هفتاد موضع در تخت فولاد اصفهان

مدير انجمن: مزارات

هفتاد موضع در تخت فولاد اصفهان

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 6:59 am


بسم الله الرحمان الرحیم
در بیان رویه مرکز محترم آموزش
تعلیم در موقعیت های واقعی است
مثلا
1 - در زيارات اونلاين از مكانهاي مختلف يا زمانهاي مختلف
و جويندگان معرفت بايد در اين مكانها و زمانها پیگير باشند
2 - دقت شود مبحث زيارت مفصل مظاهر وجه الله را
يك امر عبادي صرف ندانند
كه كسي بگويد من سالي يكبار مي رسم ديگران هر روز ....
نه اين مبحث زیارت صرف نيست هرچند جزوش است
اين موضوع ارتباط گرفتن مستقيم با حضرت وجه الله است
اگر كسي نايل
شود همه چيز در آن هست
از انس مستقيم شخصي با حضرت مولا منه السلام
تا رفع حوايج
يا درس از حضرات گرفتن
تا تنظیم احوال روزمره
و رفع كاستيها
و ارتقاى مداوم سطح ارتباط با حضرت وووو و
معلوم نيست كه
چه وقت و در كجا با كدام ارتباط سيم وارتباط مستقيم وصل مي شود
چون معتقدند افراد بايد خودشان هركدام راه پيدا كنند
و لذا سعي در
توسعه مكان و زمان و سطح اين مرتب هست
3 -از امثله آن؛
در راهنمای زیارت مشاهد الهی؛ تفصیل و تکمیل و تدقیق
راهنمای زیارت مشاهد حجاز (مکه و مدینه و مزارات بین
الحرمین)؛ نجف کربلا کاظمین مشهد سامرا بیت المقدس
با ذکر مشاهد آثار مهدوی و قبور محترمین
که راهنمای تفصیلی آنها منتشر شده است



در باب دعای برای ظهور آنی و فوری حضرت مولا منه السلام دقت شود بنابر آنچه قبلا بيان شد كه بايد بجاى دعا براى تعجيل فرج دعا براى رسيدن فرج آني و فوري نمود هزاران سال است كه براى تعجيل فرج دعاشده 1186 سال هم هست كه در اين دور اخر زمان دعا شده دیگر وقت تعجیل گذشته فقط بايد دعا كرد فرج ديگر فورا برسد






مشاهد آثارحجج الهی - مشاهد آثار مهدوى - مزارات امامزادگان و اولیای الهی - مراقد عالمان و عارفان و صالحان و محترمین به تخت فولاد

هفتاد موضع در تخت فولاد اصفهان
سلام و دعا برای ساکنان قبور

Image

Image

Image

Image

صلوات خاص قبرستان؛ وارد شده از امام رضا (عليه السلام)
كه فرمودند:
"هر کس این صلوات را 1 بار در قبرستان بخواند به مدت 10 سال عذاب از تمام قبرستان برداشته میشود
اگر 2 بار بخواند به مدت 40 سال و
اگر 3 بار بخواند برای همیشه عذاب برداشته میشود
همچنین هرکس این صلوات را بر سر قبر والدین خود بخواند حقوق ایشان را ادا نموده است." .
اما متن صلوات این است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد مادامت الصلوات
و صل علی محمد و آل محمد مادامت البرکات
و صل علی محمد و آل محمد مادامت الرحمه
اللهم صل علی روح محمد و آل محمد فی الارواح
و صل علی جسد محمد و آل محمد فی الاجساد
و صل علی قبر محمد و آل محمد فی القبور
و صل علی صورة محمد و آل محمد فی الصور
و صل علی تربة محمد و آل محمد فی التُرَب
و صل علی نور محمد و آل محمد فی الانوار
برحمتک یا ارحم الراحمین

نقل شده از کتاب مفاتیح الخیرات


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ[/left]در تفسير روح البيان ج7 ص234 و برخى منابع ديكر آمده است
"آورده‌اند (در روايات) که کسی نزد يكى از سلاطين آمد و گفت مدتی بود که حضرت پیغمبر (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌وسلّم) را می‌خواستم که در خواب ببینم و غمی که در دل دارم به آن دلدار غمخوار باز گویم‌.
همه شب دیده بعمدا نگشایم از خواب = بو که در خواب بدان دولت بیدار رسم‌
قضا را سعادت مساعده نموده، شب دوش بدان دولت بیدار رسیدم، و رخسار جانفزای جهان آرایش «کالقمر لیلة البدر و کالروح لیلة القدر» دیدم، چون آن حضرت را منبسط یافتم؛
گفتم: یا رسول اللّه هزار درم قرض دارم، ادای وی را قادر نیستم، و می‌ترسم که اجل در رسد و وام در کردن من بماند،
حضرت پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
که نزد.... (و نام سلطان بُرد) رو، و این مبلغ ازو بستان،
گفتم یا سیدالبشر شاید از من باور نکند و نشانی طلبد
کفت بگو بدان نشانی که در اول شب که تکیه می‌کنی سی هزار بار بر من درود می‌دهی
و به آخر شب که بیدار می‌شوی سی هزار نوبت دیگر صلوات می‌فرستی وام مرا ادا کن
سلطان به گریه درآمد و او را تصدیق کرده قرضش ادا کرد و هزار درم دیگرش بداد
ارکان دولت متعجب شده گفتند‌
ای سلطان این مرد را درین سخن محال که گفت؛ تصدیق کردی؟ و حال آن که ما در اول شب و آخر با توییم و نمی‌بینم که به صلوات اشتغال می‌کنی؟
و اگر کسی بفرستادن درود مشغول گردد، و بجدی و جهدی که زیاده از آن در حین تصور نیاید؛ در تمام اوقات و ساعات شبانه‌روز شصت هزار بار صلوات نمی‌تواند فرستاد، به‌اندک فرصتی در اول و آخر شب چگونه این صورت تیسییر پذیر باشد؟
سلطان گفت: که من از علما شنوده بودم که هر که یکبار بدین نوع صلوات فرستد که (اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ) چنان باشد که ده هزار بار صلوات فرستاده باشد، و من در اول شب سه نوبت و در آخر شب سه کرت این را می‌خوانم، و چنان می‌دانم که شصت هزار صلوات فرستاده‌ام، پس این درویش که پیغام سید انام (علیه‌الصلاة‌والسلام) آورده است گفت آن گریه که کردم از شادی بود که سخن علما راست بوده و حضرت رسول (علیه‌الصلاة‌والسلام) بران گواهی داده".

(که خوب است در زیارت قبور خوانده شود
و نیز نوشتن این صلوات بر تابلو یا لوح سنگی بر سر قبور)

بعد آن نیز صلوات جامع فرستاده شود:
اللهم صل علی محمد وعلي وآلهما الطیبین الطاهرین[table4=][/table4]
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

مشاهد آثار حجج الهی علیهم السلام

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 7:27 am

مشاهد آثار حجج الهی
شامل:
مشهد آثار حجج الهی(مرقد یوشع نبی) علی نبینا و علیه السلام
مشهد آثار حجج الهی(مصلای امام محتبی) علیه السلام
مشهد آثار حجج الهی(موضع لسان الأرض) علیهم السلام
مشهد آثار حجج الهی(مشهد آثار مهدوی) منه السلام



1 - مشهد آثار حجج الهی(مرقد یوشع نبی) علی نبینا و علیه السلام
Image

Image

Image

Image

Image

Image



Image

Image Image
Image

يوشع در كاظمين يا تخت فولاد اصفهان آن يوشع جانشين حضرت موسى علیه السلام نيست

مزاری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در قبرستان تخت فولاد اصفهان وجود دارد. قرن ها قبل از اسلام، زمانی که بُختُ النَّصر قوم یهود را از فلسطین کوچانیده و به آزار و اذیت آن ها پرداخته بود، کوروش، پادشاه هخامنشی ایران، یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و آن ها را به ایران کوچ داد و تعدادی از آنان را در اصفهان ساکن گردانید. این یهودیان برای خود شهری به نام «یهودیّه» احداث کردند که در محل «جوباره» فعلی اصفهان واقع بوده است و هنوز تعدادی از یهودیها در این منطقه زندگی می کنند. چنان که گفته می شود، دو تن از پیامبران و پیشوایان مذهبی آنان با نام های «شَعیا» و «یوشع» در اصفهان به خاک سپرده شدند. «شعیا» در محل فعلی امامزاده اسماعیل در محله گلبار اصفهان و «یوشع» در تخت فولاد در اراضی لِسانُ الارض مدفون است. مردم اصفهان «یوشع» مدفون در لِسانُ الارض را «یوشع نبی» می دانند و او را به عنوان یکی از پیامبران بنی اسرائیل می شناسند؛ این پیامبر را نباید با یوشع بن نون وصی حضرت موسی اشتباه کرد؛ زیرا مرقد یوشع بن نون علیه السلام در جبال لبنان در منطقه طیبه قرار دارد.

اما در منابع یهودی اشاره نشده که «یوشع» ــ از پیامبران یهود ــ در اصفهان مدفون باشد.
اصفهان در عصر باستان دو قبرستان داشته است. بر اساس طبق متون تاریخی پیشینه قبرستان تخت فولاد به پیش از اسلام می رسد و در طول تاریخ به نامهای لسان الارض و مزار بابا رکن الدین نیز خوانده شده است.
بخش غربی تخت فولاد که مزار با با رکن الدین است و لسان الارض که در شمال شرق آن قرار دارد کهن ترین بخشهای این مکان است.
بر سنگ مزار آن حضرت، این نوشته به چشم می خورد: «بِسمه تَعالی، هَذَا مَرقَدُ یوشِعِ النَّبی علیهِ السَّلامِ وَ یَدُلُّ علی هَذا الْقَولِ المُحَقِّقُ الخوانساری رضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیهِ فی رَوضاتِ الجَنَّاةِ فی اَحوال العُلَماءِ وَ السَّاداتِ مِنْ جُملَةِ ذلِکَ مَسجِدُ لِسانِ الارضِ الّذی هَوَ فی مَشرقِ مَزارها المَعروف بِتَختِ فولادِ قَریباً مِنْ قَبرِ الفاضِلِ الهِنْدی رَحْمَهُ الله وَ فی قبلةِ ذلکَ المسجد، صورةُ قبرٍ اشْتَهَر کونُها مَرقدُ شَعیاءَ النَّبیَ عَلَیهِ السَّلام المَبعوث اِلی طائِفَةِ الیهودِ الَّذینَ سَکَنُوا تِلکَ الْبَلدَةِ وَ مِنَ الْمُشْتَهَر عَلی اَفواهِ اَهلِ البَلَدِ فی وَجْهِ تَسمیةِ ذلکَ بِلِسانِ الارضِ اَنَّهُ تَکلَّمهُ مَعَ الامامِ الحَسنِ المُجتَبی علیه السَّلام اَیامِ نُزُولِهِ بِاصفهان مَعَ عَسکرِ الِاسلامِ وَ فتحِ اَهلِ الاسلامِ ذلکَ المَقامِ وَ هَکذا قالَ مُحَدِّثُ القُمی رَحمةُ اللهِ تعالی عَلیهِ فی تَتِمَّةُ الْمُنْتَهی مثل هَذا الکَلام ... به سعی و اهتمام هیئت امناء مسجد لسان الارض مورخه 1365/8/11 مطابق با یکشنبه بیست و هشتم صفر المظفر 1407 هجری قمری»
(بسمه تعالی، این مرقد یوشع پیغمبر ــ علیه السلام ــ است و محقق خوانساری ــ که رحمت خدا بر او باد ــ [در کتابش] روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات بر این قبر دلالت می کند و نیز به مسجد لسان الارض که در سمت شرقی مزارش ــ معروف به تخت فولاد ــ در نزدیکی قبر فاضل هندی ــ که رحمت خدا بر او باد ــ است و در سمت قبله ی آن مسجد، قبری است که به قبر یوشع پیغمبر ــ علیه السلام ــ که بر طایفه ای از یهودیان ساکن در آن شهر مبعوث بوده، شهرت یافته است و در وجه تسمیه آن به «لِسانُ الارض» نزد مردم شهر این گونه شهرت یافته که در ایام ورود امام حسن مجتبی ــ علیه السلام ــ به اصفهان به همراه لشکر اسلام و گشوده شدن آن منطقه توسط مسلمانان، این زمین با او سخن گفته است و محدث قمی نیز در کتاب ــ تَتَمَّةُ المُنتَهی ــ مشابه همین مطلب را گفته است...). بر تابلوی فلزی که در کنار مزار نصب شده، چنین نوشته شده است: «مزار یوشع النبی (علیه السلام)»
در دوران مختلف تحولات سرزمینی و عمرانی و یا تخریبی متعددی در این گورستان به دست بخش خصوصی و یا ادارات دولتی مسئول و یا غیر مسئول صورت گرفته است که گاه شکل جغرافیایی آن را تغییر داده است. به هر جهت آثار بسیاری را از میان برده است؛ که از جمله مکانی بوده است که قبر حضرت یوشع علیه السلام در آن قرار داشته است.
در دوره ی حکومت سلاطین آل بویه بر فراز این مزار، ساختمانی بنا کردند که در دوره ی صفویه تجدید بنا و تکمیل گردید. در جریان جنگ عراق و ایران، ساختمان قبر حضرت یوشع (علیه السلام) خراب شد و در سال 1365 ش سنگی مرمرین بر روی قبر نصب گردید.
( منبع: ولی الله فوزی، پیامبران در ایران)

مزارت منسوب به حضرت یوشع علیه السلام:

1.در کتاب یوشع (علیه السلام) آمده است که «یوشع بن نون ــ بنده خداوند ــ در حالتی که 110 ساله بود، وفات نمود و او را در حدود میراث خود در «تِمْنَثِ سِرَحْ» که در کوه اِفریم به طرف شمالی کوه گَعَشْ است، دفن کردند».
تِمْنَثِ سِرَحْ» یکی از روستاهای شمال فلسطین در نزدیکی مرز با لبنان است و اعراب مسلمان آن را «کَفَرْ حانُون» و «یوشع نبی» می نامند. این مکان در شمال دریاچه ی طبریه و 22 کیلومتری شمال صَفَد و در حاشیه ی غربی دشت سرسبز «اَلْحُولا» قرار دارد. در دامنه ی کوه های اِفرائیم، بقعه و مقبره منسوب به حضرت یوشع نبی (علیه السلام) در میان درختان انجیر و کاکتوس به چشم می خورد. مؤلف خِطَطِ جبل عامل آورده است که «[روستای] یوشع قریه ای است که در آن مزار منسوب به یوشع بن نون ــ وصی موسی (علیه السلام) ــ است و از جهت شرق، مشرف بر الحولَه (الحولا) است... بر کوهی که به جبل عامل می رسد و به آن جهت به اسم او نامیده می شود و ساکنان آن جا به کار مَشهدِ [یوشع] اهتمام دارند و خادمان آن پنجاه نفر از آل لَغول هستند
2. بر مقبره ی دیگری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در غاری در کوه های اطراف بندر تریپولی در شمال لبنان استان طرابلس واقع شده است. روی مقبره، صندوقی از سنگ نهاده شده و پارچه ی سبز رنگی بر آن کشیده اند. در دهانه ی این غار، مسجدی با سنگ و ملاط سیمان ساخته شده و منبری بر آن قرار داده اند. آن قبّه ای نهاد، شیخ ناصیف بن نصار بود».
3.مزاری منسوب به حضرت یوشع در قبرستان شونیزه بغداد
4.در مسجد براثا هم مزار حضرت یوشع علیه السلام هست که صورت قبر مشخص نمی باشد
5.هروی و شماری از مورخان مدفنی از حضرت یوشع در روستای کفل حارس در جنوب غربی نابلس در فلسطین ذکر کرده‌اند.
اهداف پشت پرده یهودی‌سازی مناطق مقدس/ تصرف تدريجي قبور انبياء و اوصياء الهي و از دست مسلمانان بيرون آوردن و به بهانه آنها مناطق اطرافش را از بخش فلسطيني غصب كردن
رژیم صهیونیستی از برخی مناطق مقدس در کرانه باختری به عنوان دستاویزی برای تجاوز به شهرک های فلسطینی استفاده می‌کند. به عنوان مثال مقامی که برای یوشع بن نون مشخص شده، دستاویزی شده تا اسرائیلی‌ها توجیهی برای یورش به منطقه کفل حارس واقع در شمال سلفیت داشته باشند. این در حالی است که روایت اصلی نشان می‌دهد که قبر این پیامبر در منطقه اشغالی طبریا قرار دارد.(منبع:معرفت به زمان3رجب 1440 مجله حیات اعلی)
6. منابع دیگری مرقدی از وی را در قبرستان تخت فولاد در اصفهان دانسته‌اند.
7. در دوره کنونی مقامی به نام یوشع در شهر سلطه در نزدیکی شهر امان، پایتخت کشور اردن(ويقع قرب مدينة السلط في الأردن، وهو عبارة عن مسجد حديث فيه قبرٌ يُنسب للنبي يوشع بن نون فتى النبي موسى) قرار دارد.
8. ضریح نبی خدا، حضرت یوشع در معرة النعمان که شهری است در استان ادلب در کشور سوریه منبع :بکری، ابو عبید، المسالک و الممالک، ج ‏1، ص 459، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1992م؛ بغدادی، صفى الدین عبد المؤمن بن عبد الحق، مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏3، ص 1288
9.صرفه. صَرَفه که در نزدیکی شهر صیدون منبع: معجم البلدان، ج ‏3، ص 402؛ مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏2، ص 839.


