرد؟ و یا آقای کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان می گویند شورای نگهبان هر زمان که تشخیص دهد می تواند برای حفظ اسلام قانون را عوض کند. در حالیکه مهلت قانونی برای اظهارنظر شورای نگهبان تعیین شده است. مگر میشود هر زمان شورای نگهبان خواست و تشخیص داد قانون و یا نتیجه انتخابات را تغییر دهد؟ مثل موضوع خانم مینو خالقی و یا آقای سپنتا نیکنام که مجمع تشخیص آن را حل کرد. اینها موارد خطرناکی است که اگر مسئولان خود به قانون توجه نکنند چه اننظاری از مردم میرود.
وی در بیان چرایی این موارد ناقض قانون گفت: متاسفانه بی قانونی از دوره آقای احمدی نژاد نهادینه شد و به بیشتر بخشهای کشور تسری یافت. هر چه بگندد نمکش میزنند؛ وای به روزی که بگندد نمک.
او انتشار بیانیه شهریور ماه خبرگان را از دیگر مصادیق استحاله قانون خواند که غیر از بند اول که درباره رهبری بود سایر بندها ارتباطی با وظایف خبرگان نداشت.جالب آنکه همان بند اول مربوط به رهبری هم با وظیفه ذاتی خبرگان که نظارت بر رهبری است در تضاد بود. اینها آمدند تاکید کردند بر اطاعت از رهبری.
این استاد دانشگاه نقض قانونی دیگر از سوی دولت را یادآوری کرد که اخیرا تبصره ای به قانون آموزش کشور اضافه کرده و براساس آن تحصیل دانشگاهی برای همه آزاد است مگر برای تعدادی از محکومین.
او این تبصره را در تعارض با قانون اساسی دانست که تحصیل را در دو اصل حق همگان دانسته و کسی را مستثنی نمی‌کند و گفت: شنیده شد این تبصره برای حل مشکل دانشجویان ستاره دار اضافه شده که بایستی گفت دانشجویان ستاره دار فعلی بدون استناد قانونی هستند، از این به بعد دانشجویان را اول پرونده دار و براساس عناوین مطرح شده در این تبصره محکوم می کنند و سپس به صورت قانونی از تحصیل محروم خواهند کرد و مطمئن باشید نه تنها مشکل فعلی حل نخواهد شد، بلکه تعداد ستاره دارها رو به فزونی خوهد گذاشت.
او اظهار امیدواری کرد این مساله از سوی مجلس رد شود و گفت: این اقدام در حالی است که شنیدم چند قاضی خوش فکر در شهرستانها دانشگاه و مدرسه رفتن و یا دیپلم گرفتن را به جای زندان برای جوانان تعیین کرده اند که اقدام درست و قابل تقدیری است. ضمن اینکه فارغ از غیر قانونی بودن این تبصره، در همه کشورها و در همه دوران‌ها و همیشه، ” آموزش ” یکی از ابزارهای اصلاح جامعه است؛ حالا این ابزار را برای برخی از محکومین حذف کنیم. کدام اصول تربیتی چنین چیزی را تایید میکند؟ چنین تبصره ای باعث خنده و بهت است.

استثنا برای منصوبان رهبری با چه استدلالی؟
موضوع دیگری که خانم هاشمی آن را مورد اشاره قرار داد، قانون منع بکارگیری بازنشستگان بود که اگر چه آن را قانون بسیار خوبی دانست که به شکل مناسبی از سوی سازمانهای نظارتی برای اجرا در حال پیگیری است؛ اما گفت: نکته عجیب این بود که بخشی از منصوبان رهبری را از این قانون مستثنی کرده بودند.اگر قرار است قانون خوبی به ثمر بنشیند باید از بالا اجرا شود و مورد توجه قرار بگیرد و تاثیر بهتری هم دارد. این استثنا کردن عجیب بود که مجلس انجام داد.

جرم سیاسی؛ قانونی که خاک می خورد
در ادامه این نشست این زندانی سیاسی سابق موضوع جرم سیاسی را مورد اشاره قرار داد که با وجود تصویب از سال ۹۴ تاکنون یک دادگاه تحت این عنوان هم برگزار نشده است. او با اشاره به افزایش احضارها، صدور احکام، بازداشتها برای فعالان مدنی، دراویش، کامیون داران، فعالان حقوق زنان ، معلمان، فعالان محیط زیست، منتقدین، کارگران و ..گفت: رسیدگی به این موارد با توجه به اینکه این اقشار دنبال اصلاح هستند و اقدامشان جرم نیست، بلکه یک حرکت مدنی است، اگر هم قرار به بازداشت و محاکمه باشد که البته نبایستی طبق قانون چنین باشد. مشمول قانون جرم سیاسی میشود. اما یک بار هم دادگاه جرم سیاسی تشکیل نشده که نشان می دهد این قانون مشکلی دارد.
به نظرم مهمترین تعارض این قانون که سبب میشود برای هیچ یک از اقشار نام برده شده این دادگاه تشکیل نشود، ناشی از این است که براساس ماده یک جرم سیاسی کسانی شامل قانون جرم سیاسی میشوند که دارای حسن نیت باشند. حسن نیت را هم دادستان که در اینگونه رفتارها معمولا خود شاکی است، باید تشخیص دهد. بنابراین چنین اتفاقی عملا نمی افتد. ذکر « حسن نیت» در این ماده به نظرم زائد و در ذات خود دارای مشکل است.

بستری کردن هاشم خواستار در آسایشگاه روانی روش کثیف روسی
او گفت: این قانون به شکلی نوشته شده که شامل هیچ کسی نشود. البته این قانون ایرادات دیگری هم دارد اما مهمترین آن همین است. این روند خطرناکی است و باعث میشودهمیشه از مسیر دموکراسی، توسعه، آزادی توجه و احترام به حقوق بشر دور باشیم. ازهمه فاجعه بارتر و ظالمانه تر بستری کردن آقای هاشم خواستار در آسایشگاه روانی است؛ این همان روش کثیف روسی و کمونیستی مشابه سایر امورات و روشهای نهادهای امنیتی ما است.

امضای نه به تحریم حکومت را اصلاح نمی کند
فائزه هاشمی در این نشست درباره تحریمها و نامه گروهی از اهالی فرهنگ علیه تحریم‌های دولت آمریکا مورد سوال قرار گرفت که طی آن از مردم جهان خواستند علیه این تحریم‌های بی‌رحمانه متحد شوند که گفت: متن نامه این پیام را داشت که تحریمها مردم را متضرر می کند و با آن مخالفت کرده بودند. البته این حرف درست است که مردم هم از تحریمها متضرر میشوند و آسیب می بینند. من نمی خواهم بگویم با تحریمها موافق هستم.
او ادامه داد: من از تحریم طرفداری نمی کنم اما نه به تحریم را هم سیاست درستی در جهت اصلاح حکومت و با عنوان حمایت از مردم نمی دانم.

نگران شیخ عیسی قاسم در بحرین هستیم نگران محصوران خود نیستیم
عضو حزب کارگزاران با اشاره به اینکه متاسفانه هرگاه در خارج، قدرت گرفته ایم، فواید این قدرت به مردم و منافع ملی بازنگشته است. گفت: مثلا ما بیشتر نگران شیعیان سایر کشورها هستیم و مردم خود را فراموش کرده ایم. مثلا آنقدر که نگران محاصره و بیماری شیخ عیسی قاسم در مبارزات بحرین هستیم ؛ نگران خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی و تابنده نیستیم. یک سوزن به خودمان یک جوالدوز به دیگران بزنیم. آن حقوقی که برای بیگانگان قایل میشویم برای منتقدان خود در داخل هم قایل باشیم. اول مردم ایران و بعد سایر کشورها. چراغی که به خانه رواست به مسجدحرام است.
این فعال حقوق بشر با تاکید بر اینکه من هم اعتقاد به حمایت از مستضعفان، شیعیان و آزادگان جهان دارم، کار درستی است ولی نه به بهای قربانی کردن خودمان، گفت: با روشهای آن مخالف هستم؛ این روشها تا امروز برای ما نتیجه عکس داشته است.

اساس تجزیه طلبی، وجودتبعیض است
وی در پایان به مساله تجزیه طلبی و نگرانی حاکمان و بسیاری از مردم از این مساله پرداخت و گفت: پس از اعتراضات دی ماه پارسال بسیاری نگران فروپاشی نظام شدند، هر چند من اعتقاد ندارم اعتراضات به فروپاشی منجر شود و تمایل دارم به اصلاحات عمیق ختم شود.با این حال بسیاری نگران هستند این اعتراضات منجر به تجزیه کشور شود. البته بحث تجزیه طلبی ممکن هست وجود داشته باشد، ولی قابل پیشگیری است، آن هم با رعایت اصول حقوق بشر و نبودن تبعیض نژادی و قومیتی و جنسیتی . چرا عده ای بخواهند دنبال تجزیه باشند. مثلا کردها و عرب های ایرانی، اعتقاد دارم اینها اول خود را ایرانی می دانند. اول آن هویت ملی را دنبال می کنند. اگر هم برخی از آنها به جدایی و استقلال فکر می کنند ناشی از آن است که نگاه به آنان به عنوان شهروند درجه دو و سه هست پایه و اساس تجزیه طلبی، وجودتبعیض است و مطالبه تجزیه، حقوق بشری است.

