قبور در صحن و رواق حرم علوی

قبور در صحن و رواق حرم علوی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 7:05 am

بسم الله الرحمان الرحیم

زيارت يكبه يك همه مراقد براى مسافران ميسور نيست مراقدى را بر محور توسل و استجاره و ارتباط با ناحيه مقدسه انتخاب كرديم که در به این ادرس مراجعه نمایید

viewtopic.php?f=2477&t=12292
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

(آخوند ملا فتحعلی) سلطان‌ آبادی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 8:50 am

آدرس: در معرفيهاى مدفونين صحن فعلا مي نويسند حجره ششم اما در توضيح مرحوم محدث قمي نوشته در زاویه متصل به باب سلطاني كه مي شود چهارم

Image

Image

(آخوند ملا فتحعلی) سلطان‌ آبادی عراقی
عراق منظور همين ناحيه استان اراك كه در زمان رضاخان تبديل به اراك كردند سلطان آباد هم محل شهر اراك فعلى است
ايشان از فقهاى بزرگ و مفسري عاليقدر و از اولياى الهى بودند ايشان در ايران كه بودند از زراعت كه خودشان مي كردند امرار معاش مي كردند و زاهدانه هم زندگی مي كردند

مولى فتحعلى فرزند حسن سلطان آبادى در سال ۱۲۴۰ هـ.ق. در سلطان آباد اراک به دنیا آمد. دروس مقدماتى را در ایران فراگرفت و براى تکمیل دانش به نجف مهاجرت کرد. نخست به محضر صاحب جواهر شتافت و بعد از وفات وى از حضور شیخ مرتضى انصارى و حاج ملاعلى طبیب رازى استفاده کرد. او از مشایخ سلوک بود و از مفاخر عالم عرفان و جامع بین ظاهر و باطن شمرده مى شد. از دیگر اساتید عرفانی وی، سید محمد سلطان آبادى، از علماى عارف و اساتید اخلاق بود. آخوند از این استاد اخلاق و عرفان همواره ستایش مى کرد و از اندوخته هاى ارزشمندى که نزد آن اسوه فضیلت فراگرفته بود، سخن مى گفت. سلطان آبادى در ادامه با میرزاى شیرازى آشنا شد و اندوخته هاى علمى اش را کامل کرد.[۱] میرزاى شیرازى در سال ۱۲۸۸ هـ.ق همراه با عده اى از شاگردان ممتازش از جمله ملا فتحعلى از نجف اشرف به سامراء هجرت کرد. ملا فتحعلى در سامرا اقامت گزید و خیلى مورد توجه استاد قرار گرفت تا جایى که به نیابت از وى اقامه جماعت مى کرد و بارها استادش به او اقتداء مى نمود. بعداز رحلت میرزاى شیرازى، ملافتحعلى به کربلا آمد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار شد.

علت رفتن به عتبات:
در مورد صبر و گذشت آن فقيه مفسر عارف الهى که از کرامتهایش نیز محسوب مى شود، آورده اند: «در هنگامى که در اراک زندگى مى کرد، در پائین شهر مزرعه اى داشت و درآمد آن را به مصرف فقرا و نیازمندان مى رسانید. یک بار یکى از ثروتمندان مغرور منطقه به نام محمدرضاخان از رسیدن آب به مزرعه آخوند جلوگیرى نمود. آخوند فردى را فرستاد تا آن خان قلدر از رسیدن آب جلوگیرى نکند اما او از جرأت آخوند خشمگین شده و با حالى آشفته و با کمال عصبانیت و بى ادبى به پیش آخوند آمد و با لگد پا آخوند را آزرد. آخوند که در مقابل آن ستمگر توان مقاومت نداشت، صبر کرد و دوسه روز بعد از این واقعه با پاى پیاده راهى نجف اشرف شد. حدود یک ماه نگذشته بود که پاى آن خان ستمگر ورم کرد و پزشکان تشخیص دادند که پا باید از پنجه بریده شود. چون بهبودى حاصل نشد، گفتند باید از پاشنه پا را ببرند. محمدرضاخان وقتى که فهمید این گرفتارى او در اثر جسارت به آخوند است، پسر خویش محمد على خان را سریعاً به حضور آخوند در نجف گسیل داشت. در طول سفر پسرِ خان به نجف براى بار سوم پاى خان را بریدند. وقتى که پسر خان به حضور آخوند رسید و شرح حال پدر را نقل کرد، آخوند سلطان آبادى فرمود: ما به او نفرین نکردیم و رنجشى هم نداریم ما از حق خود گذشتیم و حتى براى شفاى وى دعا هم مى کنیم، اما در این عالم هستند کسانى که این گونه ستم هاى ناروا را تحمل نمى کنند. بعد از این ماجرا خبر رسید که درد پاى خان آرام گردیده، بیمارى از نفوذ به بقیه پا متوقف شده است و او مى تواند با عصا راه برود. آن پسر از این حادثه عبرت گرفت و در حوزه علمیه نجف ماندگار شد و در اثر تلاش هاى بى وقفه خود به مراحل عالى کمال رسید. او همان حاج میرزا محمدعلى خان، مجتهد نامدار اراک مى باشد.»

مرحوم ملافتحعلى مورد توجه امام زمان(عج) بود. آیت الله اراکى از مراجع اخير در خاطرات خود مى گوید: «شیخ ابراهیم مازندرانى که خود از توفیق یافتگان به مراحل عالى عرفان و معنویت است، در یکى از مراحل کشف و شهود این معنى را به وضوح دریافته است. او مى گوید: در عالم مکاشفه، مجلسى را مشاهده کردم که در آن بزرگانى همانند میرزاى شیرازى، حاجى نورى و جناب آخوند ملافتحعلى در حضور حضرت حجت(علیه السلام) نشسته اند و این جلسه در بالاخانه میرزاى شیرازى بود امام به همه این بزرگمردان عنایت داشت، اما در میان این سه نفر به حاجى نورى بیش از آن دو بزرگوار توجه و عنایت داشت و تعظیم او نیز از آن حضرت بیش از دیگران بود.»
مرحوم ميرزا حسين نوري تنها عالمى است كه ميان علماى متاخر و قرن قبلي قراءات اهل بيت را جمع اوري كردند

در مهارت علم تفسير
«یکى از بزرگان مى گوید: روزى به منزل آخوند ملافتحعلى سلطان آبادى رفته بودم. آن روز علماى بزرگى همچون سید اسماعیل صدر، حاجى نورى صاحب مستدرک، سید حسن صدر نیز با من همراه بودند. آخوند آیه (واعلموا انّ فیکم رسول الله لویطیعکم فى کثیر من الامر لعنتم ولکن الله حبب الیکم الایمان...) را تلاوت کرده و آنگاه به شرح و تفسیر آن پرداخت. حاضرین گفتند قبل از توضیحات شما ما این معنى را درک نکرده بودیم. آنان روز دوم نیز در جلسه قرآن آخوند حضور یافتند و ایشان تفسیر تازه اى براى آنان بیان کرد. بزرگان حاضر باز هم از اینکه چنین تفسیرى را تا بحال نشنیده اند، تعحب کرده و شگفت زده شدند. روز سوم نیز به مجلس تفسیر آخوند آمدند و سخن تازه اى در تفسیر آیه استماع کردند. تا سى روز مى آمدند و معناى جدیدى براى آیه یاد مى گرفتند که قبلا نمى دانستند.»

مرحوم ملافتحعلى سلطان آبادي چنان جایگاهى نزد بزرگان داشت که مراجع بلند آوازه نهایت تکریم را از وى به عمل مى آوردند. آقا شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (مؤسس حوزه علميه قم)مى گوید: «به هنگام جوانى روزى در جلسه اى با حضور عده اى از علما که در میان آنان آقا میرزا محمدتقى شیرازى و آقا شیخ فضل الله نورى نیز دیده مى شد، نشسته بودیم. در آن هنگام پیرمردى ژولیده، لاغر اندام که دستمال مانندى به سر بسته و عبائى وصله دار بر دوش گرفته بود، درنهایت سادگى به آن جلسه داخل شد. میرزا محمدتقى شیرازى فوراً بلند شده و با احترام تمام آن پیرمرد را به حضور جمع آورده و نزد خویش بنشاند. او با اشاره به آقا شیخ فضل الله، از میرزا پرسید: ایشان کیست؟ میرزا گفت: ایشان آقا شیخ فضل الله نورى است و او را کاملا معرفى کرد. پیرمرد روشن ضمیر گفت: چند سال بعد شیخ فضل الله نامى را در تهران بر دار مى کشند، او تو نباشى؟! سپس نام مرا از میرزا پرسید: میرزا گفت: او آقا شیخ عبدالکریم یزدى است و از فضلا است. مسئله اى از من پرسید و من چون پاسخ آن را خیلى واضح و پیش پا افتاده مى دانستم، نگفتم و سکوت کردم. میرزاى شیرازى دوم بر من خشم گرفت و شدیداً ناراحت شد و خودش پاسخ مسئله را گفت و اضافه کرد که علما در این باب این طور مى گویند. وقتى بیان میرزا تمام شد،آن مرد ساده پوش خود به صورت دیگر پاسخ را تقریر کرد و میرزا گفته هاى او را نوشت و به او نشان داده و پرسید: آیا همین گونه فرمودید؟! و او گفت: بلى. آنگاه به من رو کرد و گفت: چندى بعد پرچم اسلام در قم بر دوش شیخ عبدالکریم نامى به احتزاز در مى آید، او تو نباشى؟! آنگاه برخاست و میرزا محمدتقى شیرازى دوم ؛کفش پیش پاى او نهاد و او را بدرقه کرد و چون بازگشت. بر من عصبانى شد که چرا به او بى اعتنایى کردم و توضیح داد که او آخوند ملافتحعلى سلطان آبادى است.»
بعد از این واقعه شیخ عبدالکریم حائرى و حاضران جلسه از مریدان آخوند شدند. آخوند سلطان آبادى در حوزه سامرا و میان تمام اصحاب و شاگردان میرزاى شیرازى مورد توجه استاد بود و میرزاى شیرازى در نماز به وى اقتدا و مردم را به نماز با آخوند تشویق مى کرد.

آخوند ملافتحعلى نه تنها خود به سادات و فرزندان حضرت فاطمه(علیها السلام) عنایت ویژه اى داشت، دیگران را نیز با نقل خاطرات به این امر ترغیب مى کرد. آن بزرگوار مى گفت: «یکى از بستگان ما که اهل عبادت و طاعت و شخصى متدین است. مى گوید: «شبى در زمان گرانى و قحط سالى به مسجد رفتم. بعداز نماز واعظى بر بالاى منبر در موضوع اهمیت و برکات پرداخت خمس و اعانت به سادات سخن گفت و مرا شدیداً تحت تأثیر قرار داد. من پیش خود گفتم گندمى که در خانه اندوخته ام بهتر است که خمس و سهم سادات آن را الآن بپردازم و به آخر سال باقى نگذارم. من که مخارج یک سال را دارم، چه بهتر که خمس گندم موجود را بدهم و باقى را فردا بفروشم به نیازمندان و یا به عنوان قرض الحسنه پرداخت نمایم. به منزل آمدم و قبل از صرف شام سهم سادات آن را حساب کردم و سهم آن را به فقراى سادات که مى شناختم، در همان شب رساندم. فرداى آن روز در مسجد اعلام کردم که هرکس از من گندم مى خرد یا قرض مى خواهد، به منزل من بیاید. مردم در آن اوج گرانى و قحط سالى با خوشحالى تمام به خانه ام شتافتند و از من به قیمت و یا قرض تا هنگام درو بردند. هنگام ظهر بعداز نماز که به خانه برمى گشتم، جماعت اکراد آنقدر گندم آوردند که همه خریدند و آتقدر فراوان شد كه قیمت آن دوسوم کاهش یافت. و من وقتى حساب کردم، دیدم مبلغ گندم هایى که قبل از کاهش قیمت فروخته و یا قرض داده ام، به هنگام وصول اندازه قبل از پرداخت آن خواهد شد. و این از برکات اعانت به ذریّه طاهره(علیها السلام) بود.»

