مشهد آثار مهدوی: ساباط مدلل
ارسال شده در: يکشنبه آپريل 14, 2024 3:52 pm
مشهد آثار مهدوی: ساباط
علامه سید جلیل علی بن عبدالحمید نیلی می فرماید:
شـخـصـی ، کـه مـورد اطـمینان من می باشد، قضیه ای را نقل کرد که نزد بیشتر اهل نجف اشرف مشهور است .
او می گفت : خانه ای که من الان (سال 789 هجری ) در آن ساکنم ، ملک مردی ازاهل خیر و صلاح بود که به او حسین مدلل می گفتند.
این منزل از سمت غربی وشمالی به قبر مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) و به دیوار صحن مقدس متصل است .
️حـسـیـن صاحب عیال و فرزند بود که مبتلا به فلج شد،
به طوری که قدرت ایستادن نداشت ،
لذا عـیـال و اطـفـالش در وقت حاجت او را حمل می کردنند.
️از طرفی به خاطرطول کشیدن مدت مـرض ، خـود و خانواده اش در شدت و فشار افتادند و به فقر وتنگدستی مبتلا و محتاج خلق شده بودند.
در سال 720، یک شب ، بعد از آن که ربع شب گذشته بود، پسر و عیال او از خواب بیدارشدند، دیدند کـه از خـانه و بام نور می درخشد، به طوری که چشم را خیره می کند.
ازحسین پرسیدند: چه خبر است ؟ گفت : امام زمان (علیه السلام) نزد من تشریف آوردند
و فرمودند: برخیز ای حسین .
عرض کردم : آقاجان من نمی توانم برخیزم .
دسـت مـرا گرفت و از جا بلند کرد.
همان لحظه مرض من از بین رفت و خوب شدم .
ایشان به من فرمود: این ساباط (معبرهاى سقف دار را ساباط می گویند) راه من است که از این راه به زیارت جدم می روم .
درب آن را هر شب ببند.
عرض کردم : شنیدم و اطاعت کردم ، مولای من .
سپس آن حضرت برخاسته و به زیارت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام ) رفتند.
بعد از این قضیه و شفاي حسين مدلل و انتشار شرح واقعه، آن ساباط، به ساباط حسین مدلل مشهور شد.
و مردم برای آن نذرهامی کنند و به برکت حضرت ولی عصر ارواحنافداه به مراد خود می رسند .
متن اصلي نقل واقعه مشهد مهدوي ساباط از مستدرك الوسائل حاجي نوري
*: مستدرك الوسائل: ج 3 ص 518 - عن رواية الاحتجاج الثالثة.
* * * [1421 - كتاب السلطان للسيد علي بن عبد الحميد: على ما في البحار.] * *: البحار: ج 52 ص 73 - 74 ب 18 - ومن ذلك ما أخبرني من أثق به وهو خبر مشهور عند أكثر أهل المشهد الشريف الغروي سلام الله تعالى على مشرفه، ما صورته: أن الدار التي هي الآن سنة سبعمائة وتسع وثمانين أنا ساكنها كانت لرجل من أهل الخير والصلاح يدعى حسين المدلل، وبه يعرف ساباط المدلل ملاصقة جدران الحضرة الشريفة، وهو مشهور بالمشهد الشريف الغروي عليه السلام، وكان الرجل له عيال وأطفال.
فأصابه فالج فمكث مدة لا يقدر على القيام وإنما يرفعه عياله عند حاجته وضروراته، ومكث على ذلك مدة مديدة، فدخل على عياله وأهله بذلك شدة شديدة واحتاجوا إلى الناس واشتد عليهم الناس.
فلما كان سنة عشرين وسبع مائة هجرية في ليلة من لياليها بعد ربع الليل أنبه عياله فانتبهوا في الدار فإذا الدار والسطح قد امتلأ نورا يأخذ بالابصار فقالوا: ما الخبر؟ فقال: إن الإمام عليه السلام جاءني وقال لي: قم يا حسين فقلت: يا سيدي أتراني أقدر على القيام فأخذ بيدي وأقامني فذهب ما بي وها أنا صحيح على أتم ما ينبغي وقال لي: هذا الساباط دربي إلى زيارة جدي عليه السلام فأغلقه في كل ليلة فقلت: سمعا وطاعة لله ولك يا مولاي.