فرزند مرحوم آیت‌الله هاشمی تاکید کرد: حاکمان باید حقوق تمام نژادها و ادیان و زنان و مردان را مشابه هم ببینند و آبادانی که در کشور اتفاق افتاده ، شامل همه جا شود، توجهات بیشتر ظاهری و در حرف است. در دنیا نهضت های تجزیه طلب زیاد بودند اما اکنون ردی از آنها نیست غیر از کاتالونیا در اسپانیا و کردستان عراق. اسکاندیناوی ها به رفراندوم برای جدایی از انگلیس رای منفی دادند. چون حقوق برابر و یکسان دارند. تجزیه طلبی در صورت جدی بودن اجرای حقوق بشر در هر جایی کمرنگ و حذف میشود. اگر مشکلی هست ناشی از تصمیم گیری ها و نابرابری در سیاست ها و قوانین و برنامه هاست که با تدبیر و عقل قابل حل است حتی در کوتاه مدت.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:06 pm

مجازات حبس برای ایجاد کانال یا گروه بدون مجوز


چکیده : پس از شکست در فیلترینگ تلگرام و اجبار کاربران به حضور در پیام رسان های داخلی، اصول گرایان طرحی نو برای محدود کردن فضای مجازی در انداخته اند. در طرح پیشنهادی اصولگرایان مشروط شدن ایجاد کانال یا گروه به اخذ مجوز است. بر این اساس، فعالیت موثردر پیام رسان های خارجی و ‌داخلی مانند ایجاد کانال و گروه ها بدون مجوز ممنوع است.ایجاد یا اداره کانال ها وگرو هایی که با نقض غیرقانونی تدابیر ‌مسدودسازی صورت می گیرد مستوجب محکومیت حبس یا جزای نقدی درجه ۸ خواهد بود‎

کلمه -گروه خبر: پس از شکست در فیلترینگ تلگرام و اجبار کاربران به حضور در پیام رسان های داخلی، اصول گرایان طرحی نو برای محدود کردن فضای مجازی در انداخته اند.
در طرح پیشنهادی اصولگرایان مشروط شدن ایجاد کانال یا گروه به اخذ مجوز است. بر این اساس، فعالیت موثردر پیام رسان های خارجی و ‌داخلی مانند ایجاد کانال و گروه ها بدون مجوز ممنوع است.ایجاد یا اداره کانال ها وگرو هایی که با نقض غیرقانونی تدابیر ‌مسدودسازی صورت می گیرد مستوجب محکومیت حبس یا جزای نقدی درجه ۸ خواهد بود‎.‎
طرح مذکور را ۹۵ نماینده امضا کرده اند. غالب این نمایندگان اصولگرایان هستندبه طور مثال، نمایندگانی مانند کریمی قدوسی، پژمانفر، نقوی حسینی، سالک، قاضی پور، ‌لارگانی، محمود بهمنی، چنارانی، زاهدی، ابطحی، بروجردی، فولادگر، حاجی دلیگانی و پورمختار.

این درحالی است که امروز دبیر شورای عالی فضای مجازی گفت: هاتگرام و تلگرام طلایی پس از پایان آذر مسدود نمی‌شود و این دو پیام‌رسان باید بتوانند مستقل از تلگرام به فعالیت خود ادامه دهند.
پس از شکست پروژه فیلترینگ تلگرام توسط قوه قضاییه و عدم استقبال مردم از پیام رسان های داخلی، فیلترکنندگان تصمیم گرفتند تا با توسل هاتگرام و تلگرام طلایی، شکست خود از اجرای پروژه تعطیل کردن تلگرام و کوچ اجباری مردم به پیام رسان های داخلی را پنهان سازند.
از همین رو نیز خبرگزاری های امنیتی چون تسنیم و فارس با ادعای آنکه این دو پیام رسان فیلتر نیستند، به تلگرام بازگشتند.
سرنوشت این طرح محدود کننده‌ی آزادی بیان از سوی اقتدار گرایان و تمامیت خواهان هنوز مشخص نیست و معلوم نیست به چه سرنوشتی در مجلس دچار شود، اما در صورت تصویب نکته خنده دار آن سرنوشت گروه های خانوادگی و دوستانه خواهد بود.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:07 pm

.
احوال مجلس و هيئت نگهبان و هيئت مصلحت

.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:09 pm

کواکبیان: کسانی در مجلس با شفافیت مخالفند که از شورای نگهبان می ترسند
برخی نمایندگان می گویند مثلا اگر ما با CFT موافق باشیم و شورای نگهبان ما را رد صلاحیت خواهد کرد


نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: دو گروه در مجلس با شفافیت مخالفند نخست کسانی هستند که از شورای نگهبان می ترسند و گروه دیگر نیز کسانی هستند که از مردم ترس دارند در واقع ترس این نمایندگان از شورای نگهبان به این دلیل است که می گویند مثلا اگر ما با CFT موافق باشیم و شورای نگهبان از آرای ما اطلاع داشته باشد ما را رد صلاحیت خواهد کرد چون این شورا با CFT مخالف است.

Image
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران در مجلس در جمع اعضای شورای عمومی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در دانشگاه شریف با اشاره به ماندگار بودن کار در راه خدا گفت: اگر کار برای رضای خدا باشد حتما ماندگار می شود ولی اگر برای نمایش، جلوه گری و ریا کاری صورت گیرد فراموش می شود لذا امیدواریم که دوستان ما در این اتحادیه دانشجویی برای رضای خدا گام بردارند و توفیقات الهی نصیب آنها شود.
وی با اشاره به حضور چندین باره اش در جمع دانشجویان اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل افزود: قرار بود حضور بنده در قالب مناظره با آقای حاج بابایی باشد ولی باز هم به خواست دوستان این کار صورت نگرفت ما امیدواریم که در خدمت شما باشیم.

کواکبیان در ادامه اظهار داشت: شفافیت در مورد مسائل مالی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و هر زمینه دیگری مطرح است واز اهمیت فراوانی برخوردار است و بنده ادعا نمی کنم ولی به گواهی همین دو سال و اندی که از مجلس گذشته حتما یکی از نمایندگانی هستم که شفاف عمل و همواره به عنوان مدافع شفافیت در مجلس سخنرانی کرده ام.

وی افزود: هر چند که 200 نفر از نمایندگان طرح دو فوریتی شفافیت آرا را امضا کرده بودند ولی در نهایت 52 نفر به آن رای دادند این طرح ممکن است مجدد در دستور کار بیاید با این وجود بنده هر طرحی که در مورد شفافیت بوده اساسا با آن مخالفت نکردم.
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه شفافیت به روند حزبی شدن امور سیاسی کمک می کند، افزود: اگر می خواهیم کشور کاملا دمکراتیک و انتخاباتی باشد حتما باید در آن احزاب حرف اول و آخر را بزنند با این وجود اگر بخواهیم به سمت حزبی شدن حرکت کنیم شفافیت لازمه کار ماست و البته این خیلی بد است که یک عده ای در یک لیست انتخاباتی قرار بگیرند و وقتی وارد مجلس شدند اصلا به آن لیست توجه نداشته باشند .

کواکبیان با تاکید براینکه نباید با شفافیت شوخی کنیم، افزود: اگر کشور دمکراسی می خواهد حتما باید در آن انتخابات برگزار شود بنابراین لازمه دمکراسی انتخابات و لازمه هر انتخاباتی رقابت انتخاباتی است از این رو لازمه هر رقابتی نیز وجود احزاب و تحزب در کشور است.
وی با بیان اینکه بنده مخالف این هستم که در دانشگاه احزاب شعبه داشته باشند، گفت: اما هیچ اشکالی ندارد دانشجویی بیرون از دانشگاه در احزاب فعالیت کند اگر افراد در تحزب شکل بگیرند دیگر باید با مواضع آن حزب هم سو باشند در غیر این صورت اگر کسی وارد مجلس شود به هیچ وجه پاسخگو نخواهد بود و ضرورتی هم نمی بیند که شفاف عمل کند.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: دو گروه در مجلس با شفافیت مخالفند نخست کسانی هستند که از شورای نگهبان می ترسند و گروه دیگر نیز کسانی هستند که از مردم ترس دارند در واقع ترس این نمایندگان از شورای نگهبان به این دلیل است که می گویند مثلا اگر ما با CFT موافق باشیم و شورای نگهبان از آرای ما اطلاع داشته باشد ما را رد صلاحیت خواهد کرد چون این شورا با CFT مخالف است.

کواکبیان بیان کرد: از طرفی یک سری از نمایندگان نیز از مردم می ترسند مثلا آنها می گویند اگر مردم به خاطر مسائل بین المللی با CFT موافق باشد و ما در مخالفت با آن رای بدهیم دیگر به ما رای نخواهند داد.
وی با تاکید براینکه نماینده باید شفاف باشد و از شورای نگهبان و مردم نترسد، تصریح کرد: سالروز شهادت مدرس به عنوان روز مجلس نامگذاری شده با این وجود یکی از خصوصیات مهم شهید مدرس همین شفافیت در مسائل سیاست داخلی و خارجی و موازنه منفی در روابط بین الملل، ساده زیستی، مردم داری و ایستادگی در مقابل زورگویی های رضاخان بوده است از این رو شهید مدرس یکی از شخصیت های سیاسی سرآمد در تاریخ ماست و می تواند حتی الگوی خوبی برای نمایندگان مجلس باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: یکی از ابعاد مدرس این بود که کار پنهانی و مخفی از مردم را انجام نمی داد. مدرس معتقد بود که باید نماینده بین مردم باشد تا مطالبات آنها را بفهمد. چون نماینده ای که می فهمد مردم چه می خواهند دیگر نیاز به خودسانسوری ندارد.

کواکبیان با بیان اینکه نماینده ای که منطق مطالبات ملی را می فهمد براساس این منطق مطالبات ملی نیز رای می دهد اظهار کرد: شفافیت در مسائل مالی هم همین طور است مثلا حرفی را که ظریف زد مبنی براینکه ما باید با پولشویی مقابله کنیم معنیش این است که پولشویی وجود دارد ولی برخی ها این حرف را برنمی تابند.
وی ادامه داد: خیلی ها فکر می کنند ظریف دارد این حرف را به سپاه می گوید این حرف اصلا ربطی به سپاه ندارد چون سپاه نیاز به پولشویی ندارد و بودجه آن مشخص است.
وی تصریح کرد: کسانی پولشویی می کنند که فرار مالیاتی دارند در هر حال ما امروز 14 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در کشور داریم ویا اینکه 15 میلیارد دلار قاچاق کالا انجام می شود که قطعا این کار از طریق سیستم بانکی صورت نمی گیرد و با پولشویی انجام می شود.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: کسانی که از آنها به عنوان سلطان شکر یا سکه از آنها نام می برند با پولشویی به سلطانیت رسیده اند اتفاقا باید مبارزه با پولشویی را تشویق کنیم و کسی که می گوید پولشویی وجود دارد حتما آدم خوبی است.

