احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

ارائه موضوعي شمارگان منتشره از{گاهنامه معرفت به زمان}

مدير انجمن: نبض زمان

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 7:59 pm

انفجار جلسه سه هزار نفره ملايان طالباني در قندهار


طالبان امروز جلسه بزرگی را با حضور بیش از ۳ هزار ملا هوادار این گروه در

منابع محلی می‌گویند این انفجار در جلسه بزرگ علمای طالبان انفجار رخ داده که بیش از ۴۰ تن از سران این گروه کشته شده اند.
یک منبع دیگر به صدای افغانستان می‌گوید انفجار در دفتر والی قندهار رخ داده است.
صدای یک فرمانده طالبان که در اختیار ما قرار گرفته می‌گوید آمار تلفات زیاد است.
قندهار برگزار کرده بود.

https://www.panjshirnews.com/news/1771/

Image

https://www.panjshirnews.com/news/1769/

اللهم خذهم اخذ عزيز مقتدر اللهم بك عليهم اللهم بك عليهم اللهم لاتبقي ولاتذر

Image

https://peshgo.com/fa/2022/08/18/%D8%AA ... 8C-%D8%AF/

انفجار اجتماع طالبان در قندهار زمانی صورت گرفته که اميرالفاسقين طالبان (ملا هبت‌الله آخوندزاد)ه، رئیس طالبان، در حال سخنرانی بوده است.

https://www.mashreghnews.ir/news/1409465/
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 8:42 pm

خواهرخواندگی جمهوری اسلامی (تحت حاكميت حقانى هاى قم) و امارت اسلامی (تحت حاكميت حقانى هاى قندهار) چقدر دوام می‌یابد؟


جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه، تنها کشوری بود که از طالبان زخم خورده بود. اما دشمن مشترک، این دو رقیب اسلام‌گرا را در یک جبهه قرار داد.
ایران در تحولات منتهی به سقوط کابل در آگست ۲۰۲۱، از گروه طالبان حمایت سیاسی، مالی و تدارکاتی کرد.

گروه طالبان در سال ۱۹۹۸، زمانی که مزارشریف را تصرف کرد، ۱۱ شهروند ایرانی را کشتند که گفته شد شماری از آنها دیپلمات و یک نفر خبرنگار بوده است. ایران در آن زمان از ائتلاف شمال، شامل گروه‌های تاجیک،‌ هزاره و ازبک حمایت می‌کرد که علیه طالبان می‌جنگیدند. با سقوط کابل به دست طالبان، ایران هم سفارت خود را به مزارشریف منتقل کرد که هنوز به دست طالبان نیفتاده بود.
در پی کشته شدن "دیپلمات‌ها و خبرنگار" ایرانی در مزارشریف، تنش میان طالبان حاکم بر کابل و حکومت ایران بالا گرفت،‌ تا جایی که جمهوری اسلامی حدود هفتاد هزار سرباز خود را به پشت مرزهای غربی افغانستان برد.

یک خبرنگار می‌گفت در یک گفتگوی تلفنی با ملا عمر، رهبر وقت طالبان، درباره احتمال درگیری ایران با شبه‌نظامیان تحت امر او پرسیده بود. ملا عمر پس از انکار احتمال درگیر شدن طالبان و جمهوری اسلامی ایران و یادآوری مشترکات دینی و دشمن مشترک (امریکا) گفته بود "باز اگر حمله کردند، تا اصفهان آن‌ها را می‌رانیم".
رهبر طالبان در این نقل قول، به لشکرکشی سال ۱۷۲۲ محمود افغان به اصفهان اشاره داشته است که منجر به سرنگونی سلطنت ۲۲۰ ساله صفویان شد. این واقعه برای ایرانیان دردناک تمام شد و در تاریخ این کشور به "فتنه افغان" معروف است.
اما درد "فتنه" قرن هجدهم و زخم کشتار “دیپلمات‌ها” در پایان قرن بیستم، باعث نشد ایران برای بیرون راندن "دشمن مشترک" مورد نظر ملا عمر، یعنی امریکا از افغانستان، دست دوستی به سوی گروه طالبان دراز نکند.

پیشینه رابطه ایران و طالبان؛
ویزای ایران و مهرهای متعدد ورود و خروج در پاسپورت رهبر کشته شده طالبان؛
از سال ۲۰۱۵ گزارش‌هایی وجود داشت که ایران برای کنترل مرزهای شرقی خود علیه داعش،‌ تفاهم‌ و همکاری‌هایی با شورشیان طالبان در افغانستان داشته است.
ملا اختر منصور،‌ دومین رهبر طالبان،‌ در سال ۲۰۱۶ در بازگشت از ایران در خاک پاکستان کشته شد و پیش از آن گزارش‌های زیادی وجود داشت که از دست ستیزه‌جویان طالبان جنگ‌افزارهای ساخت ایران به دست آمده است. اما ایران، داشتن رابطه با طالبان را انکار می‌‌کرد.
جمهوری اسلامی سرانجام در اواخر سال ۲۰۱۸ پذیرفت که با طالبان سر و سری داشته است. این زمانی بود که گفتگوهای امریکا و طالبان جدی شده بود.

جواد ظریف، میزبان ملا برادر و همراهانش بود.
پیش از امضای توافق میان طالبان و زلمی خلیلزاد، نماینده امریکا در دوحه قطر، جواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران تاکید کرد که طالبان باید بخشی از آینده افغانستان باشد. وزارت خارجه ایران در فبروری ۲۰۲۰ میزبان ملا برادر، معاون فعلی رییس‌الوزرای طالبان و هیاتی از این گروه در تهران بود.
در بهار و تابستان ۲۰۲۱ که حملات طالبان به شهرهای مختلف افغانستان اوج گرفت، بسیاری از مناطقی که پیش از جاهای دیگربه دست طالبان افتاد، مناطق هم‌مرز با ایران بود. گزارش‌هایی وجود داشت که ایران در مناطق شرقی خود به شبه‌نظامیان طالبان آموزش نظامی می‌دهد و از بودجه هنگفت سپاه قدس، به صورت بی‌حساب و کتاب به طالبان کمک می کند. ایران این گزارش‌ها را تایید نمی‌کرد، همانطور که داشتن دفتر طالبان در تهران و مشهد را تکذیب کرده بود.

http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=171045
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 9:36 pm