محدث بزرگوار شیخ عباس قمى از زبان آخوند سلطان آبادى دستورالعملى را نقل کرده که قابل توجه است. آن بزرگوار مى نویسد: «حاج ملافتحعلى سلطان آبادى نقل فرموده است که فاضل مقدس آخوند ملامحمد صادق عراقى در نهایت سختى و پریشانى و بدحالى بود و به هیچ وجه براى او گشایشى حاصل نمى شد. تا آنکه شبى در اثر توسلات مکرر در خواب دید که در یک بیابانى خیمه بزرگى با قبه اى ترتیب داده اند. پرسید: این خیمه کیست؟ گفتند: این خیمه حضرت قائم مهدى موعود(عج) است. به سرعت خود رابه محضر آن بزرگوار رسانیده و مشکل خویش را با امام عصر(عج) در میان گذاشت. او از حضرت تقاضا کرد که دعائى براى گشایش زندگى و رفع غم و غصه اش به او بیاموزد. حضرت ولى عصر(عج) او را به خیمه سیدى راهنمائى کرد. ملا محمدصادق طبق دستور حضرت به آن خیمه رفت و متوجه شد که آن سید صاحب خیمه آقا سید محمد سلطان آبادى از علماى مورد اعتماد شیعه مى باشد. آن فاضل مقدس وارد خیمه شد و سید محمد را در روى سجاده و مشغول دعا و قرائت دید سلام کرده و داستان خود را به او بیان نموده و دعاى گشایش در زندگى درخواست کرد. آقا سید محمد سلطان آبادى نیز براى حل مشکل وى و وسعت رزق و روزى براى او دعائى تعلیم داد. او از خواب بیدار شد و تمام دعا در خاطراتش نقش بسته بود. در حال بیدارى اراده کرد که به خانه سید محمد برود و از او دیدارى داشته باشد. البته قبل از این خواب او از سید محمد فاصله مى گرفت و به عللى که معلوم نشد، از سید خوشش نمى آمد. او در منزل سید به حضورش رسیده و همان طورى که در خواب دیده بود، مشاهده کرد که آقا سید محمد در مصلاى خویش روبه قبله نشسته و مشغول ذکر و استغفار است. سلام کرد و سید پاسخ سلام او را داد و تبسمى نمود: گوئیا از قضیه مطلع بود. آخوند ملا محمدصادق براى گشایش امر خویش دعائى خواست و سید همان دعائى را که در خواب به او آموخته بود، دوباره یادآور شد. آخوند آن دعا را فراگرفته و مشغول عمل شد و در مدت کوتاهى مشکلات زندگى اش برطرف شده و دنیا از هرسو به او روى آورد و از سختى زندگى و بدحالى و پریشانى نجات یافت.

محدث قمی می‌نویسد: «چند سال قبل از وفات شیخ مرحوم (میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسائل) آن جناب (ملافتحعلى) در کربلای معلا به رحمت ایزدی پیوست. جنازه شریفش را به نجف اشرف حمل کردند و در روز ورود من در خدمت استادم محدث نوری به استقبال آن پیکر شریف رفتیم و جنازه آن بزرگوار را با شکوه و جلال تمام تشییع کرده و در حجره‌ای در زاویه غربی صحن مقدس امیرمؤمنان علیه‌السّلام متصل به باب سلطانی بخاک سپردند.» اكر اين ادرس دقيق باشد بايد حجره شماره 4 باشد شيخ عباس قمي: «استادم محدث نوری صبح‌ها قبل از طلوع آفتاب به کنار مقبره ایشان آمده و برایش قرآن تلاوت می‌کرد.» ] آقا میرزا محمدعلی معین الشریعه نقل می‌کند: «در شبی که خبر وفات عالم جلیل و زاهد مرحوم حاج ملافتحعلی به اصفهان رسید، من تعداد زیادی صلوات بر محمد و آل او فرستادم و ثوابش را به روح آن مرحوم هدیه کردم. در عالم خواب مشاهده نمودم که به همراه ثقة الاسلام به زیارت قبر او رفته‌ایم. آقای آخوند فرمود: آنچه خواندی ثوابش به من رسید. بعدا اجازه برگشتن خواستیم به من اجازه داد و به مرحوم ثقة الاسلام فرمود: تو اینجا بایست و نرو! تعبیر این خواب نیز یکی دو ماه بعد ظاهر شد به این ترتیب که میرزا محمدعلی ثقة الاسلام اصفهانی بعداز یکی دو ماه از دنیا رفت و در همان حجره آخوند ملافتحعلی مدفون گردید.»

آيت الله بهجت از آيت الله طباطبائي نقل کردند که «آيت الله نائيني مي‌گفت: بنده در مراقبه، هيچ کس را همتاي سيد بن طاووس و ملا فتح علي سلطان آبادي نديدم. »

آیت الله نجابت (ره) از آیت الله حاج شیخ حسن مصطفوی (ره) نقل کردند که ایشان می فرمودند: یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقای قاضی (ره) را زیارت کنم و از محضرش استفاده کنم ، ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می ترسیدم به محضر آقای قاضی(ره) بروم.
یک روز در کنار در بزرگ بازار حرم نشسته بودم و کسانی را که از در قبله سلطانی به حرم رفت و آمد می کردند می دیدم. یک لحظه در فکر فرو رفتم که اصلاً من برای چه به نجف امده ام، من برای ملاقات با آقای قاضی(ره) به این جا آمده ام ولی می ترسم. در همین اوان که نشسته بودم و در این فکر بودم دیدم یک سید بزرگواری از حرم مطهر بیرون آمد و دور تا دور بدنش را نوری احاطه کرده بود. چنان که از شش جهت اندامش نوری ساطع بود . من شیفته این آقا شدم، دیدم طرف در سلطانی حرم رفت و نزد قبر ملا فتحعلی سلطان آبادی (ره) نشست. در این لحظه دیدم آن سید نورانی به کسی چیزی گفت و او نزد من امد و گفت: آن سید می فرماید: ای کسی که اسمت حسن است، سریره ات حسن است، شکلت حسن است، شغلت حسن است چرا می ترسی؟ پیش بیا، پیش ما بیا و نترس، و ما این چنین به محضر آقای قاضی(ره) مشرف شدیم. »

مرحوم آيت الله بهجت: مرحوم آخوند [ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی] در سامرا صاحب کرامت بود. بعد از دادن نسخه‌های طبی به افراد بیمار، می‌فرمود: یکی از این اجزا(نسخه طبي) را شرطاً او شطراً کم کنید١ و پول آن را به فقیر صدقه دهید. ان‌شاءالله خوب می‌شوید، یک روزه خوب می‌شوید. علمای بزرگ به ایشان عقیده داشتند و به دستور ایشان عمل می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند.

مرحوم ايت الله بهجت: آقایی می‌گفت مرحوم آخوند ملا فتح‌علی هر شب در سامرا یکی دو نفر را به شام دعوت می‌کرد. یک وقت بعد از نماز مغرب و عشا به من گفت: شما هم بیایید. با ایشان به منزل رفتیم. آن مرحوم از خانواده سؤال کردند: نان گرفته‌اید؟ گفتند: خیر. در سامرا هم قریب صد سال بود که نانوایی وجود نداشت، بلکه زن‌های عرب در خانه‌هایشان نان می‌پختند و صبح و عصر می‌فروختند و شب در شهر نان نبود. درهرحال، فرمود: بفرمایید بالا، خدا می‌داند که من میهمان دارم. پس از اینکه مقداری نشستیم، دامادش آمد و پرسید: آیا نان تهیه شده است؟ آخوند گفت: نه‌خیر، ولی بیرون خانه بروید و دو سه قدم این طرف درِ خانه و دو سه قدم به طرف دیگر بروید. داماد ایشان از خانه بیرون رفت و برگشت. ناگهان دیدم دامانش پر از نان است. آن شب شام خوردیم و از هیبت آخوند رحمه‌الله نتوانستم از دامادش در این‌باره سؤال کنم؛ لذا صبح نزد داماد ایشان رفتم و گفتم: چه سرّ و رمزی میان شما و آخوند بود، بگو بدانم از کجا و از چه کسی نان گرفتی؟ گفت: ما به فرمایش آخوند متعبدیم، به همان صورت که فرمود عمل کردم و دو سه قدم این طرف رفتم و دو سه قدم به طرف دیگر، و ناگهان شخصی به من گفت: دامانت را بگیر، گرفتم، و او پر از نان کرد!
ايت الله بهجت = آیا کسی با اینکه می‌داند در خانه نان ندارد، می‌تواند بگوید: بفرمایید داخل، خدا می‌داند که میهمان دارم، و به این صورت نان تهیه کند؟!
ايت الله بهجت: مرحوم میرزای نوری در سامرا دستور فرموده بود برای دو شبِ پنجشنبه و جمعه، صد نفر از طلاب را دعوت کنند، ولی اشتباهاً همه صد نفر را برای یک شب دعوت کرده بودند، و غذا به اندازه پنجاه نفر تدارک دیده بودند؛ لذا به خانه مرحوم آخوند ملا فتح‌علی سلطان آبادی رفتند و ایشان را از ماجرا باخبر نمودند. ایشان فرموده بودند: سر دیگ غذا را بر ندارید، تا من بیایم. قبل از کشیدن غذا ایشان حاضر شد، پارچه آب نخورده‌ای را مطالبه نمود و روی دیگ گذاشت و سه مرتبه دست را روی آن به طرف چپ و راست حرکت داد و گفت: «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ، وَ مَنْ أَبی فَقَدْ کفَر؛ علی بهترین انسان است، هرکس این را نپذیرد، قطعاً کافر است». سپس غذای داخل دیگ را کشید و به همه صد نفر رسید!


مرحوم ملافتحعلى از آقا سید محمد سلطان آبادى که استادش نیز بوده است، همواره ستایش مى کرد و از ملاقات هایش با او و بهره هائى که برده بود، مى گفت.
اما دستورالعملى که ملافتحعلى از استادش آموخته بود و ملا محمدصادق نیز با عمل به آن نجات یافت سه مرحله دارد:
اول: بعد از نماز صبح دست بر سینه بگذارد و هفتاد مرتبه یا فتاح بگوید.
دوم: مواظبت کند دعائى را که حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) به مرد گرفتارى از یارانش که -مبتلاء به بیمارى و پریشانى بود- آموخته بود و آن مرد از برکت این دعا در مدت کوتاهیافته بودى از بیمارى و پریشان حالى نجات ، آن حضرت به آن مرد آموخته بود که در هنگام سختى و پریشان حالى بگوید: لاحول و لاقوة الا بالله توکلت على الحى الذى لایموت والحمدالله الذى لم یتخذ ولداً ولم یکن له شریک فى الملک ولم یکن له ولىٌّ من الذُّلِ وکبّرهُ تکبیرا

سوم: بعد از نمازهاى صبح دعائى را که ابن فهد حلى از حضرت رضا(علیه السلام) نقل کرد، تعقيب نماز صبح بخواند
بِسْمِ الله وَصَلّى الله عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاُفَوِّضُ أَمْرِي إِلى الله إِنَّ الله بَصِيرٌ بِالعِبادِ ، فَوَقاهُ الله سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا.
لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ. فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَيْناهُ مِنَ الغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِي المُؤْمِنِينَ.
حَسْبُنا الله وَنِعْمَ الوَكِيلُ. فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ. ما شاءَ الله لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله ، ماشاءَ الله لا ما شاء النَّاسُ ، ما شاءَ الله وَإِنْ كَرِهَ النَّاسُ حَسْبيَ الرَّبُّ مِنَ المَرْبُوبِينَ ، حَسْبِيَ الخالِقُ مِنَ المَخْلُوقِينَ ، حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ المَرْزُوقِينَ ، حَسْبِيَ الله رَبُّ العالَمِينَ ، حَسْبِيَ مَنْ هُوَ حَسْبِي ، حَسْبِيَ مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي ، حَسْبِيَ مَنْ كانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي ، حَسْبِيَ الله لا إِلهَ إِلاّ هُوَ ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ، وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظيمِ


ترویج و تشویق مردم به زیارت امامزاده محمد عابد در دو فرسخى اراک:
آخوند ملافتحعلى سلطان آبادى به این امامزاده اعتقاد خاصى داشت و بارها به زوار امام حسین(علیه السلام) که به ایران برمى گشتند مى گفت: هر کس به نیابت من آن امامزاده واجب التعظیم را زیارت کند، من در کربلا امام حسین(علیه السلام) را به نیابت از او زیارت مى کنم. برخى گفته اند آخوند هرچه داشت از الطاف این بزرگوار بود. ترغیب آخوند به زیارت آن امامزاده موجب آبادانى و رونق آن بقعه مبارکه گردید.
= ان شاء الله در برنامه همراهان قرار گيرد و به زيارتش بروند وقتی به سمت قم و تهران و اراك سفری دارند
(در۱۲ کیلومتری شمال شهر اراک و در مجاورت روستای مشهدمیقان واقع شده‌است. این امامزاده، مرقد محمدعابد فرزند موسی کاظم است)
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

مدفونین حجره 1 تا 10

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 9:21 am

برخی مدفونین حجره 1 تا 10:

حجره 1:
الشيخ ضياء الدين العراقي
1278 ـ 1361
حجره 1
الشيخ ضياء الدين بن محمّد السلطان آبادي العراقي ـ الأراكي ـ
عالم كبير مدرّس
ولد في سلطان آباد ـ أراك ـ سنة 1278 ونشأ بها على والده العالم الجليل ، فقرأ المقدّمات الأوّلية عليه وعلى غيره
من أهل الفضل ، ثمّ هاجر إلى النجف وأتم دروسه حتى صار يحضر أبحاث الأساتذة أمثال السيّد محمّد الفشاركي والشيخ حسين الخليلي والشيخ محمّد كاظم الخراساني والسيّد
محمّد كاظم اليزدي وشيخ الشريعة الأصفهاني وتخرج عليهم.
استقل بالتدريس بعد وفاة شيخه الخراساني حتى صار أُستاذاً للعشرات من المجتهدين والعلماء المعاصرين وكثير منهم كتب تقريرات دروسه.
وهو بقية علماء السلف المعروفين بغزارة العلم وسعة العقلية في الفقه وأُصوله وغيرهما.
مؤلفاته
: (1) رسالة في تعاقب الأيدي ـ ط ـ. (2) شرح تبصرة المتعلمين 1 ـ 5 ـ خ ـ. (3) فروع العلم الإجمالي ـ ط ـ. (4) كتاب القضاء ـ ط ـ. (5) المقالات الأُصولية ـ ط ـ.
توفي بالنجف 28 ذي القعدة سنة 1361 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 1.