کواکبیان با بیان اینکه خارجی ها دقیقا می دانند وضعیت پولشویی در ایران چگونه است تصریح کرد: وضعیت پولشویی و فساد مالی نباید ادامه یابد درهر حال رهبر انقلاب نیز چند بار گفته اند این اژدهای هفت سر در سیستم مالی ما باید وربیفتد خب باید وربیفتد با این وجود سوال این است آیا رهبری هم نباید این را بگویند؟ چون عده ای در حال سواستفاده هستند.
وی با اشاره به اینکه یکی از مشکلات ما فساد اقتصادی سیستماتیک است افزود: دولت الکترونیک یکی از ابزارهای شفافیت است با این وجود هر چه قدر از سیستم های سنتی مالی دور شویم و به سمت ابزار دولت الکترونیک پیش برویم حتما شفافیت بهتر می شود.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: برخی ها با مدرنیزه کردن و یا الکترونیکی کردن حساب و کتاب ها در سیستم بانکی و ادارات هم مخالفند چون فکر می کنند اگر کارها به صورت دستی پیش برود راه برای خیلی از چپاول ها بسته می شود.
وی تصریح کرد: در طول این 40 سال یک زمانی فاضل خداداد 123 میلیارد تومان اختلاس کرد و بعد شاهد ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بودیم که این هم رقم عجیبی بودیم؛ اما بعد شاهد بودیم که بابک زنجانی 11 هزار میلیارد تومان را به بهانه دور زدن تحریم نفتی بالا کشید و قوه قضاییه هم هنوز هیچ نتیجه ای نگرفته است. به گونه ای که مه آفرید را اعدام کردند ولی در مورد بابک زنجانی می گویند هنوز در حال به دست آوردن اسناد هستیم.

کواکبیان گفت: بابک زنجانی ها نشانه بارز پولشویی در کشور هستند و کسی نمی تواند منکر این همه احکام اختلاس در کشور شود و این یعنی پولشویی وجود دارد.
وی با بیان اینکه راهکار مقابله با پولشویی الکترونیکی کردن و نظارت قوی دستگاه های نظارتی است تصریح کرد: ما چند سال است قانون مبارزه با پولشویی را تصویب کردیم سوال این است چرا قوه قضاییه تا به حال اجرا نکرده است البته می گویند ما سند نداریم.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه نمی شود روی آفتاب گل مالید تصریح کرد: برخی ها عادت کرده اند با رانت رشد کنند و در واقع رانت را حق خود می دانند و می گویند باید باشد.
کواکبیان به انتشار فیش حقوقی 99 میلیون تومانی اشاره کرد و گفت: می گویند این حقوق شش ماهه است خب چرا این حقوق را هر ماهه پرداخت نکرده اند که در مورد آن حرف در آورند.
وی با تاکید براینکه هر کسی تخلف دارد چه اصولگرا چه اصلاح طلب باید به صورت علنی مجازات شود و اگر می خواهید این نظام بماند راهش همین است، تصریح کرد: حدود 60 هزار نفر براساس قانون مجلس دهم به عنوان معلم حق التدریس جذب می شوند منتهی باید یک دوره آموزشی ببینند و یا از دانشگاه فرهنگیان جذب شوند.
نماینده مردم تهران در مجلس در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد تخلف نماینده باغ ملک در خصوص معرفی صد نفر برای جذب معلمی حق التدریسی تصریح کرد: هم دستگاه ها از این توصیه نامه ها بدشان نمی آید و هم نمایندگان که بعدا بگوییم برای صد نفر شغل ایجاد کردیم در هر حال اگر سندی در مورد تخلف نماینده باغ ملک وجود دارد ارایه کنید چون دست به تذکر من بد نیست.

کواکبیان تصریح کرد: واقعیت این است که مجلس در راس امور نیست و من به آن نمره 11 و 12 می دهم تا الان قانون اساسی و شریعت اسلام دو خط قرمز شورای نگهبان بوده ولی امروز این خط قرمزها مانند مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مصوبات شورای عالی فضای مجازی و دیگر بخش ها زیاد شده اند البته ممکن است مصوبات شورای عالی قوای سه گانه نیز وسط بیایند.
وی در مورد عملکرد دیوان محاسبات نیز گفت: در همان اوایل کار مجلس که بحث فیش های نجومی مطرح شد بنده گفتم این دیوان محاسبات انگار خواب است که آقای لاریجانی گفت نه و موضوع توجیح شد البته بعدا گفتم دیوان خواب نبوده حتما بیهوش بوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس افزود: بنده رنج می برم از اینکه روز به روز صلابت مجلس را کم کنیم و البته ممکن است مقصر خیلی ها باشند.
کواکبیان افزود: ما اکثریت فراکسیونی هستیم نه اکثریت مجلس یعنی فراکسیون اصلاح طلب پرشمارترین عدد را دارد ولی ما با 120 نماینده نمی توانیم مصوبه ای را به سرانجام برسانیم مگر این که مستقلین و نمایندگان ولایی به کمک ما بیایند.

وی با بیان اینکه هر کس بگوید این مجلس، مجلس اصلاح طلبان است و یا اینکه دولت دولت اصلاح طلب است صددرصد اشتباه می کند، افزود: روحانی خودش می گوید من اصلاح طلب نیستم و ما نیز او را اصلاح طلب نمی دانیم در هر حال باید سطح توقع از نمایندگان اصلاح طلب کاهش یابد.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه ما به عنوان نمایندگان تهران باید نسبت به شهردار این شهر یک واکنش و احساسی داشته باشیم تصریح کرد: بنده آخوندی را برای ساماندهی پایتخت به مجلس کشاندم و خیلی از دوستان ما در استیضاح وزیر اقتصاد نقش داشتند تا اینکه او برکنار شد.
کواکبیان با اشاره به بحث های صورت گرفته در مورد CFT در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت: احتمالا مصوبه کمیسیون امنیت ملی در این رابطه به صحن می رود و اگر در صحن تصویب شود چیزهایی که گفتیم درست است باید مجمع تشخیص مصلحت نظام در موردشان تصمیم گیری کند.

وی افزود: بی تعارف می گویم اگر بالای 60 درصد مردم در انتخابات شرکت کنند حتما اصلاح طلبان پیروز خواهند شد ولی اگر مشارکت زیر 50 درصد باشد تضمینی در خصوص پیروزی اصلاح طلبان نمی دهم چون معتقدم 30 درصد مردم به خاطر تکلیف و انجام وظیفه سر کار می آیند 30 درصد هم به هر دلیلی نمی آیند و همیشه 40 درصد باقی مانده تعیین کننده هستند با این وجود از این 40 درصد 10 درصد آرا متعلق به اصولگرایان و 30 درصد متعلق به اصلاح طلبان است. در هر حال این تحلیل من است پس نمی شود تضمین کرد مجلس به چه سمتی می رود.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه مجموعه فراکسیون ما باید بیشتر در بحث نظارت حرکت کند و بجنبد افزود: بنده در مورد استیضاح رحمانی فضلی دو سه بار اقدام کردم ولی نشد چون رئیس مجلس دخالت کرد که این موضوع به صحن علنی نیاید.
کواکبیان خاطر نشان کرد: یک وقت ما به همراه فراکسیون امید خدمت رئیس جمهور رفتیم که روحانی اولین گلایه را از من کرد که چرا در مجلس گفته ام من خجالت می کشم به دولتی رای داده ام که نمی تواند وضع معیشت را حل کند، در هر حال با این که رئیس جمهور از من ناراحت شده بود بنده گفتم ما وکیل المله هستیم و وکیل الدوله نیستیم در واقع ما نوکر مردم هستیم و نوکر دولت نیستیم.
منبع: فارس
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:10 pm

لاریجانی: شهید مدرس درگیر امور ریز و خرد نمی‌شد بلکه برای آینده ایران فکر می‌کرد. به عنوان مثال حدود ۱۰۰ سال پیش وی در مجلس مطرح می‌کند که ما باید کارخانه هواپیماسازی در ایران داشته باشیم و یا راجع به ذوب‌آهن در مجلس سخنرانی می‌کند بنابراین افق دید بسیار بلندی داشته است.


مدرس در مجلس مطرح می کند که باید کارخانه هواپیماسازی داشته باشیم و درباره ذوب آهن حرف می زند. در سیاست داخلی معتقد به وفاق ملی بود و از حزب بازی و باند بازی تنفر داشت. با حزب مخالف نبود بلکه معتقد بود در مسائل ریز نباید افتراق وجود داشته باشد و این حرف مهمی بود که مدرس می زد.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
علی لاریجانی طی سخنانی در برنامه زنده تلویزیونی به مناسبت روز مجلس اظهارداشت: شخصیت مرحوم مدرس شخصیت نادری در تاریخ ایران بود نه تنها برای مجلس بلکه برای کل سیاستمدارانایران فرد منحصربفردی شناخته می‌شد.
به گزارش «انتخاب» به نقل از خبرگزاری ها، وی افزود: زمانی که تاریخ را ورق می‌زنیم فکر می‌کنیم با شخصیتی مواجه هستیم سعه وجودی آن همه جانبه‌گری است یعنی اولاً یک فقیه بارز و صاحب نظر بود که نزد بزرگان درس خوانده بود و ضمن آن اسلام‌شناس بود چرا که برای سیاستمداران شناخت اسلام خیلی مهم است آن هم برای کشوری مانند ایران.
رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: علاوه بر این شهید مدرس فکر راهبردی برای آینده ایران داشت، ما از اینگونه عناصر زیاد نداریم که هم فقیه و اسلام شناس باشد و هم فرد صالح و اهل معنا باشد.

