
گرچه برگ هاي آن نيز مصرف دارويي دارد، اما قسمتي از گياه كه بر ديابت تاثير مي گذارد ميوه (بذر) آن است.
هيچ جزئ ان سمي نيست.
استفاده درماني از اين گياه، مدتها به علت عدم تشخيص آن از گونه هاي مشابه، بين مردم معمول نبوده است.
از قرن 16 ميلادي به بعد، مصرف ان در تغذيه و درمان بيماريها بين مردم معمول گرديد
بطوري كه كه از برگهاي سبز ان به صورت خام در تهيه سالاد استفاده بعمل مي آمد و ريشه آن نيز در تهيه اغذيه و مربا بكار مي رفت.
ريشه و اعضاي هوائي اين گياه، طعم تلخ و اثر اشتها آور ، مقوي، مقوي معده و مدر دارند.
از اين جهت در طب عوام از آنها پيوسته در مداواي بيماريهاي طحال و كبد، درمان يرقان، يبوست هاي مزمن،
دفع رسوبات و سنگهاي صفراوي ، اشكال وقوع حالت قاعدگي و غيره استفاده بعمل آمده است
.در معالجه تشمع كبدي و بطور كلي نارسائي اعمال كبد، مفيد واقع مي شود.
بررسي ها در سال 1927 نشان داد كه مصرف فراورده هاي اين گياه در درمان بيماريهاي كبدي كه به صورت يرقان بروز نموده باشد
و همچنين در رفع دردهاي مربوط به طحال اثر مفيد ظاهر مي كند.
در سالهاي 1938 و 1939 ميلادي نشان داده شد كه فراورده هاي دانه اين گياه در درمان پائين بودن دائم فشار خون ، سردردهاي يكطرفه
و كهير ناشي از آنافيلاكسي، بيماريهاي كبدي و عدم ترشح و دفع صفرا يا خستگي هاي ناشي از كار زياد،
سل ريوي مخصوصا در مرحله پيشرفت بيماري، اختلالات هضمي، فراخ شدن مرضي سياهرگهاي يك عضو،
انبساط و كشيدگي دردناك سياهرگهاي درون جمجمه دريا گرفتگي و بروز عوارض ناشي از مسافرت با قطار ،
راه آهن يا اتومبيل و يا نظاير آن ، اثرات مفيد ظاهر مي نمايد.
از محاسن فراورده هاي اين گياه آن است كه هيچ گونه سميتي ندارد و مي تواند به طور مداوم مصرف شود.
بررسي هاي مختلف نشان داده است كه جوشانده و تنطور حاصل از دانه اين گياه، اثر بند آورنده خون ظاهر مي نمايد
. كتاب گياهان دارويي دكتر زرگري جلد سوم ص 37-36