آدرس و لینک ویکیمپیا:

آدرس: اصفهان فلکه دروازه شیراز - خیابان سجاد – تخت فولاد - لسان الارض
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.62 ... 8%A7%D9%85

لینک گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/GVxXdXiDezVDsrFfA

مختصات
32.626833,51.690902

Image
Image


قدیمی ترین بخش گورستان تاریخی تخت فولاد، گورستان یا تکیه لسان الارض است که در گوشه جنوب شرقی این مجموعه تاریخی قرار دارد؛ و از این جهت که قدیمی ترین قبر یعنی قبر یوشع نبی یکی از بزرگان بنی اسرائیل را در خود جای داده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.


آدرس: (32.6266302, 51.6905689)
Image
اين قبرستان آنقدر اهميت دارد كه حجج الهي بسياري در آن مدفون و يا به زيارت آمده اند و محل تشريف فرمايي مكرر امام زمان عليه السلام
viewtopic.php?f=2319&t=11662#p63492
یوشع نبی علی نبینا و علیه السلام
viewtopic.php?f=2319&t=11410

2 - مشهد آثار حجج الهی(مصلای امام محتبی) علیه السلام


اهمیت زیارت قدمگاههای حضرات معصومین علیهم السلام:


نکته: الف) قدمگاه اينقدر مهم است؛ كه قدمگاه حضرت ابراهيم علیه السلام در وقت بازساختن كعبه را خداوند توصيه به حفظ فرموده و فرموده {وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى} با اينكه تمام آن مواضع كعبه و محل طواف
قدمگاه ابراهيم علیه السلام است اما به خاطر اهميت اصل اين موضوع يكجا كه نقشش روی سنگ هم فرورفته و مانده است به عنوان قدمگاه حفظ شده است.

و بالاتر خود كعبه كه خودش قدمگاه جلوه اعظم خداوند است و در وقت آفرينش زمين اينجا قدمگاه نزول و صعود آفريننده جزئيات آفرينش زمين بوده است و لذا ساختمان اصلی كعبه شبيه پاشنه پا هست و
در كتاب تجلی الهی تفصيلا بيان شده است. ‎

ب) اولا بدانيد از بيشتر معصومين علیهم السلام قدمگاه در ايران بوده و هنوز هم هست و اين به خاطر تقصير و كوتاهی معرفت است كه عامه سفر حضرات علیهم السلام به نقاط مختلف زمين را مشروط به الاغ و قاطر و اسب و شتر و اعلام عمومی و ثبت در خاطره سنيان وووو می دانند؛ و كسانی كه معرفت مختصری داشته باشند در احاديث خوانده اند كه چطور حضرات علیهم السلام به جز اماكن معموره و معروفه به نقاط دور افتاده و ناشناخته زمين هم در ساعتی می رفته اند و به وظيفه امامت عمل می كرده اند.

ج) و حفظ اين اماكن و استفاده از بركات معنويش آنقدر مهم است و ندانستن و نشناختن عذر نيست كه توسط مرحوم آيت الله كوهستانی از حضرت صاحب الزمان عليه السلام نقل شده است كه
در رؤيا به ايشان فرمودند چرا فلان مكان در مازندران كه قدمگاه حضرات علیهم السلام بوده است را نماز نمی خوانيد (احترام و استفاده معنوی نداريد)؟‎
و از ایشان از این جهت گله نمودند.


Image

3 - مشهد آثار حجج الهی(لسان الأرض)



قدیمی ترین مأخذی که از لسان الارض یاد می کند، کتاب ذکر اخبار اصبهان تألیف حافظ ابونعیم اصفهانی است. وی در این کتاب که در حدود سالهای ۴۱۹ یا ۴۲۰ هجری تألیف شده است می نویسد: چون خدای بزرگ به آسمانها و زمین گفت ائتیا طوعاً او کرهاً قالتا ائتیا طائعین، زمین اصفهان خدای را اجابت کرد و فرمان پذیرفت پس اصفهان دهان و زبان دنیاست.

علامه آقا سید محمدباقر چهارسویی از علمای بزرگ اصفهان (مدفون در تکیه صاحب روضات تخت فولاد) و صاحب کتاب ارزشمند روضات الجنات وجه دیگری از تکلم زمین را ارائه می دهد و چنین می نویسد: «و من المشتهر علی افواه هل البلد فی وجه تسمیه ذلک لسان الارض انه تکلم مع الامام حسن المجتبی علیه السلام ایام نزوله باصبهان مع عسگر الاسلام و فتح اهل الاسلام ذلک المقام».

4 - مشهد آثار حجج الهی(مشهد آثار مهدوی) منه السلام

در واقعه تشرف تكيه ميرفندرسكي آمده است كه با حضرت به سر قبر انبياء الهى رفتند
بنابراين در مرقد يوشع علاوه بر قدمگاه حضرت مجتبی علیه السلام، مشهد آثار مهدوى منه السلام هم می باشد

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: تکیه خاندان صاحب مکیال المکارم

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 7:40 pm

تکیه خاندان صاحب مکیال المکارم

Image

آدرس: (32.6271218, 51.6890028)
5 - مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره:

سید محمد تقی فقیه احمدآبادی، عالم، خطیب، و مجتهد در شب جمعه ۵ جمادی الاولی ۱۳۰۱ق در اصفهان متولد شد و در ۲۵ رمضان ۱۳۴۸ قمری وفات نمودند.

Image
خاندان
پدرشان سیّد عبدالرزاق بودند و نسبشان به امام موسی کاظم علیه السلام می رسید. فقط همین مقدار از شجرنامه اش بدست آمده است: محمدتقی بن عبدالرزاق بن سیّد عبدالجواد موسوی بن میرقاضی بن سیّد محمّد نائب الصدر بن میر محمّد تقی موسوی (وزیر شاه سلیمان صفوی و همسفر او در سفر خراسان و مشهد مقدّس).
مادرشان فاطمه یبگم از سادات خواجویی اصفهان بود که پس از زایمان وی، از دنیا رفتند و در امامزاده اسماعیل علیه السلام در خیابان هاتف اصفهان دفن گردیدند.
پسران ایشان حجه الاسلام سید محمد فقیه (وفات: ۱۱ رمضان ۱۳۹۲)، حجه الاسلام سید عباس فقیه (وفات:۲۹شعبان ۱۳۹۰)، سید احمد (وفات: 1395) بودند. دختران وی معصومه (همسر حجه الاسلام سید علی طالقانی)، منصوره (همسر آیه الله سید مرتضی موحد ابطحی: بزرگ خاندان موحد ابطحی)، امینه (همسر آقای سروش)، فاطمه بیگم (همسر آقای فقیه نسب)، بتول (همسر آقای رضوی) بودند.

اساتید

آیه الله سید عبدالرزاق (پدر)، سید ابوالقاسم بن سید محمد باقر حسینی دهکردی، جهانگیرخان قشقایی، ملا عبد الکریم بن حاجی ملا مهدی جزی، آقا سیّد اسدالله (عمه زاده شان)، حاج میرزا بدیع درب امامی، آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی (دائی ناتنی)، ملّا محمّد کاشانی، سیّد محمد کلیشادی، حاج آقا منیر الدّین بروجردی.

وفات
ایشان در ۲۵ رمضان سال ۱۳۴۸ قمری در مریضخانه انگلیسی‌ها (بیمارستان مرسلین) در اصفهان که هم اکنون به جای آن بیمارستان عیسی بن مریم وجود دارد، مسموم گشتند و به شهادت رسیدند.

تالیفات

ایشان کتاب‌های متعددی نوشتند:

ابواب الجنات فی آداب الجمعات۱
کنزالغنائم فی فوائد الدعاء للقائم
«مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» (عجل الله تعالی فرجه)، ۲ جلد عربی، ترجمه شده به فارسی با چاپهای مکرر
نماز شب
سراج القبور
وظیفه الانام فی زمن غیبه الامام
نور الابصار فی فضیله الانتظار
منابر در اصول دین
انیس المتفرّدین
ایضاح الشبهات
بساتین الجنان در معانی وبیان
تحفه المتأدین» در نحو
تذکره الطالبین در شرح آداب المتعلمین
ترتیب الطلاب در نحو
تعادل و تراجیع
تفسیر قران
توضیح الشواهد
دیوان اشعار» با تخلص «شرعی» و «تقی»
معروفترین تالیف وی، کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم[۲] می‌باشد که اجل مهلت تمام کردن جلد سوم را نداد.

تشرفات

صاحب مکیال به مناسبت‌هایی در کتاب مکیال المکارم به دو مورد از تشرفات خود به محضر امام دوازدهم شیعیان مهدی اشاره کرده‌است:

شرف اول:
«بعد از نوشتن باب هشتم کتاب ابواب الجنات فی آداب الجمعات و ذکر هشتاد و چندین فایده از فوائد دنیوی و اخروی دعا کردن برای فرج امام زمان، به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در این باره بنگارم که آن فوائد را در بر گیرد و به نظم جالبی آن را بنویسم ولی حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتی ها پی در پی مانع از انجام این کار می شد. تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف کرد، یعنی مولا و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم. همچون تشنه ای از خواب بیدار شدم و در پی اطاعت امرش شدم ولی توفیق رایم نکرد تا این که در سال گذشته (1330 ه ق) به مکه معظمه سفر کردم و چون وبا آنجا را فرا گرفت، با خداوند عهد کردم که هرگاه مرا از این مهلکه ها نحات دهد و بازگشتم را به سوی وطن اسان گرداند، تألیف این کتاب را شروع کنم»

تشرف دوم:
«در یکی از سال‌های گذشته، قرض‌هایم بسیار و احوالم سخت شد در این حال ماه رمضان هم فرا رسید، پس به آن جناب توجه کردم و در سحرگاه یکی از شب‌ها حاجتم را بر آن حضرت عرضه داشتم، وقتی نماز صبح را در مسجد به جا آوردم، به منزل برگشتم و خوابیدم. در خواب به دیدار آن جناب شرفیاب گشتم، آن حضرت به زبان فارسی به من فرمودند: «قدری باید صبر کنی، تا از مال خاصِ دوستان خود بگیریم و به تو برسانیم». وقتی از خواب بیدار شدم فضا را معطر یافته و غم و اندوه از من دور شده بود، چند ماهی نگذشته بود که از اهل دین برای من وجوهی آوردند که به وسیله آن قرض‌هایم را ادا کردم و به من گفت: «این از سهم امام (علیه السلام) است».

تشرف سوم:
او در جلد اول مکیال المکارم روایت می‌کند: «شبی در خواب دیدم امام عصر (منه السلام) به همراه یکی از پیامبران بنی اسرائیل به خانه‌ای که در آن ساکن هستم، وارد شدند و به اتاق من که رو به قبله است تشریف آورده، و به بنده فرمودند که مصائب مولای شهیدمان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را بخوانم. [من هم] امر مطاعش را امتثال کردم و آن حضرت روبه روی من به حالت استماع نشست. چون ذکر مصیبت را به پایان بردم، ابتدا به طرف کربلا به زیارت سید الشهداء (علیه السلام) پرداختم و آنگاه به سمت طوس، زیارت حضرت ابوالحسن امام رضا (علیه السلام) را خواندم و سرانجام رو به سوی حضرتش زیارت مولایم حضرت حجت (منه السلام) را به جا آوردم. چون زیارت‌ها را به پایان رسانیدم و آن حضرت خواستند که تشریف ببرند، آن پیامبر بنی‌اسرائیل ـ که همراه ایشان بود ـ از سوی آن جناب وجهی را به من داد که مبلغ آن را ندانستم و بعد از نظر من پنهان شدند. فردای آن شب، یکی از علمای بزرگوار را دیدار کردم و او به من مبلغ قابل توجهی داد که همچون باران بهاری پر برکت بود. پس با خود گفتم: «این تأویل خوابی است که پیشتر دیدم». پس از این خواب، آن قدر برکت‌های باطنی و علوم کامل پنهانی و معارف ایمانی و الطاف ربانی به من عنایت شد که زبان خامه از بیان آن ناتوان است.

فعالیت‌ها
ایشان در مسجد امامزاده اسماعیل علیه السلام جنب مقبره شعیاء نبی علیه السلام از انبیاء بنی اسراییل (در خیابان هاتف) و در مسجد سراج الملک (در خیابان احمدآباد) اقامه نماز جماعت و منبر وعظ می نمودند. از دیگر فعالیت‌های مؤلف، نسخه برداشتن از روی کتابهای گرانبها که به مطالعه ودرس آن‌ها نیاز داشته‌است؛ که از آن جمله می‌توان به کتاب شریف خصایص الحسین علیه السلام مرحوم آیه الله شیخ جعفر شوشتری (رحمت الله علیه) اشاره نمود که با خطی بسیار شیوا نگاشته شده ‌است.


اشعار
او در ساعت‌های فراغت قصاید و ابیاتی می‌سروده و اشعار خود را به خاندان عصمت علیهم السلام به ویژه امام مهدی علیه السلام اختصاص داده است. علاوه بر دیوان اشعار دستنویس، اشعار دیگرش در لابلای تألیفات و نوشته‌هایش پراکنده می‌باشد، و تخلص او «تقی» و «شرعی» بوده ‌است.
در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


6 - مرحوم سید عبدالرزاق قدس سره:
پدرشان سیّد عبدالرزاق بودند و نسبشان به امام موسی کاظم علیه السلام می رسید. فقط همین مقدار از شجرنامه اش بدست آمده است: محمدتقی بن عبدالرزاق بن سیّد عبدالجواد موسوی بن میرقاضی بن سیّد محمّد نائب الصدر بن میر محمّد تقی موسوی (وزیر شاه سلیمان صفوی و همسفر او در سفر خراسان و مشهد مقدّس).
مادرشان فاطمه یبگم از سادات خواجویی اصفهان بود که پس از زایمان وی، از دنیا رفتند و در امامزاده اسماعیل علیه السلام در خیابان هاتف اصفهان دفن گردیدند.


7 - مزار خانم آغا = مادر دوم صاحب مکیال(زوجه دوم عبدالرزاق)

مرحوم سید عبدالرزاق از طریق این ازدواج و از این زوجه دومشان سیده) خاتون آبادي داراي سه پسر و سه دختر می شوند که نواده) نايب الصدر خاتون آبادي (و) برادران و خواهران ناتني صاحب مکیال بوده اند.
دو تا از پسرها اولاد نداشتند و این سه پسر فامیل شان را "وَخَشَوَر زادگان اختیار می کنند وخشور معادل پيغمبر در زبان (پهلوي و بعدها پسر سومی فامیلش را گویا به "سپهر" تغییر داده است.
این فرزندان ناتنی پیوندشان با صاحب مكيال عمیق بوده بحدي که مادرشان در خانه صاحب
مكيال نكهداري مي شده و خود آن
سابقه روشن است
فرزندان در کنار صاحب مکیال و سید عبدالرزاق دفن شده اند (نه در تکیه خاتون آبادیها)
قبلا لوح قبورشان در کنار صاحب مکیال المکارم بود
الان هم پشت سر قبر مرحوم حاج آقا محمد
یک سنگ قبر به این فامیل می باشد وَخَشَوَر زادگان
Image
مرحوم صاحب مكيال
را از بعد ولادت بزرگ كرده اند
چون مادرشان سرزا رفته بودند
و از سادات خاتون آبادي بوده و تمام عمر
با صاحب مكيال از شدت علاقه در منزل مادری صاحب مکیال زندگي مي كرده اند
و نه در خانواده فرزندان خودش از مرحوم سيدعبدالرزاق.
در همين تسطيح قبور لوح مرقدشان از بين رفته

8 - مزار خانم آغا = زوجه صاحب مکیال المکارم

مرقد مرحومه خانم آغا زوجه صاحب مکیال المکارم
Image
Image


Image
در عالم رویا خیلی به محضر حجج الهی و ارواح صالحان می رسیدند و دارای رویای صادقانه بودند
جده سید و مادرمادربزرگ سید و مادر دایی ها (حاج اقامحمد وحاج اقا عباس و..) و خاله هاى مرحوم والد پسران و دختران صاحب مكيال بودند
مزارشان پایین سکوی مزار صاحب مکیال در پایین پای شان با فاصله دفن می باشند

9 - پسران ایشان حجه الاسلام سید محمد فقیه (وفات: ۱۱ رمضان ۱۳۹۲)

10 - حجه الاسلام سید عباس فقیه (وفات:۲۹شعبان ۱۳۹۰)



Image


واقعه تشرف صاحب مکیال به نقل از فرزندشان مرحوم آیت الله حاج سید محمد فقیه احمدآبادی :

غزلی از مرحوم والد (آیت الله سید محمد تقی فقیه احمدآبادی)
ای غایب از نظر، نظری سوی ما فکن
آشفته بین ز غیبت خود، روی مرد و زن

از بس که دور گشت زمان ظهور تو
نزدیک شد که جان من آید بُرون ز تن

گر بشنوم ظهور تو را بعدِ مردنم
از شوق، زیر خاک بدرّم به تن، کفن

از محنت زمانه و از جور روزگار
پابست غم نهانم و افسرده در الم

دارم نصیحتی ز خِرد، یاد، ای تقي!
فارغ شوی ز غصّه اگر بشنوی ز من

بگذر از این جهان که نیاید به کار تو
جز مهر حجّت بن الحسن، شاهد زمن

ماه رمضاني بود مرحوم آقا بر حسب عادت که سحرها همیشه برای نماز شب و مناجات با خدا بیدار بودند. بنده طفل بودم و مرحوم آقا عادتشان بر این بود وقتی بیدار می شدند می رفتند روی یک بام کوتاهی بود و ابتدا آیات اخر سوره عمران که مستحب است مومن وقتی برای نماز شب بیدار می شود این آیات را بلند بخواند:

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ (190) الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (191) رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ (192) رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ (193) رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ (194)

این آیات را می خواندند و می آمدند در اتاق برای سحری خوردن.