مرور بر تاريخ حكام افغانستان بعد از برينتانيا

از شاه امان‌الله تا ملا هیبت‌الله، افغانستان به استقلال واقعی دست نیافت

۲۸ مرداد، یکصدوسومین سالروز استقلال افغانستان از بریتانیا است. امارت اسلامی طالبان که خود را بانی استقلال جدید این کشور از چنگ آمریکا می‌داند، به مناسبت این روز بیانیه‌ای صادر و سعی کرد سلطه بر افغانستان را پایان یک اشغال دیگر نشان دهد و قدرت گرفتن خود را به مثابه استقلال دوباره افغانستان به افکار عمومی تزریق کند. اما واقعیت این است که علی‌رغم اعلام استقلال امیر امان‌الله خان از بریتانیا هم افغانستان همچنان به قدرت‌های بزرگ وابسته ماند و امروز نیز طالبان در حالی بر طبل مستقل بودن امارت اسلامی می‌کوبند که سیاست‌های داخلی و خارجی‌شان تابع خواسته‌های پاکستان است.
امیر امان‌الله خان دوم اسفند سال ۱۲۹۷ شمسی در کابل اعلان پادشاهی کرد و گفت که افغانستان پس از این به صورت یک کشور مستقل در امور داخلی و خارجی خود عمل می‌کند. این اعلان استقلال هرچند با نامه به اطلاع مقام‌های «هند بریتانیا» [یا راج بریتانیا؛ حکومت بریتانیا بر شبه قاره هند طی سال‌های ۱۸۵۸ تا ۱۹۴۷] رسانده شد، با واکنشی روبرو نشد و حتی به آن جواب هم ندادند.
امان‌الله خان بار دیگر در فروردین ۱۲۹۸ شمسی در کابل طی‌ خطابه‌ای آتشین، اعلام استقلال کرد و به بریتانیا هشدار داد که دخالت این کشور در امور افغانستان را نخواهد پذیرفت. این خطابه نیز هیچ واکنشی در پی نداشت. در همین حال، در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹(۲۳ فروردین ۱۲۹۸) در ایالت پنجاب، شورش امرتسر رخ داد و بریتانیایی‌ها در منطقه جالیان والاباغ صدها هندو را به رگبار بستند. پس از آنکه امان‌الله خان از آن واقعه آگاهی یافت، با برگزاری یک لویه جرگه‌، علیه بریتانیایی‌ها اعلام جهاد کرد.
پس از این اعلام جهاد، بریتانیاها کمی تکان خوردند و نامه نایب‌السلطنه هند بریتانیا به دست امان‌الله خان رسید. در این نامه، بدون اشاره به استقلال افغانستان، مسئله تداوم پیمان افغانستان و هند بریتانیا که میان امیر عبدالرحمن‌خان و به دنبال آن امیر حبیب‌الله خان امضا شده بود، مطرح شد و اینجا بود که امان‌الله خان فرمان بسیج نیرو به سمت مرزهای هند بریتانیا را صادر کرد.
در دوم مه ۱۹۱۹ (۱۱ اردیبهشت ۱۲۹۸) جنگ میان نیروهای هند بریتانیا و افغان‌ها آغاز شد. افغان‌ها از سه جبهه به انگلیسی‌ها حمله کردند؛ جبهه قندهار، پکتیا و جلال‌آباد. نیروهای افغان در آغاز پیشروی‌های زیادی داشتند اما حملات هوایی بریتانیا به جلال‌آباد و کابل و ترس مقام‌های دربار امان‌الله خان به ترک جنگ منجر شد و پس از آن، در نشست راولپندی که ۸ اوت ۱۹۱۹ (۱۶ مرداد ۱۲۹۸) برگزار شد، معاهده راولپندی به امضا رسید و استقلال افغانستان به رسمیت شناخته شد. این معاهده سپس در نوامبر ۱۹۲۱ (آبان ۱۳۰۰) در کابل هم رسما امضا شد و افغانستان استقلالش را به دست آورد.
با این حال به گواهی تاریخ، استقلال افغانستان هیچ دستاوردی برای افغان‌ها به همراه نیاورد؛ زیرا نه سرزمین‌های ازدست‌رفته خود را پس گرفتند و نه امتیاز دیگری نصیبشان شد. تنها چیزی که برای افغان‌ها ماند، روزی برای افتخار کردن به نام استقلال بود.


امان‌الله خان پس از کسب استقلال،

به خصوص پس از سفر شش ماهه امان‌الله خان به ایران ترکیه و کشورهای اروپایی و مشاهده کشف حجاب خانواده او، شروع به اقدام‌هایی در جهت تغيير التزامات ديني و تبعيت از غرب افتاد. اما این اقدامات خیلی سریع با واکنش تند روحانیون و مردم مذهبي روبرو شد. علما رسما امان‌الله خان را به کافر شدن نسبت کردند.
پس از آن، شورش‌ها یکی پس از دیگری رخ دادند
و سرانجام امان‌الله خان مجبور شد افغانستان را ترک کند.
امیر حبیب‌الله کلکانی به کمک همین روحانیون قدرت را به دست آورد و خود را امیرالمومنین خواند.
عملکرد و دیدگاه حبیب‌الله کلکانی با آنچه طالبان امروز انجام می‌دهند، تفاوت چندانی نداشت؛ او نیز مدارس دخترانه را بست، حجاب را رسمي کرد و اجرای شریعت را به سخت‌ترین شکل آن رواج داد.
اما مخالفت

پشتون‌ها با وي شروع شد
مخالفت‌ها با حبیب‌الله کلکانی فقط جنبه قومی داشت؛
زیرا پشتون‌ها برای اولین بار پس از ۱۰۰ سال می‌دیدند که یک تاجیک به قدرت رسیده است.
بنابراین نادرخان با پشتوانه قومی پشتون‌های جنوب و شرق افغانستان حبیب‌الله را کنار زد و به قدرت رسید.
تا این زمان، مسئله استقلال تقریبا از یاد مردم رفته بود
و نادر خان برای دوام قدرتش ناگزیر شد به هند بریتانیایی کرنش کند. او تا زمان مرگ به انگلستان وفادار ماند.

با کشته شدن نادر خان، محمد ظاهر، فرزند ۱۸ ساله او به قدرت رسید؛ اما در عمل این دو عموی او یعنی سردار شاه محمود خان و سردار هاشم خان بودند که قدرت را در اختیار داشتند. آنان تا زمانی که محمد ظاهر شاه توانست قدرت خود را باز یابد، بر سیاست خارجی افغانستان هم تاثیر داشتند و تلاش کردند مانند برادرشان نادر خان، با بریتانیا رابطه خوبی داشته باشند.
اما محمدظاهرشاه تلاش کرد دوره حکمروایی‌اش در بی طرفی کامل در عرصه معاملات جهانی بگذرد و تا حد زیادی هم موفق شد.
تا اينكه كودتا بر عليه ظاهرشاه شد و محمد داوودخان حاكم شد و

در دوران حکمروایی او (۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷) بود که نفوذ روس‌ها بر افغانستان روزبه‌روز بیشتر شد.
محمد داوود خان بالاخره وضعیت را درک کرد و خواست اوضاع را تغییر دهد اما کودتای افسران كمونيست هفتم اردیبهشت 1358 رخ داد و او و تمام خاندانش از دم تیغ گذرانده شدند.

