





و او را از ابتداء تكون تا انتهاء هفت مرتبه می باشد
يكى طلع كه وليع نيز گويند و ديگر بلج سيم خلال چهارم بسر پنجم قسب ششم رطب هفتم تمر
و هر يك در موضع خود مذكور است
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص64
متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:معروف است و نر و ماده مىباشد نر آن طلع و خوشه برمىآورد
و ثمر نمىبندد به خلاف ماده آن و در خوشههاى طلع هر دو نوع گردى مىباشد كه آن را كشن مىنامند
و در ابتداى ظهور خامى گرد نر را بر ماده مىزنند ثمر آن باليده و شيرين و شاداب و تخم آن كوچك مىگردد و الا خوب نمىشود
و به حسب اماكن و بلدان مختلف مىباشد و بهترين اماكن كه خرما در آن خوب مىشود جهرم از توابع فارس است
پس عمان پس جاهاى ديگر و بهترين اصناف غير جهرمى آن آزاد پس مكتوم پس خستاوى است
كه پوست آن نازك و مغز آن بسيار و تخم آن كوچك و شيرين رسيده بىريشه باشد.
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 261درخت خرما كه ارتفاع آن ٢٠ - ١٠ متر مىشود داراى تنهاى است استوانهاى صاف قايم بدون انشعاب
كه آثار برگهاى قديم درخت روى آن به صورت برجستگىهايى باقى مىماند. برگهاى آن پرى در قاعده خاردار،
دراز به طول ۶ - ٣ متر به رنگ سبز تيره با برگچههاى سخت و خشن و مومى.
درخت خرما درختى است دو پايه، عدهاى از درختها نر و عدهاى از درختها ماده هستند.
اگر درخت از كشت دانه حاصل شده باشد گلهاى آن پس از دهسالگى ظاهر مىشود و درخت شروع به گل دادن مىنمايد،
ولى اگر درخت از پاجوش حاصل شده باشد (كه معمول اين است) پس از ۵ - ۴ سال شروع به گل دادن مىنمايد.
در اوايل ظهور، گلها در يك محفظۀ قهوهاىرنگ نسج گياهى قرار دارند
و پس از اينكه گلهاى ماده با گردۀ گلهاى نر كه از درخت نر گرفته شده تلقيح شدند، ميوهها بتدريج ظاهر مىشوند.
از مرحلۀ گل بودن تا خرما شدن زارعين محلى هفت مرحله را نامگذارى كردهاند كه نامهاى مراحل هفتگانۀ ميوه شدن خرما عبارتاند از:
1. طلع: كه بهار خرما مىباشد. گردۀ بهار نر را «گشن» گويند و آن را تارونه نيز مىگويند.
در شيراز معمول است عرق تارونه از طلع تهيه و در بازار عرضه مىشود.
٢ . بلح: گلهاى مادۀ تلقيحشده را گويند.
3. خلال: غورۀ خرما كه هنوز سبز است و شيرين نشده است.
۴ . بسر: غورۀ خرما كه زرد شده باشد.
5. قسب: كه به فارسى «خرماى سنگاشكن» و شيرازىها به آن «قسبك» گويند.
۶ . رطب: خرماى رسيده تازه است كه رطوبت آن زياد است.
7. تمر: خرماى رنگگرفته رسيده و آماده براى چيدن است كه كمى خشكتر از رطب مىباشد،
هريك از مراحل فوق خواص درمانى نسبتا متفاوتى دارند كه به علت عدم دسترسى همگان به آنها از نظر احتراز از تطويل كلام فقط
به ذكر مرحلۀ هفتم يعنى تمر پرداخته مىشود.
ميوۀ رسيدۀ خرما يا تمر بسته به نوع آن به رنگهاى قهوهاى روشن، قهوهاى، قهوهاى تيرۀ مايل به سياه مىباشد
و گوشتى شيرين داراى يك هستۀ دراز به طول ٣ - ١ سانتىمتر و قطر ۵ - ٢ ميلىمتر است كه به صورت خوشههاى بزرگ ظاهر مىشود.
در بعضى ارقام، هسته به قدرى كوچك است كه تقريبا ديده نمىشود.
تكثير خرما از طريق كاشت پاجوشهاى آن است كه از پاى درخت گرفته مىشود.
اين پاجوشها كه ١۵ - ١٠ كيلوگرم وزن دارند در بهار به فاصلۀ ٨ - ٧ متر از هر طرف در محل اصلى كاشته مىشوند
و براى هر سه پايۀ نر معمولا يك پايۀ ماده مىگذارند و مىكارند.
کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 118-119