الميرزا حسن اليزدي
1324 ـ 1379
الميرزا حسن بن فرج الله بن ملا حسن اليزدي
عالم جليل مدرّس
ولد في يزد سنة 1324 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأولية هناك ، ثمّ هاجر إلى أصفهان وأكمل دراسته العلمية على أساتذة أفاضل ، ومنها إلى قم وحضر بها الأبحاث العالية على الشيخ عبدالكريم اليزدي الحائري وكتب من تقريراته (كتاب الصلاة) ودورة في أُصول الفقه.
تشرف إلى النجف وحضر بها على الشيخ ضياء الدين العراقي فقهاً وأُصولا وكتب من تقريراته (كتاب البيع) ودورة في أُصول الفقه.
استقل بالتدريس بالفقه وأُصوله مدّة طويلة تخرج عليه خلالها العشرات من العلماء وأهل الفضل المعاصرين ، والكلّ يثني على علمه وطريقة تدريسه.
توفي بالنجف 12 ربيع الآخر سنة 1379 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 1.

----------------

آیت الله سيّد حسين الهمداني
حجره 2
1296 ـ 1393
السيّد حسين بن عليّ بن أبي طالب بن عبدالمطلب الحسيني الهمداني
عالم جليل محدّث
ولد في النجف 3 شعبان سنة 1296 ونشأ بها على والده العالم الجليل. قرأ الدروس الأولية وتدرج في دراسته الشرعية على لفيف من الأساتذة.
كان من أصحاب العالم الزاهد الشيخ عليّ القمي وتلامذته فأخذ عليه جل علومه.
مؤلفاته
: (1) تنبيه العصاة ممن ترك الصلاة. (2) رسالة في الحقوق. (3) المرآة الناظرة في منازل الآخرة. (4) معراج الأحبة في ما ورد بالكوفة
والسهلة. (5) من آداب المصلي. (6) هدية الملوك وغيرها ممّا هو مطبوع.
توفي بالنجف 1 شهر رمضان سنة 1393 ودفن بالصحن الشريف حجرة رقم 2.

----
حجره 7
آیت الله الشيخ رضا العاملي
... ـ 1269
الشيخ رضا بن زين العابدين بن بهاء الدين محمّد بن محسن الأسدي العاملي
عالم فقيه مشهور
كان في النجف من تلامذة والده وجدّه لأُمه السيّد محمّد جواد العاملي صاحب (مفتاح الكرامة) والسيّد عبدالله شبّر.
صار من أعيان العلماء في النجف ، وله حلقة درس في الفقه وأُصوله تخرج عليه ثلة من الأفاضل ، وكان خيراً ديناً تقياً صالحاً مستجاب الدعوة ، ومجرباً في صدق الاستخارة.
مؤلفاته : (1) رسالة عملية ـ خ ـ. (2) شرح شرائع الإسلام ـ خ ـ.
توفي بالنجف 11 ذي الحجة سنة 1269 ودفن بالصحن الشريف مع آبائه بحجرة رقم 7.

السيّد حسن العاملي
... ـ بعد 1301
السيّد حسن بن محمّد بن محمّد جواد الحسيني العاملي النجفي
عالم جليل ورع
ولد في النجف ونشأ بها على والده العالم ابن صاحب (مفتاح الكرامة).
كان سيّداً جليلا من أجلة السادات بالعراق ، ذا علم وفضل وجلالة ، كثير المواظبة على العبادات والأوراد ، تعيش به كلّ عائلة السيّد الكبير.
كان كأبيه يخرج إلى جبال حلوان وله هناك بعض الأملاك ، وله الوجاهة عند الوالي في تلك البلاد ، نافذ الأمر مطاعاً في كلّ ما يأمر غير مدافع في الرئاسة.
توفي بالنجف بعد سنة 1301 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 7.

---------

حجره 10:
الشيخ محمّد باقر القاموسي
... ـ 1352
الشيخ محمّد باقر بن محمّد القاموسي البغدادي
عالم فقيه مقدّس
ولد في النجف ونشأ بها. قرأ المقدّمات على فضلاء عصره ، ثمّ انتقل إلى سامراء وحضر على بعض تلامذة المجدد الشيرازي وعليه أيضاً ، ثمّ رجع إلى النجف وحضر بها على الشيخ محمّد طه نجف والشيخ حسين قلي الهمداني.
استقل بالبحث والتدريس ، يحضر عليه ثلة من أهل العلم والفضل ، وأقام الصلاة جماعة بالصحن الشريف في الإيوان الكبير من جهة القبلة ، وكان زاهداً ورعاً عابداً ثقة ، مثالا للإباء والصلاح وحسن الأخلاق ، سرت هذه الأخلاق المحمّدية إلى ولده العلاّمة المرحوم الشيخ صادق المتوفّى في مدينة قم زائراً يوم السبت 18 شهر رمضان سنة 1423 ودفن بها.
توفي بالنجف شهر ذي القعدة سنة 1352 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 10.

السيّد محمّد سعيد الحبوبي
1266 ـ 1333
السيّد محمّد سعيد بن محمود بن قاسم بن كاظم بن الحسين الحبوبي الحسني
من كبار فقهاء وأُدباء عصره
ولد في النجف 14 جمادى الآخرة سنة 1266 ونشأ بها على والده ، قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية على خاله الشيخ عباس الأعسم.
نزل والده (حائل) بقصد التجارة ، فالتحق به ولده مترجمنا وانصرف إلى العمل مع والده ، وفي الأثناء لم ينقطع عن المطالعة والإفادة من تلك الأجواء الصافية الخلابة والجمال الطبيعي.
عاد إلى النجف بعد أربع سنوات وانصرف إلى ارتياد النوادي الأدبية وملتقيات الشعراء فجاراهم في النظم وشاركهم في المناسبات الّتي تقام في النجف حتّى عُدّ من شيوخ الأدب وفرسان القريض وفحوله.
اشتهر بقصائده الغزلية وموشحاته العجيبة ، وتعدت شهرته العراق إلى الأقطار العربية ، وكان مجدداً للشعر في عصره.
ترك الشعر بعد الأربعين من عمره واتجه إلى دراسة الفقه وأُصوله ، فحضر الأبحاث العالية على الشيخ محمّد حسين الكاظمي والفاضل الشرابياني والشيخ أغا رضا الهمداني والشيخ موسى شرارة والسيّد مهدي الحكيم والشيخ محمّد طه نجف ولازمه ، وأخذ الأخلاق على الشيخ حسين قلي الهمداني.
استقل بالبحث والتدريس ، وصار من كبار الفقهاء والمجتهدين وأعلام الفضل والتقوى والصلاح.
قاد الجيوش الكبيرة لصدّ الانكليز خلال دخولهم العراق سنة 1333 ودعا إلى الجهاد فشاركه العشرات من العلماء وأهل الفضل والجماهير وله فيها مواقف بطولية لا تنسى وتفصيل ذلك في ما كتب عن الثورة العراقية.
مؤلفاته : ديوان شعره ـ ط ـ.
توفي في الناصرية متأثراً من خسارة المعركة يوم 3 شعبان سنة 1333 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 10.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

شیخ انصاری و آیت الله سید علی شوشتری

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 9:25 am

آیت الله شیخ مرتضی انصاری دزفولی معروف به شیخ انصاری و شیخ اعظم ؛
(۱۲۱۴- ۱۲۸۱ ق) قرن سیزدهم؛
از مرتبطین با ناحیه مقدسه (شرح در صفحه 160 کتاب استجاره به مسجد سهله )؛ و در معنویات شاگرد آیت الله سید علی شوشتری
محل دفن:در حجره در ورودی باب قبله (حجره 11)

الشيخ مرتضى الأنصاري
الشيخ مرتضى بن محمّدأمين بن مرتضى الأنصاري الدزفولي
فقيه كبير مجدد
ولد في دزفول 18ذي الحجة سنة1214 ونشأ بها على والده العالم الجليل ، فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية على فضلاء المدرّسين منهم عمه الشيخ حسين الأنصاري.
وفي سنة 1234 عزم مع والده زيارة أئمّة العراق فوصل كربلاء ومكث بها للدراسة والحضور على السيّد محمّد المجاهد وشريف العلماء المازندراني أربع سنين.
رجع إلى بلده مدّة سنتين ، ثمّ عاد إلى العراق ونزل النجف وحضر بها على الشيخ موسى كاشف الغطاء.
انتقل إلى كاشان وحضر بها على الشيخ أحمد النراقي ثلاث سنوات.
عاد إلى النجف وحضر بها على الشيخ عليّ كاشف الغطاء والشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر وعليهما تخرج.
استقل بالبحث والتدريس فتخرج عليه المئات من أبطال العلم ، وصار من فقهاء ورؤساء ومراجع الإمامية في عصره ، وهو أحد الدعائم والأركان الّتي قام عليها الكيان ، وشهرته العلمية وكتبه القيمة من (الرسائل) و (المكاسب) والّتي هي مدار التدريس في الجامعات الشيعية تغنيه عن الذكر.
وكان زاهداً عابداً ورعاً تقياً صالحاً ، يوصل الحقوق إلى أهلها ويبذل على الفقراء سراً ولم يخلف مالا ولا عقاراً.
مؤلفاته : وسأذكر ما طبع منها : (1) أحكام الخلل في الصلاة. (2) رسالة في التقية. (3) رسالة في الرضاع. (4) رسالة في قاعدة من ملك. (5) رسالة في القضاء عن الميت. (6) رسالة في المصاهرة. (7) رسالة في المواسعة والمضايقة. (8) سراج العباد ـ رسالة عملية ـ. (9) صراط النجاة ـ رسالة عملية ـ. (10) فرائد الاُصول ـ الرسائل ـ. (11) كتاب الخمس. (12) كتاب الزكاة. (13) كتاب الصلاة. (14) كتاب الصوم. (15) كتاب الطهارة. (16) كتاب النكاح. (17) كتاب الوصايا. (18) المكاسب 1 ـ 8. (19) مناسك الحجّ.
توفي بالنجف 18 جمادى الآخرة سنة 1281 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 11.

