توسط najm164 » يکشنبه مه 02, 2010 12:07 am
هفتم ماه محرميَاأبَا عَبْدِ اللهِ الحُسَينروزي كه شد به نيزه سر آن بزرگوار = خورشيد سر برهنه برآمد ز كوهسار
موجي بجنبش آمد و برخاست كوه كوه = ابري به بارش آمد و بگريست زار زار
گفتي تمام زلزله شد خاك مطمئن = گفتي فتاد از حركت چرخ بيقرار
عرش آنچنان بلرزه درآمد چرخ نيز = افتاد در گمان كه قيامت شد آشكار
آن خيمه اي كه گيسوي حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
جمعي كه پاس محملشان داشت جبرئيل
گشتند بي عماري و محمل شتر سوار
با آنكه سر زد اين عمل از امّت نبي = روح الامين ز روي نبي گشت شرمسارمحتشم كاشانيشب : مكالمه حق عز وجل با حضرت موسي (عليه السلام) بر كوه طور سينا بنا بر نقليشب : ملاقات حضرت امام حسين (عليه السلام) با ابن سعد (لعنه الله)روز : بستن لشكر يزيد (لعنهم الله) آب را بر حضرت امام حسين (صلوات الله عليه) واهل بيت وياران او (عليهم السلام)
در اين روز، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار بر شريعه فرات موكل كرد و امام حسين (صلوات الله عليه) را از آب منع كرد، بجهت نامه اى كه ابن زياد در اين باب براى او نوشته بود.