دشمنان آئین اعلی در آمریکا
ارسال شده در: سه شنبه اکتبر 01, 2013 7:29 pm
ربودن و ترور نوه شيعه مالكوم ايكس رهبر فقيد سياهبوستان آمريكا
مالكوم ايكس رهبر سياهبوستان امريكا
ربودن و ترور نوه شيعه مالكوم ايكس رهبر فقيد سياهبوستان آمريكا بخاطر تصميم به تحصيل حوزه علميه
احتمال می رود مالکوم شباز برای سفر به ایران به کشور مکزیک رفته باشد زیرا ب
نوه مالکوم ایکس که رای ادامه دروس حوزوی در حوزه علمیه قم برنامه ریزی کرده بود
و به رغم مخالفت افبیآی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ربوده و ترور شد.
نوه مالکوم ایکس که به رغم مخالفت افبیآی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ترور شد! این خبری بود که بعدازظهر روز پنجشنبه به سرعت در رسانه های اجتماعی همچون فیس بوک پیچید.
همه مطالب منتشر شده در فیس بوک از خبری با عنوان «مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد» خبر میداد.
آمستردام نیوز که اولین منبع انتشار این خبر بوده آورده است: نوه مالکوم ایکس که در مکزیک به سر می برد کشته شده و سفارت آمریکا در مکزیک نیز این خبر را تایید کرده است. اگرچه هنوز اطلاعات دقیقی از نحوه ترور در دست نیست، اما جسد وی صبح پنج شنبه در حالی پیدا شد که جراحات ناشی از پرتاب شدن از ساختمان و شلیک گلوله در جسدش آشکار بود. ظاهرا پیش از این وی را در «تیجوانا» ربوده بودند.
تلاش ها برای پی بردن به حقیقت ماجرا آغاز شد؛ ظاهرا مالکوم شباز تا چهارشنبه شب با دوستانش از طریق پیامک در ارتباط بوده اما جسد وی صبح پنج شنبه پیدا می شود.
مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس در حالی کشته شده است که چند ماه پیش زمانی که برای حضور در جشنواره فیلم فجر قصد خروج از آمریکا به مقصد ایران را داشت توسط ماموران افبیآی دستگیر شد.
* افشاگری نوه مالکوم ایکس درباره علت دستگیریاش قبل از سفر به ایران
نوه مالکوم ایکس که هنگام سفر به ایران برای شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم فجر و سخنرانی در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی توسط نیروهای افبیآی دستگیر شده بود با صدور بیانیهای به دستگیری ناعادلانه خود اعتراض کرده و دست به افشاگری زده بود.
مالکوم لطیف شباز با بیان اینکه در آغاز سال 2012 میلادی از تحت تعقیب بودن خود توسط نیروهای مبارزه علیه تروریسم افبیآی در نیویورک مطلع شده بود می نویسد:
ماموران افبیآی در کالیفرنیا، شیکاگو، میامی و بالاخص نیویورک، با مراجعه به دوستان نزدیک و حامیانی که به منزلشان رفت و آمد داشتم خواستار تماس من با افبیآی شده و از ساکنان منطقه میخواستند مواظب رفت و آمدهایم باشند.
وی با اشاره به اینکه تحت پیگرد افبیآی بودن در عین بیگناهی سبب میشود دیگران از تو فاصله بگیرند میافزاید: این مساله سبب تحریک و آزار و اذیت می شود. افبیآی به قصد خنثی کردن تواناییهای شبکهسازی من این اقدامات را انجام داده است.
این پیگیریهای بی مورد افبیآی سبب شد به مرور زمان دوستان، مرا نصیحت کنند که اگر گناهی نداری، خودت را به آنها معرفی و با آنها همکاری کن. این در حالی است که من اقدام جنایی مرتکب نشده بودم و از سوی دیگر نمیدانستم طرف دیگر ماجرا چه کسی است.
نوه مالکوم ایکس از تماس افبیآی با مادرش به شدت انتقاد کرده و این مساله را عامل همکاری اجباری خود با این نهاد امنیتی آمریکا اعلام میکند و ادامه میدهد: دو مامور مبارزه با تروریسم نیویورک با یکی از آنها خودش را «تام برازیکی» معرفی کرد، نگرانی افبیآی را در مورد سفرهای خارجی من بروز دادند.
