استان گلستان
3.حضرت خالد بن سنان علیه السلام - شهرستان گنبد کاووس، کلاله روستای گچی سو
مرکز آموزش: همچنين از مزارات استان گلستان؛ مزاري معروف به خالد نبي در همان نواحي تركمني است
مطالب از منابع و مقالات:
حضرت خالِد بن سَنان (علیه السلام) از پیامبران عرب زبان و مبلّغ دین عیسوی بوده است. نام آن حضرت در قرآن کریم و هیچ یک از کتب آسمانی نیامده اما در متون اسلامی از او یاد شده است. در زیارت «اعمال امّ داوود» به نقل از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اللهُمَّ صَلِّ علی... خالِدٍ». حضرت خالد (علیه السلام) فاصله ی زمانی کوتاهی تا دوران بعثت پیامبر گرامی اسلام داشته است، به گونه ای که دختر او به نام «مِحیاه» در کهولت سن به خدمت پیامبر گرامی اسلام رسید و رسول خدا در ابتدای ملاقات با او فرمود: «مَرحبا ای دخترِ برادرم... سپس ردای خود را برای او گسترد و او را نزدیک خود نشانید و فرمود: این دختر پیامبری است که قومش او را ضایع کردند».(1)
درباره ی مدفن آن حضرت اخبار متفاوتی ذکر شده است. برخی روایت ها حاکی است که حضرت خالد (علیه السلام) بر مردم سرزمین یمن مبعوث بوده و در همان جا نیز وفا یافته و مدفون گردیده است، اما مکان قبر آن حضرت در یمن بر ما معلوم نیست.
مقبره ای منسوب به آن حضرت در 90 کیلومتری شمال گنبد کاووس در ناحیه ی ترکمن صحرا قرار دارد. این بقعه در کوه های شمالی روستای «گَچی سو» و «اوقچی» و در محدوده ی دهستان «تَمران» بر فراز ارتفاعات «گُبْچه داغ» از رشته کوه های گرگان واقع شده است.(2) شیخ اسماعیل حقی بروسَوی (متوفای 1137ق) در تفسیر آیه ی 6 سوره ی یس در روح البیان چنین نوشته است: «وَ یُقالُ انَّ قَبَرَهُ بِناحیَهِ جُرجان عَلی قُلَّه جَبَلٍ یُقالُ لَهُ خُدا» (و گفته می شود که قبر او در ناحیه ی جرجان بر قله کوهی است که آن را کوه خدا می نامند).(3) مردم ناحیه ی ترکمن صحرا این کوه را به نام «کوه قدرت» نیز می شناسند. بقعه ی حضرت خالد نبی (علیه السلام) قبلاً عمارتی کوچک و خشتی بوده که حدود 30 سال پیش بازسازی شده است.
بر فراز این بقعه، گنبدی گچی به رنگ سبز دیده می شود و تابلویی بر بالای درب ورودی نصب گردیده که بر روی آن نوشته اند: «بقعه ی متبرکّه ی حضرت النَّبی خالدِ بن سَنان». داخل روضه ی مبارکه، دو ستون فلزی وجود دارد و مقبره منسوب به آن حضرت در فاصله ی بین ستون ها واقع شده است. سنگ قبری را که به تازگی تعبیه شده، در کنار آن به حالت عمومی قرار داده اند. بر روی سنگ مزار آن حضرت این عبارت ها حک کردیده است: «السَّلام علیک یا حضرت النبی
خالِدبن سَنان. خالد فرزند سنان (علیه السلام)؛ طایفه: عرب غیثی؛ اصل نسب: اسماعیل ذبیح الله؛ محل تولد: کشور یمن (عَدَن)؛ وفات: 528 میلادی، 82 سال قبل از بعثت و 42 سال قبل از تولد حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله)».
بر روی تپه های مجاور حضرت خالد نبی (علیه السلام) دو بقعه ی دیگر به نام های «مزار عالِم بابا» و «مزار چوپان آتا» قرار دارد که مورد احترام مردم آن نواحی هستند.(4) گفته می شود که این دو از یاران حضرت خالد (علیه السلام) بوده اند، اما سند قابل قبولی در این باره وجود ندارد.
آثار باستانی متعددی نیز در دشت های اطراف بقعه به چشم می خورد. این آثار سنگی که به صورت میل تراشیده شده اند، نشانگر قدمت تاریخی منطقه هستند.
پی نوشت ها :
1ــ مجلسی، بحارالانوار، 450/14، صدوق کمال الدین، 370ــ371.
2ــ این اسامی، محلی و به زبان ترکمنی است.
3ــ عبدالرحمن تنگلی طانا، شرح احوال حضرت خالد نبی (علیه السلام)، ترجمه موسی جرجانی، 19 به نقل از تفسیر روح البیان، اسماعیل حقی، 375/2؛ تذکره هیئت امنای بقعه متبرکه حضرت النبی خالد بن سنان، گردآوری عبدالجلیل آخوند جعفر بای (1 برگ).
4ــ «عالم بابا» به معنای «پدر دانشمند» و «چوپان آتا» به معنای «چوپان بزرگ» است.
منابع:
-رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.
