تجربيات، خاطرات، سفرنامه ها و نوشته هاي زائران پیاده به سفر

مدير انجمن: najm145

تجربيات، خاطرات، سفرنامه ها و نوشته هاي زائران پیاده به سفر

پستتوسط najm166 » پنج شنبه اکتبر 29, 2015 3:30 pm

بسم الله الرحمان الرحيم
najm166
 
پست ها : 660
تاريخ عضويت: يکشنبه فبريه 07, 2010 9:41 am

بهره مندی از نتایج توسل به حدیث کسا در سفر پیاده به زیا رت

پستتوسط najm166 » سه شنبه دسامبر 15, 2015 4:25 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
سلام علیکم اجمعین
در تکمیل تجربیات بیان شده قبلی
بنده از عاشورا به بعد که باب زیارت پیاده به سمت عتبات عالیات توسط راهنمای حضور مفتوح گردید (بجز یک هفته که ارائه وبینار سنگین داشتم و آن هفته هم به قصد زیارت پیاده به سمت تخت فولاد حرکت نمودم) به لطف مولا محمدبن الحسن منه السلام و حضرت سیدالشهداء علیه السلام، همه هفته توفیق همراهی با کاروانهای زیارت پیاده را داشتم. الحمدلله رب العالمین.
در مسیر زیارت پیاده معمولا اگر به قبرستانی می رسیدیم خاصتا که مراسمی برای میّتی برگزار بود دوستان مقید بودند که بایستیم و سلام مخصوص اهل قبور را با نثار فاتحه ایی قرائت کنیم؛
در حدود 7-8-10 کیلومتری خرم آباد هم چنین مراسمی بود و زیارت اهل قبور و فاتحه خوانده شد. سپس همراهان به راه افتادند. بنده ماندم که چادر و ماسک و نقاب و سرپوش محافظ نور آفتاب را مرتب کنم. اینجا همان مکان افتادن موبایلم بوده (طبق گفته یابنده گوشی).
ما حدود 8 الی 10 کیلومتر طی کردیم و به منزل میزبان در خرم آباد رسیدیم. یابندهء گوشی هم وقتی گوشی را پیدا می کند سعی می کند تماس بگیرد ولی چون pattern یا الگوی قفل و امنیت داشت نتوانسته بود. سالمند بوده و زیاد سر از اینها درنمی اورده. تصمیم گرفته بردارد باخود ببرد و از آشنایان کمک بگیرد.
منزلشان در روستایی در 50 کیلومتری خرم اباد بوده!!

سپس سیم کارت گوشی پیدا شده را برمی دارند و روی یک گوشی از خودشان می گذارند و آخرین شماره تماس گرفته شده با آنرا شماره گیری می کنند و آدرس دادن و میزبان خرم آبادی هم نه اجازه داد آژانس بگیریم بفرستیم، نه آقایان کاروان بروند بگیرند بلکه با نهایت لطف و مهربانی گفت شما به زیارت پیاده تان برسید من خودم میروم می گیرم و واقعا اینها بجز عنایت این مسیر وحضرت سیدالشهداء و معجزه حدیث کسا نیست؛ در زمانی که بدلیل شرایط بد اقتصادی دزدیدن گوشی (و حتی ضرب و جرح اگر مقاومتی بشود) به وفور شنیده شده.
بنده خدا را شاکرم؛ و همراهان واقعا لطف داشتند؛ خانمها با دعا کردن و قرائت حدیث کسا و آقایان با تماسهای تلفنی و مراجعه حضوری و ... ولی بنده هم واقعا تصمیم گرفتم بیشتر دقت کنم در نگهداشت وسایلم که دیگران در زحمت نیفتند.

جوابیه:
خوب كاري كرديد كه جزئيات واقعه نتيجه گرفتن از توسل به حديث كساء را تكميل كرديد
مجموع نوشته هاى مربوط به اين موضوع را با ذكر تعداد متوسلين به حديث كساء
در ايميلي به اموزشكده سوم بفرستيد تا تنظيم و در مجموعه غياث الأولياء درج و نشر شود

همه همراهان مسير معارف الهي
دوستان ديگر
هم اگر توسلاتى داشته و نتيجه كرفته اند و قبلا در اين مجموعه منتشر نشده آنها را دقيقا و مشروحا بنويسند و به اموزشكده سوم بفرستند تا هم وقايع مجربه خودشان با هر بار استفاده ديكران سبب ذخيره اخروى شان بشود هم نشر مرتب اين مجموعه سبب تقويت قلوب متوسلين بگردد
najm166
 
پست ها : 660
تاريخ عضويت: يکشنبه فبريه 07, 2010 9:41 am

Re: تجربيات، خاطرات، سفرنامه ها و نوشته هاي زائرين عتبات عاليات

پستتوسط najm145 » پنج شنبه سپتامبر 03, 2020 5:46 pm

خاطرات زيارت پياده در زیارت پیاده اربعین و مشاهد ائمه معصومین (علیهم السلام)
viewtopic.php?f=2141&t=10384&start=10#p51867

خاطرات زيارت پياده اربعين بسوي مشاهد اولياي الهي غيرمعصومين
viewtopic.php?f=2141&t=10384&start=10#p51832

راهنمايي هاى مفيد براى توفيق بيشتر زیارت پیاده
viewtopic.php?f=2141&t=10384&start=0#p51830
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: رفع مشکل مالی با توسل به حدیث کسا در سفر پیاده یه عتبات

پستتوسط najm145 » سه شنبه آپريل 20, 2021 12:19 am

بسم الله الرحمن الرحیم

عنایتی که با نیت کردن و انجام زیارت پیاده و با توسل به حدیث کسا و ذکر امن یجیب حاصل شد

یک مشکل مالی و قضایی مهمی برای شوهرم حدود ۲۰روز بود که پیش آمده بود و از لحاظ روحی به هم ریخته بودند .