این در حالی است که من بیش از یک سال در دمشق درس خوانده و زندگی کردهام و اکنون به علت اختلافات موجود میان دولت آمریکا دولت بشار اسد تحت پیگرد افبیآی قرار گرفتهام. از سوی دیگر در هیأت همراه «سینتیا مک کینی» به همراه دکتر «رندی شرت» به لیبی سفر کرده و یک هفته پیش از مداخله ناتو در سرکوب انقلابیون لیبی با معمر قذافی دیدار داشتهام. من همچنین برای شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم فجر و سخنرانی در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی قصد سفر به تهران را داشتم و موضوع سخنرانیام در این کنفرانس: رابطه خشونت مدرن و تروریسم و جلوگیری از درگیری مذاهب و مردم بوده است.
نوه مالکوم ایکس که پس از اقدام برای تهیه ویزا، 2 روز پیش از سفر به تهران توسط افبیآی دستگیر به اتهام سرقت و جعل هویت دستگیر و بازداشت شده و پس از یک هفته با برگزاری جلسه دادگاه اتهام ساختگی سرقت که تنها برای ممانعت از خروج وی مطرح شده بود از او برداشته می شود، وی به جرم دادن اطلاعات غلط درباره هویتش به هنگام دستگیری به 90 روز زندان محکوم میشود که این مدت نیز به 2 هفته تقلیل مییابد.
این در حالی است که در مدت زمان دستگیری شباز تنها شبکه خبری پرس تیوی جویای او می شود. مالکوم از آوریل 2012 و حتی پیشتر از آن در مصاحبه با خبرنگاران این شبکه درباره مسائل بین المللی شرکت کرده و حتی قصد سفر او به ایران و شرکت در کنفرانس در نتیجه همین ارتباط بوده است.
از سوی دیگر وی از 15 تا 18 ژانویه در برنامه های مختلف پرستیوی حضور داشته و پیش از عزیمت به مقصد ایران یکی از شبکه های تلویزیونی آمریکا مستندی جعلی از زندگی مادر بزرگ و پدربزرگ وی به نام «بتی و کورتا» نمایش میدهد که به عقیده شباز متعصبانه و غیرواقعی است و در نهایت به احساس تنفر از خانواده مالکوم ایکس منجر می شد.
مالکوم معتقد است پخش این مستند با هدف ترور شخصیت او پیش از حذف فیزیکیاش صورت گرفته است.
نوه مالکوم ایکس در بیانیه خود به آزار و اذیت ماموران پلیس به بهانههای مختلف و ایجاد مزاحمت برای وی و خانوادهاش اشاره میکند و مینویسد: از اوایل سال جدید میلادی به بهانههای مختلف واهی مورد آزار و اذیت توسط پلیس و اعمال قانون و جریمه قرار گرفتم. از جمله عبور نابجا از عرض خیابان! پلیس همچنین بی جهت جلوی مرا در خیابان میگرفت و سوالاتی میپرسید. همچنین در خیابان و در انظار عموم همچون مجرمین با من برخورد میکرد و خواستار بازدید بدنیام شده بود. همچنین به علت استفاده از غذای رستورانی متعلق به شهردار میدلتون در نیویورک به تعصب ورزیدن به شهردار و حمایت از وی متهم شدم.
این در حالی است که افسر پلیس هنگام دستگیری وی مقدار پولی که به همراه داشته است را از او دزدیده است. پلیس همچنین او را به سلول سردی انداخته و پس از برگزاری دادگاه او را به زندان شهر اورنج منتقل میکند.
وی در پایان بیانیه خود آورده است: با وجود این شواهد در واقع من توسط ماموران فدرال دستگیر نشدهام، بلکه توسط پلیس شهر میدلتون که از زیرمجموعه های پلیس نیویورک است دستگیر شدم. من همچنین به مکان نامعلومی منتقل نشدم بلکه مرا به زندان شهر اورنج از توابع گوشن نیویورک منتقل کرده بودند. در زمان حبس در این زندان تا برگزاری جلسه دادگاه به من اجازه ندادند سلامتم را به خانوادهام اطلاع دهم. آنها در واقع مرا ربوده بودند. تا امروز کسی از حال و روز واقعی من خبر نداشت. حتی گزارشهای شبکه پرس تیوی نیز با هدف اختلاف افکنی پخش نمیشد، چراکه بنا بر این بود که من در تهران با آنها ملاقات کنم. از سوی دیگر با وجودی که برنامههای این شبکه مخاطبان بیشماری در سراسر دنیا دارد و من نیز یکی از مخاطبان و مهمانان این شبکه هستم، هیچ رابطه خاصی با مسئولین این شبکه نداشته و ندارم؛ آنها نیز مشورت خاصی از من برای برنامههایشان نمیگیرند.