فقام الرجل وخرج إلى الحضرة الشريفة الغروية وزار الإمام عليه السلام وحمد الله تعالى على ما حصل له من الانعام
وصار هذا الساباط المذكور إلى الآن ينذر له عند الضرورات فلا يكاد يخيب ناذره من المراد ببركات الإمام القائم عليه السلام.
توضیح:
مزار بودن اين محل در طول ششصدسال تا وقت نقل حاجي نوري در آخر متن تاكيد شده است
مسير سبز كه راهرو مسقف بود و در زمان واقعه حسن مدلل هم ساباط بش ديوار حرم بود
و در ساختمانهاى متاخر واقعه تا 2005 هم به همين نحو مسقف و ساباط راهرو بودنش را حفظ كردند
و در 2005 ساباط و جامع الراس و مجاورش بقدر محاذات حرم فواصلش برداشته شد و به يك مسجد و مكان بيوسته در آمد؛
در ساختمان جديد هم كه با ملحقات بيشتر تجديد بنا شد و به اسم مسجد حضرت فاطمة الزاهراء عليها السلام و صحن معروف است
قسمت محصور شده با خط سبز محدوده ساباط البته به امتداد سرتاسر حرم است
توضیح:
1- از كنار ستونهاي چهارستونه (به شمول تمام عرض چهارستون) تا ديوار سمت چپ،
تمام اين عرض در سرتاسر اين ناحيه مي شود ساباط مدلل و مشهد مهدوى مقام تشرف مدلل در انتهاى سمت چپ (وقتي رو به ضريح بايستيم) بوده
و اين مسير اگرچه تا انتهايش كاملا به عنوان مسير تشريف فرمايي حضرت صاحب الامر عليه السلام به حرم شريف ذكرشده و عنوان مشهد مهدوي دارد
اما درآن واقعه تا محل ورود به حرم ديده شده كه حضرت عبور فرموده اند
2- ساختمان حرم براساس ارائه ساعت آفتابي
بوسيله سايه ها و تابيدن اولين شعاع خورشيد از پنجره هاى گنبد شريف
و همچنين اخرين زوال نور و غروب از همان پنجره ها طرح ريزي شده است
اما بعدا در قرون اخيره مجاورين به اين نكته توجه نكرده و ساختمان را قبلي تصور كرده
و ضريحهاي اخير را بر اساس ساختمان نصب كرده اند بطوريكه حدود چهارصد پانصد سال
در حرم و صحن غالبا مستقيم نماز مي خوانند بطرف شارع الرسول كه در امتداد جاده مدينه بوده است
و سالهاى اخير اين اشتباه تذكر داده شده و بعضي مطلع و در نماز متمايل به راست كه قبله صحيح است نماز مي خوانند
و متاسفانه در سازه جديد مسجدبالاسر كه امكان تصحيح زاويه در ديوارها و بنا بود اما انجام شد
فلذا همين اشكال در مسجد بالاسر صاف ايستان رو به ديوار و محراب قبله دقيق نيست
و بايد بقدر تمايل و زاويه تفاوت قبله در نماز به سمت راست متمايل ايستاد
شرح چگونگي عملكرد ساعت آفتابي ساختمان حرم و مشخص شدن زوال و طلوع و غروب از آن
هم مهارت طراحي دانشمندان و علماى متبحر ما را گواهي دارد
هم راهنماي قبله است در حرم و رواقها و صحنهاي مشهد علوي عليه السلام
3- سوال: در مورد تشرف از مسیر ساباط مدلل:
در مورد مشهد مهدوی ساباط مدلل در حرم علوی؛ که حضرت بعد از شفای حسین مدلل به او فرمودند:
این ساباط (معبرهاى سقف دار را ساباط می گویند) راه من است که از این راه به زیارت جدم می روم .