تا اینکه روز اول کارگاه رضوی به همراه شوهرم شرکت کردیم. یکی از همراهان از شوهرم پرسیدند فردا به زیارت پیاده عتبات می روید؟ که ما موضوع را بیان کردیم و اینکه احتمال دارد به اصفهان بازگردیم ایشان با توضیح اینکه بهترین جا و بهترین مکانی که می توانست در این شرایط قرار داشته باشید همین جاست
و قصد کنید که فردا به زیارت پیاده بروید و حدیث‌کسا و ختم امن یجیب هم بردارید را بخوانید تا انشاالله به زودی مشکلات شما به لطف امام رضا علیه السلام بر طرف شود .

با همه مشکلاتی که شوهرم داشت روز یکشنبه نیت کرد و شروع به خواندن حدیث کسا کرد و زیارت پیاده را ساعت ۷:۳۰ صبح شروع کردیم
از همان ابتدا هم با توجه کامل و استغاثه و درخواست کمک از امام رضا علیه السلام ،ختم امن یجیب را به همراه بنده و پسرم ادا کرد
و حدود ساعت یک ظهر تلفنی به شوهرم شد و خبر دادند مراحل اولیه ی مشکل برطرف شده واقعا یک امر عجیبی بود چون در این بیست روز تمام اشخاصی که در این رابطه می توانستند راه گشا باشند با اینکه تمام تلاششان را کرده بودند ولی نشده بود رفع مشکل کنند .

این عنایت به لطف خدا و مهربانی امام رضا علیه السلام به زائر جد بزرگوارشان امام حسین علیه السلام و دعا و راهنمایی بود
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: توسل برای فراهم شدن وسیله نقلیه برگشت در سفر پیاده

پستتوسط najm145 » سه شنبه آپريل 20, 2021 1:25 am

پس از پایان مسیر تعیین شده بسمت عتبات و بعد از صرف ناهار وقتی پیاده به سمت مشهد برگشتیم تا ماشین بگیریم،
هوا خیلی سرد شد و باد زیادی می آمد،
ماشینی هم نمی ایستاد


متوسل شديم به حضرت با ذکر
یا محمد یا علی یا فاطمة الزهرا يا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی
هفتاد بار
كه حضرت در تشرف يكى از علماى طهران در تكيه مير اصفهان تعليم فرموده بودند


تا اینکه یک ماشین از لاین آخر، به سمت ما آمد( و رایگان ما را آورد) و بلافاصله بعد از آن یک تاکی سمند ایستاد.
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: حضور در حج و مشاهد به غیر کالبد مادی بسبب شوق عملی و خالص

پستتوسط najm145 » سه شنبه آپريل 20, 2021 1:59 am

زائر موفق به سفر پیاده زیارت، حاضر در مشاهد مشرفه عراق:
به نیابت از مرحومین از دانشجویان معارف الهی و خصوصا شهیده علوی و خانم کمالی قدم برداشتم و به نیابت از ایشان نیز تلاوت و ختم انجام دادم

دیروز در بین زوار ، یک بانویی که زائر پیاده هم بود، بسیار شبیه مرحومه علوی بودند و برای لحظاتی به ایشان خیره شدم و چندین مرتبه یادشان کردم
خدا رحمتشان کند


جواب:
از كجا مى دانید خودش نبوده؟


نقل یک واقعه:
يكسالى ايام محرم بين الطلوعين مشرف شدم حرم رضوى عليه السلام ماشينى مرا سوار كرد، ظاهرش شخص متعبدى بود، گفت يك سؤال دارم از شما:
من پارسال مشرف شدم حج و در مدينه با كسى آشنا شدم از حجاج ايرانى و با هم مانوس شديم

و همه جا با هم زيارات مى فتيم و بعد هم محرم و مكه ووو در خلال آشنايي آدرسش را هم به من داد كه در شهر قوجان خراسان خانه اش است،
و سفر تمام شد به مشهد برگشتم و ديد و بازديد هاى حاجيها تمام شد

و اولين كار گفتم بروم ديدنى از اين همسفري امان بكنم كه خيلي مرد خوبي بود،
آدرسش را برداشتم و رفتم شهر قوجان و آدرس را پيدا كردم و صدا زدند و خودش آمد دم درب؛ ديدم مثل ناآشنا برخورد مى كند!!

گفتم آقاى حاجى ...، كفت بله؟ گفتم امسال حج مشرف بوديد؟
گفت نه، تعجب كردم، صحبت حج كه شد تعارف كرد برويم داخل، رفتيم و نشستيم
و شرح حج رفتنم و همراه او همه رفتن را برايش گفتم،
گفت شايد شخص ديگرى بوده، گفتم اين آدرس را از خودت گرفتم و من كه قبلا تو را نمي شناختم،
گفت: من امسال حج نیامدم ولي خيلي تلاش كردم بروم حج اما نشد،

راننده از من پرسيد: اين واقعه با اينكه وقوعش خيلي طول كشيده و طول سفر حج و ديدن اين شخص ووو اما هنوز در بهت و حيرتم!!؟؟!!!؟؟
آيا چنين چيزي چطور ممكن است؟!!؟؟

گفتم ممكن است و خيلي هم ممكن است:
در حديث شريف داريم كه چنين مواردى كه خالص و صادق هستند و شوق بسيارى براى حج يا زيارت مشاهد مشرفه دارند = خداوند ملك و فرشته اى را به صورت ايشان خلق مى فرمايد كه در آن اماكن در آن موسم اعمالش را به نيابت او بجا مى آورند
و اين مشاهده شما شرح تجربه يك نمونه ازين موارد بوده است


و بنده هم خودم مكررا اين تجربه را داشته ام و اشخاصى را در حج و زيارت مشاهد مشرفه از احياء و اموات رؤيت كرده و تعضا هم توانسته ام صحبت كنم با ايشان
اما يا از دنيا رفته بودند يا زنده بودند
و بعدا برسيدم گفتند شخصا (به كالبد مادى همراه خودشان) حضور نداشته اند
و همچنين كسان بسيارى كه بنده را در حج و مشاهد مشرفه در وقت زيارتى ملاقات كرده اند كه شخصا (به كالبد مادى همراه خودم) حضور نداشته ام

