معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

قال أبو جعفر محمد الباقر عليه السلام: في حكمة آل داود: ينبغي للمسلم أن يكون مالكا لنفسه، مقبلا على شأنه، عارفا بزمانه (بأهل زمانه)، فاتقوا الله ولا تذيعوا حديثنا...
1- خويشتن دارى 2- تمركز در كار و وظيفه خويش 3- عارف به زمان (به أهل زمان)
هدف؛ آگاهي از احوال زمان و انجام مسؤوليت در برابر آن است، نقل گزارشي علامت تأييد (كليات؛ چه برسد جزئيات؛ يا تعبيرات آن) نيست، و صرفا جهت اطلاع از فضا و محيط موضوع مى باشد، نشر مطالب صرفا براى آگاهى و تأمل و تفكر و شناخت محيط و افراد و امكانات و موانع بوده، و همه براى حصول انگيزه كافي جهت تلاش براى مقصد اعلى است،

مدير انجمن: نبض زمان

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 4:54 pm

لبنان هدیه نظامی روسیه را رد کرد


یک روزنامه لبنانی اعلام کرد این کشور هدیه نظامی روسیه را به بهانه‌های فنی رد کرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه «الاخبار» گزارش داد پس از چند ماه تعلل سرانجام لبنان هدیه نظامی روسیه را بنا دلایلی که در ظاهر «فنی» است اما در باطن «سیاسی» است، رد کرد.
در این گزارش آمده است، در لبنان مانند روسیه آشکار شده که آمریکایی‌ها جلوی هر همکاری نظامی میان بیروت و مسکو را می‌گیرند. چند روز قبل از عید استقلال لبنان از پذیرش مهمات تقدیم شده از سوی وزارت دفاع روسیه عذر خواست، هدیه‌ای که شامل میلیون‌ها گلوله برای اسلحه‌های مختلف – که هزینه آن به پنج میلیون دلار می‌رسید به علاوه مهمات و مواد منفجره- بود؛ بهانه بیروت این بود که گلوله‌های پیشکش با سلاح‌هایی که ارتش لبنان در اختیار دارد، متناسب نیست. این در حالی است که ارتش لبنان دهها هزار تفنگ کلاشینکف و تیربار روسی« PKS» در اختیار دارد و به طبع‌ آن به گلوله‌های آنها نیز نیاز دارد.

الاخبار افزود، علاوه اینکه رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن لبنان دارای بزرگترین زرادخانه سلاح غربی در منطقه است و مقدار معینی سلاح شرقی نیز در زرادخانه‌های خود دارد که با حجم ذخایر نظامی برخی کشورهای عربی برابری می‌کند.

این روزنامه تصریح کرد پس از موانع بسیار که جلوی رسیدن این هدیه نظامی در مورد مقرر یعنی ژوئن را گرفت بهانه فنی لبنان برای عدم پذیرش این هدیه از طریق پیامی رسمی به دست وابسته نظامی روسیه در بیروت رسید. پیام مذکور یک تصمیم سیاسی بوده که منبع آن تا کنون مشخص نیست اما در سبد ارتش لبنان قرار می‌گیرد که تسلیح آن از سوی آمریکاست و دریافت تسلیحات خارج از اعضای ناتو برای این ارتش ممنوع است.
الاخبار ادامه داد تکیه ارتش بر یک منبع تسلیحاتی و عوض کردن سلاح‌های روسی به بهای حذف سلاح‌های غربی، قبل از هر چیزی، تصمیمی سیاسی است و ارتش نمی‌تواند آن را گرفته باشد بلکه بخشی از سیاست‌های عالی دولت است و حداقل در کابینه درباره سیاست تسلیحاتی بحث و تبادل نظر شده است. آیا دولت جلسه گرفته و تصمیم به شروع این سیاست گرفته است؟ حداقل این را در سایه دولت پیشبرد امور نگرفته است. چه کسی این تصمیم را گرفته؟ پاسخی برای این سوال نیست.

این روزنامه لبنانی سپس نوشت تصمیم روسیه برای تقدیم هدیه به ارتش لبنان یک تصمیم روسی صرف نبود بلکه ماحصل دو جریان است؛ اول: پس از آنکه لبنان در زمان هدیه به اصطلاح نظامی عربستان سعودی برای خرید اسلحه، لیستی از الزامات از طرف روسی را ارائه کرد و دوم: سفر «یعقوب الصراف» وزیر دفاع لبنان به روسیه طی سال گذشته و ارائه نیازهای ارتش لبنان. بر این اساس ارتش روسیه تصمیم به تقدیم هدیه نظامی به لبنان گرفت تا‌ آغازی برای مسیر همکاری بر اساس توافق نظامی فنی که در این راستا امضا شده بود، باشد و همچنین سرآغازی بر توافقنامه نظامی باشد که قرار بود در ماه آوریل امضا شود اما آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها توانستند «سعد الحریری» نخست‌وزیر مکلف را قانع به عدم امضای آن کنند.

بر اساس این گزارش، در سال 2008 نیز روسیه تصمیم به تقدیم هدیه نظامی به ارتش لبنان گرفت که شامل جنگنده‌های «میگ 29»، تانک‌های «تی-72» و خمپاره‌انداز «130 ملم» و 50 هزار گلوله برای تانک و خمپاره انداز بود. این هدیه می‌توانست سطح تسلیحاتی ارتش لبنان را بالا ببرد اما دولت لبنان در آن زمان به ریاست «میشل سلیمان» هدیه مذکور را رد کرد. بهانه آن زمان این بود که جنگنده‌های میگ نیازمند فرودگاه‌های مخصوص ویژه هستند و هزینه نگهداری آنها بسیار بالا هستند. پس از رد این هدیه، روس‌ها گفتند می‌توانند به لبنان بالگردهای جنگی بدهند که با زیرساخت‌های لبنان هماهنگ باشد اما مقامات لبنانی آنقدر تعلل کردند که این پیشنهاد نیز کنار رفت. فشار آمریکا در آن زمان مانع این کار شد و بعدها اسناد ویکیلیکس هم رد پای آمریکا در این موضوع را آشکار کرد.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 4:56 pm

.
احوال حاشيه خليج فارس (از عمان و دويلات خليج تا عربستان ويمن)

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 4:58 pm

دادستان سعودی: جنازه خاشقچی قبل از خروج از کنسولگری قطعه قطعه شده
او با تزریق یک ماده به قتل رسید
تیم ۵ نفره قتل، سعی داشتند خاشقچی را زنده به عربستان بازگردانند
معاون سابق رئیس سازمان جاسوسی عربستان دستور تشکیل تیم ترور او را صادر کرده بود
برای آن ۵ نفر حکم اعدام صادر شده
جسد توسط تیم قتل به یک محلی ترک تحویل داده شده؛ اطلاعات همدست ترک پرونده را به ترکیه خواهیم داد
یکی از متهمان، دوربین‌های کنسولگری را از کار انداخته بود


دادستانی عربستان سعودی در اعترافی جدید در پرونده قتل خاشقچی اذعان کرد که او در کنسولگری عربستان تکه‌تکه سپس به بیرون انتقال داده شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
Image
دادستانی کل عربستان در کنفرانس مطبوعاتی در ریاض اعلام کرد: معاون سابق رئیس سازمان جاسوسی عربستان دستور تشکیل تیم ترور خاشقچی را صادر کرده است.
به گزارش «انتخاب»، دادستانی کل عربستان در کنفرانس مطبوعاتی پیرامون تحقیقات سعودی ها درباره قتل خاشقچی گفت: جنازه خاشقچی قبل از خروج از کنسولگری قطعه قطعه شده است.
وی افزود: تصویری کلی از چهره فرد محلی [ترک] که جنازه خاشقچی را تحویل گرفته در دست داریم، معاون سابق رئیس سازمان جاسوسی عربستان دستور تشکیل تیم ترور خاشقچی را صادر کرده است.
دادستان عربستان تصریح کردند: 5 نفر در قتل خاشقچی درگیر بودند، برای تمامی افراد حکم اعدام صادر شده است.
وی خاطرنشان کرد: خاشقچی با تزریق یک ماده به قتل رسیده است و پس از قطعه قطعه و از کنسولگری خارج شده است، این 5 نفر سعی داشتند خاشقچی را زنده دستگیر و به عربستان بازگردانند.
دادستان عربستان مدعی شد که تیم 5 نفره قتل خاشقچی، قتل و تکه تکه کردن جسد این روزنامه نگار را بدون اطلاع مقامات عالی سعودی انجام دادند.
وی همچنین اظهار داشت: جسد قاشقچی توسط تیم قتل به یک محلی ترک تحویل داده شده است، اطلاعات همدست ترک پرونده خاشقچی را به ترکیه خواهیم داد.
وی اظهار داشت یکی از متهمین دوربین های کنسولگری را از کار انداخته است.
دادستان عربستان گفت: اعضای تیم قتل خاشقچی شامل تیم مذاکره کننده، ماموران اطلاعات و جابه‌جایی بوده اند، از ترکیه خواستار امضای توافق همکاری در پرونده قتل خاشقچی هستیم، این درخواست سه بار برای مسئولان ترک ارسال شده ولی پاسخی دریافت نشده است.