من شاید طفل 4 ساله بودم بیدارم می شدم و پهلوی ایشان می نشستم. یک شب که پهلوی آقا نشسته بودم در این منزل که منزل اقاست البته؛ منزل را نور گرفت؛ چنان نوری که نه نور خورشید بود، نه نور ماه بود و آن زمان هم برق نبود و نور عجیبی بود که من متوجه این نور شدم و مرحوم آقا سابقه دیدار امام عصر (منه السلام) را داشتند به دست و پا افتادند مثل وقتی که شخص بزرگی وارد مجلسی می شود و میزبان به دست و پای آن شخص می افتد، مرحوم آقا به دست و پا افتادند، به عجز و لابه افتادند و چیزی دیدند و چیزی گفتند و چیزی شنیدند؛ و من قابل این حرفها نبودم و طفل بودم و به بچگی دیدم که مرحوم اقا چندین مرتبه در همین خانه خدمت حضرت صاحب الامر منه السلام شرفیاب شدند و این رباعی را هم من گفتم:

یا رب به مقام شامخ صاحب امر
آسان بنما مشکل او در همه امر
تا آنکه کند ظهور با حشمت و جاه
گوید به جهانیان که لله الأمر

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم بقائمهم

در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re:خاندان حكيم عارف مير سيد محمد تقى لَـلـِه شاه اصفهانى

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 7:47 pm

خاندان حكيم عارف مير سيد محمد تقى لَـلـِه شاه اصفهانى محدوده مزارات سلسله جلیله خاندان بزرگ موحد ابطحی و زنان و فرزندان خاندان

Image


(32.6257596, 51.6888248)
مدفونین این قطعه
11- (آقا سید علی شعرباف)= پدر حکیم آیت الله مرتضی موحد ابطحی
سيدمحمدتقي لَلِه [/color]
همدرس ملاصدرا در نزد يك استاد معنوي (ملازمان شيرازى) بوده و به دعوت شاه عباس (بعدتعيين اصفهان به عنوان بايتخت) آمده بودند و قبلش
اجداد اين خاندان در شيراز بوده اند كه مرقدشان در پائين پاي شاه چراغ شيراز است
و توضيح آمدنشان به اصفهان قبلا بيان شده
است
از حکیم فرزانه و روحانی الهی ملا محمد تقی مشهور به لله این چنین یاد نموده اند: در کمال فضل وحال بود، قطع نظر از آگاهی معنوی صفای باطن هم داشت ؛ که کم کسی را دست دهد
وقتی از شیراز به اصفهان آمد؛ فقیر (مؤلف) به خدمت اورسید: حقا که مکی بود در لباس بشر در رقت طبع و سخن فهمی و سخن شناسی مانند نداشت، این رباعی از دست:
با خلق به خلق باش و دشمن کن دوست
خلق نیکو دلیل خلق نیکوست
فیض واهب در خور استعداد است
باریکی این آب ز کم ظرفی جوست

Image


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
ادیب فرهیخته و عالم ربانی؛ ملا محمد تقی موسوی شیرازی اصفهانی؛
که جد امجد خاندان معظم موحد ابطحی اصفهانی بوده،
از آنجا خاندانشان مشهور به لله؛ گردیده بود که منصب تربیت شاهزادگان صفوی را داشته اند ، و ایشان نیز از نسل میرسید ابوطالب ملقب به سیف المعالى؛
از بزرگان سادات و رجال دینی و صاحب منصبان سپاه صفوی بوده؛ و او با سی واسطه به جناب ابراهیم مرتضی فرزند حضرت امام موسی کاظم علیه السلام شرف نسبت دارد.



12 -آقا سید محمد علی = پدر آقا سید علی

13 -آقا سیدمحمدحسین = پدر سید محمد علی

14 -حکیم فرزانه و روحانی الهی ملا محمد تقی مشهور به (لله)= پدر سید محمد حسین

Image


15 -دختر آیت الله مرتضی = (خانم سادات)

Image
ترویح می نماییم ایشان را به حمد و صلوات
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


16 - شهیده فاطمه طالقانی کتاب بارقه الهی

Image

(32.6254032, 51.6893398)

در زمانی که جنگ شده بود ماهشهر مملو از آوارگان جنگی بود
و والدین بارقه الهی برای تبلیغ رفته بودند ماهشهر و از داخل کانکس بلندگو کشیده بودند به کل شهر برای تبلیغات
و صبح والدین برای اداء نماز از کانکس خارج شده و به مسجد رفته بودند
و شهادت بارقه الهی دو روز بعد از شهادت دکتر بهشتی بوده است
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: خاندان حاج شيخ محمدعلى خوانسارى (كافى اصفهان)

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 8:39 pm

تکیه خاندان حاج شيخ محمدعلى خوانسارى (جد اعلای كافى های اصفهان)
Image
(خاندان كافي هست)

كافي هاى مختلف در اصفهان و يزد وخراسان و بقیه شهرها از نجف اباد وشهرستانهاى اصفهان به خوانسار و گلپايكان برگشته و نيز شهرهاى و آذربايجان و تهران هم از يك ريشه هستند و به اصلشان در كرمان برمي گردد

خاندان حاج شيخ محمدعلى خوانسارى (جد اعلای كافى های اصفهان)

17 - حاج شيخ محمدعلى خوانسارى (جد اعلای كافى های اصفهان)
18 - مشهد تقى
19 مشهدي علينفي
20 - مشهدي غلامرضا
21 - مشهدي عليمحمد
22 - حاجیه خانم نصرت چيت ساز
23 - حاج حسن آقا
24 - حاج حسين آقا
25 - (صابرزاده كاظميني) مادر شهیده مدفون به منى. و جده مادر سید.
(32.6257427, 51.6873838)
26 - حاجيه خانم فاطمه كاجى كه موضع مرقد زير منبع آب بلند آن نزديكي است

- مزار حاج محمد صراف خواجویی پدر شهیده منا. (چون نزدیک به بقعه ابوالمعالی کلباسی می باشد آنجا شماره ترتیب گذاشته ایم و اینجا یادآوری می نماییم
(32.6280474, 51.6866103)

Image
پنجاه متري ورودي ابوالمعالي بطرف قبله - قبر مرحوم حاج محمد صراف خواجويي (ميان درختكاريها) می باشد ولی در تسطیح سازی اخیر شهرداری متاسفانه سنگ قبر وجود ندارد



صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


viewtopic.php?f=2319&t=11951#p67945
حاج حسن اقا كافي= پدر والده سید
Image
(32.6258294, 51.6873442)

مرحوم عليمحمد شاوي) = (محمد کافی) پدر حاج حسن آقا کافی می باشند.
Image
(32.6257633, 51.6872939)


مزار پدر علیمحمد در وادی السلام می باشند که دوشنبه در برنامه اونلاین یاد می شوند.

27 - حاج آقا مرحوم طه کافی روحانی مجاهد اهل ورع و تقوی
(32.6253773, 51.6891094)
Image
آدرس: (32.6265943, 51.6911385)
28 - شهید ابو سعید کافی

Image
(32.6253773, 51.6891094)
به دست کومله ها اسیر و شکنجه و شهید شدند

ترویح می نماییم ایشان را به حمد و صلوات
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Rشهیدمحمدحسن هدایت اهل تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 9:01 pm

29 - شهید هدایت اهل تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام
Image
آدرس: (32.6260437, 51.6904958)

محمد حسن هدايت برادر خانم مرحوم آيت الله نجابت بود، و هكذا آن برادر كاروان دار او.
و پدرشان آيت الله ميرزا يحیي هدايت كه پدرخانم مرحوم نجابت بود. ذكر ايشان دركتاب اصحاب استجاره آمده است.
اصحاب استجاره صرف كساني به مسجد سهله رفته اند نيست
كساني است كه در مسجد سهله نتايجي گرفته اند ذكر شده اند
شايد برادرشان محل شهادت را مطلع شده باشند
خانه پدري شان در خواجو است
خدا رحمتش كند جوان خوبي بود وتصويرش را خانه مرحوم نجابت ديده بودم و با مرحوم آقا هم صحبتش شده بود با پدرشان هم مرحوم هدايت رفيق بوديم از شاگردان مرحوم قاضي بود و اصفهان كه مي رفتیم همديگر را مي ديديم ووو
رضوان الله عليهم
.........
ویژگی های یک شهید بی نشان و گمنام می پردازد که الگوی زندگی شهید تورجی بوده.

جوانی ۱۹ ساله که تمام رفتارهایش، الگوی دیگران بود. جوانی که خالصانه زندگی کرد و عاشقانه پرواز کرد. جوانی که مژده شهادت را از زبان امام زمان منه السلام خود شنید. شهید محمدحسن هدایت.

شهید تورجی زاده می گفت: در ایام انقلاب با محمد حسن آشنا شدم. او یکی از بسجی های مخلص و فرزند آیت الله هدایت بود.
تمام رفتارهای او برای ما الگو بود‌. هیچ عمل ناشایستی از او سراغ نداشتیم. اگر یقین می کرد عملی درست است انجام می داد.

در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قدم برداشتن هزینه دارد.

شهید تورجی ادامه داد:
اما مهم ترین خاطره ای که از او دارم مربوط به قبل از عملیات والفجر۱ است. یعنی فروردین ۱۳۶۲

شهید تورجی زاده ادامه داد: ما در یک گردان مستقر بودیم و در منطقه فکه شمالی حضور داشتیم.
فرمانده ‌گروهان ما گفت: هر دو نفر، دو ساعت به سنگر کمین، در جلوی خاکریز بروند و به داخل سنگر برگردند و دو نفر بعدی...
اول شب بود که فرمانده اعلام کرد، دو نفر به سنگر کمین بروند.
سوز سرما شدید بود. کسی بلند نشد. محمدحسن که یکبار به کمین رفته بود و باید استراحت می کرد از جا بلند شد و از سنگر بیرون رفت. قرار بود یک نفر دیگر همراهش برود اما کسی بلند نشد.
دو ساعت بعد فرمانده به چادر آمد و دو نفر را به جای محمد حسن فرستاد.
وقتی حسن برای استراحت به چادر برگشت، بوی عطر بود که با حضور او در چادر پخش شد، حتی برخی ها که خواب بودند بلند شدند و می پرسیدند کی عطر زده؟ این چه عطریه؟!
وقتی رفقا جستجو کردند معلوم شد این عطر از وجود محمدحسن است!
هرچی از او سوال می کردم که این چه عطری است فقط لبخند می زد و می گفت: بعدا بهت میگم

عصر روز بعد یکباره اعلام شد که کل گردان آماده حرکت باشند. عملیات والفجر۱ آغاز خواهد شد و گردان ما خط شکن عملیات خواهد بود.
رفقا با خوشحالی همدیگر را در آغوش کشیده و خداحافظی و حلالیت می طلبیدند. وسایل جمع شد و بعد از استراحت، نماز مغرب را خواندیم و حرکت کردیم.
قبل از حرکت محمد حسن را در آغوش کشیدم و خداحافظی کردم.
حسن یک کاغذ از جیبش در آورد و در جیب پیراهن من گذاشت و گفت: تا فردا این برگه را نخوان. بعد حرکت کردیم.

تورجی در نوار کاست ادامه داد: ما به خط دشمن زدیم و نیمه های شب از کانال محل استقرار نیروهای دشمن عبور کردیم. کار در محور ما خوب پیش می رفت، اما محورهای شمال و جنوب ما نتوانسته بودند از خط دشمن عبور کنند.
دستور عقب نشینی صادر شد. قبل از روشن شدن هوا مجوز شدیم به عقب برگردیم.
عملیات ادامه داشت اما نیروهای ما قبل از ظهر فردا به مقر قبلی برگشتیم.
سراغ رفقا را گرفتم. بیش از نیمی از بچه های گردان برنگشته بودند. برخی مجروح، برخی شهید، برخی ها جامانده بودند.
نگاهم به برگه داخل جیبم افتاد. یاد محمدحسن هدایت افتادم. برگه را برداشتم و خواندم. آنقدر حالم گرفته شد که قابل بیان نبود.
در آنجا نوشته بود: وقتی شب قبل، برای سنگر کمین حرکت کردم، منتظر بودم یک نفر دیگر از بچه ها با من بیاید. در نزدیکی سنگر کمین احساس کردم یک نفر پشت سر من می آید. وقتی به سنگر رسیدم، نفر بعد هم رسید.
شخصی که پشت سر من به سنگر کمین آمد وجود نازنین امام زمان عج الله بود.
آقا مرا در آغوش گرفت و مدتی با من صحبت کرد. من عطر نداشتم و نزدم. بوی عطری که شما حس کردید، نتیجه در آغوش گرفتن مولا بود.
بعد آقا خداحافظی کردند و فرمودند که فرداشب مهمان جد ما سیدالشهدا خواهی بود.
شهید تورجی ادامه داد: این نامه را که خواندم از جا بلند شدم و به دنبال محمدحسن گشتم. هیچ کسی از او خبر نداشت.
تا اینکه یکی از رفقا گفت: من دیدم که او شهید شد، توی عقب نشینی پیکرش را به عقب آوردیم
در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مزار آیت الله شمس‌آبادی و مزارات کنار و اطراف بقعه ایشان

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 11:28 pm

30 - حضرت آیت الله حاج میرزا سیّدابوالحسن آل رسول (شمس‌آبادی) و مزارات کنار و اطراف بقعه ایشان

Image

آدرس: (32.6251785, 51.6891949)

فرزند آقا سیّدمحمّدابراهیم بن عبداللّه بن میرمحمّد علیّ بن میر سیّدمحمّد موسوی شاهاندشتی مازندرانی اصفهانی، عالم فاضل فقیه زاهد، از علمای مشهور اصفهان در عصر حاضر در سال ۱۳۱۹ق در اصفهان متولّد گردید
ایشان سرانجام در ۷ ربیع‌الثّانی ۱۳۹۶ق توسّط افراد ، در هنگام طلوع فجر از نزدیکی مسجدی که در آن نماز می‌خواند ربوده شد، و در نزدیک درچه پیاز شهید گردید. مردم اصفهان، پیکر او را با شکوه فراوان تشییع، و به تخت فولاد برده، نزدیک لسان‌الارض مدفون نمودند، و ایشان به شهید اصفهانی معروف، و بقعه‌ای بر مزار ایشان بنا شد. ایشان اوّلین شهید تکیه شهدا (گلستان شهدا) در تخت فولاد اصفهان به شمار می‌روند

صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


31 - مزار مرحوم آیت الله مشکات صاحب تشرف در تکیه خوانساری
(32.6251785, 51.6891949)

Image

viewtopic.php?f=2319&t=11662&start=10#p67948

در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

32 - مزار آیت الله شیخ مهدی مظاهری

Image

Image



آدرس: (32.6254032, 51.6893398)

مظاهري ها از نسل حبيب بن مظاهر و اصالتا تيراني هستند
مجالس گرم ایشان بسیار مورد استقبال جمیع مومنین و مومنات قرار داشت
برنامه هاى عرفه ايشان ودعاى كميل سحرهاى جمعه ووو
در مسجد جامع+ مسجد سيد + مسجد حكيم ووو
مجالس ابوحمزه چهارساعت ونيم در مسجد جمعه طول مي كشید وبعد توفيق الهي با همت مؤمنين ومؤمنات آن مجالس برپا و استمرار داشت
ابتداى مجالس درتخت فولاد بود و در تكيه بروجني ها كه محلش كنار مرقد شمس آبادي بود
در برگزاری مجالس ایشان بعضی از حاضرین در مجالس شان درک حضور حضرت مولا منه السلام را نموده اند
سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

33 - شهید آیت الله اشرفی اصفهانی

Image

Image

(32.6254032, 51.6893398)


عطاءالله اشرفی اصفهانی (۱۲۸۱-۱۳۶۱ش) روحانی شیعه و نماینده امام خمینی در استان کرمانشاه و امام جمعه آن شهر بود. وی مسئولیت حوزه علمیه کرمانشاه را به عهده داشت و حوزه خواهران را نیز در این شهر راه‌اندازی کرد.

تلاش برای وحدت میان شیعه و اهل سنت از فعالیت‌های او بود. او در جریان برگزاری نماز جمعه به دست سازمان مجاهدین خلق ترور شد. او یکی از امامان جمعه‌ای است که در ایران، به شهدای محراب مشهورند.
عطاء الله اشرفی اصفهانی در سال ۱۲۸۱ش در خانواده‌ای روحانی در خمینی‌شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش میرزا اسدالله، ‌فرزند میرزا محمد جعفر از منبریان و امامان جماعت و جد بزرگش از علمای جبل عامل بوده است. تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مدرسه «نوریه» یاد گرفت. در نه سالگی کتاب نصاب الصبیان را حفظ کرد. در ۱۲ سالگی جهت ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و دروس ادبیات و سطح فقه و اصول و نیز یک دوره درس خارج اصول را در درس سید مهدی درچه‌ای، سید محمد نجف‌آبادی، فشارکی و میر سید حسن مدرس شرکت کرد.
ساده‌زیستی: اشرفی اصفهانی زندگی بسیار ساده‌ای داشت و بعد از پذیرفتن مسئولیت امامت جمعه کرمانشاه هم زندگی‌اش تغییری نکرد. او در خانه‌ای بسیار کوچک و قدیمی زندگی می‌کرد و در پاسخ به اصرار اطرافیان برای تعمیر خانه می‌گفتند: «خانه‌های مردم را هواپیماهای عراقی خراب کرده‌اند و بندگان خدا زیر چادرها زندگی می‌کنند، [آن وقت] شما می‌خواهید خانه را تعمیر کنید. پولی را که برای گچ می‌خواهید بدهید، به جنگ‌زده‌ها بدهید [که] ثوابش خیلی بیشتر است».