اين از لطف خداوند است به افرادى كه شوق عملى را دارند ولي اسباب ماديش برايشان فراهم نشده است


مقصود مواردي است نشانه هاى قطعيه غير قابل خلط با اشتباه همراهش هست
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: رویای صادقه تقدیر حضرات علیهم السلام از سعی پیادگان و خادمان

پستتوسط najm145 » سه شنبه آپريل 20, 2021 9:27 pm

سلام علیکم

بنده شب گذشته یک خوابی را دیدم که به اندازه یک پلک برهم زدن بنده بود

بنده مشاهده کردم که کاروان زیارت پیاده در حسینیه سوم درحال حرکت هستند و پشت سر آنها خانم بلند قامتی با عبای عربی خاکی برسرزنان به دنبال کاروان می دود
همراه این بانو شتری بود که محملی روی آن قرار داشت
از حالت اضطراب این بانو پریدم و گریه امان نمی داد و فقط می گفتم یا زینب کبری سلام الله علیها

متوجه شدم که حضرت زینب کبری سلام الله علیها همراه با مواسات کننده گان بر مصائبشان همراهی می کنند
و این حرکت که به راهنمایی و هدایت راهنمای حضور مشاهد صورت گرفته مورد تایید مولا منه السلام می باشد

والحمد لله رب العالمین


جواب:

درباره رؤاي ديده شده:
ان جنبه شخصي و ارتباط دادن امور با ... اشخاص = اضافي است = اين رؤيا نوعي تقدير حضرات از سعي و كوشش بيادكان و خادمان است = همين و بس

هر كسي بخواهد از هر بندگاني
سلام علیکم

مواسات و خدمات همگی زائران پیاده قبول مولا منه السلام

بنده شب گذشته یک خوابی را دیدم که به اندازه یک پلک برهم زدن بنده بود

بنده مشاهده کردم که کاروان زیارت پیاده در حسینیه سوم درحال حرکت هستند و پشت سر آنها خانم بلند قامتی با عبای عربی خاکی برسرزنان به دنبال کاروان می دود
همراه این بانو شتری بود که محملی روی آن قرار داشت
از حالت اضطراب این بانو پریدم و گریه امان نمی داد و فقط می گفتم یا زینب کبری سلام الله علیها

متوجه شدم که حضرت زینب کبری سلام الله علیها همراه با مواسات کننده گان بر مصائبشان همراهی می کنند
و این حرکت که به راهنمایی و هدایت راهنمای حضور مشاهد صورت گرفته مورد تایید مولا منه السلام می باشد

والحمد لله رب العالمین

جواب


درباره رؤاي ديده شده:
ان جنبه شخصي و ارتباط دادن امور با ... اشخاص = اضافي است = اين رؤيا نوعي تقدير حضرات از سعي و كوشش بيادكان و خادمان است = همين و بس


هر كسي بخواهد از هر بندگاني مثل اين فقير قدرشناسي كند با التزام و حفظ الغيب مواظبت كردن انجام دهد = از مدح و تشكر پرهيز كند
اگر گاهي روي عدم بازخورد و بي رفلكسي افراد تذكر مي شود مقصود مدح و تشكر نيست
مقصود توجه به معارف الهيه و نكات و صاحب اين حقايق است نه مدح نويسنده ووو
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: خاطره ای از یکی از علویان که از امکانات تصرفی استفاده می کرد

پستتوسط najm145 » سه شنبه آپريل 20, 2021 10:24 pm

خدا رحمت كند يكي از دوستان علوي را
در مسيري دور از مسيرهاى اصلي
و دير وقت ماشيني نبود
و ندرتا هم كه بود سريع مي گذشتند و نمي ايستادند
يكدفعه يك ماشين كاديلاك و از آن 12 سيلندرهاى انوقت مدل بالا پيدايش شد در جاده
اما به سرعت از جلوي دوستان رد شد بي اعتنا
ان رفيق علوي اهل تصرفات بود
يكدفعه بلند گفت
اي كه بزني روي ترمز!!؟
برخي به او خنديدند و گفتند او الان رسيده به مشهد كدوم ترمز ؟!!؟
يكدفعه ديده شد در انتهاى جاده كه نزديك بود از ديدرس محو شد چراغهاى عقب ترمز چنان روشن شد
و ان ماشين كه كيلومترها رفته بود عقب عقب امد تا محل ايستادن جمع
شيشه را پايين داده و با جهره متحير و متعجب پرسيد كجا مي رويد؟ بفرماييد بالا
در راه هم مرتبا در اينه نگاه مي كرد از قيافه ها و صحبتها چيزي بفهمد
و پيدا بود كسي زده بود پس گردن او كه بايستد و برگردد سوار كند
خدا رحمتشان كند همه اشان مرحوم شدند

اهل تصرفات بود يعني امكانات تصرفي استفاده مي كرد بر خلاف غالب كه حتى الامكان استفاده نمي كنند
او براي خودش فلسفه اي داشت
مثلا مي گفت ما الان بايد برگرديم شهر و وسيله لازم است
اگر وسيله بطور طبيعي رسيد كه رسيد اگر نه تصرف لازم است ووو
مثل ان ماشين كه قصد ايستادن نداشت و رفته بود كيلومترها دور شده بود
قطعا با همان جمله اي كه بزني روي ترمز مجبور به ايستادن شد

شوخ هم بود مي گفت اگر استفاده نكنيم مثل انبياءو اوصياء الهي كه گرفتار خلق شدند ماهم گرفتار مي شويم