دادستان عربستان مجددا تاکید کرد: عملیات بازگرداندن خاشقچی به عربستان از طرف معاون سابق سازمان جاسوسی عربستان صادر شده است.
ه گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،‌دادستان کل سعودی اعتراف کرده است که خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد سعودی پس از کشته شدن در کنسولگری این رژیم در استانبول مثله شد.
بر اساس نتایج تحقیقاتی که حکومت سعودی انجام داده، پنج متهم، خاشقجی را کشته و جسدش را مثله کرده‌اند،‌نکته قابل توجه این است که این تحقیقات از سوی طرفی انجام شده که مقاماتش در صدور فرمان قتل و انجام این جنایت مشارکت داشته‌اند و به همین سبب این تحقیقات نمی‌تواند شفاف و بی‌طرفانه و عادلانه باشد.
بر اساس گزارش شبکه العربیه، سخنگوی دادستانی سعودی امروز نتایج تحقیقات خود درباره کشته شدن جمال خاشقجی را اعلام کرد و گفت تیم سعودی که به استانبول اعزام شد، برای متقاعد کردن خاشقجی به منظور بازگشت به عربستان تلاش می‌کرد، اما فرمانده این تیم دستور قتل خاشقجی را صادر کرد و جسدش مثله مثله و تحویل یک شهروند ترکیه‌ای که با تیم همکاری می‌کرد، شد.
این سخنگو در کنفرانس مطبوعاتی خاطر نشان کرد دادستانی سعودی به 11 فرد از بازداشت شدگان در عربستان در ارتباط با این پرونده اتهاماتی را وارد کرد و خواستار اعدام پنج نفر از آنها شده است.
این سخنگو افزود تحقیقات سعودی به این نتیجه رسیده است که معاون رئیس سازمان اطلاعات سعودی(این سخنگو به نام این مقام اشاره نکرده است) دستور تشکیل تیمی را برای بازگرداندن خاشقجی به عربستان چه با رضایت و چه به زور صادر کرده بود.
سخنگوی دادستانی سعودی گفت شیوه ارتکاب جنایت، درگیری و زد و خورد، دست و پا را بستن و تزریق آمپول حاوی مواد مخدر به وی که منجر به مرگ خاشقجی شد، آمر قتل خاشقجی رهبر تیم مذاکره کننده بود.
این سخنگو افزود تیم سعودی پس از قتل خاشقجی، وی را مثله کرد و آنگاه آن را از ساختمان کنسولگری در استانبول که جنایت در آن رخ داد، خارج کرد و به یک فرد محلی به عنوان همکار آنها تحویل داد.
این سخنگو آورده است یکی از اعضای تیم سعودی، دوربین‌های کنترل ساختمان کنسولگری را از کار انداخته بود.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 4:58 pm

ترامپ: اگر عربستان نبود، اسرائیل در مخمصمه بزرگی می افتاد


شفقناافغانستان- دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علی رغم جنایت ترور جمال خاشقجی، از مواضع خود درباره روابط با عربستان دفاع کرد و گفت که اگر عربستان نبود اسرائیل در مخمصه بزرگی می افتاد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از الجزیره، ترامپ با بی ارزش جلوه دادن ارزیابی های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره قتل خاشقجی گفت: این ارزیابی دو وجهی است و او نمی گوید که ولیعهد سعودی کسی است که دستور قتل خاشقجی را صادر کرد.

وی روز پنج شنبه به خبرنگاران گفت: جهان زشت کسی است که مسئول قتل خاششقجی است . ارزیابی سیا درباره این قضیه به اوضاعی اشاره دارد که انسان می تواند از طریق آن به این نتیجه برسد که شاید ولیعهد سعودی این کار را کرده باشد یا خیر.

رئیس جمهور آمریکا ادامه داد: ارزیابی سیا دو وجه می تواند داشته باشد و همانطور که گفتم شاید ولیعهد سعودی این کار را انجام داده باشد و شاید هم نه.
وی افزود: این جنایت و همچنین سرپوش گذاشتن به آن زشت است و ولیعهد سعودی بیشتر از من از آن احساس انزجار می کند.

اگر معیارهای خاصی را دنبال کنیم متحدی برای ما نمی ماند
ترامپ علی رغم جمایت ترور خاشقجی از مواضع خود در خصوص پایبندی به روابط با عربستان دفاع کرد و گفت که اگر عربستان نبود اسرائیل در مخمصه بزرگی می افتاد.
وی تاکید کرد که عربستان متحد آنهاست و اگر معیارهای خاصی را دنبال کنیم متحدی برای ما برای ما باقی نمی ماند.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 4:59 pm

حریت: سیا نواری در اختیار دارد که در آن محمدبن‌سلمان دستور ساکت کردن خاشقجی را می‌دهد


شفقنا- یک رسانه ترک اعلام کرد سرویس اطلاعات و امنیت آمریکا یک نوار صوتی وحشتناک از نحوه به قتل رسیدن جمال خاشقجی در اختیار دارد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از رویترز، وبسایت روزنامه ترکیه‌ای حریت اعلام کرد: سیا نوار صوتی مربوط به یک مکالمه تلفنی در اختیار دارد که در آن محمدبن‌سلمان ولیعهد سعودی دستور ساکت کردن جمال خاشقجی را صادر کرده است.

ستون‌نویس حریت فاش کرده که جینا هاسپل رییس سیا سیگنال‌هایی داده که این گفتگوی ضبط‌شده را در اختیار دارد. ولیعهد سعودی در این مکالمه تلفنی به عوامل خود می‌گوید هرچه زودتر خاشقجی را ساکت کنند. با این حال یک مقام ترک در تماس با رویترز از وجود چنین نواری اظهار بی‌اطلاعی کرده است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 5:00 pm

ترامپ: بن سلمان بیشتر از من از جنایت نفرت دارد
قتل خاشقچی تقصیر دنیا است


رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید محمد بن‌سلمان اساساً از جنایت متنفر است و اگر جمال خاشقچی تکه تکه شده، تقصیر دنیا است که جای بدی شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

Image
«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه دفاع از سعودی‌ها بر سر نقش مقام‌های عالیرتبه عربستان در قتل «جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی، مدعی شد که متهم ردیف اول این داستان یعنی «محمد بن‌سلمان» ولیعهد سعودی «از این جور کارها تنفر دارد.»

حضور محافظان شخصی بن‌سلمان در تیم ترور خاشقچی و مکالمات تلفنی ضبط‌شده، بسیاری از تحلیل‌گران و حتی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را به این نتیجه رسانده که دستور قتل این روزنامه‌نگار منتقد، از سوی ولیعهد جوان سعودی صادر شده است؛ رئیس‌جمهور آمریکا اما یک تنه اصرار دارد که روایت سعودی‌ها از تل خاشقچی، مبتنی بر حقیقت است.
سعودی‌ها می‌گویند تیمی که برای مجاب کردن خاشقچی به بازگشت به کشور به استانبول اعزام شده بود، در میانه عملیات اقناع وی به بازگشت، زیاده‌روی کرده و او را کشته است.
دونالد ترامپ در ادامه حمایت از بن‌سلمان، امرو پنج‌شنبه ۱ آذر ماه در میان خبرنگاران گفت: «من خودم هم از جنایت متنفرم و هم از آنچه در این ماجرا رخ داده و از تلاش برای لاپوشانی آن متنفرم ولی به شما بگویم که ولیعهد بن سلمان، بیش از من از این مسائل نفرت دارد.»

ترامپ دو روز پیش گفته بود شاید بن‌سلمان از ماجرا مطلع بوده و شاید هم مطلع نبوده است. رئیس‌جمهور آمریکا امروز حتی به بودن ردپایی از بن‌سلمان در این جنایت رضایت نداد و با مقصر دانستن همه مردم دنیا در قتل جمال خاشقچی، گفت: «شاید بتوان دنیا به خاطر این جنایت مقصر دانست چون دنیا جای خیلی خیلی بدی شده است.
منبع: فارس
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 5:01 pm

دیپلمات سابق ایتالیایی در یادداشتی در سایت تحلیلی "میدل ایست ای" مطرح کرد؛
ترامپ برای نجات ولیعهد عربستان قیمت‌گذاری کرد: 450 میلیارد دلار| از دید ترامپ همه راه‌ها به تهران ختم می‌شود!
خطر وقوع درگیری میان کاخ سفید و سازمان‌های اطلاعاتی بالاست


ترامپ ایران را حامی تروریسم می‌خواند و سپس می‌گوید که عربستان سعودی موافقت کرده میلیاردها دلار برای مبارزه با تروریسم رادیکال هزینه کند. متاسفانه اما شواهد تاریخی و واقعیت‌ها خلاف ادعای ترامپ را ثابت می‌کنند و نشان می دهند عربستان سعودی اتفاقا حامی تروریسم بوده است.

آفتاب‌‌نیوز :
سرویس بین الملل- "مارکو کارنلوس" دیپلمات سابق ایتالیایی که ماموریت‌های فراوانی در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد داشته و اخیرا فرستاده ویژه دولت ایتالیا در امور سوریه و خاورمیانه بوده است، در یادداشتی اشاره می‌کند که بیانیه ترامپ در مورد قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی نشان می‌دهد زمانی که ارزش‌های آمریکا مانند حقوق بشر و حاکمیت قانون در تلاقی با منافع امریکا قرار می‌گیرند، او دومی را انتخاب می‌کند.

به گزارش آفتاب‎نیوز؛ این دیپلمات سابق ایتالیایی که در فاصله سال‌های 2011 تا 2015 میلادی به عنوان یکی از کارکنان سیاست خارجی نخست‌وزیران ایتالیا خدمت کرده است با اشاره به اظهارات اخیر ترامپ رییس جمهوری آمریکا در مورد جنایت روی داده علیه جمال خاشقجی می‌نویسد: "این بیانیه نمونه‌ای از صداقت سیاسی است؛ اگرچه تحلیل موجود در آن بر پایه مبنایی کاملا اشتباه است. ترامپ از سخنان توخالی و عمومی که توسط روسای جمهوری سابق آمریکا در مورد عربستان مطرح می‌شد عبور کرد. او کاملا روشن ساخت که آمریکا از این موضوع که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی دستور قتل را صادر کرده چشم‌پوشی کرده است چرا که باید تسلیحات امریکایی را به سعودی‌ها بفروشد و به عربستان برای کنترل قیمت نفت در راستای منافع امریکا نیاز دارد.
در واقع، بیانیه ترامپ گزارش غیرمستقیم "میدل ایست ای" را تایید کرده که در آن ذکر شده بود هدف امریکا خارج ساختن ولیعهد عربستان سعودی از باتلاق ایجاد شده در جریان پرونده خاشقجی است. او در اولین جمله از بیانیه می‌نویسد: جهان جای بسیار خطرناکی است. این احتمالا تفسیری صحیح از وضعیت فعلی بین‌المللی جهان است. البته رییس جمهوری امریکا این حقیقت را رد می‌کند که کشورش در این وضعیت ایجاد شده سهیم بوده است. حمایت امریکا از جنگ عربستان سعودی در یمن، رویکرد آن کشور در مورد مسئله اسرائیل و فلسطین، جنگ بی‌پایان در افغانستان و میراث مسموم امریکا در عراق تنها چند نمونه از این موارد هستند. دلایل ارائه شده برای توضیح این که چرا جهان جای خطرناکی است مبتنی بر این استدلال امریکا است: همه جاده‌ها به تهران ختم می‌شوند. ترامپ ایران را حامی تروریسم می‌خواند و سپس می‌گوید که عربستان سعودی موافقت کرده میلیاردها دلار برای مبارزه با تروریسم رادیکال هزینه کند. متاسفانه اما شواهد تاریخی و واقعیت‌ها خلاف ادعای ترامپ را ثابت می‌کنند و نشان می دهند عربستان سعودی اتفاقا حامی تروریسم بوده است".