ارتباط با خدا: فرزندش می‌گوید: "در مدت شانزده یا هفده سالی که با ایشان بودم، یک شب ندیدم که نماز شب ایشان ترک بشود". همچنین امام خمینی در تجلیل از او گفت: "هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌افتم»".

صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

34 - مزار حاج آقا رضا هرندی صاحب تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام درب مدرسه جده کوچک
آدرس: (32.6255936, 51.6889525)
Image
viewtopic.php?f=2319&t=11662&start=10#p63503
viewtopic.php?f=2319&t=11266#p60459

در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است


سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مزار مرحوم آخوند کاشی

پستتوسط najm155 » سه شنبه دسامبر 17, 2024 11:56 pm

35 - مزار مرحوم آخوند کاشی

Image

(32.6261713, 51.6887799)

آخوند کاشی نزد عالمانی چون آقا محمدرضا قمشه ای، ملاحسن نوری و ملا عبدالجواد خراسانی شاگردی کرد و خود نیز شاگردانی چون سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسن مدرس و حاج آقا رحیم ارباب تربیت نمود. وی علاوه بر فلسفه در ریاضیات، نجوم، هیئت، فقه و عرفان نیز تبحر داشت. او فلسفه را با عرفان در می آمیخت و از وی کراماتی نیز گزارش شده است.
آقا نجفی قوچانی، حاج آقا رحیم ارباب و برخی دیگر از علما در شرح احوال آخوند کاشی نقل کردهاند که «هر نیمه شب نمازی چنان با سوز و گداز می خواند و بدنش به لرزه می افتاد که از بیرون حجره صدای حرکت استخوانهایش احساس میشد.»
آخوند کاشی در ۱۲۸۶ق از کاشان به اصفهان رفت و در مدرسه جده کوچک به صورت مجردی اقامت گزید
وی در اواخر عمر به مدرسه صدر بازار رفت و در آنجا به تعلیم پرداخت.

کاشانی علاوه بر فلسفه در ریاضیات و نجوم و هیئت و فقه نیز تبحر داشت.

او معاصر جهانگیرخان قشقایی بود و هر دو در مدرسۀ صدر به تدریس فلسفه اشتغال داشتند و حضورشان موجب رونق فلسفه در حوزه فلسفی اصفهان و رواج فلسفه ملاصدرا گردید، به نحوی که طلاب از شهرها ایران و دیگر کشورها در حلقۀ درس آن دو حاضر میشدند.

کاشانی اهل عرفان بود و فلسفه را با عرفان در می آمیخت. کراماتی از او نیز گزارش شده است
مرحوم آیت الله آقا سیّدجمال الدین گلپایگانی (قدس سره) فرموده بودند:
من در دوران جوانی که در اصفهان بوده ام، نزد دو استاد بزرگ: مرحوم عالم رباني آخوند کاشی وعلامه عارف جهانگیر خان، درس اخلاق و سیر و سلوک می آموختم، و آنها مربّی من بودند.


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

36 - مزار شیخ اسدالله قمشه ای
Image

(32.6261713, 51.6887799)

شيخ اسدالله قمشه اى كه پايين پاى قبر آخوند کاشی است و تخلص به "ديوانه" و غزلهاى آبدار عرفانى دارند
یک شعر هم روی قبرش نوشته
عاقل اگر چه عاقبت از جوی بگذارد
اما مسلم است که دیوانه وار نیست
در ۳۴ سالگی وفات نموده اند
و آن مراتب علم و حکمت و عرفان را داشته اند
شیخ اسداللّه حکیم قمشه‌ای فرزند مشهدی جعفر، از اجله حکماء در حدود سال ۱۲۹۷ق در شهرضا متولّد شد، و در مولد خود نزد حاج میرزا نصراللّه حکیم قمشه‌ای به تحصیل پرداخت، و ادبیّات، فقه، کلام، منطق و حکمت را فراگرفت؛ سپس به اصفهان آمد، و در مدرسه صدر، به تدریس حکمت و ریاضیّات قدیم و جدید پرداخت.
انواع خطوط، خصوصا شکسته را خوب می‌نوشت، و زبان فرانسه را بدون استاد آموخته بود. استاد شیخ محمّدباقر الفت درباره وی گوید: «وی در علوّ طبع، حدّت ذهن، قوّه حافظه و جمیع فضایل، اخلاقش به درجه‌ای بود که چنین گوهری گران‌مایه، کمتر زیب عالم انسانیّت گشته است». سرانجام در ۱۸ ذی‌قعده ۱۳۳۴ق در عنفوان جوانی در ۳۶ سالگی وفات یافت، و در تکیه ملک در تخت فولاد، نزدیک قبر آخوند کاشی مدفون گردید. از تالیفات او کتاب علم الاشیاء است که جهت محصلّین مدارس جدید تالیف نموده، و به چاپ رسیده است. شعر نیز می‌سروده و «دیوانه» تخلّص می‌نموده، قسمتی از اشعارش در کتاب دانشنامه به طبع رسیده است. از اشعار او است:
"خوش‌تر ز روزگار جنون روزگار نیست•••نیکوتر از دیار محبّت دیار نیست"
"عاقل اگر چه عاقبت از جوی بگذرد•••امّا مسلّم است که دیوانه‌وار نیست


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مزار مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 8:16 am

37 - مزار مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب
(32.6261908, 51.6877985)

Image


Image

رحیم ارباب (زادهٔ ۱۲۵۹ در چرمهین - درگذشتهٔ ۱۹ آذر ۱۳۵۵ در اصفهان) معروف به حاج آقا رحیم ارباب، فقیه و مجتهد شیعه و عارف اهل
اصفهان بود. او فرزند علی پناه (مشهور به ارباب حاج آقا فرزند ملا عبدالله شیرانی) بود. وی در کسوت روحانیت بود ولی به رسم ایشان عمامه نگذاشت و همیشه با پیروی از استادش میرزا جهانگیرخان قشقایی کلاه پوستی بر سر می گذاشت. گفتنی است که او فقط هنگام نماز به رسم نیاکانش عمامهای کوچک به سر می گذاشت.
شبیه ملا حسینقلی همدانی با این که چند صد نفر فقیه با عمامه پای درس شان می نشستند ولی ایشان عمامه نمی گذاشتند
احترام به استادان
ارادت و عشق حاج آقا رحیم به استادانش، به خصوص جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی به حدّی بود که نظیرش در کم‌تر کسی دیده شده است وی در خدمت آن دو بزرگوار می‌ایستاد تا بگویند: آقا رحیم، بنشین! آن وقت با ادب در حضور آنان می‌نشست «نکته مهمی که در زندگی ایشان قابل توجه است و به عنوان اُسوه‌پذیری از آیت‌الله ارباب می‌توان نام برد، این است که در مورد خدمت به استادش، جهانگیرخان این‌گونه بود که کلیّه وسایل زندگی و خوراک ایشان را تهیه و غذای ایشان را آماده می‌کرد و حتی لباس‌های ایشان را با نهایت احتیاطی که طبیعت او بود، می‌شست آن‌گاه اگر اجازه می‌داد از خدمتش مرخص می‌شد.»
احترام به سادات
ایشان در خصوص سادات احترام ویژه‌ای قائل بود:
یکی از خصوصیات ایشان این بود که جلوتر از سادات، مطلقا راه نمی‌رفتند حتی اگر کسانی عنوان شاگردی داشتند و سیّد بودند، حتماً باید آن سیّد جلو برود آیت‌الله ارباب آن‌قدر برای سادات ارزش قائل بودند که به دستور ایشان، در مدرسه امام صادق (علیه‌السّلام) (چهار باغ) انجمن سادات تشکیل شد و به سادات اعلام کردند اگر عمامه نگذاشته‌اید، لااقل دگمه سبزی به لباستان بگذارید، زیرا دیگران موظفند احترام سادات را داشته باشند.
عبادت
آیت‌الله ارباب شب‌ها دیر به خواب می‌رفت و زود بیدار می‌شد شب‌های تابستان که همه در حیاط خانه می‌خوابیدند، ایشان نیمه‌های شب بیدار می‌شد، به پشت بام می‌رفت و مشغول نماز شب می‌شد.
«نمازهای ایشان، بدون استثنا در اول وقت بود تنها در یک مورد نماز را تاخیر می‌انداختند، آن‌هم به هنگامی بود که مهمانانی از سنخ خود داشتند یا در جایی مهمان بودند که معمّمین دیگری نیز در آن‌جا بودند بی‌شک، به خاطر آن‌که مبادا آن‌ها را در شرایطی قرار دهد که موظّف به اقامه نماز جماعت با ایشان باشند، از این کار کراهت داشتند مشرب اخلاقی آن بزرگ، آن چنان بسیط و عام بود که نمی‌خواست کم‌ترین بار خاطری برای همگِنان باشد.
مسلمانی بود با شناختی کامل که ذرّه ذرّه وجودش با آن عجین بود به هنگام نماز و دعا، در صدای لرزانش آن چنان استحکام و ایمانی بود که هر شنونده‌ای را به لرزه می‌انداخت و در بیانش چنان متانت و منطقی بود که هر مدّعی را آرام می‌کرد توحید او تمام بود و زبانش جز حمد و شکر ایزد تعالی چیزی نمی‌گفت در همه عمر، حتی یک بار سخنی که بوی ناشکری و نارضایی از آن به مشام برسد، شنیده نشد، حتی در مواقعی که نزدیک‌ترین کسانش درمی‌گذشتند، با ایمان مطلق، انالله می‌گفت و می‌گذشت.

https://www.google.com/url?sa=t&source= ... jlrwMha5fU



صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


38 - مقرب ترین شهید

شهیدی که خودش را روی نارنجک انداخت و شهید شد و بقیه همرزمانش زنده بمانند

در همین محدود بیرون خیمه
مرقدش در قطعه بین قطعه اول شهدا (شهدای کردستان اول جنگ) تا قبل قطعه شهدای والفجر ۱۰ و مرقد آیت الله ارباب می باشد
یکی از شهدا که الان اسمشان یادم نیست
مرقدش زیارت کردنی است يك نفر اهل مکاشفه ميگفت يكوقتي آمدم زیارت شهدا
به شهدا خطاب کردم که هر کدامتان
مقرب ترید بیاید به خوابم
و همانجا دراز کشیدم و عبایم را روی سرم کشیدم
دیدم شهيدي آمد و بعد قبرش را پیدا کردم
همان نزديکي بود
داستان شهادتش این که در جمع رزمندگان بوده و ناگهان خمپاره 60 یا نارنجك میانشان توسط دشمن انداخته مي شود
او سریعا خودش را را روي آن مي اندازد تا خودش شهید شود و بقیه محفوظ بمانند و این بوده است درجه امتيازي برای او شده بود
با این که قاعده این است که در زمان پرتاب نارنجک همه باید فرار کنند



صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مزار فاضل هندی،(اصفهانی) و مزارات اطراف ایشان

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 2:02 pm

39 - مزار مرحوم شیخ بهاءالدین اصفهانی، (معروف به فاضل هندی، فاضل اصفهانی)

Image
(32.6262758, 51.6869137)
شیخ بهاءالدین اصفهانی، (معروف به فاضل هندی، فاضل اصفهانی و بهاءالدین محمد)، از علمای بزرگ شیعه در قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری می باشد. جایگاه ویژه وی به علت تألیف کتاب کشف اللثام در شرح قواعد الاحکام علامه حلی است، به گونه ای که وی را کاشف اللثام می خوانند.

Image

فاضل هندی
عمده شهرت فاضل هندي
به اين بوده كه قبل از بلوغ مجتهد بوده اند
علت شهرت به هندي بوده
كه پادشاه هند براى حرمسراى خودش مجتهدي را مي خواسته كه بالغ نباشد و ايشان انتخاب مي شوند
بعد جندسال بيان احكام يك روز از حرمسرا بيرون مي ايند كه در حالي كه چشمهايشان را كرفته بودند و به پادشاه مي گويند من الان بالغ شده ام و بعد از اين به اصفهان برگشته و مدارج علمي را تكميل مي كنند
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... HIyqYIHYrc


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

40 - آیت الله سید محمدحسین خراسانی اهل تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام بوده اند
آیت الله سید محمدحسین خراسانی صاحب تشرف بوده اند
پدر آیت الله سید محمدرضا كه از اصحاب تشرفات هستند وواقعه شان بيان شده. محل تشرف در اوايل تخت فولاد خیابان فيض
41 - آیت الله سید محمد رضا خراسانی
Image
Image


زعیم حوزه علمیه قبل از انقلاب
او در فراگیری علوم الهی نزد استادانی چون آخوند ملا عبدالکریم گزی، آقا سید محمدباقر درچه ای، شیخ محمدرضا مسجدشاهی، و آخوند ملا محمد کاشانی به درس نشست. وی قبل از ۳۰ سالگی به مقام اجتهاد نائل آمد و اهتمام فراوان در حفظ و ادامه فعالیت مدارس علمیه اصفهان از خود نشان داد، که از آن جمله میتوان به جلوگیری از تخریب مدرسه صدر بازار، احداث کتابخانه مدرسه صدر بازار به نام کتابخانه رضویه، و تشکیل درس خارج فقه و اصول در مدرسه چهارباغ اشاره نمود


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

42 - مزار آیت الله نائینی - فاضل نائینی
آیت الله نائینی یا فاضل نائینی در جوار مزار فاضل اصفهانی مدفون می باشند
Image

صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

43 - مزار مرحوم سيد زين العالدين ابرقوئي اهل تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام و از اولياى الهى قرن اخير
تشرف در منزلشان بوده، ان شاء الله محل خانه شان را پيدا كنيم به عنوان مشهد اثر مي رويم

(32.6258802, 51.6867420)
Image
(32.6258802, 51.6867420)
مرحوم سید زین العابدین طباطبائی ابرقوئی
عالم زاهد فاضل متقى، و محدث خبیر، ادیب شاعر، از اجله‏ ى شاگردان آقا سید محمد باقر درچه ‏اى، و آخوند كاشى، و آقا شیخ محمد رضا مسجد شاهى، و جمعى دیگر از فحول دانشمندان بود. مردى خلیق و مهربان، و از جمله كسانى بود كه عملا درس دین و اخلاق به مردم مى‏ آموخت، مستحبى را از مستحبات ترك نمى‏كرد، و مكروهات را عملا جزو محرمات مى‏ دانست. در هشتم ماه صفر سال 1372 به سن متجاوز از هفتاد سال وفات یافته، در تخت فولاد مدفون گردید.
كتب و رسائل عدیده نوشته، از آن جمله: 1- تریاق اعظم 2- ولایة المتقین، در تقوى و فضائل امیرالمؤمنین علیه‏السلام به طبع رسیده. علامه امینی قدس سره در مورد این کتاب ارزشمند می‌فرماید: «من کتاب فارسی کم‌تر می‌خوانم ولی کتاب ولایت المتقین را تا به حال دو مرتبه خوانده‌ام؛ هر وقت می‌خواهم با روح آن مرد بزرگ (مرحوم ابرقوئی) مانوس شوم، این کتاب را مرور می‌کنم