Image

آیت الله سید علی شوشتری
(۱۲۲۲ قمری، شوشتر - ۱۲۸۳ قمری، نجف)
از اولیاء الهی و استاد شیخ انصاری در معنویات و در فقه شاگرد شیخ انصاری بودند
مدفون در حجره ورودی از باب قبله در مقابل حجره دفن شیخ انصاری (حجره 13)از
از اصحاب استجاره و در کتاب شریف اصحاب استجاره از صفحه ۱۵۱ شرح شده است
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

آیت الله شیخ محمد طاها نجف و علامه شیخ حسین و شیخ جواد نجف

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 9:45 am

آیت الله شیخ محمد طه بن الشیخ مهدی نجف رضوان الله علیه:
مدفن: در ورودی باب قبله نزد شیخ انصاری مدفون است
ایشان مرجع و بیت ایشان از مشاهد آثار مهدوی است

از دیگر مدفونین در این حجره:
آیت الله علامه شیخ حسین نجف جد مادری آیت الله طاها نجف
شیخ جواد نجف (فرزند علامه شیخ حسین نجف و دایی و پدر زن آیت الله محمد طاها نجف)

تفصیل شرح حال آیت الله محمد طاها نجف و علامه شیخ حسین نجف
Image
Image

معرفى يكى از مشاهد آثار مهدوى (عليه السلام)
در نجف اشرف - بازار قبله كوچه جنب مسجد شيخ انصارى - درب هفتم سمت چپ
خانه آيت الله مرجع مرحوم حاج شيخ محمد طاها نجف


مرسوله را از آدرس زير دريافت كنيد:
http://www.aelaa.net/Ersaal/2/Yaade-Mawlaa-491.pdf
14 شعبان 1443

تفصیل و تصاویر و فیلم از مشهد آثار مهدوی بیت مجمد طاها نجف:
viewtopic.php?f=2477&t=12277&p=74101#p74100

والحمد لله رب العالمین


----------------
از دیگر مدفونین در حجره 11:

الشيخ موسى نجف
... ـ 1366
الشيخ موسى بن عبدالحسين بن حسين نجف التبريزي
عالم جليل
ولد في النجف ونشأ بها. درس المبادي العربية على الشيخ قاسم محيي الدين ، والمنطق على السيّد محمّد عليّ الصائغ ، والمعالم على السيّد هادي الصائغ والشيخ عبدالصاحب الجواهري ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ محمّد عليّ الجمالي والشيخ محمّد رضا آل ياسين.
كان من أهل الفضل والسمعة الحسنة ، حسن اللهجة فصيح العبارة قوي البيان لا يتكلم إلاّ اللغة الفصحى.
توفي بالنجف سنة 1366 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 11.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

آیت الله سید اسدالله رشتی (شفتی)

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 9:48 am

آیت الله سید اسدالله شفتی رضوان الله علیه:
مدفن: در راهرو ورودي درب قبله صحن علوي در حجره روبروی شیخ انصاری (حجره 13)
ایشان از اولیای الهی و وکيل حضرت بودند و در واقعه باغ صاحبيه هم واسطه ناحيه مقدسه براى رساندن وجه خريد بخشي از باغ (صاحبیه) به مالكش ملاباقر بهبهاني مي باشد مطالب مربوطه در کتاب اصحاب استجاره از سید اسد الله شفتی از صفحه ۱۸۹ بیان شده است

منزل سيد شفتي (ملاقات با كارگزار ناحيه مقدسه)
منزل آیت الله سید شفتی كه بخاطر حضور كارگزار ناحيه مقدسه متبرك شده است و اين خانه قبلا خانه مرحوم آقا محمد بيدآبادي بوده است
شرح:
viewtopic.php?f=2319&t=11662&start=10#p67949

تمثالي ترسيمي از سيد شفتي

Image

السيّد أسد الله الأصفهاني
1227 ـ 1290
السيّد أسد الله بن محمّد باقر بن محمّد نقي الموسوي الرشتي الأصفهاني
عالم كبير زعيم
ولد في أصفهان سنة 1227 ونشأ بها على والده الحجة الكبرى نشأة سامية ، فتعلم مقدمات العلوم حتى أتمها ، ثمّ حضر على والده وغيره.
هاجر إلى النجف وحضر بها على الشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر والشيخ مرتضى الأنصاري والشيخ نوح القرشي.
بعث إليه والده في سنة وفاته 1260 يأمره بالعودة إلى أصفهان ، فعاد إليها ولمّا توفي الوالد عطف الناس عليه ولاقى قبولا من الطبقات كافة ، حتى صار الرئيس المطاع والمرجع العام في سائر الأحكام والأُمور الدنيوية ، يضاف لها جلالة القدر والمكانة العالية في العلم ، والورع والصلاح والزهد والتقوى.
ومن آثاره أنّه تمم مشروع صاحب الجواهر بحفر قناة مائية إلى النجف من نهر الفرات لسقي أهل النجف فبعث المهندسين والفعلة مع الأموال الطائلة ، وجرى الماء سنة 1288 فسر أهل البلد.
مؤلفاته : (1) رسالة في التجويد. (2) رسالة في الغيبة. (3) شرح زيارة عاشوراء. (4) شرح شرائع الإسلام ـ خ ـ. (5) كتاب الرجال ـ خ ـ. (6) مناسك الحجّ. (7) منتخب مناقب الأئمّة.
توفي في كرند عازماً على زيارة مراقد الأئمّة سنة 1290 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

--------------------
از دیگر مدفونین در این حجره:


السيّد عليّ الخلخالي
(سید علی الواعظ الموسوی الخلخالی)
1322 ـ 1393
السيّد عليّ بن محمّد بن زين العابدين بن كاظم بن مير شهاب بن مير شاه ميرزا الواعظ الموسوي الخلخالي
عالم فقيه
ولد في النجف سنة 1322 ونشأ بها على والده العالم الكبير ، فقرأ المقدّمات
العلمية والأدبية ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ حسين النائيني والشيخ محمّد حسين الكمباني الأصفهاني.
كان عالماً كبيراً وفقيهاً جليلا ومدرّساً تلمذ عليه لفيف من أهل العلم ، أقام الصلاة جماعة في الصحن الشريف.
مؤلفاته : (1) تقريرات الفقه وأُصوله من بحث النائيني. (2) تقريرات الفقه ـ المكاسب ـ من بحث الأصفهاني. (3) رسالة في التيمم. (4) رسالة في الدماء الثلاثة. (4) رسالة في الوقف. (5) شرح العروة الوثقى وكلّها مخطوطة.
توفي بالنجف 2 صفر سنة 1393 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

سید مرتضی ابن سید علی ابن سید محمد خلخالی
سيدمرتضى از شاگردان مرحوم خويي
و سه نفر از جوانهايشان كه فرزند سيدمرتضی بودند و شهید به دست صدام شدند
اينها به اعتبار موقعيت پدر و جدشان در اينجا اورده اند‎
خلخاليها در نت تصوير و توضیحشان هست
پدر و جد سید مرتصی نیز در این حجره مدفونند؛ سيدعلي جزو اصحاب استجاره و پدر سيد مرتضى
سيد محمد پدر سيد علي‎ و جد ميانسالها و پدر جد جوانها‎ی شهید به دست صدام
نقلی از سید محمد در کتاب اصاب استجاره ص 366 می باشد

السيّد محمّد الخلخالي
1282 ـ 1364
السيّد محمّد بن زين العابدين بن كاظم بن مير شهاب بن مير شاه الواعظ الموسوي الخلخالي
عالم كبير مجاهد
ولد في النجف سنة 1282 ونشأ بها على والده العالم الطبيب المتوفّى سنة 1320 ، فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية والسطوح على جمع من الفضلاء ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ حسين الخليلي والشيخ عبدالله المازندراني وشيخ الشريعة الأصفهاني والشيخ محمّد كاظم الخراساني والسيّد محمّد كاظم اليزدي والسيّد مرتضى الكشميري.
كان من العلماء الأخيار المعروفين والمدرّسين البارعين ، لازم السيّد أباالحسن الأصفهاني وانقطع إليه وكان عضده في مرجعيته ، وعرف بالورع والتقوى والزهد.
شارك في الثورة العراقية الكبرى ضدّ الانكليز وأبلى فيها البلاء الحسن حتّى أطراه زعيمها الثاني أُستاذه شيخ الشريعة بقوله من رسالة لأحد شيوخ العشائر : من العلماء الأخيار الثقات عندنا.
مؤلفاته : (1) أُصول العقائد ـ خ ـ. (2) رسالة عملية ـ خ ـ. (3) كتاب الأُصول ـ خ ـ.
توفي بالنجف 24 محرم سنة 1364 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد أغا الخلخالي
1324 ـ 1396
السيّد أغا ـ زين العابدين ـ بن محمّد بن زين العابدين بن كاظم بن مير شهاب بن مير شاه ميرزا الواعظ الموسوي الخلخالي
عالم جليل
ولد في النجف سنة 1324 ونشأ بها على والده العالم الكبير ، فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية والسطوح العالية ، ثمّ حضر الأبحاث في الفقه وأُصوله على السيّد أبي الحسن الأصفهاني والشيخ ضياء الدين العراقي والشيخ محمّد حسين الكمباني الأصفهاني والشيخ أبي الحسن المشكيني وتخرج عليهم.
انتقل إلى طهران سنة 1363 وأقام بها مشتغلا بإمامة الجماعة والتدريس والإرشاد ، وكان محترماً من الطبقات كافة.
مؤلفاته : (1) تقريرات الأُصول من بحث العراقي ـ خ ـ. (2) رسالة في الولاية ـ خ ـ. (3) شرح العروة الوثقى ـ خ ـ.
توفي في طهران ليلة الإثنين 28 رجب سنة 1396 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.


السيّد كاظم الخلخالي
1270 ـ 1336
السيّد كاظم بن زين العابدين بن كاظم بن مير شهاب بن مير شاه ميرزا الواعظ الموسوي الخلخالي
عالم فقيه أُصولي
ولد في إحدى قرى خلخال سنة 1270 ونشأ بها على والده. فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ هاجر إلى رشت سنة 1286 ومنها إلى قزوين سنين عدة يقرأ على علمائها.
هاجر إلى النجف وحضر بها على الشيخ حبيب الله الرشتي.
انتقل إلى تبريز سنة 1319 وبقي بها إلى سنة 1332 قائماً بوظائفه الشرعية والتدريس ، ثمّ عنَّ له العود إلى النجف.
كان من العلماء المجاهدين المعاضدين للشيخ محمّد كاظم الخراساني في أيّام المشروطة والمستبدة مناصراً له.
مؤلفاته : (1) تقريرات الأُصول من بحث اُستاذه ـ خ ـ. (2) تقريرات الفقه من بحث اُستاذه ـ خ ـ.
توفي بالنجف في الوباء الخميس 19 ذي الحجة سنة 1336 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

--------------------------------------
السيّد عليّ الجزائري
... ـ 1283
السيّد عليّ بن محمّد بن طيب بن محمّد بن نور الدين بن نعمة الله الموسوي الجزائري التستري
عالم فقيه زاهد
كان في النجف من العلماء الأجلاء ، وأهل الزهد والتقوى والصلاح ، وكان للناس فيه وثوق تام ، وله عند العلماء وأهل الفضيلة منزلة عظيمة حتى عدّوه
(أباذرّ) زمانه.
صحب الشيخ مرتضى الأنصاري وكان وصيّه ، ومن ذلك تعرف مكانته ويتجلى مقامه الرفيع ، فثقة ذلك الإمام الحبر شهادة قيمة وتزكية ليس بعدها شيء.
توفي بالنجف سنة 1283 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد حسين الجزائري
... ـ 1291
السيّد حسين بن رضا بن عليّ أكبر بن عبدالله بن نور الدين الموسوي الجزائري
عالم كبير وفقيه جليل
ولد في تستر ونشأ بها. قرأ المقدّمات هناك ، ثمّ هاجر إلى النجف وحضر الأبحاث العالية على الشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر والشيخ مرتضى الأنصاري.
كان أحد نوابغ العلم وحججه الأثبات المتبحرين الأجلاء الغائصين على أسراره ، وكان ذا قدم راسخة في العلم ، اختاره أُستاذه الأنصاري للمصادقة والمصاحبة والمؤاخاة.
مؤلفاته : (1) فواكه الأحكام في الفقه 1 ـ 8 ـ خ ـ. (2) فواكه الأُصول 1 ـ 2 ـ خ ـ. (3) فوز العباد ـ رسالة عملية ـ خ ـ.
توفي بالنجف سنة 1291 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد محمّد رضا الجزائري
... ـ 1329
السيّد محمّد رضا بن الحسين بن رضا بن عليّ أكبر الموسوي الجزائري
عالم جليل ورع
كان في النجف من تلامذة السيّد المجدد الشيرازي والشيخ حسين الخليلي والشيخ محمّد حسين الكاظمي واختص به.
استقل بالتدريس ببحث مختصر في بيته ، وأقام الصلاة جماعة في الصحن الشريف ، وعرف بالفقاهة والتقوى والصلاح.
مؤلفاته : تقريرات الفقه وأُصوله من بحث أساتذته.
توفي بالنجف 17 شعبان سنة 1329 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد عبدالصمد الجزائري
1243 ـ 1337
السيّد عبدالصمد بن أحمد بن محمّد بن طيب بن محمّد بن نور الدين بن نعمة الله الموسوي الجزائري
عالم فقيه محقق
ولد في تستر شهر ذي الحجة سنة 1243 ونشأ بها. قرأ المقدّمات في بلاده ، ثمّ هاجر إلى النجف فحضر على الشيخ مرتضى الأنصاري والسيّد المجدد الشيرازي وغيرهما.
نال حظاً وافراً من العلم ، وبرع بالفقه وأُصوله والرجال والحديث ، وسمت مكانته وعلا صيته ، وشهد له غير واحد من أبطال العلم بالاجتهاد.
عاد إلى بلاده ورأس هناك وصار مرجعاً للأُمور الشرعية وغيرها.
مؤلفاته : (1) التحفة النظامية في إيمان والد إبراهيم. (2) حاشية الروضة البهية في الفقه. (3) رسالة في المنطق. (4) المحاكمات بين صاحبي القوانين والفصول في أُصول الفقه. (5) نظم الكافية لابن الحاجب وغيرها ممّا هو مخطوط.
توفي في تستر الجمعة 9 جمادى الآخرة سنة 1337 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.