درب آن را هر شب ببند.
و این مسیر از بالای سر مبارک عبور میکند
طبق تعالیم و مطالب بیان شده :
از آداب تشرف خدمت امام معصوم از پایین پا مشرف شدن میباشد ؛ و حتی در مورد توقف در بالای سر مبارک نیز پرهیز شود
قطعا مولا صاحب الامر منه السلام ملتزم به جمیع آداب وو هستند
برای مشرف شدن به حرم علوی ایا میتوان از این مسیر مشرف شد و این مطلب چگونه است
از لطف و هدایت شما متشکرم
جواب:
نه خير
بين ساباط و حرم مطهر رواق بالاسر هست و اين دربها اخيرا باز شده است
و رفتن امام زمان بفرض از بالاسر مبارك تكليف بندگان حضرت ولايت را عوض نمي كند = بندگان بايد حد خودشان را بدانند
و جايكاهشان را فراموش نكنند و با مولايشان قياس نكنند
================================
تكيه بكتاشية
جون در موقعيت اين مشاهد ذكر تكيه بكتاشيه هست توصيف بنايش براى حدس مقدار و موقعيتش مفيد است
تكية البكتاشية:
وهي عبارة عن بناء فخم في غاية الإحكام، معقود بالأحجار الكبيرة، ويشبه بناؤها بناء الصحن الشريف وعلى طرزه،
وهي ملاصقة لمسجد الرأس، بابها بالقرب من الساباط في الإيوان الثاني من جهة الغرب في سور الصحن الشريف.
ويزعم البعض أنها كانت قديماً المخزن لكتب الحضرة العلوية،
ويرجّح أنها بنيت في عهد الحاج بكتاش في القرن الثامن الهجري.
وهي تتكوّن من قسمين:
الأول ـ خاصّ بالصلاة والدروس والجماعة، وهو مكوّن من أربعة أواوين متعامدة يتوسّطها صحن صغير مكشوف.
والقسم الثاني ـ يسكن فيه المنقطعون للعبادة، وهو مربّع الشكل، يتكون من طابقين فيهما العديد من الغرف، وما يلزمها.
چند توضيح براى درك موقعيت مكانها:
1- در پنجاه سال قبل حرم مطهر از سمت بالاسر راهي نداشت
و فضاي كمي بود بقدر فاصله امروز ضريح تا درب ورودي به مسجد بالاسر فعلي - شايد هم كمتر و پنجره اى نقره اي بود بين حرم و رواق بالاسر كه زنانه بود
2- و همين موضع داخل حرم بالا سر را برخي نمي رفتند بايستند يا دعا كنند به سبب احتمال مدفن راس الحسين عليه السلام و حتى عبور نمي كردند
3- عرض رواق زنانه بالاسر مثل عرض رواق پائين پاي ورودي بود شايد كمي كمتر برحسب خاطره ذهني توصيف مي كنم
يك دربي هم محاذي پنجره بالاسر به ديوار رواق بود كه ظاهرا مقبره بود
پشت رواق راهروي مسقف بود كه سمت راستش ظاهرا تكيه بكتاشيه بود و من داخلش نديدم فقط پنجره هاى شيشه اى داشت و ازاماكن اداري و يا مخازن حرم بود
و طبق توصيف متن فوق درباره تكيه بكتاشيه مي گويد چسبيده به مسجد الراس بوده
(كه معنايش محلي متفاوت از قسمت فعلي بالا سر داخل حرم است، و دربش در در ايوان دوم از جهت غربي در ديوار صحن شريف بوده است
كه با توجه به تغييرات فعلي بايد تصوير درب و ناحيه مسجد الراس و بكتاشيه و ساباط معلوم شود
در مورد تکیه بکتاشیه و حاجی بکتاش:
تكيه بكتاشيه بدست خود حاجي بكتاش كه از اولياي الهي بوده و سبب تشيع دهها مليون در تريكه و بالكان و شرق اروبا گرديده
و امروزه بكتاشيان و علويان ان نواحي غالبا به ايشان منتسب هستند