این دیپلمات سابق ایتالیایی در ادامه می‌افزاید: "ترامپ با بیانیه خود پیامی پنهانی را به عربستان سعودی و خاندان سلطنتی آن کشور ارسال کرد؛ اینکه امریکا برای نجات ولیعهد عربستان سعودی قیمت‌گذاری کرده است: 450 میلیارد دلار. ترامپ از عربستان سعودی انتظار دارد که این 450 میلیارد دلار را هرچه زودتر در آن کشور سرمایه‌گذاری کند. ترامپ منتظر است ک وعده‌های مالی و سرمایه‌گذاری عربستان سعودی هر چه زودتر تبدیل به قرارداد شوند.

گزارش سیا اما مغایر با نظر ترامپ است و معتقد است که محمد بن سلمان مستقیما در صدور فرمان قتل خاشقجی نقش داشته است. بخش‌های خاصی از سیا هم اکنون ناراحت عدم استفاده از فرصت مناسب پیشین ایجاد شده برای همکاری با محمد بن نایف ولیعهد سابق و در حال پیچیده‌تر ساختن برنامه ترامپ به منظور حفظ محمد بن سلمان هستند. واقعیت آن است که خطر وقوع درگیری میان کاخ سفید و سازمان‌های اطلاعاتی بالاست؛ همانند موضوع روسیه گیت. ترامپ در مورد گزارش سازمان‌های اطلاعاتی امریکا درباره مداخله روسیه در انتخابات 2016 به ضرر حزب دموکرات نیز این موضوع را رد کرده است".
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 5:03 pm

ترامپ با گذشتن از کنار دستور قتل خاشقجی توسط عربستان، جهان را وحشت‌زده کرد
انتقاد شدید از موضع ترامپ در قبال پرونده خاشقجی
نیویورک‌تایمز: ترامپ ارزش‌های آمریکا را قربانی عربستان کرد
حمایت ترامپ از عربستان نمادی از وحشیانه‌بودن دکترین "نخست آمریکا" مدنظر اوست


شبکه خبری "سی ان ان" نیز در گزارش تندی می‌نویسد: "حمایت ترامپ از عربستان سعودی نشانه دیگری از وحشیانه بودن دکترین "نخست امریکا" او بود. او با گذشتن از کنار دستور قتل خاشقجی که توسط عربستان سعودی صادر شده بود جهان را وحشت‌زده کرد. او ارزش‌های سنتی امریکا را نادیده گرفته است.
آفتاب‌‌نیوز :
سرویس بین الملل- انتقاد از رویکرد ترامپ در قبال پرونده قتل خاشقجی عدم طرح خواست پاسخگویی از عربستان سعودی از سوی او در رسانه‌های امریکایی در حال افزایش است.
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ روزنامه "نیویورک تایمز" از رسانه‌های اصلی منتقد سیاست‌های ترامپ با انتشار سرمقاله‌ای به بی‌اعتنایی ترامپ نسبت به ارزیابی سازمان "سیا" دستگاه امنیتی امریکا درباره نقش داشتن مستقیم محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در ماجرای قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول اشاره کرده و در این باره نوشته است: "ترامپ به ارزش های امریکایی بی اعتنایی کرد و جانب ارزش های عربستان سعودی را گرفت. او روز سه شنبه کاریکاتور ترسیم شده از سوی منتقدان‌اش که می‌گویند ترامپ اهداف‌اش را بر اساس پول و منافع و انگیزه‌های شخصی تعیین می‌کند را با موضع گیری خود در قبال عربستان سعودی تایید کرد. او یافته ها و ارزیابی سیا را نادیده گرفت. او نمی خواهد محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به دلیل نقش داشتن در قتل خاشقجی پاسخگو و مسئولیت‌پذیر باشد. ترامپ سکوت کرد چرا که محمد بن سلمان 33 ساله متحد او و دامادش جارد کوشنر است. ترامپ در حالی سکوت می‌کند که صدای صوتی ضبط شده توسط دستگاه امنیتی ترکیه ماجرا را آشکار ساخته و پیشتر نیز رژیم سعودی دروغ گفته بود و نقش داشتن در این ماجرا را رد کرد. به نظر می‌رسد رییس جمهوری امریکا در حال قربانی کردن ملاحظات اخلاقی و تاریخی آمریکا نسبت به مسئله حقوق بشر است. ترامپ نسبت به نقش عربستان سعودی در ایجاد فاجعه انسانی در یمن بی‌توجه است و ایران را مقصر اصلی می‌داند. او به دنبال فروش میلیاردها دلار تسلیحات به عربستان است. ترامپ ادعای حکومت سعودی را تکرار کرد؛ ادعایی که می گوید خاشقجی یک اسلامگرا و دشمن حکومت عربستان سعودی بوده است".
Image
"نیویورک‌تایمز" در ادامه می‌نویسد: "در غیاب رهبری رییس جمهوری آمریکا این کنگره است که باید اقدام کرده و از منافع امریکا در جهان محافظت کند. کنگره نباید بگذارد عربستان سعودی از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری درباره قتل خاشقجی فرار کرده و طفره رود".

ترامپ بن سلمان را بخشیده است
"لورا روزن" خبرنگار "المانیتور" نیز در گزارشی اشاره می‌کند که به نظر می‌رسد که ترامپ از محمد بن سلمان پاسخگویی‌ در مورد قتل خاشقجی نمی‌خواهد و او را بخشیده است.
این سایت می‌نویسد: "ترامپ در موضعی عجیب با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که شاید محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی دستور قتل خاشقجی را صادر کرده باشد. با این حال، اشاره کرد که حفظ روابط خوب امریکا با عربستان سعودی در اولویت و در راستای منافع ملی امریکاست. در آغاز و پایان این بیانیه آمده نخست امریکا و اشاره شده که عربستان سعودی می‌گوید که خاشقجی دشمن دولت و یکی از اعضای اخوان المسلمین بود. با این حال، او اشاره کرده که فراتر از این‌ها من این جنایت را وحشتناک و غیرقابل قبول می‌دانم. او تاکید کرده که شاید هرگز واقعیت‌های مرتبط با این پرونده را متوجه نشویم. در هر صورت رابطه امریکا با عربستان سعودی پایدار است چرا که عربستان متحد امریکا علیه ایران است.
"بروس ریدل" کارشناس سابق سیا می‌گوید که پیام اصلی ترامپ این بود: برایم مهم نیست که محمد بن سلمان چه کاری انجام داده است. او به "المانیتور" می‌گوید که ترامپ نمی‌خواهد کل ساختمان خاورمیانه به هم بریزد چرا که می‌داند اگر محمد بن سلمان بیش از این تحت فشار قرار گیرد پیامدهای وخیمی برای منطقه خواهد داشت و به ضرر منافع امریکا خواهد بود".
این سایت در ادامه اشاره می‌کند که با این حال، می‌توان برداشت دیگری نیز از این بیانیه داشت؛ آنجا که ترامپ می‌گوید حفظ روابط ما با پادشاهی عربستان سعودی مهم است. در نتیجه، می‌توان این استدلال را نیز مطرح کرد که او هیج وابستگی احساسی به محمد بن سلمان ندارد و حفظ روابط امریکا با کلیت نظام پادشاهی عربستان برایش اولویت دارد.

سیاست وحشیانه ترامپ
شبکه خبری "سی ان ان" نیز در گزارش تندی می‌نویسد: "حمایت ترامپ از عربستان سعودی نشانه دیگری از وحشیانه بودن دکترین "نخست امریکا" او بود. او با گذشتن از کنار دستور قتل خاشقجی که توسط عربستان سعودی صادر شده بود جهان را وحشت‌زده کرد. او ارزش‌های سنتی امریکا را نادیده گرفته است. او تنها به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری عربستان سعودی در امریکا فکر می‌کند و در حال فروش ارزش‌هایی است که سال‌های متمادی امریکایی برای کسب آن تلاش کرده بودند. دیگر این ایده که امریکا ماموریت منحصر بفرد اخلاقی و تاریخی برای حمایت از آزادی و دموکراسی دارد رد خواهد شد. همچنین، ترامپ نشان داد زمانی که ارزیابی‌های دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا در مغایرت با اهداف سیاسی اوست، او این ارزیابی‌ها را نادیده می‌گیرد".
این شبکه خبری در پایان می‌نویسد: "دفاع او از عربستان سعودی ضربه‌ای دیگر به حاکمیت قانون بین‌المللی و پاسخگویی جهانی است. فرمول ترامپ ساده است: او اجازه نمی‌دهد روسیه و چین بازار عربستان سعودی را تصاحب کنند. سایر مسائل برایش اهمیتی ندارند. او نشان داده که هیچ‌گونه توجهی به رفتارهای مستبدانه عربستان سعودی ندارد. شاید این نشانه‌ای از رک‌گویی ترامپ باشد. واقع گرایی او در سیاست با ارزش‌های امریکایی در تضاد است. بدترین پیام از موضع‌گیری ترامپ آن است که او مایل است برای پیشبرد اهداف سیاسی خود سازمان‌های اطلاعاتی امریکا و براورد آنان را نادیده گیرد. این رویه‌ای است که او در زمینه پرونده تحقیق درباره ارتباط کارزار انتخاباتی‌اش با پوتین نیز در پیش گرفت و براورد دستگاه‌های امنیتی امریکا را نادیده گرفت

ترامپ با ديكررؤساي امريكا فرقي جنداني ندارد و بدتر از انها نيست فقط آنجه او را بارز كرده است اين است كه "بلند بلند فکر می کند!" و اين به ضرر حكام امريكاست كه در بوشش دموكراسي و حقوق بشر و صلح و تمدن جنايت مي كنند و خدمتي به مظلومين و بشريت است تا كه افكار عمومي در كوما را مكر كه بيدار كند = اينكه عليرغم سايرين حتى حكام انقلابي ايران؛ اما بوتين از ترامب خوشش مي ايد شايد همين نكته است