السيّد موسى الجصاني
1310 ـ 1360
السيّد موسى بن عليّ بن الحسين بن موسى الحسيني الجصاني
عالم كبير مدرّس
ولد في النجف سنة 1310 ونشأ بها على والده العالم الفقيه المتوفى سنة 1319. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية على أخيه السيّد إبراهيم وغيره من الفضلاء ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ حسين النائيني ولازمه.
استقل بالبحث والتدريس في الفقه واُصوله تخرج عليه كثير من أهل العلم والنابهين ، وكان من العلماء الأجلاء البارعين.
مؤلفاته : (1) مباحث الألفاظ ـ من بحث اُستاذه النائيني ـ خ. (2) مجموع أدبي كبير ـ خ ـ.
توفي بالنجف شهر صفر سنة 1360 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد إبراهيم الجصاني
... ـ حدود 1363
السيّد إبراهيم بن عليّ بن الحسين بن موسى الحسيني الجصاني
عالم خطيب شاعر
ولد في النجف ونشأ بها على والده العالم الفقيه المتوفى سنة 1319 ، فقرأ المقدّمات العلمية والأدبية عليه وعلى غيره من الأساتذة.
كان من الأعلام الفقهاء ، والخطباء المعروفين ، والشعراء المبرزين نظم الشعر الفصيح والعامي وله ديوان حافل بأنواع الشعر الجيد وكان ممدوح الشعراء ، وهو أحد الممهدين والمشاركين في ثورة العشرين المباركة.
مؤلفاته : (1) ديوان شعره ـ خ ـ.
توفي بالنجف حدود سنة 1363 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

السيّد جعفر زوين
1265 ـ 1307
السيّد جعفر بن حسين بن حسن بن حبيب زوين الحسيني النجفي
عالم أديب شاعر
ولد في النجف سنة 1265 ونشأ بها على أبيه. قرأ الأوليات الأدبية والشرعية ـ وكان حاد الذكاء ـ وارتاد النوادي الأدبية وأفاد منها ، ونظم الشعر ومهر وتخرج به على الشيخ عباس الأعسم ، وله مراسلات مع شعراء عصره.
كان شخصية إجتماعية معروفة ، مشهوراً بحسن الأخلاق شهماً مقداماً سخياً ، وكانت له أملاك في مدينة الحيرة ـ كما كانت لآبائه ـ.
توفي في الحيرة ـ النجف ـ سنة 1307 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف مع أجداده بحجرة رقم 13.

السيّد عباس شبّر
1322 ـ 1391
السيّد عباس بن محمّد بن جعفر بن عبدالله بن محمّد رضا شبّر الحسيني
عالم أديب شاعر
ولد في البصرة 19 ذي الحجة سنة 1322 ونشأ بها على والده العالم الفاضل فلقّنه المباديء وغذّاه من علمه ، ثمّ هاجر إلى النجف وحضر بها الأبحاث العالية على الشيخ محمّد حسين كاشف الغطاء وغيره.
عاد إلى البصرة بعد وفاة والده سنة 1341 وأقام بها مرشداً وداعياً لأحكام الدين ، وأُسندت إليه مهام والده في إمامة الجماعة في جامعهم المعروف.
عيّن قاضياً شرعياً في البصرة سنة 1362 وبقي بمنصبه هذا حتى احالته على التقاعد.
كان من العلماء المتبحرين في العلوم الشرعية والأدبية ، وشاعراً مجيداً له الشعر الرائع الّذي يحكي آلام مجتمعه وفلسفته في الحياة.
مؤلفاته : (1) الموشور ـ ديوان شعره ـ ط ـ. (2) جواهر وصور ـ ديوان شعره ـ ط ، وغيرهما.
توفي بالبصرة 8 شوال سنة 1391 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.


السيّد عيسى كمال الدين
1287 ـ 1373
السيّد عيسى بن حمد بن محمّد حسن بن عيسى كمال الدين الحسيني الحلّي
عالم جليل مجاهد
ولد في قرية السادة ـ الحلة ـ سنة 1287 ونشأ بها في بيت والده العالم ، فقرأ على أخوته المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ هاجر إلى النجف فأكمل دروسه ، وحضر على أخيه السيّد صالح كمال الدين والشيخ محمّد طه نجف والشيخ حسين الخليلي والشيخ محمّد كاظم الخراساني والسيّد محمّد كاظم اليزدي والشيخ أحمد كاشف الغطاء.
كان من العلماء الصلحاء وأهل النبوغ العلمي ، وفي طليعة الإصلاحيين البارزين ، واكب النهضة الوطنية فكان من رموزها ، وعمل في مختلف الميادين الّتي تعود بالنفع على الأُمة.
وآثار جهاده ضد الانكليز أثناء دخولهم العراق مذكورة في كتب تاريخ الثورة وقد أبلى فيها البلاء الحسن.
مؤلفاته : (1) أنساب السادات. (2) جدول في الفرائض. (3) رسالة في أحوال آل كمال الدين. (4) رسالة في الرضاع. (5) المقامات الإثنى عشرية في المواريث الجعفرية. (6) نظرات في العقائد وكلّها مخطوطة.
توفي في بغداد مريضاً 21 شهر رمضان سنة 1373 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

الشيخ كمال الدين شريعتمدار
1283 ـ 1352
الشيخ كمال الدين بن محمّد تقي بن محمّد باقر أغا نجفي الأصفهاني الشهير بـ (شريعتمدار)
عالم جليل زعيم
ولد في النجف سنة 1283 ونشأ بها على والده العالم الكبير ، ثمّ هاجر معه إلى أصفهان وقرأ بها المقدّمات الأدبية والشرعية على لفيف من الفضلاء ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على والده وعليه تخرج.
كانت له جولات موفقة في الميدان السياسي دفاعاً عن الإسلام في زمن الجور ، وناصر حركة المشروطة ، ثمّ أبعدته السلطة الحاكمة إلى العراق سنة 1347 مدّة أربع سنوات عاد بعدها إلى بلاده.
توفي في أصفهان 10 شهر رمضان سنة 1352 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.

الشيخ محسن الخضري (1)
1245 ـ 1302
الشيخ محسن بن محمّد بن موسى بن عيسى بن حسين بن خضر الخضري المالكي النجفي
عالم أديب شاعر
ولد في النجف سنة 1245 ونشأ بها على أعلام أُسرته الجليلة. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر الفقه على الشيخ مهدي كاشف الغطاء والشيخ راضي النجفي ، والأُصول على الشيخ مرتضى الأنصاري والسيّد المجدد الشيرازي.
حاز قسطاً وافراً من العلم ، واشتهر بالشعر وقرضه وفاز في حلباته الكثيرة الّتي كانت تعقد في المناسبات الدينية والاجتماعية ، وكان متين الأُسلوب جيّد
القريحة ، إلى جانب حسن البيان ووفور البلاغة.
مؤلفاته : ديوان شعره ـ ط ـ.
توفي بالنجف 1 صفر سنة 1302 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 13.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

شیخ میرزا حسین نوری و شیخ عباس قمی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 10:04 am

شیخ میرزا حسین بن محمد تقی بن علی محمد نوری طبرسی (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) معروف به محدث نوری و حاجی نوری از علما و محدثان در قرن چهاردهم هجری.
صاحب تالیفات بسیار در احادیث و فقه و علوم اهل بیت علیهم السلام مانند: نجم الثاقب - مستدرک الوسائل - نفس الرحمان فی فضایل سلمان و...
مدفن: در حجره 15؛

احیای زیارت پیاده اربعین: در زمان شیخ انصاری سنت زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده رواج داشت و بسیاری از بزرگان و علما با پای پیاده به زیارت کربلا می‌رفتند؛ اما مدتی بعد این این سنت به فراموشی سپرده شده بود و محدث نوری این سنت را دوباره زنده کرد.

آیت الله اراکى از مراجع اخير در خاطرات خود مى گوید: «شیخ ابراهیم مازندرانى که خود از توفیق یافتگان به مراحل عالى عرفان و معنویت است، در یکى از مراحل کشف و شهود این معنى را به وضوح دریافته است. او مى گوید: در عالم مکاشفه، مجلسى را مشاهده کردم که در آن بزرگانى همانند میرزاى شیرازى، حاجى نورى و جناب آخوند ملافتحعلى در حضور حضرت حجت(علیه السلام) نشسته اند و این جلسه در بالاخانه میرزاى شیرازى بود امام به همه این بزرگمردان عنایت داشت، اما در میان این سه نفر به حاجى نورى بیش از آن دو بزرگوار توجه و عنایت داشت و تعظیم او نیز از آن حضرت بیش از دیگران بود.»
مرحوم ميرزا حسين نوري تنها عالمى است كه ميان علماى متاخر و قرن قبلي قراءات اهل بيت را جمع اوري كردند

الشيخ حسين النوري
1254 ـ 1320
الشيخ الميرزا حسين بن محمّد تقي بن عليّ محمّد النوري الطبرسي
عالم كبير محدّث
ولد في إحدى قرى نور 18 شوال سنة 1254 ونشأ بها في بيت والده العالم الجليل ، قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ثمّ هاجر إلى النجف وحضر بها الأبحاث العالية على السيّد المجدّد الشيرازي ولازمه وانتقل معه إلى سامراء ، وبعد وفاته رجع إلى النجف عاكفاً على التأليف وتتبع أخبار الأئمّة عليهم‌السلام فأنتج من ذلك مؤلفات كثيرة طبع أغلبها.
وهو من شيوخ الإجازة استجازه العشرات من الأعلام ، وإليه تنتهي أكثر أسانيد المعاصرين بواسطة تلميذيه الشيخ أغا بزرك الطهراني والشيخ عباس القمي.
مؤلفاته : (1) البدر المشعشع في ذرية موسى المبرقع. (2) جنة المأوى في من فاز بلقاء الحجة عليه‌السلام في الغيبة الكبرى. (3) دار السلام في ما يتعلق بالرؤيا والمنام 1 ـ 3. (4) فصل الخطاب في تحريف كتاب ربّ الأرباب. (5) الفيض القدسي في أحوال العلاّمة المجلسي. (6) مستدرك وسائل الشيعة 1 ـ 21. (7) النجم الثاقب في أحوال الإمام الغائب. (8) نفس الرحمن في فضائل سيّدنا سلمان وغيرها ممّا هو مطبوع.
توفي بالنجف 27 جمادى الآخرة سنة 1320 ودفن بالصحن الشريف في إيوان حجرة رقم 15.

شيخ عباس القمّي
شیخ عباس بن محمدرضا قمی (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق) مشهور به شیخ عباس قمی و محدّث قمی
از تالیفات او: مفاتیح الجنان، سفینة البحار، نفس المهموم و منتهی الآمال از مشهورترین تألیفات اوست.
محدث قمی در سال ۱۳۵۹ ق در نجف درگذشت و در حجره 15 دفن شد.

الشيخ عباس القمّي
1294 ـ 1359
الشيخ عباس بن محمّد رضا بن أبي القاسم القمّي
عالم محدِّث مؤرّخ
ولد في قم سنة 1294 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، وسطوح الفقه وأُصوله على الشيخ محمّد الأرباب وغيره.
هاجر إلى النجف يوم 22 رجب سنة 1317 (1) وحضر بها على أعلام المدرّسين ، ولازم أُستاذه الشيخ حسين النوري وأفاد منه وعليه تخرج وروى عنه بالإجازة ويروي أيضاً عن السيّد حسن الصدر والشيخ أغا بزرك الطهراني.
كان غزير الفضل ، تقياً ورعاً زاهداً ، انصرف بكله إلى البحث والتأليف مدّة عمره فأنتج من ذلك مؤلفات نافعة.
وفي سنة 1331 زار مرقد الإمام الرضا عليه‌السلام وسكن خراسان وانصرف إلى طبع مؤلفاته ، ثمّ رجع إلى النجف حتى وفاته.
مؤلفاته : (1) تتمة المنتهى في وقائع أيام الخلفا. (2) سفينة بحار الأنوار ـ. (3) الفوائد الرضوية في أحوال علماء الجعفرية. (4) الكنى والألقاب 1) 3. (5) مفاتيح الجنان. (6) نفس المهموم في مقتل الحسين المظلوم. (7) هدية الأحباب في الكنى والألقاب وغيرها ممّا طبع.
توفي بالنجف 23 ذي الحجة سنة 1359 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 15.

