




اسم نباتيست مابين شجر
و گياه شبيه به بابونه گاو چشم برگش مثل صعتر و غبارناك و سفيد
و شاخش مثل برنجاسف و انبوه و ساقش بلند و گل او مثل گل بابونه و از آن ريزه تر
و تخمش شبيه باسپند و با تلخى و قبض و برّى او با عطريهء ثقيلى
و قسمى را برگ مثل برگ زردک و سفيد و گلش زرد بى اوراق سفيد
و در مصر مسيسه نامند و زبونترين اقسام او است
و بهترين او رومى طرسوسى و سورى است كه با حرافة و تلخى و قبض باشد .
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص28-29
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق بخشي از تحفه بود: شيخ الرئيس كفته كه حنين نوشته كه افسنتين چند نوع مىباشد
خراسانى و شرقى و طرسوسى و سوسى و آنچه از كوه لكام مىآورند و غير اينها نيز
و متقدمين پنج صنف دانستهاند طرسوسى و سوسى و نبطى و خراسانى
و رومى و نبطى آن با عطريت است و قوت قبض و تحليل آن زياده و حرارت آن كمتر و ازين جهت اسهال بلغم نمىنمايد
هرچند در معده باشد و نفعى چندان در اسهال بلغم ندارد و مضر بفم معده نيست
و صنفى را كه برك مانند برك زردك و سفيد و كل آن زرد و بيبرك و اهل مصر آن را دسيسه نامند
و منبت آن آنچه در اكثر شرقي بلاد شماليه و خراسان و عراق است زبونترين همه اصناف است
و كفتهاند كه افسنتين از اصناف شيح است و لهذا بعض حكما آن را شيح رومى ناميدهاند
و بعضي كشوثاى رومى دانستهاند و مختار بهترين اصناف آن رومى طرسوسى سفيد رنك پس سوسى مزغب آنست
كه چون چوب آن را بشكنند و يا به كف دست بمالند بوى صبر از ان آيد و در طعم آن حرفت و تلخى و قبضى باشد و نيز كفتهاند
بهترين انواع رومى سرخرنك با عطريت رائحه و تلخ طعم مزغب آنست كه در ان كرهها باشد
و آنچه را از جزيرۀ نيطس آورند قبض آن بيشتر از اصناف ديكر است و برك و كل آن كوچكتر و كاه مغشوش مىكنند
آن را بزردى زيت كه با آن در آب جوش مىدهند و خشك مىنمايند و فرق ميان آن هر دو آنست
كه مغشوش آن را چون در آتش اندازند بوى زيت از ان آيد بخلاف خالص
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 147تاریخچه:تاریخ شناسائی این گیاه به دورانهای خیلی قدیم، در حدود 1600 سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده می شود
بطوری که مصریان، اختصاصاتی از آنرا در این زمانها بر روی اوراق پاپیروس نام برده اند.
شواهد تاریخی نشان می دهد که افسنطین دارای آنچنان قدمتی است که باید به زمانهای قبل تر از آنچه که ذکر شد، نسبت داده شود
و پراکندگی آن نیز در این زمانها، بیشتر در مناطق گرم و خشک مدیترانه بوده است
و اگر مشاهده می گردد که امروزه وسعت انتشار آن محدود گردیده، به این دلیل است که حساسیت زیاد گیاه در مقابل سرما،
همواره مانع پیشرفت آن در وسعت های پهناور می شده است.در آثار بقراط حکیم، و جالینوس ، و پلین از افسنطین نام برده شده است
و چون این گیاه در یونان وجود نداشته، نمی توان بطور قطع گیاه مورد نظر آنها را به افسنطین نسبت داد
و یا لااقل باید به گونه هائی که به افسنطین شباهت دارد مشکوک گردید.
در قرون وسطی پرورش افسنطین در سرزمین پهناوری واقع در شمال اروپا، از شبه جزایر اسکاندیناوی تا ایسلند
و در قرن نوزدهم، د رغالب نواحی اروپا مخصوصا منطقه مدیترانه معمول گردید.
موارد درمانی افسنطین نیز در طی قرون قبل، به صورتی بوده است که امروزه تقریبا برای همان موارد با مختصر اختلافی، بکار می رود
مانند آنکه از آن به عنوان هضم کننده، تب بر، رفع خنازیر، یرقان، آب آوردن، فلج، رماتیسم، دفع کرم
و حتی در موارد شیوع بیماری طاعون، وبا، و باد سرخ، استفده به عمل می آمده است.
گیاهی است علفی پایا به ارتفاع 40 تا 60 سانتیمتر و حتی یک متر که به حالت انبوه در زمینهای بایر سنگلاخی،
کنار جاده ها و دامنه کوهستانها تا ارتفاعات 2000 متری می روید.
پراکندگی آن به صورتی است که در نواحی مختلف فرانسه، دامنه های آلپ پیرنه، سویس، بلژیک و در آسیا مانند ایران و سیبریه می روید.
برگهای متناوب با بریدگی های باریک و عمیق تا حد رگبرگ میانی دارد ولی به نسبتی فاصله برگ از قاعده ساقه دور باشد، بریدگی ها کمتر می شود
سطح فوقانی و تحتانی برگ پوشیده از تارهای فراوان است و چون ساقه و انشعابات آن نیز این حالت را دارند،
مجموعا به رنگ خاکستری روشن با ظاهر کاملا مشخص جلوه می کند.
کاپیتولها آن کوچک، به تعدا خیلی زیاد و دارای پهنائی بین 3 تا 4 میلی متر با حالت آویخته است.
در هر کاپیتول آن دو نوع گل : لوله ای و زبانه ای به رنگ زرد دیده می شود که مجموعا پس از شکفته شدن،
در متن خاکستری روشنی که ظاهر گیاه دارد، منظره زیبا بوجود می آورند.گل های زبانه ای کاپیتولها که در حاشیه قرار دارند
.عموما ماده ولی گلهای میانی ، نر – ماده اند.میوه آن فندقه، بسیار کوچک و دارای سطح صاف است.
از کلیه قسمتهای افسنطین، بوی قوی استشمام می گردد.پرورش افسنطین اگر ضرورت پیدا نماید در زمینهای رستی – آهکی و از طریق بذر آن صورت می گیرد.
زمین کشت نیز باید سبک و در معرض گرمای خورشید باشد زیرا هوای سرد اصولا برای رشد آنها مناسب نیست.
چون از نظر درمانی گیاه وحشی بر انواع پرورش یافته آن مزیت دارد و بعلاوه غالبا در وسعت های زیاد به عنوان وحشی افسنطین برخورد می شود
از این جهت کمتر اقدام به پرورش افسنطین می گردد
اختصاصات تشریحی:برش عرضی برگ افسنطین در زیر میکروسکب،بافتهای زیر را نشان می دهد:
1-سطح فوقانی و تحتانی برگ افسنطین دارای بشره ای با ظاهر ناهموار و پوشیده از تارهای ترشحی و غیر ترشحی است.
تارهای ترشحی آن ، فاقد پایه یا دارای پایه کوتاه منتهی به دو شاخه در طرفین، به شکل حرف T می باشد.
2-در زیر بشره، پارانشیم نرده ای و حفره ای در اطراف دسته های کوچک آوندی دیده می شود
.لایه نازکی از آندودرم نیز که غالبا همراه با یک کیسه ترشحی شیزوژن است، اطراف دسته آوندی های مذکور را از خارج فرا گیرد.
قسمتهای زیر زمینی گیاه چوبی است و چون معمولا در نواحی مجاور خاک، جوانه هایی در آنها ایجاد می شود که موجب پیدایش ساقه فرعی می گردد
از این جهت همیشه پایه های جدیدی با این روش بوجود می آید که خود پراکندگی بیشتر این گیاه را در یک منطقه باعث می گردد.
كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص 80-88