








نباتيست ما بين درخت و گياه برگش از برگ زيتون باريكتر
و ما بين برگها خارهاى سفيد دارد
و شكوفه آن سفيد و شبيه به گل لبلاب و شاخهاى او پراكنده
و بیخش قوى و پر از رطوبت و تلخ
و مستعمل در تداوى بیخ و عصاره
و رطوبت اوست كه با آرد كرسنه آميخته خشك كرده باشند
و برگ و شاخ و گل او را سائيده دست به آن می شويند
و به اين سبب غسول نامند
و مؤلف تذكرهء اولوا الالباب او را اشنان دانسته
و مولف جامع بغدادى او را غالط حمل نموده
و ظاهرا غاسول رومى غير اشنان باشد چه اشنان را برگ نمی باشد
و عطريه ندارد و مسمى به غاسول فارسى است
و در اكثر صفات مشابه هم نيستند
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص -12-11متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بودسنجد تلخ درختچه اى است كوچك، خاردار، با برگهاى نقرهفام (پشت برگ) و بدون دمبرگ، باريك، دراز به طول 4- 3 سانتىمتر و عرض 7- 5 ميلىمتر.
گلهاى نر بدون پايك و گلهاى ماده پايكدار به رنگ مايل به سبز است.
ميوهاش تخممرغى كوچك، گوشتى به رنگ حنايى نارنجى و با طعم كمى ترش است.
چون ميوه اين درختچه داراى مقدار زيادى ويتامينC مىباشد و در مداواى بيمارى هاى ناشى از كمبود ويتامينC داروى بسيار مفيدى است
لذا كشت و پرورش آن معمول است.
تكثير آن از طريق كاشت قلمه يا ريشهجوش به آسانى صورت مىگيرد و خودبهخود
بسرعت تكثير مىشود. در حال حاضر اغلب در پرچين باغها از آن استفاده مىشود
.معارف گياهى، ج5، ص: 269