ترامپ صریح است و دلیلی نمی‌بیند بین سیاست اعلامی و اعمالی خود چندان تفاوتی بگذارد. به قول معروف او "بلند فکر می کند."و به همین خاطر به آبروی ایالات متحده آمریکا، چوب حراج زده است.
عصرایران؛ مازیار آقازاده - اظهارات و بیانیه اخیر ترامپ درباره رابطه کشورش با عربستان سعودی همچون آب سردی بود که روی سر رسانه‌ها و محافل سیاسی ( اعم از جمهوریخواه و دموکرات به ویژه در کنگره آمریکا) ریخته شد.
ترامپ بدون کوچک‌ترین پرده پوشی، "رک و روراست" مواضع دولت خود را در قبال موضوع قتل "جمال خاشقجی" روزنامه‌نگار مقتول سعودی اعلام کرد.
ترامپ گفت:
- برایش اهمیتی ندارد که آیا ولیعهد سعودی آمر قتل بوده و از آن اطلاع داشته یا نه!
- رابطه ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی به رغم این واقعه همچنان استراتزیک باقی خواهد ماند.
- چون عربستان سعودی از آمریکا سلاح می‌خرد و به اقتصاد آمریکا پول تزریق می‌کند، دولت او نمی‌تواند بر سر مسایلی چون قتل خاشقجی از این رابطه بگذرد.
- برای دولت او برخورد با ایران اولویت نخست است و در این راستا عربستان سعودی متحدی مهم است.
به بیان دیگر ترامپ اعلام کرد مادامی که یک کشور و یک حاکمیت خارجی برای اقتصاد آمریکا شغل ایجاد کرده و از این کشور خریدهای کلان (اعم از اسلحه و..) انجام دهد، هر طور که در داخل و یا با مخالفان خود رفتار کند، در منظومه متحدان ایالات متحده آمریکا باقی خواهد ماند.
Image
این تصویری است که ترامپ در 2 سال گذشته از ایالات متحده آمریکا به نمایش گذاشته است؛ آمریکایی عریان از تعارف‌های معمول و "بزک دوزک هایی" که پیشتر از سوی روسای جمهوری قبلی در ایجاد تفکیک بین سیاست اعلامی و اعمالی مورد توجه بود.
اما حالا ترامپ نقاب از روی افکنده و بی‌پرده سخن می‌گوید. او صریح است و دلیلی نمی‌بیند بین سیاست اعلامی و اعمالی خود چندان تفاوتی بگذارد. به قول معروف او "بلند فکر می کند."و به همین خاطر به آبروی ایالات متحده آمریکا، چوب حراج زده است.
ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود دهها جنگ آفریده و در صدها جنگ و مداخله نظامی ایفای نقش داشته و میلیون‌ها انسان را به کام مرگ فرستاده است، نخستین کشوری است که به فناوری تولید سلاح اتمی دست یافته و تنها کشوری است که ننگ استفاده از این نوع سلاح را علیه غیرنظامیان یک کشور خارجی برای ابد در پیشانی خود دارد.
پس از جنگ دوم جهانی و از دوران جنگ سرد بدین سو، دهها جنگ به راه انداخته و میلیون‌ها انسان نظامی و غیرنظامی را به کشتن داده است.
از منفورترین دیکتاتورهای نظامی و غیرنظامی در کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا و خاورمیانه حمایت کرده است. سازمان سیا در دهه های گذشته انواع کودتاها و عملیات‌های آدمکشی در اقصی نقاط دنیا داشته است، اشتباه محاسبه‌های مهلک آمریکا منجر به ایجاد بدترین فجایع انسانی شده و نطفه بسیاری از گروه‌های تروریستی که این روزها در منطقه خاورمیانه و جهان فعال هستند در خوش بینانه‌ترین فرض با همین اشتباه محسابه‌های واشنگتن و سیاست‌های اشتباه واشنگتن در دهه‌های گذشته بسته شده است.
خود ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی بارها در سخنانش مدعی شد که گروه داعش ساخته و پرداخته دولت دموکرات آمریکاست.
دولت ایالات متحده آمریکا در حالی ادعای صلح و ثبات دارد که با فروش صدها میلیارد دلار سلاح به حکومت‌های موروثی و خاندانی در حاشیه جنوبی خلیج فارس منطقه را تبدیل به انبار باروتی در حال اشتعال کرده است.
آمریکا از معدود کشورهای جهان است که وقتی یک فروند هواپیمای مسافربری غیرنظامی با 290 سرنشین را بر فراز آبهای خلیج فارس با موشک مورد هدف قرار داد، به جای عذرخواهی از این واقعه و تنبیه نظامیان خاطی، به آنها مدال شجاعت و لیاقت داد!
از نظر بسیاری از آمریکایی‌های سفید پوست " استیک خور" آنها محور و مدار دنیا هستند و باید به کل عالم سروری کنند. اگر ورِ دل گفتگوهای نژادپرست‌های آمریکا نشسته و حرف‌های آنها را گوش کنید همین قسم حرف‌هایی که ترامپ می‌گوید را می‌شنوید و برای همین است که ترامپ در بین نژادپرستان آمریکایی چهره‌ای محبوب است.
با وجود همه این فجایعی که آمریکا باعث و بانی آن بوده، اما چهره این کشور طی دهه‌های پس از جنگ دوم جهانی به مدد اقتصاد برتر این کشور و ترویج سبک زندگی آمریکایی و غول‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی، بازسازی شده و کعبه آمال بسیاری از مردم جهان بوده است، اما کاری که ترامپ در 2 سال گذشته با آمریکا کرده است این بوده که به اندازه‌ای چهره این کشور را مخدوش ساخته که هیچ یک از سیاهه برشمرده شده در بالا، چنین نکرده‌اند!
او در 1 سال گذشته دو مرتبه با به کار بردن لفظ "تروریست نیشِن" خطاب به ایران، به ملت ایران توهین کرده است و ابایی هم از کاربرد این لفظ توهین آمیز ندارد؛ چون اساسا برایش به غیر از رای دهندگان – عموما سفید پوستی- که به او رای داده‌اند، چیز دیگری اهمیت ندارد.
ترامپ امروز فاصله بین سیاست اعلامی و اعمالی آمریکا را برداشته و آمریکای عریان از هر "بزک دوزک" را در مرئای جهانیان به نمایش گذاشته است. خوب یا بد این چهره بخش عمده‌ای از آمریکاست.
البته آمریکا روی دیگری هم دارد که دغدغه‌های حقوق بشری دارد و کره زمین را گهواره تمدن‌های بشری می‌بیند که در معرض آسیب‌های جدی اقلیمی است. این آمریکا علاقه کمتری به زورگویی و تبختر و فرمانروایی بر جهان دارد. باراک اوباما در 8 سال ریاست جمهوری خود تلاش داشت این چهره آمریکا را تقویت کند. آمریکایی عادلانه‌تر و کمتر عجین شده با روح زمخت "سرمایه سالاری" اما ترامپ در 2 سال گذشته کوشیده است همه رشته‌های آن آمریکا را پنبه کرده و آمریکا را به دوران سیاه پیش از "آبراهام لینکلن" و آمریکای دوران برده داری سوق دهد.
آمریکایی که منافع صاحبان سرمایه و شرکت‌ها حرف اول و آخر را در آن می‌زند و لابی‌ها مثل گرگ‌ها در حال پاره کردن شکم یکدیگرند.
ترامپ بلند بلند فکر می‌کند و چهره آمریکا را از بیش از پیش تخریب می‌کند. او به دنبال تحقق شعار نژادپرستانه "اول آمریکا " است. این شعار خیلی حرف درون خود دارد و به همین جایی ختم می‌شود که او می گوید: اصلا برایش اهمیتی ندارد چه کسی دستور قتل خاشقجی را داده بلکه برای او خریدهای کلان عربستان سعودی از ایالات متحده آمریکا مهم است، چون برای او آمریکایی‌ها و جیب آنها از هر موضوع و سرنوشت انسان غیرآمریکایی دیگر روی کره خاکی مهم‌تر است. در میان آمریکایی‌ها هم، ترامپ آمریکایی‌های سفید پوستی که به او رای داده‌اند را بیشتر مورد توجه دارد و در دیدگاه او تفیکی جدی بین سفیدپوست‌های مسیحی با رنگین پوستان و آمریکایی‌های مهاجر و.. قابل مشاهده است.
این همان چهره‌ای از آمریکاست که مخالفان یکجانبه‌گرایی و جهان تک قطبی بسیار دوست دارند به نمایش گذاشته شود و ترامپ با جان و دل در حال به نمایش گذاشتن این چهره است، چون "بلند بلند فکر می‌کند" و کارهایی که قبلا در قالب سیاست اعمالی به صورت زیرمیزی و محرمانه انجام می‌گرفت، امروز بدون کوچکترین ابایی "فریاد می‌زند" و به مرکز سیاست اعلامی خود آورده است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 5:05 pm

در گفت‌وگو با عصر ایران
خاطرات شمس الواعظین از جمال خاشقچی: با من درباره ایران بحث می کرد
منافع ملی در گرو لاپوشانی فساد و جنایت نیست


مصاحبه خواندني داراى نكات مفيد

روزنامه‌نگاران نشان دادند که چنین ماجرایی را می‌توانند جهانی کنند...
عصر ایران؛هومان دوراندیش- قتل جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار عربستانی منتقد محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، شاید مهم‌ترین خبر سیاسی دنیا در یک ماه و نیم اخیر بوده باشد. بازتاب بین‌المللی چشمگیر این خبر، فراتر از حد انتظار بود و نشان داد که دود هنوز از کنده بلند می‌شود؛ چراکه دو روزنامۀ معتبر واشنگتن پست و نیویورک تایمز نقشی ممتاز و موثر در مطرح شدن قتل فجیع خاشقچی و پیگیری آن از سوی افکار عمومی جهان و دولت‌های گوناگون در شرق و بخصوص در غرب عالم داشتند.
متن زیر گفت‌وگویی است با ماشاءالله شمس‌الواعظین دربارۀ چند و چون ماجرای خاشقچی، خصوصاً از منظر اهمیت رسانه‌ای این واقعه. شمس‌الواعظین سردبیر مهم‌ترین مجلۀ تئوریک و مهم‌ترین روزنامۀ ایران در دوران پس از انقلاب بوده است (مجلۀ کیان و روزنامۀ جامعه). او نگاهی عاشقانه و عالمانه و آموزنده به ژورنالیسم و رسانه دارد و در این گفت‌وگو نیز با شور و شعور منحصر به فردش دربارۀ ژورنالیسم سیاسی حرف می‌زند.
Image

*برخلاف اینکه عده‌ای در ایران همیشه می‌گویند رسانه‌های معتبر غربی با منافع غرب همسو هستند و از کشورهای متحد غرب در منطقه خاورمیانه جانبداری می‌کنند، مثلاً از جمهوری اسلامی انتقاد و از عربستان حمایت می‌کنند، ولی در ماجرای قتل خاشقچی آنچه باعث شد افکار عمومی در جهان نسبت به فاجعه حساس شوند، افشاگری و پیگیری روزنامه‌های آمریکایی بود. برخی هنوز مدعی‌اند کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه بود که این رسانه‌ها عربستان و بن سلمان را بی‌آبرو کردند ولی برخی هم استقلال حرفه‌ای این رسانه‌ها را دلیل توجه آنها به موضوع قتل خاشقچی می‌دانند. شما چه نظری دارید؟