لاریجانی همچنین عنوان کرد: بسیاری از افرادی که در شخصیت‌های بزرگ اسلامی مانند میرزای بزرگ شیرازی هستند راجع به او حرف‌های بلندی دارد. بسیاری از بزرگان همانند مرحوم نخودکی زمانی که از ایشان یاد می‌کند به شب زنده‌داری و مراقبت یاد می‌کند.

رئیس مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: شهید مدرس درگیر امور ریز و خرد نمی‌شد بلکه برای آینده ایران فکر می‌کرد. به عنوان مثال حدود ۱۰۰ سال پیش وی در مجلس مطرح می‌کند که ما باید کارخانه هواپیماسازی در ایران داشته باشیم و یا راجع به ذوب‌آهن در مجلس سخنرانی می‌کند بنابراین افق دید بسیار بلندی داشته است.
وی افزود: در سیاست داخلی نیز شهید مدرس معتقد بود که ما باید برای آینده ایران نوعی وفاق ملی را دنبال کنیم و از این حزب بازی و باندبازی‌ها تنفر داشت البته با حزب مخالف نبود اما معتقد بود ما باید جمع‌مان را زیاد کنیم ولی این باند بازی‌ها ما را از وحدت جدا می‌کند البته این حرف مهمی در سیاست داخلی است.
لاریجانی ادامه داد: البته شرایط امروز ایران نسبت به آن زمان که اوایل مشروطه و جنگ جهانی بود متفاوت است اما شهید مدرس برای صیانت از ایران فکری در سیاست خارجی داشت که هم منافع ملی کشور حفظ شود و هم راجع به وفاق و وحدت عالم اسلام داشت. در خصوص توسعه راهبردی ایران هم نگاه بلند و فکر راهبردی داشت.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:11 pm

.
احوال مسائل ديگر ايران و جهان

.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:12 pm

تداوم اظهارات پوپولیستی رییس دولت‌های نهم و دهم؛
نسخه عجیب احمدی نژاد برای دولت: به خاطر گرانی دلار، یارانه را ۲۰ برابر کنید!
تازه دلار الان سه برابر قبل است جرا بايد قيمتها و اعانه ها بيست برابر بشود؟!!!
۳ میلیون و ۶۴۰ هزار تومان یارانه ماهانه برای خانواده ۴ نفره؟!
چرا احمدی نژاد وقتی در دولت خود او، دلار چهار برابر شد، نسخه امروزش را پیاده نکرد؟


محمود احمدی نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم که همچنان سفر‌های استانی خود را به فراخور شرایط سیاسی کشور ادامه می‌دهد، اخیرا درباره یارانه به اظهارنظر جدیدی پرداخته که در می‌توان آن را در زمره سخنان پوپولیستی و توده پسند او قرار داد.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمود احمدی نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم که همچنان سفر‌های استانی خود را به فراخور شرایط سیاسی کشور ادامه می‌دهد، اخیرا درباره یارانه به اظهارنظر جدیدی پرداخته که در می‌توان آن را در زمره سخنان پوپولیستی و توده پسند او قرار داد.
به گزارش «انتخاب»، احمدی نژاد که در سنندج سخنرانی می‌کرد، با همان لحن آشنای خود به دولت حمله کرد که برای دادن یارانه نقدی، «انگار ارث پدرشان را می‌خواهند بدهند.»، اما حرف اصلی او در ادامه بیان شد که با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور و نیز گران شدن دلار گفت: می‌شود یارانه فعلی را «۲۰ برابر» کرد.
اظهارات احمدی نژاد بدان معناست که رقم مورد نظر او برای یارانه هر نفر در حال حاضر، ۹۱۰ هزار تومان است. به بیان ساده تر، برابر اظهارات احمدی نژاد، هر خانواده چهارنفره باید ۳ میلیون ۶۴۰ هزار تومان در ماه یارانه بگیرد.

این در حالی است که احمدی نژاد سال ۹۵ یک سال قبل از انتخابات و زمانی که خبر کاندیداتوری او با شعار یارانه ۲۵۰ هزار تومانی مطرح شده بود، در تلاش برای عدم انتساب آن به خود گفته بود: «خودشان شایعه یارانه ۲۵۰ هزارتومانی مطرح کردند و از همین الان رفتند در صف یارانه جا گرفتند.»
اکنون دو سال و اندی پس از آن ماجرا، خود احمدی نژاد رقم یارانه فرضی مدنظرش را به حد و اندازه یک میلیون تومان برای هر نفر نزدیک کرده است.
محمود احمدی نژاد سال گذشته پس از یک کش و قوس سیاسی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد و ردصلاحیت شد. او پس از ردصلاحیت، مدتی درگیر محاکمه و زندانی شدن نزدیکترین یاران خود در دولتش بود و بیش از رویه همیشگی خود از طریق فایل‌های ویدیویی اظهارات سیاسی خود را بر زبان می‌راند، اما با این حال فراموش نکرده که در همان رویه قبلی خود و اظهارات پوپولیستی و عامیانه کردن مسائل اساسی کشور به اهداف خود بیندیشد.

اظهارات اخیر احمدی نژاد را می‌توان از چند زاویه بررس کرد. اول اینکه مانند بسیاری از اظهارات و نظرات او در دوران ریاست جمهوی که پایه کارشناسی نداشت و حتی در بدنه دولت نیز مخالفانی داشت، این اظهارنظر نیز ظاهرا از همان دسته سخنان است. اینکه بر چه مبنایی می‌توان به یک خانواده چهارنفره‌ای که شاید کمتر از ۳ میلیون درآمد دارد، ۳ میلیون و ۶۴۰ هزار تومان یارانه داد، خود جای سوال دارد و کارشناسان اقتصادی باید به آن پاسخ دهند که آیا منابع کشور توان تامین چنین یارانه‌ای را دارد یا خیر.

موضوع دوم نوع نگاه احمدی نژاد به یارانه دادن است. عامیانه سخن گفتن و رفتار پوپولیستی او به کنار، برخی از فعالان سیاسی و اقتصادی معتقدند که یارانه دادن از نوع دولت‌های نهم و دهم کرامت انسانی شهروندان را زیر سوال برد. چراکه رفتار دولت او و شخص احمدی نژاد، به این سمت و سو بود که شهروندان را به گرفتن یارانه و دست دراز کردن جلوی دولت محتاج کند.
نکته دیگر درباره اظهارات احمدی نژاد، تلاش او برای آن است که همیشه در صدر اخبار و جنجال‌ها باقی بماند. روش او اظهارات عامیانه، ادعا‌های بزرگ و البته غیرکارشناسی و نیز ادبیات و رفتار پوپولیستی است. احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود بسیاری از این اظهاراتش را از جمله پول پاشی‌های بی ضابطه، را عملی کرد و فاجعه‌ای اقتصادی رقم زد. اما حتی اظهارات فعلی خود درباره یارانه را در زمان دولت خویش نیز اجرا نکرده بود.

ظاهرا پایه استدلال او برای ۲۰ برابر شدن یارانه، قیمت دلار و گرانی کالاهاست. این در حالی است که در زمان دولت دوم او در سال ۹۱، قیمت دلار به طور ناگهانی چهار برابر شد و گرانی کالا‌ها نیز رکورد شکست. اما چرا او آن روز به فکر ۲۰ برار کردن یارانه نیفتاده بود و اکنون که دولت مسیر دیگری را رفته چنین اظهارات تحریک آمیزی را بر زبان می‌راند؟
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:13 pm

عوامفريبان مورد حمايت كه بر رسانه ملي حكومت دارند


مزه پوپولیسم زیر دندان رشیدپور / موج سواری مجری «حالا خورشید» روی افکار عمومی / رشیدپور چگونه بدون تخصص لازم، «همه چیز دان» شده؟ / آیا تلویزیون بازیچه‌ای برای تبلیغ «برند» و تریبون شخصی یک مجری است؟

رشیدپور برخلاف لحن پر از تعارف و شکسته نفسی اش، خود را نماینده بی چون و چرا و مطلق افکار عمومی قلمداد کرده که گویی هرآنچه از دهان او برون می ریزد، دردی است که از ژرفای قلب توده های مردم برخاسته. مقابل دوربین می نشیند و مانند یک کارشناس یا مقام اجرایی که با هزار دردسر آنتن زنده تلویزیون را گرفته، یک یک مسائل روز کشور را با لطف بی کران تلویزیون، طرح، بررسی و به عوامانه ترین شکل ممکن حل می کند! درست مانند یک مقام کشور که هر روز تریبون تلویزیون را برای طرح مسائل شخصی و غیر شخصی اش در اختیار دارد! چه خوب که منتقد همه چیز هست اما تلویزیون را مبرا از هر گونه اشکال (که رمز ماندگاری اوست) می داند!

Image

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رضا رشیدپور و برنامه «حالا خورشید» که در برهوت خلاقیت و برنامه سازی در سازمان عریض و طویل صداوسیما، نام و نشانی برای خود دست و پا کرده اند، این روزها بیش از گذشته، به بیراهه رفته و اهدافی به شدت شخصی و دون را دنبال می کنند آن هم در رسانه ای که با برخورداری از امتیازات و انحصارات ویژه، از بیت المال نیز ارتزاق می کنند.
رشیدپور که از سال ۸۷ با برنامه «مثلث شیشه‌ای» شهرتی بیش از قبل پیدا کرد، با تعطیلی ناگهانی این برنامه، و ممنوع التصویری او، در خرداد 92 به ستاد انتخاباتی روحانی نزدیک و مجری برخی برنامه های انتخاباتی او شد و چهره جدیدتری به خود گرفت. سپس برنامه اینترنتی دید در شب را اجرا کرد که در آن ضمن دعوت از سلبریتی ها، چند فرد سیاسی نیز مهمانش شدند. او همان زمان گفته بود قصد رقابت با صداوسیما را ندارد و اگر پیشنهادی به او شود، همان برنامه را در تلویزیون اجرا خواهد کرد. درواقع او توانست با استفاده از نفوذ فضای مجازی، بار دیگر خود را حرف خود را به کرسی نشانده و مدیران تلویزیون را مجبور به استفاده از او کنند.