خود حاجي بكتاش مدتي براى توسلات در اينجا معتكف بوده است و تكيه محل ذكر و درس و عبادت و نيز اعتكاف اهل معنا را در اينجا ساخته است
سربازان دولت عثماني (يني جري) كه اروپا و بسياري از كشورها را فتح كردند غالبا از مريدان حاجي بكتاش و علوي بودند
خود حاجي بكتاش مدتها اينجا اربعين كرفته اعتكاف كرده است؛ از ذريه ائمه و اما هشتم مي كفته اند نسبش را
او تشيع دوازده امامي را در تركيه كه اسياي صغير مي گفتند حفظ و نشر كرده است
و عليرغم اينكه سلاطين عثماني سني بودند اما تمام فتوحات و سلطنتشان مديون لشكرشان بودند و لشكريان عثماني كه به آنها يني چري مي گفتند و تمام كشورهاي اروپايي شرقي و بخشي تا افريقا را فتح كرده اند؛ اينها همه از مريدان حاجي بكتاش ولي بوده اند و بخاطر همين طريقت بكتاشي مشتمل بر معرفت علوي تا كشورهاى اروپاي شرقي رفته و آلباني و اطرافش وو همه علوي هستند و الان 26 مليون بكتاشي در تركيه هستند علاوه بر 10 ميليون علوي كه در تركيه هست
در ايام عيد برائت وديويي از مجلس ذكر بكتاشيان بخش شد قبلا
تکیه در كربلا و نجف و كاظيمن و ببغداد هم داشتند و محله بين الحرمين هم محله بكتاشيها بوده اند و در قرن اخير حضور و مطرح بودنشان كم شد ولي در قرنهاى قبلي كه غربت ائمه بيشتر بوده نقش مهمي داشتند
تصوير حاجي بكتاش ولي كه نشانگر ولايت ايشان است و در وقايع نقل شده ذكر شده است؛ كلاه بلند دوازده تَرك (ضلع) نشانه بكتاشيها در قديم بود كه نشان دوازده ضلع براى دوازده امامي بود؛
اين هم شيخ و بزرگ علويان بكتاشي در آلباني است
كه كلاه دوازده ترك او هم معلوم است؛
بالاي سرش توصير شمايل بنج تن است و حضرت زهرا هم با صورت اشكار هست كه لوستر جلويش را گرفته؛ و اگر هم در دید باشد مردان غير سيد و غير شوهر سيده ان را نبينند
البته شمايلها دقيق نيست اما التزامشان به اين شمايل نشانه ارادتشان را مي دهد
اردوغان رئيس جمهور تركيه 2021 را سال حاجي بكتاش اعلام كرد
اين سطور و جملاتي كه بيان شد براى يادي از اولياي الهي است كه در قرن هفتم يعني هفتصد سال قبل ترويج ائمه كرده اند
وفات حاجي بكتاش در 669 هـ,ق بوده است حدود هشتصد سال قبل زندگي مي كرده اند و اصالتا هم نيشابوري و از روستاي فوشنجان و از سادات موسوي بوده اند از ذريه ابراهيم مجاب
البته سلاطين عثماني متاخر بر اثر نفوذ يهود دونمه كه تظاهر به اسلام مي كردند و باطنا يهوديتشان را حفظ كرده بودند و تاثر غربيها ذهن سلاطين عثماني را به يني جريهای بكتاشي بدبين كردند و در 200 سال قبل یني جري سباهيان بكتاشي را كشتار كردند و بكتاشي ها را به روستاهاى در اتاه تبعيد كردند و ان دوره حضور فعال به سرآمد
حاجي بكتاش معاصر مولوي بوده است
البته اين ذكر خيرها كه از حاجي بكتاش شد به معني تاييد هر كسي كه منسوب به ايشان نيست و هر كسي مسؤول عمل خويش است
ولاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم
علامه سید جلیل علی بن عبدالحمید نیلی می فرماید:
شـخـصـی ، کـه مـورد اطـمینان من می باشد، قضیه ای را نقل کرد که نزد بیشتر اهل نجف اشرف مشهور است .