بگذارید از کشور خودمان مثال بزنم. ممکن است عده‌ای در خارج از ایران نشسته باشند و بگویند چون نظام حکومتی ایران دینی است، تمام رسانه‌های ایران تحت کنترل و فیلترینگ شدید حکومت دینی است. اما من و شما که در این محیط داریم زندگی و فعالیت می‌کنیم چنین قضاوتی را برنمی‌تابیم چون خلاف واقع است؛ چون این جزو اصول حرفه‌ای من و شماست که حرف راست بزنیم. مساحتی از آزادی و انتقاد و بحث و گفتگو در کشور ما وجود دارد که ممکن است وقتی ناظر بیرونی به این فضا نگاه می‌کند، بگوید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. در حالی که این طور نیست. در همین کشور قتل‌های زنجیره‌ای و مفاسد اقتصادی توسط رسانه‌‌ها افشا شده است. روزنامه‌ها و سایر نشریات در مواجهه با این قضایا، در حد ممکن توانسته‌اند به وظایفشان عمل کنند. شما با همین نگاه به مطبوعات حرفه‌ای بین‌المللی نظر کنید. من در مجموع می‌توانم بگویم واشنگتن ‌پست و نیویورک ‌تایمز، به طور کلی بخش قابل توجهی از وظایفشان حراست از فرهنگ غرب و تلاش برای حفاظت از برتری غرب در همۀ عرصه‌هاست؛ اما در ماجرای خاشقچی، همین معیار، یعنی معیار حراست از برتری و منافع غرب، در تقابل با اخلاق حرفه‌ای قرار گرفت و این مطبوعات حراست از اخلاق حرفه‌ای خودشان را به حراست از منافع سیاسی غرب ترجیح دادند.
*اگر افشاگری و پیگیری قتل خاشقچی مشخصاً خلاف منافع ملی آمریکا بود، به نظرتان باز واشنگتن‌ پست و نیویورک ‌تایمز این قدر مجدانه به این موضوع می‌پرداختند؟
همین الان چنین پلورالیسمی در فضای رسانه‌ای آمریکا وجود دارد. فاکس‌نیوز ابتدا تلاش کرد تصویر عجیب و غریبی از ماجرای جمال خاشقچی ترسیم کند. چرا در پرسش شما نام واشنگتن ‌پست و نیویورک‌ تایمز می‌درخشد؟ البته سی‌ان‌ان هم موثر بود ولی سی‌ان‌ان به دلیل تضاد تاریخی‌اش با راست افراطی آمریکا و مشخصاً دولت ترامپ، مفصلاً به ماجرای قتل خاشقچی پرداخت. به هر حال در همین مدت پس از این واقعۀ فجیع، بسیاری از رسانه‌ها در آمریکا و خارج از آمریکا، تحت تاثیر واشنگتن ‌پست و نیویورک‌ تایمز به این ماجرا پرداختند و آن را یک موضوع واجد اهمیت جهانی قلمداد کردند.

Image
رویکرد متفاوت واشنگتن‌ پست و فاکس‌ نیوز به ماجرای خاشقچی، نشان می‌‌دهد در آمریکا تضادهایی هم در تفسیر مصالح و منافع ملی وجود دارد. مثلاً برخی در آمریکا، اساساً سناریوی روی کار آمدن بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان را ناشی از توصیه‌های موکد راست افراطی آمریکا به ملک سلمان می‌دانند. دموکراتها با بن سلمان مساله داشتند و می‌گفتند او یک جوان ماجراجو است. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا قبل از ماجرای جمال خاشقچی هم، مثلاً در جنگ یمن و یا تقابل شدیدی که بن سلمان بین عربستان و ایران ایجاد کرده، نسبت به عملکرد بن سلمان تذکر داده بودند.
خاشقچی آخرین حلقۀ اقدامات نابخردانۀ ولیعهد عربستان بود. بن سلمان همۀ مخالفان داخلی را ساکت کرده بود و بسیاری از فعالان حقوق بشری را به زندان افکند و قطر را محاصرۀ اقتصادی کرد و مشکلات زیادی برای عربستان سعودی ایجاد نمود.
*دموکراتها لیبرالیسم را بیش از جمهوریخواهان پاس می‌دارند. بن سلمان هم نوعی لیبرالیزاسیون را در جامعۀ عربستان در پیش گرفته است. به نظرتان این موضوع برای دموکراتها مهم نبود یا اگر هم مهم بود، وزنش به اندازۀ وزن اقدامات نابخردانۀ بن سلمان نبود و به همین دلیل بن سلمان را خوش نداشتند؟
وقتی جنگ یمن راه افتاد غرب با ماجرا کنار آمد. بعد محاصرۀ قطر راه افتاد، باز هم غرب با این قصه کنار آمد. حتی امیر کویت که تلاش زیادی در مهار بحران در روابط عربستان و قطر کرد، در مصاحبه‌ای گفت که موفقیت من در این ماجرا، جلوگیری از حمله نظامی به دوحه بود. ماجرای سعد حریری، فراخواندن او به ریاض و وادار کردنش به استعفا هم، ماجرای دیگری بود که برای جهان غرب متعارف نبود. در ماجرای حریری، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، به ریاض رفت و به بن سلمان گفت نخست‌وزیر لبنان در حیطۀ نفوذ فرانسه در خاورمیانه است و ما شنبه او را آزاد می‌خواهیم. مکرون به پاریس برگشت و حریری هم شنبه آزاد شد.
حالا حرفم این است که غرب با اقدامات عجیب بن سلمان بسیار زیاد کنار آمد اما چرا در ماجرای خاشقچی، قصه جهانی شد؟ عرب‌ها مثال می‌زنند که عده‌ای باری از کاه بر دوش شتر می‌گذاشتند؛ کلی کاه بار شتر کردند و بعد نهایتاً دیدند هنوز کمی کاه باقی مانده است. آن نیم کیلوی باقی‌مانده را هم بار شتر کردند و همان نیم کیلو کاه، کمر شتر را شکست.
قتل جمال خاشقچی همان نیم کیلو بار اضافه بر دوش رهبری سیاسی بن سلمان و رابطۀ عربستانِ تحت حاکمیت او و جهان غرب بود. خاشقچی دوستدار پادشاه عربستان و حتی ولیعهد بود و از بن سلمان با احترام یاد می‌کرد و دربارۀ او می‌گفت سُمُو الامیر (یعنی عالیجناب امیر یا امیر بلندمرتبه). به هر حال اگر وقایع قبلی در کار نبود، شاید قتل خاشقچی مصداق آن نیم کیلو بار اضافه نمی‌شد.
*اگر خاشقچی از روسیه پناهندگی گرفته بود و ستون‌نویس یک نشریۀ معتبر روسی بود، قتل فجیعش آن نیم کیلو بار اضافه می‌شد یا نه؟
سوال خیلی خوبی است. این جا نقش رسانه‌ها مطرح می‌شود. اگر خاشقچی ستون‌نویس "پراودا" بود، آیا پراودا حاضر بود چنین کاری برای او بکند و این قدر دولت عربستان را تحت فشار بگذارد؟ این مساله دیگر به جهان آزاد برمی‌گردد. من اتفاقاً معتقدم در آموزه‌های ژورنالیسم آزاد، ماجرای خاشقچی در آینده وارد ترم‌های درسی علوم ارتباطات خواهد شد. بعد از واترگیت این مثال همیشه مطرح است که یک روزنامه می‌تواند یک مساله را چنان جهانی کند که هیچ دولتی نتواند نسبت به آن بی‌تفاوت بماند.
در این ماجرا هم حتی پوتین، که ابتدا می‌گفت ما باید صبر کنیم ببینیم تحقیقات عربستان سعودی چه می‌گوید، ناچار شد بگوید اگر عربستان دست به این عمل زده باشد، کارش بسیار وحشیانه و فجیع و چنین و چنان است. مکان و جغرافیایی که قتل خاشقچی در آن رخ داد البته موثر بود ولی رسانه‌ها بیشترین نقش را در برجسته شدن این موضوع داشتند. البته مدیریت افکار عمومی ترکها هم زبانزد بود. ترکیه در این زمینه فوق‌العاده هوشمندانه عمل کرد. قطره‌چکان و درز تدریجی اطلاعات از سوی دادستانی ترکیه به رسانه‌های جهانی، بدون اینکه به روند بازپرسی‌ها و تحقیقات پلیس و قوه قضاییه ترکیه لطمه‌ای بزند، افکار عمومی جهان را مرحله به مرحله حساس و برانگیخته و خشمگین کرد و این خشم از پایین هرم اجتماعی منتقل شد به دولتها.
این انتقال توسط رسانه‌ها انجام شد. یعنی رسانه‌ها توانستند تراکم و انباشتی از خشم علیه عربستان را در دنیا ایجاد کنند و این عین موفقیت رسانه‌ها بود.