این در حالی است که پیشتر اعلام شده بود مالکوم لطیف شباز، نوه مالکوم ایکس بهنگام سفر به ایران برای شرکت در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی توسط پلیس فدرال دستگیر و به نقطه نامعلومی انتقال داده شده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، نیشن در گزارشی به قلم «دیو زیرین» به بررسی زندگی و مرگ مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس، یکی از رهبران مسلمانان آمریکا پرداخت و نوشت: مالکوم شباز، همه چیز داشت. 28 ساله بود، زیبا و سخنور بود، فعال اجتماعی محسوب میشد و پدری پرافتخار به حساب میآمد. وی همچنین این شانس را داشت تا نوه مالکوم ایکس باشد.
نویسنده گزارش سپس به سراغ نظرات یک بسکتبالیست آمریکایی بهنام «اتان توماس» رفته است که از نزدیک با مالکوم شباز آشنایی داشته است. توماس بر این باور است که کسانی در خصوص شخصیت مالکوم شباز نظر میدهند که چیز زیادی در خصوص او نمیدانند. از نظر توماس، شباز دارای قلبی از طلا بوده است. توماس و شباز سفری مشترک را به جزیره ریکر داشتهاند که طی آن شباز با محکومین زیر 18 سال به گفتگو نشسته و در مورد اشتباهاتی که خود در زندگی مرتکب شده بود با آنها صحبت کرده است. این سخنان با توجه محکومین مزبور مواجه شده چرا که در آن صداقت مشاهده کردهاند.
شباز نوه مالکوم ایکس بودن را اگرچه آسان نمیدانست اما برای خود یک نعمت تلقی میکرد.
نویسنده گزارش در پایان تصریح کرده است که با از دست دادن شباز، ما در واقع یک فرد استثنایی را از دست دادهایم. وی هم چون پدربزرگش در جوانی از دنیا رفت در حالی که کارهای ناتمام زیادی داشت.
قاتلان شباز جسد وي را در حالی که تا سرحد مرگ کتک خورده بود بیرون از یک مشروبفروشی رها كرده بودند.
مالکوم شباز برای سفر به ایران به کشور مکزیک رفته بود زیرا برای ادامه دروس حوزوی در حوزه علمیه قم برنامه ریزی کرده بود.
آنچه مسلم است به نظر می رسد مقامات آمریکایی نمی خواهند نوه یک مبارز مسلمان آمریکایی که هنوز در یاد و قلب سیاهپوستان است به عنوان یک جوان حوزه رفته و شیعه از ایران به آمریکا برگردد.
منبع:دانا
مالكوم ايكس رهبر سياهبوستان امريكا
ربودن و ترور نوه شيعه مالكوم ايكس رهبر فقيد سياهبوستان آمريكا بخاطر تصميم به تحصيل حوزه علميه
احتمال می رود مالکوم شباز برای سفر به ایران به کشور مکزیک رفته باشد زیرا ب
نوه مالکوم ایکس که رای ادامه دروس حوزوی در حوزه علمیه قم برنامه ریزی کرده بود
و به رغم مخالفت افبیآی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ربوده و ترور شد.
نوه مالکوم ایکس که به رغم مخالفت افبیآی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ترور شد! این خبری بود که بعدازظهر روز پنجشنبه به سرعت در رسانه های اجتماعی همچون فیس بوک پیچید.
همه مطالب منتشر شده در فیس بوک از خبری با عنوان «مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد» خبر میداد.
آمستردام نیوز که اولین منبع انتشار این خبر بوده آورده است: نوه مالکوم ایکس که در مکزیک به سر می برد کشته شده و سفارت آمریکا در مکزیک نیز این خبر را تایید کرده است. اگرچه هنوز اطلاعات دقیقی از نحوه ترور در دست نیست، اما جسد وی صبح پنج شنبه در حالی پیدا شد که جراحات ناشی از پرتاب شدن از ساختمان و شلیک گلوله در جسدش آشکار بود. ظاهرا پیش از این وی را در «تیجوانا» ربوده بودند.
تلاش ها برای پی بردن به حقیقت ماجرا آغاز شد؛ ظاهرا مالکوم شباز تا چهارشنبه شب با دوستانش از طریق پیامک در ارتباط بوده اما جسد وی صبح پنج شنبه پیدا می شود.
مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس در حالی کشته شده است که چند ماه پیش زمانی که برای حضور در جشنواره فیلم فجر قصد خروج از آمریکا به مقصد ایران را داشت توسط ماموران افبیآی دستگیر شد.
* افشاگری نوه مالکوم ایکس درباره علت دستگیریاش قبل از سفر به ایران
نوه مالکوم ایکس که هنگام سفر به ایران برای شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم فجر و سخنرانی در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی توسط نیروهای افبیآی دستگیر شده بود با صدور بیانیهای به دستگیری ناعادلانه خود اعتراض کرده و دست به افشاگری زده بود.
