



اقسام می باشد قسم جبلى صخرى و فطر اساليون است و مذكور شد .
و کرفس بستانی را برگش مایل به تدویر و شبیه به برگ گشنیز
و از مطلق کرفس مراد او است و تخمش ریزه تر از سایر اقسام
و جبلى غير صخري: را تخمش شبيه به زيره است و بيخش باريكتر از بستانى است و
قسم بنطى را كرفس شتوى و مشرقى و كرفس عظيم نامند :ساقش مجوف و دراز و نرم و مايل به سرخى و برگش عريض و چتر او مثل شبت
و تخمش قريب بشكل قرطم كه تخم كافشه باشد و سياه و مصمت و با عطريت
و به فطر اساليون شبيه تر ازساير اقسام و تند
و بيخش سفيد و بزرگ و خوش طعم و در خواص ضعيفتر از بستانى است
و كرفس بري را برگ عريض تر می باشد و هر چه قريب به زمين است منحنى به طرف بيرون
و با اندك رطوبت چسبنده و تندى اندكى و خوشبو و مايل به زردى و ساقش به اصلابت
و تخمش مستدير و شبيه به تخم كلم و سياه و تند و چتر او مانند چتر نبطى
در افعال قريب به فطر اساليونست
كرفس اجامى و كرفس مائى و نهرى در قوة ضعيفتر از ساير اقسام است
و تيره رنگ و تند و با عطريت و در مقدار قريب به انیسونست
و بيخش بزرگ و سياه و قويترين اجزاى اوست
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص217متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:نباتى است و آن را اقسام بسيار است و به حسب اماكن مختلف
و هريك را نامى خاص از بستانى و جبلى و صخرى و نبطى و مايى
و از مطلق آن مراد بستانى است و برگ آن مايل به تدوير و شاخهاى آن باريك و بلندى نبات آن تا به يك ذرع
و تخم آن ريزهتر از ساير اقسام و تيره رنگ و تند طعم و با عطريت در مقدار قريب با انيسون
و مدور غير املس و بيخ آن بزرگ و سياه رنگ با ريشههاى باريك و قوىتر از ساير اجزاى آن
و بعد از آن تخم آن و قوّت آن تا دو سال باقى مىماند و بيخ آن تا سه سال.
كرفس جبلى:و كرفس جبلى را به يونانى ارداساليون نامند نبات آن به قدر يك شبر و شاخهاى آن كوچك
و بر سر آنها قبهها مانند فربيون و از آن كوچكتر و باريكتر و تخم آن باريك طولانى شبيه به زيره و حريف و خوشبو .
و نيز صنفى از كرفس كبير مى باشد
كه كرفس طرى و به يونانى سمرينيون نامند كه در كوه مسمى به امانوس به هم مىرسد
ساق آن شبيه به ساق كرفس بستانى و صلب با شعبه هاى بسيار
و برگ آن بهتر از آن و مايل به زردى و برگهاى قريب به زمين آن منحنى به سوى بيرون
و در برگ آن اندك رطوبتى چسبنده به دست و با اندك تندى طعم و خوشبو
و چتر آن مانند چتر نبطى و شبت و تخم آن شبيه به تخم كلم و مستدير و تند طعم و رايحه آن شبيه به رايحه مر
و بيخ آن حريف طيب الرايحه و ليكن حرافت آن به آن حد نيست كه حنك را بگيرد و پوست بيرون آن سياه و داخل آن زرد مايل به سفيدى
و كرفس صخرى را به يونانى فطراساليون نامند يعنى كرفس الصخر جهت آنكه در اماكن صخريه مىرويد
و كرفس ماقدونى نيز جهت آنكه در بلده ماقدون به هم مى رسد نبات آن ايستاده و تخم آن شبيه به نانخواه و با عطريت و خوشبو
و بسيار حريف و طعم جميع اجزاى آن نيز حريف و ليكن ضعيفتر از تخم آن و اقوى جميع اجزاى آن تخم آنست.
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 661