درسهای زمانه شناسی - جمادی الأولی 1447

مدير انجمن: نبض زمان

درسهای زمانه شناسی - جمادی الأولی 1447

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 24, 2025 9:28 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درسهای زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 001

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 24, 2025 9:39 pm

ناصبيان پاكستان دولت را به زحمت انداخته اند

طالبان پاکستان در حال شعله‌ور کردن دوباره درگیری بین کابل و اسلام‌آباد است. آنچه که بايد در مورد این كره تروريستي ناصبي و گسترش آن بدانیم.
عربی پست
حمله هوایی پاکستان رهبر طالبان را در پاکستان هدف قرار داد - عربی پست
در تشدید جدید تنش‌ها بین پاکستان و طالبان پاکستان، انفجارهای شدیدی در کابل، پایتخت افغانستان، رخ داد. رسانه‌های پاکستانی گزارش دادند که این انفجارها نتیجه حمله هوایی هواپیماهای جنگی پاکستان بوده که رهبران برجسته این جنبش، از جمله مفتی نور ولی محسود، رهبر آن را که از این حمله جان سالم به در برد، هدف قرار داده است.

این تشدید تنش تنها یک روز پس از درگیری‌های خشونت‌آمیز در استان خیبر پختونخوا رخ می‌دهد، که در آن ارتش پاکستان از کشته شدن ۱۱ سرباز خود و ۱۹ عضو طالبان پاکستانی خبر داد و چرخه خشونت مداوم بین دو طرف را تأیید کرد. پیش از این، شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان، و خواجه آصف، وزیر دفاع، بر عزم نیروهای پاکستانی برای «تعقیب دشمنان پاکستان در هر کجا که باشند» تأکید کردند و خاطرنشان کردند که برخی از کشورهای همسایه که ادعای دوستی دارند، میزبان مخالفان پاکستان هستند و به آنها اجازه می‌دهند عملیات‌هایی را علیه خاک خود برنامه‌ریزی کنند.

در این گزارش، نقشه جنبش طالبان پاکستان، رهبران آن، رابطه‌اش با افغانستان و موضعش در قبال ارتش پاکستان را به تفصیل بررسی می‌کنیم.

مفتی نور ولی محسود: رهبر طالبان پاکستان

یک حمله هوایی پاکستان در کابل، مفتی نور ولی محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان (TTP) را هدف قرار داد و سرنوشت او همچنان نامشخص است. محسود در سال ۱۹۷۸ در منطقه تیرزا در وزیرستان جنوبی، یکی از مناطق قبیله‌ای در شمال غربی پاکستان، متولد شد. او از قبیله پشتون محسود، یک قبیله برجسته در وزیرستان است که به خاطر مقاومت در برابر دخالت‌های خارجی در طول تاریخ خود، از حکومت بریتانیا تا به امروز، شناخته شده است.

نور ولی در محیطی بسیار محافظه‌کار و غرق در آداب و رسوم پشتون بزرگ شد. او تحصیلات اولیه خود را در مدارس محلی گذراند، جایی که قرآن، حدیث و فقه اسلامی را آموخت و دانش دینی گسترده‌ای کسب کرد. ایده‌های جهادی او تحت تأثیر گفتمان مذهبی جهادی رایج در منطقه، به ویژه پس از حمله ایالات متحده به افغانستان در سال ۲۰۰۱، که نقطه عطفی تعیین‌کننده در مسیر جنبش طالبان در افغانستان و پاکستان بود، شکل گرفت.

پیوستن به طالبان پاکستان

نور ولی محسود در اوایل زندگی خود به تحریک طالبان پاکستان (TTP) پیوست و به سرعت قابلیت‌های رهبری و اداری خود را نشان داد و به دلیل هوش تاکتیکی و فصاحت بیانش در میان رفقایش شهرت یافت. پیش از به عهده گرفتن رهبری این جنبش، او چندین سمت برجسته را بر عهده داشت، که مهمترین آنها قاضی دادگاه شریعت بود که توسط بیت الله محسود، رهبر سابق این جنبش، تأسیس شده بود. او همچنین پس از مرگ بیت الله محسود به عنوان معاون رهبر خدمت کرد و این امر به او تجربه گسترده‌ای در مدیریت امور این سازمان و نظارت بر عملیات نظامی و امنیتی آن بخشید.

رابطه او با رهبران قبلی جنبش مبتنی بر یادگیری و به ارث بردن رهبری بود. او برنامه‌ریزی نظامی و تکنیک‌های سازماندهی حمله را از سلف خود، ملا فضل‌الله، آموخت. او همچنین فلسفه تعامل با قبایل محلی، که هسته قدرت جنبش را تشکیل می‌دادند، را با تأکید بر تأمین وفاداری مردم برای تضمین ادامه عملیات بدون دخالت قابل توجه نیروهای دولتی، اتخاذ کرد.

تحت رهبری او، تحریک طالبان پاکستان (TTP) یک سری عملیات نظامی سازمان‌یافته علیه نیروهای دولتی و غیرنظامیان انجام داد. محسود به استراتژی‌های جنگ چریکی، از جمله کمین، بمب‌گذاری انتحاری و حمله به زیرساخت‌های حیاتی، متکی بود. از جمله قابل توجه‌ترین عملیات‌های منتسب به او، حمله به پایگاه‌های نظامی در وزیرستان و مراکز امنیتی در داخل و اطراف پیشاور بود که منجر به کشته شدن ده‌ها سرباز و غیرنظامی شد.

نور ولی محسود با روش‌های پیشرفته برنامه‌ریزی اطلاعاتی خود، خود را متمایز می‌کرد و از ارتباطات عمیق این جنبش با شبکه‌های محلی و بین‌المللی بهره می‌برد. او همچنین بر توسعه قابلیت‌های جنگجویان برای استفاده از فناوری مدرن برای ارتباط و هماهنگی تمرکز داشت و به طالبان پاکستان کمک می‌کرد تا با وجود فشارهای شدید امنیتی اعمال شده توسط دولت پاکستان، عملیات خود را به طور مؤثرتری انجام دهند.

رابطه با طالبان افغانستان
اگرچه طالبان پاکستان یک سازمان جداگانه بود، نور ولی محسود روابط استراتژیک خود را با طالبان افغانستان حفظ کرد. این روابط شامل هماهنگی در عملیات آموزشی و اشتراک‌گذاری اطلاعات بود. با این حال، روابط گاهی اوقات، به ویژه در مورد کنترل مناطق مرزی و نفوذ بین دو گروه، پرتنش بود. محسود موفق شد بین حمایت از طالبان افغانستان و حفظ استقلال طالبان پاکستان تعادل برقرار کند و مهارت‌های دیپلماتیک خود را در دنیای پیچیده جهاد نشان دهد.

نور ولی محسود علاوه بر نقش نظامی‌اش، یک چهره سیاسی بانفوذ بود. او اهمیت پوشش رسانه‌ای و تبلیغات را برای حفظ جایگاه داخلی و بین‌المللی جنبش درک می‌کرد، بنابراین بیانیه‌های رسمی صادر می‌کرد و مکرراً در رسانه‌ها ظاهر می‌شد تا عملیات مسلحانه را توجیه کند و برای توجیه خشونت به تفاسیر مذهبی و سیاسی تکیه می‌کرد. دولت پاکستان، ایالات متحده و سازمان ملل متحد، محسود را یکی از برجسته‌ترین رهبران تروریستی در جنوب آسیا می‌دانستند که منجر به قرار گرفتن او در فهرست‌های تروریستی بین‌المللی و اعمال تحریم‌های گسترده علیه جنبشی شد که او رهبری می‌کرد.

نور ولی محسود نفوذ قابل توجهی بر جوامع محلی در وزیرستان و مناطق اطراف داشت. با وجود عملیات مسلحانه، او به دلیل اتخاذ سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خاص، مانند محافظت از کاروان‌های تجاری محلی و ارائه برخی خدمات اساسی تحت نظارت جنبش، توانست حمایت برخی از قبایل محلی را به دست آورد. با این حال، این سیاست‌ها دوگانه بودند، زیرا ساکنان گاهی اوقات از ترس انتقام مجبور به رعایت دستورات جنبش می‌شدند و در نتیجه کنترل تقریباً مطلق بر زندگی اجتماعی و اقتصادی در مناطق تحت کنترل طالبان را به دست می‌آوردند.

نور ولی محسود یکی از برجسته‌ترین رهبران جهادی در جنوب آسیا است که با ترکیب تجربه نظامی و تیزبینی سیاسی و دیپلماتیک، رهبری طالبان پاکستان را بر عهده گرفته است. او نه تنها از طریق عملیات مسلحانه خود، بلکه از طریق نحوه سازماندهی جنبش، حفظ وفاداری جنگجویان آن و مدیریت روابط آن با سایر جنبش‌های جهادی، تأثیر روشنی بر تاریخ این جنبش و کل منطقه بر جای گذاشته است.

تحریک طالبان پاکستان (TTP) یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین گروه‌های شبه‌نظامی است که تهدیدی برای امنیت داخلی در جنوب آسیا، به‌ویژه در مناطق قبیله‌ای هم‌مرز با افغانستان، محسوب می‌شود. این جنبش رسماً در سال ۲۰۰۷ توسط بیت‌الله محسود در وزیرستان، جنوب غربی پاکستان، تأسیس شد؛ منطقه‌ای که با فعالیت شدید قبیله‌ای پشتون‌ها مشخص می‌شود و ادغام شبکه‌های قبیله‌ای با سازمان‌های شبه‌نظامی فراملی را تسهیل می‌کند.

این جنبش به ایدئولوژی سلفی دیوبندی تندرو (ناصبي) متکی است که از طالبان افغانستان الهام گرفته شده است، اما به طور مستقل در پاکستان فعالیت می‌کند. تحریک طالبان پاکستان بر مقابله با دولت پاکستان و نهادهای امنیتی آن تمرکز دارد و به دنبال ایجاد یک امارت اسلامی مشابه مدل افغانستان است، در حالی که یک سازمان داخلی مستقل و دستور کار ملی خود را حفظ می‌کند. این جنبش با موفقیت یک زیرساخت نظامی و اداری در مناطق قبیله‌ای ایجاد کرده است که به آن توانایی انجام حملات پیچیده و هماهنگ و همچنین ایجاد اتحاد با گروه‌های جهادی بین‌المللی را می‌دهد.

این جنبش قصد دارد تفسیر سختگیرانه خود از قوانین اسلامی را تحمیل کند و دولت پاکستان را به دلیل همکاری با ایالات متحده در «جنگ علیه تروریسم» عامل غرب می‌داند. همچنین دموکراسی سکولار و حاکمیت قانون مدنی را با آموزه‌های اسلام که به آن پایبند است، ناسازگار می‌داند. طالبان پاکستان به دنبال کنترل نهادهای دولتی و تحمیل قانون شریعت بر شهروندان از طریق حملات مسلحانه علیه ارتش، نیروهای امنیتی و جامعه مدنی است. این جنبش با تمرکز بر نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در تلاش برای کسب مشروعیت بیشتر در میان مردم محلی و حامیان اسلام‌گرا، توانایی خود را در تنظیم اهداف تاکتیکی خود نشان داده است.

رهبری و تحولات استراتژیک

این جنبش دستخوش تغییرات اساسی در رهبری شد که بر استراتژی‌ها و اهداف آن تأثیر گذاشت. تأسیس آن تحت رهبری بیت‌الله محسود آغاز شد، کسی که جناح‌های قبیله‌ای مسلح را متحد کرد و با طالبان افغانستان و القاعده ارتباط برقرار کرد و به این جنبش در شبکه جهاد جهانی مشروعیت بخشید.

پس از مرگ محسود، حکیم‌الله محسود تا سال ۲۰۱۳ فرماندهی را به عهده گرفت و در پی گسترش عملیات به مناطق وسیع‌تر و در عین حال تشدید حملات علیه غیرنظامیان و نهادهای دولتی بود.

تحت رهبری ملا فضل‌الله، این جنبش بر بازسازی ساختار اداری خود تمرکز کرد و اداره مناطق قبیله‌ای را از یک سیستم نیمه‌قبیله‌ای به یک سیستم متمرکز مشابه طالبان افغانستان تبدیل کرد. این شامل برنامه‌های آموزش نظامی متمرکز و انتصاب فرمانداران سایه برای استان‌ها می‌شد.

رهبر فعلی، نور ولی محسود، استراتژی‌هایی را اتخاذ کرده است که با تحولات داخلی و بین‌المللی سازگارتر هستند. رهبری او با کاهش حملات کورکورانه به غیرنظامیان، افزایش هدف قرار دادن نیروهای امنیتی و گسترش اتحاد با جناح‌های مسلح مخالف دولت، که همه با هدف تقویت قدرت نظامی و سازماندهی مؤثرتر حملات انجام شده است، مشخص می‌شود.

فعالیت‌های نظامی و ایدئولوژیک
این جنبش از زمان آغاز به کار خود، بر انجام حملات خشونت‌آمیز علیه نیروهای نظامی و سازمان‌های دولتی تمرکز داشته و غیرنظامیان را به روش‌های مختلف، مانند مدارس و مراکز آموزشی، هدف قرار داده است. از جمله این عملیات‌ها می‌توان به حمله به مدرسه پیشاور که منجر به کشته شدن چندین کودک شد، تلاش برای ترور فعال ملاله یوسف‌زی به دلیل نقشش در دفاع از آموزش و پرورش و مجموعه‌ای از حملات که ایستگاه‌های پلیس و نهادهای دولتی را در شهرهای مختلف هدف قرار داد، اشاره کرد.

پس از توافق صلح بین طالبان افغانستان و دولت آمریکا، ده گروه مسلح به طالبان پاکستان پیوستند، از جمله شاخه‌های القاعده و جناح‌هایی که از این جنبش جدا شده بودند. این ادغام منجر به افزایش قابلیت‌های عملیاتی و تشدید خشونت، به ویژه پس از تصرف کابل توسط طالبان افغانستان شد.

با وجود استقلال این جنبش از طالبان افغانستان، این جنبش روابط نزدیکی با چندین گروه جهادی بین‌المللی دارد. طالبان افغانستان از آن در خاک افغانستان محافظت می‌کند، در حالی که القاعده نظارت استراتژیک و تخصص سازمانی را فراهم می‌کند. در مورد داعش-خراسان، وضعیت پیچیده‌تر است. این استان تا حدودی توسط اعضای سابق این جنبش تشکیل شده است، اما از رویارویی مستقیم با این گروه اجتناب کرده است. تحلیلگران می‌گویند هرگونه اتحاد بالقوه بین این جنبش و داعش-خراسان می‌تواند پیامدهای امنیتی فراتر از منطقه داشته باشد و قدرت منطقه‌ای و بین‌المللی آن را تقویت کند.

ریشه‌های تاریخی
ریشه‌های این جنبش به سیاست‌های جهادی پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ برمی‌گردد. پس از این حمله، بسیاری از جهادی‌های پاکستانی که به نمایندگی از دولت علیه نیروهای آمریکایی و متحدانشان می‌جنگیدند، به دلیل همکاری پاکستان با غرب، علیه خود دولت پاکستان روی آوردند. این شبه‌نظامیان شروع به پناه دادن به طالبان افغانستان، القاعده و متحدانشان که از افغانستان فرار می‌کردند، کردند. با تشدید فشار آمریکا بر پاکستان، آنها در سال ۲۰۰۷ اتحاد رسمی با طالبان و القاعده تشکیل دادند تا تحریک طالبان پاکستان (TTP) را تأسیس کنند. آنها خود را امتداد طالبان افغانستان می‌دانستند و در حمایت از جنگ طالبان علیه نیروهای آمریکایی شرکت کردند. آنها همچنین به دنبال ایجاد یک سیستم شریعت در پاکستان مشابه مدل افغانستان بودند.

این جنبش در تثبیت خود به عنوان یک نیروی ضد دولتی با چالش‌های قابل توجهی روبرو بود. علاوه بر مقاومت در برابر دولت و ارتش، نیاز به کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی در درون نظام جهادی محلی نیز داشت. بنابراین، این جنبش استراتژی‌هایی را دنبال کرد که شامل تقویت اتحاد خود با طالبان افغانستان و القاعده برای افزایش مشروعیت خود، حذف بزرگان قبایل مخالف کلیدی، جذب اعضای گروه‌های شبه‌نظامی ضد شیعه و ایجاد یک نظام شریعت در شمال غربی پاکستان مشابه آنچه توسط طالبان افغانستان اعمال می‌شد، می‌شد. این اقدامات با هدف جذب اسلام‌گرایان و افزایش پایگاه حمایت مردمی آنها انجام شد. این ترکیب از اتحادها، خشونت و حکومت محلی، موقعیت این جنبش را در درون نظام جهادی محلی تقویت کرد و ادامه فعالیت آن را علیرغم فشار نظامی تضمین نمود.

توسعه سازمانی پس از سال ۲۰۱۴
طالبان پاکستان تحت تأثیر کاهش نفوذ القاعده به دلیل فشار نظامی، ظهور طالبان افغانستان و تلاش‌های داخلی آن برای حفظ جایگاه خود در سیاست پاکستان قرار گرفته است. پس از حملات پهپادی ایالات متحده، این جنبش حمایت آشکار خود از القاعده را کاهش داد اما نظارت پنهانی خود را حفظ کرد. در سال ۲۰۱۴، این جنبش شروع به تبدیل ساختار نیمه‌قبیله‌ای خود به یک اداره متمرکز، با برنامه‌های آموزشی نظامی استاندارد و انتصاب فرمانداران سایه برای استان‌ها کرد. این تغییر، توانایی آن را برای هدایت همزمان حملات و دستیابی به اهداف استراتژیک بلندمدت افزایش داد. این جنبش همچنین در مسائل سیاسی داخلی درگیر شده و از برخی احزاب مخالف خواسته است تا رویکرد صلح‌آمیز خود را مورد بازنگری قرار دهند و از حقوق پشتون‌ها و بلوچ‌ها، علیرغم تفاوت‌های ایدئولوژیک، حمایت کنند.

پس از تصرف کابل توسط طالبان افغانستان، طالبان پاکستان آزادی عمل بیشتری در داخل خاک افغانستان به دست آوردند. طالبان صدها نفر از زندانیان خود را آزاد کردند و بیعت خود را با رهبری افغانستان تجدید کردند و مقاومت خود در برابر دولت پاکستان را نشانه‌ای از توانایی خود برای دستیابی به پیروزی مشابه دانستند. طالبان بالاترین میزان حمله ماهانه خود را در سال‌های اخیر ثبت کردند که نشان دهنده قدرت سازمانی رو به رشد آنها، توانایی آنها در انجام عملیات پیچیده علیه اهداف دولتی، افزایش نفوذ آنها در امتداد مرز و ظرفیت بیشتر آنها برای هماهنگی با سایر گروه‌های مسلح است.

این جنبش همچنان فعال است و از طریق حملات تاکتیکی، آدم‌ربایی، بمب‌گذاری و هدف قرار دادن غیرنظامیان و پرسنل نظامی، امنیت داخلی و خارجی پاکستان را تهدید می‌کند. این جنبش کانال‌های باز برای اتحاد با گروه‌هایی مانند ولایت خراسان را برای افزایش قدرت منطقه‌ای و بین‌المللی خود حفظ کرده است و آن را به یک بازیگر محوری در شبکه گروه‌های جهادی فراملی تبدیل کرده و ارزیابی تهدید آن را به یک ضرورت استراتژیک برای هر ناظر امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل کرده است.

این جنبش با چالش‌های متعددی مانند عملیات نظامی مداوم علیه آن، نظارت بین‌المللی و اختلافات داخلی بین جناح‌ها روبرو است که می‌تواند توانایی آن را برای انجام حملات سازمان‌یافته محدود کند. در عین حال، پس از بازگشت طالبان افغانستان، گفتگو با دولت وجود دارد، اما این جنبش تا زمانی که به هدف اصلی خود یعنی اجرای تفسیر سختگیرانه خود از قانون شریعت دست نیابد، از خلع سلاح خودداری می‌کند.

چالش‌های امنیتی در پاکستان
از زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، پاکستان با چالش‌های امنیتی و استراتژیک فزاینده‌ای روبرو بوده است، که مهم‌ترین آنها نفوذ فزاینده طالبان پاکستانی است که از افغانستان به عنوان پایگاه عملیاتی خود استفاده کرده‌اند. این جنبش حملات خود را علیه نیروهای امنیتی و منافع حیاتی در این کشور تشدید کرده و تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی و ثبات اقتصادی ایجاد کرده است. این خطر تنها به جنبه نظامی محدود نمی‌شود؛ این جنبش در بازسازی انسجام داخلی خود و جذب جناح‌های انشعابی موفق بوده است. القاعده نیز حمایت عمومی خود را از این جنبش تجدید کرده و موقعیت خود را در چشم‌انداز جهادی در جنوب آسیا تقویت کرده است.

پاکستان از زمان تأسیس خود، از یک بحران هویت سیاسی و امنیتی ریشه‌دار رنج برده است که نتیجه تنوع فرهنگی و مذهبی و فقدان یک اقتدار مرکزی پایدار است. کودتاهای نظامی مکرر و تسلط ارتش بر حکومت، این بحران را تشدید کرده است، به طوری که دولت‌های غیرنظامی نتوانسته‌اند دوره‌های قانونی خود را تکمیل کنند. در این فضای آشفته، جنبش‌های مسلح و جدایی‌طلب ظهور کردند، که مهم‌ترین آنها طالبان پاکستانی است که در واکنش به عملیات نظامی پس از حمله آمریکا به افغانستان ظهور کردند و به دنبال متحد کردن گروه‌های اسلام‌گرای ستیزه‌جو در مناطق قبیله‌ای بودند.

این چالش‌های امنیتی با وضعیت وخیم اقتصادی که با تورم بی‌سابقه، کاهش ذخایر ارزی، نرخ بالای بیکاری و فجایع زیست‌محیطی مکرر مشخص می‌شود، تشدید شده است. با افزایش فشار داخلی، دولت تصمیمات بحث‌برانگیزی اتخاذ کرده است، که مهم‌ترین آنها اخراج میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی افغان است که نشان دهنده درهم‌تنیدگی پیچیده بحران‌های اقتصادی، امنیتی و انسانی است که کشور را درگیر کرده است.

مناطق گسترش طالبان پاکستان
در سال‌های اخیر، طالبان پاکستانی که پس از عملیات گسترده "حمله به دشمن" ارتش در سال ۲۰۱۵ عملاً فروپاشیده به نظر می‌رسید، به خط مقدم فهرست تهدیدات اصلی امنیت ملی بازگشته است. این جنبش به لطف بازسازی سازمانی و بازگشت طالبان افغانستان به قدرت در سال ۲۰۲۱، با بهره‌گیری از اختلافات عمیق سیاسی در پاکستان، به تدریج قدرت خود را بازیافته است. داده‌های اخیر نشان می‌دهد که فعالیت این جنبش در سال ۲۰۲۵ از کل خشونت‌های ثبت شده در سال ۲۰۲۴ فراتر رفته است و بیش از ۶۰۰ حمله فقط نیروهای امنیتی را هدف قرار داده است.

مناطق قبیله‌ای سابق تحت اصلاحیه قانون اساسی در سال ۲۰۱۸ به استان خیبر پختونخوا ملحق شدند و به ساکنان آنها حقوق قانونی و انتخاباتی برابر با سایر شهروندان اعطا شد. با این حال، این مناطق، به ویژه وزیرستان شمالی و جنوبی، همچنان مهمترین دژ طالبان پاکستان هستند. این مناطق به دلیل زمین‌های کوهستانی ناهموار، پیوندهای قومی نزدیک با قبیله محسود و نزدیکی به مرز افغانستان که تحرک، بودجه و آموزش را تسهیل می‌کند، اهمیت دارند. داده‌های پروژه داده‌های مکان و رویداد درگیری مسلحانه (ACLED) نشان می‌دهد که این مناطق از سال ۲۰۲۱ تقریباً ۴۰ درصد از خشونت‌های این جنبش را به خود اختصاص داده‌اند.

طالبان پاکستان از پایگاه‌های خود در شمال، عملیات خود را به سمت جنوب و استان خیبر پختونخوا گسترش داده و مناطق بنو، دیره اسماعیل خان و لکی مروت را هدف قرار داده است. این مناطق از آنجا که به عنوان دروازه‌ای به پنجاب، قلب اقتصادی و سیاسی پاکستان عمل می‌کنند، مهم هستند و نزدیکی آنها به استان ناآرام بلوچستان، شبکه‌های قاچاق و جذب نیرو را تسهیل می‌کند. آمارها نشان می‌دهد که تقریباً 60 درصد از خشونت‌ها از سال 2021 در این منطقه جنوبی متمرکز شده است که نشان دهنده جاه‌طلبی این جنبش برای گسترش و تأمین پناهگاه‌های جایگزین در صورت فشار نظامی است.

پس از بهبودی پس از سال ۲۰۲۱، این جنبش در ابتدا بر هدف قرار دادن نیروهای امنیتی تمرکز کرد و حملات علیه آنها بیش از سه چهارم فعالیت‌های مسلحانه آن بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ را تشکیل می‌داد. با این حال، خشونت علیه غیرنظامیان مرتبط با دولت از سال ۲۰۲۳ به طور قابل توجهی افزایش یافته و در مقایسه با سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بیش از یازده برابر شده است. حملات، شیوخ قبایلی که با دولت همکاری می‌کنند، کارمندان دولت، تیم‌های واکسیناسیون فلج اطفال و حتی پرسنل امنیتی خارج از خدمت را هدف قرار داده است. این جنبش از تاکتیک حملات هدفمند برای تضعیف اقتدار دولت و ایجاد خلاء امنیتی استفاده می‌کند و توانایی خود را در کنترل قلمرو با حداقل هزینه نشان می‌دهد. همچنین به طور فزاینده‌ای به مواد منفجره و حملات دوربرد متکی است که اضطراب و بی‌ثباتی غیرنظامیان را بیشتر می‌کند.

تشدید تنش پاکستان علیه افغانستان بر سر طالبان
پاکستان اخیراً شاهد تشدید بی‌سابقه‌ی گفتمان سیاسی و رسانه‌ای در مورد افغانستان بوده است، که همزمان با تشدید درگیری‌ها بین ارتش پاکستان و طالبان پاکستانی صورت گرفته است. اسلام‌آباد مستقیماً دولت طالبان افغانستان را به حمایت از این گروه پاکستانی و تسهیل تحرکات مرزی آن متهم کرده است، آن هم در زمانی که روابط بین دو کشور به سطح بی‌سابقه‌ای از تنش رسیده است.

رانا ثناالله، مشاور نخست‌وزیر پاکستان، اظهار داشت که توافق‌نامه امنیتی با عربستان سعودی هرگونه حمله از خاک افغانستان به مرز پاکستان را حمله مستقیم به این پادشاهی می‌داند و افزود: «این توافق‌نامه سیلی محکمی به صورت دشمنان پاکستان در منطقه است.» وی تأکید کرد که هرگونه حمله احتمالی هند به نوبه خود حمله به عربستان سعودی تلقی خواهد شد و این نشان‌دهنده ابعاد دیپلماتیک جدید اتحاد بین دو کشور است.

خواجه آصف، وزیر دفاع، افغانستان را یک «دولت متخاصم» دانست و هشدار داد که حمایت از شبه‌نظامیان تهدیدی مستقیم برای جان پاکستانی‌ها است. او خاطرنشان کرد که پاکستان دو جنگ را در دفاع از مردم افغانستان علیه روس‌ها و آمریکایی‌ها انجام داده است، اما امروز با افغانستان به عنوان «کانون دشمنان پاکستان» روبروست، همانطور که او توصیف کرد.

از سوی دیگر، ژنرال احمد شریف، سخنگوی ارتش، اظهار داشت که عناصری از هند و افغانستان در تشدید خشونت‌ها دست داشته‌اند و تأکید کرد که آنها «خون پاکستانی‌ها را می‌ریزند». شریف از آنچه که او دخالت برخی از پناهندگان افغان در فعالیت‌های تروریستی توصیف کرد، با وجود اینکه پاکستان بیش از چهار دهه میزبان آنها بوده است، انتقاد کرد. او در مصاحبه رسانه‌ای خود، نقش ارتش در بهبود روابط با واشنگتن را ستود و از «درایت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا» تمجید کرد و بُعد سیاسی دیگری به لفاظی‌های ارتش افزود.

این تشدید درگیری‌ها تنها به جناح رسمی محدود نشد، چرا که چهره‌های برجسته مذهبی نیز به کمپین علیه طالبان افغانستان پیوستند. طاهر اشرفی، رئیس شورای علمای سراسر پاکستان، خطاب به رهبران این جنبش اظهار داشت: «ما کسانی هستیم که به شما دین آموختیم و شما شاگردان ما هستید. ما علیه شما فتوا صادر خواهیم کرد زیرا شما دشمن پاکستان شده‌اید.» مفتی عبدالرحیم، رئیس دانشگاه رشید در کراچی و از حامیان برجسته سابق طالبان، نیز از سیاست‌های دولت کابل انتقاد کرد و آنها را مغایر با قوانین اسلامی و ناقض توافق‌نامه دوحه دانست. او این جنبش را مسئول رنج پناهندگان افغان در پاکستان دانست و آن را به نزدیکی با هند و اجرای برنامه‌های خصمانه علیه اسلام‌آباد متهم کرد.

این تشدید تنش‌های چند سطحی - سیاسی، نظامی و مذهبی - نشان می‌دهد که روابط بین پاکستان و افغانستان وارد مرحله جدیدی از رویارویی آشکار شده است که فراتر از بُعد امنیتی، ابعاد دیپلماتیک و ایدئولوژیک عمیق‌تری را در بر می‌گیرد و هشدارهای فزاینده‌ای مبنی بر اینکه هرگونه محاسبه اشتباه می‌تواند بحران‌های منطقه‌ای را تشدید کرده و ثبات کل آسیای جنوبی را تهدید کند، وجود دارد.

==================
نقشه هاى وزيرستان منطقه خودكردان باكستان
كه قبل از تاسيس باكستان هم بريتانيا نتوانست كنترلش كند وبه خودكرداني آن تن داد
= امروزه وزيرستان تحت نفوذ طالبان باكستان بوده و محل برورش وصدور طالبان افغانستان هم همين منطقه بوده است
شيعيان در اين منطقه بسختي زندكي ميكنند ومستمرا مورد هجمات طالبان باكستان هستند

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/ ... RISTAN.svg

گزارشي از كتابي درباره شيعيان پاكستان

https://farhangemelal.icro.ir/news/23943/
تاريخ شيعيان پاكستان از زمان حضرت امام سجاد عليه السلام شروع ميشود
كه زوجه حضرتش مادر زيد شهيد اهل سند پاكستان بود
اما تاريخ نويسان غربي وسني قدمتش را هشتصد سال مي كاهند!!!
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 002

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 6:43 pm


انتخابات عراق قریب‌الوقوع است. جريانهاى سياسى فعال در انتخابات

عربی پست

انتخابات عراق در سال ۲۰۲۵ در ۱۱ نوامبر برگزار خواهد شد/عربی پست
در بحبوحه تغییراتی که در خاورمیانه در نتیجه وقایع جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و افول محور ایران در حال وقوع است، عراق در غیاب جنبش صدر به رهبری روحانی مقتدی صدر، خود را برای برگزاری انتخابات پارلمانی آماده می‌کند.

به گفته تحلیلگران عراقی که در این گزارش صحبت کردند، انتخابات ۲۰۲۵ عراق که قرار است در ۱۱ نوامبر برگزار شود، هم از نظر نتایج و هم از نظر انتخاب نخست وزیر اهمیت دارد و خاطرنشان کردند که ایران همیشه حرف آخر را در انتخابات زده است.

آنها تأکید کردند که ایران همواره در انتخاب نخست وزیر نقش داشته است، از اولین انتخابات پارلمانی پس از اشغال این کشور توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ گرفته تا شکل‌دهی به نظام سیاسی فعلی.

فرمانده سابق سپاه پاسداران ایران، سرلشکر محمدعلی جعفری، پس از انتخابات عراق در سال ۲۰۱۸ با افتخار گفت که «ایران آمریکا را در عراق با نتیجه ۳ بر صفر شکست داد» و به این واقعیت اشاره کرد که چهره‌های نزدیک به تهران سه مقام ریاست جمهوری، دولت و پارلمان را در دست داشتند.

این گزارش به بررسی
تأثیر آنچه «تضعیف محور ایران» پس از جنگ اشغالگران و ایالات متحده علیه ایران و گروه‌های نیابتی آن در منطقه توصیف می‌شود، می‌پردازد.
همچنین تلاش‌های نیروهای سنی برای تصاحب مقام ریاست جمهوری کشور به جای ریاست پارلمان، برای اولین بار در دهه‌های اخیر، و احتمال وقوع این امر را بررسی می‌کند.
همچنین تأثیر مورد انتظار موضع جریان صدر بر انتخابات را بررسی می‌کند.

ایران و انتخابات ۲۰۲۵ عراق
 اثیر الشرع، کارشناس امور عراق، به عربی پست گفت که نخست وزیر بعدی به دلیل تحولات منطقه که نیازمند شخصیتی هماهنگ با بحران‌ها و چالش‌های پیش روی خاورمیانه است، با اسلاف خود متفاوت خواهد بود.

او گفت: «ایران به تمام نیروهایی که قبلاً از آنها حمایت می‌کرده توصیه می‌کند که به ایالات متحده امتیاز بدهند تا در دوره آینده هدف قرار نگیرند. ایران به جناح‌های وابسته به خود در عراق توصیه کرده است که حملات خود را متوقف کنند.»

او با اشاره به اینکه «ایران می‌خواهد از دردسر دور بماند، گفت: زیرا آنچه در منطقه در حال رخ دادن است، یک تغییر جامع است، به ویژه پس از آنکه نخست وزیر اسرائیل شعار اسرائیل بزرگ را مطرح کرد و این شوخی نیست».

به گفته اثيرالشرع، پس از بمباران، ایران «به ضرورت آتش‌بس مشروط در منطقه و اینکه طرف‌های وابسته به آن در هیچ عملیات نظامی شرکت نکنند، پی برد. این همان چیزی است که در لبنان و عراق اتفاق افتاد.»

مختار الموسوی، نماینده پارلمان عراق و از اعضای فراکسیون بدر، در مصاحبه با عربی پست درباره احتمال تأثیرپذیری انتخابات از آنچه او «ضعف محور ایران» در پی تحولات اخیر توصیف می‌کند، اظهار نظر کرد.
الموسوی با اشاره به «بازگشت نفوذ ایران» در منطقه، تأکید کرد که «دو طرف کنترل خود را بر صحنه عراق اعمال می‌کنند: ایالات متحده و ایران».

او تأکید کرد که «اگر ایالات متحده و ایران دولت عراق را تشکیل ندهند، کار دشوار خواهد شد، بنابراین هیچ حزب واحدی اکنون نمی‌تواند اراده خود را در انتخابات عراق تحمیل کند.»

الموسوی احتمال اینکه ایران در رابطه با نقشش در عراق تحت تأثیر تحولات منطقه‌ای قرار گرفته باشد را رد کرد
و خاطرنشان کرد که ايران از سال ۱۹۷۹ تحت فشار بوده است، اما با تجربه انباشته شده، این اقدامات بر آن تأثیری نخواهد گذاشت.

او همچنین خاطرنشان کرد که اجلاس شانگهای که در اوت ۲۰۲۵ به میزبانی چین برای کشورهای ضد آمریکایی برگزار شد، و همچنین حمله اسرائیل به قطر، به بازگشت بخشی از نفوذ ایران در منطقه کمک کرده است.

در ۳۱ آگوست ۲۰۲۵، چین میزبان اجلاس سازمان همکاری شانگهای (SCO) بود که رهبران نزدیک به ۲۰ کشور از جمله ایران در آن حضور داشتند. این اجلاس دو روزه با یک رژه نظامی عظیم در پکن به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم به پایان رسید.

او تأکید کرد که حتی اگر نقش ایران در عراق تضعیف شود، هرگز به صفر نخواهد رسید، بلکه اندکی تضعیف شده است.

در این راستا، قابل توجه است که در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، ایران مورد حملات اسرائیل قرار گرفت که منجر به کشته شدن ده‌ها رهبر نظامی و دانشمند هسته‌ای شد. پس از آن، ایالات متحده سایت‌های هسته‌ای ایران را بمباران کرد. تهران با پرتاب موشک به تل‌آویو پاسخ داد، پیش از آنکه ترامپ ۱۲ روز بعد آتش‌بس جامع را اعلام کند.

جناح‌های نیروهای حشد الشعبی در ارتش ادغام شدند
برخلاف «گروه‌های مقاومت» طرفدار ایران كه در ارتش ادغام نشدند؛، گروه‌های حشد شعبی در ارتش ادغام شدند (رویترز)


شگفتی‌های احتمالی جريان مقتداصدري
با وجود غیبت صدری‌ها در انتخابات پیش رو، نیروهای چارچوب هماهنگی شیعه حاکم همچنان نگرانند که صدر پیش از انتخابات به پیروانش دستور دهد و به طور بالقوه تمام محاسبات سیاسی را برهم بزند. این به دلیل سابقه صدر در تغییر ناگهانی تصمیماتش است.

در سال ۲۰۲۲، چارچوب هماهنگی - رقیب سیاسی صدر - دولتی به رهبری محمد شیاع السودانی تشکیل داد. این اتفاق پس از آن رخ داد که جنبش صدر که ۷۳ کرسی به دست آورده بود، نتوانست با متحدان کرد و سنی خود که بیشترین تعداد کرسی‌ها را در انتخابات ۲۰۲۱ در اختیار داشتند، دولت اکثریت تشکیل دهد.

الموسوی تأیید کرد که چارچوب هماهنگی حتی با تحریم جنبش صدر نیز رقابت خواهد کرد، زیرا طبق اطلاعات فاش شده، صدر احتمالاً در آخرین لحظه از هوادارانش خواهد خواست تا از فهرست‌های نزدیک به خودش حمایت کنند.

او توضیح داد که رهبر جریان صدر را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و حتی امروز، گروه‌های سیاسی شیعه تلاش می‌کنند او را از تصمیمش برای تحریم روند انتخابات منصرف کنند. بنابراین، هر لحظه انتظار تحولات می‌رود.

با این حال، او تأکید کرد که چارچوب هماهنگی، علیرغم غیبت جنبش صدر، اکثریت را در پارلمان بعدی به دست خواهد آورد. او گفت اگر جمعیت شیعه در استان‌های با اکثریت شیعه، به ویژه استان‌های مختلط در بغداد و جاهای دیگر، به خیابان‌ها بیایند، این موضوع بر تعداد کرسی‌های بخش شیعه تأثیری نخواهد گذاشت.

معین الکاظمی، نماینده سازمان بدر، هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی تأیید کرد که خروج جنبش صدر تنها منجر به از دست دادن پنج کرسی از مجموع ۱۸۵ کرسی مورد نظر جناح‌های این چارچوب در بغداد و استان‌های مختلط خواهد شد.

از سوی دیگر، اثیر الشرع، تحلیلگر سیاسی عراقی، پیش از انتخابات پارلمانی «غافلگیری‌هایی» را پیش‌بینی کرد و گفت که با توجه به ابهام فعلی در مورد روند انتخابات، صدر ممکن است از برخی جناح‌های سیاسی حمایت کند یا اینکه تحریم جنبش صدر ادامه یابد.

الشرع همچنین اشاره کرد که چارچوب هماهنگی احتمالاً به دلیل یک سوم مخالف جدید در پارلمان، در تشکیل دولت با مشکلاتی مواجه خواهد شد، به خصوص اگر محمد السودانی، نخست وزیر فعلی، بخشی از این یک سوم مخالف باشد.

پس از انتخابات ۲۰۲۱، چارچوب هماهنگی تلاش‌های جریان صدر برای تشکیل دولت را خنثی کرد. این امر پس از آن محقق شد که چارچوب هماهنگی یک سوم کرسی‌های پارلمان را به دست آورد و مانع از انتخاب رئیس جمهور شد. سپس رئیس جمهور، نامزد بزرگترین بلوک را مأمور تشکیل دولت کرد.

دادگاه فدرال عراق در بیانیه‌ای که در تاریخ ۳ فوریه ۲۰۲۲ صادر شد، تصریح کرد که پارلمان باید با اکثریت دو سوم از کل اعضا و با حضور دو سوم (۲۲۰) نماینده از مجموع (۳۲۹) نماینده، رئیس جمهور را از میان نامزدهای این سمت انتخاب کند.

الشراع خاطرنشان کرد که چارچوب هماهنگی از چندین مشکل داخلی رنج می‌برد که اتحاد نیروهای آن را در یک ائتلاف سیاسی واحد که قادر به انتخاب نخست وزیر و تشکیل دولت بعدی باشد، غیرممکن می‌سازد.

با این حال، طبق قانون اسلامی و با وجود جایگاه صدر در خارج از روند سیاسی، اگر او از نتایج انتخابات متقاعد شود، تأثیرگذار خواهد بود. جنبش صدر ممکن است با فهرست بازسازی و توسعه به رهبری السودانی هماهنگی پیدا کند، اگر السودانی از نیروهای چارچوب هماهنگی جدا شود و به نظر او، شرایط رهبر جنبش را بپذیرد.

او تأکید کرد که برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که صدر چند روز قبل از انتخابات پارلمانی موضع محکمی اتخاذ خواهد کرد و باور فعلی این است که او از فهرست‌های انتخاباتی نزدیک به جهت‌گیری جریان صدر حمایت خواهد کرد و به این ترتیب به تحریم روند سیاسی توسط صدر چند روز قبل از رأی‌گیری پایان خواهد داد.

با وجود اصرار صدر بر تحریم روند سیاسی از ژوئن ۲۰۲۲، او در ۱۹ فوریه ۲۰۲۵ به پیروانش دستور داد تا سوابق انتخاباتی خود را به‌روزرسانی کنند، اقدامی که به عنوان پایان انزوای سیاسی او و هموار کردن راه برای پیروانش جهت شرکت در انتخابات پارلمانی پیش رو تعبیر می‌شود.

الموسوی در مورد اینکه غیبت صدری‌ها تا چه حد بر کرسی‌های شیعیان تأثیر خواهد گذاشت، گفت: «چارچوب هماهنگی اکثریت کرسی‌های پارلمان را به دست خواهد آورد، به خصوص اگر رأی‌دهندگان شیعه در استان‌های مختلط شرکت کنند. بنابراین، تحریم جریان صدری تأثیر قابل توجهی بر کرسی‌های شیعیان نخواهد داشت.»

آرزوی سنی‌ها برای ریاست جمهوری
در جبهه‌ای دیگر، آرزوی سنی‌ها برای ریاست جمهوری در حال ظهور است، حرکتی که می‌تواند سنت سیاسی موجود در عراق را که در آن ریاست جمهوری توسط یک کرد، نخست وزیر توسط یک شیعه و رئیس پارلمان توسط یک سنی اداره می‌شود، دگرگون کند.

مختار الموسوی، نماینده مجلس، به عربی پست تأیید کرد که «نیروهای سنی خواستار سمت ریاست جمهوری به جای ریاست پارلمان هستند، با توجه به اینکه مناصب کلیدی بر اساس سهمیه‌های سیاسی بین سنی‌ها، شیعیان و کردها تقسیم شده است.»

در خط مقدم نیروهای سنی که به دنبال ریاست جمهوری هستند، ائتلاف پیشرفت به رهبری محمد الحلبوسی، رئیس سابق پارلمان که با حکم دادگاه برکنار شد، قرار دارد.

الموسوی گفت: «ما از پایان دادن به سیستم سهمیه‌بندی فرقه‌ای برای این مناصب حمایت می‌کنیم و ترجیح می‌دهیم به چهره‌های ملی که می‌توانند در این یا آن سمت خدمت کنند، صرف نظر از وابستگی فرقه‌ای‌شان، فرصت داده شود. این امر در مورد نخست وزیری نیز صدق می‌کند که مختص شیعیان است.»

با این حال، الموسوی احتمال کناره‌گیری نیروهای کرد از ریاست جمهوری را رد کرد. در نتیجه، او معتقد است که وضع موجود باقی خواهد ماند، زیرا اصرار هر حزبی برای مدیریت یکی از ریاست‌ها، چرخش آن را در سطح ملی خنثی خواهد کرد.

با این حال، یوسف السبعاوی، نماینده ائتلاف پیشرفت به رهبری محمد الحلبوسی، رئیس سابق پارلمان، با توجه به عدم قطعیت در روند سیاسی، پیروزی یک جناح سنی را در انتخابات ریاست جمهوری محتمل دانست.

السبعاوی به «عربی پست» توضیح داد که همه موازنه‌ها و توافق‌های سیاسی در معرض تغییر هستند و هیچ چیز ثابتی وجود ندارد. بنابراین، ائتلاف «پیشرفت» منافع بخش سنی را در هر جایگاهی که داشته باشد، در نظر می‌گیرد و بنابراین برای دستیابی به آن تلاش خواهد کرد.

او گفت: «اگر جایگاه رئیس جمهور به نفع بخش سنی باشد، ائتلاف پیشرفت برای دستیابی به آن تلاش خواهد کرد و به این ترتیب منافع عراق تأمین خواهد شد.»

السبعاوی در مورد تمایل کردها برای مشارکت تأکید کرد که در صورت کسب کرسی ریاست جمهوری توسط اهل سنت، آنها جایگاه دیگری خواهند داشت و از تقسیم اختیارات مستثنی نخواهند شد.بنابراین، ریاست پارلمان را به عنوان جایگزینی برای ریاست جمهوری خواهند داشت.

در همین راستا، اثیر الشرع، تحلیلگر عراقی، معتقد است که تغییر در هنجار سیاسی حاکم امکان‌پذیر است، به این صورت که ریاست مجلس به یک کرد، ریاست جمهوری به یک سنی و اصلاح اختیارات رئیس جمهور، زیرا طبق قانون اساسی، رئیس جمهور بخشی از قوه مجریه محسوب می‌شود.

او خاطرنشان کرد: «عراق بخشی از یک منطقه بی‌ثبات است، بنابراین من معتقدم که حلبوسی به دنبال اختیارات گسترده‌تر در ریاست جمهوری است، اگر هنجار غالب تغییر کند و سنی‌ها این موقعیت را به دست آورند، به طوری که رئیس پارلمان به کردها برسد و شیعیان نخست وزیری را حفظ کنند.»

طبق قانون اساسی عراق که در سال ۲۰۰۵ تصویب شد، قوه مجریه فدرال متشکل از رئیس جمهور و شورای وزیران است و اختیارات خود را مطابق با قانون اساسی و سایر قوانین اعمال خواهد کرد. با این حال، هنوز هیچ قانونی برای تنظیم اختیارات اجرایی رئیس جمهور تصویب نشده است.

نیروهای سنی به طور جمعی به دنبال کسب تقریباً ۱۵۰ کرسی در انتخابات پارلمانی پیش رو هستند، به خصوص با توجه به غیبت جنبش صدر. با این حال، این امر به میزان مشارکت سنی‌ها بستگی دارد که از نظر تاریخی میزان مشارکت رأی‌دهندگان در مناطق مختلط، به ویژه در پایتخت، بغداد، پایین بوده است.

رعد الدهلکی، نماینده سنی ائتلاف عزم، این موضوع را تأیید کرد و گفت: «احزاب سنی آرزوی کسب ۱۵۰ کرسی پارلمان را دارند و اگر اکثریت را به دست آورند، حق دارند که مقام نخست وزیری را مطالبه کنند. این یک حق مردمی است، نه هدیه‌ای از سوی کسی.»

الدهلکی در مصاحبه‌ای تلویزیونی در ۳۱ مه ۲۰۲۵، بر ثبات استان‌های سنی‌نشین و عدم وجود سلاح‌های پراکنده تأکید کرد و گفت که این «فرصتی مطلوب» برای سنی‌ها است تا در مرحله بعدی، صدای تأثیرگذاری در اداره کشور داشته باشند.

نوری المالکی، رهبر ائتلاف دولت قانون (یک ائتلاف سیاسی شیعه)، در مصاحبه‌ای تلویزیونی در پایان ماه مه ۲۰۲۵ از مقتدی صدر، رهبر این جنبش، خواست تا تصمیم خود مبنی بر تحریم انتخابات را لغو کرده و برای حفظ تعادل فرقه‌ای در پارلمان، در انتخابات شرکت کند.

گروه‌های مسلح شرکت‌کننده در انتخابات
موضوع مشارکت گروه‌های مسلح در انتخابات پارلمانی بار دیگر پس از آن مطرح شد که گروه‌های سیاسی با طرح دعاوی حقوقی، خواستار کنار گذاشتن این گروه‌ها از روند انتخابات به دلیل نقض قانون اساسی توسط آنها از سوی قوه قضائیه و کمیسیون عالی انتخابات شدند.

در حالی که قانون اساسی عراق مشارکت جناح‌های مسلح در روند انتخابات را ممنوع می‌کند، تقریباً 20 نهاد و فهرست نماینده «جناح‌ها» و گروه‌های سیاسی دارای «شاخه‌های مسلح» قصد دارند در انتخابات شرکت کنند.

برجسته‌ترین این جناح‌ها که یک شاخه سیاسی برای شرکت در انتخابات دارد، ائتلاف خدمات وابسته به رهبر گردان‌های امام علی، شبل الزیدی، است. این ائتلاف شامل جنبش اسلامی عراق (گروه سیاسی فراگیر برای همین گردان‌ها) و همچنین حزب محافظه‌کار به رهبری وائل الشمری، از رهبران نیروهای بسیج مردمی، می‌شود.

همچنین حزب صادقون، وابسته به عصائب اهل حق به رهبری قیس خزعلی، و سازمان بدر به رهبری هادی العامری که این بار به عنوان نامزد مستقل شرکت کرده است، در این انتخابات شرکت دارند.

گروه‌های مسلح دیگری نیز در فهرست‌های بزرگ‌تری حضور دارند، که مهم‌ترین آنها بلوک منتصرون، وابسته به ابوعلاء الولائی، رهبر کتائب سید الشهدا (گردان‌های سید الشهدا)، در ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی است.

جناح جند الامام به رهبری احمد الاسدی و جناح عاقد الوطنی به رهبری فالح الفیاض، رئیس نیروهای بسیج مردمی (PMF)، در این نشست شرکت دارند. هر دو جناح بخشی از ائتلاف بازسازی و توسعه به ریاست نخست وزیر فعلی، محمد شیاع السودانی، هستند.

علاوه بر موارد فوق، «ائتلاف اول دیالی» و ائتلاف «حدباء» در موصل وجود دارند. دومی با نام هاشم فتیان رحم، معروف به «ابو والا الولائی»، رهبر «تیپ‌های سید الشهدا» ثبت شده است. این ائتلاف‌ها همچنین شامل جناح‌های دیگری مانند «نخبگان ملی»، وابسته به جناح «انصارالله وفادار» به رهبری حیدر الغراوی، هستند.

انتظار می‌رود فهرست‌های دیگری که نماینده گروه‌های مسلح هستند نیز در این انتخابات شرکت کنند، مانند بلوک حمایت از دولت، وابسته به دولت، جنبش جهاد و سازندگی، به ریاست جواد السعدی، بنیانگذار سرایا الجهاد، و جنبش بابلیون، به ریاست ریان سالم الکلدانی.

در سپتامبر ۲۰۲۵، ائتلافی از وکلای عراقی که خود را «گردهمایی استقلال عراق» می‌نامیدند، دادخواستی را ارائه کردند که شامل شکایت رسمی برای توقف ثبت احزاب سیاسی و نهادهای مرتبط با جناح‌های مسلح بود. این اولین دادخواست از نوع خود از سال ۲۰۰۳ بود.

طبق بیانیه این گروه، شکایتی که به کمیسیون عالی انتخابات و دادگاه عالی فدرال ارائه شده، گروه‌های زیر را هدف قرار داده است: بدر، عصائب اهل حق، تیپ‌های امام علی، تیپ‌های سید الشهدا و تیپ‌های بابل، علاوه بر هفت گروه مسلح دیگر.

کمیسیون عالی انتخابات هنوز به این درخواست پاسخی نداده است. با این حال، با نزدیک شدن به تاریخ انتخابات، تحلیلگران معتقدند که ممنوع کردن این جناح‌ها، با چتر سیاسی‌شان، از شرکت در انتخابات دشوار خواهد بود.
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 003

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 6:54 pm


سلسله درسهاى ايران از دنيا ياد بگيرد
= به آن مشاوران ضعيف حاكميت اينقدر تكيه نكند

(كه وقتي در دولتها از كار مي افتمد مي روند بالاتر جا خوش مي كنند
= تمام سرمايه 47 ساله نظام را قمار كردند
تكنيك پوتين در نحوه مذاكره با ترامپ = ضمن اينكه ترامپ خوشحال است و راضي از پوتين است و به دعوا منتهى نميشود
اما پوتين چيزي در كف دست ترامپ نميگذارد!!!

گواهي علني ترامپ (به گزارش بي بي سي) :
دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور آمريكا، روز چهارشنبه - ۲۲اکتبر/۳۰ مهر - پس از ديدار با مارک روته، دبيركل ناتو، درباره تلاش‌ها برای توقف جنگ در اوکراین گفت: «هر بار كه با ولاديمير صحبت می‌كنم، گفت‌وگوهای خوبی داريم، اما به جايی نمی‌رسند. واقعا به جايی نمی‌رسند.»
ميگويند
نكته اش اين است كه
وقتي پوتين دست ميدهد با ترامپ پوتين ميگذارد دست ترامپ بالا باشد
ترامپ ابتدا خوشحال ميشود علامت اقتدار خود و زيردستي پوتين تصور ميكند
اما هرچقدر دست دادن طولاني باشد
جاذبه زمين مانع چيزي ماندن در دست ترامپ است!!! ⁦:⁠-⁠)⁩
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 004