وقتي هم مي گفتند رضا و تسليم اراده الهي ووو
مي گفت علم قطعي نداريم كه مثلا اينجا در بيابان معطل شويم اراده الهي است
شايد اراده الهي بر اين است كه با تصرفات به مقصد رسيد
و انگهي ما تسليم حق تعالى هستيم
اما با تصرفات تسليم خلايق نمي شويم
و خداوند هم هر جا بخواهد تصرف ما را غير نافذ مي كند آنوقت مي دانيم كه به اين محدوديت بايد راضي شويم و صبر كنيم ووووو
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: شفا گرفتن دختر میزبان پیادگان در اثر توسل به امام حسین

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 12:47 am

از مسير كاروان هفتم بياده به زيارت عتبات عاليات عراق:
امشب منزل آقای قیومی در شهر قائمیه مجلس روضه داشتند و حال و هوای بسیار خوبی حاکم بود مخصوصا که خیلی خوب منزل را سیاه پوش کرده بودند واقعا خانواده معتقد و مهمان نوازی هستند خداوند خیرشان بدهد
دختر چهارده ساله ای دارند بنام رقیه هم ماشاءالله باحجاب هم مهربان و هم خیلی خوب خدمت میکند احسنت به این دختر و خوش بسعادتش

این دختر تعریف کرد من حاجت گرفتم از امام حسین
به او گفتم رقیه جان چه حاجتی گرفتی
گفت من وقتی در شکم مادرم بودم هر دو پایم شکسته بوده و تا دوسالگی دو پام در گچ بوده و کمربند بسته بودم
همین مجلس که الان داریم من را امام حسین علیه السلام شفا دادند
الان هم هر دو پا سالم هست و خدمت میکنم
إن شاء الله خدا به این خانواده و رقیه خانم صحت و سلامتی و توفیقات روزافزون خدمت در راه امام حسین علیه السلام عطا کند

Image
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: نقل خاطره بمناسبت پذیرایی از پیادگان با کباب مدام

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 1:13 am

به مناسب ذكر كباب مدام يك خاطره شيرين نقل می شود تا از مواكب پياده پذيرايي كرده باشیم
البته كباب پیادگان با تبرع و رغبت بانيان است



قديم زمان هاى ما گذرنامه ها هم معمولا خانوادگي بود كه چندين هزينه ويزا و عوارض خروجي لازم نباشد و وقت عبور مرزها هم در مهر كردن ووو سريع و راحت باشد
گذرنامه ها براى عكس خانمهاى محجبه با مقداري پيگيري مي شد كه عكس روگرفته تنگ در گذرنامه درج شود = در عكسها فقط نوك بيني نصفه پايين جشمها و دهان پيدا بود
بقيه پوشيده به چادر بود
مثلا مرحوم جد ما كه اين اواخر در گذرنامه شان عكس عيال و دختر آخرشان بود هر ساله كه مكرر هم مشرف مي شدند عتبات و هميشه آن دونفر نمي توانستند همراهشان باشند بجايشان دو نفر ديگر از عمه ها يا بستگان ديگر مشرف مي شدند
چون تصوير گذرنامه بر هر زني چادري روگرفته قابل تطبيق بود فقط بايد حواسش باشد كه وقتي اسم داخل گذرنامه را صدا مي زدند بگويد منم و رد شود از مرز

مرحوم حاج اقا محمد پسر صاحب مكيال
چون ذوالعيالين بودند گذرنامه شان دوتا از اين عكسها داشت
و اگر راه عراق باز بود هر ساله مكرر هم مشرف مي شدند كاروانهاى زيادي دعوت از ايشان مي كردند ووو بجز سفرهاى خانوادگي

يكسال كه مي خواستند مشرف شوند و يكي يا هر دو عبالشان همسفر نبودند با جمعي از كاروان مردان عازم بودند
مدير كاروان مي گويد كه يك زني هست آرزوي كربلا دارد ولى نه گذرنامه دارد و نه توان مالي مختصر چند تومان خرج سفر
و آدم كاري است و گفته اگر او را همراه كاروان ببرند به خدمت همه كارهاى آن مردان را انجام مي دهد از طبخ غذا تا شستن ظرف و لباس وووو
اگر شما قبول كنيد با استفاده از گذرنامه شما او را بياوريم هم او به آرزوی زيارت كربلا نائل شود هم خدمت كاروان انجام مي دهد و در وقت اقامت شهرهاى مقدس طبخ غذا ووو را متكفل است
مرحوم حاج دايي قبول كرده بودند
آن زن هم همراه شده بود از اصفهان تا كاظمين كه فقط استفاده از گذرنامه و كرايه كاروان و سه وعده غذا
بعد كه رسيدند كاظمين و براى ظهر بناشد غذا طبخ كند دبه كرد
گفت: ماشين مشتي ممدلي نه بوق دارد نه صندلي = بريند كباب بسونيد
همه تعجب كرديم
ولى گفتيم خوب روز اول است و خسته
و مي رويم كباب از بيرون مي گيريم ان شاء الله از فردا طبخ مي كند

آنوقتها غالب زوار از وطن روغن و برنج و حبوبات و اديه مي اوردند و در سفر بيشتر هزينه خوراك صرفه جويي مي شد و بسياري با همين صرفه جوييها مي توانستند به سفر زيارتي مشرف شوند
فردا پيش از ظهر كه گفتند غذا بار بگذارد باز گفت
ماشين مشتي مندلي نه بوق دارد نه صندلي = بريند كباب بسونيد

و ناچار شديم باز هم برويم غذا از بيرون بگيريم

كاريش هم نمي شود كرد
يك زن در كشور غريب ولو تخلف كرده عهدش شكسته و مديون است ولى فعلا چاره اى نيست
خلاصه تا آخر سفر هر روز دم ظهر مي گفت: ماشين مشتي ممدلي نه بوق دارد نه صندلي = بريند كباب بسونيد

نه غذا طبخ كرد نه ظرف شست و نه لباس شست فقط با تقلب و گول زدن و تحميل كردن خودش به كاروان يك سفر بيست سي روزه عتبات گذراند

آنوقتها يكماهه مي رفتند و هر شهر يكهفته مي ماندند اگر محذور ويزا ووو نبود چون عمده هزينه سفر در تهيه گذرنامه و يزا و گمرك و كرايه بود

و با هر مشاجره بين دو كشور ووو راه كربلا بسته مي شد و راه كربلا باز شدن از آرزوها شده بود و بسيار از دنيا رفتند در انتظار تشرف به عتبات عاليات عراق

البته كباب پیادگان با تبرع و رغبت بانيان است

خداوند رحمت كند هر كه در اين حكايت ياد شدند

(مرحومه حاجيه خانم منصورة دختر صاحب مكيال )

(مرحوم حاج آقا مرتضى داماد صاحب مكيال )

(مرحوم حاج آقا محمد پسر ارشد صاحب مكيال )

(مرحومه عيال اول حاج آقا محمد پسر ارشد صاحب مكيال = حاجيه خانم بتول السادات كه فزند نداشتند)

(مرحومه عيال دوم حاج آقا محمد پسر ارشد صاحب مكيال =مونس السادات كه فرزندان حاج آقا محمد از ايشان بودند)

(عمه هاي ما كه دو تن ازدنيا رفته اند حاجيه خانم فخر السادات و حاجيه خانم سادات+ حاجيه خانم درة السادات و حاجيه خانم شمس السادات و حاجيه خانم بدر السادات)

اينها را در پياده رفتن هم ياد كنيد
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: نقل خاطره بمناسبت اصرار میزبانان در دعوت از پیادگان

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 5:39 am

الحمدلله كه ميزبانان هوش و گوش باطنيشان فعال شده

و پيام آن زن تحميلي كاروان مرحوم حاج دايي فرزند صاحب مكيال را شنيده اند

{... بريد كباب بسونين}

البته اين پيام به آن شخص محدود نيست و توسط بسياري هم داده شده است

يكي از بزرگان وقتي او را با اصرار دعوت مى كردند


خيلي شوخ بود

و مى گفت:

بشرطي كه در زحمت نيافتيد و نريد مخلفات و پيش غذا و پس غذا و سالاد و سوپ و خورشتها و پلوها درست كنيد

همين يك غذاى ساده هم باشد كافي است

و وقت گفتن غذاى ساده كف دستش را به شكل باد بزن روي منقل تكان مي داد = يعني كه كباب
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: آثار عمل نيابتي پياده روندگان به زيارت بر ارواح درگذشتگان

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 3:49 pm

نقل از یکی از علویان:

از همه كسانى كه براى بنده

و به خصوص ارحام و درگذشتگان و مرحومان خاندانهاى پدرى و مادرى بنده

قدمى برداشتند يا طاعتى بجا آوردند

تشكر مى كنم

امروز صبح جمعهاى مختلف از ارواح ايشان را ديدم كه

آثار عمل نيابتي پياده روندگان به زيارت عتبات به نيابت ايشان

در وضعيت و لباس و حال ايشان مشهود بود

و همگى مسرور و مشعوف بودند

خداوند ارواح درگذشتكان شما را نيز غريق رحمت الهى قرار دهد

و سكينه الهى (حضور و آرامش آسمانى است كه با نزول ملائكه خاص محقق شده و در آيات قرآنى توصيف شده) همواره قرين شما باشد


تعلیقه بخش راهنمای حضور:
تصحيح برداشت:
نقل مطلب فوق توصيه به نيابت نبود - خبر از رسيدن مواردي كه انجام شده بود

ضمنا هر كيلومتر راه رفتن حداقل دو هزار قدم است
فلذا هر چند متر را براى امواتتان لااقل نيت كنيد
خاصه خرجي نكنيد كه هر قدم گفته اند براى يكنفر
كسى مقدار معين نكرده است
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: دیدن تعریف و توضیح بابی انت و امی و مالی در علویان عراق

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 4:11 pm

وقتى شيعه واقعى مى گويد بأبى أنت و أمى و أهلى و نفسي و مالی در زيارتها
= يعني پدر و مادر و خانواده و جان و مال من فداى شما باشد
تعريف و توضيحش را در علويان عراق بايد ديد

كو تا برسيم به آنها

بعضي خانواده مان را بخاطر يك ليسانس داشتن آنقدر بالا مى دانيم كه حتى شركت شان نمى دهيم و بچه هايمان چون بچه خانم ليسانسه هستند

با اينكه حالا همه جا ليسانس جزو ضروريات تحصيل معمولي است

و با رشته هاى غير كاربردي يا در سطح غير پژوهشى صرفا جنبه تزييينى دارد

بجز تورم كه روي مدارك هم تاثير گذاشته

آنوقت عُجب انسان را بگيرد كه چون فلانم ليسانس دارد در سطحى نيست كه در مجالس توسل يا اجتماعات ديني بيايد

ظاهرا تازه از جوقه باد به شهر آمده و خيلي خيلي خودش را بالا مى داند

اين جوقه باد اصطلاح است و ربطي به جوقه باد جغرافيايي ندارد

تصحيح = بچه خانم ليسانه
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: حکایتی از صاحب مکیال در توکل بر حق تعالی در سفر پیاده زیارت

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 6:02 pm


حكايتي از صاحب مكيال :

در سفرى كه همراه قافله به عتبات مشرف مي شدند صد سال قبل

از كرمانشاه گذشته بودند و وسط بيابان ميان قصر شيرين و مرز كه جايى كه روستا و آبادى نبوده
قافله براى ناهار توقف مي كند

ناهار قافله اشكنه بوده
مرحوم صاحب مكيال مبتلا به درد معده شده بودند و نمى توانستند اشكنه بخورند
مى پرسند چى مناسب است براى شما جهت اينكه درد معده ساكت شود
مى گويند: "كباب"
اهل قافله مى گويند توى اين بيابان كباب كجا پيدا مي شود؟!؟
نه دهي نه عابري ووو