http://shialibrary.blog.ir
دستورالعمل آیت‌الله ابرقویی برای سیر و سلوک/ صحنه‌های روز عاشورا را از حجره‌اش دید
برای شما می‌گویم چیزی را که اگر به آن عمل کردید به سعادت ابدی می‌رسید و مقرب درگاه خداوند خواهید شد و هیچ زاهد، عابد، عالم، صاحب ریاضت و کرامت به مقام قرب الهی نرسید و غبار از چشم و گوش و زبانش پاک نشد مگر اینکه این معجون را رعایت کرد.
آیت‌الله سید زین‌العابدین طباطبایی(ابرقویی) در سال 1308 قمری مصادف با 1266شمسی در ابرقو متولد شد و در نوجوانی برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه اصفهان هجرت کرد و از محضر اساتیدی چون آیت‌الله شیخ عبدالحسین نجفی، آیت‌الله میرزا محمدصادق خاتون‌آبادی، آیت‌الله آخوند ملأ محمد کاشانی قدس سره و ... بهره می‌برد و شاگردانی همچون آیت‌الله سید اسماعیل هاشمی تربیت کرد.علاوه بر شئونات جامع علمی و فقهی علمای آن دوران، آنچه موجب تمایز آن بزرگوار با دیگران بود اول تقوی و پرهیزگاری در حد اعلا و عمل به روایات اهل‌بیت(علیه السلام) و سلوک عارفانه، دوم محبت و معرفت به ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) و سوم احسان و نیکوکاری، همراهی و همدلی با محرومان، تلاش در جهت رفع‌گرفتاری و برآوردن حاجات مردم و توجه ویژه به فقرا و یتیمان است؛ بهترین معرف برای شخصیت آن حکیم الهی کتاب «ولایت المتقین است» که در تقوی و ولایت ائمه هدی (علیهم السلام) نگارش کرده است.وی در نهایت ساده زیستی و قناعت زندگی می‌کرد، بسیار فروتن، بی‌آلایش، حلیم و بردبار بود، همچنین عارفی رقیق‌القلب، دلسوز و کانون حل مشکلات و گرفتار مردم بود و از طرفی جلالت و ابهت خاصی داشت و با صداقت و صراحت کامل آنچه لازم بود تذکر می‌داد و در عین حال شوخی طبع بود و با زبان ساده و شیرین‌سخن می‌گفت.
* کلام حکیمانه وی: عنوان می‌کرد: با مردمان زمانه به حسب حال و عقلشان معاشرت کنید؛ وی به خلوص نیت در اعمال بسیار اهمیت می‌داد به طوری که اخلاص در رفتار و گفتارش موج می‌زد و می‌گفت «مثل آفتاب روشن است که هرکس اسیر حیثیات شود دائماً دچار غم و رنج و آفت و بلا گردد و در نظر حق بی وقار و بی‌اعتبار می‌شود؛ اگر قدمی از روی حقیقت و اخلاص بردارد، کائنات را تصرف فرماید و آن را سر تواضع به آستان موالیان حقیقتاً بساید، تاج کرمنا بر سر نهد و به اوج تقوی پرواز کند»از سروده‌های وی ابیات زیر در دست است:هرکس ندید غیر خدا او موحد است/حق با علی ندید جدا او موحد استو آن کس که هست عاشق جاه و ثنای خلق/ فرعون نفس را به خدا او موحد است* دیدن صحنه‌ها کربلاروزی آیت‌الله طباطبایی از وصف کربلا و روز عاشورا برای دوستان تعریف می‌کردند و گفتند : شبی که در حجره مشغول زیارت عاشورا بودم، در سجده شکر زیارت حالم منقلب شد و کربلا با آن صحنه‌های روز عاشورا و امام حسین (علیه السلام) را دیدم و غش کردم تا نزدیک به ظهر در حال غش و یا از خود بی‌خود بودم؛ از ایشان سؤال شد چه دیدید؟ اما در جواب گویا طاقت گفتن نداشتند.
زین‌العابدین ارادت مخصوصی به حضرت علی(علیه السلام) داشت و توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام) و خصوصاً زیارت عاشورا را به طور مکرر توصیه می‌کرد و بیان می‌کرد: گشایش در جمیع امور موقوف به محبت و معرفت آل عصمت است، ولایت ایشان نمکزاری که هر چیزی را پاک و هر بی‌مزه را ملیح و خوش طمع و باران رحمتی است که هر شوره‌زاری را بستان و هر آتشی نمرودی را گلستان می‌کند، ولایت ائمه اطهار زاد و توشه راه است»عمق ارادت و اعتقاد و محبت آن عارف واصل به ساحت طیبه ائمه اطهار(علیهم السلام) در این رباعی معروف او موج می‌زند:جز صبر از هجوم بلا نیست چاره‌ای/ غیر از رضا بسر قضا نیست چاره‌ایخواهی اگر نجات ز امواج حادثات/ جر التجا به آل عبا نیست چاره‌ای* دستورالعملی برای سعادتفرزند آیت‌الله طباطبایی می‌گوید: در یک سفر به اقلید یکی از اهالی که از روحانیون بود با قسم و گریه درخواست دستورالعمل کرد تا اینکه ایشان زمینه را مساعد دیدند و وعده دادند که «برای شما می‌گویم چیزی را که اگر به آن عمل کردید به سعادت ابدی می‌رسید و مقرب درگاه خداوند خواهید شد و کسی به مقام انسانی، کرامت، فضیلت، شرافت و شرح صدر نرسید و پرده و غبار از چشم و گوش و زبانش پاک نشد مگر اینکه به رمز و این تریاق اعظم پی برد».
وی افزود: خلاصه چند روز در چندین جلسه در حول آن موضوع صحبت کردند و حاضرین را هر چه بیشتر مشتاق و آماده پذیرش می‌کردند، و در جلسه دیگری چنین گفتند «عمل به این دستور، زمان و مکان خاصی ندارد بلکه در هر زمان و در هر مکان که باشید نباید از آن غافل شوید و هیچ زاهد، عابد، عالم، صاحب ریاضت و کرامت به مقام قرب الهی نرسید مگر اینکه این معجون را رعایت کرد» و وعده دادند آماده شوید فردا آن را می‌گویم و جلسه ختم شدفرزند آن عالم وارسته عنوان کرد: در جلسه موعود همه مشتاقانه برای پذیرش و عمل به آن آماده شدند و در حالی که همه خیره شده و مبهوت بودند آیت‌الله طباطبایی گفت «تقوی، تقوی، تقوی» و بعد از چند دقیقه که اتاق را سکوت محض حکم‌فرما بود اضافه کرد «هیچ کجا هیچ‌چیز از دنیا و آخرت برای انسان میسر نمی‌شود و چاره نیست مگر آنکه برود در خانه ائمه اطهار (علیهم السلام)».* شفای بیمارهمچنین فرزند وی عنوان کرده است: فرزند یکی از علمای بزرگ که از طلاب بزرگ بود سخت مبتلا به جنون شده بود به طوری که مدت‌ها با طناب دست و پای او را بسته بوده، از شفای او مأیوس شده بودند و پدر او از پدرم شدیداً درخواست کرده بود که کاری برای فرزند بیمارش بکند بالأخره روزی را معین کردند که جهت دعا و درخواست شفای او از خداوند متعال به منزل ایشان بروند.
وی بیان داشت: در روز موعود به اتفاق چند نفر از دوستان به عیادت مریض رفتند و آن جوان مریض را به سختی با دست و پای بسته از محبس خود می‌آورند، پدرم به دوستان خود دستور می‌دهند که با حضور قلب و حالت توجه مشغول خواندن سوره حمد شوند و خود ایشان دست بر سر بیمار گذاشتند و مشغول ذکر شدند و پس از چند دقیقه آن دیوانه به خواب رفت، حاضران خوشحال شدند که با حواس جمع می‌توان دعا را ادامه دادفرزند آیت‌الله طباطبایی در ادامه تعریف می‌کند: پس از لحظاتی که همه در اثر حالت پدرم به گریه افتاده و خصوصاً والدین و عیال آن جوان کاملاً منقلب شده بودند، آن دیوانه که در خواب بود بدنش خیس عرق شد که ناگهان پدرم دستور دادند تا بند را از دست و پای او باز کنند هرچند به این دلیل که اگر طناب را باز کنند و بیدار شود همه را اذیت می‌کند پدر بیمار از این کار ترس داشت اما طناب را باز کرد و حاضرین با نگرانی منتظر بیدار شدن او شدند؛ اما زمانی که بیدار شد برخاست، نگاهی به اطراف اتاق کرده و سلام عرض کرد ناگهان از وضع خودش که لباس‌های پاره‌پاره پوشیده تعجب کرد، فوری عبا و عمامه او را آوردند و پدرم در کنار او نشست و او را قانع کرد که تو سخت بیمار بوده‌ای و ما به عیادت شما آمده‌ایم.
* مرجع رفع اشکالات فقیه سید عبدالحسین میرلوحی (یزدآبادی) خدمت آیت‌الله طباطبایی ابرقویی رفت و گفت: دیشب در عالم رؤیا در حالی که مشغول آبیاری بودم، حضرت ولی‌عصر (ع) را دیدم و پس از پاره‌ای گفتگوها، دامن ایشان را محکم گرفتم و عرض کردم «یابن رسول‌الله! مرا راهنمایی کنید که در امور و مسائل فقهی که اشکال پیش می‌آید کجا روم و چه کنم»، حضرت فرمودند «در چنین مواقعی به دو نفر رجوع کن سید زین‌العابدین طباطبایی ابرقویی یا حاج میرزا علی آقا شیرازی و الآن نزد سید زین العابدین رفته و بگو، حضرت گفتند کتاب رساله عملیه دست خط مرحوم مجلسی که در جلد پارچه‌ای نگهداری می‌شود به من بده تا مطالعه و عمل نمایم؛ آیت‌الله طباطبایی که تا آن لحظه کسی را از وجود چنین رساله‌ای آگاه نکرده بود، با کمال احترام آن رساله را در اختیار این عالم جلیل‌القدر گذاشت مجموعه آثاری که از دست خط ایشان به جا مانده شامل بیت رساله و اثر است که در زمینه‌های اخلاقی، عرفانی، کلامی فقهی است، وی در هشتم ماه صفر در سال 1372 قمری مصادف با 1330 شمسی در حالی که از قبل مقدمات سفر را مهیا کرده بود دعوت حق را لبیک گفت.
مردان خدا از نظر خلــــــق نهان‌اند/ خـــــــــــود را ننماید به کس تـا بتوانند
در گوشه‌ای از ملک جهان کرده اقامت/ بیدار ز اوهـــــــــــــــام و مبرا ز گمانند
سر دفتر هـــــر علم و کمال‌اند ولیکن/ جز لفـــــــــظ محبت ننویسند و نخوانند
زيارت عاشورا در آفتاب، و شفاي بيماري فاميل آقا زين العابدين ابرقويي
يكي از فامليهاي نزديك آقا سيد زين العابدين ابرقويي، سخت دچار دل درد مي شود. تا حدي كه خون از گلوي او بيرون مي آيد! دكترها مأيوس شدند و دستور
حركت به تهران و انجام عمل جراحي دادند.
چون خبر را به آقا سيد زين العابدين رساندند و درخواست دعا و توسل نمودند، ايشان به فرزندان خود دستور دادند كه وضو بگيرند و در ميان آفتاب مشغول زيارت عاشورا بشوند، و شفاي او را بخواهند و خود ايشان هم مشغول مي شوند، پس از ساعتي ناگهان از اطاق خود بيرون آمدند و گفتند: شفا حاصل شد، برخيزيد و به مادرتان مژده دهيد كه خداوند برادرت را شفا داد.
يكي از علماي اصفهان، كه از ملازمين ايشان بودند، گفتند: آقاي سيد زين العابدين ختم زيارت عاشورا برداشته بودند، براي رسيدن به كمالات نفساني و رسيدن به درجه يقين. به اين جهت، آن حالات براي ايشان پيدا شده بود.
از اشعار اوست: جز صبر از هجوم بلا نیست چاره ‏اى‏ غیر از رضا به سر قضا نیست چاره ‏اى‏ خواهى اگر نجات ز امواج حادثات‏ جز التجا به آل عبا نیست چاره ‏اى‏


https://farsnews.ir/Provinces/1509273060000771825


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

44 - ملا محمد اسماعیل خواجویی از اساتید و مشایخ مسیر معارف الهی

Image
Image

(32.6274137, 51.6865325)

محمداسماعیل بن محمدحسین مازندرانی خواجویی اصفهان
خواجویی، ملامحمداسماعیل بن محمدحسین مازندرانی، طبری الاصل مشهور به خواجویی، حکیم و فقیه و متکلم شیعی قرن دوازدهم و ساکن محله خواجو در اصفهان بوده
او در انواع علوم زمان خود ماهر بوده و از حافظه‌ای قوی برخوردار بوده، و خطّ نستعلیق را خوش می‌نوشته است. این عالم عالی‌قدر، در دنیا به قلیلی از خوراک و پوشاک اکتفا کرده، و نظر خود را از ماسوی اللّه قطع نموده بود؛ لاجرم، مستجاب الدّعوه بود، و کراماتی از ایشان به ظهور رسید. در مقابل سخن حق، تسلیم و صاحب هیبتی عظیم بود. بزرگ و کوچک و شاه و گدا او را احترام می‌کردند و صاحبان جلالت و سلطنت، در تفخیم او دقیقه‌ای فروگذار نمی‌کردند. تا جایی که نادرشاه افشار با آن همه سطوت و صولتی که داشت، و به فضلاء و اعاظم علمای عصر خود اعتنایی نمی‌کرد، وی را مورد عنایت خاصّه قرار داده بود، و فرمان او را امتثال می‌کرد، در حالی که آن بزرگمرد، به مقام و عظمت نادر، بی‌اعتنا بود.
وی‌ با این‌که‌ در عصر پس‌ از ملاصدرا زندگی‌ می‌کرد، اما متأثر از او نبود. همچنین‌ در زهد و تقوا و اعراض‌ از دنیا و تأسی‌ به‌ سیرۀ‌ رسول‌ اکرم‌ (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌) و امامان‌ شیعه‌ (علیهم‌السلام‌) سرآمد عصر خود و نیز مورد احترام‌ همۀ‌ اقشار و اصناف‌ جامعۀ‌ روزگار خود بود، وی‌ همچنین‌ نزد نادرشاه‌ (۱۱۰۰ـ۱۱۶۰) منزلت‌ خاصی‌ داشت‌ و نادر به‌ توصیه‌های‌ او عمل‌ می‌کرد. آن بزرگوار محبت بسیاری نسبت به سادات و اولاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) داشت و کمال اخلاص خود را نسبت به آنان ابراز می نمود. محمدجعفر خواجویی‌ فرزند وی‌ و نیز نوه‌ خواجویی‌، محمداسماعیل‌ خواجویی‌ ثانی‌، بعدها از عالمان‌ و ادیبان‌ عصر خود شدند
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... yW284zYRtO


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Reمشهداثرحسینی علیه السلام و مزار بقعه ابوالمعالی و جهانگیر

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 3:03 pm

مشهد اثر حسینی علیه السلام و مزار مدفونین در بقعه ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان

مشهد اثر حسيني عليه السلام در تكيه ميرزا ابوالمعالى كلباسى نزد مرقد مادرِ قبركن

Image

Image

Image


جناب آيت الله آقاى حاج آقا حسين نظام الدينى اصفهانى رحمة اللّه عليه نوشته اند :
روزى منزل حاج عبدالغفور يكى از حاجى هاى موجه و ملازم آية اللّه حاج سيد محمد تقى فقيه احمد آبادى صاحب كتاب شريف مكيال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم عليه السلا بودم،
يكى از رفقاء ايشان به نام حاج سيد يحيى مشهور به پنبه كار مى گفت:
برادرم را كه مدتى بود فوت نموده در خواب ديدم با وضع و لباس خوبى كه موجب تعجب شگفت بود ، گفتم: داداش ديگر آن دنيا كلاه چه كسى را برداشتى؟
گفت : من كلاه كسى را بر نداشتم .
گفتم : من تو را مى شناسم اين لباس و اين موقعيت ازآن تو نيست،
گفت : آرى، ديشب، شب اول قبرِ مادرِ قبر كن (مرحومه بانو فاطمه فرهادی) بود
آقا حضرت سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين عليه السلام به ديدن آن زن تشريف آوردند و فرمودند :
به كسانى كه اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند
(خلعت: لباس فاخر كه قديم سلاطين به كسى باداش مى دادند و موجب رفعت مرتبه اش در دربارشان بود)
و من هم از آن عنايات بهره مند شدم
بدين جهت از ديشب وضع و حال ما خوب و اين لباس فاخر را پوشيده ام
از خواب بيدار شدم نزديك اذان صبح بود،
كارهاى خود را انجام داده و حركت كردم براى تخت فولاد قبرستان تاريخى و با عظمت اصفهان
براى تحقيقات سر قبر برادرم رفتم،
بعضى قرآن خوانها كنار قبر قرآن مى خواندند
از قبرهاى تازه پرسش كردم، قبر مادر قبر كن را معرفى كردند .
گفتم : كى دفن شده؟
گفتند : ديشب شب اول قبر او بوده،
متوجه شدم تاريخ با گفته برادرم در خواب مطابق است .
رفتم نزد آقاى قبر كن( در تكيه مرحوم آية اللّه آقا ميرزا ابوالمعالى استاد مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى و صاحب كرامات عجيبه كه محازى قبر آن زن بود) ، احوالپرسى نمودم
و از فوت مادرش را سئوال كردم .
گفت : ديشب شب اول قبر او بود .
گفتم : ايشان روضه خوانى مى كرد؟
روضه خوان بود؟
كربلا مشرف شده بود؟
گفت : خير،
سئوال كرد : اين پرسشها براى چيست؟
خواب خود را گفتم .
گفت : مادرم هر روز زيارت عاشورا مى خواند.
حاج عبدالغفور در تكيه آقا ميرزا ابوالمعالى بالا خانه اى داشتند كه هر وقت ايشان با رفقايشان مى رفتند تخت فولاد در اين اطاق منزل مى كردند،
روزى به اتفاق ايشان و مرحوم حاج آقا مصطفى فقيه ايمانى (پدراخوان آيات حاج آقا كمال وحاج آقا جلال و...) و حاج شيخ امير آقا و حاج آقا حسين مهدوى اردكانى . . . و جمعى از علماء و بزرگان و امام جماعتهاى اصفهان و رفقاء
با حاج عبد الغفور به تكيه آميرزا ابوالمعالى رفتيم،
حاج عبدالغفور قبر مادر قبركن را نشان داد و گفت:
مادر قبركن قبرش اينجاست كه امام حسين عليه السلام به ديدن او تشريف آوردند و خلعت دادند به كسانى كه اطراف قبر او دفن شدند . رضوان الله عليهم

توضيح:
اگرچه زيارت عاشورا فضيلت و آثار ممتاز خاصي دارد از جمله همين واقعه
اما اين واقعه به معنى آن نيست كه تشريف فرمايي و عنایت حضرتش مشروط به مداومت زيارت عاشورا منحصرا باشد
و عنايت حضرتش آنقدر واسع است كه
نظير آن را در مداومت به زيارت حضرتش (حتى در سلام و زيارت مختصر در پشت بام) مرحمت فرموده اند
مثل واقعه عيال استاد اشرف آهنگر در يزد وووو
فلذا مي توان گفت اين عنايت با مداومت بر زيارت حضرتش به هر نوعى ميسر باشد
وقتي زيارت از بعيد حضرات كه شخص تنهايي با ساختن صورت قبر (يا رسم كردن مربع روي خاك و...به عنوان نشان مرقد شريف ) بسيار مستحب است
ديگر چه برسد كه شخص بطور اونلاين هم متصل بوده و مضجع شريف را هم ببيند
و زیارت از بعيد بجا بياورد با ديدن و مشاهده عيانى حرم و مرقد شريف بطور اونلاين
و اين زيارت اونلاين كربلا ازنوع رسم مربع و اين مقدار مشاهده مرقد نمادين قطعا فضيلتش بيشتر است
وفقنا الله لمداومة زيارة الحسين مع آدابه و حق معرفته من قريب و بعيدـ
ورزقنا الله رؤيته وشفاعته وصحبته في الدنيا وعند الممات و في القبر والبرزخ و الآخرة.
ان شاء الله بر زيارت حضرتش اونلاين مداومت كنيد با توجه وآداب تا حضرت براى ما هم بيايند و هم مرقدمان مشهد آثار حسيني بشود