*اگر ترکیه به هر دلیلی تدریجاً اطلاع‌رسانی نمی‌کرد، این رسانه‌ها چه کار می‌توانستند بکنند؟ سوالم این است که واشنگتن‌ پست و نیویورک‌ تایمز و سی‌ان‌ان رسانه دقیقاً چه کار کردند که ما بتوانیم بگوییم کار بسیار مهمی انجام دادند؟
وقتی می‌گویید اگر ترکیه اطلاع‌رسانی نمی‌کرد، یعنی این قتل مثل قتل سایر مخالفان عربستان سعودی می‌شد که قبلاً در گوشه و کنار دنیا نابود شده بودند و الان تدریجاً آن قتل‌ها هم در حال فاش شدن است. بن سلمان فکر می‌کرد این قتل در ردیف همان قتل‌ها خواهد بود. یعنی فکر می‌کرد ممکن است سر و صدای مختصری به پا شود و بعد همه چیز تمام شود. به همین دلیل وقتی دربارۀ خاشقچی مصاحبه کرد، گفت خاشقچی ده دقیقه تا یک ساعت در کنسولگری بوده و بعد هم بیرون رفته است.
عوامل زیادی مساعد شدند تا این ماجرا در مقیاس جهانی مطرح شود. مثلاً بن سلمان، به گفتۀ درست مطبوعات ترکیه، مستقیماً در کودتای نافرجام ترکیه دخالت داشت. یعنی عربستان، به دلیل رقابت ترکیه با عربستان در خاورمیانه و جهان اسلام، در پی سرنگونی اردوغان بود. ترکها از این موضوع مطلع بودند و مایل بودند از بن سلمان انتقام بگیرند. خدا هم هدیه‌ای به ترکها داد که همین ماجرای خاشقچی بود. ترکها رسیدگی به این ماجرا را آرام‌آرام مدیریت کردند و نزدیک شدند به نام بن سلمان، و حالا همه می‌گویند قطعۀ خالی این پازل کسی نیست جز محمد بن سلمان. حتی ترامپ هم در موضع‌گیری دیروزش تقریباً پذیرفت که بن سلمان در جریان قتل خاشقچی بوده است. می‌خواهم بگویم که این عوامل مساعد کمک کردند به برجسته شدن قتل خاشقچی. اما بر فرض که چنین عواملی در کار نبودند. مثلاً ترکیه و عربستان روابط شیرین‌عسلی داشتند. در این صورت آیا رسانه‌ها قادر بودند ماجرای خاشقچی را جهانی کنند؟ بله. رسانه‌های گروهی بودند که موجب شدند عربستان ابتدا قتل خاشقچی را تکذیب کند و بعد تدریجاً آن را بپذیرد. البته فشارهای بین‌المللی هم در کار بود. ولی مثلاً الجزیره هر جایی که پازلش خالی بود، مصاحبه‌های جالبی تهیه می‌کرد که نفت تشدید بر آتش این ماجرا می‌ریخت.
به عنوان مثال، الجزیره با رئیس اتحادیۀ آزمایشگاههای بیولوژیک ترکیه گفتگو کرد و این سوال را پرسید که اگر کسی بخواهد یک جسد را ذوب کند چه کار باید بکند؟ رئیس اتحادیه مذکور هم ‌گفت با این یا آن اسید می‌تواند چنین کاری بکند ولی این کار بسیار وحشیانه است! یعنی رسانه‌ها هر جایی که کم می‌آوردند، روی فرضیه‌ها مانور می‌دادند. از حیث اهمیت نقش رسانه‌ها، می‌توان به گزارش اخیر واشنگتن پست از جمع‌بندی سیا دربارۀ قتل خاشقچی اشاره کرد. این واشنگتن پست بود که افشا کرد سیا معتقد است قتل خاشقچی به دستور بن سلمان صورت گرفته است.
*رسانه‌ها با مانور دادن روی فرضیه‌ها، به نوعی فضاسازی هم می‌کردند که به پیگیری بیشتر ماجرای خاشقچی از سوی افکار عمومی منتهی می‌شد.
دقیقاً. بنابراین باید گفت رسانه‌ها در این ماجرا بسیار موفق بودند. به نظر من "نامبر وان" واشنگتن پست بود که رسماً اعلام کرد خاشقچی نویسندۀ روزنامه ماست. واشنگتن‌ پست گفت ما این ماجرا را پیگیری می‌کنیم و در قبال آن سکوت نمی‌کنیم و آن را از یاد نمی‌بریم. بعد از واشنگتن ‌پست، نیویورک‌ تایمز وارد شد. بعد هم سی‌ان‌ان وارد ماجرا شد؛ بویژه بعد از اینکه ترامپ گفت ممکن است این کار را عناصر خودسر انجام داده باشند.
بسیاری، بویژه سی‌ان‌ان، ترامپ را مسخره کردند که عنصر خودسر در عربستان سعودی اصلاً معنا ندارد. به همین دلیل ترامپ این فرضیه را رها کرد؛ اگرچه مایل بود کنار بن سلمان بایستد. من ارزیابی‌ام این است که ماجرای خاشقچی بن سلمان را سایه ‌به ‌سایه تعقیب خواهد کرد؛ حتی اگر او ولیعهد بماند و سپس پادشاه شود. البته من به شدت بعید می‌دانم بن سلمان پس از این فاجعه پادشاه عربستان شود. او الان به عنوان یک قاتل شناخته می‌شود؛ قاتلی که قتلی عادی هم انجام نداده است بلکه دستور داده هموطن خودش را در کشوری دیگر بکشند و او را قطعه‌قطعه کنند و سپس با اسید ذوب و محوش کنند.
عربستان سعودی اعلام کرد که مشاجره‌ای صورت گرفته و خاشقچی کشته شده و جسدش را به یک مزدور محلی داده‌اند. بعد یک هیات هفت‌نفره از عربستان به استانبول اعزام شد برای همکاری با ترکها در زمینۀ تحقیقات مربوط به کمّ و کیف قتل خاشقچی. در این هیات، یک شیمیست و یک کارشناس سم‌شناسی حضور داشتند که ماموریتشان همکاری با پلیس و دادستانی ترکیه نبود. این دو نفر به خانۀ عتیبه، سرکنسول عربستان در استانبول، رفتند و جسد قطعه‌قطعه شدۀ خاشقچی را آنجا با مواد شیمیایی ذوب کردند. ترکها از این موضوع به شدت عصبانی‌اند.
پلیس مایل بود از خانۀ سرکنسول بازدید کند ولی عربستان اجازه نمی‌داد. وقتی هم که اجازه دادند، اجازۀ بازدید از یک اتاق را ندادند؛ با این بهانه که در این اتاق وسایل خانوادگی هست و از این حرفها. اگر جسد تکه‌تکه شدۀ خاشقچی در خانۀ سرکنسول عربستان پیدا می‌شد، این تبدیل به یک مصیبت می‌شد برای عربستان سعودی. بنابراین آن دو نفر به ترکیه رفتند و جسد را با اسید حل کردند و اسید را هم ریختند داخل فاضلاب. ترکها هم از چاه خانۀ سرکنسول عربستان و از فاضلاب منطقه نمونه‌برداری کردند و دیدند که این جاها آلوده به اسید است.
*اگر خاشقچی به این شکل فجیع به قتل نمی‌رسید، مثلاً با یک تکه آهن به سر او ضربه‌ای می‌زدند و او را می‌کشتند، به نظرتان این واقعه باز هم این قدر برد خبری و بین‌المللی پیدا می‌کرد؟
نقش فجیع بودن قتل در این ماجرا موثر بوده. برخی نویسندگان هم نوشته‌اند اگر عربستان به یک مزدور پول می‌داد تا خاشقچی را ترور کند، دچار چنین وضعی نمی‌شد. دست کم می‌توانست ادعا کند این کار دولت عربستان نبوده. اما تئوری عربستان از روز اول این بود که این ماجرا را نهایتاً به گردن دولت ترکیه بیندازد. عربستانی‌ها آدمی را در ادارۀ ثبت اسناد در یکی از شهرهای خود عربستان پیدا کردند که شبیه جمال خاشقچی بود و قرار بود این کارمند ثبت اسناد بیاید رل خاشقچی را باز کند. یعنی بعد از اینکه خاشقچی وارد کنسولگری عربستان شد، این کارمند به جای خاشقچی از کنسولگری خارج شود. این یعنی چی؟ یعنی عربستان می‌‌خواست ادعا کند خاشقچی وارد کنسولگری ما شده، کارش را انجام داده و بیرون رفته و الان هم مفقود شده و حالا دولت ترکیه مسئول گم شدن اوست.
جمال خاشقجی و بدلش
Image
در واقع عربستان سعودی مایل بود بعد از مفقود شدن خاشقچی در ترکیه، این موضوع را جهانی کند و آن را به گردن دولت ترکیه بیندازد. وقتی سرکنسول عربستان نمایندگان رویترز را به کنسولگری عربستان برد و ناشیانه در کمدها را باز می‌کرد تا به آنها نشان دهد خاشقچی آنجا نیست، اطلاعیه صادر کرد که سرنوشت خاشقچی برای ما مهم است و دولت ترکیه باید در قبال گم شدن خاشقچی پاسخگو باشد. اطلاعیۀ اول سرکنسول عربستان چنین محتوایی داشت. اما عربستانی‌ها فکر همه جا را نکرده بودند؛ از جمله حضور منتظرانۀ نامزد خاشقچی در بیرون کنسولگری را. نامزد خاشقچی در سوپرمارکت روبروی کنسولگری نشسته بود و موبایل خاشقچی هم در دست او بود.
داخل آن موبایل کلی اطلاعات بوده و همان الان کلی ارزش دارد برای پلیس ترکیه. خاشقچی به نامزدش گفته بود اگر من – مثلاً – تا ساعت 3 بعد از ظهر از کنسولگری بیرون نیامدم، تو با فلان دوستم تماس بگیر. که او هم تماس گرفت و از آن جا به بعد دیگر ماجرا جدی شد و مطابق نقشۀ عربستانی‌ها پیش نرفت.
*اگر خاشقچی ستون‌نویس واشنگتن‌ پست نبود، به نظرتان واشنگتن ‌پست و نیویورک تایمز این قدر این موضوع را پیگیری می‌کردند؟ ضمناً به نظر می‌رسد عربستان دچار خطای محاسباتی شده و قتل خاشقچی را که به آمریکا پناهنده شده بود و ستون‌نویس یکی از معتبرترین روزنامه‌های جهان هم بود، جدی نگرفته بود.
اگر خاشقچی مخالف دولت عربستان نبود و به آمریکا پناهنده نمی‌شد و در روزنامۀ واشنگتن ‌پست قلم نمی‌زد، ابعاد جهانی این قتل وحشیانه کاملاً متفاوت می‌شد. بله، عربستان سعودی در این ماجرا دچار خطای محاسباتی شد. گاهی قاتل دچار چنین خطایی می‌شود و کم‌کم قتل‌های قبلی‌اش هم افشا می‌شود.
*خاشقچی با واشنگتن‌پست قرارداد همکاری داشت؟
بله، خاشقچی کارمند واشنگتن‌ پست شده بود. ستون‌نویس دیدگاههای بین‌الملل بود و از این روزنامه حقوق می‌گرفت. یعنی او کاملاً ملحق شده بود به واشنگتن ‌پست.
*یعنی هرماه حقوق ثابت می‌گرفت از این روزنامه؟
بله، خاشقچی بابت ستون هفتگی‌اش حقوق می‌گرفت. آنجا حقوق‌ها هفتگی است.
*حضور فیزیکی هم داشت در واشنگتن‌ پست؟
بله، روی میزش در این روزنامه گل گذاشتند و با یکی از همکارانش، که یک خانم سیاه‌پوست و ادیتور بخش بین‌الملل بود، مصاحبه کردند و او از اخلاق خاشقچی چیزهایی تعریف کرد. با دیگران هم گفتگو کردند.
*قتل برادر رهبر کرۀ شمالی و عملیات تروریستی روسیه در بریتانیا علیه آن پدر و دختر و حالا قتل خاشقچی، ظاهراً کم‌کم دارد این مساله را به مساله‌ای جدی‌تر از قبل بدل می‌کند که دولتهای دیگر حق ندارند در حوزۀ حاکمیت یک دولت مرتکب ترور شوند. اینکه کشور الف به یک نفر ویزا بدهد و آن فرد با احساس امنیت وارد آن کشور شود و ماموران کشور ب بیایند او را بکشند، نوعی نقض حاکمیت دولت کشور الف است.
اجازه بدهید من فراتر بروم. تصور من این است که در کنوانسیون‌های مربوط به روابط کنسولی و دیپلماتیک کشورها، بویژه سفارتخانه‌هایشان، محدوۀ معافیت دیپلمات‌‍‌ها در ورود و خروج از فرودگاههای بین‌المللی به زودی تغییراتی بسیار جدی را از خواهد گذراند. فجایعی از این قبیل حاوی این درس است که در پروتکل‌ها و مقررات مربوطه باید تجدید نظر کرد. همین الان هم این بحث مطرح است که مقررات فعلی در این زمینه برای جلوگیری از چنین وقایعی کفایت نمی‌کند.
اگر پلیس ترکیه مطابق مقررات بین‌المللی دیپلماتیک مجاز بود از پرواز آن تیم اولی که ساعت 4 صبح با هواپیمای خصوصی ترکیه را ترک کرد جلوگیری کند، الان ابعاد مساله به کلی روشن شده بود. فقط کافی بود افراد آن پرواز بازداشت می‌شدند. مقررات بین‌المللی در این زمینه‌ دست و پا گیر است. پلیس ترکیه اگر مجاز بود مثلاً بگوید من به این آقای قحطانی شک کرده‌ام و به همین دلیل بازداشتش می‌کنم، خیلی از مسائل حل می‌شد.
*آن موقع پلیس ترکیه از ماجرا باخبر بود؟
نامزد خاشقچی حوالی ساعت 3 بعد از ظهر با دوست خاشقچی تماس می‌گیرد. دوست خاشقچی هم پلیس ترکیه را مطلع می‌کند. تا پلیس ترکیه وارد کنسولگری شود و تحقیق کند و چیزی هم پیدا نکند، ساعت مثلاً می‌شود 6 تا 8 بعد از ظهر. آن تیم ماموران عربستان که 4 صبح با هواپیمای اختصاصی استانبول را ترک کرد، قرار بود سه چهار روز در استانبول اقامت داشته باشد. اما وقتی دیدند هوا پس است، ساعت 4 صبح به قاهره رفتند و سپس از قاهره به ریاض برگشتند.
آن پانزده نفری که از عربستان به ترکیه رفتند، برای بازگشت به دو تیم تقسیم شدند. یک تیم به دبی رفت و تیم دیگر به قاهره. به همین دلیل ترکها معتقدند امارات و مصر هم در این ماجرا تا حدی دخالت داشتند. همچنین ترکها از دفاع همه‌جانبۀ مصر و امارات از عربستان در ماجرای خاشقچی هم چنین برداشتی کردند. اگر آن مقررات دست و پاگیر دیپلماتیک در کار نبود، این دو تیم بازداشت می‌شدند و زوایای تاریک ماجرا کاملاً روشن می‌شد.