چندی بعد در اردیبهشت ۹۵ بار دیگر وارد تلویزیون شد و اجرای برنامه «حالا خورشید» را بر عهده گرفت. برنامه او که تا پیش از این منتقد شدید تلویزیون و حامی تمام عیار دولت بود و سپس به حامی شدید تلویزیون و منتقد جدی دولت بدل شد، زمینه ای اجتماعی داشت و با نگاه خاص مجری اش (یا بهتر بگوییم مجری محوری اش!) مباحثی چالشی تر از روال معمول صداوسیما را پیش می کشید. او باز هم از سلبریتی ها جدا نشده بود و هراز چند گاهی یکی از آنها را مهمان برنامه اش می کرد.
او چندی پش در خبری که تا حدی غیرمنتظره بود، اجرای برنامه گفت و گو با حسن روحانی را هم بر عهده گرفت. اجرای او با انتقادات فراوانی در شبکه های اجتماعی و نیز میان سیاسیون مواجه شد. به طور مثال، محمد هاشمی درباره آن گفت و گو به انتخاب گفته بود: «بیشتر این سوالات سطحی و پیش پا افتاده و بعضا غیرمعقول بود که هیچ ارتباطی هم به رییس جمهور و وظایف او نداشت. به طور مثال اینکه چرا شما با ماشین ضدگلوله از مناطق زلزله زده بازدید کردید؟ مگر رییس جمهور مسئول حفاظت از خودش است؟ رییس جمهور تیم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصی عمل می کنند و ترکیب محافظان نیز معلوم است.»

اما همان گفت و گو رشیدپور را در مسیر دیگری قرار داد که از آن پس کمی بیشتر وارد مسائل سیاسی شود. برنامه «حالا خورشید» حالا چند هفته ای است که یک ضمیمه عصرگاهی هم پیدا کرده و هرچند رو یکبار، به جز برنامه صبح، بعدازظهر هم برنامه زنده اجرا می کند.
در مدت اخیر او دست کم سه وزیر از جمله وزیر آموزش و پرورش، وزیر صنعت و وزیر خارجه در میان ضعف تیم اطلاع رسانی خود به بازی شهرت و تاثیرگذاری و برندیگ رشیدپور وارد شده و به برنامه او رفته اند. دعوت از وزیر صنعت درست در روزهایی انجام شد که او به دلیل عدم اجرای دستور رییس جمهور در خصوص انتشار فهرست ارزبگیران دولتی، به شدت تحت فشار بود. محمد شریعتمداری در همین برنامه پس از فشار و انتقاد رسانه‌ها و اولتیماتوم رییس جمهور، سرانجام لیست صد نفر از واردکنندگان متخلف خودرو را منتشر و از مردم بابت تخلف خودرو عذرخواهی کرد.
اما همین مسیر جدید رشیدپور و برنامه اش، این روزها بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی پوپولیستی به خود گرفته است. رشیدپور، این روزها درباره همه چیز اظهارنظر می کند. از ساده ترین مسائل گرفته تا سوال از رییس جمهور در مجلس؛ غالب اظهارات او هم نه تنها پشتوانه تخصصی ندارد بلکه گاهی حتی اطلاعات پایه ای و اولیه کافی نیز در آن دیده نمی شود. آنچه او این روزها بدان مشغول است، در یک کلام، موج سواری روی موج افکار عمومی و سوءاستفاده از فضای ایجادشده است.

رشیدپور برخلاف لحن پر از تعارف و شکسته نفسی اش، خود را نماینده بی چون و چرا و مطلق افکار عمومی قلمداد کرده که گویی هرآنچه از دهان او برون می ریزد، دردی است که از ژرفای قلب توده های مردم برخاسته. مقابل دوربین می نشیند و مانند یک کارشناس یا مقام اجرایی که با هزار دردسر آنتن زنده تلویزیون را گرفته، یک یک مسائل روز کشور را با لطف بی کران تلویزیون، طرح، بررسی و به عوامانه ترین شکل ممکن حل می کند! درست مانند یک مقام کشور که هر روز تریبون تلویزیون را برای طرح مسائل شخصی و غیر شخصی اش در اختیار دارد! چه خوب که منتقد همه چیز هست اما تلویزیون را مبرا از هر گونه اشکال (که رمز ماندگاری اوست) می داند!

او البته به درستی تاکید می کند که بدون رسانه ی ملی و این فرصت طلایی و حیرت انگیز صحبت مستقیم و همه فن حریفانه با مردم، هیچ تاثیری ندارد، اما او با این روش پوپولیستی همچنان سعی می کند تاثیرگذاری و برندینگ خود نزد افکارعمومی را ادامه دهد. بدعت دیگرش، استخدام فردی دیگر و نشاندن او در کنار خود است که با اشاره رشیدپور، به جملاتش می خندد!!

Image
صحنه غش کردن مجری برنامه در سری اول «حالا خورشید» که بسیاری آن را بازیگری دانستند. پس از این برنامه، رشیدپور با ادعای «تجویز پزشک» برنامه را تعطیل رد، اما در برنامه دیگری مشغول مجری گری شد!
اوج این پوپولیسم و موج سواری روی افکار عمومی را چه بسا بتوان در گفت و گوی اخیر وی با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه یافت. او از ظریف که مسئولیت سیاست خارجی دولت را بر عهده دارد، از این پرسید که «چرا درهنگامی که ارزش پول ایران کاهش پیدا کرد مردم ایران به مانند ترکیه در صحنه برای تبدیل دلار و طلاهای خود به پول ملی کشور در صحنه حضور پیدا نکردند؟» ظریف البته پاسخ مجری را داد اما رشیدپور هرگز از سوی کسی مورد این سوال قرار نگرفت که چنین موضوعی چه ارتباطی به وزیر خارجه کشور دارد؟
یا با طرح پرسشی در مورد دریای مازندران، با وجودی که خود در برنامه قبلی اش شفاف سازی کرده بود، سوالی پرسید و جوابی شنید که اتفاقاً با پخش گسترده ی آن در صفحات اجتماعی برنامه «حالا ورشید» مواجه شد و توانست به تیتر یک رسانه های مخالفان کشور تبدیل شود! و این اشکال، البته به وزیر خارجه نیز وارد است که سخن از چیزی می کند که در حیطه اختیاراتش نیست؛ اما رفتار پوپولیستی و فریبکارانه مجری را به هیچ وجه نمی توان نادیده گرفت.

یا در سوالی دیگر از فعالیت کشتی‌های چینی در دریای عمان پرسید و پس از پاسخ ظریف، به این نتیجه رسید که گویا باید این سوال را از مسئولان شیلات بپرسد.
رشید پور حتی انتقاد ظریف از صدا و سیما و نقش این رسانه در ایجاد ناامیدی در بین مردم را هم بی پاسخ نگذاشت و گفت: «ما در تلویزیون همواره تلاش می‌کنیم که مردم امیدوار باشند. خیلی جاها در دولت نقص است و فحشش را ما می‌خوریم.»

رشیدپور درحالی پشت صداوسیما درآمد که این روزها از این رسانه پلی برای ارتقای «برند» خود ساخته است. صداوسیما به شدت از نبود برنامه های جذاب که در عین پیگیری حرف مردم، وجهه انتقادی خود را نیز حفظ کرده و از شعارزدگی هم فاصله بگیرند، رنج می برد. تقریبا هیچ برنامه استانداردی که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و حرف خود را نیز به مسئولان برسانند و در عین حال در دام شعارزدگی نیفتاده باشد، در 20 و اندی شبکه تلویزیونی سراسری و ده ها شبکه رادیویی وجود ندارد. در چنین فضایی، برنامه «حالا خورشید» با روی آوردن به فضای پوپولیستی، مشغول ارتقاء برند برای رضا رشیدپور است. اتفاقی که پیشتر نیزنمونه هایی از آن را شاهد بوده ایم. به طور مثال اتفاقی که در دو سال اجرای بهروز افخمی در برنامه «هفت» رخ داد، دست کمی از این ماجرا نداشت؛ برنامه ای که رشیدپور در راستای استفاده های خاص خود از صداوسیما حتی اجرای آن را نیز در مقطعی مهم از سینمای کشور به عهده گرفته بود.
اکنون باید منتظر ماند و دید واکنش صداوسیما به این رویه رضا رشیدپور چیست و آیا در آینده نزدیک اخباری از آن خواهیم شنید یا خیر؟
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:14 pm

سلطنت مجريان بيسواد و بازجومآب بر رسانه ملي


استوری آرش ظلی‌پور یک روز قبل از برنامه پرحاشیه: آقای فراستی هنوز مرا نشناخته اند!
Image
استوری آرش ظلی پور مجری برنامه من و شما روز قبل از برنامه: آقای فراستی هنوز منو نشناختن! در بخشی از برنامه امروز «من و شما» مسعود فراستی منتقد سینما مهمان برنامه بود که جدال لفظی بین او و آرش ظلی پور مجری برنامه منجر به ترک برنامه توسط فراستی شد. بنا بر این گزارش، در پی این رویداد محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه شما عوامل این برنامه از جمله آرش ظلی پور مجری برنامه من و شما را توبیخ کرد و به خاطر مکدر شدن ذهن بینندگان به خاطر آنچه روی آنتن گذشت از مخاطبان عذرخواهی کرد. در پی این توبیخ برنامه «من و شما» هفته آینده روی آنتن نخواهد رفت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
استوری آرش ظلی پور مجری برنامه من و شما روز قبل از برنامه: آقای فراستی هنوز منو نشناختن!
در بخشی از برنامه امروز «من و شما» مسعود فراستی منتقد سینما مهمان برنامه بود که جدال لفظی بین او و آرش ظلی پور مجری برنامه منجر به ترک برنامه توسط فراستی شد.
بنا بر این گزارش، در پی این رویداد محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه شما عوامل این برنامه از جمله آرش ظلی پور مجری برنامه من و شما را توبیخ کرد و به خاطر مکدر شدن ذهن بینندگان به خاطر آنچه روی آنتن گذشت از مخاطبان عذرخواهی کرد.
در پی این توبیخ برنامه «من و شما» هفته آینده روی آنتن نخواهد رفت.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:15 pm

عوامل و مجری برنامه «من و شما» توبیخ شدند


عوامل و مجری برنامه «من و شما» به دلیل اتفاقاتی که در قسمت امروز این برنامه تلویزیونی با حضور مسعود فراستی رخ داد، از سوی مدیر شبکه شما توبیخ شدند.