مالکوم لطیف شباز با بیان اینکه در آغاز سال 2012 میلادی از تحت تعقیب بودن خود توسط نیروهای مبارزه علیه تروریسم افبیآی در نیویورک مطلع شده بود می نویسد:
ماموران افبیآی در کالیفرنیا، شیکاگو، میامی و بالاخص نیویورک، با مراجعه به دوستان نزدیک و حامیانی که به منزلشان رفت و آمد داشتم خواستار تماس من با افبیآی شده و از ساکنان منطقه میخواستند مواظب رفت و آمدهایم باشند.
وی با اشاره به اینکه تحت پیگرد افبیآی بودن در عین بیگناهی سبب میشود دیگران از تو فاصله بگیرند میافزاید: این مساله سبب تحریک و آزار و اذیت می شود. افبیآی به قصد خنثی کردن تواناییهای شبکهسازی من این اقدامات را انجام داده است.
این پیگیریهای بی مورد افبیآی سبب شد به مرور زمان دوستان، مرا نصیحت کنند که اگر گناهی نداری، خودت را به آنها معرفی و با آنها همکاری کن. این در حالی است که من اقدام جنایی مرتکب نشده بودم و از سوی دیگر نمیدانستم طرف دیگر ماجرا چه کسی است.
نوه مالکوم ایکس از تماس افبیآی با مادرش به شدت انتقاد کرده و این مساله را عامل همکاری اجباری خود با این نهاد امنیتی آمریکا اعلام میکند و ادامه میدهد: دو مامور مبارزه با تروریسم نیویورک با یکی از آنها خودش را «تام برازیکی» معرفی کرد، نگرانی افبیآی را در مورد سفرهای خارجی من بروز دادند.
این در حالی است که من بیش از یک سال در دمشق درس خوانده و زندگی کردهام و اکنون به علت اختلافات موجود میان دولت آمریکا دولت بشار اسد تحت پیگرد افبیآی قرار گرفتهام. از سوی دیگر در هیأت همراه «سینتیا مک کینی» به همراه دکتر «رندی شرت» به لیبی سفر کرده و یک هفته پیش از مداخله ناتو در سرکوب انقلابیون لیبی با معمر قذافی دیدار داشتهام. من همچنین برای شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم فجر و سخنرانی در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی قصد سفر به تهران را داشتم و موضوع سخنرانیام در این کنفرانس: رابطه خشونت مدرن و تروریسم و جلوگیری از درگیری مذاهب و مردم بوده است.
نوه مالکوم ایکس که پس از اقدام برای تهیه ویزا، 2 روز پیش از سفر به تهران توسط افبیآی دستگیر به اتهام سرقت و جعل هویت دستگیر و بازداشت شده و پس از یک هفته با برگزاری جلسه دادگاه اتهام ساختگی سرقت که تنها برای ممانعت از خروج وی مطرح شده بود از او برداشته می شود، وی به جرم دادن اطلاعات غلط درباره هویتش به هنگام دستگیری به 90 روز زندان محکوم میشود که این مدت نیز به 2 هفته تقلیل مییابد.
این در حالی است که در مدت زمان دستگیری شباز تنها شبکه خبری پرس تیوی جویای او می شود. مالکوم از آوریل 2012 و حتی پیشتر از آن در مصاحبه با خبرنگاران این شبکه درباره مسائل بین المللی شرکت کرده و حتی قصد سفر او به ایران و شرکت در کنفرانس در نتیجه همین ارتباط بوده است.
از سوی دیگر وی از 15 تا 18 ژانویه در برنامه های مختلف پرستیوی حضور داشته و پیش از عزیمت به مقصد ایران یکی از شبکه های تلویزیونی آمریکا مستندی جعلی از زندگی مادر بزرگ و پدربزرگ وی به نام «بتی و کورتا» نمایش میدهد که به عقیده شباز متعصبانه و غیرواقعی است و در نهایت به احساس تنفر از خانواده مالکوم ایکس منجر می شد.
مالکوم معتقد است پخش این مستند با هدف ترور شخصیت او پیش از حذف فیزیکیاش صورت گرفته است.