*فرض کنیم پرداختن به این ماجرا آشکارا خلاف منافع ملی آمریکا بود ولی وظایف ذاتی رسانه‌ها ایجاب می‌کرد رسانه‌های آمریکایی به این ماجرا بپردازند. در این دوراهیِ "حفظ منافع ملی" و "عمل بر وفق وظایف ذاتی رسانه"، سردبیر رسانه – که طبیعتاً منافع ملی برایش اهمیت دارد - باید کدام راه را انتخاب کند؟
مثال می‌زنم: قتل‌های زنجیره‌ای در ایران، پرونده‌ای بود که پیگیری‌اش ظاهراً به منافع ملی لطمه می‌زد؛ چراکه چهره و موقعیت سازمان امنیت کشور را خدشه‌دار می‌کرد و این امر هم طبیعتاً به امنیت و منافع ملی لطمه می‌زند. در آن ماجرا چه چیزی بالاتر از ملاحظۀ مذکور قرار گرفت؟ اخلاق حرفه‌ای. افشای ماجرای خاشقچی عین مراقبت از منافع ملی آمریکاست. سیستمی که خودش را ترمیم می‌کند، بخش رسانه‌ای‌اش در قبال وقایعی از این دست فعال می‌شود. مثلاً در ماجرای واترگیت، بخش رسانه‌ای سیستم کلی حاکم بر دولت-ملت ایالات متحدۀ آمریکا، رئیس‌جمهور را از قدرت به زیر کشید تا سیستم سالم شود.
*اصلاً این درک که منافع ملی با لاپوشانی و کتمان جنایت تأمین می‌شود، درک ناصوابی از منافع ملی نیست؟
کاملاً. از نظر ترامپ تضعیف عربستان سعودی و شخص بن سلمان به سود ایران است و چون عربستان متحد استراتژیک آمریکاست، پس تضعیف عربستان خلاف منافع ملی آمریکاست. اما دموکراتها و روزنامه‌های واشنگتن‌ پست و نیویورک تایمز معتقدند افشاگری علیه بن سلمان عین منافع ملی آمریکاست؛ چراکه این افشاگری موجب می‌شود عربستان فکری به حال بن سلمان بکند و او را کنار بگذارد. اتفاقاً سناتور کروکر هم، که از اعضای جمهوریخواه کنگرۀ آمریکا و رئیس کمیتۀ روابط خارجی سنای ایالات متحده است، گفت بن سلمان را باید عوض کنید چراکه ماجرای خاشقچی سایه به سایه شما را تعقیب می‌کند.
*پس اگر کسی به یک روزنامه‌نگار بگوید با لاپوشانی فساد و جنایت دنبال حفظ منافع ملی کشورت باش، روزنامه‌نگار نباید به این توصیه وقعی بنهد.
بله، دقیقاً. الان بسیاری از ژورنالیست‌‌‌ها در جهان می‌پرسند ژورنالیست‌های عربستان سعودی در قبال واقعۀ قتل خاشقچی چه کار می‌کنند؟ انفعال روزنامه‌نگاران عربستان در این ماجرا چشمگیر است.

*در عربستان چقدر آزادی وجود دارد که یک روزنامه‌نگار بتواند به این موضوع بپردازد؟
اگر یک روزنامه‌نگار عربستانی دربارۀ ماجرای خاشقچی چیزی بنویسد، آن روزنامه به چاپخانه نمی‌رسد، خود آن روزنامه‌نگار هم به خانه نمی‌رسد!
*پس اینکه اکبر گنجی و عمادالدین باقی و حتی خود شما که در سطوح مختلف به ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای پرداختید، خوشبختانه هنوز زنده هستید، نشان می‌دهد که سطح آزادی بیان و امنیت روزنامه‌نگاران منتقد، خیلی بالاتر از عربستان است.

درست است. قیاس ایران و عربستان قیاس مع‌الفارق است. آزادی مطبوعات در عربستان سعودی فضای وحشتناکی دارد. جمال خاشقچی شخصیتی بود که به کشورش کشورش مومن بود و منافع کشورش را پاس می‌داشت و به پادشاه عربستان سعودی علاقه داشت. من او را از نزدیک می‌شناختم. اگر در حضور او به پادشاه عربستان اهانت می‌کردید، به شدت ناراحت می‌شد. خاشقچی خواستار اصلاح امور بود و یک منتقد بسیار نرم بود اما با او چنین معامله‌ای کردند.
*اوایل مصاحبه فرمودید خاشقچی حتی از بن سلمان با لقبی بسیار احترام‌آمیز یاد می‌کرد. پس چرا او را کشتند؟ برخی معتقدند خاشقچی اسرار مهمی از بن سلمان می‌دانست.
بعید می‌‌دانم. ماجرا یک سریال است. با مخالفین بن سلمان برخورد می‌شد و قتل خاشقچی هم در همین راستا بود. مثلاً بازداشت شاهزاده‌های سعودی در فلان هتل مجلل، خیلی عاقلانه بود که شما دنبال عقلانی بودن قتل خاشقچی هستید؟
*آن شاهزاده‌ها افرادی بودند در ساختار قدرت. اهمیت آن افراد و دلیل بازداشت و اسکات آنها قابل فهم است ولی اهمیت خاشقچی از کجا آب می‌خورد که حکومت عربستان برای نابودی او چنین ریسک بزرگی کرد و الان چوبش را هم دارد می‌خورد؟
ما اینجا باید بیشتر روی فرضیه‌ها کار کنیم. شخصیت معتدلی مثل خاشقچی از آمریکا پناهندگی گرفته بود و در روزنامۀ بسیار معتبر واشنگتن‌ پست مقاله می‌نوشت و هر یک از مقالاتش تاثیر بسزایی در مناسبات و معادلات سیاسی در عربستان سعودی بر جای می‌گذاشت. چنین آدمی باید از بین می‌رفت. عربستان سعودی به اصل "یا با من یا بر من" کاملاً پای‌بند است.