Image

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا به نقل از روابط عمومی شبکه شما، محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه شما در پی اتفاقاتی که امروز جمعه نهم آذر در برنامه تلویزیونی «من و شما» رخ داد، عوامل این برنامه از جمله آرش ظلی‌پور مجری «من و شما» را توبیخ و به دلیل مکدر شدن ذهن بینندگان از مخاطبان عذرخواهی کرد.
در قسمت امروز برنامه که روی آنتن رفت جدال لفظی بین آرش ظلی پور مجری برنامه با مسعود فراستی منتقد سینما و نحوه برخورد و ادبیات این مجری باعث شد فراستی برنامه را ترک کند.
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:17 pm

جوابیه مسعود فراستی و توبیخ "آرش ظلی‌پور"
"من و شما" هفته آینده روی آنتن نمی‌رود


پس از اتفاق ناگوار تلویزیونی امروز که یک منتقد خوش فکر و اهل دانش سینما روی آنتن زنده مجبور شد "من و شما" را ترک کند، مدیر شبکه شما ضمن عذرخواهی از مخاطبین، مجری و عوامل این برنامه تلویزیونی را توبیخ و جلوی پخش آن را به مدت یک هفته گرفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امروز اتفاق ناگواری روی آنتن زنده تلویزیون افتاد که طی آن به یک منتقد با علم و دانش در حوزه سینما بی‌احترامی شد. مسعود فراستی که چندین سال در تلویزیون برنامه‌های مختلفی را چه در مقام منتقد، چه کارشناس و حتی مجری روی آنتن رفته و می‌داند بایستی به احترام مخاطبین چگونه روی آنتن رفتار کرد و به خاطر همین مخاطب روبروی مجری برنامه " من و شما" قرار گرفت و لحظاتی فاجعه‌آور از بی‌احترامی به یک مهمان آن هم در رسانه‌ملی رخ بدهد.

بعد از ناراحتی رسانه‌ها و حتی مردم از این اتفاق «محمد مهدی قاسمی» مدیر شبکه شما تصمیم گرفت که جلوی ادامه این برنامه را حداقل تا تصمیم‌گیری نهایی برای یک هفته بگیرد و «آرش ظلی‌پور» مجری و عوامل دیگر برنامه "من و شما" را توبیخ کند. البته مدیر شبکه شما در پی اتفاقاتی که در قسمت امروز برنامه تلویزیونی «من و شما» با حضور «مسعود فراستی» رخ داد، بخاطر مکدر شدن ذهن بینندگان از مخاطبان عذرخواهی کرد.
مسعود فراستی هم در واکنش به حواشی برنامه امروزش در شبکه‌ «شما» جوابیه‌ای صادر کرد که قابل تأمل است؛ او نوشت:
«نه آن مجری، و نه کل مجریان و تهیه‌کنندگان رنگارنگ تلویزیونی از این قماش، و برنامه‌های مبتذل‌شان، مسئله‌ی من نیستند. برنامه‌ی امروز برخلاف طراحی عده‌ای برای تخریب نقد، علیه خودشان تمام شد، و صدای هشدار و اعتراض جمعی بسیاری علیه ابتذال، اخلاق‌فروشی و ارزش‌فروشیِ فراگیر در سینما و تلویزیون، به گوش همه رسید. خسارتش هم برای من، بسیار ناچیز بود.»
امیدواریم مدیران صداوسیما با نظارت هرچه بیشتر مانع از ایجاد اینگونه بی احترامی ها بشود.

عملکرد غیرحرفه‌ای مجری برنامه «من و شما» در مصاحبه زنده با مسعود فراستی
مصاحبه آرش ظلی‌پور مجری برنامه «من و شما» با مسعود فراستی منتقد سینما به‌گونه‌ای پیش رفت که به درگیری لفظی منجر شد و در نهایت فراستی تصمیم به ترک این مصاحبه گرفت.

Image
به گزارش باشگاه خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مهمان امروز برنامه «من و شما» مسعود فراستی بود که در پی انتقاد او از کمدی‌های سینمای امروز با برخورد غیرحرفه‌ای مجری برنامه (آرش ظلیپور) مواجه شد و در نهایت با بالا گرفتن درگیری لفظی بین آنها تصمیم به ترک مصاحبه گرفت.
اغلب رسانه‌ها و خبرنگاران با سابقه عرصه خبر درس اساتید خود را به یاد دارند که وقتی مهمانی را برای مصاحبه به دفتر خود دعوت کردید احترام او را نگه داشته و در عین ادب سوالات چالشی خود را از او بپرسید. بیان سوالات چالشی و ارائه نقطه‌نظرهای مخالف مهمان در یک مصاحبه نه تنها ایرادی ندارد بلکه بر جنبه‌های کیفی مصاحبه تأثیر مثبت هم خواهد داشت. اما خارج شدن از چارچوبهای ادب و حرفه‌ای گری در مصاحبه است که لقب غیر حرفه‌ای را به مصاحبه‌کننده تحمیل می‌کند.
مسعود فراستی، منتقد سینما سالها با دیدگاه‌های خود در رسانه حضور دارد و هیچگاه توهینی نسبت به اشخاص از او دیده نشده است و اغلب انتقادات او به سینما با چاشنی اطلاعات سینمایی همراه بوده‌است، عده‌ای در سینما با این دیدگاه‌ها موافق و عده‌ای هم مخالفند؛ اما وقتی در یک برنامه زنده تلویزیونی با اظهار نظر نسبت به یک فیلم با برخورد غیرحرفه‌ای مجری برنامه مواجه می‌شود این برنامه را ترک می‌کند.

وقتی مجری برنامه حتی احترامی برای سن و سال اشخاص قائل نیست و مسعود فراستی را خودشیفته خطاب می‌کند از دایره اخلاق خارج می‌شود. حتی بعد از اظهار نظر فراستی درباره فیلم «هزارپا» گویا مجری برنامه موضوع فیلم «تنگه ابوقریب» را در راستای انتقام گیری از فراستی مطرح می‌کند و اصلا اینکه موضوع این فیلم چه ارتباطی با فیلم دیگر دارد خدا می‌داند.
نوع برخورد و پاسخگویی مجری برنامه به‌گونه‌ای است که مخاطب احساس می‌کند آرش ظلی‌پور با مسعود فراستی یک مشکل شخصی دارد و حال وقت تصفیه‌حساب شخصی است و برای این منظور از عباراتی استفاده می‌کند که از دایره ادب خارج است، اما همچنان مسعود فراستی با سکوت برنامه را پی می‌گیرد.
در ادامه بخشی از این گفت‌وگو منتشر می‌شود تا مخاطبان خود نتیجه بگیرند:
فیلم/ پشت پرده توهین مجری برنامه من وشما به مسعود فراستی: بعد از آنکه فراستی نقدهای تندی نسبت به فیلمهایی مثل هزارپا و وای آمپول کرد، آرش ظلمی پور که خود در تولید این فیمها دست داشت به شدت عصبانی میشود و ادامه ماجرا./در این فیلم انتقادات مسعود فراستی به فیلم های سخیف که در سینمای ایران ساخته میشوند را خواهید دید.