.
آمين رب العالمين


Image
ترویح می نمایم مرحومه مغفوره بانو فاطمه فرهادی را با صلوات بر حضرت محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله

صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

45 - مزار آیت الله میرزا ابوالمعالی کلباسی

Image

Image


آدرس: (32.6285234, 51.6869154)
میرزا محمّد مکنّی به ابوالمعالی کلباسی (نام ایشان مهجور افتاده، و در همه جا به کنیه شهرت یافته‌اند)، فرزند حاج محمّدابراهیم کلباسی خراسانی، عالم فاضل محقّق، مجتهد جامع، فقیه اصولی، جامع معقول و منقول، از اکابر علما و مجتهدین، محقّق مدقّق و دقیق‌الفکر، کثیرالتتبّع، در غایت زهد و تقوی. درباره زهد و ورع و احتیاط‌های شرعی ایشان بین‌ الخواص و العوام، حکایاتی منقول است که همگی، دلالت بر مقام او می‌کند. در شب چهارشنبه ۷ شعبان ۱۲۴۷ق در اصفهان متولّد شد، مقدّمات را نزد سیّدمحمّد باقر دهکردی و درس خارج را نزد آقا میرسیّد حسن مدرّس و آقا سیّدمحمّد شهشهانی طی نمود، و به اجتهاد نائل آمد.
در تذکره‌القبور درباره او فرماید: «مجلس آن مرحوم، مصداق حدیث حوارییّن و عیسی (علیه‌السّلام) بود که عرض کردند: مَن نُجالس؟ فرمود: مَن یُذَکَرکم اللّه رؤیته و یزیدکم فی العلم منطقه، و یرغّبکم فی الآخره عمله»
جمعی کثیر از بزرگان علماء و مجتهدین از شاگردان ایشان هستند که معروف‌تر از همه، مرحوم آیت‌اللّه العظمی حسین بروجردی (رحمه‌اللّه‌علیه) می‌باشد
يك جلسه تلاوت 41 حمد باعث گره گشایی از مشکلات مالی می شود
واقعه مال مرحوم ايت سيدمحمدباقرموحد ابطحی عموی مرکز بوده اند
ايشان دوران طاغوت كاري شبيه جهادسازندگي در ناحيه سرحدات اقليد راه انداخته بودند ساختن مسجد حسينه غسالخانه حمام و راه ووو
وروششان اين بود كه مردم را تهيیج مي كردند براى کار عمراني و خودشان هم هرماه مردم شروع به ساختمان مي كردند و با تشويق ملاكين براى دادن زمين و نيز خريد مصالح و وسايل با قرض اداره مي كردند بعد با توسلات قرضها را ادا مي كردند
يكبار قرض زیادي جمع شد و به نرخ تومان ان روز چند هزار برابر امروز قرضها جمع شده بود
وقتي مي آيند اصفهان
سحر بوده و مستقيم می آیند
تخت فولاد سرقبر ابوالمعالي متوسل مي شوند براى تاديه ديون
بعد اتمام ختم به خانه مادر (مرحومه حاجيه خانم منصوره سادات دختر آيت الله شهيد حاج سيد محمد تقی صاحب كتاب شريف مكيال المكارم و همسر آیه الله سید مرتضی موحد ابطحی رحمت الله علیه مي روند
سر صبحانه مادرشان كه از ورود و رسيدن به اصفهان و رفتن تخت فولاد خبر نداشتند و اصلا نمي دانستند ابوالمعالي رفته اند واصلا چه شكلي بوده ووو مي گويند
يك اقايي صبح امده بود به خوابم و اين قيافه داشت و گفت به آسيدمحمدباقر بگو
درست است كه من بخاطر رنجهايي در مقروض بودن كشيده ام در اين دنبا براى مقروضين وساطت مي كنم فرضشان ادا شود
اما حدي دارد مثلا هزارتومان (انوقت هزار تومان خيلي پول بوده) ده هزار تومان صد هزار تومان
اما اين امده يكجا از من يك میليون مي خواهد
و مرحوم عمو متعجب مي شوند كه كسي از سفرشان به اصفهان و رفتن به تخت فولاد و توسل در مرقد ابوالمعالي و مبلغ بدهي شان خبر نداشته است.
ضمن تبليغات دینی و بردن مبلغين ووو كارهاى عمراني مي كردند.

Image
46 و 47 - دو فرزند ابوالمعالی کلباسی
میرزا ابوالمعالی دختر آقامیرزا زین‌العابدین فرزند حاج سیّدمحمّدباقر حجّت الاسلام شفتی را به زوجیّت داشت، و از او، صاحب دو پسر (حاج میرزا جمال‌الدّین، و حاج میرزا کمال‌الدّین معروف به ابوالهدی) و یک دختر (که به زوجیّت حاج میرزا احمد ملاّباشی درآمد) می‌باشد.
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%A8%D9% ... 8%A7%D9%86



صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

48 - مرحوم آیت الله شیخ محمّدحسین اشنی
قودجانی ابن حاج ملّا محمّد بن حاج ملّاعلی، عالم کامل، فقیه متبحّر و صالح متّقی، در حدود سال ۱۲۸۵ در قریه «قودجان» گلپایگان متولّد شده و جهت تحصیل به اصفهان آمد و نزد میرزا ابوالمعالی کلباسی، میرمحمّدتقی مدرس، شیخ محمّدتقی آقانجفی و سیّدمحمّدباقر درچهای به تحصیل پرداخت. همچنین از محضر درس آخوند کاشی و احتمالاً جهانگیرخان قشقائی کسب فیض نمود. سپس به عتبات عالیات عزیمت نمود و احتمالاً خدمت آیات عظام آخوند خراسانی، سیّدمحمّدکاظم یزدی، شیخ فتحالله شریعت اصفهانی و دیگران به تکمیل تحصیلات خود پرداخت. او پس از پایان تحصیل به ایران مراجعت نموده و در قریه «اَشَن» از بلوک عربستان (مهردشت فعلی) اصفهان ساکن شده و به ترویج دین و اشاعه احکام اسلام و حل مشکلات مردم آن حدود مشغول شد. در زمان حکومت رضاخان چندی در گلپایگان و «قودجان» ساکن بوده و عاقبت به دعوت جمعی از علمای اصفهان، به اصفهان آمده و در مدرسه درکوشک به تدریس خارج فقه و اصول مشغول شد.
او در بعد از ظهر یکشنبه ۲۴ رمضان المبارک سال ۱۳۷۵ق وفات یافته و در بقعه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد مدفون شد.
49 - آیت الله نورالدین اشنی
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... U5GECmJihC


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


50 -جهانگیرخان‌ قشقایی‌ (۱۲۴۳-۱۳۲۸ ق)، فیلسوف، حکیم‌، فقیه‌ و عارف‌ امامی‌
Image
شاگردان‌ فراوانی‌ نزد او درس‌ خواندند که‌ شماری‌ از آنان‌ خود از فقها و علما و فلاسفه‌ بزرگ‌ شدند، از جمله‌ آنان: حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌، حاج‌ آقاحسین‌ طباطبایی‌ بروجردی‌، میرزا حسین نائینی، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و ... بودند
آدرس: (32.6286756, 51.6863092)
‌جهانگیرخان‌ قشقایی‌ (۱۲۴۳-۱۳۲۸ ق)، فیلسوف، حکیم‌، فقیه‌ و عارف‌ امامی‌ قرن‌ چهاردهم هجری قمری بود. وی از اهالی ایل قشقایی در اصفهان بود که در سن چهل سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و مراتب علمی را طی کرد و از علمای برجسته اصفهان شد. آیت‌الله جهانگیرخان قشقایی در علوم نقلی و عقلی، به ویژه در حکمت به مرحله کمال رسید و در مدرسه صدر به تدریس پرداخت.

شاگردان‌ فراوانی‌ نزد او درس‌ خواندند که‌ شماری‌ از آنان‌ خود از فقها و علما و فلاسفه‌ بزرگ‌ شدند، از جمله‌ آنان: حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌، حاج‌ آقاحسین‌ طباطبایی‌ بروجردی‌، میرزا حسین نائینی، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و ... بودند
در قهوه خانه مدخل مدرسه صدر با ان قهوه چي تلاقي مي كنند كه اهل دل بوده و براى تعلیم موسيقی سراغ گرفته بوده
موسيقي و اواز که به او فرموده بودند که حال دلت را درست کن و ایشان را هدایت به مدرسه صدر می نمایند
و در سن 40 سالگی شروع به تعلیم می نمایند
داستان تار ووو را اخيرا دار آورده اند

https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A2%DB%8C%D8% ... B%8C%DB%8C


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

51 - مزار حاج محمد صراف خواجویی پدر شهیده منا
(32.6280474, 51.6866103)

Image
پنجاه متري ورودي ابوالمعالي بطرف قبله - قبر مرحوم حاج محمد صراف خواجويي (ميان درختكاريها) می باشد ولی در تسطیح سازی اخیر شهرداری متاسفانه سنگ قبر وجود ندارد


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: محمدصدق اردستانی،حسینعلی صدیقین، فقیه ایمانی در تکیه کازرونی

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 7:51 pm

52 - ملا محمد صادق اردستانی از اساتید و مشایخ معارف الهی بیرون تکیه کازرونی

Image
آدرس: (32.6273570, 51.6843988)
ملا محمد صادق اردستانی از اساتید و مشایخ معارف الهی
استاد قطب الدین نیریزی مدفون در وادی السلام.
مقصرین در اصفهان مردم را تحریک می کنند بر علیه ایشان
و ایشان مجبور می شود به خارج از اصفهان بروند و بر اثر سرمای شدید فرزندی داشته اند که از دنیا می رود
بخاطر اثر وضعی این عمل و این مصیبت با این که حکومت صفوی شیعه بوده است
حکومت صفوی سرنگون می شود
حمله محمود افغان به اصفهان انجام شد و ماهها محاصره وبعد قتل وغارت.
البته اصل شرارت مربوط به تحمل مردم نبوده است
عامل محرك مقصرين بوده اند كه جو عليه ايشان ساختند


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

53 - در تکیه کازرونی مزار ملا حسینعلی صدیقین
Image
آدرس 32.626677,51.684202
Image
در و دیوار با وی «یا حی یا قیوم» می‌گفتند/ فرشته‌ای که به زمین قدم نهاد
حوالی سحر از حجره خارج شدم، وقتی به وسط صحن مدرسه رسیدم ناگهان شنیدم در و دیوار و زمین و درخت همگی یک صدا با هم «یا حی یا قیوم» و «یا سبوحٌ یا قدوسٌ» می‌گفتند! با خود گفتم خوابم یا بیدار! چون به نزدیک در اتاق علامه رسیدم دیدم...
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، فقیهی عارف فرزند محمد اسماعیل بن محمد ربیع پدرش مدیر مدرسه‌ای در نزدیک محله بیدآباد بود؛ حسینعلی حدود سال 1295 قمری در اصفهان دیده به جهان گشود، وی پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی به تحصیل علم در حوزه پررونق اصفهان پرداخت بزرگانی که به عنوان اساتید او شناخته شده‌اند، عبارت‌اند از حضرات آیات میرزا ابوالقاسم زفره‌ای معروف به آخوند، سید ابوالقاسم دهکردی فقیه اصولی، سید محمدباقر درچه‌ای، محمدجواد سرجویی بیدآبادی و شیخ غلامحسین شوشتری
برخی از شاگردان وی نیز عبارت‌اند از حضرات آیات و فضلای نامدار سید محمدرضا خراسانی، شیخ علی مشکات سدهی، سید فضل‌الله ضیانور، شیخ حسینعلی منتظری، شیخ محمدباقر امینی نطنزی، شهید شیخ عطاالله اشرفی اصفهانی، شیخ ابوالقاسم بزاز، شیخ اسدالله جوادی، شیخ محمدباقر صدیقین، دکتر سید محمدباقر کتابی، سید محمدتقی کتابی، شیخ کاظم کلباسی، شیخ حبیب‌الله فضائلی، سید محمدباقر اعتصامی و آقا دهاقانی.
تسلطش بر فقه امامیه و خلوص و صفا و طهارت او موجب شد تا مرجع دینی تشیع آیت‌الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی او را به عنوان نماینده تام‌الاختیار خود در اصفهان برگزیند، همچنین در اوایل دوران زعامت مرجع بزرگ شیعه آیت‌الله بروجردی، نیابت آن بزرگ‌مرد را نیز در اصفهان داشت.
ملا حسینعلی حقیقتاً دین‌دار بود و قیامت را باور کرده بود هیچ‌گاه طریق احتیاط را فرو نمی‌گذاشت و همواره در امور مالی و حق‌الناس سخت‌گیر و محتاط بود، نقل شده است که ایشان رساله توضیح المسائل آقا سید ابوالحسن اصفهانی را که به یکی از مریدان خود داده بود، پس از مدتی به او فرموده بود که رساله را بیاورید، مال سهم امام است و به شما تعلق نمی‌گیرد* همسرش وضع مالی خوبی داشت اما...از دیگر اوصاف او احتیاط فوق‌العاده‌اش در امور بود با اینکه همسرشان وضع مالی خوبی داشته است ولی ملأ حسینعلی بسیار مراقب بود که مبادا اموال او وارد زندگی‌اش شود تجار سرشناس و معروف پول‌های کلان بابت سهم امام نزد او می‌آوردند ولی ایشان به هیچ وجه آن‌ها را وارد منزل نمی‌کرد وضع خوراک ایشان نیز زاهدانه بود، معمولاً گوشت نمی‌خورد و غذایش بیشتر ماست و فلفل بود از سوی دیگر راز و نیازش با معبود بی‌نیاز بود که هیچ‌گاه زیارت و نماز شب و تلاوت قرآن در دل شب و مناجات‌های سحری از او ترک نشد و به سوره شریفه هل آتی علاقه و توجه خاصی داشت.فقیه عارف ملا حسینعلی صدیقین، افزون بر اشتغال به تدریس و تعلیم و پاسخگویی به نیازهای شرعی مردم، سال‌ها در مساجدی مانند تکیه گرگ یراقی‌ها، اسدالله سمساری و درب کوشک (باب القصر) اقامه نماز جماعت می‌کرد نماز جماعت ایشان از حیث کمیت و کیفیت از جماعت‌های ممتاز اصفهان به شمار می‌رفت و مردم از تمام محله‌ها و نقاط اصفهان به نماز او حاضر می‌شدند.
ملأ حسینعلی به وعظ و ارشاد و خطابه اهتمامی خاص داشت و در مسجد درب کوشک شب‌های پنجشنبه و شنبه بر منبر می‌رفت و با سخنانی مفید و سودمند و بیانی گرم و شیوا به ارشاد مردم می‌پرداخت شب‌ها بعد از نماز در مدرسه درب کوشک یا مدرسه میرزا حسین بیدآباد درس تفسیر می‌داد سخنان او تماماً اخبار و آیات و احکام و اخلاق بودحرز صدیقینبیهوده سخن نمی‌گفت از سخنان لغو به شدت پرهیز می‌کرد و گفته‌هایش عمیق، پرمحتوا و از روی خردورزی بود در ماه‌های مبارک رمضان حتماً مقید بود که درباره حضرت ولی‌عصر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و احوال و اوصاف آن امام همام سخن بگوید و به ویژه در شب‌های قدر حال و هوای خاصی داشت و تا صبح در مسجد احیا می‌گرفت و اذکار خاصی قرائت می‌کرد.یکی از علمای معاصر اصفهان که در زمان طلبگی به نماز جماعت ملأ حسینعلی حاضر می‌شد، نقل می‌کند که روزی ایشان روی منبر خطاب به عموم فرمودند که همه رفقایتان را کنار بگذارید و فقط با 15 نفر رفیق باشید یکی خدا و دیگری چهارده معصوم که رفیق واقعی در دنیا و آخرت هستند.
* وقتی در و دیوار به گفتن ذکر بلند می‌شوندملأ حسینعلی صدیقین گفته بود در ایام تحصیل گاهی شب‌ها در اتاق استادم علامه سید ابوالقاسم دهکردی در مدرسه صدر جهت مطالعه بیتوته می‌کردم شب جمعه‌ای بود، حوالی سحر از حجره خارج شدم هوا خیلی صاف بود ظاهراً احدی از طلاب مدرسه در این موقع بیدار نبودن وقتی به وسط صحن مدرسه رسیدم، ناگهان شنیدم در و دیوار و زمین و درخت همگی یک صدا با هم می‌گویند «یا حی یا قیوم» به خود لرزیدم و اندکی مکث کردم، چون کمی قرار گرفتم نزدیک چاه وسط مدرسه رفتم و از چاه آب کشیده مشغول وضو شدم که مرتبه دوم شنیدم که همگی می‌گفتند «یاحی یا قیوم» و برخی ذکر«یا سبوحٌ یا قدوسٌ» می‌گفتند، گفتم «سبحان‌الله»، من خوابم یا بیدار! کمی دست و پای خود را حرکت دادم و گفتم خیر من بیدارم و اینجا وسط مدرسه است و این هم چاه، به آسمان نگاه کردم و گفتم این هم آسمان، خلاصه یقین حاصل کردم که بیدار هستم و خواب نیستم دست نوشته ملا حسینعلی صدیقین در این زمان برای سومین بار صدای «سبوحٌ و قدوسٌ» شنیدم حالتی در خود مشاهده کردم مشغول زمزمه و راز و نیاز با خداوند شدم و دور مدرسه که خلوت بود، شروع به قدم زدن کردم چون به نزدیک در اتاق علامه آخوند کاشی رسیدم، شنیدم که مرحوم آخوند در حال مناجات است و چون یا حی و یا قیوم می‌گوید تمام موجودات با او هم‌آواز شده و همگی می‌گویند یا حی یا قیوم و آنچه من شنیده بودم آثار انفاس قدسی ایشان بود».
* فرشته‌ای به صورت انسانحکایت شده است که حکیم صدر هاطلی کوپایی در نماز خود به ویژه در ایام ماه مبارک رمضان، به ملا حسینعلی صدیقین اقتدا می‌کرد هنگامی که از مرحوم کوپایی پرسیدند شما خود با این مراتب بالای علمی و اخلاقی به ایشان اقتدا می‌کنید، در پاسخ گفته بود شما ملا حسینعلی را نمی‌شناسید او فرشته‌ای است که به صورت انسان درآمده استدر همان لحظاتی که علامه فقیه عارف سالک میرزا ابوالهدی کلباسی چشم از این جهان فرو می‌بست، ناگهان درب خانه او به صدا در می‌آید همسر وی شگفت‌زده در را باز می‌کند و با ملأ حسینعلی صدیقین رو به رو می‌شود با کمال تعجب از آمدن ایشان در آن وقت سحر جویا می‌شود ملا می‌پرسد از آقا چه خبر، حالشان چطور است؟ همسر آقا پاسخ می‌دهد آقا به رحمت خدا رفتند ملا حسینعلی می‌گوید پیش از آنکه اینجا بیایم در عالم رؤیا دیدم درهای آسمان باز شد و ملائکه به سوی زمین در این ناحیه می‌آیند فهمیدم میرزا ابوالهدی در حال رفتن هستند.شیخ حسن صدیقین از قول پدر خود شیخ محمدباقر نقل می‌کند که مردم اعتقادی عجیب به دعای ملا حسینعلی برای شفای امراض داشتند هنگامی که بیماری را نزد وی می‌بردند، وی با چوب‌های مسواک که حجاج از مدینه می‌آوردند در آب تربت می‌زد و بر روی محل کسالت قرار می‌داد و دعا می‌کرد و می‌فرمود خدا ان‌شاءالله شفا می‌دهد.
ابشان در تعبیر خواب و استخاره متبحر بوده اند