او می گفت : خانه ای که من الان (سال 789 هجری ) در آن ساکنم ، ملک مردی ازاهل خیر و صلاح بود که به او حسین مدلل می گفتند.
این منزل از سمت غربی وشمالی به قبر مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) و به دیوار صحن مقدس متصل است .
️حـسـیـن صاحب عیال و فرزند بود که مبتلا به فلج شد،
به طوری که قدرت ایستادن نداشت ،
لذا عـیـال و اطـفـالش در وقت حاجت او را حمل می کردنند.
️از طرفی به خاطرطول کشیدن مدت مـرض ، خـود و خانواده اش در شدت و فشار افتادند و به فقر وتنگدستی مبتلا و محتاج خلق شده بودند.
در سال 720، یک شب ، بعد از آن که ربع شب گذشته بود، پسر و عیال او از خواب بیدارشدند، دیدند کـه از خـانه و بام نور می درخشد، به طوری که چشم را خیره می کند.
ازحسین پرسیدند: چه خبر است ؟ گفت : امام زمان (علیه السلام) نزد من تشریف آوردند
و فرمودند: برخیز ای حسین .
عرض کردم : آقاجان من نمی توانم برخیزم .
دسـت مـرا گرفت و از جا بلند کرد.
همان لحظه مرض من از بین رفت و خوب شدم .
ایشان به من فرمود: این ساباط (معبرهاى سقف دار را ساباط می گویند) راه من است که از این راه به زیارت جدم می روم .
درب آن را هر شب ببند.
عرض کردم : شنیدم و اطاعت کردم ، مولای من .
سپس آن حضرت برخاسته و به زیارت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام ) رفتند.
بعد از این قضیه و شفاي حسين مدلل و انتشار شرح واقعه، آن ساباط، به ساباط حسین مدلل مشهور شد.
و مردم برای آن نذرهامی کنند و به برکت حضرت ولی عصر ارواحنافداه به مراد خود می رسند .
متن اصلي نقل واقعه مشهد مهدوي ساباط از مستدرك الوسائل حاجي نوري
*: مستدرك الوسائل: ج 3 ص 518 - عن رواية الاحتجاج الثالثة.
* * * [1421 - كتاب السلطان للسيد علي بن عبد الحميد: على ما في البحار.] * *: البحار: ج 52 ص 73 - 74 ب 18 - ومن ذلك ما أخبرني من أثق به وهو خبر مشهور عند أكثر أهل المشهد الشريف الغروي سلام الله تعالى على مشرفه، ما صورته: أن الدار التي هي الآن سنة سبعمائة وتسع وثمانين أنا ساكنها كانت لرجل من أهل الخير والصلاح يدعى حسين المدلل، وبه يعرف ساباط المدلل ملاصقة جدران الحضرة الشريفة، وهو مشهور بالمشهد الشريف الغروي عليه السلام، وكان الرجل له عيال وأطفال.
فأصابه فالج فمكث مدة لا يقدر على القيام وإنما يرفعه عياله عند حاجته وضروراته، ومكث على ذلك مدة مديدة، فدخل على عياله وأهله بذلك شدة شديدة واحتاجوا إلى الناس واشتد عليهم الناس.
فلما كان سنة عشرين وسبع مائة هجرية في ليلة من لياليها بعد ربع الليل أنبه عياله فانتبهوا في الدار فإذا الدار والسطح قد امتلأ نورا يأخذ بالابصار فقالوا: ما الخبر؟ فقال: إن الإمام عليه السلام جاءني وقال لي: قم يا حسين فقلت: يا سيدي أتراني أقدر على القيام فأخذ بيدي وأقامني فذهب ما بي وها أنا صحيح على أتم ما ينبغي وقال لي: هذا الساباط دربي إلى زيارة جدي عليه السلام فأغلقه في كل ليلة فقلت: سمعا وطاعة لله ولك يا مولاي.
