شرايط امام جماعت
![پست پست](./styles/prosilver/imageset/icon_post_target.gif)
سؤال:
شرايط لازم براى امامت جماعت چيست؟
جواب:
تنها عدالت و ظاهر الصلاح بودن شرط در امامت جماعت نيست،
بلكه بنابر نص شريف كلام خازنان وحى عليهم السلام؛ جهات متعددى لازم است كه درباره امام جماعت ملاحظه بشود:
1- شخص مجهول الهوية كه دين و احوال او معلوم نيست نباشد.
2- طيب و پاكى مولد؛ فلذا ولد الزنا نبايد باشد.
3- سفيه نبوده و عاقل باشد.
4- بالغ باشد.
5- مرد باشد.
6- مختون باشد.
7- وابسته به ظلمه و حكام جور و طالب تقرب به آنها نباشد.
8- دنباله رو حق باشد اگرچه سبب ذلت و گرفتاريش باشد، نه اينكه همراهى باطل كند بخاطر عزت دنيوى.
9- حريص به دنيا نباشد.
10- طالب رياست باطله نباشد.
11- براى گفتن اذان و برپا كردن نماز توقع مزد نداشته باشد.
12- بر او حد جارى نشده باشد.
13- گيج و خواب آلود نباشد.
14- مبتلا به (حديث نفس و با خود سخن گفتن و ذهن آشفته و بسيار مشغول) نباشد.
15- داراى صلاحيت اعتقادى باشد: مرتد و منكر هيچيك از احكام مسلمه حلال و حرام و ضروريات نبوده، و بيگانه از فرهنگ و تعاليم دينى نباشد، مؤمن و اهل معرفت بوده و مقصر و غالى نباشد.
16- داراى التزام دينى و عدالت باشد، لاابالى نبوده، و از ارتكاب محرمات و كبائر و تجاهر به فسق و فجور پرهيز داشته باشد.
17- شارب خمر نباشد (ولو مخفيانه).
18- قرائت او صحيح و فصيح باشد، و با وجود قاريتر و فصيحتر، امامت وى ترجيح داشته؛ مگر اينكه از نظر صلاحيت اعتقادى و دانش و فقاهت دينى برترى داشته باشد.
19- شغل امام جماعت؛ بافنده و حجام و دباغ نباشد. مگر در صورت نبود واجد شرايطى غير اينها.
20- عدم اكراه مامومين از اقتداى به او.
21- بر ارتكاب مكروهات نماز عادت نداشته و حتى الإمكان از آن پرهيز كند.
22- اگرچه بسنده كردن امام جماعت بر حداقل شرايط و اعمال لازم براى صحت انجام نماز؛ براى صحت جماعت او كافى است،
اما از التزام به آداب و مستحبات نماز؛ بقدر توانايي خود و مأمومين؛ رويگردان نباشد.
بجز لزوم وجود شرايط سابق الذكر؛ جهات ديگرى هم هست كه در امامت جماعت حتى الإمكان رعايت مى شود، از جمله:
23- عالم به وظايف و معارف دينى بوده، و هركه داناتر باشد و افقه و اعلم باشد در امامت جماعت اولويت دارد بر غير او، و با حضور او مانع از امامت غير اوست.
24- از نظر تكليف اجراى نماز نسبت به مأمومين، جزو معذورين و كمتر از ايشان نباشد، مثل نماز نشسته خوان در امامت براى نماز ايستاده خوان، يا بسيار مريض و عليل براى افراد سالم، و يا متيمم براى متوضي، مگر در صورت عدم وجود واجد الشرايط، يا ترجيح داشتن از نظر صلاحيت و التزام ديني.
25- مبتلا به عيوب و نقايص بدنى آشكار (مانند كرى يا كورى يا جذام يا برص و يا آثار زخم و ضايعات فاحش در صورت) نباشد، مگر اينكه كسى كه از نظر صلاحيت دينى و صحت قرائت و دانش ديني امتيازى بر شخص واجد شرايط عارى از نقايص بدنى مذكور داشته باشد، يا مامومين نظير خودش مبتلا باشند.
26- بدنش حتى در مواضع غير عورت (از جمله سر) برهنه نباشد.
27- بعد از وجود مراكز تجمع مسلمين و مؤمنين و بلاد و محيطهاى با فرهنگ اسلامى؛ براى هجرت و توطن در آنها ابا نداشته و براى اقامت و توطن در بلاد عارى از تعاليم دينى اصرارى نداشته باشد، و يا بعد از توطن و هجرت به آنها به بلاد عاريه باز نگردد، مگر براى حفظ مسلمين و اهل ايمان و تبليغ دين و ماموريتى در مصلحت مسلمين و يا ضرورت و اضطرار معيشت زندگى، يا امامت مأمومينى نظير خودش.
28- طورى جماعت برگزار و امامت شود، كه صورت جماعت از ابتدا تا انتها حفظ شود، و بخاطر تفاوت وظيفه نماز امام يا مامومين (مسافر يا مقيم؛ و قصر يا تمام بودن) صورت جماعت به هم نريزد، فلذا براى آنها كه شكسته نماز بجا مى آورند كسى كه شكسته نماز مى خواند امامت كند، و براى آنها كه تمام مى خوانند كسى كه تمام نماز مى خواند امامت كند، مگر اينكه امام جماعت (متفاوت التكليف) از نظر التزام دينى و عدالت و ورع و تقوى، يا دانش و فقاهت دينى، و يا صحيحتر و فصيحتر بودن قرائتش امتيازى داشته باشد، كه در اين صورت كسى كه نمازش شكسته است امامت جماعت مامومين مقيم (با تكليف نماز تمام) نموده، اما بعد از سلام در ركعت دوم دست يكي از ماموين واجد شرايط امامت جماعت را گرفته و بجاى خود براى امامت بياورد، تا دو ركعت ديگر با امامت او استمرار يافته و صورت جماعت حفظ شود، و خود وى هم تا فراغت مامومين از جاي نمازش بلند نشود. و در صورت اقتداى ماموم با نماز شكسته در جماعت كسانى كه نمازشان تمام است و امام هم نمازش تمام است، در ركعت دوم سلام مى دهد، اما خوب است كه برخاسته و نماز واجب دو ركعتى ديگرى (ولو قضاء) را با ركعت سوم و چهارم جماعت مقيمين همراهى كند.
29- اولويت صاحب مسجد داراى شرايط بر غير او، مگر او اذن دهد و شخص افضل را به امامت جماعت بخواند.
30- اولويت امام راتب مسجد بر غير او حتى اگر افضل باشد، مگر وى بخواهد.
31- اولويت مالك و صاحب منزل در صورت واجد شرايط بودن؛ بر غير او، مگر به خواست وى باشد.
32- امام جماعت واجد شرايط مسن تر اولويت دارد؛ مگر امام جوانتر در شرايطى همچون صلاحيت و التزام ديني و يا فقاهت يا تلاوت ترجيح داشته باشد.
[شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل اليمانية]
شرايط لازم براى امامت جماعت چيست؟
جواب:
تنها عدالت و ظاهر الصلاح بودن شرط در امامت جماعت نيست،
بلكه بنابر نص شريف كلام خازنان وحى عليهم السلام؛ جهات متعددى لازم است كه درباره امام جماعت ملاحظه بشود:
1- شخص مجهول الهوية كه دين و احوال او معلوم نيست نباشد.
2- طيب و پاكى مولد؛ فلذا ولد الزنا نبايد باشد.
3- سفيه نبوده و عاقل باشد.
4- بالغ باشد.
5- مرد باشد.
6- مختون باشد.
7- وابسته به ظلمه و حكام جور و طالب تقرب به آنها نباشد.
8- دنباله رو حق باشد اگرچه سبب ذلت و گرفتاريش باشد، نه اينكه همراهى باطل كند بخاطر عزت دنيوى.
9- حريص به دنيا نباشد.
10- طالب رياست باطله نباشد.
11- براى گفتن اذان و برپا كردن نماز توقع مزد نداشته باشد.
12- بر او حد جارى نشده باشد.
13- گيج و خواب آلود نباشد.
14- مبتلا به (حديث نفس و با خود سخن گفتن و ذهن آشفته و بسيار مشغول) نباشد.
15- داراى صلاحيت اعتقادى باشد: مرتد و منكر هيچيك از احكام مسلمه حلال و حرام و ضروريات نبوده، و بيگانه از فرهنگ و تعاليم دينى نباشد، مؤمن و اهل معرفت بوده و مقصر و غالى نباشد.
16- داراى التزام دينى و عدالت باشد، لاابالى نبوده، و از ارتكاب محرمات و كبائر و تجاهر به فسق و فجور پرهيز داشته باشد.
17- شارب خمر نباشد (ولو مخفيانه).
18- قرائت او صحيح و فصيح باشد، و با وجود قاريتر و فصيحتر، امامت وى ترجيح داشته؛ مگر اينكه از نظر صلاحيت اعتقادى و دانش و فقاهت دينى برترى داشته باشد.
19- شغل امام جماعت؛ بافنده و حجام و دباغ نباشد. مگر در صورت نبود واجد شرايطى غير اينها.
20- عدم اكراه مامومين از اقتداى به او.