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:05 pm

فراتر از خبر
آیا حباب سرمايه گذاري در هوش مصنوعی در آستانه ترکیدن است؟

اپل اطلاعات مقاله
حوزه فناوری بي بي سي


۷ ساعت پیش
سم آلتمن، مدیرعامل شرکت اوپن‌ای‌آی اخیرا در یک رویداد این شرکت کاری را انجام داد که این روزها کمتر از مدیران فناوری آمریکایی سر می‌زند: او به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داد.
آقای آلتمن در حالی که میان مدیران ارشدش نشسته بود، به من گفت: «می‌دانم نوشتن درباره‌ ترکیدن حباب هوش مصنوعی وسوسه‌برانگیز است. در واقع، بخش‌هایی از این حوزه هستند که به‌نظر من همین حالا هم حالتی حباب‌گونه دارند.»
در سیلیکون‌ولی، بحث درباره این‌که آیا شرکت‌های هوش مصنوعی بیش از آن‌چه باید ارزش‌گذاری شده‌اند یا نه، فوریت تازه‌ای پیدا کرده است.
برخی منتقدان، چه در محافل خصوصی و چه آشکارا، می‌پرسند آیا جهش سریع ارزش شرکت‌های هوش مصنوعی تا حدی نتیجه همان چیزی نیست که خودشان آن را «مهندسی مالی» می‌نامند.
به‌عبارت دیگر، نگرانی‌هایی وجود دارد که این شرکت‌ها بیش از اندازه واقعی ارزش‌گذاری شده‌اند.
آلتمن گفت انتظار دارد برخی سرمایه‌گذاران تصمیم‌های اشتباه بگیرند و استارت‌آپ‌های کم‌مایه پول‌های هنگفتی به جیب بزنند.
او به من گفت: «در اوپن‌ای‌آی واقعاً اتفاقی جدی در حال رخ‌دادن است.»
اما همه قانع نشده‌اند.
در هفته‌های اخیر بانک مرکزی بریتانیا، صندوق بین‌المللی پول و جیمی دایمون، مدیرعامل جی‌پی مورگان، نسبت به شکل‌گیری حبابی در حوزه هوش مصنوعی هشدار داده‌اند. دایمون در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی گفت: «بیشتر مردم باید در ذهنشان سطح بالاتری از عدم قطعیت را در نظر بگیرند.»
در سیلیکون‌ولی، که بسیاری آن را پایتخت فناوری جهان می‌دانند، نگرانی‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
در نشست اخیر موزه تاریخ رایانه سیلیکون‌ولی، جری کپلان، از پیشگامان کارآفرینی در حوزه هوش مصنوعی، به جمع پرشماری از حاضران گفت که در طول زندگی‌اش چهار دوره حباب را از سر گذرانده است.
او این روزها بیش از هر زمان دیگری نگران است؛ چون حجم سرمایه‌ای که در این حوزه در گردش است، در مقایسه با دوران رونق دات‌کام بسیار بیشتر است و این بار، چیزهای بسیار بیشتری برای از دست دادن وجود دارد.
او هشدار داد:
«وقتی این حباب بترکد، اوضاع به‌شدت خراب می‌شود؛ و آسیب آن فقط متوجه فعالان حوزه هوش مصنوعی نخواهد بود.»
او افزود: «این سقوط، سایر بخش‌های اقتصاد را هم با خود پایین خواهد کشید.»
اما در مدرسه عالی کسب‌وکار استنفورد، که شمار زیادی از کارآفرینان فناوری از آن فارغ‌التحصیل شده‌اند، پروفسور آنات آدماتی می‌گوید تلاش برای پیش‌بینی زمان شکل‌گیری حباب، با وجود کوشش‌های فراوان، اغلب بی‌نتیجه است.
او می‌گوید: «تشخیص زمان شکل‌گیری حباب خیلی سخت است، و معمولاً تا وقتی نترکد، نمی‌شود با اطمینان گفت درون آن بوده‌ایم.»
آمارها بسیاری را نگران کرده است.
شرکت‌های فعال در حوزه هوش مصنوعی تاکنون حدود ۸۰ درصد از رشد چشمگیر بازار سهام آمریکا را به خود اختصاص داده‌اند؛ و به‌گفته شرکت گارتنر، هزینه جهانی در زمینه هوش مصنوعی احتمالاً تا پیش از پایان سال ۲۰۲۵ به رقم سرسام‌آور ۱۵۰۰ میلیارد دلارخواهد رسید.
شبکه‌ای درهم‌تنیده از معاملات
شرکت اوپن‌ای‌آی که در سال ۲۰۲۲ با معرفی چت‌جی‌پی‌تی هوش مصنوعی را وارد جریان اصلی زندگی مردم کرد، اکنون در مرکز شبکه‌ای پیچیده از معاملات قرار دارد که زیر ذره‌بین نهادهای نظارتی است.
برای نمونه، ماه گذشته اوپن‌ای‌آی قراردادی ۱۰۰ میلیارد دلاری با شرکت سازنده تراشه «ان‌ویدیا» امضا کرد؛ شرکتی که اکنون باارزش‌ترین شرکت سهامی عام جهان به‌شمار می‌رود.
این قرارداد در حقیقت ادامه سرمایه‌گذاری‌های پیشین «ان‌ویدیا» در شرکت آلتمن است و انتظار می‌رود اوپن‌ای‌آی مراکز داده‌ای راه‌اندازی کند که با تراشه‌های پیشرفته این شرکت پشتیبانی می‌شوند.
همچنین اوپن‌ای‌آی اعلام کرد قصد دارد میلیاردها دلار تجهیزات مورد نیاز برای توسعه هوش مصنوعی را از شرکت اِی‌اِم‌دی رقیب مستقیم ان‌ویدیا، خریداری کند؛ معامله‌ای که می‌تواند این شرکت را به یکی از سهام‌داران عمده ای‌ام‌دی تبدیل کند.
فراموش نکنیم اوپن‌ای‌آی هنوز یک شرکت خصوصی است؛ با این حال، ارزش آن به‌تازگی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
علاوه بر این، مایکروسافت، غول فناوری سرمایه‌گذاری سنگینی در اوپن‌ای‌آی انجام داده و شرکت عظیم رایانش ابری اوراکل نیز قراردادی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار با این شرکت منعقد کرده است.
پروژه «استارگِیت» شرکت اوپن‌ای‌آی در ابلینِ تگزاس، که با سرمایه‌گذاری اوراکل و شرکت ژاپنی سافت‌بانک پشتیبانی می‌شود و در نخستین هفته ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در کاخ سفید معرفی شد، هر چند ماه یک‌بار ابعاد بزرگ‌تری پیدا می‌کند.
ان‌ویدیا نیز در استارت‌آپ هوش مصنوعی «کرویو» (CoreWeave) سرمایه‌گذاری کرده است؛ شرکتی که بخشی از زیرساخت‌های گسترده مورد نیاز اوپن‌ای‌آی را تأمین می‌کند.
https://ichef.bbci.co.uk/ace/ws/800/cps ... b.jpg.webp
توضیح تصویر،سم آلتمن، مدیرعامل اوپن‌ای‌آی
کارشناسان سیلیکون‌ولی می‌گویند با رواج یافتن این سازوکارهای مالی پیچیده و درهم‌تنیده، ممکن است برداشت‌ها از میزان واقعی تقاضا برای هوش مصنوعی دچار خطا یا ابهام شود.
برخی منتقدان نیز بی‌پرده این معاملات را «تامین مالی چرخشی» یا «تامین مالی فروشنده» می‌نامند؛ وضعیتی که در آن شرکت برای حفظ فروش خود، در مشتریانش سرمایه‌گذاری می‌کند یا به آن‌ها وام می‌دهد تا بتوانند به خرید ادامه دهند.
آلتمن گفت: «بله، این نوع وام‌های سرمایه‌گذاری پیش از این سابقه نداشته است.»
او ادامه داد: «اما چنین سرعتی در رشد درآمد شرکت‌ها هم تاکنون سابقه نداشته است.»
درآمد اوپن‌ای‌آی با شتاب زیادی در حال رشد است، اما این شرکت هنوز هرگز به سوددهی نرسیده است.
جای نگرانی است که بسیاری از افرادی که با آن‌ها صحبت کرده‌ام، مدام نام شرکت کانادایی «نورتل» را پیش می‌کشند؛ سازنده تجهیزات مخابراتی‌ای که با وام‌گیری گسترده برای تامین مالی مشتریانش، تقاضا برای محصولات خود را به‌طور مصنوعی بالا برد.
در مقابل، جنسن هوانگ، مدیرعامل ان‌ویدیا، در گفت‌وگو با شبکه سی‌ان‌بی‌سی از توافقش با اوپن‌ای‌آی دفاع کرد و گفت این شرکت الزامی ندارد پول سرمایه‌گذاری‌شده را صرف خرید محصولات ان‌ویدیا کند.
او گفت: «اوپن‌ای‌آی می‌تواند این سرمایه را هر طور که بخواهد خرج کند.»
او افزود: «هیچ انحصاری در کار نیست؛ هدف اصلی ما این است که از آن‌ها حمایت کنیم، به رشدشان کمک کنیم و در نتیجه کل اکوسیستم را گسترش دهیم.»
نشانه‌های هشداردهنده
کپلان می‌گوید نشانه‌های نگران‌کننده‌ای به چشم می‌خورد که حاکی از آن است بخش هوش مصنوعی، و در پی آن کل اقتصاد، ممکن است به‌زودی دچار بحران شود.
او می‌گوید در دوره‌های داغ و پرتب‌و‌تاب، شرکت‌ها معمولا از برنامه‌ها و پروژه‌های عظیمی خبر می‌دهند، بی‌آنکه هنوز سرمایه لازم برای اجرای آن‌ها را فراهم کرده باشند.
در این میان، سرمایه‌گذاران خرد نیز با شوق فراوان تلاش می‌کنند وارد موج داغ استارت‌آپ‌ها شوند.
افزایش چشمگیر سهام ای‌ام‌دی نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران در تلاش‌اند از موج ثروتی که چت‌جی‌پی‌تی به راه انداخته عقب نمانند؛ هم‌زمان، زیرساخت‌های عظیم فیزیکی برای پاسخ به عطش بی‌پایان توسعه بیشتر هوش مصنوعی در حال شکل‌گیری است.
کپلان گفت: «ما در حال پدید آوردن یک فاجعه زیست‌محیطی دست‌ساخته هستیم: مراکز داده عظیمی در نقاط دورافتاده مانند بیابان‌ها که به‌مرور فرسوده و متروک می‌شوند و مواد مضر را به محیط نشت می‌دهند، در حالی که کسی برای پاسخ‌گویی قابل پیگیری نخواهد بود چون از سازندگان و سرمایه‌گذاران‌شان دیگر اثری نمانده است.»
https://ichef.bbci.co.uk/ace/ws/800/cps ... a.jpg.webp
توضیح تصویر،اوپن‌ای‌آی در تلاش است تا پایان امسال ۵۰۰ میلیارد دلار برای تکمیل یک مجتمع ۱۰ گیگاواتی که هم‌اکنون در تگزاس در دست ساخت است جذب کند
اما حتی اگر در یک حباب باشیم، در سیلیکون‌ولی امیدوارند سرمایه‌گذاری‌های کنونی هدر نروند.
جف بودیه، توسعه‌دهنده محصولات در مرکز جامعه هوش مصنوعی هاگینگ‌فیس)، می‌گوید: «آنچه مرا دلگرم می‌کند این است که اینترنت از دل سرمایه‌گذاری‌های بیش‌از‌حد در زیرساخت‌های مخابراتی گذشته پدید آمد.»
او می‌گوید: «اگر برای زیرساخت‌های پردازش هوش مصنوعی بیش از حد سرمایه‌گذاری شود، می‌تواند به خطرات مالی منجر شود.»
او می‌گوید: «اما این سرمایه‌گذاری‌ها زمینه‌ساز محصولات و تجربه‌های جدید و درخورتوجهی خواهند شد؛ حتی چیزهایی که امروز اصلا به ذهنمان خطور نمی‌کنند.»
بسیاری هنوز به توانایی هوش مصنوعی در دگرگون‌سازی جامعه باور دارند.
سوال این است که آیا منابع مالی لازم برای تحقق جاه‌طلبی‌های شرکت‌های پیشروی این حوزه رو به پایان‌اند؟
ریهارد یارک، بنیان‌گذار خبرنامه آنکاور آلفا، می‌گوید: «به‌نظر می‌رسد ان‌ویدیا آخرین وام‌دهنده یا سرمایه‌گذار جدی باقی‌مانده باشد.»
او می‌پرسد: «جز ان‌ویدیا، چه کسی در حال حاضر توانایی دارد ۱۰۰ میلیارد دلار در یک شرکت دیگر سرمایه‌گذاری کند؟»

توضیح تصویر،سیلیکون‌ولی میزبان بسیاری از شرکت‌های بزرگ فناوری است؛ از جمله دفتر مرکزی دایره‌ای‌شکل
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درسهای زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 005

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:22 pm


تاكتيكهاى پيچیده نيروهاى جنگنده قسام وحماس كارشناسان عالي نظامي اسرائيل را متحير كرده است

آنها پیچیدگی تاکتیک‌های جنگی آن را بررسی کردند. تحلیلگران اسرائیلی به پایداری مقاومت در غزه به مدت دو سال اذعان دارند و تکنیک‌های آن را مطالعه می‌کنند.
عربی پست
اسرائیلی‌ها به مقاومت در غزه و پیچیدگی تاکتیک‌های آن اذعان دارند/رویترز
جنگ غزه بین مقاومت فلسطین و اشغالگران اسرائیلی به مدت دو سال ادامه یافت تا اینکه در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۵ توافق آتش‌بس حاصل شد. این جنگ با وجود هدف اصلی اسرائیل که پایان دادن به گروه‌های مقاومت بود، اما نه پایان دادن به پایداری مقاومت در غزه، با باقی ماندن گروه‌های مقاومت به پایان رسید.
این امر مستلزم بررسی استراتژی‌ها و تاکتیک‌های رزمی مقاومت است تا درک شود که چگونه توانست در طول دوره فرسایشی و جنگ نابودکننده در غزه دوام بیاورد، و همچنین چگونه توانست در طول دو سال جنگ، خسارات مداومی را به ارتش اشغالگر وارد کند.
طبق بیانیه‌های مکتوب و تصویری منتشر شده توسط گروه‌های مقاومت، به ویژه حماس، آنها در مقاومت خود در برابر اشغالگری اسرائیل به روش‌های مختلفی متکی بوده‌اند که مهمترین آنها عبارتند از: 
تونل‌های تهاجمی و دفاعی در نبرد.
تاکتیک‌های حواس‌پرتی و غافلگیری.
غلبه بر تکنیک‌های جاسوسی مدرن اسرائیل.
نقش محوری کمین‌ها در برخورد با متغیرهای میدانی.
این مقاومت، شکل سازمانی ارتش‌های مدرن، تاکتیک‌های جنگ چریکی را با هم ترکیب کرد و حتی از نوارهای ویدیویی به عنوان سلاحی تاکتیکی و استراتژیک استفاده کرد.

ساختار رهبری، سلسله مراتب و توزیع سلولی 
اظهارات رهبران مقاومت، به ویژه گردان‌های القسام، مبنی بر آمادگی آنها برای جنگ فرسایشی طولانی علیه ارتش اشغالگر در داخل نوار غزه ، صرفاً تهدید نبود. آنها تأیید کردند که ماه‌هاست برای این امر آماده شده‌اند و اکنون با انجام حملات غافلگیرکننده و سریع در هر منطقه ممکن، به جای رویارویی مستقیم، جنگ خیابانی را برای خسته کردن اشغالگران آغاز کرده‌اند.
گردان‌های القسام، شاخه نظامی حماس، در مقابله با تجاوز، از سیستمی متشکل از تیپ‌ها و مناطق پیروی کرد. هر منطقه تیپ مخصوص به خود را دارد و هر تیپ نیز واحدها، گردان‌ها، گروهان‌ها و دسته‌های خاص خود را. 
طبق گزارش رسانه‌های عبری، گردان‌های قسام پنج تیپ رزمی در اختیار داشت که در سراسر استان‌های نوار غزه توزیع شده بودند و شامل ۲۴ گردان، با یک گردان نخبه در هر تیپ، و تقریباً ۱۴۰ گروهان بودند. آنها در هر منطقه استحکامات نظامی داشتند و از نظر قدرت نظامی از نظر تجهیزات، پرسنل و تجربه جنگی متمایز بودند.
علاوه بر این دسته‌های نظامی تیپ‌ها و گردان‌ها، یگان‌های رزمی متعددی وجود دارند که در طول جنگ بارها از آنها نام برده شد و مهم‌ترین آنها عبارتند از: تکاوران زبده، ضد زره، مهندسی، تولید، کمین، پدافند هوایی، توپخانه، تک تیراندازها، رزمندگان استشهادی، پشتیبانی، مخابرات، بسیج و هدایت. 
نیر دووری، خبرنگار امور نظامی کانال ۱۲ ، تأیید کرد که «طی دو سال جنگ، شبه‌نظامیان توانایی خود را در انجام نبردهای دشوار، با استفاده از قابلیت‌های نظامی تهاجمی خود و جایگزینی کسانی که ترور شده‌اند با رهبران جدید، بدون مشاهده هیچ نشانه‌ای از فروپاشی قابلیت‌هایشان، علیرغم آسیب‌هایشان، ثابت کرده‌اند.»
او این را به این واقعیت نسبت داد که "شبه نظامیان خود را برای این حمله آماده کرده بودند، به طوری که رهبری ارشد هر لحظه ممکن بود ناپدید شود. آنها حتی سازوکاری برای انتقال روان و آسان فرماندهی ایجاد کردند."
او تأکید کرد که «همه این‌ها توانایی آن (قسام) را برای عمل به عنوان یک نیروی نظامی متعارف که می‌تواند در یک مدل جنگ چریکی ادغام شود، آشکار کرد، چرا که در طول ۱۷ سال کنترل خود بر غزه، مجموعه‌ای از سلاح‌ها و پایگاه‌های زیرزمینی را به عنوان مرکز فرماندهی و کنترل برای جنگ‌های آینده ساخته و قابلیت‌های موشکی دقیق‌تری را توسعه داده است.»
یوآو زیتون، خبرنگار نظامی یدیعوت آحارانوت، گزارش داد که شهادت سربازان و افسران حاضر در میدان نبرد تأیید می‌کند که حماس یک ارتش آموزش‌دیده و سازمان‌یافته با سلسله مراتب نظامی آماده کرده است. این موضوع توسط آویو کوچاوی، فرمانده سابق ارتش اسرائیل، تأیید شد که حماس را «یک ارتش، نه یک سازمان» توصیف کرد.
به نقل از دن گلدفوسن، فرمانده لشکر ۹۸، آمده است: «ما با یک آرایش رزمی کامل و سازمان‌یافته روبرو هستیم که تفکر نظامی بزرگی در پشت آن قرار دارد، خندق‌ها را با تونل‌ها به هم متصل می‌کند، تجهیزات رزمی تقویت‌شده روی زمین، نقاط دیده‌بانی، تیراندازی و تیراندازی از ارتفاعات را در اختیار دارد.»
گردان‌های قسام خودروهای اشغالگران را در نوار غزه هدف قرار دادند (آرشیو) / خبرگزاری آناتولی
از دیگر افسران نقل شده است که «تشکیلات رزمی که حماس ایجاد کرده بود، آنها را شگفت‌زده کرد، زیرا آنها از پهپادهایی که به پرواز درآوردند، سلاح‌های کشنده پرتاب کردند.» جنگ نشان داد که این ارزیابی‌ها صحیح بوده‌اند، زیرا ارتش به جای مواجهه با سلول‌های چریکی پراکنده، با دسته‌ها، گردان‌ها و لشکرهای سازمان‌یافته و آموزش‌دیده با سلسله مراتب نظامی مشخص روبرو بود.
آنها افزودند: «در بسیاری از مراحل جنگ، و پس از هدف قرار دادن وحشیانه رهبران آنها، به نظر می‌رسید که هسته‌های مسلح در غزه تابع یک ساختار فرماندهی مرکزی ثابت نیستند، بلکه به صورت افقی در سراسر نوار پخش شده‌اند و برنامه‌های خود را با توجه به تحولات میدانی و محدودیت‌های جنگ تغییر می‌دهند.»
افرایم گانور، کارشناس امور نظامی در روزنامه معاریو، در این باره می‌گوید: «هر زمان که ارتش کنترل خود را بر منطقه‌ای اعلام می‌کرد، مقاومت تلفات سنگینی به آن وارد می‌کرد و آمادگی و توانایی خود را برای به دست گرفتن ابتکار عمل و ایجاد غافلگیری نشان می‌داد، که این امر به دلیل آشنایی با جزئیات منطقه ، تسلط بر میدان، آموزش در جنگ خیابانی و نوسان بین ظاهر و پنهان، و بین جنگ زیرزمینی و روی زمین بود.»
یک منبع مقاومت فلسطین به عربی پست تأیید کرد که «دو سال جنگ ثابت کرده است که جنگجویان از سر تا پا کاملاً مجهز به زرادخانه‌ای از مواد منفجره و سلاح‌هایی بودند که قدرتشان کمتر از سلاح‌های ارتش‌های منظم نبود.»
او افزود که مبارزان مقاومت «از صدها پهپاد برای نابود کردن سامانه‌های تسلیحاتی پیشرفته و تانک‌هایی که در میان بهترین‌های جهان قرار دارند، استفاده کردند و از نظر لجستیکی بسیار آماده بودند که آنها را قادر می‌ساخت تا مدت‌ها در محاصره مقاومت کنند.»
او ادامه داد: «آنها بودجه کافی برای ایجاد یک صنعت نظامی محلی، به همراه هزاران موشک دقیق و سیستم‌های ارتباطی مدرن را در اختیار داشتند. علاوه بر این، تأسیساتی که ارتش در غزه کشف کرد، سطح بالایی از سازماندهی را نشان می‌داد که شامل اتاق‌های اداری و عملیاتی تخصصی بود. این بدان معناست که این گردان‌ها به چیزی شبیه به یک «سازمان شبه‌نظامی» تبدیل شده بودند که عملیات‌های رزمی پیچیده را مدیریت می‌کردند و این نشان‌دهنده بزرگی چالشی بود که ارتش در طول نبردها با آن مواجه بود.»

تاکتیک‌های رزمی: گره‌های رزمی، نبرد در فاصله صفر و نبرد نقطه‌ای

اول: مجموعه رزمی

به گفته امیر بوخبوط، تحلیلگر نظامی والا، یکی از روش‌های نوآورانه رزمی مقاومت در مقابله با نیروهای مهاجم در میدان نبرد، اصطلاح «گره رزمی» است. این‌ها سلول‌های کوچک و غیرمتمرکزی از رزمندگان مقاومت هستند که هر کدام بین سه تا پنج رزمنده دارند و مأموریت‌هایی مانند آتش توپخانه، هدف قرار دادن خودروهای زرهی و کاروان‌های آنها یا عملیات تک‌تیراندازی را انجام می‌دهند.
این تعداد ممکن است در عملیات نظامی متمرکز که بیش از یک مأموریت انجام می‌دهند و به تعداد بیشتری نیاز دارند، به بیش از 10 عدد برسد. این ایده مبتنی بر تشکیل یک خط دفاعی موفق است که به نقاط ضعف ارتش حمله می‌کند، توانایی‌ها و نقاط قوت آن را با استفاده از کمترین منابع موجود خنثی می‌کند. او گفت که آنها بر اساس مأموریت محول شده به آنها و کمترین تعداد در موارد تیراندازی تک‌تیراندازها تشکیل می‌شوند.
«عربی پست» از یک منبع فلسطینی در مقاومت غزه مطلع شد که «تصمیم به تشکیل گره‌های رزمی بر اساس ارزیابی قبلی رهبری مقاومت از برنامه‌های تهاجمی اشغالگران در هر منطقه از نوار غزه گرفته می‌شود. با توجه به ماهیت نبرد در آنجا، اعضای مقاومت در گره‌های خود می‌توانند فعالیت نظامی خود را در آنجا ارزیابی کنند: چه زمانی شروع کنند، چه زمانی در کمین بنشینند و کدام مکانیسم را هدف قرار دهند.»
او تأکید کرد که «همه این کارها به صورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به ارتباط با رهبری، بلکه بر اساس برنامه‌های از پیش موجود در دسترس آنها انجام می‌شود. این امر به جنگجویان استقلال در رویارویی‌شان را می‌دهد و آنها را قادر می‌سازد تا ارتش را غافلگیر کنند و کمین‌های برنامه‌ریزی‌شده‌ای را در مناطقی که گمان می‌کنند تحت کنترل آنهاست، انجام دهند. آنها همچنین می‌توانند به مکان‌های امن نقل مکان کرده و پس از اتمام مأموریت عقب‌نشینی کنند.»
او گفت: «نبردهای بسیاری نشان داده است که «باند در مجتمع خود» هفته‌ها منتظر فرصتی می‌ماند، سپس مسلح به انواع سلاح‌های کشنده از جمله گلوله، آتش تک تیرانداز، گلوله‌های توپخانه، موشک و مواد منفجره از زیر زمین بیرون می‌آید و سربازان و وسایل نقلیه را می‌کشد، زخمی و غیرفعال می‌کند.»

دوم: «نقاط جنگی منتخب»

بعدها، مقاومت به یک تاکتیک رزمی جدید، دقیق و متمرکز به نام «مناطق جنگی منتخب» روی آورد. هر منطقه تقریباً از نظر تجهیزات، تشکیلات رزمی و جنگجویان کاملاً مستقل بود. همه آنها در نبردهای شدید شرکت نمی‌کردند و بسیاری از آنها، چه به طور کامل و چه به طور جزئی، درگیر نبرد نشدند.
بخش عمده‌ای از این سرزمین، از جمله جنگنده‌ها، سلاح‌ها، مهمات و زیرساخت‌ها، در طول جنگ کاملاً عملیاتی باقی ماند. ارتش اسرائیل اذعان کرد که تاکتیک‌های رزمی حماس نیروهایش را تهدید می‌کند و همزمان با تشدید عملیات خود، استقرار نیروهای زمینی گسترده و انجام حملات مداوم، شروع به تله‌گذاری در تقریباً هر ساختمان پابرجا در غزه کرد.
اوفر شلح، رئیس سابق کمیته امور خارجی و دفاعی کنست، در یک مقاله تحقیقاتی برای مرکز مطالعات نظامی دادو اظهار داشت که وقایع‌نگاری عملیات زمینی، برتری مبارزان فلسطینی که مالک زمین بودند را بر نیروهای ارتش متجاوز، علیرغم در اختیار داشتن انواع تجهیزات نظامی، آشکار کرد.
او گفت: «شبه نظامیان روحیه بالایی از خود نشان دادند و آماده بودند تا شدیدترین خطرات را بپذیرند، همانطور که در درگیری‌های انفرادی بین تعداد محدودی از آنها و تانک‌ها یا خودروهای زرهی در فاصله نزدیک یا در فضای باز با لباس شخصی برای شکار سربازان رخ داد، تا اینکه ارتش در جریان نبرد برتری خود را از دست داد.»
او خاطرنشان کرد که «شرایط نبرد در میدان نبرد و درگیری‌های نزدیک بین سربازان و مبارزان مقاومت، برتری نسبی ارتش در فناوری و اطلاعات را کاهش داده و حتی تلفات آن را افزایش داده است.»

سوم: جنگ چریکی

نبردهای روزانه در غزه تأیید کرده است که پس از دو سال جنگ، اشغالگران در حال انجام یک جنگ فرسایشی علیه مقاومت هستند که نتایج منفی از جمله مرگ و میر و جراحات را به همراه داشته است، برخی از آنها به دلیل پریشانی روانی خودکشی می‌کنند.
او خاطرنشان کرد که در این نوع جنگ، یک ارتش منظم نمی‌تواند به راحتی پیروز شود، زیرا هیچ درگیری مستقیمی بین دو نیروی نظامی منظم وجود ندارد و پیروزی با تعداد کشته‌ها سنجیده نمی‌شود. با این حال، طبق آنچه شاکد-ساوان در مقاله خود در کانال ۱۲ ادعا کرد ، همیشه یک نبرد سیاسی و روانی در پس زمینه توسط مقاومت برای فشار بر تصمیم‌گیرندگان اسرائیلی در جریان است .
ران بن-ییشای، سردبیر نظامی یدیعوت آحارانوت، گزارش داد که شبه‌نظامیان به جای مقابله با تهاجم زمینی در نبرد مستقیم، از مواضع مقدم خود عقب‌نشینی کردند و با حملات غافلگیرکننده به گروه‌های کوچک سربازان و از زیر زمین، به دنبال تضعیف برتری تکنولوژیکی و عددی سربازان بودند.
او گفت: «"ارواح" فقط گاهی اوقات ظاهر می‌شدند، ناگهان از شبکه تونل‌ها بیرون می‌آمدند، اغلب مسلح به آرپی‌جی برای شکار سربازان، سپس به سرعت به سنگرهای زیرزمینی خود بازمی‌گشتند. گاهی اوقات، آنها در میان خانه‌های متروکه و ویران شده ناپدید می‌شدند.»
نبردهای زمینی نشان داده است که مبارزان مقاومت حرفه‌ای‌تر شده‌اند. پس از ماه‌ها جنگ و اعلام ارتش مبنی بر انحلال گردان‌هایشان در مناطق مختلف نوار غزه، آنها باتجربه‌تر شده‌اند. ارتش شاهد تغییر در تاکتیک‌های آنها و تمرکز بیشتر بر ساختمان‌های بمب‌گذاری شده است. این امر یک معضل دردناک برای مقاومت ایجاد کرده است و ممکن است در آینده بحث‌برانگیز باشد، در مورد چگونگی تکمیل هدف خود برای از بین بردن قدرت آنها، زیرا آنها علیرغم تمام ویرانی‌هایی که جنگ به بار آورده است، همچنان در زیر زمین سنگر گرفته‌اند.
یکی از جنگجویان به عربی پست گفت که روحیه آنها به دلیل شتاب شدید نبرد، عملیات دقیق بی‌شماری که انجام دادند، پایداری که از خود نشان دادند و رقابت شگفت‌انگیزی که در میدان‌های نبرد به نمایش گذاشتند، بالا به نظر می‌رسید. او گفت که این موضوع، اندک اعتبار باقی‌مانده از جنگ را از بین برد.
او گفت: «پس از آنکه اشغالگران در دستیابی به اهداف خود شکست خوردند، و در حالی که آنها قبلاً یک تانک را با یک موشک یاسین هدف قرار می‌دادند، نبردها شاهد هدف قرار گرفتن همزمان سه تانک بود. یک بار در اردوگاه جبالیا، در صحنه‌ای که سه جنگجو در کنار هم صف کشیده بودند و همزمان سه تانک را با سه موشک یاسین هدف قرار دادند. یک بار در رفح، وقتی سه جنگجو از یک تونل بیرون آمدند تا سه تانک را هدف قرار دهند، دو نفر از آنها دو بمب شواز و نفر سوم یک موشک یاسین شلیک کرد.»
تل لو-رام ، خبرنگار نظامی روزنامه معاریو، تأیید کرد که روند عملیات زمینی نشان داد که شبه‌نظامیان از قدرت زمینی لازم برخوردارند، به‌ویژه هنگام درگیری در محله‌های شجاعیه، تفاح، خزاعه و بیت حانون. سلسله درگیری‌هایی که آنها در آن درگیر شدند نشان داد که حمله زمینی گاهی اوقات وارد مرحله «جنگ متحرک» شده است، نبردهایی که در مقیاس متر اندازه‌گیری می‌شوند و «جنگ شهری» نامیده می‌شوند. هزینه آنها برای ارتش مهاجم حتی گزاف‌تر است، زیرا وسایل نقلیه آنها در حالی که از مناطق جدید عبور می‌کنند، اهداف ثابتی محسوب می‌شوند و با اکراه از آنها عقب‌نشینی می‌کنند.
او توضیح داد که این امر «ارتش را بر آن داشت تا اذعان کند که جنگ به شکل یک جنگ چریکی آغاز شده است، مسیر آن دشوار است و پیچیدگی‌های چالش‌های پیش روی نیروهایش در میدان را مجسم می‌کند. همچنین بر نیاز ارتش به یک دوره زمانی طولانی برای دستیابی به اهداف جنگ، یعنی از بین بردن توانایی‌های نظامی و سیاسی حماس و بازگرداندن سربازان ربوده شده، تأکید کرد.» 
او اشاره کرد که پس از دو سال جنگ، مقاومت توانسته کوچه‌ها، اردوگاه‌ها و محله‌های نوار غزه را به یک هزارتوی مرگبار برای سربازان تبدیل کند و تعداد کشته‌شدگان آنها را چندین برابر مجموع تلفات آنها در تمام جنگ‌های قبلی علیه غزه از سال ۲۰۰۶ تاکنون افزایش دهد.
به گفته لِو-رام، این امر با توجه به استفاده مقاومت از تاکتیک‌های بیشتر، تنوع بخشیدن به زرادخانه نظامی خود، اتخاذ جنگ خیابانی، افزایش ذخایر سلاح، شناخت دقیق از منطقه و وجود یک شبکه گسترده تونلی صورت گرفت.

چهارم: شبکه تونل‌ها، فرسایش نیروهای اشغالگر و پایداری مقاومت در غزه.

طبق آنچه خبرگزاری یهود به نقل از افسران نظامی اسرائیل گزارش داد ، مقاومت فلسطین شبکه‌ای از تونل‌های عمیق و مقاوم در برابر بمب حفر کرده و تدارکات لازم را به آنها رسانده بود. مقاومت معتقد بود که جنگ شهری برای آن آسان‌تر از جنگ هوایی است و بنابراین با تبدیل نبرد به یک نبرد خیابانی شجاعانه، یک استراتژی شهری برای مقابله با برتری تکنولوژیکی و هوایی اشغالگران تدوین کرد.
آنها تأکید کردند که مقاومت «غزه را به قلعه‌ای از موانع و سوراخ‌ها، از جمله تونل‌ها، تبدیل کرد و از کمین‌های زمینی، حملات سریع و بمب‌های استتار شده برای خسته کردن آن و غرق کردن سربازانش در نبردهای خیابانی استفاده کرد. رویکرد آن حول محور وارد کردن خسارت و آسیب به آنها، با استفاده از ترکیبی از نیروهای هیبریدی و متعارف، می‌چرخید.» 
لیلا شووال، خبرنگار نظامی روزنامه اسرائیلی اسرائیل هیوم، گزارش داد که «شبه نظامیان با تونل‌هایی که سال‌ها پیش در لایه‌های شن و خاک رس زیر خاک غزه حفر کرده بودند، با آتش و قابلیت‌های اطلاعاتی ارتش مقابله کردند و شبکه‌ای وسیع به طول صدها کیلومتر تشکیل دادند. تیم‌های کوچک از زیر زمین حرکت می‌کنند، به سطح می‌آیند، حمله می‌کنند و سپس به سرعت به آنها باز می‌گردند. بخش بزرگی از آنها به مکان‌های مختلف متصل است و همچنین ذخایر سلاح‌های خود، از جمله موشک، گلوله، تفنگ و مهمات را پنهان می‌کنند. کلیپ‌های زیادی از جنگجویان در سنگرهای زیرزمینی که در حال جمع‌آوری خرج موشک‌های ضد تانک از پرتابگرهای آرپی‌جی هستند، منتشر شده است.» 
اعضای گردان‌های قسام در یک تونل/خبرگزاری آناتولی
آوی اشکنازی، خبرنگار نظامی روزنامه معاریو، اظهار داشت که «شبه نظامیان تقریباً هر روز ضربات بزرگی به ارتش وارد می‌کنند و تصاویری را با هدف نشان دادن توانایی خود در انتقام‌گیری پخش می‌کنند. سال‌ها کنترل آنها بر نوار غزه به آنها اجازه داده است تا یک ارتش واقعی، آموزش‌دیده و مجهز بسازند.»
او تأکید کرد که آنها «با ایجاد کمین‌ها، با جهش کیفی بین هر حمله در مناطق مختلف، دفاع مؤثر از غزه را آغاز کرده‌اند. آنها در سلول‌های مستقلی سازماندهی شده‌اند که در محله‌هایی که انتظار می‌رود مورد حمله قرار گیرند، مستقر شده‌اند و مأموریت آنها دفاع از آنها از طریق سلول‌های کوچکی است که مطابق با پیشروی سربازان عمل می‌کنند.»
یک مبارز فلسطینی با عربی پست صحبت کرد و توضیح داد که «آنها که زمین‌های غزه را می‌شناسند، به دنبال مانع‌تراشی در برابر پیشروی ارتش در مناطق کشاورزی و حومه شهرها نبودند، بلکه در شهرهای پرجمعیت‌تر، جایی که نبرد بسیار دشوارتر است، تلاش می‌کردند.»
او افزود: «آنها می‌توانند از آوار برای حمله به نیروهای مهاجم استفاده کنند و انتظار می‌رود نبردها خونین‌تر باشد. خاطرات متجاوزان نشان داده است که آنها آموزش دیده‌اند تا در مواقع کمبود غذا و آب هوشیار و متمرکز بمانند، روزها را فقط با خوردن چند خرما بگذرانند و ساعت‌ها بدون حرکت بنشینند.»
در حالی که مقاومت تا حد زیادی قدرت موشکی خود را از دست داده است، «هنوز اکثر جنگجویان و سلاح‌های سبک آنها را حفظ کرده است، که همه آنها با هدف تضعیف ارتش از طریق هسته‌های فعال که به طور موثر عمل می‌کردند، علی‌رغم از دست دادن بسیاری از انبارهای سلاح آنها، به کار گرفته شدند. در همین حال، هزاران شبه‌نظامی هنوز در مناطق مختلف فعال هستند و دستورالعمل‌هایی را برای یک رویارویی طولانی بر اساس انجام حملات غافلگیرانه، در صورت اجازه شرایط در هر خیابان و میدان، دریافت می‌کنند»، همانطور که دنی اورباخ، مورخ نظامی، در مقاله خود در وب‌سایت والا تأیید کرد.
نوام امیر ، خبرنگار نظامی کانال ۱۴، به نقل از منابع اطلاعاتی در ارتش گفت که حماس به عنوان بخشی از جنگ فرسایشی، به تعمیر و استفاده مجدد از تونل‌های دفاعی بمباران شده، نصب تله‌های انفجاری در دهانه آنها و منفجر کردن آنها علیه نیروهای زمینی متوسل شده است. حماس پس از آنکه متوجه شد نبرد طولانی خواهد بود، تاکتیک‌های خود را تغییر داد، زیرا ارتش اعلام کرد که قصد دارد تجاوز خود در نوار غزه را از یک «کارزار نظامی» به «کنترل امنیتی» بر برخی مناطق، از طریق عملیات متمرکزتر در صورت نیاز، تغییر دهد. با این حال، این امر توانایی‌ها و جنگجویان آن را به سطح بی‌سابقه‌ای، فراتر از توانایی‌هایش، کاهش داده است.

پنجم: تکرار مدل «ویتنامی‌سازی»

اشغالگران قصد خود را برای تکرار سناریوی کرانه باختری در غزه پنهان نکرده و ادعا می‌کنند که هدف نهایی جنگ «کنترل شجاعیه و جبالیا، مانند نابلس، جنین و طولکرم» است. این بدان معناست که جنگ برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت و از مراحل مختلفی عبور خواهد کرد.
این امر باعث شد رزمندگان غزه برای خنثی کردن این تلاش‌ها تلاش کنند و با هر سناریوی احتمالی مطابق با شرایط موجود در میدان برخورد کنند و این پیام عملیاتی را منتقل کنند که هر کسی که قصد دارد برای مدت طولانی در غزه بماند، باید هر روز انتظار مرگ سربازان خود را داشته باشد و در باتلاق آن غرق شود. این همان چیزی است که زویکا هایموویچ، فرمانده سابق نیروی هوایی، در مقاله خود در اسرائیل هیوم نسبت به آن هشدار داد.
خاطرات جنگ نشان می‌داد که مقاومت، در حالی که زیر بمباران و جنگ است، «در ظاهر، به نظر می‌رسد که هیچ موجودیت مجسم‌شده‌ای ندارد. غایب است و وقتی هم ظاهر می‌شود، محدود به گروه‌های کوچکی است که فقط سخنگوی آن در رأس آنها قابل مشاهده است. با این حال، علیرغم فشار، شدت آتش و نیروی مخرب عظیم، انسجام خود را حفظ می‌کند.»
او تأکید کرد که مبارزان مقاومت از استراتژی‌های پنهان‌کاری و اجتناب از رویارویی مستقیم استفاده کردند، در حالی که با استفاده از جنگ چریکی، حملات تاکتیکی علیه مهاجمان انجام دادند.
نوریت یوهانان، خبرنگار وب‌سایت اسرائیلی «زمان»، به نقل از سربازان و افسرانی که از غزه بازگشته بودند، نوشت که با توجه به زرادخانه سلاح‌های ضد تانک ارتش، با مقاومت شدید و بی‌سابقه‌ای روبرو شدند. این موضوع، میزان مشکلات و خطراتی را که آنها هنگام پیشروی در خیابان‌ها و کوچه‌های غزه با آن مواجه بودند، نشان می‌دهد.
او توضیح داد که این جنگ میزان قدرت آتش پیشرفته و گسترش‌یافته مقاومت را آشکار کرد، به این معنی که به طور فزاینده‌ای بر استفاده از سلاح‌های ضد زره برای مقابله با آن، مانند موشک‌های هدایت‌شونده لیزری و مهمات ضد تانک، که منجر به کشته شدن ده‌ها سرباز شده است، تمرکز می‌کند. 
او گفت: «درست است که ما با یک جنگ نامتقارن روبرو بودیم، اما زرادخانه بهبود یافته مقاومت شامل موشک‌اندازهای نارنجک‌انداز و سلاح‌های ضد تانک، ما را از نظر کمیت شگفت‌زده کرد و متوجه شدیم که با شرایط بسیار دشواری در داخل غزه روبرو هستیم، زیرا مبارزان به شدت مسلح بودند، نه یک باند از پسران جوان با تپانچه.»
او تأیید کرد که تعداد زیادی سلاح ضد تانک در غزه مستقر شده است و این امر نگرانی‌هایی را در میان ارتش اسرائیل ایجاد کرده است، که به نظر می‌رسد بر شناسایی اهداف برای نیروهای هوایی و زمینی خود متمرکز است.
آمی روکس دومبا، سردبیر مجله «دفاع از اسرائیل»، خاطرنشان کرد که وقتی ارتش حمله زمینی خود به نوار غزه را آغاز کرد، گروه‌های مسلح صدها تله برای سربازان گذاشتند و در میان آنها در مورد نوع شبه‌نظامیانی که به زودی با آنها روبرو خواهند شد، سردرگمی ایجاد کردند. آنها همان رویکرد نظامی مورد استفاده در جنگ چریکی را اتخاذ کردند که از ویتنام شروع شد، از افغانستان عبور کرد، به عراق رسید و در جنوب لبنان به پایان رسید.
او تأکید کرد که آنها «از خانه‌هایشان، محله‌هایشان و هر کجا که باشند، می‌جنگند و بنابراین واکنش آنها به تهاجم، به الگویی برای استراتژی آنها تبدیل شده است.» 
وقتی تانک‌ها و گردان‌های پیاده نظام به غزه حمله کردند، در چند مایل اول با هیچ مقاومتی مواجه نشدند. سربازان هیچ جنگجوی دیگری را در داخل مواضعی که گمان می‌کردند در آنجا هستند، ندیدند، اما خیلی زود فهمیدند که آنها آنجا هستند، فقط در زیر زمین. به گفته دومبا، پس از عقب‌نشینی به داخل تونل‌های پر پیچ و خم، مناطقی پر از مواد منفجره و تله‌های انفجاری را پشت سر گذاشتند. 
اعضای گردان‌های قسام در غزه / خبرگزاری آناتولی

ششم: مساحت در مقابل زمان
شای لوی ، ستون‌نویس کانال ۱۲ ، خاطرنشان کرد که شبه‌نظامیان، در مقاطع مختلف جنگ، استراتژی «زمان در مقابل مکان» را در برابر تلاش‌های ارتش برای تصرف نوار غزه اتخاذ کرده‌اند و در ازای تحمیل تلفات سنگین، فضای کمی به آن «می‌دهند». آنها تاکتیک جدیدی را مبتنی بر یک اصل ساده اما مؤثر تدوین کرده‌اند: به جای دفاع از هر وجب از خاک، تمرکز به سمت پرهزینه کردن پیشروی‌هایشان از نظر تلفات انسانی و مادی تغییر یافته است.
او تأکید کرد که این امر در عملیات‌های پیشرفته‌ای که مقاومت در مناطق بیت حانون، شجاعیه و خان ​​یونس انجام داده، مشهود است. 
بنابراین، مقاومت به یک «مرکز ثقل» واحد از ارتش که بتوان آن را هدف قرار داد و حضورش در آنجا با یک حمله پایان یافت، متکی نبود، زیرا می‌خواست با وجود از دست دادن رهبری مرکزی، به فعالیت خود ادامه دهد.
او ادامه داد: «درست است که این گروه رهبران کلیدی خود را از دست داد و جایگزینی آنها آسان نیست، اما از استراتژی‌ای پیروی کرد که از جنگ‌های چریکی مدرن الگوبرداری شده بود، بر اساس توزیع گسترده توانایی‌ها و مسئولیت‌ها، که توانایی آن را در تطبیق هر از گاهی با روند نبرد نشان می‌داد.»
او گفت: «این گروه عملیات خود را بر اساس تجربیاتش با ارتش انجام می‌داد و خاطرات روزانه‌اش نشان می‌داد که تعاملاتش با ارتش بسته به اندازه و نوع نیروی مهاجم، ماهیت عملیات و دامنه آن متفاوت بوده است.»
وب‌سایت امور نظامی «ناتسیو نت » به نقل از سربازان اسرائیلی که در نبردهای زمینی در داخل نوار غزه شرکت داشتند، شرایطی را که توسط رزمندگان مقاومت با آن مواجه بودند، توصیف کرد. آنها گفتند که از دهانه‌های تونل بیرون می‌آمدند، یک موشک ضد تانک شلیک می‌کردند یا آتش می‌گشودند، سپس به تونل برمی‌گشتند، پوشش فلزی را می‌بستند و ناپدید می‌شدند.
آنها تأکید کردند که «طیف بسیار گسترده‌ای از دهانه‌های زمینی برای حمله به ما طراحی شده است و مناطق جنگی با هزاران مورد از آنها اشباع شده است که منجر به شبکه‌ای از تونل‌های شاخه‌ای می‌شود که به آنها اجازه می‌دهد از یک منطقه به منطقه دیگر، کیلومترها دورتر، حرکت کنند، علیرغم تلاش‌های نیروها برای نابودی آنها با استفاده از مواد منفجره و ابزارهای مهندسی».
او تأکید کرد که این امر در تغییر رویکرد مقاومت به تاکتیک «جنگ شهری» یعنی جنگ در مناطق باز، سوءاستفاده از وجود تونل‌ها به عنوان مسیرهای تدارکاتی و حمله به پیاده‌نظام و خودروهای زرهی، و در عین حال افزایش توانایی آن در درگیری و انهدام خودروها در فاصله نزدیک، مشهود بود. همچنین از ضعف نسل جدید واحدهای پیاده‌نظام، عدم آمادگی آنها برای جنگ شهری و عدم آشنایی آنها با زمین غزه بهره برد.
اعترافات اسرائیل به دخالت در غزه و پرداخت هزینه سنگین.
«عربی پست» مهم‌ترین اعترافات اسرائیلی‌ها را که به وحشیگری مقاومت در غزه در طول دو سال کامل اذعان کرده است، رصد کرد: 
هرزی هالوی، فرمانده سابق ارتش، اظهار داشت: «حماس مدت‌هاست که خود را برای یک دفاع سازمان‌یافته آماده می‌کند، زیرا نبرد به شیوه‌ای بسیار پیچیده، چه در زیر زمین و چه در روی زمین، در جریان است و ارتش در مناطق مسکونی و غیرنظامی می‌جنگد، که این امر، برچیدن و تخریب سیستم نظامی آن را پیچیده می‌کند و آن را به سمت انجام عملیاتی سوق می‌دهد که قبلاً هرگز انجام نداده است.»
گیدئون الیاستیم، معاون فرمانده تیپ چتربازان، اذعان کرد که «حماس از جایی به جای دیگر می‌رود و سعی می‌کند ما را غافلگیر کند و ما نباید آن را دست کم بگیریم. سال‌هاست که در حال آماده‌سازی است و من نمی‌توانم جدول زمانی برای پایان نبرد فعلی ارائه دهم، زیرا مدتی طول خواهد کشید. ترس از بازگشت احتمالی به برخی از مناطقی که ما کنترل آنها را به دست گرفته‌ایم، جذب فعالان و مسلح کردن خود در هر فرصتی، پس از نفس کشیدن، وجود دارد.»
عمر کوهن، فرمانده تیپ کماندویی، اذعان کرد که نیروهایش در حال نبردهایی هستند که هرگز در جای دیگری ندیده‌اند. حماس قابلیت‌های عملیاتی بیشتری را نشان داده است، که در نبردهای دو سال گذشته مشهود است، به ویژه با توجه به اینکه بسیاری از محله‌های مسکونی مملو از جنگجویان و تجهیزات جنگی پیشرفته‌تر، از جمله مواد منفجره با درجه بالا است که علیه ارتش استفاده می‌شود. این علیرغم از دست دادن بخش‌های بزرگی از نوار غزه و آسیب به قابلیت‌های فرماندهی و کنترل آن است. 
فرمانده واحد اگوز، بخشی از تیپ گولانی، تأیید کرد که «وقتی وارد برخی از محله‌های مسکونی غزه می‌شوید، واقعاً متوجه می‌شوید که اینها لانه‌های «زنبور» هستند.» فرماندهان ارتش اعتراف کردند که با وجود استقرار تیپ‌های نخبه برای شرکت در نبرد، به ویژه تیپ‌های گیواتی، چتربازان و زرهی، با مقاومت شدیدی روبرو شده‌اند.
ژنرال اسحاق بریک، رئیس سابق دانشکده‌های نظامی ارتش، گفت: «وقت آن رسیده که همه بفهمند جنگ غزه رو در رو و روی زمین انجام نمی‌شود. مقاومت به صورت یک جنگ چریکی عمل می‌کند و هزاران نفر از اعضای آن در شهر تونل‌هایی که صدها کیلومتر در زیر زمین امتداد دارند، مستقر هستند. آنها معمولاً شب‌ها در گروه‌های کوچک ظاهر می‌شوند و در جاده‌ها و داخل خانه‌ها مواد منفجره کار می‌گذارند، موشک‌های ضد تانک به سمت سربازان شلیک می‌کنند و تیراندازی تک‌تیراندازان را انجام می‌دهند و سپس به تونل‌ها بازمی‌گردند.»
نوکتیس دریون، محقق آمریکایی، اذعان کرد که «رزمندگان حماس از شجاع‌ترین و الهام‌بخش‌ترین گروه‌های مردمی در دوران مدرن ما هستند.»
او گفت: «درست است که چنین صحبت‌هایی ممکن است دیوانه‌وار و نگران‌کننده به نظر برسد، اما حقیقت دارد، زیرا مردان آن نه از نظر تسلیحات و نه از نظر بودجه برتر هستند و هیچ پشتیبانی هوایی، اطلاعاتی، ماهواره‌ای، نیروی دریایی یا نیروی هوایی ندارند. با این حال، آنها در حال مبارزه و مقاومت هستند.»
او مبارزان مقاومت را «مردانی عادل که از سرزمین، مردم و آینده خود دفاع می‌کنند» توصیف کرد و گفت: «آنچه بیش از همه به من الهام می‌بخشد این است که آنها در سرزمین خود، در وطن خود می‌جنگند.»
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 006

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:25 pm

پزشکیان:
صدا و سيما به اسم كارشناس در امور دخالت اشتباه ميكند
ما می گوییم نباید بیش از این تهران را توسعه داد،
صدا و سيما گزارش می دهد تهران این همه جا دارد چرا توسعه ندهیم!!!
صدا و سيما به اسم كارشناس در امور دخالت اشتباه ميكند
 


https://t.me/tv1irib_sima/32313
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 007

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:28 pm


زلزله‌ اعتماد در پنتاگون: چگونه وزیر جنگ ترامپ، احترام ژنرال‌ها را از دست داد/ واکنش تند فرماندهان ارشد به سخنرانی غیرحرفه‌ای وزیر دفاع جدید آمریکا
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 008

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:32 pm

افشاگری ترامپ علیه خودش درباره:
نقش و چراق سبز او در انفجار پیجرهای حزب‌الله لبنان
در زمانى كه هنوز رئيس جمهور نبوده است

mshrgh.ir/1759031
بعد انفجار آمریکا اعلام کرد که از این حمله اطلاع نداشته است!!. با این حال، برخی گزارش‌ها حکایت دارد که چند روز پیش از وقوع انفجار، بیمارستان دانشگاه آمریکایی در بیروت پیجرهای پزشکان و کارکنان خود را جمع‌آوری کرده است.
عليرغم اينكه فضاىداخليلبنان و حتى جهانى براى انتقام حزب الله و كوبيدن و ضربه مهلكانه به اسرائيل فراهم بود ما هيج اقدام نظامى از سوى حزب الله انجام نكرفت!!! رويكرد نرمش قهرمانانه.... و اسرائيل خاطرش آسوده شده و آنرا علامت ضعف محور مقاومت تلقي كرده و فرماندهان عالى حزبالله ونصرالله را از بين برد

سوره تبت را در نماز بخوانيد و در قنوت عوامل اين جنايت را نفرين كنيد:
اللهم تبَّ يدى الصهاينة وترامپ وطواغيت امريكا و الناتو وخُذهم اخذ عزيز مقتدر
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 009

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:35 pm


هواپیمای جدید نیروی هوایی آمریکا سقوط کرد +عکس


mshrgh.ir/1759009
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 010

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:37 pm


جنگ زرگري پاكستان با افغانستان!!!

انتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستانی ( تی تی پی ) به شمال افغانستان نشان می ‌دهد که این دو همسایه، نه در حال درگیری، بلکه در حال اجرای یک معامله امنیتی پنهان هستند. 

https://jomhornews.com/vdcaw0n6e49nay1.k5k4.html
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 011

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 7:44 pm

پنج بانک بزرگ دیگر ایران در آستانه سقوط = تمامی بانک‌های بزرگ و پرمشتری در ایران، از سپه و ملی گرفته تا تجارت و صادرات، با نسبت‌های زیر استاندارد و حتی منفی فعالیت می‌کنند


در استانداردهای بین‌المللی بازل که مبنای ارزیابی سلامت مالی بانک‌ها است، نسبت کفایت سرمایه باید حداقل ۸ درصد باشد تا بانک توان مقابله با ریسک‌ها و شوک‌های مالی را داشته باشد. در حالی که طبق آخرین آمار، نسبت کفایت سرمایه بانک آینده بیش از منفی ۳۵۰ درصد بوده است. به این معنا که این بانک نه‌تنها هیچ پشتوانه‌ای نداشته، بلکه روی وام و سپرده دیگران ایستاده است و حالا تمامی این بدهی‌ها به بانک ملی منتقل شده است.
البته این وضعیت در ایران تنها به بانک آینده محدود نیست. داده‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد از میان ۲۹ بانک فعال در ایران، دست‌کم ۱۸ بانک نسبت کفایت سرمایه زیر ۸ درصد دارند و عملا در وضعیت شکننده قرار گرفته‌اند. هشت بانک در انتهای این جدول، با کفایت سرمایه منفی هم در آستانه فروپاشی قرار دارند، از جمله بانک سپه (منفی ۲۳.۲ درصد)، ایران‌زمین (منفی ۲۱ درصد)، دی (منفی ۵۳.۵ درصد)، سرمایه (منفی ۳۲۸ درصد) و آینده (منفی ۳۶۰.۵۲ درصد).
در شرایطی که بانک سپه طبق براوردها، بیش از ۴۲ میلیون مشتری دارد، ورشکستگی احتمالی این بانک یا بانک‌های مشابه می‌تواند به بحرانی فراگیرتر در نظام مالی ایران تبدیل شود. نسبت کفایت سرمایه پایین به معنای کاهش توان بانک در ایفای تعهدات مالی است و اگر روند ناترازی ادامه یابد، خطر از دست رفتن بخش بزرگی از دارایی‌های سپرده‌گذاران وجود دارد؛ خطری که در سایه پنهانکاری سیاست‌های مالی جمهوری اسلامی عملا به مردم اطلاع‌رسانی نمی‌شود.
در بسیاری از کشورها، سقوط یک بانک متوسط می‌تواند بازار مالی را متزلزل کند، اما در جمهوری اسلامی ایران، سقوط هم‌زمان چند بانک بزرگ در حالی رخ می‌دهد که برای تضمین سپرده‌های میلیون‌ها نفر، هیچ نظارت موثری و همچنین ذخایر کافی وجود ندارد.
در حالی که بانک مرکزی ایران رسما مجوز فعالیت بانک آینده را لغو کرده و انتقال ۲۵۰ همت سپرده‌ها و تعهدات آن به بانک ملی را کلید زده، از  ناترازی پنج بانک بزرگ دیگر شامل سپه، سرمایه، دی، ایران‌زمین و موسسه ملل نیز اخباری منتشر شده است.
بر اساس اعلام‌های رسمی، بدهی بانک آینده به بانک مرکزی به رقم بی‌سابقه ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و کفایت سرمایه این بانک به منفی ۶۰۰ درصد سقوط کرده بود؛ رقمی که معنایی جز ورشکستگی مطلق ندارد.
فرشاد محمدپور، معاون نظارت بانک مرکزی، در توضیح این تصمیم تاکید کرد که «ناترازی بانک آینده اصلاح‌ناپذیر بود و تصویری غلط و خطرناک از کل نظام بانکی ایجاد کرده بود».
در استانداردهای بین‌المللی بازل که مبنای ارزیابی سلامت مالی بانک‌ها است، نسبت کفایت سرمایه باید حداقل ۸ درصد باشد تا بانک توان مقابله با ریسک‌ها و شوک‌های مالی را داشته باشد. در حالی که طبق آخرین آمار، نسبت کفایت سرمایه بانک آینده بیش از منفی ۳۵۰ درصد بوده است. به این معنا که این بانک نه‌تنها هیچ پشتوانه‌ای نداشته، بلکه روی وام و سپرده دیگران ایستاده است و حالا تمامی این بدهی‌ها به بانک ملی منتقل شده است.
البته این وضعیت در ایران تنها به بانک آینده محدود نیست. داده‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد از میان ۲۹ بانک فعال در ایران، دست‌کم ۱۸ بانک نسبت کفایت سرمایه زیر ۸ درصد دارند و عملا در وضعیت شکننده قرار گرفته‌اند. هشت بانک در انتهای این جدول، با کفایت سرمایه منفی هم در آستانه فروپاشی قرار دارند، از جمله بانک سپه (منفی ۲۳.۲ درصد)، ایران‌زمین (منفی ۲۱ درصد)، دی (منفی ۵۳.۵ درصد)، سرمایه (منفی ۳۲۸ درصد) و آینده (منفی ۳۶۰.۵۲ درصد).
در شرایطی که بانک سپه طبق براوردها، بیش از ۴۲ میلیون مشتری دارد، ورشکستگی احتمالی این بانک یا بانک‌های مشابه می‌تواند به بحرانی فراگیرتر در نظام مالی ایران تبدیل شود. نسبت کفایت سرمایه پایین به معنای کاهش توان بانک در ایفای تعهدات مالی است و اگر روند ناترازی ادامه یابد، خطر از دست رفتن بخش بزرگی از دارایی‌های سپرده‌گذاران وجود دارد؛ خطری که در سایه پنهانکاری سیاست‌های مالی جمهوری اسلامی عملا به مردم اطلاع‌رسانی نمی‌شود.
در بسیاری از کشورها، سقوط یک بانک متوسط می‌تواند بازار مالی را متزلزل کند، اما در جمهوری اسلامی ایران، سقوط هم‌زمان چند بانک بزرگ در حالی رخ می‌دهد که برای تضمین سپرده‌های میلیون‌ها نفر، هیچ نظارت موثری و همچنین ذخایر کافی وجود ندارد.
اقتصاد ایران با تحریم‌های بین‌المللی گسترده مواجه شده است. بازگشت مکانیسم ماشه در سال ۲۰۲۵ هم فشار تحریم‌ها را به اوج رساند و دسترسی بانک‌ها به منابع ارزی، سرمایه‌گذاری خارجی و بازارهای مالی جهانی را بیش‌ازپیش محدود کرد.
تحریم‌های بانکی، دارایی‌های خارجی را بلوکه کرده و مبادلات ارزی را به کانال‌های غیررسمی پرهزینه کشانده است. در نتیجه، بانک‌ها برای تامین نقدینگی به چاپ پول و اضافه برداشت از بانک مرکزی روی آورده‌اند؛ مسیری که تورم، ناترازی ترازنامه‌ها و کاهش شدید اعتماد عمومی به نظام بانکی را در پی داشته است.
آمارها نشان می‌دهد تنها ۱۰ بانک ایرانی نسبت کفایت سرمایه بالای ۸ درصد دارند که ان‌ها نیز عمدتا بانک‌هایی کوچک و با حجم معاملات محدود مانند بانک‌ مشترک ایران و ونزوئلا، بانک خاورمیانه و بانک توسعه صادرات ایران‌اند که بالاترین نسبت کفایت سرمایه را دارند، اما در نظام بانکی ایران، نقشی حاشیه‌ای ایفا می‌کنند.
در مقابل، بانک‌های بزرگ و پرمشتری دولتی و خصوصی از سپه و ملی گرفته تا تجارت و صادرات، با نسبت‌های زیر استاندارد و حتی منفی فعالیت می‌کنند. این یعنی بدنه اصلی نظام بانکی ایران برخلاف ظواهر رسمی، از درون فرسوده و بی‌پشتوانه است و تنها با سیاست‌های دستوری و مداخله‌های پرهزینه بانک مرکزی سرپا نگه داشته شده است.
ورشکستگی یا ادغام اجباری بانک‌ها در کشوری که بیش از ۸۰ درصد جمعیت آن سپرده‌گذارند، تنها یک بحران مالی نیست و بحرانی اجتماعی و سیاسی هم محسوب می‌شود، زیرا از یک‌ سو احتمال از دست رفتن دارایی‌های میلیون‌ها سپرده‌گذار وجود دارد و از سوی دیگر، شوک بی‌اعتمادی به کل نظام اقتصادی می‌تواند به افزایش فرار سرمایه، جهش نرخ ارز و تورم افسارگسیخته منجر شود.
در این شرایط دولت پزشکیان و بانک مرکزی زیر فشار شدید تحریم‌ها و کسری بودجه، حتی قدرت آن را ندارند تا در صورت ورشکستگی گسترده، از طریق صندوق ضمانت سپرده‌ها پاسخگوی تعهدات باشند؛ مسئله‌ای که باعث شده است بسیاری از کارشناسان درباره تکرار تجربه موسسات مالی دهه ۱۳۹۰ در ابعادی بسیار بزرگ‌تر هشدار دهند.
تنها در نیمه نخست سال ۱۴۰۲ نیمی از کل پول چاپ‌شده در بانک مرکزی صرف نجات بانک آینده شده بود
با تصمیم بانک مرکزی، روند انحلال بانک  آینده آغاز شده و از شنبه سوم آبان‌، تمامی شعب آن با نام «بانک ملی ایران» فعالیت خواهند کرد.
در همین حال، روز ۳۰ مهرماه، غلامحسین محسنی اژه‌ای، رئيس قوه قضاییه جمهوری اسلامی نیز در جمع دانشجویان استان ایلام، رئیس بانک مرکزی را تهدید کرد که «به وظیفه‌تان عمل کنید، چون در غیر این‌صورت ورود می‌کنیم و هزینه را برایتان بالا می‌بریم.»
او سپس افزود: «آقای فرزین، برای هر تصمیمی در مورد بانک آینده، چه برای انحلال، چه اصلاح و حتی محدودکردن اختیارات، اختیار قانونی کافی دارید. ۷ سال است که هیئت‌مدیره و مدیرعامل بانک آینده با نظر بانک مرکزی عزل و نصب می‌شود و حق انتخاب را از سهام‌داران گرفتید، اما در این ۷ سال باز هم زیان انباشته ۵۰ هزار میلیاردی این بانک چندین‌برابر بیشتر شده است. بعد از این اختیارات و انتصاب هیئت‌مدیره‌های مختلف، وضع بانک بهتر شد یا بدتر؟»
سرنوشت بانک آینده که با فسادهای کلان، بدهی‌های سنگین و دخالت مستقیم نهادهای حکومتی گره خورده، اکنون به یکی از حساس‌ترین بحران‌های نظام بانکی ایران تبدیل شده است. تا فروردین امسال مجموع بدهی‌های غیرجاری ۲۶ بانک و موسسه مالی ایران از مرز ۷۷۹ هزار میلیارد تومان گذشته بود و نام سه بانک صنعت و معدن، آینده و پاسارگاد در صدر این فهرست قرار داشت.
طبق صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده این بانک در ۹ ماه نخست سال ۱۴۰۳، زیان انباشته آن به رقم حیرت‌انگیز ۴۲۶ هزار میلیارد تومان رسیده که ۹۹ هزار میلیارد تومان آن فقط در همین دوره زمانی ایجاد شده است. این رقم با محاسبه دلار ۱۰۸ هزار تومانی در بازار امروز تهران، بیش از ۴.۶ میلیارد دلار خواهد بود.
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 012

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:06 pm


خلاصه اظهارات سرلشكر عزیز جعفری، فرمانده پیشین سپاه:

1- وعده صادق2 با تاخير انجام شد!!!
2- تأخیر در اجرای وعده صادق ۲ خواسته حضرت آقا بود
3- تأخير به دلیل وجود نقاط ضعفی بود که باید برطرف می‌شد تا حملات مؤثرتر و دقیق‌تر باشند
يعني ضعف در دقت و تاثير وجود داشت در وقتي كه فرماندهان سباه براى نقطه زنيموشكها رجزخواني و ادعاي توخالي داشتند و اين ضعف و نقص اينقدر فاحش و وسيع بود كه عمليات باسخ به دمشنرا به تاخيرانداخت در حاليكه ا زسالها قبل ادعاى قدرت و دقت داشتند
4- وبعد هم كه برتاب شد جقدردوراز اهداقمو كنار حاده وبشت درب بايكاه وووخورد
5- خلاصه به رجزخوانيهاي متصديان توجهي نكنيد ومقدارفوريت باسخ و اصابت موشكهارا درعمل بسنجيد
آيا فورا شليك شد؟ جقدر برتاب شد وجقدرخورد؟ و كجا خورد و جقدر به دمشن آسيب وارد كرد؟ و آيا حجم اصابت متناسب با ضربه دشمن بود؟
https://www.entekhab.ir/003jyK
6- اين روزها مصاحبه هاى متعددي براى توضيح عدم ضعف يا عدم ترس و جرات و يا حكيم بودن فرماندهان نظامي مي شود
  وزیر اسبق اطلاعات با بیان اینکه شهیدان رشید و باقری، نظامیان حکیم بودند، افزود: آنان با عقلانیت، تجربه و آرامش از افتادن کشور در دام هیجان‌های مقطعی جلوگیری کردند. تصمیم‌شان در سال گذشته برای پرهیز از درگیری مستقیم با اسرائیل، نمونه‌ای از تدبیر عاقلانه و خویشتن‌داری است. 
پورمحمدی تصریح کرد: اگر آنان نبودند و ما هیجان‌زده می‌شدیم، شاید درگیر جنگی می‌شدیم که جامعه توان تحملش را نداشت. این فرماندهان، میان عقل نظامی و احساس ملی تعادل برقرار کرده‌اند و همین خصیصه، آنان را در زمره‌ «حکمای میدان» قرار می‌دهد. 
https://www.entekhab.ir/003jye
در حاليكه اشكال ترس وجرات به فرماندهان وارد نيست وبه فرمانده فرماندهان مربوط ميشود

7- آخرين وضعيت شهرهاى موشكى ايران

سردار جعفرى
اگرچه ممکن است برخی بخش‌ها (انبارهاى موشكى) خالی شده باشد،
اما تا کنون هیچ کدام از این شهرها آسیب ندیده‌اند.
ممکن است ورودی‌ها مورد هدف قرار گرفته باشد
یا برای شلیک‌های بعدی آماده شوند،
اما ساختار اصلی و موشک‌ها سالم باقی مانده‌اند.
سردار علايي درباره ادامه وعده صادق ها كفته بود
ذحاير موشكي بقدر لازم نيست!!!

8- دست برتر دشمن دراطلاعات ونفوذ
سردار جعفرى:
تنها نکته‌ای که دشمن دست برتر دارد،
اشراف اطلاعاتی و غافلگیری در برخی موارد بوده که
برخی فرماندهان و دانشمندان ارزشمند ما را هدف قرار داده است، 
mshrgh.ir/1759367

لطفا بقدر موجودي موشك ونقطه زني وداشتن جرات شليك و قدرت اصابت و وجود حكمت ومصلحت وووو
شعار داده و رجزخواني كنيد

واصولا در صورت وجود توان واقعي نيازي به شعار و رجزخواني نيست

====داستان وعده صادق2======
بعد از دهها ترور فرمانددهان عالي ايراني و لبناني مقاومت امثال عماد مغنيه و جانشينانش
در فرورديين 1403 ترورو جمعي از فرماندهانعالي مقاومت مانند سرلشكر زاهدي و رضي موسوى و...بود
۱۳ فروردین/ حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق: نخستین رخداد مهم سال ۱۴۰۳، حمله موشکی اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود. به دنبال این حمله که عصر روز دوشنبه ۱۳ فروردین رخ داد، در مجموع ۱۶ نفر کشته شدند. محمدرضا زاهدی، از فرماندهان بلندپایه سپاه ارشدترین شهید این حمله اسرائیل محسوب می‌شد. محمدهادی حاجی رحیمی معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس نیز دیگر شهید شاخص این حمله بود. در جریان حمله اسرائیل به این ساختمان، ۷ فرمانده عالي نیروی سپاه به شهادت رسیدند.
كه باسخ و انتقام آنهارا ايران به عنوان حق محفوظ نكه ميداشت واقدامي نميكرد و مي كفت دشمن نميتاوند تعيين كند كه كي ما جواب ميدهيم!!!
البته 12 روز بعد وعده صادق1 را راه انداخت كه علوم شد موشكهاى خالي وبدون سرجنكي بوده وايران قصد ارسال بيام داشته
در 31 ارديبهشت وجهل روز بعد حملات به دمشق حمله اسقاط هليكيوبتر رخ داد كه در ان بنج شخصي ت مه كشور ترور شدند وايران تا به امروز رسما انرا جناست اسرائيلندانسته هرجند مسؤولانيعالياعتراف كرده اند كه كار اسرائيل بوده - عد اعتراف به جنايت اسرائيل وتبرئه او بهاطر بدهكار نشدن بيشتر از اينبه اسرائيل بوده است
اسرائيل كه ديد ايران و مقاومت روي دنده نرمش قهرمناانه وحق رد محفوظ نكهداشتن هستند
در 31 فروردین ۱۴۰۳ حمله به سامانه هاي دفاعي اس 300 نمود
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9 ... 8%A7%D9%86
ايران اول كفت سروصداى بدافند بوده
و بعد كه مواضع اسيب ديده معلوم شد
كفت خيلي مهم نبوده
اينطوري ديكر لازم به باسخ نظامي نمشد و وعده صادق2 لازم نميشد
«دلیل تأخیر در “وعدهٔ صادق ۲” نقاط ضعف بود»
محمدعلی (عزیز) جعفری در گفت‌وگوی اخیر خود دربارهٔ «دلیل تأخیر» در اجرای «وعدهٔ صادق ۲» علیه اسرائیل گفت این تأخیر به‌دلیل نقاط ضعفی بود که باید برطرف می‌شد.
این در حالی است که علی‌محمد نائینی، سخنگوی سپاه، ۱۰ مهر در گفت‌وگو با سایت «سپاه‌نیوز» گفته بود عملیات «صادق ۲» لو رفته بود.
اسرائيل در ۱۰ مرداد جمله مجدد كرد هم عليه اران هم عليه مقاومت
ترور اسماعیل هنیه: رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) که برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان به تهران آمده بود، شامگاه ۱۰ مرداد در محل اقامت خود در شمال تهران ترور شد.
بعد اين افتضاح امنيتي و فشار رهبران فلسطين متعهد شدك هوعده صادق2 را اجرا كند به انتقام هنيه
«صادق ۲» تعهدی بود که فرماندهان ارشد وقت سپاه پاسداران پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس وقت دفتر سیاسی گروه افراطی حماس، هنگام سفر او به تهران برای شرکت در مراسم آغاز ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان در میانهٔ مرداد پارسال داده بودند.
پیش از آن نیز وعدهٔ «صادق ۲» در مورد پاسخ اسرائیل به حملهٔ بزرگ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در فروردین ۱۴۰۳ مطرح شده بود اما اجرای آن با تأخیر زیاد روبه‌رو شد.
اما اين باسخاران عملي نشد تا اينكه نصرالله هم ترور شد نصرالله كه شخصيت مهميدر جبهه مقاومت بود ودر حقيقت رهر اصلي جبهه هاى مقاومت بود و جايكاه عملياومهمتر از جاكاه رهبرايران بود
اين همه بلاجواب كذاشتن حملات اسرائيل حتى بعد اين همه خسارت عظيم موقعيت ايرانزير سؤال برده بود
پس از کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، در بمباران‌های اسرائیل در ضاحیه در حاشیهٔ بیروت بود، و بعد ترور فرماندهان عالي حزب الله وحمله بيجرها وتلفات جند هزار نفري عناصرفعال حزب الله
بالأخره سپاه پاسداران شامگاه دهم مهر ۱۴۰۳، وعدهٔ «صادق ۲» را عملی کرد
و آن را پاسخی به هر سه مورد یادشده نامید:
واکنش به ترور اسماعیل هنیه،
پاسخ به حملهٔ اسرائیل در بهار
و سپس نرور نصرالله که همراه با او عباس نیلفروشان، از فرماندهان ارشد نیروی قدس نیز در مخفی‌گاه دبیرکل حزب‌الله کشته شده بود.
تأخیر زیاد در واکنش نظامی وقت جمهوری اسلامی به اسرائیل، از سوی اصول‌گرایان در حاکمیت ایران با انتقادهای زیادی روبه‌رو شد
و بعد از حملات 12 روزه اسرائیل به ایران نیز چهره‌های نزدیک به حکومت گفتند
آن تعلل‌ها موجب شد که اسرائیل در آغاز جنگ با ایران مصمم‌تر شود.
االبته علی‌محمد نائینی، سخنگوی سپاه، ۱۰ مهر در گفت‌وگو با سایت «سپاه‌نیوز» گفت عملیات «صادق ۲» لو رفته بود و دو ساعت پیش از آغاز آن، رسانه‌های فارسی‌زبان در خارج داشتند دربارهٔ آن سخن می‌گفتند،
اما با این حال حسین سلامی، فرمانده وقت سپاه، چون «به طراحی دقیق نیروی هوافضا اعتماد داشت، تعویق عملیات را نپذیرفت».
در عملیات «صادق ۲»، جمهوری اسلامی ایران با شلیک حدود ۲۰۰ فروند موشک بالستیک در دو موج، اسرائیل را هدف قرار داد اما تنها یک کارگر فلسطینی اهل غزه که در کرانهٔ باختری کار می‌کرد، کشته شد.
اسرائیل در واکنش به «وعدهٔ صادق ۲» سپاه،
در روز پنجم آبان پارسال به پدافند هوایی ایران و همچنین سایت‌های مهم نظامی جمهوری اسلامی حمله کرد؛ نتايج آن حملات زمینه را برای اسرائیل در جنگ ۱۲روزه که از ۲۳ خرداد امسال آغاز شد، فراهم کرد.
كه وعده صادق3 اجرا شد و اين عمليات با تاخير چند ساله ودهها شخصيت ايراني ولبناني و هزاران تلفات = اولين پاسخ قابل قبول نظامي ايران بود كه ميتوان به وعده صادق1 حقيقي آنرا تعبير كرد
گفته ميشود:
1- فقدان جرات كافي (ولو بقدر نتانياهو) در ستاد فرماندهي كل قوا براى پاسخگويي محكم وكوبنده و فوري ومتناسب براى هريك از هجمات اسرائيل
2- و آماده نبودن ذخائر موشكي ايران
3- و فقدان بدافند قوي كافي ايران كه بتواند مانع حملات هوايي و موشكي دشمن بشود
4- و نيز نفوذ وسيع دشمن درمراكز امنيتيونظامي وحتى مقامات عالي
مانع اقدام مناسب فوري ابران و سبب بي باسخ كذاشتن آن همه حملات دشمن بوده كه سبب جريتر كردن دشمن شده است
و بجز يمن كه ساختاري مستقل جبهه مقاومت وابسته به ايران دارد
بقيه جبهات مقاومت را يا از بين برده يا غير فعال كرده يا در حد اقدامات ضعيف نكه داشته است
5- توخالي بودن شعارهاى فرماندهان و متصديان در توانائيهاى نظامي بقدر دفع دشمن وبعد آن همه ترورها وخسارت در وقت عمل معلوم مى شود كه
اشكالاتي بود... همانكه سردارجعفري كفت
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 013

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:08 pm


زيبا كلام: این‌هایی که در مجلس هستند، عمدتا ۵ تا ۱۰ درصد رای آوردند


https://www.entekhab.ir/003k4O
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 014

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:09 pm

نورانی‌نژاد، قائم مقام حزب اتحاد ملت:

ویدیو/ اینکه شما وفاق کنی تا دعوا نشود و بگویید ۸ سال در دولت بودیم، اما دعوا نکردیم، دستاورد نیست/ مردم می‌خواهند مسئله‌شان حل شود؛ چه با دعوا، چه بی دعوا

وی افزود: مردم می‌خواهند مسئله‌شان حل شود چه با دعوا، چه بی دعوا. بارها تاکید کرده‌ام که وفاق مسئله مردم نیست، مسئله حاکمیت و سیاسیون است تا بتوانند مسائل مردم را حل کنند.
او ادامه داد: مردم حل مسائل می‌خواهند، حالا دعوا بشود یا نشود‌. خود دعوا نشدن که مسئله جامعه نبوده است. جای روش و هدف اشتباه گرفته شده است.
https://www.entekhab.ir/003k0j
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 015

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:48 pm


اسرائيلي مبارز عليه صهيونيسم كه توسط حكومت اسرائيل به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شده بود؛ بعد بيست سال در زندانهاي اسرائيل، بوسيله پيگيري هاى حماس همراه زندانيان فلسطيني آزاد شد،.