Image

---------------

السيّد أحمد البكاء
[b]حجره 16
[/b]... ـ 1383
السيّد أحمد بن مهدي بن محمّد رضا بن عبدالله بن حسين الحسيني البحراني الشهير بـ (البكاء)
فاضل من الأجلاء
ولد في النجف ونشأ بها على والده العالم الجليل المتوفى سنة 1327 فقرأ المقدّمات على لفيف من الفضلاء ، وقد أخلف والده في إمامة الجماعة في مسجد بالكوفة تأتم به الأخيار والكسبة.
توفي بالكوفة آخر ربيع الأوّل سنة 1383 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 16 / 2.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

آیت الله سيّد نعمة الله الجزائري

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 10:21 am

السيّد نعمة الله الجزائري
1326 ـ 1362
السيّد نعمة الله بن محمّد جعفر بن عبدالصمد الموسوي الجزائري
عالم فاضل
ولد في تستر سنة 1326 ونشأ بها على أعلام اُسرته العلمية الجليلة ، فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر على الشيخ محمّد رضا الدزفولي.
هاجر إلى النجف وحضر بها الأبحاث العالية على الشيخ ضياء الدين العراقي والسيّد أبي الحسن الأصفهاني والشيخ أبي الحسن المشكيني.
رجع إلى بلده قائماً بوظائفه الشرعية ، وكان حسن الخلق معروفاً بالعلم والفضل.
مؤلفاته : (1) رسالة في اُصول الفقه من بحث اُستاذه الدزفولي. (2) شرح تهذيب المنطق. (3) منتخب الأخبار كلّها مخطوطة.
توفي في تستر 10 ذي الحجة سنة 1362 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بمقبرة التستريين حجرة رقم 19.

----------------------------
دیگر مدفونان در حجره 19:

السيّد أحمد الجزائري
1291 ـ 1384
السيّد أحمد ـ أغا ـ بن حسين بن محمّد بن حسين بن عبدالكريم الموسوي الجزائري التستري
عالم جليل ورع
ولد في تستر 14 ذي القعدة سنة 1291 ونشأ بها. قرأ المقدّمات على الشيخ عبدالرحيم التستري وغيره ، ثمّ هاجر إلى النجف سنة 1311 وأكمل دروسه ، ثمّ حضر الأبحاث العالية في الفقه وأُصوله على الشيخ محمّد كاظم الخراساني والسيّد محمّد كاظم اليزدي ولازمهما حتى تخرج عليهما.
كان تقياً ورعاً ، له إلمام وخبرة بالهيئة والنجوم والتجويد ، ويمتلك خزانة مخطوطات قيمة ، وله مشايخ كثيرون بالرواية.
مؤلفاته : (1) إجازات المشايخ ومجازات الشوامخ. (2) تتمة الشجرة في الأنساب. (3) تعويذ اللسان في تجويد القرآن. (4) تقويم المعرفة في معرفة التقويم. (5) حاشية الروضة البهية في الفقه. (6) صيغ النكاح. (7) العجالة في تراجم القراء والنحاة. (8) الفوز العظيم في ترجمة جده السيّد حسين بن عبدالكريم. (9) الكشكول كلّها مخطوطة.
توفي بالنجف 27 ذي القعدة سنة 1384 ودفن في الصحن الشريف بحجرة رقم 19.

السيّد أحمد الجزائري
1220 ـ 1305
السيّد أحمد بن محمّد بن طيب بن محمّد بن نورالدين بن نعمة الله الموسوي الجزائري
عالم جليل ورع
ولد في تستر شهر ذي الحجة سنة 1220 ونشأ بها على والده العالم الجليل ، ثمّ هاجر إلى النجف وحضر على مدرّسيها الأفاضل.
عاد إلى بلده وكان بها عالماً عابداً متهجداً ، عالي الهمة سامي النفس ، وعلى جانب عظيم من الأخلاق الحسنة والسجايا المرضية.
توفي في تستر شهر جمادى الأُولى سنة 1305 ونقل إلى النجف ودفن في الصحن الشريف بمقبرة التستريين حجرة رقم 19.

السيّد سلام الجزائري
1296 ـ 1392
السيّد سلام بن محمّد عليّ الموسوي الجزائري
فاضل زاهد
ولد في سامراء سنة 1296 ونشأ بها. قرأ المقدمات الأدبية والشرعية وغيرهما على لفيف من شيوخ المدرسين.
انتقل إلى النجف وكان بها من الفضلاء المعروفين والعباد الزهاد الورعين.
معتمداً عند السيّد محمود الشاهرودي.
توفي بالنجف 29 صفر سنة 1392 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 19.

السيّد محمّد تقي الجزائري
... ـ 1342
السيّد محمّد تقي بن محمّد بن محمّد تقي بن محمّد بن أبي الحسن بن عبدالله بن نورالدين الموسوي الجزائري
عالم جليل
بعثه الشيخ حسين الخليلي إلى مدينة بومباي مع أستاذه الشيخ محمّد تقي الطهراني المعروف بـ (المقدّس) ليحل محلّ والده السيّد محمّد الجزائري المتوفى سنة 1325 ويقوم هناك بوظائفه الشرعية.
فنزلها وفوض الأمر إلى أُستاذه المذكور تورعاً منه.
توفي في بومباي سنة 1342 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 19.

السيّد مصطفى الجزائري
1321 ـ 1384
السيّد مصطفى بن أبي القاسم بن أحمد بن عبدالكريم بن جواد بن عبدالله بن نورالدين بن نعمة الله الموسوي الجزائري الشهير بـ (إمام زاده)
عالم جليل
ولد في النجف 14 محرم سنة 1321. هاجر به والده إلى تستر فنشأ بها.
قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ هاجر إلى النجف سنة 1344 وحضر بها الأبحاث العالية على الشيخ ضياء الدين العراقي والسيّد أبي الحسن الأصفهاني والشيخ محمّد حسين الأصفهاني والسيّد محمود الشاهرودي.
كان فاضلا له اطلاع بالأنساب والتاريخ ، وعرف بالوعظ والإرشاد.
مؤلفاته : (1) بوستان پيغمبر ـ ط ـ. (2) تفسير الآيات البينات ـ خ ـ. (3) گلستان پيغمبر في النسب ـ ط ـ.
توفي بالنجف شهر جمادى الآخرة سنة 1384 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 19.

الشيخ أحمد آل عبدالرسول
... ـ 1331
الشيخ أحمد بن محمّد بن عبدالرسول بن سعد بن حمد بن زيرج العبسي السماوي
عالم فقيه صالح
ولد في النجف ونشأ بها ، واشتغل بتحصيل العلم ، وتخرج على علماء عصره وأُجيز بالإجتهاد عن الشيخ حسين الخليلي والشيخ محمّد حسين الكاظمي ، وصار من العلماء المروجين للدين والناشرين لأحكامه.
هاجر إلى السماوة بعد وفاة أخيه الشيخ عبدالحسين سنة 1307 وأقام بها وحاز مرجعية في التقليد هناك.
مؤلفاته : (1) الأُصول اللفظية والعملية. (2) رسالة في المنطق. (3) كتاب الصلاة. (4) كتاب المعاني والبيان. (5) كشف الغوامض في شرح فرائض الشرائع. (6) منظومة في النحو وكلّها مخطوطة.
توفي في السماوة 17 جمادى الأُولى سنة 1331 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 19.

السيّد عليّ مدد القائني
1301 ـ 1384
السيّد عليّ مدد بن حسين بن عليّ مدد بن حسين الموسوي القائني
عالم جليل مدرّس
ولد في قائين 21 محرم سنة 1301 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية
والشرعية ، ثمّ هاجر إلى خراسان وحضر على الميرزا محمّد باقر المدرّس والفاضل البسطامي والشيخ حسن البرسي وغيرهم.
هاجر إلى النجف سنة 1332 وحضر بها الأبحاث العالية على السيّد أبي الحسن الأصفهاني والشيخ ضياء الدين العراقي وشيخ الشريعة الأصفهاني والشيخ حسين النائيني ، وفي كربلاء على الشيخ محمّد تقي الشيرازي ثمّ عاد إلى النجف.
طلبه أهل خراسان فلبّى رغبتهم سنة 1376 فنزل بينهم عالماً جليلا ومدرّساً بارعاً وإمام الجماعة في الروضة الرضوية المقدّسة وصار له أتباع ومريدون.
مؤلفاته : (1) تقريرات الفقه وأُصوله من بحث النائيني. (2) رسالة في قاعدة لا ضرار. (3) رسالة في قاعدة من ملك. (4) رسالة في منجّزات المريض وكلّها مخطوطة.
توفي بالنجف زائراً 18 شهر رمضان سنة 1384 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 19 والّتي أُلغي بابها.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

میرزای نائینی و شیخ حسین حلی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 10:28 am

محمد حسین غروی نائینی و لقبشان میرزای نائینی و محقق نائینی بوده؛
مدفون در حجره 21 در پایین پای مبارک
مطالب مربوط به ایشان در کتاب اصحاب استجاره از صفحه 217 است
در كتاب اصحاب استجاره واقعه مهمي نقل شده‎
و استمداد از ناحيه براى كتاب ايشان درباره حكومت اسلامي و ولايت فقيه‎
نتيجتا بخشي از كتاب را حذف مي كند كه علتش را نقل كرده است

میرزای نائینی در زمان مشروطه و از اصحاب استجاره بودند ؛ در کتاب استجاره یک نکته معرفتی اشاره شده که فقهای بزرگ و اهل معرفت و بصیرت همواره به تحصیل رضایت مولا صاحب الامر و سعی در کشف نظر مولا در امور مختلفه اهتمام داشته و دارند، و بعد از کشف آن رای الهی و نورانی به طرق معتبره ( از طریق استجاره و توسل) به تکمیل و تصحیح آثار علمیه خود بر اساس آن مواظبت نموده و می نمایند
و در اینباره کتابی که در مورد نهضت مشروطه نوشته بودند را جهت کشف نظر حضرت استجاره به مسجد سهله می نمایند و شرح واقعه تفصیلا در کتاب اصحاب استحاره شرح شده است

Image

الشيخ الميرزا حسين بن عبدالرحيم النائيني النجفي
1277 ـ 1355
عالم كبير ومدرّس مشهور
ولد في نائين سنة 1277 ونشأ بها. تعلم المباديء الأدبية والشرعية ، ثمّ هاجر إلى أصفهان وأكمل دروسه بها ، ثمّ حضر الفقه على الشيخ محمّد باقر أغا نجفي ، والأُصول على الشيخ أبي المعالي الكرباسي ، والحكمة والكلام على الشيخ جهانگيرخان القشقائي وغيرهم.
وفي سنة 1303 هاجر إلى العراق ونزل سامراء وحضر بها الأبحاث العالية على السيّد إسماعيل الصدر والسيّد محمّد الفشاركي والسيّد المجدّد الشيرازي.
وفي سنة 1314 هاجر إلى كربلاء مع أُستاذه الصدر وحضر عليه عدة سنين.
انتقل إلى النجف وصار من أعوان وأنصار الشيخ محمّد كاظم الخراساني في مهماته الدينية والسياسية وكان من أعضاء مجلس فتياه.
ولمّا توفي الخراساني استقل المترجم له بالتدريس فقهاً وأُصولا يحضر درسه المئات من جهابذة الرجال وأهل الفضل ، انتشروا في الآفاق للهداية والإرشاد ومنهم من تقلد الزعامة الدينية ، وأغلبهم دوّن تقريرات دروسه.
رجع إليه كثير من الناس بالتقليد بكلّ وثوق واطمئنان ، وكان رجلا حازماً من أهل الرأي الراجح والحنكة والتدبير.
مؤلفاته : (1) تنبيه الأُمة وتنزيه الملة. (2) ذخيرة الصالحين ـ رسالة عملية ـ. (3) حاشية العروة الوثقى. (4) مناسك الحجّ وكلّها مطبوعة.
توفي في بغداد مريضاً 26 جمادى الاُولى سنة 1355 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.