21- بر ارتكاب مكروهات نماز عادت نداشته و حتى الإمكان از آن پرهيز كند.
22- اگرچه بسنده كردن امام جماعت بر حداقل شرايط و اعمال لازم براى صحت انجام نماز؛ براى صحت جماعت او كافى است،
اما از التزام به آداب و مستحبات نماز؛ بقدر توانايي خود و مأمومين؛ رويگردان نباشد.
بجز لزوم وجود شرايط سابق الذكر؛ جهات ديگرى هم هست كه در امامت جماعت حتى الإمكان رعايت مى شود، از جمله:
23- عالم به وظايف و معارف دينى بوده، و هركه داناتر باشد و افقه و اعلم باشد در امامت جماعت اولويت دارد بر غير او، و با حضور او مانع از امامت غير اوست.
24- از نظر تكليف اجراى نماز نسبت به مأمومين، جزو معذورين و كمتر از ايشان نباشد، مثل نماز نشسته خوان در امامت براى نماز ايستاده خوان، يا بسيار مريض و عليل براى افراد سالم، و يا متيمم براى متوضي، مگر در صورت عدم وجود واجد الشرايط، يا ترجيح داشتن از نظر صلاحيت و التزام ديني.
25- مبتلا به عيوب و نقايص بدنى آشكار (مانند كرى يا كورى يا جذام يا برص و يا آثار زخم و ضايعات فاحش در صورت) نباشد، مگر اينكه كسى كه از نظر صلاحيت دينى و صحت قرائت و دانش ديني امتيازى بر شخص واجد شرايط عارى از نقايص بدنى مذكور داشته باشد، يا مامومين نظير خودش مبتلا باشند.
26- بدنش حتى در مواضع غير عورت (از جمله سر) برهنه نباشد.
27- بعد از وجود مراكز تجمع مسلمين و مؤمنين و بلاد و محيطهاى با فرهنگ اسلامى؛ براى هجرت و توطن در آنها ابا نداشته و براى اقامت و توطن در بلاد عارى از تعاليم دينى اصرارى نداشته باشد، و يا بعد از توطن و هجرت به آنها به بلاد عاريه باز نگردد، مگر براى حفظ مسلمين و اهل ايمان و تبليغ دين و ماموريتى در مصلحت مسلمين و يا ضرورت و اضطرار معيشت زندگى، يا امامت مأمومينى نظير خودش.
28- طورى جماعت برگزار و امامت شود، كه صورت جماعت از ابتدا تا انتها حفظ شود، و بخاطر تفاوت وظيفه نماز امام يا مامومين (مسافر يا مقيم؛ و قصر يا تمام بودن) صورت جماعت به هم نريزد، فلذا براى آنها كه شكسته نماز بجا مى آورند كسى كه شكسته نماز مى خواند امامت كند، و براى آنها كه تمام مى خوانند كسى كه تمام نماز مى خواند امامت كند، مگر اينكه امام جماعت (متفاوت التكليف) از نظر التزام دينى و عدالت و ورع و تقوى، يا دانش و فقاهت دينى، و يا صحيحتر و فصيحتر بودن قرائتش امتيازى داشته باشد، كه در اين صورت كسى كه نمازش شكسته است امامت جماعت مامومين مقيم (با تكليف نماز تمام) نموده، اما بعد از سلام در ركعت دوم دست يكي از ماموين واجد شرايط امامت جماعت را گرفته و بجاى خود براى امامت بياورد، تا دو ركعت ديگر با امامت او استمرار يافته و صورت جماعت حفظ شود، و خود وى هم تا فراغت مامومين از جاي نمازش بلند نشود. و در صورت اقتداى ماموم با نماز شكسته در جماعت كسانى كه نمازشان تمام است و امام هم نمازش تمام است، در ركعت دوم سلام مى دهد، اما خوب است كه برخاسته و نماز واجب دو ركعتى ديگرى (ولو قضاء) را با ركعت سوم و چهارم جماعت مقيمين همراهى كند.
29- اولويت صاحب مسجد داراى شرايط بر غير او، مگر او اذن دهد و شخص افضل را به امامت جماعت بخواند.
30- اولويت امام راتب مسجد بر غير او حتى اگر افضل باشد، مگر وى بخواهد.
31- اولويت مالك و صاحب منزل در صورت واجد شرايط بودن؛ بر غير او، مگر به خواست وى باشد.
32- امام جماعت واجد شرايط مسن تر اولويت دارد؛ مگر امام جوانتر در شرايطى همچون صلاحيت و التزام ديني و يا فقاهت يا تلاوت ترجيح داشته باشد.
[شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل اليمانية]