مى گويند من مى روم مي خوابم تا برايم كباب بياورند
اهل قافله هم به استهزاء مي گويند برويد بخوابيد تا برادون كباب بيارند
و مي روند گوشه اى و دراز كشيده و عبا به سرشان مي كشند

نيم ساعتي از دراز کشیدن نكذشته مي بينند چند نفر با طبق غذا بر سر سراغ مي گيرند كه اين آقا سيد كجاست نشانشان مي دهند
و آنها سيني غذا را مي برند جلوي ايشان مي گذارند = سيني پر از كباب آهو شكار بوده است
مي گويند ديديد رفتم خوابيدم برام كباب آوردند؟

معلوم مي شود يكي از خوانين منطقه صبح براى شكار مي رفته قافله را ديده كه سيدي جزوش هست
وقتي شكار كرده بوده بدلش مي افتد از كباب شكار آهو طبقي هم براى آن سيد بفرستد

ان شاء الله كه كباب هم براي شما برسد
البته هميشه لازم نيست منتظر خان منطقه و شكار كباب شد
از افرادي كه اظهار امادگى براى كمك مي كنند و فاصله چنداني ندارند هم مي شود كمك گرفت
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: كرامت رضويه و حسينيه و حضراتيه عليهم السلام در پیدا شدن تلفن

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 7:23 pm

حادثه گم كردن گوشى تلفن همراه یکی از پیادگان در مرحله دوم پياده از مشهد مقدس همراه دسته اول از كاروان حسينه هشتم،
+كه در مسيرى دور از جاده اتوبان و غير متعارف براى عبور بود،
+و يادش آمدن بعد گذشت مدت قابل توجهى از زمان،
+و معلوم نبودن محل گمشدن گوشي تلفن،
+و عدم پيگيري بعد از پياده و نرفتن به اماكن احتمالي گمشدن
+با اينكه كرايه ارزان و امكان موكول كردن جستجو به راننده تاكسى محلى
+و ارزش داشتن پيگيري و اين هزينه مختصر براى گوشي به قيمت چندين برابر،
+و نهايتا ظهور كرامت رضويه و حسينيه و حضراتيه عليهم السلام،
+و تماس گرفتن چوپان گوسفندان كه در بيابان ملاقات كرده بودند
+و خبر دادن او كه گوشي را اتفاقي در بيابان بيدا كرده
+و گوشي را بوسيله شخص موكبدار نزديك براى زادر پیاده فرستاده و به دستش رسيده است،
+و اين واقعه جزو آيات و كرامات حضرات عليهم السلام است،
+اما نه شكرانه داده است و نه حتى در كانال درج كرده است
+وأمّا بنعمة ربك فحدّث

شرح ماجرا
بنده در بعد از ظهر اولین روز از زیارت پیاده در دسته اول از هشتم در نوبت دوم گوشی همراه خود را گم کردم و ارتباط شخصی بنده با کانال قطع
شب که به موکب رسیدیم خواستم گزارش مختصری بنویسم هرچه جستجو کردم گوشیم را ندیدم دوستان متوجه شده و همگی ناراحت شدند بنده در جواب گفتم دعا کنید پیدا شود
اما خودم اصلا ناراحت نبودم
حتی گفته شد ختم بردار و متوسل شو
پیش خودم گفتم ختم برای یافتن موبایل ؟ خداوند اگر خیر و صلاح بداند پیدا می شود و دوستان تماس گرفتند گوشی خاموش بود. دیگرمطمئن شدم که توی بیابان افتاده و گرما انرا خراب می کند
فردا در طول زیارت پیاده حتی یک لحظه بیاد گوشی نبوده و بیاد گامهای هشنگانه بودم
روز بعد که در محل اسکان بودم برای یک میت اشنا نماز خواندم .بعد بی اختیار به یاد مطالب مهم مرکز اموزش که در گوشی ذخیره کردم افتادم که چقدر حیف شد !!
به خودم امدم و گفتم حیف آن مولای عزیزی ست که به یادش نیستم!!!
و از فکر گوشی بیرون آمدم دو روز بعد از طریق یکی از همراهان متوجه شدم گوشی خاموش بنده روشن است چوپانی گوشی بنده را در بیابان پیدا کرده بود

بعد از هماهنگی با یکی از همراهان و چوپان و پسر موکب دار که شب انجا بسربردیم گوشیم به دستم رسید
اگر می خواستم از ان محل ؛ گوشی را تحویل بگیرم هزینه و وقت زیادی را باید صرف می کردم اما عنایت مولا و همدلی افراد باعث شد بنده با دادن ده هزار اجرت پیک موتوری ؛ گوشیم را تحویل بگیرم
ومولا منه السلام بدون اینکه ذره ای ذهن بنده مشغولیت پیدا کردن گوشی را داشته باشم!!!
چنان راحت گوشی را بدستم رسانید که مبهوت شدم

جواب بخش راهنمای حضور:
شما كه انعام به پيك موتوري داده ايد
اما
خوبست كه تلفنى احوال آن بيمار عيال چوبان را بگيريد
و سراغي از او در بيمارستان گرفته شود
البته ظاهرا آنها متمكن بوده اند
اما گاهي افراد غريب در شهر غريب خصوصا در چنبره طب رايج گرفتار مي شوند
كه بيماري ساده تبديل به سخت مي شود و وسيله دوشيدن آنها توسط طب تجاري
و اگر پيگيري نياز دارد كه توسط دوستان قابل انجام باشد وو
پاسخ نيكو به احسان چوپان
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: تجربه پیاده رونده در سفر زیارت با وجود ناراحتی دیسک کمر

پستتوسط najm145 » چهارشنبه آپريل 21, 2021 7:31 pm

سلام علیکم
بنده گوشه ای از برکات اهل بیت رادرمورد شرکتم در دسته اول زیارت پیاده هشتم درجوارملکوتی امام رضا علیه السلام رابیان کنم
من دراصفهان زیارتهای پیاده در کانال رامرتب می دیدم و دلم همراه آنها می رفت
ولی به خاطر ناراحتی دیسک کمرومهره های کمر وپا که دارم جرات اینکه با آنها همراه می شدم را نداشتم

ولی یکدفعه وبدون پیش بینی باتلفن یکی از دوستان عزیز راهی مشهد شدم درزیارت پیاده شرکت کردم
تا قدمی کوچک با خانم حضرت زینب س و کاروان امام حسین علیه السلام مواسات نمایم

وقتی اول صبح در نزدیکی ده سرخ پیاده شدیم دوستان خواستند کمی صبحانه میل کنند بعد حرکت
ولی من برخلاف عادت همیشگی اصلا میلی به هیچ چیز نداشتم
وبه ما گفته بودند تا۱۵ کیلومتری هیچ گونه آب و آبادانی نیست
ومن با یکی از همراهان شروع به حرکت کردیم که زودتر جلوبرویم
تمام مسیر درسربالایی بودومسیر تپه های بلند داشت و گاهی گودالهای دره مانند

وهمه باشیبهای به طرف بالا ولی عنایات اهل بیت رامن دقیقادراین مسیر حس کردم که یک ضرب این مسیر را من رفتم
حتی خیلی وقتها جلوتر از همه می رفتم

و تعجب می کنم چطور من این مسیررا بدون ناراحتی می رفتم نزدیک ظهر کمی نشستیم ولی باز هم من میلی به آب و غذا نداشتم
ولی با گفتن دوستان کمی چیزی خوردم

به نقل از یکی از همراهان همه ۳کیلومتر اول را باسربالایی در۲۰ دقیقه طی کرده بودند

ظهر به دعوت شخص چوپان درصحرا به منزلش رفته صرف چای نمودیم
همسرش مریض بود بستری دربیمارستان

زیارت اربعین را آنجا خواندیم چه زیارتی هنوز شروع شده ونشده همه گریه می کردند
عجب زیارت اربعینی شاید هیچ وقت در عمرم تکرار نشودبعدازظهر هم ادامه دادم ولی عصر دیگرنتوانستم و برگشتم
اینها همه لطف و عنایت خدای متعال واهل بیت است والا من مگر میشدچنین راهی رابروم و وقتی بعد ازاین راه به زیارت آقا امام رضا علیه السلام میروی خدا قسمت هزار باره کند این زیارت را

جوا بخس راهنمای حضور:

تقبل الله منك
باتوجه به عوارض جسمي نوشتن موفقيتها و تجارب خوب است
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: بهره مندی و تنبه پذيرايي كنندگان و بانیان از عنایت معصومین

پستتوسط najm145 » پنج شنبه آپريل 22, 2021 1:37 am

امتناع و عدم همراهی زن با شوهرش در خدمت به زائران پیاده مرد و تنبه یافتن در تشرف خدمت حضرات در رویای صادقه

هم اکنون در منزلی مرد قهریجانی هستیم.
پس از چند دقیقه استراحت همسر مرد گفت لباس و یا جورابی چیزی دارید بدهید تا آن را برایتان بشورم و من خادم زائران ابا عبدالله الحسین علیه السلام هستم ،

و واقعه ای را نقل نمود که همه را منقلب نمود:
دوشب قبل از اینکه شما بیاید خوابی دیدم؛
شوهرم تو این مدت خیلی دنبال زائر بود که زائر بیاورد منزل.

دوشب پیش خواب دیدم شوهرم تو خیمه است و از خیمه یک گونی برنج که روی شانه اش و یک دبه روغن بدستش به او گفتم اینها برای کیه برای کی گرفتی !!!؟
گفت اینها مال «فاطمه زهرا سلام الله» است ...

به همسرم گفتم وای ما خودمان اینهمه بدبختی داریم و زبان به اعتراض گشودم.

مجدد دیدم شوهرم دوباره به خیمه رفت و دوتا سینی کیک گرفت و بین هیأت پخش کرد و باز دوباره همان جملات را به او تکرار و اعتراض کردم.

در همین حین دیدم خانم مجلل چادری آمدند
و یک سینی بزرگ که نصف آن مرغ و نصف آن برنج بود بهم داد
و گفت اگر ناراحتی سهم تو را نمی خوریم و این از سهم خودمان است که برمی داریم
....

زن صاحبخانه با اشک چشم خواب خود را بیان کرد و گفت باور کنید امروز با شوهرم فقط سه بار رفتیم و آمدیم تا شما را پیدا کنیم و بتوانیم خدمت کنیم. ولی پیدایتان نکردیم!!!
پدر شوهر می دانست و اطلاع داشت که ما امروز چقدر دنبال شما بودیم.
که شما را دیده بود و سریعاً با همسرم تماس گرفت و الحمدالله این لطف شامل حالمان شد.

لطف و الطاف و عنایات یکی پس از دیگری ما را به مقصود و هدف نزدیکتر می کند و همچون بارانی الهی برسرمان شروع به باریدن است.
اینان خاندان کرم و لطف هستند و از همه دستگیری می کنند.
خداوندا تو را شاکریم که این چنین ما را در زمره خوبان و ابرومندان خود قرار داده ای ...
مگر نه این است که هر چه داریم از کرم و لطف و عنایت حضرات مقدسه معصومین علیهم‌السلام است.
همانا حسین علیه السلام کشتی نجات است و سریعتر از بقیه حرکت می کند.


در ادامه:
برای پذیرایی اطعام صاحبخانه گوشت آبگوشت آماده نموده بودند ولی کنار خانه ایشان خیمه ای که خوده صاحبخانه هم خادم هستند و بانی اند ،
برایمان از خیمه امام حسین علیه السلام غذا آوردند و غذاهایی که خودشان آماده نموده بودند اصلا نیاوردند .

فرموده همسر صاحبخانه :

(یک بانویی قد خمیده همراه یک کنیزشان سینی غذا را که همراه داشتند فرمودند :ما از سهم تو چیزی نمی‌خوریم و از سهم خودمان به زائران می دهیم.)

ایشان اوایل زندگی اصلا موافق این کارهای همسرشان نبودند و اوایل زندگی شان خیلی به همسرش اعتراض می‌کرده است
و می‌گفت :یکبار گفتم مگه خانه ی من خیمه است که همه‌کس را می آوری؟
که فردا شب اش در عالم خواب،
بانویی را میبیند ک بر سر ، سینی از میوه های بهشتی دارد و فرموده اند این خانه نه برای تو و نه برای همسرت است این خیمه من است.


از این خواب به بعد دیگر اعتراضی نکرده بود و بسیار همراه همسرشان شده بودند
و از دیدن این خواب که راجع به طعام بود خودشان هم در تعجب بودند و بسیار ناراحت
و گفتند من دیگر حتی فکری دیگر هم نکردم و نمی‌دانم چرا این خواب را دیدم و بعد از دو روز به دنبال ما گشتند .


تعلیقیه:

1-الحمد لله جنات نعيم است مسير پياده رفتن به زيارت حضرات عليهم السلام

2-و بجز اصل برنامه تشرف پياده به زيارت و مقصد اصلي و طي طريق با برنامه هاى معنوي

3-خود بهره مند شدن از اين احوال معنوى پذيرايي كنندكان و بذيرائيهايشان مى تواند مقصدى ارزشمند باشد

4-ضمنا وقتي ملاقاتي ولو عبوري انجام مي دهيد با پذيرايي كنندگان و دعوت كنندگان گوشيهايتان را روي ضبط قرا دهيد
و بطور غير رسمي صداي صحبتهايشان كه مملو از خلوص و احساسات معنوي و يا مطالب ديگر است ضبط شود
چه لب جاده چه در راه خانه چه ساعات طولاني اقامت در منازل اين ميزبانان و ضبط هيج صحبتي را از دست ندهيد
بعدا فايلهايش مي شود اقتباس شود و موارد غير مفيد جدا و موارد مفيد گزارش احساسات و خلوص و صحبتها و خوابها ووو اقتباس و حفظ و نشر شود و چند نفر ضبط كنند كه مكمل هم باشند


5-فرموده همسر صاحبخانه؟؟؟
كلمه فرموده را هر جا بكار نبريد ديكر براى خداوند و حضرت بي معني مي شود

6-ضمنا جه حال و روحيه اى داشته كه فرموده اند: ما از سهم تو چیزی نمی‌خوریم و از سهم خودمان به زائران می دهیم.

7-و در اين نقل عبرتي است
و مصاديقش هم زياد است كه وقتي مردي از مال خودش مي خواهد به كسي احساني كند از اين رويكردها زياد ديده مي شود و كمتر از سمت عیالش حمايت مي شود
در حاليكه وقتي آن زن مي خواهد از مال و زندكي شوهرش خرج كند حاتم طايي مي شود
و ممكن است خيلي حاد هم امتناعي اين زن نداشته
اما كمترين خطورات ذهني جه انعكاس منفي در عالم واقعيت دارد
كه به خواب شخص بيايند و به اين تصريح و تفصيل انرا به رخ بكشند و اين بايد عبرت باشد
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: خبر یافتن و بشارت به آشپز در رویای صادقه به میزبانی پیادگان

پستتوسط najm145 » پنج شنبه آپريل 22, 2021 1:50 am

امروز که برای ناهار منزل یکی از بانیان دعوت شدیم سرسفره ، صاحبخانه تعریف کردند:
زمانی که برای تهیه ناهار به رستوارن رفتم به اشپز که اشپز کاروان های زیارتی بوده گفتم چند دست کباب خوب برایم بگذار ،زائر امام حسین علیه السلام در‌منزل هست،
اشک در چشمانش جمع شد و گفت دیشب خواب دیدم که به من گفتند فردا مهمان های امام حسین علیه السلام دارید ،

و برای همین کباب امروزم از همه روزها بسیار بهتر شده است.
و اینکه ایشان گفتند هر سال زائر به خانه میبرند و خیلی به این امر ملتزم بودند حتی با وجود اینکه اگر زائر به خانه سان میاید حتما برایش میوه و توشه راه تهیه میکنند
.
از عنایات دیگر هم اینکه یکی از دوستان که پرهیز غذایی دارد و غذای بیرون نمیخورند تا به امروز که هرجا دعوت شدیم و غذای بیرون گرفتند در کنارش غذای خانگی خودشان هم بود
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am

Re: فیام منظره عبور کاروان اسرا با صدای مرحوم کعبی وقایع اربعین

پستتوسط najm145 » پنج شنبه آپريل 22, 2021 7:06 pm

فيلم مربوط به
منظره عبور كاروان اسراي اهل بيت عليهم السلام در راه كربلا كوفه
با صداى مرحوم شيخ عبدالزهراء كعبي
مقتل خوان معروف جهان تشيع
كه مشغول خواندن وقايع اربعينيه مربوط به بعد عاشورا تا كوفه و شام و كربلا و مدينه است



لينك فيلم كاروان اسراي اهل بيت و خواندن مرحوم كعبی، بخشي از گزارش پياده روندگان علويان از نجف به كربلا

https://lh3.googleusercontent.com/H5I4S ... bRwsog=m18

https://drive.google.com/file/d/1DHHfkU ... sp=sharing

https://drive.google.com/file/d/1CtrCBv ... sp=sharing


لینک دیگر
https://drive.google.com/file/d/1NTNfxN ... sp=sharing

این برنامه vlc را اگر نصب کنید و راهبلد هم روشن باشد
فیلم ها روی گوشی باز می شود
برنامه خوبی هست
https://play.google.com/store/apps/deta ... deolan.vlc
najm145
 
پست ها : 371
تاريخ عضويت: شنبه نوامبر 02, 2013 12:31 am


بازگشت به راهنماي سفر به مشاهد الهي كشور عراق


Aelaa.Net