الشيخ حسين الحلّي

از فقهاء و مراجع نجف بود‎ خيلي زاهدانه زندگي مي کرد‎ كنار پياده رو شارع الرسول مي نشست و جواب سؤالات مي داد‎
همسايه ما بودند در اخرين منزل شارع الرسول‎ خانه كوچكي داشت در همان كوجه خانه اخر زالد در نجف در شارع الرسول‎
بنجره كوجكي به بيرون داشت‎؛ شاگردان مي آمدند پاي درب جواب سؤال مي گفت‎
از همان بنجره بالاخانه باز مي كرد و جواب مي داد و با صداي بلند‎
نامش بنويسيد در جستجو نت خيلي از علماء معروف شاگردش بودند از جمله مرحوم علامه طهراني لاله زاري‎
مرتبا هر روز از جلوي ايشان در بياده رو رد مي شديم‎
يك پارچه كوچك بسرش بسته بود و يك داشداشه‎ و يقه اش هم تا سينه بخاطر گرمي هوا باز بود‎؛ فرشش هم همان عبايش بود
كه كل ان لباسها قيميت نداشت‎
معاصر مرجع اعلاي عراق مرحوم سيد محسن حكيم و مرجع شاهرودي وخويي و همان ايام اقامت امام خميني در نجف بود‎
1309 ـ 1394
الشيخ حسين بن عليّ بن الحسين بن حمود بن حسن الطفيلي الحلّي النجفي
عالم فقيه مدرّس
ولد في النجف سنة 1309 ونشأ بها على والده العالم الجليل نشأة علمية سامية ، فقرأ المقدّمات الشرعية والأدبية ، وترقى لحضور الأبحاث العالية في الفقه وأُصوله على الشيخ حسين النائيني والشيخ ضياء الدين العراقي والسيّد أبي الحسن الأصفهاني وتخرج عليهم.
كان من كبار فقهاء الإمامية المحققين المعاصرين ، ومن ذوي النظريات العالية والآراء القيمة ، ومن مشاهير المدرّسين فقد تخرج عليه العشرات من المجتهدين والعلماء والنابهين ، ابتعد عن المرجعية ما وسعه وهو أهل لذلك ، وكان حسن الأخلاق كريم النفس متواضعاً.
مؤلفاته : له مؤلفات ما زالت مخطوطة رأيت أكثرها بخطه الشريف ومنها تقريرات عزيزة.
توفي بالنجف 4 شوال سنة 1394 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

سایر مدفونین در حجره 21:

الشيخ عليّ النائيني

فرزند مرحوم نائيني بود‎
و پدر عيال دوم مرحوم خويي‎
1329 ـ 1397
الشيخ عليّ بن حسين بن عبدالرحيم النائيني
عالم جليل
ولد في النجف سنة 1329 ونشأ بها على والده العالم الكبير ، فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على والده وغيره من مشاهير المدرّسين.
كان عالماً جليلا ، حسن المعاشرة محترماً بين الطبقات الروحية لفضله ومكانة والده ، هاجر إلى إيران قائماً بوظائفه الشرعية إلى وفاته.
توفي في طهران 30 شوال سنة 1397 ونقل إلى النجف بمساعي تلميذ والده الزعيم الخوئي فدفن بالصحن الشريف مع والده بحجرة رقم 21.


الشيخ محمّد باقر التستري
... ـ 1327
الشيخ محمّد باقر بن غلام عليّ التستري
عالم فقيه متتبع
من تلامذة الشيخ مرتضى الأنصاري والشيخ عليّ الخليلي والشيخ حسين الخليلي في النجف.
كان ماهراً في علوم الأدب متبحراً في اللغة والرجال ، مستحضراً للأخبار ، جمّاعاً للكتب عاشقاً لخطوط العلماء ونسخ الأصل من كتبهم ، فاقت خزانة كتبه سائر خزائن العراق لاحتوائها على النفائس وقد تفرقت بعد موته.
سكن مكّة المكرمة أربع سنين ، وعقد صداقات مع شريف مكّة وغيره من الأشراف.
مؤلفاته : (1) التذكرة من أنواع الفوائد في العلوم الأربعة عشر وغيرها. (2) دستور العمل في مناسك الحجّ ـ فارسي. (3) منتخب الكافي للكليني وكلّها مخطوطة.
توفي في بومباي عند رجوعه من الحجّ سنة 1327 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

الشيخ عليّ الصغير
1333 ـ 1395
الشيخ عليّ بن حسين بن عليّ بن حسين بن شبير الخاقاني المعروف بـ (الصغير)
عالم أديب شاعر
ولد في النجف 5 شوال سنة 1333 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية على الشيخ محمّد الصغير والشيخ مهدي الظالمي ، والسطوح على السيّد باقر الشخص والشيخ محمّد طاهر الخاقاني.
حضر الأبحاث العالية على الشيخ محمّد عليّ الجمالي الكاظمي والسيّد أبي القاسم الخوئي والسيّد حسين الحمامي والشيخ عبدالرسول الجواهري والشيخ خضر الدجيلي والسيّد محسن الحكيم.
برز بين أقرانه بالفضل والعلم الغزير ، وكان أديباً شاعراً رقيق الحاشية حسن الديباجة.
انتقل إلى بغداد وأقام بها مرشداً وداعياً لأحكام الدين ، وأشغل إمامة الجماعة في مسجد (براثا) ، وعمل أُستاذاً للفقه الإسلامي في (كلية أُصول الدين).
مؤلفاته : (1) ديوان شعره ـ خ ـ. (2) رواية مرجريت ـ ط ـ. (3) عليّ وأهل البيت في القرآن ـ ط ـ. (4) محاضرات في الفقه الجعفري ـ ط ـ.
توفي في بغداد 9 ربيع الأوّل سنة 1395 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

الشيخ محمّد عليّ الكاظمي
1309 ـ 1365
الشيخ محمّد عليّ بن حسن بن محمّد الجمالي الكاظمي
عالم مدرّس كبير
ولد في سامراء سنة 1309 ونشأ بها على والده العالم الجليل. قرأ على والده وأفاد منه ، ثمّ أكمل دروسه في خراسان على السيّد أغا حسين القمّي والشيخ محمّد الخراساني.
بعثه والده إلى النجف سنة 1338 وحضر على الشيخ حسين النائيني ولازمه وكتب تمام دروسه في الفقه وأُصوله.
تصدر للتدريس في الفقه وأُصوله فتخرج عليه العشرات من العلماء والنابهين ، وكان معروفاً بالتحقيق وعمق الفكر ودقة النظر وحسن البيان.
مؤلفاته : (1) رسالة في الصلاة واللباس المشكوك فيه ـ خ ـ. (2) الفوائد الأُصولية 1 ـ 3 ط. (3) كتاب الصلاة من بحث النائيني ـ خ ـ.
توفي بالنجف 11 ربيع الأوّل سنة 1365 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

السيّد محمّد الفشاركي
1253 ـ 1316
السيّد محمّد بن مير قاسم بن شريف بن مير أشرف الطباطبائي الفشاركي الأصفهاني
فقيه محقق مدرّس
ولد في فشارك ـ أصفهان ـ سنة 1253 ونشأ بها. هاجر إلى كربلاء واشتغل بتحصيل العلم حتّى صار من تلامذة الشيخ محمّد حسين الأردكاني والسيّد عليّ نقي الطباطبائي.
هاجر إلى النجف حدود سنة 1286 وحضر بها على السيّد المجدد الشيرازي وهاجر معه إلى سامراء ولازمه وكتب تقريراته.
استقل بالبحث والتدريس في حياة أُستاذه المجدد ، وبعد وفاته رجع إلى النجف وواصل بها التدريس في الجامع الهندي يحضر درسه العشرات من المجتهدين والعلماء ، ويمتاز بالتحقيق وسعة الإطلاع فلذا كان مرغوباً في تدريسه.
مؤلفاته : (1) أصالة البراءة. (2) الأغسال. (3) الخلل. (4) رسالة في الإجارة. (5) الفروع المحمّدية ـ رسائل فقهية ـ.
توفي بالنجف 3 ذي القعدة سنة 1316 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

السيّد إسماعيل الشيرازي
1258 ـ 1305
السيّد ميرزا إسماعيل بن رضي بن إسماعيل الحسيني الشيرازي
عالم فقيه أديب
ولد في شيراز سنة 1258 ، هاجر إلى النجف وأخذ العلم على ابن عمّه المجدد الشيرازي وتلمذ عليه مدّة طويلة وهاجر معه إلى سامراء ، حتى بلغ من العلم والفضل والأدب كلّ مبلغ ، وبرز بين أقرانه ، وكاد أن يتولى الزعامة الدينية لولا أن عاجله القدر. وكان مع علمه الجم وتفقهه في الدين أديباً شاعراً كبيراً له شعر كثير في مدح ورثاء أهل البيت عليهم‌السلام.
مؤلفاته : (1) شرح القصيدة الأزرية ـ خ ـ. (2) ديوان شعره.
توفي بالكاظمية مريضاً 10 شعبان سنة 1305 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

الشيخ موسى الخونساري
1293 ـ 1363
الشيخ موسى بن محمّد الخونساري
عالم جليل مدرّس
ولد في خونسار سنة 1293 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ هاجر إلى النجف وحضر بها الأبحاث العالية على الشيخ محمّد كاظم الخراساني والسيّد محمّد كاظم اليزدي وشيخ الشريعة الأصفهاني والشيخ حسين النائيني.
استقل بالبحث والتدريس يحضر عليه العشرات من العلماء والنابهين ، متقن ضابط له تحقيقات وافية.
مؤلفاته : (1) حاشية رسائل الأنصاري ـ خ ـ. (2) رسالة في قاعدة لا ضرر ـ ط ـ. (3) منية الطالب في شرح المكاسب ـ ط ـ.
توفي بالنجف سنة 1363 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

السيّد جعفر الأشكوري
... ـ حدود 1315
السيّد جعفر بن معصوم الحسيني الأشكوري
عالم فقيه
كان في النجف من أجلاء تلامذة الشيخ حبيب الله الرشتي ، وكتب تقريرات أُستاذه في الفقه وأُصوله.
وهو من بيت علمي معروف وله أُخوة علماء أفاضل.
توفي بالنجف حدود سنة 1315 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 21.

آیت الله سید علی اکبر خویی
بدر مرجع خويي است‎
از علماي مشهد بودند و اينجا دفن شدند
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

آیت الله سید احمد طالقانی و سایر مدفونین حجره 24

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 10:33 am

آیت الله سيّد أحمد الطالقاني
مدفون در حجره 24
1131 ـ 1208
السيّد أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم فقيه جليل
ولد في النجف سنة 1131 ونشأ بها على أبيه فعني بتربيته وأقرأه المقدّمات ، ثمّ حضر عليه وعلى الشيخ خضر الجناجي ، انتقل إلى كربلاء وحضر على الشيخ يوسف البحراني والشيخ محمّد باقر البهبهاني الشهير بـ (الوحيد) وغيرهما مدّة ، ثمّ رجع إلى النجف.
بلغ درجة عالية في الفقه أهلته للرئاسة فأصبح من رجال الدين والزعماء الروحانيين الّذين يرجع إليهم في الفتيا والأحكام.
وإليه يرجع الفضل في هداية أهل مدينة (الجيزاني) ، فقد كان أهلها من الأكراد الغلاة تعرف عليهم في أحد أسفاره إلى (بدرة) وعلم ما هم عليه من الضلال فمكث في بلدهم مدّة طويلة مع جمع من أصحابه حتى أرشدهم وهداهم إلى الطريق القويم ، وكانوا يرجعون إليه في مسائلهم وحقوقهم الشرعية.
توفي بالنجف 3 شعبان سنة 1208 ودفن في الصحن الشريف في مقبرتهم بحجرة رقم 24.

-------------------
دیگر مدفونین در این حجره:

السيّد أحمد الطالقاني
1252 ـ 1337
السيّد أحمد بن عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم فقيه وأديب كبير
ولد في النجف 25 ذي القعدة سنة 1252 ونشأ بها على والده العالم الكبير. فأخذ الأوّليات الأدبية والعلمية على أخوته وأبناء عمه ، ثمّ حضر الفقه وأُصوله على أخيه السيّد ميرزا الطالقاني والشيخ أغا رضا الهمداني والشيخ محمّد كاظم الخراساني والشيخ حسين الخليلي ، وفي الأواخر حضر بحث السيّد محمّد كاظم اليزدي.
كان ورعاً تقياً زاهداً عابداً ، وكان مع وفور فضله وعلمه أديباً فاضلا وشاعراً مبدعاً له مراسلات ومطارحات مع جماعة من أعيان العلماء وأعلام الأدب ، وقد ضاعت أكثر آثاره.
توفي بالنجف 22 شعبان سنة 1337 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد جعفر الطالقاني
1203 ـ 1277
السيّد جعفر بن عليّ بن الحسين بن الحسن مير حكيم الحسيني الطالقاني النجفي
عالم كبير أديب
ولد في النجف سنة 1203 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ
حضر على والده ، بعدها هاجر إلى كربلاء وحضر على السيّد محمّد المجاهد الطباطبائي وشريف العلماء المازندراني.
رجع إلى النجف واستقل بالتدريس يحضر عليه جمع من أهل العلم والنابهين ، وكان حافظاً للقرآن الكريم ، يقيم الصلاة جماعة في الصحن الشريف ، وكانت داره منتدى العلماء والفضلاء.
توفي بالنجف 5 ربيع الأوّل سنة 1277 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد حسن مير حكيم الطالقاني
1040 ـ 1127
السيّد حسن الشهير بمير حكيم بن عبدالحسين بن جلال الدين الحسيني الطالقاني
عالم فقيه جليل
ولد في النجف يوم عيد الأضحى سنة 1040 ونشأ بها على والده ، فتلمذ عليه وعلى غيره من علماء عصره ، ثمّ هاجر إلى أصفهان وتلمذ بها على الشيخ محمّد باقر المجلسي.
رجع إلى النجف فكان بها من مشاهير عصره ، عظيم الشأن جليل القدر ، آتاه الله العلم والغنى ، وهو أبو البيت العلمي الشهير بالنجف.
مؤلفاته : (1) أنيس الأبرار في الأدعية والأذكار. (2) جنّة النعيم. (3) الدرّة الغروية في فقه الإمامية. (4) شرح تهذيب الأحكام. (5) عوائد الأيّام في فقه الإسلام. (6) نهاية الرشاد في المبدأ والمعاد. (7) نهج الوصول إلى علم الاُصول.
توفي بالنجف 5 جمادى الأُولى سنة 1127 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد حسن الطالقاني
1247 ـ 1307
السيّد حسن بن عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم فقيه وورع تقي
ولد في النجف سنة 1247 ونشأ بها على والده نشأة سامية ، فأخذ الأوليات ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ مرتضى الأنصاري والسيّد حسين الترك والشيخ محمّد حسين الكاظمي ووالده السيّد عبدالله الطالقاني.
نبغ في وسطه وأُشير إلى فضله وصار في مصاف علماء وقته الأخيار الأبرار.
توفي بالنجف شهر رمضان سنة1307 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد حسين الطالقاني
1088 ـ 1162
السيّد حسين بن حسن مير حكيم بن عبدالحسين بن جلال الدين الحسيني الطالقاني
عالم فقيه جليل
ولد في النجف شهر رجب سنة 1088 ونشأ بها على والده العالم الجليل ، فأخذ العلم والأدب عليه وعلى الشيخ محمّد المقابي البحراني ويروي عنهما.
نبغ نبوغاً باهراً ، وحاز مرتبة سامية في أنواع العلوم وصار له شأن يذكر.
مؤلفاته : (1) بغية المستفيد في شرح التجريد. (2) التذكرة الجلية في فقه الإمامية. (3) غاية المرام في شرح شرائع الإسلام. (4) نيل الأوطار في شرح الاستبصار للشيخ الطوسي وغيرها.
توفي بالنجف 19 ربيع الأوّل سنة 1162 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد رضا الطالقاني
1206 ـ 1280
السيّد رضا بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم فقيه جليل
ولد في النجف سنة 1206 ونشأ بها في بيت والده الحجة ، تربى على خاله السيّد مهدي الطالقاني ، فأخذ الأوليات على بعض الفضلاء ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ موسى والشيخ عليّ آل كاشف الغطاء والشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر والشيخ محسن خنفر وغيرهم.
صار من رجال الفتيا وزعماء الرأي ، وكانت له مكانة عند ولاة آل عثمان وصلات بهم.
توفي بالنجف سنة 1280 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد عباس الطالقاني
1235 ـ 1308
السيّد عباس بن حسين بن عليّ بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم جليل فقيه
ولد في النجف سنة 1235 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية على جمع من أهل الفضل ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ مرتضى الأنصاري والشيخ راضي النجفي والشيخ محمّد حسين الكاظمي والسيّد جعفر الطالقاني والشيخ عليّ الخليلي.
لازم الأخير من أساتذته واختص به حتى أجازه بالإجتهاد ، وكان يحترمه ويشير إليه.
عرف بالعلم الغزير والفقاهة ، وكان على جانب كبير من الزهد والتقوى.
توفي بالنجف 16 شهر رمضان سنة 1308 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد عبدالرسول الطالقاني
1317 ـ 1394
السيّد صدر الدين عبدالرسول بن مشكور بن محمود بن عبدالله بن أحمد الحسيني الطالقاني
عالم داعية إسلامي
ولد في النجف شهر شعبان سنة 1317 ونشأ بها على والده العالم الجليل ، فتلقى تعليمه الأوّلي على جمع من الأفاضل ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على والده والشيخ محمّد حسن المظفر والسيّد أبي الحسن الأصفهاني والشيخ حسين النائيني والشيخ محمّد جواد البلاغي وغيرهم.
أُرسل من قبل علماء الدين ليمثلهم ويكون مرشداً وداعياً لأحكام الدين في عدد من الدول العربية في الخليج العربي والهند وأفريقيا وما جاورها وإيران ، وكان في أسفاره مجاهداً مدافعاً عن الإسلام ومن أعلام المبشرين به.
مؤلفاته : (1) أُصول الدين ـ ط ـ. (2) محاضرات في الأخلاق ـ خ ـ. (3) المذكرات ـ خ ـ.
توفي بالنجف 11 شوال سنة 1394 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24 ، وقد توفي ولده اُستاذنا العلاّمة الجليل السيّد محمّد حسن 9 ربيع الأوّل سنة 1424 بلا عقب عزباً ودفن بمقبرته الخاصة جنب داره.

السيّد عبدالكريم الطالقاني
1293 ـ 1378
السيّد عبدالكريم بن مير بن عباس بن حسين بن عليّ بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم جليل
ولد في النجف سنة 1293 ونشأ بها على والده التقي الصالح المتوفّى سنة 1336 وعلى أعلام أُسرته الجليلة ، وتلقّى العلم على لفيف من الأفاضل ، وكان له مجلس أسبوعي يحضره جل أهل الفضل والأدب.
توفي بالنجف 14 شوال سنة 1378 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد عبدالله الطالقاني
1208 ـ 1280
السيّد عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم جليل تقي
ولد في النجف سنة 1208 ونشأ بها. فقرأ الأوّليات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على السيّد باقر القزويني والشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر والشيخ محسن خنفر.
برز بين أخدانه من العلماء وتألق نجمه ، وتخرج عليه جمع من أهل الفضل ، وله يد في بعض العلوم الغريبة.
توفي عائداً من زيارة الحسين عليه‌السلام 25 جمادى الآخرة سنة 1280 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد عبدالمجيد الطالقاني
1285 ـ 1358
السيّد عبدالمجيد بن محمود بن عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم جليل
ولد في النجف سنة 1285 ونشأ بها على والده العالم الفاضل ، فقرأ مقدمات العلوم على لفيف من الأساتذة ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على الشيخ محمّد كاظم
الخراساني والسيّد محمّد كاظم اليزدي وشيخ الشريعة الأصفهاني والشيخ عليّ الجواهري والشيخ حسين الخليلي والسيّد ميرزا الطالقاني.
كان غزير العلم ، دائم المذاكرة في المسائل العلمية ، عالماً جليلا ، انتهت إليه رئاسة بيته العلمي بعد وفاة أخيه السيّد مشكور فكان البارز من أعلامه والمقدم من رجاله.
توفي بالنجف 18 ذي الحجة سنة 1358 ودفن بالصحن الشريف بمقبرتهم بحجرة رقم 24.

السيّد محمود الطالقاني
1248 ـ 1319
السيّد محمود بن عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم كبير فقيه
ولد في النجف 13 شوال سنة 1248 ونشأ بها على والده العالم الفاضل. قرأ المقدّمات العلمية على أخيه السيّد هاشم ، والأدبية على السيّد موسى الطالقاني والشيخ أحمد قفطان ، ثمّ حضر الأبحاث العالية في الفقه واُصوله على والده والشيخ مرتضى الأنصاري والشيخ مهدي كاشف الغطاء والسيّد المجدد الشيرازي والشيخ عليّ الخليلي ، وحضر الأخلاق على الشيخ حسين قلي الهمداني.
بلغ في الفقه واُصوله درجة عالية ، وصار من العلماء الأجلاء ، وشيوخ الأدب تخرج عليه لفيف من أهل العلم.
مؤلفاته : (1) نهج الفقاهة. (2) دليل المسترشد. (3) شرح الصحيفة السجادية 1 ـ 2 خ.
توفي بالنجف 23 شهر رمضان سنة 1319 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد مهدي الطالقاني
1265 ـ 1343
السيّد مهدي بن رضا بن أحمد بن الحسين بن الحسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم أديب شاعر
ولد في النجف 9 شعبان سنة 1265 ونشأ بها على والده وأعلام اُسرته العلمية الجليلة.
قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية والسطوح على فضلاء المدرّسين أمثال الشيخ جواد محيي الدين والسيّد محمّد بحرالعلوم والشيخ إبراهيم الغراوي والشيخ إبراهيم المظفر.
ثمّ حضر الأبحاث العالية على السيّد ميرزا الطالقاني والشيخ محمّد طه نجف والشيخ أغا رضا الهمداني والسيّد محمّد كاظم اليزدي والشيخ حسين الخليلي وشيخ الشريعة الأصفهاني وغيرهم.
نال ثروة علمية ضخمة ، وألم بكثير من العلوم الإسلامية ، وكان حافظاً للأخبار والتواريخ ، متضلعاً في الأدب العربي وشاعراً جيّد القريحة فخم المعنى سلس الأسلوب.
مؤلفاته : (1) ديوان شعره ـ ط ـ. (2) منهاج الصالحين في مواعظ الأنبياء والأولياء والحكماء.
توفي بالنجف 23 رجب سنة 1343 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد ميرزا الطالقاني
1246 ـ 1315
السيّد ميرزا بن عبدالله بن أحمد بن الحسين بن الحسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم كبير مدرّس
ولد في النجف سنة 1246 ونشأ بها. قرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على والده والشيخ محمّد حسين الكاظمي والشيخ حبيب الله الرشتي والفاضل الإيرواني.
كان كثير التبجل والاحترام بين علماء ورؤساء وقته ، وكان على مقامه العلمي متواضعاً أديباً شاعراً.
استقل بالتدريس وقام بأعباء الإمامة والفتيا ورجع إليه الناس في التقليد.
توفي بالنجف 3 شهر رمضان سنة 1315 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد هاشم الطالقاني
1245 ـ 1287
السيّد هاشم بن عبدالله بن أحمد بن حسين بن حسن مير حكيم الحسيني الطالقاني
عالم جليل
ولد في النجف سنة 1245 ونشأ بها على أعلام اُسرته الجليلة. فقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، ثمّ حضر الأبحاث العالية على والده والشيخ حسن كاشف الغطاء والشيخ مرتضى الأنصاري.
كان من مشاهير الأفاضل والأعلام المرموقين ، برز بين أخدانه فكان شعلة انطفأت في غير أوانها.
توفي بالنجف دارجاً 3 رجب سنة 1287 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

الشيخ موسى آل عبدالرسول
حدود 1275 ـ 1346
الشيخ موسى بن حسين بن محمّد بن عبدالرسول العبسي السماوي
فقيه فاضل ورع
ولد حدود سنة 1275. وكانت غالب إقامته في النجف وتلمذ على الشيخ حسن الجواهري والشيخ محمّد جواد آل مشكور وعليه تخرج.
كان من أهل الفضيلة والصلاح والمعرفة والقداسة والنسك ، محترماً بين الطبقات الروحية.
أقام في السماوة بعد موت عمّه الشيخ أحمد سنة 1336 وتصدى لحسم المرافعات والإصلاح وإمامة الجماعة والإرشاد.
توفي في السماوة 2 شوال سنة 1346 ونقل إلى النجف ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

السيّد باقر الشخص
1314 ـ 1381
السيّد باقر بن عليّ بن أحمد بن إبراهيم الشخص الموسوي الأحسائي
عالم فقيه مدرّس
ولد في قرية القارة ـ الأحساء ـ سنة 1314 ونشأ بها. هاجر إلى النجف سنة 1323 وقرأ المقدّمات الأدبية والشرعية ، وكان مجداً في تحصيله فارتقى لحضور أبحاث الأساتذة فقهاً وأُصولا فحضر على الشيخ حسين النائيني والشيخ ضياء الدين العراقي والشيخ محمّد رضا آل ياسين والشيخ محمّد حسين الكمباني الأصفهاني والسيّد عبدالهادي الشيرازي والسيّد محمود الشاهرودي حتى تخرج عليهم.
استقل بالبحث والتدريس مدّة طويلة تخرج عليه خلالها العشرات من العلماء وأهل الفضل.
مؤلفاته : له مؤلفات ما زالت مخطوطة ، وهو شاعر مقل في نظمه.
توفي بالنجف 9 شهر رمضان سنة 1381 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.

الشيخ حسون الوائلي
1310 ـ 1383
الشيخ حسون بن سعيد بن حمود الليثي الوائلي
خطيب معروف
ولد في الحيرة ـ النجف ـ سنة 1310 ونشأ بها على والده التاجر فعني بتربيته.
شجعه على الدراسة الدينية والخطابة المنبرية الشيخ محمّد عليّ قسام ، فأخذ بيده وعلّمه وخرّجه ، وكان جاداً في تحصيل العلوم.
حفظ كثيراً من النصوص النثرية الراقية وعيون الشعر العربي وما يحتاجه للخطابة ، فأخذ حظاً وافراً من ذلك وصارت له سمعة حسنة ، وقرأ في عدة مدن عراقية ، وله قصائد فصيحة وأُخرى عامية.
وكان كريماً جواداً يبذل النفس والنفيس في خدمة الإمام الحسين عليه‌السلام وإقامة تعازيه كما حدّثني بذلك والدي (رحمهما الله).
توفي بالنجف 17 جمادى الأُولى سنة 1383 ودفن بالصحن الشريف بحجرة رقم 24.
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2032
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

بعدي

بازگشت به وادی السلام


cron
Aelaa.Net