- شرح احوال حضرت خالد نبي، عبدالرحمن آخوند تنگلي طانا، ترجمه : موسي جرجاني، چاپ و نشر : موسسه فرهنگي انتشاراتي مختوم قلي فراغي، گرگان 1385
- پيامبران سرزمين ما ، عباس صالح مدرسه اي ، قم ، در راه حق 1380
- پژوهشي در زندگي پيامبران در ايران، ولي اللهفوزي تويسركاني، دفترا نتشارات اسلامي
- بناهاي آرامگاهي، پژوهشگاه فرهنگي و هنر اسلامي
- از آستارا تا استارباد؛ دکتر منوچهر ستوده
حیات القلوب:
به سندهاى معتبر از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسلام منقول است كه: روزى حضرت رسول صلىاللهعليهوآله نشسته بودند ناگاه زنى به خدمت آن حضرت آمد پس آن حضرت او را مرحبا فرمود و دستش را گرفت و او را بر روى رداى خود در پهلوى خود نشانيد و فرمود: اين دختر پيغمبرى است كه قومش او را ضايع كردند، و او خالد بن سنان نام داشت و عبسى (1) بود، و ايشان را بسوى خدا خواند و به او ايمان نياوردند و آتشى هر سال در ميان ايشان بهم مى رسيد و بعضى از ايشان را مى سوخت - و به روايت ديگر هر روز بيرون مى آمد(2) - و هر چيز كه نزديك آن بود از حيوانات ايشان و غير آن مى سوخت و آن آتش را ((نار الحرقين ))(3) مى گفتند، در وقت معينى بيرون مى آمد از غارى كه نزديك ايشان بود، پس خالد عليهالسلام به ايشان گفت: اگر من اين آتش را از شما برگردانم به من ايمان خواهيد آورد؟
گفتند: بلى.
و چون آتش پيدا شد آن حضرت استقبال آن نمود و آتش را به قوت تمام برگردانيد و از پى آن رفت تا داخل آن غار شد با آتش، و قوم او بر در آن غار نشستند و گمان كردند كه آتش او را سوخته است و بيرون نخواهد آمد از غار، پس بعد از ساعتى بيرون آمد و سخنى مى گفت كه مضمونش اين است كه: اين است كار من و امر من و آنچه مى كنم از جانب خدا است و به قدرت اوست، بنو عبس (يعنى قبيله او) گمان كردند كه من بيرون نخواهم آمد اينك بيرون آمدم و از جبين من عرق مى ريزد؛ پس گفت: اكنون ايمان مى آوريد به من؟
گفتند: نه آتشى بود كه بيرون آمد و برگشت.
پس فرمود: من در فلان روز خواهم مرد، چون بميرم مرا دفن كنيد و بعد از چند روز گله اى از گورخر بر سر قبر من خواهند آمد و در پيش ايشان گورخر دم بريده اى خواهد بود و بر سر قبر من خواهد ايستاد، در آن وقت قبر مرا بشكافيد و مرا بيرون آوريد و هر چه خواهيد از من بپرسيد كه خبر خواهم داد شما را از آنچه بوده و خواهد بود تا روز قيامت.
چون آن حضرت فوت شد و او را دفن كردند و رسيد به روز وعده اى كه او كرده بود و به همان نحو كه فرموده بود، گله وحشيان به همان علامت كه فرموده بود ظاهر شدند و بر سر قبر او ايستادند و قوم او آمدند و خواستند كه او را از قبر بيرون آورند پس بعضى گفتند: در حيات او ايمان نياورديد به او بعد از فوت او چگونه ايمان مى آوريد؟ اگر او را از قبر بيرون آوريد در ميان عرب ننگى خواهد بود براى شما. پس او را به حال خود گذاشتند و برگشتند.
و او در ميان زمان حضرت عيسى عليهالسلام و حضرت محمد صلىاللهعليهوآله بود، و اسم آن دختر ((محياه )) بود.(1)
مؤلف گويد: اين احاديث معتبرتر است از حديثى كه پيش گذشت كه خالد پيغمبر نبود، و ذكرش در دعاى ام داود نيز مؤ يد اين احاديث است، والله يعلم.
و در حديث معتبر منقول است كه: زنديقى از حضرت صادق عليهالسلام سؤ الى چند كرد و مسلمان شد، پس از جمله سؤ الهايى او آن بود كه: آيا مجوس پيغمبرى بر ايشان مبعوث شد؟ بدرستى كه من مى بينم كه ايشان كتابهاى محكم و موعظه هاى بليغ و امثال شافيه دارند و اقرار به ثواب و عقاب دارند و شريعتى چند دارند كه به آنها عمل مى كنند.
حضرت فرمود: هيچ امتى نيست كه رسولى بر ايشان مبعوث نشده باشد، حق تعالى پيغمبرى فرستاد بر مجوس با كتابى، پس انكار كردند او را و كتاب او را.
پرسيد: پيغمبر ايشان كى بود؟ مردم مى گويند: خالد بن سنان بود.
فرمود: خالد عرب بدوى بود و رسول نبود و اين سخنى است كه مردم مى گويند.
آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان گلستان- شهرستان گنبد کاووس، کلاله روستای گچی سو، گورستان و زیارتگاه خالد نبی
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.74 ... B%8C%D8%AD)%D8%A1