نادر سدقة، اسیر سامری که توسط مقاومت فلسطین از زندان اسرائیل آزاد شد.
اسرائيلي مبارز عليه صهيونيسم بعد بيست سال در زندانهاي اسرائيل كه بوسيله بيكيري حماس آزاد شد، او توسط حكومت اسرائیل به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شده بود. نادر سدقة، اسیر سامری که توسط مقاومت فلسطین از زندان اسرائیل آزاد شد.
https://www.youtube.com/watch?v=AmuRfoSPQhE
نادر صدقه، زندانی آزاد شده فلسطینی و رهبر برجسته گردان‌های ابوعلی مصطفی، شاخه نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین ، حملات انتحاری علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی در نادر صدقه، زندانی آزاد شده فلسطینی و رهبر برجسته گردان‌های ابوعلی مصطفی، شاخه نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین ، حملات انتحاری علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی در کرانه باختری را برنامه‌ریزی و اجرا کرد .
او در سال ۲۰۰۴ دستگیر و پس از تفهیم اتهام به ۳۵ جرم توسط اشغالگران، به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شد. او تنها زندانی در زندان‌های اسرائیل بود که به طايفه سامری بني اسرائيل تعلق داشت و او در سال ۲۰۰۴ دستگیر و پس از تفهیم اتهام به ۳۵ جرم توسط اشغالگران، به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شد. او تنها زندانی در زندان‌های اسرائیل بود که به طايفه سامری بني اسرائيل تعلق داشت و اسرائیل او را به عنوان «خطرناک» طبقه‌بندی کرده بود.
او در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، به عنوان بخشی از توافق تبادل اسرا که از توافق آتش‌بس شرم‌الشیخ در نوار غزه حاصل شد، آزاد شد .
تولد و تربیت نادر صدقة
نادر صالح ممدوح صدقا در ۱۲ ژوئن ۱۹۷۷ در دامنه کوه مقدس جرزیم در شهر نابلس در شمال کرانه باختری رود اردن متولد شد.
ریشه‌های آن به سامری‌ها (طايفه معتقد به امامت هارونى) برمی‌گردد که کوچکترین طايفه اسرائيلي در جهان هستند. آنها در قله کوه جرزیم در شهر نابلس زندگی می‌کنند و علاوه بر عربی ، به زبان عبری باستان نیز صحبت می‌کنند .
جامعه سامری در فلسطین می‌کويد که «از نوادگان واقعی بنی‌اسرائیل، متمایز از یهودیان، و دارای نسخه اصلی تورات» است.
سامری‌ها معتقدند که یهودیان هیچ حقی بر بيت المقدس  ندارند و پیوندهای محکمی با فلسطینی‌ها دارند و بسیاری از آنها در مقاومت علیه اشغال اسرائیل شرکت کرده‌اند.

https://www.youtube.com/watch?v=kWZuztmkXT0
مطالعه و شکل‌گیری علمی نادر صدقه
او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه ابن هیثم در نابلس و تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه ملک طلال در همان شهر گذراند.
در سال ۱۹۹۵، او به گروه تاریخ و باستان‌شناسی دانشگاه ملی النجاه در نابلس پیوست و مدرک لیسانس خود را دریافت کرد.

تجربه مبارزه نادر صدقه

نادر مبارزه خود را از کودکی آغاز کرد و در جریان یورش نیروهای اشغالگر اسرائیلی به نابلس، به سمت آنها سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب می‌کرد.
در دوران دبیرستان به جبهه مردمی برای آزادی فلسطین پیوست و در فعالیت‌های ملی آن شرکت کرد.
ستاره بخت او در اواسط دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه درخشید، زمانی که به صفوف جبهه اقدام دانشجویی مترقی، سازمان دانشجویی حامی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، پیوست و در کنفرانس‌های دانشجویی متعددی به نمایندگی از آن سخنرانی کرد.
با شروع انتفاضه دوم فلسطین در سال ۲۰۰۰، او در راهپیمایی‌های ملی شرکت کرد و به سمت نیروهای اشغالگر اسرائیلی سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب کرد.
بنابراین، جبهه خلق او را برای پیوستن به شاخه نظامی خود، تیپ‌های شهید ابوعلی مصطفی، انتخاب کرد.
نادر با انجام تعدادی عملیات نظامی علیه اسرائیل و کشتن سربازان و افسران ارتش اشغالگر ، در میان اعضای تیپ‌ها به جایگاه برجسته‌ای دست یافت . این امر او را به یکی از تحت تعقیب‌ترین مبارزان مقاومت در کرانه باختری تبدیل کرد.
در سال ۲۰۰۳، اطلاعات اسرائیل او را به برنامه‌ریزی و شرکت در یک حمله انتحاری در شهر پتح تیکوا در مرکز اسرائیل  که منجر به کشته شدن چهار سرباز اسرائیلی و زخمی شدن دیگران شد. این حمله در تلافی ترور جوتن رهبران جبهة الشعبيية ، فادی حنانی و جبرئیل عواد، توسط اسرائیل انجام شد.
در همان دوره، جبهه خلق او را به عنوان فرمانده شاخه نظامی خود در نابلس منصوب کرد و جانشین دو رفیقش در مبارزه، یمن فرج و امجد ملیطات، که توسط اسرائیل ترور شده بودند، شد.
نادر درباره آن دوره می‌گوید: «اقدام نظامی انتخاب من نبود،
بلکه انتخاب آن دوره بود، دوره‌ای که در آن ما به دنبال ابراز وجود و دفاع از اعتقادات، اصول و حقوق مردم خود بودیم.»
https://www.youtube.com/shorts/F1S6QVA_EDo
دستگیری نادر صدقه
ارتش اسرائیل به مدت دو سال او را تعقیب کرد تا اینکه در ۱۷ آگوست ۲۰۰۴، در یک عملیات نظامی گسترده در اردوگاه در اردوكاه پناهندگان عین بیت الماء، در غرب نابلس، دستگیر شد.
سپس او را به زیرزمین‌های مرکز بازجویی بپتاح کيفا انداختند.
در طول بازداشت، او تحت بازجویی و شکنجه شدید قرار گرفت
و در نهایت، به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان به دلیل ۳۵ فقره جرم، به ویژه عضویت در جبهه خلق برای آزادی فلسطین (PFLP) و برنامه‌ریزی و اجرای عملیات نظامی علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی و اماکن نظامی، محکوم شد.
نادر معتقد است که بازداشت او، تجربه‌اش را پالایش داد، افق‌هایش را گسترش داد و او را با نیاز مبرم به خلاقیت، بداهه‌پردازی و کاوش درون و شناخت توانایی‌هایش مواجه کرد - مهارت‌هایی که به گفته او در شرایط دیگر دستیابی به آنها دشوار بود.
به دلیل دانش گسترده و سخنرانی‌هایی که به ویژه در مورد تاریخ آرمان فلسطین ایراد می‌کرد، همبندان او به او لقب «متفکر» داده بودند.
نادر از زمان دستگیری‌اش، در تمام اعتصاب‌های غذای جنبش زندانیان در اعتراض به بدرفتاری‌های صورت گرفته علیه زندانیان توسط مدیریت زندان شرکت داشته و یکی از نمایندگان جنبش در مذاکره با مدیریت زندان بوده است.
با وجود درخواست‌های خانواده‌اش و چهره‌های سامری برای آزادی او، مقامات اشغالگر از پذیرش درخواست‌ها خودداری کردند و مانع از درج نام او در  چندین توافق تبادل اسرا شدند و مدعی شدند که او تهدیدی برای آنهاست. 
نیروهای اشغالگر همچنین او را به اتهام دریافت نامه‌ای از دبیرکل زندانی جبهه خلق برای آزادی فلسطین، احمد سعدات ، در سلول انفرادی قرار دادند .

رهايى از زندان
اشغالگران اسرائیلی در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، اسیر نادر سدکا را به عنوان بخشی از توافق آتش‌بس بین جنبش مقاومت اسلامی ( گردان‌های ابوعلی مصطفی، شاخه نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین ، حملات انتحاری علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی در کرانه باختری را برنامه‌ریزی و اجرا کرد .
او در سال ۲۰۰۴ دستگیر و پس از تفهیم اتهام به ۳۵ جرم توسط اشغالگران، به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شد. او تنها زندانی در 
زندانهای اسرائیل  بود که به طايفه سامری بني اسرائيل تعلق داشت و اسرائیل او را به عنوان «خطرناک» طبقه‌بندی کرده بود.
او در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، به عنوان بخشی از توافق تبادل اسرا که از توافق آتش‌بس شرم‌الشیخ در نوار غزه حاصل شد، آزاد شد .
تولد و تربیت نادر صدقة
نادر صالح ممدوح صدقا در ۱۲ ژوئن ۱۹۷۷ در دامنه کوه مقدس جرزیم در شهر نابلس در شمال کرانه باختری رود اردن متولد شد.
ریشه‌های آن به سامری‌ها (طايفه معتقد به امامت هارونى) برمی‌گردد که کوچکترین طايفه اسرائيلي در جهان هستند. آنها در قله کوه جرزیم در شهر نابلس زندگی می‌کنند و علاوه بر عربی ، به زبان عبری باستان نیز صحبت می‌کنند .
جامعه سامری در فلسطین می‌کويد که «از نوادگان واقعی بنی‌اسرائیل، متمایز از یهودیان، و دارای نسخه اصلی تورات» است.
سامری‌ها معتقدند که یهودیان هیچ حقی بر بيت المقدس  ندارند و پیوندهای محکمی با فلسطینی‌ها دارند و بسیاری از آنها در مقاومت علیه اشغال اسرائیل شرکت کرده‌اند.

https://www.youtube.com/watch?v=kWZuztmkXT0
مطالعه و شکل‌گیری علمی نادر صدقه
او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه ابن هیثم در نابلس و تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه ملک طلال در همان شهر گذراند.
در سال ۱۹۹۵، او به گروه تاریخ و باستان‌شناسی دانشگاه ملی النجاه در نابلس پیوست و مدرک لیسانس خود را دریافت کرد.

تجربه مبارزه نادر صدقه
نادر مبارزه خود را از کودکی آغاز کرد و در جریان یورش نیروهای اشغالگر اسرائیلی به نابلس، به سمت آنها سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب می‌کرد.
در دوران دبیرستان به جبهه مردمی برای آزادی فلسطین پیوست و در فعالیت‌های ملی آن شرکت کرد.
ستاره بخت او در اواسط دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه درخشید، زمانی که به صفوف جبهه اقدام دانشجویی مترقی، سازمان دانشجویی حامی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، پیوست و در کنفرانس‌های دانشجویی متعددی به نمایندگی از آن سخنرانی کرد.
با شروع انتفاضه دوم فلسطین در سال ۲۰۰۰، او در راهپیمایی‌های ملی شرکت کرد و به سمت نیروهای اشغالگر اسرائیلی سنگ و کوکتل مولوتوف پرتاب کرد.
بنابراین، جبهه خلق او را برای پیوستن به شاخه نظامی خود، تیپ‌های شهید ابوعلی مصطفی، انتخاب کرد.
نادر با انجام تعدادی عملیات نظامی علیه اسرائیل و کشتن سربازان و افسران ارتش اشغالگر ، در میان اعضای تیپ‌ها به جایگاه برجسته‌ای دست یافت . این امر او را به یکی از تحت تعقیب‌ترین مبارزان مقاومت در کرانه باختری تبدیل کرد.
در سال ۲۰۰۳، اطلاعات اسرائیل او را به برنامه‌ریزی و شرکت در یک حمله انتحاری در شهر پتح تیکوا در مرکز اسرائیل  که منجر به کشته شدن چهار سرباز اسرائیلی و زخمی شدن دیگران شد. این حمله در تلافی ترور جوتن رهبران جبهة الشعبيية ، فادی حنانی و جبرئیل عواد، توسط اسرائیل انجام شد.
در همان دوره، جبهه خلق او را به عنوان فرمانده شاخه نظامی خود در نابلس منصوب کرد و جانشین دو رفیقش در مبارزه، یمن فرج و امجد ملیطات، که توسط اسرائیل ترور شده بودند، شد.
نادر درباره آن دوره می‌گوید: «اقدام نظامی انتخاب من نبود،
بلکه انتخاب آن دوره بود، دوره‌ای که در آن ما به دنبال ابراز وجود و دفاع از اعتقادات، اصول و حقوق مردم خود بودیم.»
https://www.youtube.com/shorts/F1S6QVA_EDo
دستگیری نادر صدقه
ارتش اسرائیل به مدت دو سال او را تعقیب کرد تا اینکه در ۱۷ آگوست ۲۰۰۴، در یک عملیات نظامی گسترده در اردوگاه در اردوكاه پناهندگان عین بیت الماء، در غرب نابلس، دستگیر شد.
سپس او را به زیرزمین‌های مرکز بازجویی بپتاح کيفا انداختند.
در طول بازداشت، او تحت بازجویی و شکنجه شدید قرار گرفت
و در نهایت، به شش حبس ابد و ۴۵ سال زندان به دلیل ۳۵ فقره جرم، به ویژه عضویت در جبهه خلق برای آزادی فلسطین (PFLP) و برنامه‌ریزی و اجرای عملیات نظامی علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی و اماکن نظامی، محکوم شد.
نادر معتقد است که بازداشت او، تجربه‌اش را پالایش داد، افق‌هایش را گسترش داد و او را با نیاز مبرم به خلاقیت، بداهه‌پردازی و کاوش درون و شناخت توانایی‌هایش مواجه کرد - مهارت‌هایی که به گفته او در شرایط دیگر دستیابی به آنها دشوار بود.
به دلیل دانش گسترده و سخنرانی‌هایی که به ویژه در مورد تاریخ آرمان فلسطین ایراد می‌کرد، همبندان او به او لقب «متفکر» داده بودند.
نادر از زمان دستگیری‌اش، در تمام اعتصاب‌های غذای جنبش زندانیان در اعتراض به بدرفتاری‌های صورت گرفته علیه زندانیان توسط مدیریت زندان شرکت داشته و یکی از نمایندگان جنبش در مذاکره با مدیریت زندان بوده است.
با وجود درخواست‌های خانواده‌اش و چهره‌های سامری برای آزادی او، مقامات اشغالگر از پذیرش درخواست‌ها خودداری کردند و مانع از درج نام او در  چندین توافق تبادل اسرا شدند و مدعی شدند که او تهدیدی برای آنهاست. 
نیروهای اشغالگر همچنین او را به اتهام دریافت نامه‌ای از دبیرکل زندانی جبهه خلق برای آزادی فلسطین، احمد سعدات ، در سلول انفرادی قرار دادند .

رهايى از زندان
اشغالگران اسرائیلی در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، اسیر نادر سدکا را به عنوان بخشی از توافق آتش‌بس بین جنبش مقاومت اسلامی
حماس ) و اسرائیل ، آزاد کردند.
نام او در فهرست تبعیدشدگان از کرانه باختری که شامل نام ۱۵۴ زندانی با حکم حبس ابد و حبس های طولانی مدت بود، ثبت شد و به نوار غزه تبعید شد.
نیروهای اشغالگر خانواده او را تهدید کردند و از برگزاری هرگونه جشن یا بیانیه رسانه‌ای در مورد آزادی او جلوگیری کردند.
منبع: الجزیره + مطبوعات فلسطینی
https://www.aljazeera.net/encyclopedia/ ... 9%8A%D9%84

mshrgh.ir/1759832
https://cdn.mashreghnews.ir/d/2025/10/2 ... 1558342000
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 016

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:55 pm

کشت فراسرزمینی امارات و عربستان در آفریقا

براساس گزارش‌های رسمی، عربستان در سال ۲۰۲۲ بیش از ۲۰ میلیارد دلار مواد غذایی و محصولات کشاورزی از کشورهای آفریقایی وارد کرده است. همچنین، این کشور در ۴۲۷ پروژه کشاورزی در ۴۴ کشور مشارکت داشته که ارزش آن‌ها در مجموع ۲.۵ میلیارد می‌شود. همچنین، امارات و عربستان به طور مشترک ۴۰۰ میلیون دلار در کشاورزی سودان سرمایه‌گذاری کرده‌اند. پس از اولین اجلاس سران سعودی-آفریقایی در نوامبر ۲۰۲۳، این کشور تعاملات کشاورزی خود را با غنا، سنگال، ساحل عاج و نیجریه افزایش داده است.
در سال ۲۰۲۳ عربستان ۳۴ سد کشاورزی و سیستم آبیاری در مالی، موریتانی، سنگال، بورکینافاسو، نیجر، سودان و چاد را به مبلغ بیش از ۹۰۰ میلیون دلار تأمین مالی کرده است. سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی از جمله تولید پنبه و شکر در آفریقای مرکزی، سومالی، سودان و اوگاندا، و همچنین تأمین مالی پروژه‌های کشاورزی در اوگاندا، بورکینافاسو، تانزانیا، توگو و گینه بیسائو نیز انجام شده است.
همچنین، امارات بیش از ۳۸.۸ میلیارد دلار مواد غذایی و محصولات کشاورزی از آفریقا وارد کرده است. این کشور سرمایه‌گذاری‌های گسترده در کشاورزی و تأسیسات فرآوری مواد غذایی، تلاش کرده تا منابع کشاورزی در آفریقا را تأمین کند. یک شرکت اماراتی ۵۰ هزار هکتار در سودان کشت فراسرزمینی می‌کند. در اوگاندا نیز امارات در حال ساخت یک منطقه آزاد کشاورزی به مساحت ۲۵۰۰ هکتار برای فرآوری و ارسال مواد غذایی به امارات است. همچنین، شرکت ADQ ابوظبی ۵۰۰ میلیون دلار برای تولید مواد غذایی در کنیا اختصاص داده است. البته، امارات کشت فراسرزمینی قابل توجهی در زیمباوه نیز دارد و اکنون به دنبال اجاره زمین در کشور همسایه آن یعنی زامبیا است. یک شرکت دیگر اماراتی، تقریبا ۷.۵ میلیون هکتار زمین در زیمبابوه را برای اهداف کشاورزی خریداری کرده است
mshrgh.ir/1760591
تاملات:
موضوع كشت فرارسرزميني براى تامين نيازهاى ايران هم سالهاست كه در دولت ومجلس مطرح است و حتى در مستندهايي = مثل ثريا فوايد آن تحقيق ونشان داده شده است،
مثلا: در كشورهاى افريقايي امكان توليد گوشت گوسفند به قيمتي كه درفرودگاه تهرا به قيمت كيلويي دو دولار قابل تحويل است مطرح شده است و آن هم توسط مدييران و شركتهاى ايراني
= اين قيمت بخاطر اين است كه دولتهاى افريقايي زمين تقريبا رايگان در اختيار گذارده وآب هم رايگان است و كارگر هم خيلي ارزان
اما شبكه فساد اقتصادي حاكم در ايران مانع از عرضه اين محصول به اين قيمت نازل و مناسب شده
و امروزه گوشت گوسفند دربازار ايران حدود ده دلار ارائه مي شود
كه با حقوق ريالي ساقط وگرانيهاى ديگر گوشت براى عموم مردم (طبقه متوسط و فقير) دير به دير براى عموم و به مقدار كم فراهم مي شود
---------
بدتر از همه اينكه
دولت تانزانیا هزار هکتار زمین حاصل‌خیز به ایران اهدا می‌کنه اما پس از یک دهه بی‌عملی، اونو پس می‌گیره
mshrgh.ir/1629855
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

درس زمانه شناسی جمادى الأولى 1447 شماره 017

پستتوسط 00343179 » جمعه اکتبر 31, 2025 8:58 pm


به مادران فرزندآور به مدت ۲ سال، ماهیانه ۲ میلیون تومان بابت هزینه پوشاک و خوراک هر فرزند پرداخت خواهد شد

https://www.entekhab.ir/003kCT
اصل طرح حمايت از مادران خوب است،
اما مشوق نيست مگر در روستاهاي دور از شهرها
بايد
بيمه سلامت كاملا رايگان جهت مادر و فرزند تامين شود،
+ براى افراد فاقد منزل ملكي زمين رايگان در نواحي مسكوني داده شود
+ مبلغ مساعدت هم از هزينه پوشك كودك بيشتر باشد
00343179
 
پست ها : 6027
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm


بازگشت به درسهای زمانه شناسی سال 1447


Aelaa.Net