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

54 - در تکیه کازرونی مزار آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی صاحب تشرف به محضر حضرت مولا منه السلام درب مدسه جده کوچک

آدرس 32.626677,51.684202
صاحب تشرف درب مدرسه جده کوچک
شرح تشرف و مکان را در لینک زیر می توانید دنبال نمایید
viewtopic.php?f=2319&t=11662#p63500

در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


[b]صلوات با فضیلت:

اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re:مسعود بن عبدالله بیضاوی،معروف به بابا رکن الدین و ملا نائ

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 8:46 pm

55 - مسعود بن عبدالله بیضاوی، معروف به بابا رکن الدین شیرازی
آدرس: (32.6246852, 51.6812854)

Image
مسعود بن عبدالله بیضاوی، معروف به بابا رکن الدین شیرازی، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان و ری، او را از خاندان جابر انصاری برشمرده است
و در طول زندگی با نهایت احترام می‌زیست. بابا رکن الدین از شاگردان عبدالرزاق کاشانی و همچنین داود قیصری بود. از هم عصران بابا رکن‌الدین، بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی دانشمند معاصر صفویه بود. در عصر قاجار نیز بابا رکن‌الدین مریدان و معتقدان بسیاری داشت، از جمله مُلاحسن نایینی که از بزرگان و اقطاب زمان خود بود و در عرفان سرآمد بود. بابا رکن الدین از عرفای بزرگی است که در تمام اوقات، جمعی کثیر از معتقدان درمحضر وی تلمذ می‌کردند. او در عرفان و سیروسلوک از استاد، کمال الدین عبد الرزاق کاشی استفاده می نموده است رساله قلندریه و شرح فصوص الحکم از آثار اوست، این کتاب در اصل تألیف ابن العربی است و بابا رکن‌الدین شرحی بر آن نوشته است. این شرح با نام نصوص الخصوص فی ترجمه الفصوص معروف است. بابا رکن‌الدین در سال ۷۶۹ هجری قمری وفات یافت. بابا رکن‌الدین نخستین دانشمند معروفی است که در تخت فولاد (در آرامگاه بابا رکن الدین) دفن شده است.

پل خواجوی اصفهان به نام پل بابا رکن‌الدین نیز خوانده شده است
بقعه بابا رکن الدین ملجا چله نشینی بزرگان فراوان عالم عرفان از جمله آ شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و مورد عنایت بزرگان دین بوده است. مرحوم آیت الله سیدعبدالکریم رضوی کشمیری از قبور علماء به قبر استادش مرحوم آیت الله سید علی قاضی در وادی السلام نجف و بابارکن الدین در قبرستان تخت فولاد اصفهان زیاد اهمیت می داد و این دو را ممتاز می شمرد و می فرمود: «بابارکن الدین روح و ریحان است» . ایشان در ادامه میفرمایند که «من هر وقت در زندگی، مشکلی برایم رخ می دهد، یک سوره یاسین برای بابا رکن الدین مدفون می خوانم، رفع مشکل می شود.» نیز می فرمایند: « بر مرقد بابا رکن الدین خواستم بفهمم ذکر او چه بوده الهامم شد که ذکرش(لااله الاالله) بوده است».
وقتی وارد تخت فولاد وارد می شوم به یاد فرمان خدا به موسی (علی نبینا و علیه السلام) می افتم: «ای موسی! پای پوش خود بر کن که اینک به وادی مقدس طوای گام نهاد
استاد مى‏ فرمود:
«من ابتدا در قبرستان تخت فولاد اصفهان از قبر بابا ركن ‏الدين غافل بودم، اما يك‏بار دريافتم جذبه‏اى مرا به سوى قبر وى مى‏ كشاند. حالى كه تا آن هنگام در قبرستان تخت فولاد برايم پيش نيامده بود»
پذيرايى
× يكى از شاگردان استاد مى‏گويد:
«با استاد و دو تن از طلاب كه از قم همراه استاد بودند، بر مرقد بابا ركن‏الدين بوديم. من كنار استاد ايستاده بودم و آن دو با كمى فاصله از ما نشسته بودند. ناگهان مشاهده كردم شخصى چهارشانه با ريش حنايى رنگ و به نسبت بلند، در حالى كه يك سينى با چهار فنجان قهوه در دست داشت به ما نزديك مى‏شود.
همان دم استاد به من فرمود: مى ‏بينى؟
آن چه مى ‏ديدم را به ايشان عرض كردم. آن‏گاه فرمود: خودش است! خودش است!
بابا ركن ‏الدين آمد و جلو هر يك از ما چهار نفر فنجانى از قهوه قرار داد و آن دو (شاگرد هم) فنجان مقابل خود را برداشتند. يكى از آن دو، همه قهوه خود را از بالاى شانه خود به پشت سرش ريخت و ديگرى هم همين كار را كرد ولى مقدار كمى قهوه از گوشه لبش وارد دهانش شد.
پس از آن واقعه شخصى كه كمى از آن قهوه را چشيده بود، چنان مست بابا ركن ‏الدين شده بود كه مى‏ گفت: نمى‏ دانيد اين‏جا چه خبر است! اگر انسان از قم براى زيارت اين‏جا پياده بيايد، جا دارد»
مجلسی اوّل مولا محمّد تقی می گوید:
روزی به همراه استادم شیخ بهایی به زیارت قبر بابا رکن الدین در مقبره تخت فولاد اصفهان رفته بودیم که ناگاه شیخ صدایی از قبر بابا می شنود، شیخ رو به من کرد و گفت:
این صدا را شنیدید؟ گفتیم: نه، شیخ شروع به گریه و ناله کرد، پس از این که اصرار فراوانی کردیم که چه صدایی شنیدید؟ فرمود: به من هشدار داد که مرگم نزدیک است و باید آماده سفر آخرت باشم و این جریان شش ماه پیش از وفات آن بزرگوار اتفاق افتاد.
محدّث نوری می گوید:
از بعضی از افراد با اطلّاع شنیدم که گفت: آنچه شیخ شنیده بود این جمله بوده است:
شیخنا! در فکر خود باش


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


56 - ملا محمدحسن آرندی نائینى (۱۲۷۰-۱۱۹۰ ق)
مزار (درب ورودی بابارکن الدین)
(32.6246852, 51.6812854)

Image


عارف، حکیم و ریاضیدان شیعه در قرن ۱۳ هجری بود. او توسط حاج محمدحسن نائینى تشویق به تحصیل علم و تکمیل نفس شد؛ پس از آن به اصفهان رفت و شصت سال در فقر و قناعت در یکى از حجره‌هاى مدرسه‌ى نیماورد در تنهایى زیست. آرندی در عرفان و حکمت الهى و علوم ریاضى تبحر داشت
در باب ابتدای تغیّر احوال محمدحسن آرندی، روایتی غریب از حاج میرزا محمد سعید، امام جمعه نایین- که مردی فاضل و ثقه و از معاشران وی بوده است- منقول است. امام جمعه، این شرح شگرف را خود از زبان آرندی شنیده و چنین حکایت کرده است: «روزی در شانزده سالگی به شبانی مشغول بودم. نزدیک ظهر دیدم هوا تیره و تار شد؛ به طوری که ستاره های آسمان هویدا گردید. بسیار ترسیدم و گمان کردم قیامت به پا شده است. در آن حال از هوش رفتم؛ کمی بعد قدری به خود آمدم، دیدم در همین فضای تاریک، نوری از طرف مغرب هویدا گردید و آن نور به طرف من نزدیک شد. چون درست نزدیک رسید، مانند هودجی بود که نور از داخل آن می تابید و چون مقابل من رسید، سر و گردنی نورانی از داخل آن هودج بیرون آمد و متوجه من شد و تبسمی نمود و فرمود: حسن! برو و درس بخوان! پس از گذشتن هودج از مقابلم، ندیدم به کجا رفت.

من در حال عادی نبودم. وقتی به خود آمدم، دیدم، پدرم خشمناک شده و به من خطاب کرده، می­ گوید: تو خوابی و گوسفندانت در کشت مردم زیان می رسانند! من از همان ساعت از کار شبانی بیزار شده، مایل به فرا گرفتن علوم شدم؛ سه چهار مرتبه از آرند فرار کردم و تا کوهپایه (دوازده فرسنگی اصفهان) و دفعه دیگر تا سگزی (هفت فرسنگی اصفهان) آمدم و هر بار پدرم یا دیگری می ­آمدند و مرا به قریه خود باز می­ گرداندند و چون می ­گفتم: می­ خواهم درس بخوانم، پدرم می­ گفت: بچه رعیت را با درس خواندن چه کار!؟ تا در بار آخر، پدرم از روی خشم، مرا تعقیب نکرد. من به اصفهان آمدم و مقدمات را تحصیل کردم و با کمال عسرت و تنگدستی امرار معاش می کردم. گاهی پدرم، قدری گندم و یا جو کوبیده برایم می فرستاد».
صاحب کرامات
طی الارض
و باز کردن درب های بسته با ذکر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها
https://wiki.ahlolbait.com/%D9%85%D9%84 ... 9%86%DB%8C


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: حاج محمد صادق تخت فولادی مدفون در تکیه مادر شاهزاده

پستتوسط najm155 » چهارشنبه دسامبر 18, 2024 9:21 pm

57 - حاج محمد صادق تخت فولادی تکیه مادر شاهزاده
آدرس: (32.6234989, 51.6792325)
حاج محمد صادق در اواخر سلطنت فتحعلی شاه قاجار زندگی می کرد و در اوایل جوانی در شهر اصفهان به کار رنگرزی اشتغال داشت. عادت او در جوانی این بود که با وجود ناامنی حاکم به شهر، هر روز عصر با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می شد با بابا رستم برخورد می نمایند
بعدا ایشان استاد حاج محمد صادق می شوند
بابا رستم بختیاری از مشایخ مسیر معارف الهی.
روزی محمد صادق تخت فولادی به همراه دوستانش هنگام غروب که از دروازه شهر به طرف شهر باز می گشتند، در بین راه در قبرستان تخت فولاد از دور چشمشان به پیرمردی می افتد که سر بر زانوی تفکر نهاده و در خود فرو رفته بود مرحوم حاجی تخت فولادی به شاگردان خود می گویند: هنوز تا غروب وقت زیادی است برویم و قدری با این پیر شوخی و مزاح کنیم پس از فرا رسیدن غروب به شهر باز می گردیم.

به پیرمرد نزدیک می شوند و سلام می کنند پیرمرد سر برداشته جواب سلام می دهد و دوباره سر به زانو می گذارد. می پرسند اسم شما چیست؟ از کجا آمده اید؟ چکاره هستید؟ پیر جوابی نمی دهد، مرحوم حاجی با ته عصایی که در دست داشته به شانه پیرمرد می زنند و می گویند: انسانی یا دیوار که هر چه با تو صحبت می کنیم جوابی نمی دهی؟ باز هم جوابی نمی شنوند. لاجرم ایشان به همراهان می گویند برگردیم برویم ایستادن بیش از این نتیجه ای ندارد.

چند گامی که از پیرمرد دور می شوند آن مرد بزرگ سر بر میدارد و به مرحوم حاج محمد صادق می فرماید: عجب جوانی هستی، حیف از جوانی تو! و دیگر حرفی نمی زند. مرحوم حاج شیخ محمد صادق با شنیدن این کلمات دیگر خود را قادر به حرکت نمی بیند، می ایستد و کلید دکان را به شاگردان می دهد. سپس خود برمی گردد و در خدمت پیر می نشیند. تا سه شبانه روز پیر سخنی نمی گوید جز اینکه هر چند ساعت یکبار بر سبیل استفهام می فرماید: اینجا چه کار داری؟ برخیز و به دنبال کار خود برو.

بعد از سه شبانه روز پیر روشن ضمیر به مرحوم حاجی می فرماید: شغل شما چیست؟ می گوید رنگرزی، پیر می فرماید: پس روزها برو به کسب خود مشغول باشد و شبها اینجا نزد من بیا.

مرحوم حاجی به دستور پیر عمل می کند روزها به شغل رنگرزی مشغول بوده و شبها با درآمد روزانه خود به خدمت پیر که نامش (بابا رستم بختیاری) بود می آمده است. آن پیر بزرگوار نیز وجوه مزبور را کاملا به فقرا ایثار می کرد. حتی اعاشه مرحوم حاج محمد صادق نیز از قبل مرحوم بابا رستم تأمین می گردید. پس از یکسال مرحوم بابا رستم می فرماید دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست، همین جا بمانید. مرحوم حاجی در آن محل که امروز به نام تکیه مادر شازده در قبرستان تخت فولاد اصفهان معروف می باشد، می ماند. مدت یکسال تمام شبها را به تهجد و عبادت و روزها را به ریاضت می گذراند.

پس از یکسال در روز عید قربان مرحوم بابا به مرحوم حاجی می فرمایند: امروز به شهر بروید. به منزل فلان شخص مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده اند بگیرید. بعد در ملا عام هیزم جمع کنید، و با جگر گوسفند اینجا بیاورید.

شخصی را که مرحوم بابا رستم نام برده بودند کسی بود که مرحوم حاجی محمد صادق با ایشان از قبل میانه خوبی نداشتند. به این علت مرحوم حاجی جگر گوسفندی را از بازار خریداری می کنند. قدری هیزم هم از نقاطی خلوت جمع آوری می کنند و با خود می برند. چون به خدمت بابا می رسند، ایشان با تشدد می فرمایند: هنوز اسیر هوی و هوس خود هستی و خلق را می بینی جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی.

سالی دیگر می گذرد یک روز که مرحوم حاجی برای انجام حاجتی به شهر می روند در راه مقداری کشمش خریده و می خورند. پس از مراجعت مرحوم بابا با تغیر و تشدد می فرمایند: هنوز هم گرفتاری هوای نفسی.