*پس به نظر شما چون تحلیل‌های سیاسی‌اش باب طبع بن سلمان نبود چنین کاری با او کردند.
بله.
*خاشقچی در درجه اول و بالذات روزنامه‌نگار بود یا تحلیلگر سیاسی‌‍‌ای بود که یک ستون ثابت در یک روزنامه داشت؟
نه، ذاتاً و در اصل روزنامه‌نگار بود. خاشقچی متولد مدینۀ منوره بود. در داخل و خارج عربستان سعودی تحصیل کرده بود. علوم ارتباطات هم خوانده بود. به تدریج معاون سردبیر روزنامۀ الوطن شد. سپس به دلیل تسلط به زبان انگلیسی، در ریاض سردبیر روزنامۀ های عرب نیوز و الوطن شد. او همچنین به سطوح بالای قدرت نزدیک بود و اطلاعاتش نسبتاً دقیق بود. زمانی که بن سلمان ولیعهدِ ولیعهد شد، خاشقچی با ولیعهد شدن او در آینده مخالفت کرد. یعنی نهایتاً با پادشاهی بن سلمان مخالف بود. بن سلمان ابتدا ولیعهد عمویش شد و عمویش ولیعهد پادشاه عربستان بود. آمریکایی‌ها به پادشاه عربستان گفتند برادرت به درد نمی‌خورد و او را کنار بگذار. با کنار رفتن عموی بن سلمان، خود بن سلمان ولیعهد پادشاه عربستان شد. خاشقچی خیلی مساله داشت نسبت به این انتخاب و معتقد بود انتخاب بن سلمان به ولیعهدی، برای عربستان مشکل ایجاد می‌کند.
*پس چرا آن قدر با احترام از بن سلمان یاد می‌کرد و به او می‌گفت سُمُو الامیر؟
بالاخره آدم متمدنی بود و می‌گفت کشورم نباید آسیب ببیند و با هر ادبیاتی راجع به مقامات کشورش حرف نمی‌زد.
*خاشقچی جزو مدافعان جنگ یمن هم بود؟
نه، ولی مخالف حوثی‌ها بود.
*به عنوان روزنامه‌نگار کیفیت کارش چطور بود؟ روزنامه‌نگار تراز اولی بود یا متوسط بود؟
او بعد از معاونت سردبیری روزنامۀ الوطن، مدت زیادی هم سردبیر الوطن بود و چنانکه گفتم، به دستگاه قدرت در عربستان سعودی نزدیک بود. در بسیاری از مصاحبه‌های مشترکی که من و او در کنار هم می‌نشستیم، او برخورد تندی با ایران می‌کرد. با ایران مساله داشت. مثلاً به من می‌گفت شما روزنامه‌نگار هستی و آزادیخواه، پس باید این طور یا آن طور برخورد کنی. من هم متقابلاً چنین حرفی به او می‌زدم. ما در مصاحبه‌های مشترکمان چنین درگیری‌هایی داشتیم. ولی آدم وزینی بود و تقریباً دوستدار شیعه بود. خیلی مخالف شیعه نبود. همچنین، گفتم که در مدینۀ منوره به دنیا آمده بود و وصیت کرده بود در بقیع دفن شود.
ما در سه کنفرانس با هم دیدار داشتیم که یکی از آنها کنفرانس IPI یا سازمان بین‌المللی روزنامه‌ها بود؛ در سال 2001 در استانبول. یادم نمی‌رود که وقتی وقت نماز ظهر می‌شد، ما می‌نشستیم و ساعت 4 یا 5 پنج بعد از ظهر می‌رفتیم نمازمان را می‌خواندیم ولی خاشقچی همان اول وقت برمی‌خاست می‌رفت پشت بنرهای کنفرانس، همان جا نمازش را می‌خواند. آدم مسلمانی بود. حتی وقتی که جان بولتون با بن سلمان تماس گرفت تا از سرنوشت خاشقچی مطلع شود، بن سلمان به جان بولتون می‌گوید خاشقچی اسلامگرای خطرناکی بود. جان بولتون هم پاسخ می‌دهد که اطلاعات ما چنین چیزی را نشان نمی‌دهد و خاشقچی یک آدم سنت‌گرا و میانه‌رو بود.
من که خاشقچی را از نزدیک دیده بودم، به هیچ وجه در او گرایشی‌ به اخوان المسلمین ندیدم و این ادعای حکومت عربستان قابل قبول نیست. خاشقچی یک مسلمان نسبتاً متعهد بود و نامزدش هم، چنانکه دیدید، محجبه بود.
*خاشقچی چون متشرع بود، برای قانونی و شرعی کردن ازدواجش با نامزدش خدیجه چنگیز وارد کنسولگری عربستان شد؟ چون او می‌توانست در آمریکا آزادانه با این خانم زندگی کند.
بله، او رفت تا از کشورش گواهی مجرد بودن بگیرد تا اسم همسر قبلی‌اش از شناسنامه‌اش پاک شود تا بتواند مجدداً ازدواج کند.
*آن سوالم بی‌جواب ماند: کیفیت کار خاشقچی به عنوان روزنامه‌نگار در چه سطحی بود؟
او به لحاظ خبری یک روزنامه‌نگار درجه اول نبود ولی فراموش نکنید خاشقچی روزنامه‌نگاری بود در کشور عربستان سعودی. او در روزنامه‌نگاری و مطبوعات عربستان، جزو شخصیت‌های بسیار برجسته بود.
*به نظرتان داستان خاشقچی، چه از حیث اهمیت رسانه‌ای چه از حیث اهمیت سیاسی، تا کی ادامه خواهد داشت؟
من فکر می‌کنم ماجرایش حالا حالاها ادامه خواهد داشت. اگرچه حافظۀ بشری محدود و کوتاه‌مدت است، ولی ما هنوز از آلدو مورو، نخست‌‌وزیر ایتالیا که توسط مافیا ربوده شد، بحث می‌کنیم و سوالمان این است که جسدش چه شد؟ ممکن است اتفاقات زیادی از این دست رخ دهند و فراموش شوند. اما خاشقچی اولاً روزنامه‌نگار بود، ثانیاً به شکل فجیعی کشته شد، ثالثاً الان جسد و مزار هم ندارد. پیش‌بینی من این است که بسیاری از نهادهای بین‌المللی روزنامه‌نگاری، روزی را به نام خاشقچی نامگذاری خواهند کرد و سالن‌هایی را در ساختمان‌هایشان به نام او می‌کنند تا اگر جسد و قبر ندارد، لااقل نامش زنده بماند. و به نظرم نامش زنده خواهد ماند.
*و نهایتاً اگر بخواهید به چند نکته اشاره کنید به عنوان مهمترین درس‌هایی که در عرصۀ ژورنالیسم می‌توان از ماجرای خاشقچی آموخت، چه نکاتی را مطرح می‌کنید؟
به چند نکته اشاره می‌کنم. اول اینکه، رسانه‌ها را باید جدی گرفت. دولتها خیلی سر به سر رسانه‌ها نگذارند. رسانه‌ها بازتاب‌دهندۀ تمایلات مردم‌اند. خاشقچی یک نفر بود و قتلش در بین این همه کشتارِ ناشی از جنگ در دنیای امروز، به ظاهر واقعۀ کوچکی بود ولی روزنامه‌نگاران نشان دادند که چنین ماجرایی را می‌توانند جهانی کنند و کل دنیا را برای مدتها درگیر این واقعه کنند. نکتۀ دومم خطاب به خود روزنامه‌نگاران است و آن اینکه، ماجرای معرفت و قدرت در جهان سوم هنوز چالش‌برانگیز است و ما باید بتوانیم این مساله را به نحوی حل کنیم. قدرت و معرفت باید به نحوی با هم کنار بیایند و همزیستی داشته باشند تا راه بر یک زندگی مسالمت‌آمیز باز شود. خاشقچی نمایندۀ معرفت و آگاهی‌بخشی بود و بن سلمان هم مظهر قدرت. و در این ماجرا، قدرت با کمک اسید معرفت را ذوب و حل کرد ولی معرفت جهانی از راه رسید و قدرت را رسوا کرد.

بن سلمان گفته بود من اگر پنجاه سال حکومت کنم، خاورمیانه را تبدیل به اروپا می‌کنم. ولی او اگر دویست سال دیگر هم سلطنت کند، قاتل خواهد بود. یعنی عنوان قاتل همیشه سایه به سایه او را تعقیب خواهد کرد و من معتقدم "هیأت بیعت" در عربستان سعودی ممکن است تصمیماتی اتخاذ کند که این لکۀ ننگ را از پیشانی پادشاهی عربستان پاک کند. فراموش نکنید که حرمین شریفین در عربستان سعودی است: خانۀ خدا و خانۀ رسول خدا. هر سال یکی دو میلیون انسان زائر این دو حرم می‌شوند. پادشاه خادم حرمین شریفین است.
ولیعهد هم قرار است پس‌فردا جانشین پدرش شود و خادم حرمین شریفین باشد. یک قاتل چطور می‌تواند خادم حرمین شریفین بشود؟ اما نکتۀ سومم این است که ماجرای خاشقچی نشان داد که روزنامه‌ها هنوز می‌توانند اهمیت بیشتری نسبت به توئیتر و اینستاگرام و غیره داشته باشند. یعنی ژورنالیسم نشان داد که هنوز مراقب و ناظر است و وجدان بشریت و اخلاق را نمایندگی می‌کند. یک توئیت کار یک گزارش ژورنالیستی مهم را انجام نمی‌دهد. در روزگار کنونی که رسانه‌های متعددی در فضای مجازی وجود دارند، روزنامه‌ها به عنوان نمایندگان رکن چهارم دموکراسی می‌توانند متمرکز شوند بر کارهای موثرتری مثل پرداختن جدی و پیگیری همه‌جانبۀ رویدادهای مهم‌تری که در زندگی بشر امروز بوقوع می‌پیوندند.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 18 ربیع الاول 1440

پستتوسط نبض زمان » پنج شنبه ژانويه 03, 2019 5:05 pm

اعتراض های گسترده به سفر محمد به سلمان به مصر، تونس و الجزایر


همزمان با شروع سفرهای دوره‌ای «محمد بن سلمان»، ولی‌عهد سعودی به برخی کشورهای منطقه، فشارها و درخواست‌ها برای ممانعت از ورود وی به این کشورها بیشتر می‌شود.
از روز چهارشنبه که رسانه‌های سعودی از سفر بن سلمان به امارات، مصر و بحرین خبر دادند، موجی از اعتراض‌ها در این کشورها به این سفر ایجاد شده است.
کاربران شبکه‌های اجتماعی در مصر، از جمله کاربران توییتر به سفر احتمالی ولی‌عهد سعودی به کشور خود واکنش نشان دادند و هشتگی با نام «سفر ارّه به مصر، مایه ننگ است»، راه انداختند که هر لحظه استقبال از این هشتگ بیشتر می‌شود.
«اره» این روزها در رسانه‌های عربی و جهان و در میان کاربران فضای مجازی به لقبی برای ولی‌عهد سعودی تبدیل شده و از او به «ابو المنشار» (پدرِ ارّه) یا «ولی‌عهد ارّه» یا «شاهزاده اره» یاد می‌شود. این لقب بعد از آن بر سر زبان‌ها افتاد که رسانه‌های مطرح در ترکیه و جهان با استناد به تحقیقات دادستانی ترکیه، از قتل «جمال خاشقچی»، روزنامه‌نگار سعودی در کنسولگری سعودی در شهر استانبول خبر دادند؛ روزنامه‌نگاری که بعد از قتل از سوی تیم ترور ولی‌عهد سعودی، با ارّه استخوان‌بُر تکه تکه شده و در نهایت این تکه‌ها با اسید از بین رفته است.
کاربران مصری دقیقا با راه انداختن هشتگ مذکور، ادعاهای مقام‌های سعودی مبنی بر عدم اطلاع بن‌سلمان از قتل خاشقجی را مردود دانستند و نوشتند، هدف از زیارت «بن‌سلمان اره» به مصر، دعوت به «تملق‌گویی» از او جهت افزایش روحیه ولی‌عهد متهم به قتل خاشقجی است.
کاربری به نام «جمال عید» نوشت: به عنوان یک شهروند مصری مخالف این سفر است، چون محمد بن سلمان قاتل و جنایت‌کار است.
Image

کاربر دیگر مصری به نام «احمد یوسف» نیز نوشت: بن سلمان فرد «نامطلوبی» است که مخالفان خود را بعد از ترور و مُثله کردن، در اسید «ذوب می‌کند»؛ او فردی است «سادیست، تروریست و غیر انسان».
Image
اعتراض‌ها به سفر محمد بن سلمان تنها به مصر محدود نشد، بلکه کاربران فضای مجازی در الجزائر و تونس نیز در اقدامی مشابه به این سفر اعتراض و از لقب اره برای او استفاده کردند.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

قبليبعدي

بازگشت به گاهنامه معرفت به زمان


cron
Aelaa.Net