نوه مالکوم ایکس در بیانیه خود به آزار و اذیت ماموران پلیس به بهانههای مختلف و ایجاد مزاحمت برای وی و خانوادهاش اشاره میکند و مینویسد: از اوایل سال جدید میلادی به بهانههای مختلف واهی مورد آزار و اذیت توسط پلیس و اعمال قانون و جریمه قرار گرفتم. از جمله عبور نابجا از عرض خیابان! پلیس همچنین بی جهت جلوی مرا در خیابان میگرفت و سوالاتی میپرسید. همچنین در خیابان و در انظار عموم همچون مجرمین با من برخورد میکرد و خواستار بازدید بدنیام شده بود. همچنین به علت استفاده از غذای رستورانی متعلق به شهردار میدلتون در نیویورک به تعصب ورزیدن به شهردار و حمایت از وی متهم شدم.
این در حالی است که افسر پلیس هنگام دستگیری وی مقدار پولی که به همراه داشته است را از او دزدیده است. پلیس همچنین او را به سلول سردی انداخته و پس از برگزاری دادگاه او را به زندان شهر اورنج منتقل میکند.
وی در پایان بیانیه خود آورده است: با وجود این شواهد در واقع من توسط ماموران فدرال دستگیر نشدهام، بلکه توسط پلیس شهر میدلتون که از زیرمجموعه های پلیس نیویورک است دستگیر شدم. من همچنین به مکان نامعلومی منتقل نشدم بلکه مرا به زندان شهر اورنج از توابع گوشن نیویورک منتقل کرده بودند. در زمان حبس در این زندان تا برگزاری جلسه دادگاه به من اجازه ندادند سلامتم را به خانوادهام اطلاع دهم. آنها در واقع مرا ربوده بودند. تا امروز کسی از حال و روز واقعی من خبر نداشت. حتی گزارشهای شبکه پرس تیوی نیز با هدف اختلاف افکنی پخش نمیشد، چراکه بنا بر این بود که من در تهران با آنها ملاقات کنم. از سوی دیگر با وجودی که برنامههای این شبکه مخاطبان بیشماری در سراسر دنیا دارد و من نیز یکی از مخاطبان و مهمانان این شبکه هستم، هیچ رابطه خاصی با مسئولین این شبکه نداشته و ندارم؛ آنها نیز مشورت خاصی از من برای برنامههایشان نمیگیرند.
این در حالی است که پیشتر اعلام شده بود مالکوم لطیف شباز، نوه مالکوم ایکس بهنگام سفر به ایران برای شرکت در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی توسط پلیس فدرال دستگیر و به نقطه نامعلومی انتقال داده شده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، نیشن در گزارشی به قلم «دیو زیرین» به بررسی زندگی و مرگ مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس، یکی از رهبران مسلمانان آمریکا پرداخت و نوشت: مالکوم شباز، همه چیز داشت. 28 ساله بود، زیبا و سخنور بود، فعال اجتماعی محسوب میشد و پدری پرافتخار به حساب میآمد. وی همچنین این شانس را داشت تا نوه مالکوم ایکس باشد.
نویسنده گزارش سپس به سراغ نظرات یک بسکتبالیست آمریکایی بهنام «اتان توماس» رفته است که از نزدیک با مالکوم شباز آشنایی داشته است. توماس بر این باور است که کسانی در خصوص شخصیت مالکوم شباز نظر میدهند که چیز زیادی در خصوص او نمیدانند. از نظر توماس، شباز دارای قلبی از طلا بوده است. توماس و شباز سفری مشترک را به جزیره ریکر داشتهاند که طی آن شباز با محکومین زیر 18 سال به گفتگو نشسته و در مورد اشتباهاتی که خود در زندگی مرتکب شده بود با آنها صحبت کرده است. این سخنان با توجه محکومین مزبور مواجه شده چرا که در آن صداقت مشاهده کردهاند.
شباز نوه مالکوم ایکس بودن را اگرچه آسان نمیدانست اما برای خود یک نعمت تلقی میکرد.
نویسنده گزارش در پایان تصریح کرده است که با از دست دادن شباز، ما در واقع یک فرد استثنایی را از دست دادهایم. وی هم چون پدربزرگش در جوانی از دنیا رفت در حالی که کارهای ناتمام زیادی داشت.
قاتلان شباز جسد وي را در حالی که تا سرحد مرگ کتک خورده بود بیرون از یک مشروبفروشی رها كرده بودند.
مالکوم شباز برای سفر به ایران به کشور مکزیک رفته بود زیرا برای ادامه دروس حوزوی در حوزه علمیه قم برنامه ریزی کرده بود.
آنچه مسلم است به نظر می رسد مقامات آمریکایی نمی خواهند نوه یک مبارز مسلمان آمریکایی که هنوز در یاد و قلب سیاهپوستان است به عنوان یک جوان حوزه رفته و شیعه از ایران به آمریکا برگردد.
منبع:دانا