فقام الرجل وخرج إلى الحضرة الشريفة الغروية وزار الإمام عليه السلام وحمد الله تعالى على ما حصل له من الانعام
وصار هذا الساباط المذكور إلى الآن ينذر له عند الضرورات فلا يكاد يخيب ناذره من المراد ببركات الإمام القائم عليه السلام.
توضیح:
مزار بودن اين محل در طول ششصدسال تا وقت نقل حاجي نوري در آخر متن تاكيد شده است
مسير سبز كه راهرو مسقف بود و در زمان واقعه حسن مدلل هم ساباط بش ديوار حرم بود
و در ساختمانهاى متاخر واقعه تا 2005 هم به همين نحو مسقف و ساباط راهرو بودنش را حفظ كردند
و در 2005 ساباط و جامع الراس و مجاورش بقدر محاذات حرم فواصلش برداشته شد و به يك مسجد و مكان بيوسته در آمد؛
در ساختمان جديد هم كه با ملحقات بيشتر تجديد بنا شد و به اسم مسجد حضرت فاطمة الزاهراء عليها السلام و صحن معروف است
قسمت محصور شده با خط سبز محدوده ساباط البته به امتداد سرتاسر حرم است
توضیح:
1- از كنار ستونهاي چهارستونه (به شمول تمام عرض چهارستون) تا ديوار سمت چپ،
تمام اين عرض در سرتاسر اين ناحيه مي شود ساباط مدلل و مشهد مهدوى مقام تشرف مدلل در انتهاى سمت چپ (وقتي رو به ضريح بايستيم) بوده
و اين مسير اگرچه تا انتهايش كاملا به عنوان مسير تشريف فرمايي حضرت صاحب الامر عليه السلام به حرم شريف ذكرشده و عنوان مشهد مهدوي دارد
اما درآن واقعه تا محل ورود به حرم ديده شده كه حضرت عبور فرموده اند
2- ساختمان حرم براساس ارائه ساعت آفتابي
بوسيله سايه ها و تابيدن اولين شعاع خورشيد از پنجره هاى گنبد شريف
و همچنين اخرين زوال نور و غروب از همان پنجره ها طرح ريزي شده است
اما بعدا در قرون اخيره مجاورين به اين نكته توجه نكرده و ساختمان را قبلي تصور كرده
و ضريحهاي اخير را بر اساس ساختمان نصب كرده اند بطوريكه حدود چهارصد پانصد سال
در حرم و صحن غالبا مستقيم نماز مي خوانند بطرف شارع الرسول كه در امتداد جاده مدينه بوده است
و سالهاى اخير اين اشتباه تذكر داده شده و بعضي مطلع و در نماز متمايل به راست كه قبله صحيح است نماز مي خوانند
و متاسفانه در سازه جديد مسجدبالاسر كه امكان تصحيح زاويه در ديوارها و بنا بود اما انجام شد
فلذا همين اشكال در مسجد بالاسر صاف ايستان رو به ديوار و محراب قبله دقيق نيست
و بايد بقدر تمايل و زاويه تفاوت قبله در نماز به سمت راست متمايل ايستاد
شرح چگونگي عملكرد ساعت آفتابي ساختمان حرم و مشخص شدن زوال و طلوع و غروب از آن
هم مهارت طراحي دانشمندان و علماى متبحر ما را گواهي دارد
هم راهنماي قبله است در حرم و رواقها و صحنهاي مشهد علوي عليه السلام
3- سوال: در مورد تشرف از مسیر ساباط مدلل:
در مورد مشهد مهدوی ساباط مدلل در حرم علوی؛ که حضرت بعد از شفای حسین مدلل به او فرمودند:
این ساباط (معبرهاى سقف دار را ساباط می گویند) راه من است که از این راه به زیارت جدم می روم .