مرحوم حاجی می فرمایند آنگاه تصمیم گرفتم چند ساعتی از نزد ایشان دور شوم بلکه غضب مرحوم بابا فرو نشیند. ولی به محض آنکه راه افتادم از اطراف بر من سنگ باریدن گرفت ناگاه مرحوم بابا با صدای بلند فرمودند: دو سال است زحمت تو را کشیده ام کجا می روی؟ برگشتم و فهمیدم که غضب ایشان بر حسب ظاهر خشم و غضب است ولی در باطن جز رحمت و محبت چیزی نیست.
مزار ولی الهی بابا رستم در شهرضای اصفهان در جوار امامزاده شهرضا

Image

Image

https://asheghanekhoda.ir/%d8%b2%d9%86% ... %af%db%8c/
شاگردان حاج محمد صادق
پدر شیخ حسنعلی نخودکی بنام ملّا علی اکبر —به واسطه ارادتی که به محمد صادق داشت و به مدت ۲۲ سال در محضرش بود— پسرش شیخ حسنعلی را از سن ۷ تا ۱۱ سالگی به وی سپرد، تا زیر نظر او تربیت شود
مزار پدر و مادر شیخ حسنعلی در تکیه مادرشاهزاده در تخت فولاد اصفهان واقع شده است
و مزار شیخ حسنعلی نخودکی در صحن پشت سر مبارک حضرت امام رضا علیه السلام می باشد



صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مرحوم آقا محمد بيدابادي از مشایخ مسیر معارف الهی و میرمعصوم

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 2:13 pm

58 - مرحوم آقا محمد بيدابادي از مشایخ مسیر معارف الهی
آدرس: (32.6227144, 51.6790183)
مرحوم آقا محمد بيدابادي از مشایخ مسیر معرفت الهی بوده ایشان از شاگردان مرحوم سيد قطب الدين نيريزي مدفون به وادي السلام بوده اند
برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سید احمد کربلایی سیّد مرتضی کشمیری، ملا فتحعلی سلطان آبادی، ملا حسینقلی همدانی و سید مهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است. تبحُرّ وی در علم کیمیا نیز بوده است.
بنا به وصیت خودش در نزدیک قبر میر معصوم خاتون آبادی که قبر پدرش هم در آنجا قرار داشت به خاک سپرده شد. این عارف بلند نظر که بی اعتنای به ذخارف و ظواهر دنیوی بود
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... XtJxAECDy6


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

59 - مرحوم میرمعصوم
میر معصوم خاتون آبادی: عالم فاضل و از چهره های علمی مدرسه سلطانی چهارباغ بوده است. آقا محمد بیدآبادی، در خوابی، قدر و عظمت شأن وی را دیده و وصیت کرده بود که پس از مرگ، او را در جنب مقبره میرمعصوم دفن کنند
Image


صلوات با فضیلت:
اين صلوات برايش فضيلت بسيار نقل شده است ثواب آن هر دفعه‌اش؛ معادل ده هزار بار صلوات است
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مشهد اثر مهدوی منه السلام و مدفونین در تکیه خوانساری

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 2:41 pm

60 - مشاهد آثار مهدوی منه السلام در تکیه خوانساری در تشرف آیت الله مشکات

Image

Image

Image




Image
مشهد اثر مهدوی منه السلام در داخل تکیه در تشرف مرحوم آیت الله مشکات
viewtopic.php?f=2319&t=11662&start=10#p67948

Image
مشهد اثر مهدوی منه السلام در تشرف مرحوم آیت الله مشکات در مطبخ تکیه خوانساری
Image

مشهد اثر مهدوی منه السلام در قسمت چاه در تشرف مرحوم آیت الله مشکات در تکیه خوانساری
سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

آدرس: (32.6230892, 51.6785955)
مشهد آثار مهدوی مزار جوان مرتبط با ناحیه مقدسه منه السلام در تکیه خوانساری

61 - مزار جوان مرتبط با ناحیه مقدسه منه السلام و مرحوم آیت الله جزایری معلم جوان
صورت قبر جوان مرتبط معلوم نیست ولی طبق وصیت مرحوم جزایری که فرمودند مرا پشت سر او دفن نمایید قبر جوان در پیش روی مرحوم جزایری می باشد

Image


كه به نقل مرحوم آیت الله شركت:
حضرت آیت الله جزایری از اساتید حوزه علميه اصفهان بوده است
و علاوه بر اينكه مرحوم آیت الله جزایری مورد نظر حضرت بوده اند (ولو بقدر مصاحبت شخص مرتبط با ناحيه مقدسه)
همجنين اين قبر نشانه مرقد ديگر (در قبله قبر مرحوم جزایری) و مزار اصلى مورد نظر بوده است = جوان مرتبط (مستمر) با حضرت و ناحيه مقدسه

واقعه آشنايى اين عالم با آن جوان مرتبط با ناحه مقدسه:
و به حضرت آیت الله جزایری؛ جوانى نورانى و با معنويت (بيشتر از شرايط معمول سنى) مراجعه مى كند
و از ايشان مي خواهد كه درس ابتدائى حوزه مثلا جامع المقدمات براى او بكويد
حضرت آیت الله جزایری كه شخص مبرزى بوده و سطوح عاليه تدريس مى كرده و از اينكه خودش درس بگويد ابا كرده ومي خواهد كه مثلا يكى از شاگردانش براى اين جوان درس بگويد
كه آن جوان تاكيد مي كند كه خودتان درس بگوييد
و شما را حضرت معرفي كرده اند كه بيايم نزد شما
و نشانه اى هم مى دهد از امور شخصي آن عالم كه كسى نمى دانسته بطوري كه آن عالم يقين مى كند واقعا فرستاده ناحيه مقدسه است
و لذا تدريس دروس ابتدائي حوزه را به او قبول مي كند
و در خلال آشنايي معلوم مي شود ان جوان بخاطر معرفت و خلوص وجديتش در توسلات به ناحيه مقدسه به افتخار راهيابي و تشرف نائل مى كردد و اين ارتباط مستدام بوده
و حضرت به او توصيه مي كنند دروس عربى بخواند
و حضرت آیت الله جزایری را هم به او معرفى مي كنند كه برود نزد ايشان درس بخواند
آن جوان در جوانى وفات مي كند و حضرت آیت الله جزایری متكفل دفن او برحسب وصيتش در اين مكان مي شود
و سالها بعد كه وفات حضرت آیت الله جزایری مى رسد
وى هم براى محل دفن خودش هم وصيت مي كند كه او را پشت سر همين جوان دفن كنند
رضوان الله عليهما
در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است
لوح قبر آن عالم سيد(سید جزایری) مشخص است، اما قبر آن جوان لوحى از آن باقي نمانده بود
سید نقل می فرمایند: هر وقت اصفهان مي آمديم تنها يا همراه دوستان به زيارت تخت فولاد مي رفتيم قبر هردوى ايشان را زيارت مى كرديم
و شرح ماجراى ايشان و نام اين عالم را هم براى دوستان هم بيان كرده ام
سه دهه قبل با مرحوم حاج شيخ غلامرضا رنجكش به زيارت مرقد ايشان رفتيم
همجنين احتمال دارد
برخى فرزندان سالمند مرحوم حاج حسن آقا شركت (كه با والدشان بيشتر محشور بوده اند مثل فرزند دوم ايشان حاج آقا محمود شركت) نيز يادشان باشد
اگر با پدرشان به زيارت اين قبور رفته باشند
از آنجا كه آن جوان ارتباط پيوسته با حضرت داشته
قاعدتا حضرت دروقت دفن يا بعد از آن؛ سرقبر اوتشريف آورده باشند
ولذا مى شود مرقد اين جوان را نيز جزو مشاهد آثار مهدوى منه السلام شمرد
ولااقل از اماكن محل تردد كاركزاران ناحيه مقدسه بوده و مى باشد

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


62 - آیت الله سید حسین خوانساری

https://www.google.com/url?sa=t&source= ... cx-mRawspF
63 - آیت الله سید جمال خوانساری
آقا جمال الدین خوانسارى از بزرگترین علماى اواخر دوره صفویه و اوایل سلسله قاجاریه بود. جمال الدین خوانسارى مشهور به آقا جمال پسر آقا حسین خوانسارى الاصل اصفهانى المسکن و المدفن از علما و محققان بزرگ است. وى نزدپدر و خال خود محقق سبزوارى، کسب علم و دانش کرده و با ملامیرزا شیروانى و ملا محمد باقر مجلسى معاصر بود. تالیفات بسیارى دارد وى به سال 1121 یا 1125 ق در 26 رمضان درگذشت و در مقبره پدر خود که به امر شاه سلیمان صفوى در تخت پولاد اصفهان ساخته شده بود مدفون گردید.
جمال الدین خوانسارى با وجود اجتهاد و علم و دانش بسیار، در شیرین زبانى و لطیفه گویى سرآمد مردم عصر خود بوده است.
به قول دکتر محمد على احسانى طباطبائى اشخاص حاضر جواب بسیار دیده شده و ما بین آنها از تمام طبقات مردمان حاضر جواب یکى به نام آقا جمال الدین خوانسارى پسر مرحوم شیخ محمد حسین خوانسارى است که به قدرى شوخ و حاضر جواب بوده که در اصفهان که خود تمام مردمش تر زبانند، این شخص سرآمد همگان شده است و کسى نتوانسته است با او شوخى کند جز آنکه مجاب شده باشد.
طباطبایى در جاى دیگر مى نویسد:
خدا رحمت کند شیخ جمال الدین خوانسارى و پدر مرحوم ایشان محمد حسین خوانسارى را که هر دو از اجله علما عهد ماضى و از بذله گویان و حاضر جوابان دوران گذشته بودند، با وجود مراتب اجتهاد و مقام مرجعیت و عالم زهد و تقوى به قدرى شوخ و مزاح بودهاند که حکایات زیادى از آن دو فقیه نقل شده است.
64 - آیت الله شیخ اسد الله فهامی
خاندان فهامی در احیای مجالس دعای کمیل در طول سال و احیای دعای ابو حمزه ثمالی در ماه مبارک رمضان در دل سحر و دعای ندبه در صبح جمعه همت بلندی داشته اند
آدرس: (32.6232504, 51.6785583)
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... nP2Yv5gh6r
65 - مزار شیخ محمدتقی فهامی



اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مزار مرحومه بانو مجتهده امین

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 2:45 pm

66 -مزار مرحومه بانو مجتهده امین

Image
سیده نصرت امین بیگم اصفهانی(۱۳۰۸-۱۴۰۳ ه.ق/۱۲۶۵-۱۳۶۲ ه.ش)، معروف به بانو امین، بانویی مجتهده، عالم، عارف، فاضل، فقیه، محدث، شاعر، حکیم و مفسر در عصر معاصر بود.
وی مجتهده بوده و اجازه اجتهاد و روایت از سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی، حاج میرزا علی آقا شیرازی، شیخ محمدکاظم شیرازی، آقا محمدرضا نجفی اصفهانی دریافت نمود. آیتاللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، علامه امینی و دیگران از او اجازه روایت دریافت کرده اند.
از جمله خدمات این بانو مجتهده تربیت شاگردان فاضله، تاسیس حوزه علمیه خواهران در اصفهان، تاسیس دبیرستان دخترانه که به آموزش و پرورش هدیه شد و نوشتن چندین کتاب در موضوعات مختلف چون مخزن العرفان را میتوان نام برد.
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... 4KHU0vH8mV



اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re: مرحوم ولی الهی صمصام

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 2:48 pm

67 - مرحوم ولی الهی صمصمام
آدرس: 32.621062,51.678192
ولی الهی شیخ جعفر مجتهدی رحمة الله علیه نقل می کنند
دستور پیدا کردم به اصفهان بیایم
وقتی به اصفهان رسیدم به منزل آقای صمصام رفتم
از ایشان پرسیدند آیا آدرس داشتید
ایشان فرموده بودند که نوری مرا به منزل ایشان هدایت نمود.
به محض زدن درب منزل جناب صمصام
مرحوم صمصام می فرمایند
کسالتی پیدا کرده ام از خداوند خواستم تا کسی را برای تیمار اسبم بفرست
چون خودم از عهده این کار برنمی آمدم
لذا شما را برایم فرستادند.
مرحوم شيخ جعفر مجتهدي خودشان نقل مي كردند؛ مدتي مامور شده بودند (معمولا وقتي اينطور مي گفتند منظورشان از طرف حضرت بود) ظاهرا يك اربعين بروند اصفهان وخدمت او را انجام دهند، چه كارهاى داخل خانه صمصمام وچه بيرون (دهانه اسبش) را مي گرفته و مي برده به مجالس منبر او (صمصمام سواره وجعفرآقا پياده)

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re:کارگزار حضرت، حسین کشیکچی و ملا محراب گیلانی و صاحب روضات

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 2:59 pm

68 -کارگزار ناحیه مقدسه میرزا حسین کشیکچی و مشهد اثر مهدوی منه السلام
viewtopic.php?f=2319&t=11662&start=10#p67949
آدرس مزار کارگزار ناحیه مقدسه (32.6244124, 51.6765356)

در نزد خواص معروف است هركه به توفيق تشرف نايل شود حضرت در دفن او كنار مرقدش حاضر مي شوند بنابراين اين مكان از اين جهت هم متبرك است

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ


69 - ملامحراب گيلاني (از مشايخ مسيرمعارف الهى) قرن دوازدهم هجری قمری
Image
آدرس 32.624338,51.676400
عارف و حكیم. وى از مشاهیر حكما و عرفا و شاگرد آقا محمد بیدآبادى (م 1197 ق) و ملا اسماعیل خواجویى (م 1173 ق) بود. گویند كه وى از محضر قطب ‏الدین نیریزى نیز كسب معرفت كرده است. او شیخ و نماینده ی سید قطب‏ الدین در اصفهان و عراق عجم بود.

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
70 - صاحب روضات

بعد از مشخص شدن کرامات کارگزار حضرت مولا منه السلام و دفن ایشان در این مکان ایشان وصیت می نمایند مرا در نزدیک ایشان خاک کنید
آدرس 32.623646,51.676444
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... 1MCmiwcfaB

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
71 - مرحوم تفلیسی
آخوند ملّاحسین تفلیسی، عالم عامل و زاهد کامل. در اصفهان تدریس می نموده و جمعی از افاضل در خدمت او تحصیل نموده اند. [عمر خود را به عبادت و ریاضت و مجاهده با نفس طی نموده و به حدّاقل از خوراک و پوشاک اکتفا می نموده است.]
در رجب ۱۱۹۲ق وفات یافته و در قبرستان آببخشان اصفهان مدفون شد. بقعه های آجری و کوچک بر سر قبر او بود که پس از تسطیح و تخریب قبرستان از بین رفت و پیکر او را از آنجا به تخت فولاد تشییع کرده و در بقعه صاحب روضات مدفون ساختند
زیارت ایشان مجرب است برای مشرف شدن به عتبات عالیات
و نیت کردن برای ایشان در زمان تشرف به عتبات عالیات مثلاً ختم قرآن نماید. قسمت و روزی او می شود مشرف به عتبات عالیات.
https://www.google.com/url?sa=t&source= ... pOY57rfI06

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

Re:بابا فولادحلوایی- تکیه خاتون آبادی ميرزا محمدحسين خاتون آ

پستتوسط najm155 » شنبه دسامبر 28, 2024 3:04 pm

72 - بابا فولاد حلوایی
آدرس 32.629613,51.681353
از باباهای معروف اصفهان
بابا فولاد، از عرفای اصفهان در قرن دهم هجری است. به گورستان متبرکّه و قدیمی اصفهان در جنوب رودخانه زاینده رود و در مسیر جاده شیراز، تا قرن یازدهم هجری «مزار بابا رکن الدّین» می گفته اند. اما کم کم این گورستان به «تختگاه بابا فولاد» و سپس «تخت فولاد» معروف شده است. همین «بابا فولاد» است.
نامش «استاد فولاد حلوائی بن استاد شجاع الدّین» بوده و پس از سال ۹۵۹ق وفات یافته و نزدیک غسالخانه تخت فولاد مقابل تکیه خاتون آبادی مدفون شد [قبر او پس از آنکه در معرض تخریب قرار گرفت و قبور اطراف آن از بین رفت، به مساعی عدّه ای از علاقمندان مواریث تاریخی و فرهنگی، به شرحی که آقای جمشید مظاهری در تعلیقات تاریخ اصفهان مرحوم جابری انصاری نوشته، از نابودی نجات یافته و مرمّت شد و اکنون در صحن شرکت مخابرات موجود است.
و ایشان آن قدر منزلت داشته اند که بعضی ها معتقدند که علت نامیدن مجدداً تخت فولاد به این نام به جهت این بزرگوار می باشد
...https://www.google.com/url?sa=t&source= ... Ml_8Xt5Qs..

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ

73 - مزار ميرزا محمد حسين خاتون آبادى پدر (مادر دوم صاحب مكيال)
معروف به نايب الصدر
(مادر دوم صاحب مکیال = مرحوم صاحب مكيال را از بعد ولادت بزرگ كرده اند چون مادرشان سرزا رفته بودند و از سادات خاتون آبادي بوده و تمام عمر
با صاحب مكيال از شدت علاقه در منزل مادری صاحب مکیال زندگي مي كرده اند و نه در خانواده فرزندان خودش از مرحوم سيدعبدالرزاق.
در تسطيح قبور لوح مرقدشان(مادر دوم) در تکیه صاحب مکیال از بين رفته)

ميرزا محمد حسين خاتون آبادى معروف
به نايب الصدر متوفاي 23 ربيع الثاني 1326 مدفون به
زير زمين تكيه خاتون آبادى از تلامذة شيخ
انصاري، بوده اند.
آدرس: آدرس 32.629086,51.681245
از آثار مرحوم نايب الصد خاتوان آبادي
(پدر مادر دوم صاحب مکیال"خانم" )
_ كتاب شجره سادات خاتون آباديه
_ يادداشتهاي تاريخچه (در اثبات امامزاده هارون وولايت)
- مجموعه هفت رساله {ترجمه توحيد الرضا (علامه مجلسي)
فائده اى در 28 اسم الهي خلاصة الترجمان في تأويل خطبة البيان (دهدار عبائي)
- سير وسلوك (سيد بحرالعلوم)
- مجمع البحار (مظفرعليشاه كرماني)
سير وسلوك - يك قصيده}برخى از آثار آن مرحوم در كتابخانه خطى مرحوم آيت الله گلپايگانى نگهدارى مي شود.
مرحوم نايب الصدر
بجز سيد عبدالرزاق (پدرصاحب مكيال)؛ دو داماد ديگر نيز داشتند: ميرزا محمدحسين اژه اى (پدر ميرزا عليمحمد پدر شهيد اكبراژه اى) و سيد محمدتقى مدرس پاقلعه اى، همچنين سه پسر هم داشتند، به نام هاى: ميرمحمد صادق (جدّ امي شهيد بهشتي)، سيدابوالفضل، سيد مرتضى خاتون آبادى با ملاحظه اين نكات، ( ذريه برادران و خواهران ناتني) صاحب مكيال با اخوان اژه اى و سادات پاقلعه خاله زاده، و با مرحوم شهيد بهشتي دايي زاده مى شوند.
و بالتبع ذريه صاحب مكيال با اخوان اژه اى و سادات پاقلعه خاله زاده (ناتني)، و با مرحوم شهيد بهشتي دايي زاده (ناتني) مى شوند.


اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ وآله مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ
najm155
 
پست ها : 27
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

بعدي

بازگشت به شهر اصفهان و حومه


cron
Aelaa.Net