رسانه عریض و طویلی که عنان خود را به دست چند شبه سلبریتی داده؛
سلطنت و حکمرانی توهين آميز مجریان بي سواد و بازجومآب در صداوسیما

این اتفاق به برنامه مذکور منحصر نیست. در بسیاری از برنامه ها، مجریان اغلب در مورد موضوعاتی با آب و تاب اظهارنظر می کنند که هیچ گونه تخصص، دانش و سواد کافی در آنها ندارند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اتفاق اخیر در یکی از برنامه های زنده شبکه «شما» که باعث ترک معترضانه برنامه از سوی مهمان شد، از وجود یک واقعیت ‏تلخ در صداوسیما حکایت دارد.‏
به گزارش «انتخاب»، در برنامه «من و شما» که با حضور مسعود فراستی، منتقد پرسروصدای سینما روی آنتن رفته بود، آرش ‏ظلی پور، مجری برنامه به ميهمان اهانت نمود هرگز یک نقد سینمایی هر قدر هم تند باشد، آن هم از سوی «مهمان» برنامه نمی ‏تواند توجیه کننده بی احترامی و رفتار ناشایست مجری باشد.‏
نکته دوم چیزی است که در واکنش ها به این ماجرا تقریبا مغفول مانده و آن این است که آرش ظلی پور، درست از لحظه ای از ‏کوره دررفت و رفتارش لحظه به لحظه تندتر شد که فراستی درباره شخص او صحبت کرد. در واقع در اوایل برنامه، مجری برنامه ‏صرفا تلاش می کرد تا پاسخ هایی – احتمالا دندان شکن به زعم خود – به فراستی بدهد. اما زمانی که فراستی گفت ظلی پور را ‏نمی شناسد و اصلا مسئله او نیست، مجری برنامه ناگهان از کوره دررفت. چند مثال آورد که ثابت کند فراستی باید او را بشناسد. ‏برنامه هفت و نحوه ورود فراستی را پیش کشید و لحظه به لحظه برافروخته تر شد و در مواردی با بی احترامی به مهمان، اجازه ‏صحبت کردن به او را نداد. بدتر اینکه پس از خروج فراستی از برنامه و یک میان برنامه کوتاه، ظلی پور باز هم این موضوع را ‏تک نفره ادامه داد و با لحنی تمسخرآمیز گفت که بعد از بحث با فراستی، سرماخوردگی او هم برطرف شده!‏
اینکه مجری یک برنامه خود را در جایگاهی ببینید که با مهمان چنین رفتاری داشته باشد، آیا چیزی جز میدان دادن بیش از حد به ‏دسته ای از مجریان خاص است؟ همین فرد در برنامه های قبلی خود نیز تلاش داشت با جنجال آفرینی های بی مورد، نام خود و ‏برنامه اش را داغ نگه دارد. کافی است به جنجال های مربوط به اظهارات سام درخشانی و نیز برنامه او با حضور رضا کیانیان ‏نگاه کنیم. ‏

البته معنای این موضوع، بسته شدن فضا در صداوسیما نیست؛ برعکس، مهمان برنامه باید موضوع دلخواه خود را مطرح کند و ‏درباره آن بحث شود و حتی موضوعاتی که مردم روی آن حساسیت دارند، نیز باید مطرح شوند. کسی از ایجاد خط قرمز های ‏مصنوعی حمایت نمی کند. اما برنامه مذکور درست در جهت عکس آن عمل کرد، یعنی به جای آنکه به مهمان برنامه فرصت ‏صحبت بدهد، مجری برنامه میدان دار ماجرا شده بود.‏

این اتفاق به برنامه «من و شما» منحصر نیست. برنامه های زیادی در تلویزیون به همین شکل اجرا می شوند یعنی وجه غالب ‏همه آنها مجری برنامه و رفتارهای اوست که هیچ ارتباطی به اصل برنامه ندارد.‏ بیشتر آنها هم اغلب در مورد موضوعاتی با آب و تاب اظهارنظر می کنند که هیچ گونه تخصص، دانش و سواد کافی در آنها ندارند.
کافی است به برنامه «حالا خورشید» و مجری آن یعنی رضا رشیدپور توجه کنیم که به خصوص در چند ماه اخیر و به دنبال ‏دعوت از سه وزیر، به صورت پوپولیستی دنبال شده و در کنار برنامه، هرگز از توسعه برندینگ خود مجری غافل نشده است.‏

فهرست مجریان پیشین و فعلی صداوسیما، و عملکرد آنها در تلویزیون و در کنار آن در فضای مجازی و یا حواشی پیش آمده ‏توسط آنها این واقعیت را گوشزد می کند که صداوسیما به محلی برای حکمرانی و سلطنت این مجریان تبدیل شده. به طور مثال ‏محمود شهریاری از مجریان قدیمی تر، فرزاد حسنی، آزاده نامداری، فرزاد جمشیدی و تعدادی دیگر از مجریان هر کدام حواشی ‏مخصوص به خود را داشته اند و جالب اینکه با رفت و برگشت هایشان به صداوسیما برای این سازمان عریض و طویل به نوعی ‏شرط هم گذاشته اند.‏
چگونه می توان پذیرف که یک مجری کم تجربه مانند علی ضیا، به واسطه حضور برنامه های صداوسیما ناگهان نامی برای خود ‏دست و پا کرده و در فرصتی که برنامه اش در اختیار او قرار داده هر حاشیه ای را پیش بیاورد و تا جایی پیش برود که حتی با ‏دعوت از یک مهمان و اظهاراتی درباره هزینه بیماران سرطانی که نادرستی آن بلافاصله ثابت شد، چنان رسوایی بزرگی را به بار ‏بیاورد؟
یا در مورد آزاده نامداری و فرزاد جمشیدی که با حواشی ایجادشده توسط آنها، کار به جایی رسید که برای بازگشتشان به ‏تلویزیون به نوعی شاهد شرط گذاشتن از سوی مجری ها باشیم. همه این مجری ها که برای خود نامی در فضای مجازی دست و ‏پا کرده اند، در یک ویژگی مشترک اند و آن اینکه ذهنیات و موضوعات مورد نظر خود را هر چند سطحی و غیرمهم باشد بر ‏صداوسیما حکمفرما کرده و در واقع آنها هستند که برای بخش عمده ای از برنامه های این سازمان عریض و طویل تصمیم گیری ‏می کنند؛ موضوعی که هم سلیقه مخاطب را پایین می آورد هم از تاثیرگذاری مثبتی که رسانه ای در این ابعاد می تواند داشته ‏باشد، به شدت کم می کند.‏

Image
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 25 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 02, 2019 2:19 pm

سلبریتی و سلبریتی‌ساز برای تلویزیون دردسرند + گفتگوی ناتمام فراستی


باید منتظر بمانیم تا صداوسیما تصمیم خود را برای پایان دادن به نابلدی‌هایی بگیرد که به جولانگاهی برای تسویه‌حساب‌های شخصی تبدیل شده است. توبیخ و یک هفته روی آنتن نرفتن کارساز نیست باید جلوی نهادینه شدن این گرایش غلط گرفته شود.
خبرگزاری تسنیم - مجتبی برزگر
اعتبار هر مجری و آدم مشهوری مرهون و وام‌دار مردم عادی و گمنامی است که برای اولین‌بار پایشان به قاب تصویر باز می‌شود از خوشحالی سر از پا نمی‌شناسند. تصور کنید یک همچنین قشری از مردم با چه شوق و ذوقی وارد قاب تصویر می‌شوند و بعضی از مجریان با سوء استفاده از شهرت و جایگاهی که به واسطه مردم پیدا کرده‌اند مسیر وقاحت، گستاخی و توهین به مخاطب را پیش می‌برند.
زمانی به مخاطب می‌گفتیم تلویزیون مأمن تکامل در تعلیم و تربیت است و امروز به جایی تبدیل شده که سلبریتی و سلبریتی‌ساز مانور می‌دهند و کسی هم چیزی نمی‌گوید. چرا که به تعبیر برخی از مجریان با سابقه، تلویزیون آنقدر عرصه را به دست مجریان تازه‌وارد داده که به جای مدیریت و راهبری مقتدرانه، مجری‌سالاری را تعمیم داده است. مجریانی که آنقدر مبهوت سلبریتی مقابل خودشان می‌شوند از رسالت رسانه‌ملی یعنی همان تعلیم و تربیت و اطلاع‌رسانی و آموزش به دور از نگاه شخصی و منفعت‌طلبانه، فاصله می‌گیرند.
تلویزیون، "شبکه اجتماعی" نیست که هر طور بخواهیم رفتار کنیم و هرچه بخواهیم و به زبان‌مان می‌آید بگوییم. اینجا رسانه‌ملی است همان دانشگاهی که امام(ره) بر آن تأکید کردند و مقام معظم رهبری همین چندی پیش هم به موضوع نگاه ملی تلویزیون خصوصاً در سیما اشاره کردند. اینکه می‌گویند و می‌نویسند یک برنامه‌ای پربیننده نبوده و رفتار بی‌پرده در گفتگوهایش باعث شده تا مردم دوستش داشته‌ باشند واقعاً این همان به هر طریقی مخاطب جذب کردن است.

این نکته به هر طریقی و هر راهی، دغدغه‌ای است که امثال مسعود فراستی، مسعود ده‌نمکی، بهروز افخمی و حتی علی نصیریان داشتند که چرا باید این ورطه محتوایی به یک جولانگاه بدون تأثیر همراه با تنش تبدیل شود. اینکه از تلویزیون در فضای مجازی به خوبی یاد کنند و از محتوای غنی‌اش بگویند بهتر است یا از اشتباهات، بی‌حرمتی‌ها و توهین مجریان و عوامل برنامه‌ساز و حتی بی‌موالاتی در رفتار سریال‌سازی‌اش بنویسند و بگویند. اینجاست که باید بگوییم تلویزیون چرا آنقدر به غیرحرفه‌ای‌ها امید بسته که تمام این اشتباهات به عدم توجیه مناسب و آموزش و دوره‌ای که ندیده‌اند برمی‌گردد.

مجریان کاربلد و حرفه‌ای می‌دانستند که مخاطب چه محتوایی نیاز دارد و باید چه تغذیه‌ای بشود. از طرفی هم به هر طریقی نمی‌خواستند مخاطب جذب کنند؛ خودشان هدف نبودند بلکه مخاطب و رسانه‌ملی برایشان اهمیت داشت. امروز در ورطه مقابله با نبرد نرم دشمن که هر روز هم رسانه‌ای جدید با تنوع و گستردگی وصف‌ناپذیری راه‌اندازی می‌شود نیازمند یک تفکر و مناسب برای این مقابله است. هشداری که مقام معظم رهبری هم در دیدار با کارگردانان و مسئولین سیما می‌فرمایند "که نگاه ملی و عمومی داشته باشید. جنگ نرم همه‌جانبه‌ دشمن، امروز قابل انکار نیست. با این‌حال، برخی آن را انکار می‌کنند و این خود نیز بخشی از جنگ نرم است. در این جنگ، هنرمندان و اهالی فکر و نظر، در حکم نیروهای مسلّح در جنگ سختند".
رهبر معظم انقلاب هربار هشداری داده‌اند از دل جامعه برآمده که تلویزیون بایستی دفاع از عظمت ایران، از فرهنگ ایران، از خانواده‌ ایرانی، از حرکت باشکوه ملّت ایران و ... را در دستور کار خود قرار دهد؛ چرا که هنر، دقیق و هوشمندانه در این عرصه میدان‌داری کند. مردم ما در این ورطه سخت اقتصادی، به یک اجتماع و بالندگی فرهنگی نیازمندند؛ اتفاقی را که بایستی رسانه‌ملی تأمین کند.
مدیران ما در سازمان صداوسیما بایستی بدانند همین مردم هستند که از هنر و هنرمندی دفاع می‌کنند و برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی را می‌بینند، به خاطر این مردم نباید اجازه بدهند هر نوع گفتار و رفتاری روی آنتن برود. موضوع "آرش ظلی‌پور" و هنجارشکنی‌های برنامه "من و شما" نیست، مسئله اصلی ما یک گرایشی است که به تلویزیون راه پیدا کرده و باید نگران بسط و گسترش آن باشیم.