درب آن را هر شب ببند.
و این مسیر از بالای سر مبارک عبور میکند
طبق تعالیم و مطالب بیان شده :
از آداب تشرف خدمت امام معصوم از پایین پا مشرف شدن میباشد ؛ و حتی در مورد توقف در بالای سر مبارک نیز پرهیز شود
قطعا مولا صاحب الامر منه السلام ملتزم به جمیع آداب وو هستند
برای مشرف شدن به حرم علوی ایا میتوان از این مسیر مشرف شد و این مطلب چگونه است
از لطف و هدایت شما متشکرم
جواب:
نه خير
بين ساباط و حرم مطهر رواق بالاسر هست و اين دربها اخيرا باز شده است
و رفتن امام زمان بفرض از بالاسر مبارك تكليف بندگان حضرت ولايت را عوض نمي كند = بندگان بايد حد خودشان را بدانند
و جايكاهشان را فراموش نكنند و با مولايشان قياس نكنند
================================
تكيه بكتاشية
جون در موقعيت اين مشاهد ذكر تكيه بكتاشيه هست توصيف بنايش براى حدس مقدار و موقعيتش مفيد است
تكية البكتاشية:
وهي عبارة عن بناء فخم في غاية الإحكام، معقود بالأحجار الكبيرة، ويشبه بناؤها بناء الصحن الشريف وعلى طرزه،
وهي ملاصقة لمسجد الرأس، بابها بالقرب من الساباط في الإيوان الثاني من جهة الغرب في سور الصحن الشريف.
ويزعم البعض أنها كانت قديماً المخزن لكتب الحضرة العلوية،
ويرجّح أنها بنيت في عهد الحاج بكتاش في القرن الثامن الهجري.
وهي تتكوّن من قسمين:
الأول ـ خاصّ بالصلاة والدروس والجماعة، وهو مكوّن من أربعة أواوين متعامدة يتوسّطها صحن صغير مكشوف.
والقسم الثاني ـ يسكن فيه المنقطعون للعبادة، وهو مربّع الشكل، يتكون من طابقين فيهما العديد من الغرف، وما يلزمها.
چند توضيح براى درك موقعيت مكانها:
1- در پنجاه سال قبل حرم مطهر از سمت بالاسر راهي نداشت
و فضاي كمي بود بقدر فاصله امروز ضريح تا درب ورودي به مسجد بالاسر فعلي - شايد هم كمتر و پنجره اى نقره اي بود بين حرم و رواق بالاسر كه زنانه بود
2- و همين موضع داخل حرم بالا سر را برخي نمي رفتند بايستند يا دعا كنند به سبب احتمال مدفن راس الحسين عليه السلام و حتى عبور نمي كردند
3- عرض رواق زنانه بالاسر مثل عرض رواق پائين پاي ورودي بود شايد كمي كمتر برحسب خاطره ذهني توصيف مي كنم
يك دربي هم محاذي پنجره بالاسر به ديوار رواق بود كه ظاهرا مقبره بود
پشت رواق راهروي مسقف بود كه سمت راستش ظاهرا تكيه بكتاشيه بود و من داخلش نديدم فقط پنجره هاى شيشه اى داشت و ازاماكن اداري و يا مخازن حرم بود
و طبق توصيف متن فوق درباره تكيه بكتاشيه مي گويد چسبيده به مسجد الراس بوده
(كه معنايش محلي متفاوت از قسمت فعلي بالا سر داخل حرم است، و دربش در در ايوان دوم از جهت غربي در ديوار صحن شريف بوده است
كه با توجه به تغييرات فعلي بايد تصوير درب و ناحيه مسجد الراس و بكتاشيه و ساباط معلوم شود
در مورد تکیه بکتاشیه و حاجی بکتاش:
تكيه بكتاشيه بدست خود حاجي بكتاش كه از اولياي الهي بوده و سبب تشيع دهها مليون در تريكه و بالكان و شرق اروبا گرديده
و امروزه بكتاشيان و علويان ان نواحي غالبا به ايشان منتسب هستند