دوره ۱۴ ساله حاکمیت مارکسیست‌ها در افغانستان را می‌توان دوره افول استقلال افغانستان دانست.
حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان دهه نیمه اول دهه ۶۰ را کاملا تحت سیطره روس‌ها گذراند.
روس‌ها در همه مراکز قدرت صاحب نفوذ بودند و هیچ‌چیز بی‌اجازه آنان قابل اجرا نبود.
تنها اواخر دهه ۶۰ بود که دکتر نجیب‌الله تلاش کرد خود را یک رهبر مستقل نشان دهد؛ اما دیگر باور عموم به دولت او از بین رفته بود.
با شورش مجاهدين از همه قوميتها و مذاهب (بشتونها و تاجيكها و هزاره ها ووو) سقوط دولت دکتر نجیب‌الله، افغانستان به بخش‌های متعدد تقسیم شد؛
هرچند همه خود را زیر پرچم دولت اسلامی افغانستان می‌دانستند، در عمل در جغرافیای تحت تسلط خود خودمختار و آزاد بودند.
تنش‌های حزبی و جناحی زمینه را برای ظهور طالبان میسر کرد.
این گروه با حمایت مستقیم پاکستان، بخش اعظم افغانستان را به تصرف درآورد و تقریبا ۷۰ سال پس از امارت حبیب‌الله کلکانی، دوباره امارتی اسلامی در افغانستان شکل گرفت و ملا عمر امیرالمومنین شد.
در این دوره هم، تنها چیزی که مطرح نبود، استقلال افغانستان بود؛ طالبان هم کاملا تحت نفوذ پاکستان قرار داشتند.
سقوط طالبان به دست ناتو، دولت جمهوری را در افغانستان به وجود آورد اما واقعیت این بود که دولتی به نام جمهوری اسلامی افغانستان، بیش از به حد جهان خارج وابسته بود؛ تا حدی که با اعلام خروج نیروهای نظامی ناتو از افغانستان و حتی پیش از خروج کامل آن‌ها، از هم پاشید.
حالا در حالی که یک سال از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان می‌گذرد، امارت اسلامی می‌خواهد خود را نخستین دولت مستقل، آزاد و حامی استقلال افغانستان بداند. این در حالی است که رهبرانش هر روز در حال گدایی کردن مشروعیت برای خودند.


فعاليت داعش خراسان در ايام حكومت طالبان
در حالی که یک سال پیش طالبان کابل را تصرف کردند، تهدید شاخه خراسان گروه داعش در این مدت عمدتاً در شرق افغانستان متمرکز بوده است. جایی که از سطح بالای حمایت جامعه سلفی برخوردار است.
طالبان متعاقباً، شبکه‌های داعش و اشخاص مظنون به این گروه را سرکوب کردند. منابع درون جامعه سلفی از کشته شدن تا ٢٠٠ نفر غیرنظامی در نتیجه دادگاه‌‌های صحرایی طالبان، خبر داده‌اند. برای مهار خشونت، مقامات طالبان مجبور به مداخله شدند وهمچنین به علمای سلفی پیشنهاد مذاکره دادند.
ارزیابی تأثیر واقعی این اقدامات طالبان علیه داعش آسان نیست، زیرا زمان کافی سپری نشده است تا بدانیم اینکه آیا داعش شاخه خراسان متحمل آسیب بنیادی شده است یا نه.
با این حال، سطح فعالیت‌های آن، دست‌کم در ننگرهار، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و گزارش‌هایی از پیوستن افراد داعش به طالبان نیز وجود دارد.
داعش از آن زمان تاکنون تلاش‌های خود را به سمت شمال سوق داده است و این می‌تواند نمایانگر آن باشد که شرق افغانستان پتانسیل خود را به عنوان بستر اصلی و پایگاه داعش، کم کم از دست می‌دهد.
یکی از روش‌های طالبان برای سرکوب داعش، ندادن فضای تبلیغاتی در رسانه‌ها برای این گروه است. داعش البته سال‌هاست روش استفاده از رسانه‌ها را برای پوشش دادن فعالیت‌های خشن خود مطابق حال افغانستان تنظیم کرده است. دقیقاٌ کاری که در دیگر نقاط نیز انجام داده است. هیاهوی رسانه‌ای از نظر جذب نیرو و جمع‌آوری پول به «دولت اسلامی» کمک کرده است. طالبان، گرچه در گذشته به اندازه داعش، رسانه‌‌محور نبودند، اما نقش رسانه‌ها را به خوبی می‌دانند و از همین رو، پوشش خبری فعالیت‌های داعش را محدود کرده‌اند.
حملات موشکی از خاک افغانستان به آسیای مرکزی یکی از راه‌های بوده است که داعش سعی در دور زدن محاصره رسانه‌ای طالبان کرده است. از سوی دیگر، حملات کورکورانه با تلفات جمعی برای داعش تازگی ندارد و توانسته است محدودیت‌های وضع شده‌ طالبان را خنثی کند.

سرکوب و در عین حال تلاش برای باصطلاح کنارآمدن با علمای سلفی، دو محور مبارزه طالبان علیه داعش در افغانستان است.
با توجه به اینکه استراتژی داعش در گذشته روی تاثیر در شرق افغانستان به عنوان پایگاه اصلی سرباز‌گیری متمرکز بود و همچنین برای به چالش کشیدن کنترل طالبان بر شهرها حملات تروریستی شهری، را راه‌اندازی می‌کرد، می‌توان گفت که این رویکرد طالبان نسبتاٌ درست بود. حملات شهری در زمستان سال‌های ٢٠٢١-٢٠٢٢ به اوج خود رسید.
جلال‌آباد در جنگ شهرها جایگاه دوم را پس از کابل دارد. موج حملات داعش به دلیل سرکوب گری طالبان در این شهر کُند شده است.
در کابل نیز داعش خسارات قابل توجهی را متحمل شده است، اما به خاطر نیروهای تازه نفس و احتمالاً به دلیل نیروهای کمکی که از جاهای دیگر فرستاده شده است، توانسته است به حملات خود ادامه دهد.
به نظر می رسد که این کارزار داعش عمدتاً خودجوش بوده و فاقد پایه اطلاعاتی مرکزی دقیق است. همچنین، عمدتاً بر روی اهداف بسیار نرم، مانند معابد و مکان‌های مذهبی، مدارس و غیره متمرکز شده است
و نتوانسته ساختار فرماندهی طالبان را هدف قرار دهد.
این کارزار در شهرهای دیگر نیز ادامه یافت و حملات بیشتر ولی کوچکتر در مزار شریف، هرات، فیض آباد و قندهار انجام شد.

با شروع سال ٢٠٢٢ روشن بود که استراتژی فوق باعث فروپاشی نظام «امارت اسلامی»، نامی که طالبان برای خود بکار می‌برد، نخواهد شد.
با یک تغییر رویکرد، داعش به سمت افزایش حملات در مناطق روستایی، به ویژه مناطقی که قبلاً در آنها فعال نبود، مانند بلخ و هرات، روی آورد. همان‌طور که قبلاً ذکر شد، داعش همچنین تلاش کرده است تا با انجام حملات راکتی به ازبکستان و تاجیکستان، باعث شرمساری طالبان شود.
منابع درون این سازمان اخیراً گفته‌اند که مرکز داعش شاخه خراسان از ننگرهار و کنر به عنوان بستر سنتی خود فاصله گرفته و روی بسترسازی در شمال و شمال شرق تمرکز کرده است. داعش، شمال و شمال شرق را به عنوان زمینه‌های امیدوار کننده سربازگیری می‌داند و در حال سرمایه‌گذاری بالای ایجاد مراکز آموزشی در آنجا است. بنابر گزارش‌ها شماری از این مرکزها در بدخشان، قندوز و جوزجان باز شده‌اند و دست‌کم یک مرکز دیگر برای بلخ در نظر گرفته شده است.
داعش شاخه خراسان همچنین قصد دارد برنامه متزلزل «جهاد» خود را در آسیای مرکزی از سر بگیرد و مدعی است پس از یک وقفه طولانی، سربازگیری در آنجا را آغاز کرده است.
داعش همچنین به تلاش‌های خود برای جذب دانشجویان دانشگاه‌های افغانستان، به‌ویژه دانشجویان دانشکده‌های شرعیات ادامه می‌دهد که در آینده از آنها به عنوان دعوتگران و مبلغین استفاده خواهد کرد.
در مقابل، تلاش‌های اولیه برای جذب سربازان پیشین نظام جمهوریت بسیار زود با تصمیم شورای رهبری متوقف شد و دستور اخراج افرادی که قبلاً جذب شده بودند همراه با فرماندهانی که آنها را جذب کرده بودند، صادر شد.
برآوردهای منابع داخلی داعش شاخه خراسان نشان می‌دهد که شمار تازه واردان، بالغ به ١٥٠ تا ٢٠٠ نفر در ماه می‌گردد. البته نیروی حمایتی غیر جنگی هم شامل این رقم می‌گردد. گفته می‌شود که این یک پیشرفت قابل توجه در مقایسه با ماه‌های اولیه پس از تغییر رژیم در کابل است.
با این حال، تحول خاصی وجود ندارد که بتواند به «داعش» اجازه دهد تا به سرعت به یک چالش بزرگ برای طالبان تبدیل شود.
همچنین باید اضافه کرد که داعش خراسان تلفاتی نیز می‌دهد و شماری از افراد این گروه نیز به طالبان پیوسته‌اند.
بنابراین در حالی که ممکن است اکنون پس از چند ماه افول، رشد داشته باشد، اما هنوز نمی‌توان گفت که با سرعت زیادی در حال گسترش است.

برآوردهای منابع داخلی داعش شاخه خراسان نشان می‌دهد که شمار تازه واردان، بالغ به ١٥٠ تا ٢٠٠ نفر در ماه می‌گردد. البته نیروی حمایتی غیر جنگی هم شامل این رقم می‌گردد. گفته می‌شود که این یک پیشرفت قابل توجه در مقایسه با ماه‌های اولیه پس از تغییر رژیم در کابل است.
با این حال، تحول خاصی وجود ندارد که بتواند به «داعش» اجازه دهد تا به سرعت به یک چالش بزرگ برای طالبان تبدیل شود.
همچنین باید اضافه کرد که داعش خراسان تلفاتی نیز می‌دهد و شماری از افراد این گروه نیز به طالبان پیوسته‌اند.
بنابراین در حالی که ممکن است اکنون پس از چند ماه افول، رشد داشته باشد، اما هنوز نمی‌توان گفت که با سرعت زیادی در حال گسترش است.

اینکه داعش با سرعت رشد نمی‌کند، توسط ارقام عضویت به این گروه نیز به عبارتی قابل تأیید است.
منابع تخمین می‌زنند که این سازمان بین «پنج تا هشت هزار» عضو در داخل افغانستان به شمول عناصر حمایتی خود دارد.
این در واقع کمتر از آن چیزی است که آنها در اواخر سال ٢٠٢١ تا اوایل سال ٢٠٢٢ ادعا می‌کردند، اگرچه باید در نظر گرفت که این رقم پس از انتقال صدها عضو پاکستانی این گروه به سوی دیگر مرز جنوبی بوده است.
شمار جنگجویان حدود «چهار تا پنج‌هزار» نفر گزارش شده است که از این تعداد شاید دو تا دو و نیم هزار نفر به عبارتی به صورت تمام وقت فعال هستند و بقیه نیروهای محلی هستند که هر از گاهی به عملیاتهای این گروه می‌پیوندند. بقیه نیز از واعظان، سازندگان بمب، رهبری و مدیریت، تیم‌های رسانه‌های اجتماعی و غیره تشکیل شده است.
منابع داعش شاخه خراسان ادعا می‌کنند که تاکنون دست‌کم «پنج فرمانده» در کنر، «سه فرمانده» در ننگرهار و «یک» نفر در خوست و همچنین چندین تن دیگر در شمال که عمدتاً ازبک‌ هستند، از طالبان بریده و به آنها پیوسته‌اند. اینها همه فرماندهان نسبتاً کوچکی هستند و با توجه به اینکه بریدن از یک گروه و پیوستن به گروه دیگر به کرات و دست‌کم در هر ماهی یک بار صورت می‌گیرد، زیاد قابل ملاحظه نیست.

داعش البته امیدوار است که سرعت پیوستن افراد طالبان به این گروه تُندتر شود، اما این به عوامل متعددی بستگی دارد که بیشتر به انسجام داخلی طالبان و توانایی آنها برای تامین منابع دولت و سازمانشان مربوط می‌شود.
گروه‌های متعدد مقاومت در شمال گزینه‌های بدیل برای ابراز نارضایتی در برابر طالبانند.
تاجیکانی که تمایلات سلفی ندارند علاقه‌ی برای پیوستن گروهی به داعش ندارند و برای ابراز ناضایتی خود ممکن است به این گروه‌ها بپیوندند.
ولی برای ازبیک‌ها/ازبک‌ها که گزینه بدیل برای ابراز نارضایتی خود ممکن است نداشته باشند، شاخه خراسان داعش، شاید جذاب باشد.

نقشه ولايات (استانهاى) افغانستان

Image

براى اطلاع از نامهاى شهرها و مناطق در كزارش فوق و ساير موارد مفيد است

تعليقات بر كزارش فوق:
اطلاعاتي براكنده داشت
اما نكات مهمي را در تحليل و استنتاج در نظر نكرفته بود:
1- اختلاف طالبان و داعش خراسان؛ فراتر از جهات سياسي و برنامه شان است كه يكي دنبال استقرار است و ديكري دنبال آشوب
اولين اختلاف مربوطبه جهت فكري است
طالبان حنفي بريلوي معتقد به زيارت مزارات (ولااقل غيرمخالف) و ملتزم به تصوف (ولااقل رواج تصوف ميان آنهاست)
اما
داعش وهابي سلفي مخالف مذاهب اسلامي مثل حنفي ووو هستند
دشمن مزارات و تصوف هستند

2- اكثريت مطلق نواحي افغانستان با هر مذهبي باشند هم مزارات فراون است و هم تصوف رايج ولذا جايكاه تاريخي و ريشه اى فكر داعش سلفي وهابي ندارد مكر مناطقي اخيرا سلفيها و وهابيها رخنه كرده باشند كه هنوز در مردم ريشه ندوانيده اند
مثلا همان كُنر كه مي كويد مركز داعش است اين نه بخاطر اينكه بافت فكري منطقه و مردمش با داعش موافق است بلكه بخاطر اين است كه جون نواحي دوردست افغانستان و متصل به باكستان است هم مردم منقطع از سلطه حكومت مركز و حمايت و حفاظتش هستند هم داعش فورا به كوههاى باكستان فرار مي كند و الا مثلا تصوف در كنر انقدررايج است كه ويدوي زير يكي از مجالس ذكر تصوف مردم انجاست كه مي بينيد جقدر شلوغ و بر رونق است


https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9 ... 9%86%D8%B1

ولايت كنر زادكاه سيدجمال الين اسدابادي است

براى اطلاع تضادهاى ديني ومردمي غالب نواحي افغانستان با وهابيت وسلفيت كزارش زير مفيد است و اينكه از كيوهابيت در ان نواحي رخنه كرده است


https://8am.af/saudi-arabia-wahhabism-risk-afghanistan/

طريقتهاى مختلف تصوف در افغانستانرايج است از جشتيه و قادريه و نقشبنديه و نوربخشيه وووو

https://www.youtube.com/watch?v=mbmvclS1ztc
نمونه جلسه ذكر نقشبنديه در تريكه

https://www.youtube.com/watch?v=DoHgRhpI9nw

اين وسعت التزامات تصوفي مانع نفوذ وهابيت است


3- موضوع بيكاري و فقر شديدو نيازبه لقمه نان براى خانواده است كه بخاطر عدم استقرار افغانستان و شرايط سخت زمينه را براى جذب جوانان بهكروههاى مسلح بخاطر تامين مايحتاج مي كشاند = اين بارامتر مهم در تحليل فوق در نظر كرفته نشده است - جه در جذب به طالبان يا جذب به داعش و يا حتى جابجائيها ميان طالبان و داعش كه با مزايده حقوق و مزد افراد را جذب خود مي كنند


4- جابجايي نواحي فعاليت داعش از شرق به شمال و يا نواحي ديكر
بارامتر ديكر ميزان تسلط طالبان در ولايات افغانستان است
مثلا در شرق افغانستان اخيرا طالبان متمركز شده جون داعش انجا فعال بوده ولذا داعش ناجار به جايجايي از شرق شده است
رفتن به نواحي شمال هم بخاطر نفوذ كم طالبان در اين نواحي است و هم كوهستاني بودن و امكان سرعت فرار و اختفاء ووو

5- براى رصد دقيق عوامل مختلف مؤثر در فعاليت و عدم فعاليت داعش را بايد در نظر كرفت
اما جون داعش نقض جودي طالبان است جه به لحاظ اعتقادي جه به لحاظ سياسي و حاكميت برافغانستان و جه مقبوليت بين المللي ولااقل كشورهاى همسايه فلذا طالبان با انها دركير است هر جند ميان انها بده بستانهايي باشد و در برخي وارد كارهايي را ميدان بدهند كه داعش انجام بدهد
لعنة الله عليهما وكفى الله المسلمين شرهما
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 9:37 pm

تداوم فشار طالبان بر شیعیان هزاره؛ از شکنجه تا بازداشت‌های ظالمانه


https://af.shafaqna.com/FA/532610
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 10:24 pm

رقابتهاى داخلي طالبان تشديد مي شود


زمانی که زدوبندهای داخلی طالبان بر سرقدرت مورد توجه قرار می‌گیرد، سیاست‌گذاری آنها کمتر جالب به نظر می‌رسد. اختلافات عمیق بین جناح‌ها و شخصیت‌ها همیشه طالبان را زیر فشار قرار داده است، اما پس از به دست گرفتن قدرت این اختلافات آشکارتر شده است.

رقابت‌های میان گروهی پس از تغییر یک رژیم یک امر معمول است و این ممکن است حتی سال‌ها طول بکشد. دور اول این رقابت‌ها در نیمه نخست سال ٢٠٢٢ روی‌ داد که منجربه منزوی شدن گروه اصلی طالبان ازبک به رهبری صلاح‌الدین ایوبی از قدرت شد. نکته قابل توجه این است که این پاکسازی تا حد زیادی بدون خون‌ریزی انجام شد ولی پیامد آن خشم ازبک‌ها/ازبیک‌ها بود.

رویارویی اصلی اما، میان سراج الدین حقانی و طالبان موسوم به «قندهاری» روی می‌دهد. منابع از درون القاعده گفته اند که برای مدتی پس از آگست ٢٠٢١، این سازمان به رهبری الظواهری امیدوار بود که ائتلافی از متحدانش بتواند کنترل «امارت» را در دست بگیرد.

متحدان بالقوه القاعده می‌تواند شامل طالبان ازبک و تاجیک، برخی از رهبران برجسته نظامی هلمندی، حقانی‌ها و گروه‌های کوچک مختلف طالبان شرقی باشد. اما چنین نشد واین گروه‌ها نشان دادند که نمی‌توانند با هم کنار بیایند.

رهبران نظامی هلمندی مانند عبدالقیوم ذاکر و ابراهیم صدر میانه‌‌ای خوبی با سراج الدین حقانی ندارند. سراج الدین نیز به آنها علاقه‌ای ندارد. سراج الدین با علاقمندی در حاشیه راندن ازبک‌ها شرکت کرد و روابط او با جناح تاجیک به رهبری فصیح الدین نیز چندان خوب به نظر نمی‌رسد. اگرچه سراج الدین پایگاه حمایتی خود را گسترش داده است، اما از داشتن قدرت کافی برای تصاحب قدرت فاصله زیادی دارد.
رقابتی که جریان دارد نشان می‌هد که حتی «طالبان قندهاری» از وارد آوردن فشار بالای القاعده و دیگر مبارزین خارجی نگران هستند. آنها نیز به متحدانی نیاز دارند و نمی‌خواهند با رویارویی جدی با جهادی‌های خارجی، آنها را در صف سراج الدین سوق دهند.
همچنین این نشان می‌دهد که چرا سیاست‌هایی مانند بستن مکتب‌های دخترانه، علی‌رغم این که حتی در میان طالبان نامحبوب است، عملی می‌شود. طالبان قندهاری به حمایت علما نیاز دارند و نمی‌خواهند با رد خواسته‌های سخت گیرانه‌ای آنها در مورد تحصیل دختران، آنها را از خود دور کنند.
بنابراین به نظر می‌رسد که قبل از اینکه امارت در موقعیتی قرار گیرد که از نظر دیپلماتیک به رسمیت شناخته شود، باید چندین دور دیگراز رقابت‌های تنگاتنگ درونی را پشت سر بگذارد.
عجله‌ای که در برخی از رهبراین طالبان دیده می‌شود، شاید ربط داشته باشد با مرگ الظواهری. منابع بلندپایه طالبان می‌گویند که سراج‌الدین، افراد یعقوب (وزیر دفاع و پسر ملا محمد عمر) را متهم می‌کند که به آمریکایی‌ها خبرچینی کرده‌اند. این به خودی می‌تواند بخشی از کارزار رقابت قدرت باشد.
یعقوب در رهبری طالبان به عنوان شخصی شناخته می‌شود که صریح ترین لحن را علیه جهادی‌های خارجی داشته و از نیاز به مقابله با آنها گفته است، هرچند شمار قندهاری‌هایی که سراج الدین را تحمل ندارند، کم نیستند.
اگر واقعاً یکی از قندهاری‌ها مسئول بوده‌ باشد، اکنون رقابت در درون طالبان وارد مرحله جدیدی خواهد شد.
بركنارى مولويمهدي فرمانده هزار طالبان از منصب استخبارات باميان و لشكركشي به بلخاب براى سركوب او و نهايتا كشتن او در مرز ايران بعد بناهنده شدن به ايران نيزبخشى از تصفيه هاى داخلى طالبان است
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 10:38 pm

سيرت بدترازيزيدي طالبان در بستن حقابه آب ايران و ريختن به شوره زار


سازمان حفاظت‌ محیط‌ زیست: طالبان مسیر رودخانه هیرمند را منحرف کردند
طالبان بخش اعظمی از حقابه دریاچه هامون را به شوره‌زارها ریخته‌اند

آرزو اشرف‌زاده، مدیرکل حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌ زیست، گفت که طالبان هم مانند دولت قبلی افغانستان- با وجود قول‌هایی که داده بودند- حقابه هامون را ندادند و مسیر رودخانه هیرمند را منحرف کردند و به گودرزه فرستادند.
به گفته این مقام سازمان حفاظت محیط‌ زیست، انحراف آب از مسیر طبیعی رودخانه هیرمند موجب شد که آبی به دریاچه هامون وارد نشود.
اشرف‌زاده در نشست خبری روز دوشنبه، ۳۱ مرداد، با استناد به تصاویر ماهواره‌ای از دریاچه هامون گفت: «هرسال اوضاع بدتر می‌شود؛ چرا که توان پوشش گیاهی هرسال که آب به آن نمی‌رسد، کمتر می‌شود. این اقدام افغانستان فقدان حسن همجواری آن‌ها را نشان می‌دهد.»
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌ زیست درباره خطر وقوع ریزگردها در پی خشک شدن دریاچه هامون هشدار داد و گفت در صورتی‌ که چنین اتفاقی بیفتد، ریزگردها گریبان افغانستان و پاکستان را نیز خواهند گرفت. او در ادامه افزود: «ابزار ما در خصوص این موضوع مذاکره و مطالبه‌گری است که باید کنار هم انجام شود.»
حاکمان افغانستان از پرداخت حقابه دریاچه هامون امتناع می‌کنند ولی مقام‌های جمهوری اسلامی ایران مدعی‌اند که این موضوع را از طریق مذاکره با «برادران افغان» حل خواهند کرد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در نشست خبری ۱۰ مرداد ۱۴۰۱، با اذعان بر اینکه حقابه هامون ناچیز است، ادعای تمایل طالبان برای همکاری با ایران را مطرح کرد و این را نشانه حسن ‌نیت آنان دانست.
با وجود این ادعاها، مسئله حقابه هیرمند به موضوعی جدی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است؛ تا آنجا که اوایل تیرماه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در تماس تلفنی با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، خواستار پرداخت حقابه ایران از رودخانه هیرمند شد اما این‌طور به نظر می‌رسد که تماس تلفنی او نیز نتیجه‌ای نداشته است.
روز ۱۹ مرداد، علی‌اکبر محرابیان، وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران، برای پیگیری این موضوع به کابل سفر کرد و در دیدار با مولوی عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت انرژی و آب افغانستان، پرداخت حقابه هامون را مطالبه کرد. محرابیان اسفند ۱۴۰۰ اعتراف کرده بود که مذاکرات دولت ایران با گروه طالبان برای رهاسازی آب رودخانه هیرمند بی‌نتیجه بود و در این زمینه، هیچ اتفاق خاصی رخ نداد.
خبرگزاری تسنیم روز دوشنبه از برگزاری نشست مشترک مسئولان وزارت نیرو با هیئت‌ طالبان برای تامین حقابه ایران در گمرک مرزی میلک خبر داد. بر اساس اعلام جبار وطن فدا، مدیرکل دفتر رودخانه‌های مرزی و منابع آب وزارت نیرو، این جلسه با هدف بررسی مواضع آبگیری سه‌گانه و تاسیسات اندازه‌گیری مشترک برای دریافت حقابه رودخانه هیرمند برگزار شد.
با وجود اینکه مقام‌های حکومت ایران اختلاف با طالبان سر موضوع حقابه هامون را لاپوشانی می‌کنند، شواهد آشکار می‌کند که حاکمان فعلی افغانستان خود را به اجرای تعهدات بین‌المللی موظف نمی‌دانند. افتتاح فاز دوم سد کجکی نیز این موضوع را اثبات می‌کند.
سد کجکی روی رودخانه هیرمند احداث شد و گنجایش آن حدود یک‌سوم دریاچه هامون است. بسته شدن دریچه‌های این سد در سال‌های گذشته، یکی از عوامل اصلی خشکی دریاچه هامون بود.
طالبان نه‌ تنها با بستن دریچه‌ سدها، مسیر آب به سمت سیستان و بلوچستان را مسدود می‌کنند، بلکه حتی آب مازاد را هم به شوره‌زارها می‌فرستند اما اجازه نمی‌دهند به ایران برسد. حسن کاظمی قمی، نماینده ابراهیم رئیسی در امور افغانستان، اواسط تیرماه اعتراف کرد که طالبان بخش اعظمی از حقابه دریاچه هامون را به شوره‌زارها ریخته‌ و از بین برده‌اند. با این‌ حال او مدعی شد که آنچه اتفاق افتاد، حاصل «اشتباه» هیئت حاکمه افغانستان بود.
بنا بر ادعای این مقام دولت رئیسی طالبان قصد دارند معاهده بین‌المللی حقابه هامون را اجرا کنند.
ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱، زمانی که امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر ایران بود، قراردادی امضا کردند که به‌ موجب آن، در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون اختصاص می‌یافت. در سال‌های اخیر مذاکراتی میان دو کشور با موضوع حقابه هامون انجام شد اما با قدرت یافتن طالبان در افغانستان، مذاکرات پیشین بی‌اثر شد.
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » جمعه آپريل 19, 2024 10:59 pm

با بالا كرفتن قيام در بجشير و اندراب؛ طالبان ملاعبدالقيوم ذاكر را به سركوب آن نواحى كماشت



او كيست؟
ملا عبدالقیوم ذاکر، زندانی سابق گوانتانامو، متحد نزدیک القاعده و فرمانده قدرتمند طالبان که از سال‌ها پیش حمایت سپاه پاسداران ایران را با خود دارد، روز یکشنبه، ۳۰ مرداد، به عنوان مسئول نظامی طالبان در امور پنجشیر و اندراب منصوب شد.
در یک‌ سالی که از سلطه طالبان بر افغانستان گذشت، نیروهای جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود، به دردسری جدی برای حاکمیت طالبان تبدیل شده‌اند. این نیروها هرچند بیشتر در نواحی کوهستانی مستقرند، در این یک‌ سال بارها توان نظامی طالبان و ادعاهای این گروه مبنی بر سیطره بر تمامی جغرافیای افغانستان را به چالش کشیده‌اند.
در یک سال گذشته، از ملا فاضل مظلوم، معاون وزارت دفاع طالبان و قاری فصیح‌الدین فطرت، رئیس ستاد ارتش این گروه، به عنوان ماموران طالبان برای سرکوب جبهه مقاومت ملی در پنجشیر و اندراب نام برده می‌شد. این دو فرمانده طالبان در این مدت بارها به پنجشیر و اندراب سفر کردند و کوشیدند با بسیج نیرو از زمین و هوا، جبهه مقاومت ملی را زمینگیر کنند. اما با وجود درگیری‌های سنگین و اعزام هزاران نیروی طالب به پنجشیر و اندراب، جبهه مقاومت ملی همچنان به طالبان ضربات سنگینی وارد می‌کند. در آخرین مورد، روز ۲۴ مرداد، ۴۰ تن از جنگجویان طالبان در دره آرزو به اسارت نیروهای جبهه مقاومت ملی درآمدند. با این حال انتصاب یکی از چهره‌های تندرو طالبان که از او به عنوان متحد نزدیک القاعده نیز نام برده می‌شود، نشان می‌دهد که مبارزه جبهه مقاومت ملی افغانستان با طالبان به فازی جدید وارد خواهد شد.
طالبان در یک سال گذشته، کلا وجود نیروهای جبهه مقاومت ملی را انکار کرده‌اند؛ سخنگویان این گروه، از جبهه مقاومت ملی نام نمی‌برند و ملا یعقوب، وزیر دفاع این گروه، دستوری رسمی صادر کرد که نهادهای امنیتی و رسانه‌های طالبان در گزارش‌های خود، از ذکر نام جبهه مقاومت ملی خودداری کنند و به جای آن «بغاوتگران» [سرکشی‌کنندگان- شورشیان] بنویسند.

ملا عبدالقیوم ذاکر کیست؟

طالبان تاکنون در مورد ملا عبدالقیوم ذاکر هیچ اطلاعاتی منتشر نکرده‌اند. در رسانه‌ها و فضای مجازی هم هیچ عکسی از او موجود نیست. براساس اطلاعاتی که وزارت دفاع آمریکا در سال ۲۰۰۶ در مورد عبدالقیوم ذاکر منتشر کرد، او متولد ۱۹۷۳ شهرستان کجکی استان هلمند است و با نام «عبدالله غلام رسول» نیز شناخته می‌شود. او در سال ۱۹۹۷ به طالبان پیوست و علیه نیروهای جبهه اتحاد شمال که احمدشاه مسعود، عبدالرشید دوستم و دیگر رهبران غیرپشتون رهبری می‌کردند، جنگید.
عبدالقیوم ذاکر، ملا عبدالغنی برادر و ملا فاضل مظلوم، سه چهره ارشد نظامی طالبان در رهبری جنگجویان این گروه در جنگ علیه نیروهای اتحاد شمال بودند. عبدالقیوم ذاکر در ۲۸ نوامبر ۲۰۰۱ و در آستانه فروپاشی رژیم طالبان، به اسارت نیروهای تحت‌امر عبدالرشید دوستم درآمد و به نیروهای آمریکایی تسلیم شد.
مجله «لانگ وار ژورنال» که فعالیت سازمان‌های تندرو و تروریستی را دنبال می‌کند، در چندین گزارش خود در سال‌های اخیر، از ملا عبدالقیوم ذاکر به عنوان «متحد نزدیک القاعده» نام برده است.
ملا عبدالقیوم ذاکر، در سال ۲۰۰۶ از زندان گوانتنامو به زندان پل‌چرخی در کابل منتقل و پس از مدتی آزاد شد. او پس از آزادی از زندان، فرماندهی نظامیان طالبان در جنوب افغانستان را برعهده گرفت و موفق شد توان نظامی این گروه در جنگ علیه دولت وقت افغانستان و نیروهای خارجی را به‌سرعت افزایش دهد.
شخص دیگری که جنگ طالبان در جنوب افغانستان را رهبری می‌کرد، ملا ابراهیم صدر بود که از سپتامبر ۲۰۲۱، معاون وزیر داخله (کشور) در کابینه طالبان است. ملا صدر ابراهیم و عبدالقیوم ذاکر با درآمد هنگفت حاصل از کنترل بازار قاچاق مواد مخدر و معادن در جنوب افغانستان، در بسیاری از تصمیم‌گیری‌هایشان در جنوب افغانستان مستقل عمل می‌کردند.
در سال ۲۰۱۶، وقتی اخترمحمد منصور، رهبر وقت طالبان، در حمله هوایی آمریکا در پاکستان کشته شد، عبدالقیوم ذاکر و ابراهیم صدر پاکستان را به دست داشتن در کشتن اخترمنصور متهم کردند. در آن زمان، گزارش‌هایی منتشر شد که این دو فرمانده ارشد طالبان از رفتن به پاکستان و حضور در جلسات تصمیم‌گیری شورای کویته خودداری می‌کنند و بیشتر در ایران و روستاهای جنوب افغانستان حضور دارند.
منابعی آگاه در اردیبهشت ۱۴۰۱، گفتند که ملا صدر ابراهیم، ملا عبدالقیوم ذاکر و ملا خیرالله خیرخواه، سه تن از چهره‌های کلیدی طالبان‌اند که سال‌ها پیش تحت حمایت سپاه پاسداران ایران قرار دارند. سید حسن مرتضوی، معاون سفارت ایران در کابل که از فرماندهان سپاه قدس و بنیان‌گذار لشکر فاطمیون است، با این سه عضو ارشد طالبان رابطه نزدیکی دارد.
بر اساس اطلاعات منابع آگاه، سید حسن مرتضوی از سال ۲۰۰۴ که در نیروی قدس سپاه پاسداران مسئول پرونده افغانستان شد، با چهره‌های کلیدی طالبان که آن زمان در پاکستان متواری بودند، ارتباط برقرار کرد. این روابط بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ که جنگ در جنوب افغانستان افزایش یافت، توسعه پیدا کرد و افرادی کلیدی چون عبدالقیوم ذاکر و ابراهیم صدر از حمایت‌های مالی و نظامی سپاه پاسداران برخوردار شدند.
در هفتم سپتامبر ۲۰۲۱، زمانی که طالبان فهرست اعضای کابینه خود را اعلام کرد، اسامی ابراهیم و عبدالقیوم ذاکر که گمان می‌رفت به عنوان وزرای کشور و دفاع معرفی شوند، در فهرست نبود. در آن زمان، منابع نزدیک به طالبان به رسانه‌ها گفتند که روابط این دو چهره قدرتمند نظامی با سپاه پاسداران ایران، باعث شد تا جناح‌های وابسته به پاکستان در صفوف این گروه، آنان را به مناصب مهم کابینه راه ندهند.
چند روز پس از اعلام کابینه طالبان، ابراهیم صدر و عبدالقیوم ذاکر با افراد تحت امر خود به زادگاهشان هلمند رفتند. هرچند ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، اواخر سپتامبر ۲۰۲۱، اعلام کرد که ابراهیم صدر به عنوان معاون وزارت کشور و عبدالقیوم ذاکر به عنوان معاون وزارت دفاع منصوب شده‌اند، این دو ماه‌ها در هلمند ماندند و به کابل نرفتند.
هنوز مشخص نیست عبدالقیوم ذاکر در مسند جدیدش به عنوان مسئول عمومی نظامی در امور پنجشیر و اندراب چگونه عمل خواهد کرد اما روابط دیرینه او با نهادهای امنیتی ایران و علنی شدن موضع ایران علیه جبهه مقاومت ملی، ممکن است او را در پیشبرد این ماموریت کمک کند.

حسن کاظمی قمی، فرستاده ویژه رئیس‌جمهوری ایران در امور افغانستان، ۲۴ مرداد، در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، گفت که جبهه مقاومت ملی را آمریکا سازماندهی می‌کند و موجودیت آن اقدامی در راستای ایجاد جنگ داخلی در افغانستان است. او دو روز بعد، این ادعاها را پس گرفت و گفت که از سخنانش سوءبرداشت شده است. با این حال، موضع گیری رسانه‌های دولتی ایران در یک سال گذشته و حمایت علنی آنان از برقراری امارت طالبان نشان می‌‌دهد که سازمان‌های امنیتی ایران در جناح‌های طالبان، به‌ویژه جناح قندهار و فرماندهان حوزه جنوب این گروه، نفوذ زیادی دارند و در صورت نیاز، به سرکوب دشمنان طالبان نیز کمک می‌کنند.
انتصاب فرمانده قدرتمند نظامی طالبان که تحت حمایت نهادهای امنیتی ایران است، یک هفته پس از سخنان کاظمی قمی علیه جبهه مقاومت ملی، نشان می‌دهد که موضع حکومت ایران و طالبان در قبال جبهه مقاومت ملی، یکی است.
و تحويل مولوى مهدي فرمانده شيعه هزاره به طالبان هم در همين راستاست
شايان ذكر است كه اين نيروهاى (طالباني) مرتبط با ايران "مدافعان حرم" نيستند و "مدافعان عليه حرم" هستند
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » پنج شنبه آپريل 25, 2024 7:32 am

تداوم فشار طالبان بر شیعیان هزاره؛ «از بازداشت عالمان دینی تا حمایت از کوچی‌های مسلح»


https://af.shafaqna.com/FA/534350
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » پنج شنبه آپريل 25, 2024 5:13 pm

تداوم حملات هوايي برعليه طالبان (احتمالا از طرف امريكا):


در پی حمله هوایی در هلمند، فرمانده لوای طالبان و ۲۰ طالب دیگر کشته شدند

https://af.shafaqna.com/FA/535512

حمله هوایی بر قول‌‌‌اردوی منصوری در پکتیا
منظور از قول اردوى منصوري = يكان نظامي نيروهاى انتحاري طالبان است

https://af.shafaqna.com/FA/535515


اكر نيروهاى طالبان كه بر مناطق شيعيان هجوم آورده و كشتار و غارت مي كردند با همين روش به صورت ناشناس منهدم مي شدند حمايت بي هزينه اى و بدون انتسابي از شيعيان مظلوم شده بود
و مولوي مهدي فرمانده ناراضي طالبان مهلت بيدا مي كرد در ان محل بلخاب مقاومت كند و كشته نمي شد و هزاران مردم شيعه در كوهها به حالت سخت نيافتاده و دهها نف از بين نمي رفتند
با اين روحيه ضعيف و حال حماييت ايارن نسبت به طالبان احتمال دارد بهباد هم در اختيارشان بكذارد يا وسيله اي كهبهبادهاى مهاجم امريكايي ر ااسقاط كنند = خدا نكند

00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

پستتوسط 00343179 » يکشنبه آپريل 28, 2024 7:20 am

اصلاح موقعيت طالبان:

تحویل یک «بز کوهی» به باغ وحش کابل


https://af.shafaqna.com/FA/536263
00343179
 
پست ها : 2529
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

قبليبعدي

بازگشت به بايگانى موضوعى گاهنامه معرفت به زمان


Aelaa.Net