وقتی روی آنتن، یک روحانی جوان نمی‌خواهد به همسر خودش ابراز علاقه مستقیم داشته باشد اما مجری همواره به او اصرار می‌کند که به همسرش بگوید "دوستت دارم". این همان حریم خصوصی است که هیچ اعتنایی به ضوابط و چارچوب آن نداریم و فقط می‌خواهیم به تیتر یک فضای مجازی تبدیل شویم. به چه قیمتی بایستی این اتفاق بیفتد؟ بی‌حیایی و وقاحت به جایی می‌رسد که سلبریتی ما در تلویزیون، برای به دنیا آوردن فرزند خود در خارج از کشور یک جایگاه ویژه‌ای قائل می‌شود و آن را هدیه‌ای برای فرزندش می‌داند. گویی فرزندانی که در ایران‌زمین به دنیا می‌آیند هیچ جایگاهی ندارند.

پیش از این برای مهمان دعوت کردن و راهبری مهمان دوره‌هایی برگزار می‌شد و برنامه‌سازان این نوع برنامه‌ها را به کسانی می‌سپردند که یک روانشناسی و جامعه‌شناسی برای مصاحبه و اجرا داشتند اما امروز فقط می‌خواهیم سلبریتی دعوت کنیم و بگوییم مخاطب فقط ما را می‌بیند و به خاطر ما تلویزیون خودش را روشن می‌کند. این طور نیست مخاطب به خاطر سلبریتی و سلبریتی‌ساز تلویزیون نمی‌بیند؛ مردم ما بسیار فهیم هستند و غرق زرق و برق‌ها نمی‌شوند. اتفاقاً به این استفاده بی‌رویه از سلبریتی‌ها و تطهیر این قشر انتقاد هم دارند. مصداق بارز این انتقاد و دلخوری مردم از سلبریتی‌ها در ماجرای دو تابعیتی شدن، به دنیا آوردن فرزندان‌شان در خارج از کشور نهفته است و حتی صحبت‌های نابخردانه برخی از این سلبریتی‌ها روی آنتن را هم نمی‌پسندند.

اتفاقی که روز گذشته در برنامه "من و شما" افتاد به عقبه همین استفاده نادرست از مجریان آموزش‌ندیده برمی‌گردد که به تعبیر "نیما کرمی" مجری با سابقه تلویزیون اول تصمیم مهم در لحظه، دانش نسبت به موضوع و دوری از اضافه‌گویی، احترام به مخاطب و مهمان در هر حال، رجوع به عقل و وجدان بیدار، دوری از تفکری که تو را به باز دیده شدن در فضای مجازی می‌کشاند و ششمین نکته‌ای که این مجری به آن اشاره می‌کند هم قابل تأمل است؛ حتماً مجری قبل از اجرا تحت آموزش استاد خوب قرار بگیرد و حتماً ادب اختیار کند.
ادب و آموزش به همان فرهنگ سازمانی برمی‌گردد که صداوسیما پیش از این داشته و الان قدری کمرنگ‌تر شده است. واقعاً تلویزیون نباید هزینه این اشتباهات و رفتارهای نابخردانه را بپردازد. درست است که رئیس سازمان صداوسیما تأکید کرد تلویزیون باید برنامه‌ای برای حضور در فضای مجازی هم داشته باشد که مردم بیشتر از این ابزار استفاده می‌کنند. اما از طریق چالش‌های بی‌مورد نباید این اتفاق بیفتد. چه بخواهیم و چه نخواهیم مجری سالاری در سازمان صداوسیما حاکم است و انگار از مجری می‌ترسند که مثلاً آقای مجری قهر نکند یا اگر فلانی روی آنتن نرود مخاطب از دست می‌رود.

اگر همان زمانی که مجری برنامه «دورهمی» با اصرار به مهمان می‌گوید چند سالته و چرا عاشق‌شدی و کی عاشق‌شدی، یک برخورد قاطعانه انجام می‌شد شاید برای این مجری‌های تازه‌وارد درمی‌یافتند که هر چیزی را نباید بگویند و هر رفتاری را نباید انجام دهند. چرا باید اجازه بدهیم یک سلبریتی روی آنتن هرچه می‌خواهد بگوید، ما مبهوت رفتار او شویم و با یک منتقد سینما تسویه حساب شخصی کنیم. حالا چون برادر آقای مجری، مجری طرح فیلم "خانم یایا" هست و خودش هم به تماشای "هزارپا" نشسته نباید از ابتذال در سینما و گرایش نامطلوب جذب کردن مخاطب در سینما صحبت کرد. اصلاً مگر تلویزیون جای تبلیغ یک فیلم سینمایی خاص است؟

واقعیت امر این است که مسعود فراستی آمده بود تا درباره توسعه گرایشی صحبت کند که پیش از این با انقلابی‌گری‌اش یک میدان‌داری عملی داشته و امروز برنمی‌تابد تا ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی را در میدان سینما و حتی تلویزیون زیر سوال ببرند. او رفیق شهید آوینی بوده و از او آموخته بایستی در هر جا و در هر شرایطی حرف حق را زد. چون می‌داند مردم از روی فهم و درک، میان حرف حق و غرض‌ورزی شخصی وجه تمایز قائل می‌شوند. حالا اینکه "آرش‌ظلّی‌پور" با او یک کلنجاری بی‌مورد داشت و به جای محتوایی گفتگو کردن، دنبال تحقیر و زیر سوال بردن ارزش‌های مهمان برنامه بود را قبلاً هم در مهمان‌داری‌های گذشته‌اش گفته بودیم. چون سوالات و محتوای این برنامه هیچ دردی را دوا نکرده جز اینکه با نوع پرداخت غیرحرفه‌ای و به دور از قاب حرفه‌ای تلویزیون، خودش را به مأمنی برای فراگیری در فضای مجازی تبدیل کرده است.

مدیران صداوسیما بایستی به چند عامل توجه کنند:
اول: یک تجدیدنظری در سپردن برنامه به تهیه‌کنندگانش که اتفاقاً گاهی اوقات در دعوت مهمان و حتی پرداخت برنامه‌ای آن‌ها نابخردانه و ناپخته عمل می‌کنند؛ چون در هر صورت راهبری برنامه، وظیفه برنامه‌ساز{تهیه‌کننده} است.

دوم: برای مجریان تازه‌وارد حتماً دوره و آموزش بگذارد یا حداقل آن‌ها را نسبت به برنامه زنده و ضبطی یک توجیهی انجام دهد. امروز باعث می‌شوند مهمان جلسه را ترک کند، یک روزی بانوی ایرانی در "دستپخت" تحقیر شود، روزی یک روحانی به زور باید به همسرش ابراز علاقه علنی کند و در "خندوانه" هر نوع مهمانی دعوت می‌شود و درون‌مایه آن گاهی اوقات مملوء از بی‌دانشی و بی‌تخصصی مهمان دعوت شده است. همه این‌ها شاید به انتخاب نادرست مجری و عدم دانش لازم است که نسبت به اصول اجرا در تلویزیون ندارند.
سوم: تلویزیون باید اتفاقاً جلوی ترویج گرایش دیده شدن برخی مجریان و تأکید و تمرکز بر فضای مجازی را بگیرند. به هر طریقی دیده شدن باید جای خودش را به رفتار محتوایی بدهد.
انتظار است در فصل پوست انداختن صداوسیما که بسیاری به خاطر اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، رسانه‌ملی را ترک می‌کنند جوانانی به عنوان مدیر گمارده شوند که اصول رسانه‌ای را بدانند و نگذارند حاشیه‌ها و گرایش‌های غلط بر اصول و مبانی غلبه کنند. در نهایت از تصمیم به موقع مدیر شبکه شما هم بایستی تشکر کرد و یک انتظار هم داشته باشیم او و همکارانش یا جلوی زنده بودن "من و شما" را بگیرند یا شخص دیگری را به عنوان مجری به "آرش ظلی‌پور" ترجیح بدهند و یا او را توجیه کنند که اینجا تلویزیون است و ما باید حرف‌های تأثیرگذار و علمی و محتوایی بزنیم نه به سبک سطحی‌نگری‌های فضای مجازی عمل کنیم.

توهينهاي مجري به ميهمان برنامه
https://www.farsnews.com/media/13970910000558
فیلم کامل گفتگوی ناتمام مسعود فراستی با "آرش ظلی‌پور" قابل توجه برخی باشد که شاید قبل و بعد گپ و گفت‌ها را توجه نکرده باشند و خیلی ناپخته موضع‌گیری کنند:
https://www.didestan.com/video/4GoeJOW8
فیلم توضیحات مسعود فراستی درباره اتفاق‌ های برنامه من‌ و شما
https://www.didestan.com/video/o7AbQvpG
نبض زمان
 
پست ها : 1929
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

قبليبعدي

بازگشت به درسهای زمانه شناسی سال 1440


Aelaa.Net