خود حاجي بكتاش مدتي براى توسلات در اينجا معتكف بوده است و تكيه محل ذكر و درس و عبادت و نيز اعتكاف اهل معنا را در اينجا ساخته است
سربازان دولت عثماني (يني جري) كه اروپا و بسياري از كشورها را فتح كردند غالبا از مريدان حاجي بكتاش و علوي بودند
خود حاجي بكتاش مدتها اينجا اربعين كرفته اعتكاف كرده است؛ از ذريه ائمه و اما هشتم مي كفته اند نسبش را
او تشيع دوازده امامي را در تركيه كه اسياي صغير مي گفتند حفظ و نشر كرده است
و عليرغم اينكه سلاطين عثماني سني بودند اما تمام فتوحات و سلطنتشان مديون لشكرشان بودند و لشكريان عثماني كه به آنها يني چري مي گفتند و تمام كشورهاي اروپايي شرقي و بخشي تا افريقا را فتح كرده اند؛ اينها همه از مريدان حاجي بكتاش ولي بوده اند و بخاطر همين طريقت بكتاشي مشتمل بر معرفت علوي تا كشورهاى اروپاي شرقي رفته و آلباني و اطرافش وو همه علوي هستند و الان 26 مليون بكتاشي در تركيه هستند علاوه بر 10 ميليون علوي كه در تركيه هست
در ايام عيد برائت وديويي از مجلس ذكر بكتاشيان بخش شد قبلا
تکیه در كربلا و نجف و كاظيمن و ببغداد هم داشتند و محله بين الحرمين هم محله بكتاشيها بوده اند و در قرن اخير حضور و مطرح بودنشان كم شد ولي در قرنهاى قبلي كه غربت ائمه بيشتر بوده نقش مهمي داشتند
تصوير حاجي بكتاش ولي كه نشانگر ولايت ايشان است و در وقايع نقل شده ذكر شده است؛ كلاه بلند دوازده تَرك (ضلع) نشانه بكتاشيها در قديم بود كه نشان دوازده ضلع براى دوازده امامي بود؛
اين هم شيخ و بزرگ علويان بكتاشي در آلباني است
كه كلاه دوازده ترك او هم معلوم است؛
بالاي سرش توصير شمايل بنج تن است و حضرت زهرا هم با صورت اشكار هست كه لوستر جلويش را گرفته؛ و اگر هم در دید باشد مردان غير سيد و غير شوهر سيده ان را نبينند
البته شمايلها دقيق نيست اما التزامشان به اين شمايل نشانه ارادتشان را مي دهد
اردوغان رئيس جمهور تركيه 2021 را سال حاجي بكتاش اعلام كرد
اين سطور و جملاتي كه بيان شد براى يادي از اولياي الهي است كه در قرن هفتم يعني هفتصد سال قبل ترويج ائمه كرده اند
وفات حاجي بكتاش در 669 هـ,ق بوده است حدود هشتصد سال قبل زندگي مي كرده اند و اصالتا هم نيشابوري و از روستاي فوشنجان و از سادات موسوي بوده اند از ذريه ابراهيم مجاب
البته سلاطين عثماني متاخر بر اثر نفوذ يهود دونمه كه تظاهر به اسلام مي كردند و باطنا يهوديتشان را حفظ كرده بودند و تاثر غربيها ذهن سلاطين عثماني را به يني جريهای بكتاشي بدبين كردند و در 200 سال قبل یني جري سباهيان بكتاشي را كشتار كردند و بكتاشي ها را به روستاهاى در اتاه تبعيد كردند و ان دوره حضور فعال به سرآمد
حاجي بكتاش معاصر مولوي بوده است
البته اين ذكر خيرها كه از حاجي بكتاش شد به معني تاييد هر كسي كه منسوب به ايشان نيست و هر كسي مسؤول عمل خويش است
ولاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم